لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آتش سوزی مرگبار
یک آتش سوزی بزرگ ... در جنگلی بزرگ ... هزاران درخت ... میسوزند و جز خاکستر چیزی نمی ماند تا حالا به موضوع آتش سوزی در جنگل فکر کردید؟ موضوع دردناکیه وقتی میشنویم هزاران هکتار از جنگلها در فلان کشور بر اثر آتش سوزی سوختند ... خبر دردناکیه ... اما به نظرتون چطور میشود خسارات را کمتر کرد! نه منظور این نیست که چطوری پیش گیری کنیم فرض کنید آتش سوزی به هر حال، به هر دلیلی راه افتاد در چه شرایطی درختهای کمتری میسوزند؟ چیزهایی مثل باد، جنس درختها، رطوبت منطقه ... اینها دست ما نیست اما در کشورهایی مانند برزیل که صنعت تولید کاغذ بسیار گسترده ای دارند جنگلهای بسیار بزرگ مصنوعی وجود دارد که برای تولید مواد اولیه کارخانه های کاغذ سازی ایجاد شدند. برخلاف جنگلهای طبیعی توی این جنگلها فاصله و جای کاشته شدن درختها کاملاً قابل کنترل هست. و البته آتش گرفتن یک چنین جنگلهایی شاید باعث ورشکستگی بسیار سخت و بیکار شدن آدمهای زیادی بشه ... پس سؤالمان را به یک سؤال ساده تقلیل میدهیم توزیع محل کاشته شدن درختها چه طور باشد تا بعد از یک آتش سوزی تعداد درخت سالم بیشتری داشته باشیم؟خوب فرض کنید جنگل بسیار انبوهی داشته باشیم. به وضوح با وقوع آتش سوزی دامنه آتش به راحتی گسترش پیدا میکند و با فرض اینکه هیچ تلاشی برای خاموش کردن آتش نکنیم بعد از مدت زمان محدودی تمامی جنگلها به خاکستر تبدیل میشود. اما اگر جنگل ما اصطلاحاً تنک باشد شاید رشد آتش متوقف شود و از مناطق آتش گرفته به مناطق مجاور گسترش نیابد ... یعنی فاصله درختان آنقدر زیاد باشد که با آتش گرفتن یک درخت یا تعدادی درخت، فقط خود آنها بسوزند نه اینکه آتش به راحتی به همسایهها منتقل شود. اما خوب تنک کردن یک جنگل تا این حد شاید به این دلیل اقتصادی نباشد که در مساحت وسیعی از زمین تنها میتوانیم تعداد کمی درخت داشته باشیم. یادتان نرود تهیه کل مواد اولیه یک کارخانه بزرگ به عهده ما و جنگلمان است!برای ساده سازی فرض میکنیم جنگلها یک شبکه مربعی شکل است یعنی منطقه ای متشکل از هزاران مربع کنار هم مثل جدول کلمات متقاطع.در هر مربع یا سایت میتوانیم یک درخت داشته باشیم. یا اینکه اصلاً درختی در آن نباشد. داخل هر مربع را میتوانیم با یک احتمال مشخص درخت بکاریم. هر چه این احتمال بیشتر باشد درختان بیشتری خواهیم داشت و هر چه این احتمال کمتر باشد جنگلمان تنک تر است.پس سؤال قبلی به این صورت عوض میشود. در یک جنگل به صورت یک شبکه مربعی در هر مربع با چه احتمالی درخت کاشته شود تا در صورت آتش سوزی تمام درختان نسوزند.فرض کنید اگر یک درخت آتش بگیرد یعنی یک مربع آتش بگیرد در صورتی که در 8 مربع همسایه با این مربع درختی وجود داشته باشد آنها هم آتش بگیرند. اما اگر در این 8 مربع هیچ درختی نبود فقط خود آن درخت اول بسوزد. با این مدل جنگل زیر با بروز یک آتش سوزی کاملاً خواهد سوخت.خانه های سبز خانه های حاوی درختند.
اما در جنگل زیر اگر خانه سرخ رنگ آتش بگیرد فقط 4 درخت که به نوعی به آن متصلند خواهند سوخت.
البته واضح است که جنگل دوم جنگل تنک تری است.در واقع درختانی که آتش میگیرند متعلق به یک خوشه هستند خوشه ای که درخت آتش گرفته اول نیز در آن خوشه بوده است. ما علاقه مندیم که هیچ وقت یک خوشه بسیار بزرگ نداشته باشیم. چون اگر یک درخت از این خوشه آتش بگیرد تعداد زیادی درخت خواهند سوخت. اگر جنگلمان خیلی انبوه باشد تمامی درختان به یک خوشه متعلق خواهند بود... درست است؟ و این یعنی زمینه یک فاجعه!حالا بیایید برویم سر یک سؤال دیگر ...فرض کنید یک توری فلزی در اختیار داریم که خانه هایشان مربعی هستند. یک توری آلومینیومی از همینها که باهاش خانه مرغ و خروس میسازند.به دو سر این توری یک باطری وصل میکنیم خوب حتماً یک جریانی در این توری برقرار میشود. حالا شروع میکنیم چیدن تکه تکه سیمها یعنی قطع کردن اتصالات مثل شکل زیر:
این باعث میشود کم کم مقاومت این شبکه یعنی مقاومت بین نقاط A و B زیاد شود. و اگر به کارمان ادامه دهیم بعد از مدتی اصلاً شبکه، جریانی را از خود عبور نمی دهد و مدار قطع میشود.فرض کنید هر اتصال را با احتمال P قطع کنیم. یعنی به هر اتصال که میرسیم تاسمان را بیندازیم و با احتمال P آن اتصال را قطع کنیم و با احتمال (1-p) بدون اینکه آن را قطع کنیم از آن بگذریم.در واقع وقتی جریان قطع میشود که خوشه اتصالات قطع شده یک خوشه بینهایت باشد ... میبینید چقدر این مسأله به مسأله قبلی شبیه است ...اگر خودتان بیشتر فکر کنید کلی نکته جالب مییابید...در این مسأله هم وقتی یک سیم را قطع میکنیم. اتصال بین دو تا از گره های توری قطع میشود. حتی برای ایجاد شباهت بیشتر میتوانیم روند قطع کردن سیمها را به شکل زیر عوض کنیم:به هر گروه که رسیدیم با احتمال P تمامی سیمهای متصل به آن گره را ببریم. در اصل آن گره را کلاً حذف کنیم. این کاملاً شبیه این است که یک درخت را از جنگلمان حذف کنیم. با حذف یک گره اتصال بین گره های مجاور از مسیر آن گره، قطع میشود. همانطور که در جنگل برداشتن یک درخت یا نبودن یک درخت در یک مربع اتصال بین مربع های ( درختهای ) مجاور آن درخت قطع شده را قطع میکند یا بهتر است بگویم اتصال از طریق یک واسطه از بین میرود.پس حالا ما به جای اینکه برای پیدا کردن جواب سؤال اولمان راجع به جنگل مجبور باشیم هی جنگل آتش بزنیم! کافی است یک تکه طوری را برداریم و دست به کار شویم گفتیم که با افزایش احتمال کاشتن درخت یا مثلاً اینجا قطع نکردن گرهها خوشه های بزرگتری تشکیل میشود.اما آیا با یک رفتار معمولی خطی سروکار داریم یعنی احتمال تشکیل خوشه بینهایت ( خوشه ای که تقریباً همه سایتها را در خود داشته باشد ) با افزایش احتمال وجود درخت در یک سایت یا بریده نشدن یک گره، به طور خطی افزایش مییابد؟جواب این سؤال خیر است. در آزمایشهای ساده ای که با همین طوری سیمی انجام شده است نمودار زیر بدست آمده:
محور عمودی R نسبت اندازه بزرگترین خوشه تشکیل شده به اندازه کل شبکه است. و محور افقی P یعنی احتمال وجود درخت یا گره قطع نشده در هر سایت. همانطور که میبینید با افزایش P از صفر تا یک مقدار آستانه ( که اسم آن Pc است و خودش هم یعنی نسبت اندازه بزرگترین خوشه تشکیل شده به اندازه کل شبکه ) تقریباً صفر است؛ یعنی ما هیچ خوشه بزرگی که اندازه قابل ملاحظه ای داشته باشد نداریم. اما بعد از Pc اندازه خوشهها به سرعت بزرگ میشوند و با رسیدن احتمال به 1 همانطور که انتظار داریم، بزرگترین خوشه کل شبکه را در بر میگیرد و نسبت اندازه آن به اندازه شبکه برابر 1 میشود.تقریباً جواب مسأله پیدا شده کافی است احتمال کاشتن درخت در هر سایت را از Pc کمتر انتخاب کنیم تا هیچ اتفاق بدی نیافتد. این عدد Pc برای تمامی مسألهها به همین شکل یک مقدار ثابت دارد به عبارتی Pc یک ثابت جهانی است که برای شبکه های دو بعدی مثل همین دو مثال، مقدار آن برابر Pc=0/59 است. برای شبکه های سه بعدی این مقدار 0.31 است یعنی تقریباً نصف! همانطور که انتظار داریم در شبکه های سه بعدی به علت آزادی بیشتر راههای فرار بیشتری وجود دارد و برای اینکه خوشه بینهایت نداشته باشیم باید سایتهای خالی بیشتری داشته باشیم ( احتمال پر بودن هر سایت کمتر باشد. )حتی این مسأله را با شبیه سازی های کامپیوتری هم به راحتی میشود حل کرد ... نگاهی به applet های زیر بیندازید ....
آتش سوزی خانگی
برای محافظت از خود، شناختن ویژگیهای اصلی آتش اهمیت دارد. آتش سریعاً گسترش مییابد و گاهی برای یک تماس تلفنی نیز زمان کافی وجود ندارد. آتش درست در عرض 2 دقیقه پس از آتشسوزی میتواند تهدیدکننده زندگی باشد. درعرض 5 دقیقه شعلههای آتش همهگیر میشود.
گرما و دود ناشی از آتش میتواند به مراتب خطرناکتر از شعلههای آتش باشد. استنشاق هوای فوقالعاده گرم میتواند ریهها را بسوزاند. آتشگازهای سمی تولید میکند که این گازها شما را گیج و خواب آلود میسازد. بنابراین آتش به جای اینکه بیدارتان کند شما را به خواب عمیقتری فرو میبرد. خفگی مهمترین علت مرگ و میر ناشی از آتشسوزی است که نسبت مرگ و میر ناشی از
دانلود پاورپوینت درمورد آتش فشان
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 10
مقدمه
زمینی که روی آن زندگی می کنیم،یکی ازسیاره های منظومه ی شمسی است وشکلی تقریبا"کروی دارد.ازنظرساختمانی،زمین لایه لایه است وهرلایه ی آن خواص فیزیکی وشیمیایی متفاوتی دارد.
دانشمندان بامطالعه ی ساختمان درونی زمین دریافته اندکه این کره ازسه قسمت پوسته،گوشته(جبّه)وهسته تشکیل شده است.
هرگاه فشارلایه های بالایی کم ودمای آن زیادشود،سنگ ها ذوب می شوند.دراین حالت این سنگ هاازسنگ های اطراف خودسبک ترشده وبه سوی بالا حرکت می کنندواگربه سطح زمین راه پیداکنندبه صورت آتشفشانی فوران کرده وبرروی زمین جاری می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آتش سوزی مرگبار
یک آتش سوزی بزرگ ... در جنگلی بزرگ ... هزاران درخت ... میسوزند و جز خاکستر چیزی نمی ماند تا حالا به موضوع آتش سوزی در جنگل فکر کردید؟ موضوع دردناکیه وقتی میشنویم هزاران هکتار از جنگلها در فلان کشور بر اثر آتش سوزی سوختند ... خبر دردناکیه ... اما به نظرتون چطور میشود خسارات را کمتر کرد! نه منظور این نیست که چطوری پیش گیری کنیم فرض کنید آتش سوزی به هر حال، به هر دلیلی راه افتاد در چه شرایطی درختهای کمتری میسوزند؟ چیزهایی مثل باد، جنس درختها، رطوبت منطقه ... اینها دست ما نیست اما در کشورهایی مانند برزیل که صنعت تولید کاغذ بسیار گسترده ای دارند جنگلهای بسیار بزرگ مصنوعی وجود دارد که برای تولید مواد اولیه کارخانه های کاغذ سازی ایجاد شدند. برخلاف جنگلهای طبیعی توی این جنگلها فاصله و جای کاشته شدن درختها کاملاً قابل کنترل هست. و البته آتش گرفتن یک چنین جنگلهایی شاید باعث ورشکستگی بسیار سخت و بیکار شدن آدمهای زیادی بشه ... پس سؤالمان را به یک سؤال ساده تقلیل میدهیم توزیع محل کاشته شدن درختها چه طور باشد تا بعد از یک آتش سوزی تعداد درخت سالم بیشتری داشته باشیم؟خوب فرض کنید جنگل بسیار انبوهی داشته باشیم. به وضوح با وقوع آتش سوزی دامنه آتش به راحتی گسترش پیدا میکند و با فرض اینکه هیچ تلاشی برای خاموش کردن آتش نکنیم بعد از مدت زمان محدودی تمامی جنگلها به خاکستر تبدیل میشود. اما اگر جنگل ما اصطلاحاً تنک باشد شاید رشد آتش متوقف شود و از مناطق آتش گرفته به مناطق مجاور گسترش نیابد ... یعنی فاصله درختان آنقدر زیاد باشد که با آتش گرفتن یک درخت یا تعدادی درخت، فقط خود آنها بسوزند نه اینکه آتش به راحتی به همسایهها منتقل شود. اما خوب تنک کردن یک جنگل تا این حد شاید به این دلیل اقتصادی نباشد که در مساحت وسیعی از زمین تنها میتوانیم تعداد کمی درخت داشته باشیم. یادتان نرود تهیه کل مواد اولیه یک کارخانه بزرگ به عهده ما و جنگلمان است!برای ساده سازی فرض میکنیم جنگلها یک شبکه مربعی شکل است یعنی منطقه ای متشکل از هزاران مربع کنار هم مثل جدول کلمات متقاطع.در هر مربع یا سایت میتوانیم یک درخت داشته باشیم. یا اینکه اصلاً درختی در آن نباشد. داخل هر مربع را میتوانیم با یک احتمال مشخص درخت بکاریم. هر چه این احتمال بیشتر باشد درختان بیشتری خواهیم داشت و هر چه این احتمال کمتر باشد جنگلمان تنک تر است.پس سؤال قبلی به این صورت عوض میشود. در یک جنگل به صورت یک شبکه مربعی در هر مربع با چه احتمالی درخت کاشته شود تا در صورت آتش سوزی تمام درختان نسوزند.فرض کنید اگر یک درخت آتش بگیرد یعنی یک مربع آتش بگیرد در صورتی که در 8 مربع همسایه با این مربع درختی وجود داشته باشد آنها هم آتش بگیرند. اما اگر در این 8 مربع هیچ درختی نبود فقط خود آن درخت اول بسوزد. با این مدل جنگل زیر با بروز یک آتش سوزی کاملاً خواهد سوخت.خانه های سبز خانه های حاوی درختند.
اما در جنگل زیر اگر خانه سرخ رنگ آتش بگیرد فقط 4 درخت که به نوعی به آن متصلند خواهند سوخت.
البته واضح است که جنگل دوم جنگل تنک تری است.در واقع درختانی که آتش میگیرند متعلق به یک خوشه هستند خوشه ای که درخت آتش گرفته اول نیز در آن خوشه بوده است. ما علاقه مندیم که هیچ وقت یک خوشه بسیار بزرگ نداشته باشیم. چون اگر یک درخت از این خوشه آتش بگیرد تعداد زیادی درخت خواهند سوخت. اگر جنگلمان خیلی انبوه باشد تمامی درختان به یک خوشه متعلق خواهند بود... درست است؟ و این یعنی زمینه یک فاجعه!حالا بیایید برویم سر یک سؤال دیگر ...فرض کنید یک توری فلزی در اختیار داریم که خانه هایشان مربعی هستند. یک توری آلومینیومی از همینها که باهاش خانه مرغ و خروس میسازند.به دو سر این توری یک باطری وصل میکنیم خوب حتماً یک جریانی در این توری برقرار میشود. حالا شروع میکنیم چیدن تکه تکه سیمها یعنی قطع کردن اتصالات مثل شکل زیر:
این باعث میشود کم کم مقاومت این شبکه یعنی مقاومت بین نقاط A و B زیاد شود. و اگر به کارمان ادامه دهیم بعد از مدتی اصلاً شبکه، جریانی را از خود عبور نمی دهد و مدار قطع میشود.فرض کنید هر اتصال را با احتمال P قطع کنیم. یعنی به هر اتصال که میرسیم تاسمان را بیندازیم و با احتمال P آن اتصال را قطع کنیم و با احتمال (1-p) بدون اینکه آن را قطع کنیم از آن بگذریم.در واقع وقتی جریان قطع میشود که خوشه اتصالات قطع شده یک خوشه بینهایت باشد ... میبینید چقدر این مسأله به مسأله قبلی شبیه است ...اگر خودتان بیشتر فکر کنید کلی نکته جالب مییابید...در این مسأله هم وقتی یک سیم را قطع میکنیم. اتصال بین دو تا از گره های توری قطع میشود. حتی برای ایجاد شباهت بیشتر میتوانیم روند قطع کردن سیمها را به شکل زیر عوض کنیم:به هر گروه که رسیدیم با احتمال P تمامی سیمهای متصل به آن گره را ببریم. در اصل آن گره را کلاً حذف کنیم. این کاملاً شبیه این است که یک درخت را از جنگلمان حذف کنیم. با حذف یک گره اتصال بین گره های مجاور از مسیر آن گره، قطع میشود. همانطور که در جنگل برداشتن یک درخت یا نبودن یک درخت در یک مربع اتصال بین مربع های ( درختهای ) مجاور آن درخت قطع شده را قطع میکند یا بهتر است بگویم اتصال از طریق یک واسطه از بین میرود.پس حالا ما به جای اینکه برای پیدا کردن جواب سؤال اولمان راجع به جنگل مجبور باشیم هی جنگل آتش بزنیم! کافی است یک تکه طوری را برداریم و دست به کار شویم گفتیم که با افزایش احتمال کاشتن درخت یا مثلاً اینجا قطع نکردن گرهها خوشه های بزرگتری تشکیل میشود.اما آیا با یک رفتار معمولی خطی سروکار داریم یعنی احتمال تشکیل خوشه بینهایت ( خوشه ای که تقریباً همه سایتها را در خود داشته باشد ) با افزایش احتمال وجود درخت در یک سایت یا بریده نشدن یک گره، به طور خطی افزایش مییابد؟جواب این سؤال خیر است. در آزمایشهای ساده ای که با همین طوری سیمی انجام شده است نمودار زیر بدست آمده:
محور عمودی R نسبت اندازه بزرگترین خوشه تشکیل شده به اندازه کل شبکه است. و محور افقی P یعنی احتمال وجود درخت یا گره قطع نشده در هر سایت. همانطور که میبینید با افزایش P از صفر تا یک مقدار آستانه ( که اسم آن Pc است و خودش هم یعنی نسبت اندازه بزرگترین خوشه تشکیل شده به اندازه کل شبکه ) تقریباً صفر است؛ یعنی ما هیچ خوشه بزرگی که اندازه قابل ملاحظه ای داشته باشد نداریم. اما بعد از Pc اندازه خوشهها به سرعت بزرگ میشوند و با رسیدن احتمال به 1 همانطور که انتظار داریم، بزرگترین خوشه کل شبکه را در بر میگیرد و نسبت اندازه آن به اندازه شبکه برابر 1 میشود.تقریباً جواب مسأله پیدا شده کافی است احتمال کاشتن درخت در هر سایت را از Pc کمتر انتخاب کنیم تا هیچ اتفاق بدی نیافتد. این عدد Pc برای تمامی مسألهها به همین شکل یک مقدار ثابت دارد به عبارتی Pc یک ثابت جهانی است که برای شبکه های دو بعدی مثل همین دو مثال، مقدار آن برابر Pc=0/59 است. برای شبکه های سه بعدی این مقدار 0.31 است یعنی تقریباً نصف! همانطور که انتظار داریم در شبکه های سه بعدی به علت آزادی بیشتر راههای فرار بیشتری وجود دارد و برای اینکه خوشه بینهایت نداشته باشیم باید سایتهای خالی بیشتری داشته باشیم ( احتمال پر بودن هر سایت کمتر باشد. )حتی این مسأله را با شبیه سازی های کامپیوتری هم به راحتی میشود حل کرد ... نگاهی به applet های زیر بیندازید ....
آتش سوزی خانگی
برای محافظت از خود، شناختن ویژگیهای اصلی آتش اهمیت دارد. آتش سریعاً گسترش مییابد و گاهی برای یک تماس تلفنی نیز زمان کافی وجود ندارد. آتش درست در عرض 2 دقیقه پس از آتشسوزی میتواند تهدیدکننده زندگی باشد. درعرض 5 دقیقه شعلههای آتش همهگیر میشود.
گرما و دود ناشی از آتش میتواند به مراتب خطرناکتر از شعلههای آتش باشد. استنشاق هوای فوقالعاده گرم میتواند ریهها را بسوزاند. آتشگازهای سمی تولید میکند که این گازها شما را گیج و خواب آلود میسازد. بنابراین آتش به جای اینکه بیدارتان کند شما را به خواب عمیقتری فرو میبرد. خفگی مهمترین علت مرگ و میر ناشی از آتشسوزی است که نسبت مرگ و میر ناشی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بنام اهورای فروغ بخش
«مقدمه»
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش
رقص شعله اش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
« نماز به تو آتش ، ای بزرگترین آفرید : آهورا مزدا و سزاوار ستایش »
گرد زمان و تاراج و چپاول ، افکار و دیدگان و دلهایمان را پوشانده و مات و مبهوت چشم به زبانه های فروزان و گرمابخشی دوخته ایم که در آیینه چشمانمان
انعکاس یافته. بی اختیار دستها دراز می کنیم و بالای سرش قرار می دهیم و از آرامش حاصل از گرما و حرارتی که زیر پوستمان دویده آیینه چشمانمان بسته می شود.
مدتی در هیمن حالت سپری می شود و دو مرتبه دستها را از روی زبانه های آتش به سوی چهره مةی بریم و با کشیدن دستها به صورت گرمائی را که دستهایمان از آتش هدیه گرفته به چهره تقسیم می کنیم.
شاید باز هم بایستیم و از گرما لذت ببریم ، شاید هم برویم و به دنبال حل مشکلاتی که مجل لذت بردن بیشتر را به ما نمی دهند بدون اینکه لحظه ای بیاندیشیم چرا و از روی کدامین حس و غریزه و عادت دست به صورت کشیدیم ؟
چرا ؟
علت این « چرا » چیزی است که باید آن را با زدودن گرد و غباری که بر چهرۀ فرهنگ کهنمان نشسته به صورت آوریم.
آتش در فارسی امروزه فارسی نو و لحجه های گوناگون به زبان می آید.
آتش ، آتیش ، آذیش ، آذر ، آگِر ، آیر و ...
در زبان اوستایی این واژه براب ر با آترش بوده و همچنین آذر بازمانده آتور یا آدور پهلوی است. آتیش که تلفظ آمیانه امروزی آتش است ، در پهلوی آدیش و در فارسی دری نیز آذیش تلفظ می شده.
به نام بندهش آتش هفتمین آفریننده هرمزد ، هنگام آفرینش جهان مادی بود.
هرمزد آتش را از بهترین و بالاترین ویژگی خود آفریده است . در بندهش آمده :
« آتش برترین آفریده مادی او و نور بخش و روشنایی دهنده جهانیان است. فروغ و نور آتش از روشنایی بی پایان یعنةی جاگیاه هرمزد مایه می گیرد. لاین فروغ ذره است که نور جاویدان و پایان ناپذیر پاک خداوندی ، پس آفریده شدن آتش ، فروغ و روشنایی بیکران ایزدی به او پیوست»
همان گونه که اهورا مزدا با نیروی ناتوان انسانها و موجودات مادی قابل لمس نیست و ما فقط می توانیم وجودش را به وسیله آنچه به وجود آورده احساس کنیم، آتش را هم نمی توانیم لمس کنیم بلکه به واسطه گرما و روشنایی که پدید می آورد احساسش
می کنیم نمی توانیم دست را درون آتش کنیم و لمسش کنیم زیرا فروغ و ذره ایزدی که پروردگار در آن قرار داده دستمان را خواهد سوزاند. مگر آنکه سیاوشی باشیم پاک و راست و مظلوم آنقدر که وقتی پا درون آتشی بزرگ نهادیم قلعه هاظی سوزان به احترام آن راه را باز کنند.
« ای خدای هستی بخش، دانای بی همتا ، ما در برابر این دو که پرتو از انوار توست به نماز و نیایش تو می پردازیم»
کسی که از سوی اهورا پاک شایستۀ کشف و پی بردن به این عنصر دربردارندۀ فروغ ایزدی گشت بنابه گفته فردوسی در شاهنامه هوشنگ پیشدادی است .
روزی هوشنگ به همراه گروهی از افرادش برای گردش به کوه فت ، ناچار ماری سیاه رنگ و تیره ای دید. سنگی برداشت و به سویش پرتاب کرد . سنگ به مار نخورد و با سنگ دیگری برخورد کرد.
« فروغی پدید آمداز هر دو سنگ دل سنگ گشت از گروه آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن زراز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز »
هوشنگ شادان از پی بردن به وجود وجودی فروزنده به شکرگزاری و بزرگداشت نیایش کرده و جشنی برپا می کند:
« جهان دار بیش جهان آفرید نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد همان آتش آنگاه قبله نهاد
شب آمد و برافروخت آتش چو کوه همان شاه در گرد او با گروه »
در فرهنگ و افکار و اساطیر ما آتش هدیه ای است از جانب پروردگار و هوشنگ با کشف آن افتخار بیک بودن از جانب هر مزد نصیبش می شود.
اما در اساطیر یونان و رم اینگونه نیست. پرومته که آتش را به نوع شب هدیه می کند و راز آن را برای مردم می گشاید به جرم این کارش از جانب زئوس در کوههای قفقاز به زنجیر کشیده می شود و یکی از قلل سلسله جبال البرز زندانی می شود و تا قرن ها عقابی گوشتخوار جگرش را می خورد تا اینکه بلاخره هرکول او را نجات می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آتش سوزی مرگبار
یک آتش سوزی بزرگ ... در جنگلی بزرگ ... هزاران درخت ... میسوزند و جز خاکستر چیزی نمی ماند تا حالا به موضوع آتش سوزی در جنگل فکر کردید؟ موضوع دردناکیه وقتی میشنویم هزاران هکتار از جنگلها در فلان کشور بر اثر آتش سوزی سوختند ... خبر دردناکیه ... اما به نظرتون چطور میشود خسارات را کمتر کرد! نه منظور این نیست که چطوری پیش گیری کنیم فرض کنید آتش سوزی به هر حال، به هر دلیلی راه افتاد در چه شرایطی درختهای کمتری میسوزند؟ چیزهایی مثل باد، جنس درختها، رطوبت منطقه ... اینها دست ما نیست اما در کشورهایی مانند برزیل که صنعت تولید کاغذ بسیار گسترده ای دارند جنگلهای بسیار بزرگ مصنوعی وجود دارد که برای تولید مواد اولیه کارخانه های کاغذ سازی ایجاد شدند. برخلاف جنگلهای طبیعی توی این جنگلها فاصله و جای کاشته شدن درختها کاملاً قابل کنترل هست. و البته آتش گرفتن یک چنین جنگلهایی شاید باعث ورشکستگی بسیار سخت و بیکار شدن آدمهای زیادی بشه ... پس سؤالمان را به یک سؤال ساده تقلیل میدهیم توزیع محل کاشته شدن درختها چه طور باشد تا بعد از یک آتش سوزی تعداد درخت سالم بیشتری داشته باشیم؟خوب فرض کنید جنگل بسیار انبوهی داشته باشیم. به وضوح با وقوع آتش سوزی دامنه آتش به راحتی گسترش پیدا میکند و با فرض اینکه هیچ تلاشی برای خاموش کردن آتش نکنیم بعد از مدت زمان محدودی تمامی جنگلها به خاکستر تبدیل میشود. اما اگر جنگل ما اصطلاحاً تنک باشد شاید رشد آتش متوقف شود و از مناطق آتش گرفته به مناطق مجاور گسترش نیابد ... یعنی فاصله درختان آنقدر زیاد باشد که با آتش گرفتن یک درخت یا تعدادی درخت، فقط خود آنها بسوزند نه اینکه آتش به راحتی به همسایهها منتقل شود. اما خوب تنک کردن یک جنگل تا این حد شاید به این دلیل اقتصادی نباشد که در مساحت وسیعی از زمین تنها میتوانیم تعداد کمی درخت داشته باشیم. یادتان نرود تهیه کل مواد اولیه یک کارخانه بزرگ به عهده ما و جنگلمان است!برای ساده سازی فرض میکنیم جنگلها یک شبکه مربعی شکل است یعنی منطقه ای متشکل از هزاران مربع کنار هم مثل جدول کلمات متقاطع.در هر مربع یا سایت میتوانیم یک درخت داشته باشیم. یا اینکه اصلاً درختی در آن نباشد. داخل هر مربع را میتوانیم با یک احتمال مشخص درخت بکاریم. هر چه این احتمال بیشتر باشد درختان بیشتری خواهیم داشت و هر چه این احتمال کمتر باشد جنگلمان تنک تر است.پس سؤال قبلی به این صورت عوض میشود. در یک جنگل به صورت یک شبکه مربعی در هر مربع با چه احتمالی درخت کاشته شود تا در صورت آتش سوزی تمام درختان نسوزند.فرض کنید اگر یک درخت آتش بگیرد یعنی یک مربع آتش بگیرد در صورتی که در 8 مربع همسایه با این مربع درختی وجود داشته باشد آنها هم آتش بگیرند. اما اگر در این 8 مربع هیچ درختی نبود فقط خود آن درخت اول بسوزد. با این مدل جنگل زیر با بروز یک آتش سوزی کاملاً خواهد سوخت.خانه های سبز خانه های حاوی درختند.
اما در جنگل زیر اگر خانه سرخ رنگ آتش بگیرد فقط 4 درخت که به نوعی به آن متصلند خواهند سوخت.
البته واضح است که جنگل دوم جنگل تنک تری است.در واقع درختانی که آتش میگیرند متعلق به یک خوشه هستند خوشه ای که درخت آتش گرفته اول نیز در آن خوشه بوده است. ما علاقه مندیم که هیچ وقت یک خوشه بسیار بزرگ نداشته باشیم. چون اگر یک درخت از این خوشه آتش بگیرد تعداد زیادی درخت خواهند سوخت. اگر جنگلمان خیلی انبوه باشد تمامی درختان به یک خوشه متعلق خواهند بود... درست است؟ و این یعنی زمینه یک فاجعه!حالا بیایید برویم سر یک سؤال دیگر ...فرض کنید یک توری فلزی در اختیار داریم که خانه هایشان مربعی هستند. یک توری آلومینیومی از همینها که باهاش خانه مرغ و خروس میسازند.به دو سر این توری یک باطری وصل میکنیم خوب حتماً یک جریانی در این توری برقرار میشود. حالا شروع میکنیم چیدن تکه تکه سیمها یعنی قطع کردن اتصالات مثل شکل زیر:
این باعث میشود کم کم مقاومت این شبکه یعنی مقاومت بین نقاط A و B زیاد شود. و اگر به کارمان ادامه دهیم بعد از مدتی اصلاً شبکه، جریانی را از خود عبور نمی دهد و مدار قطع میشود.فرض کنید هر اتصال را با احتمال P قطع کنیم. یعنی به هر اتصال که میرسیم تاسمان را بیندازیم و با احتمال P آن اتصال را قطع کنیم و با احتمال (1-p) بدون اینکه آن را قطع کنیم از آن بگذریم.در واقع وقتی جریان قطع میشود که خوشه اتصالات قطع شده یک خوشه بینهایت باشد ... میبینید چقدر این مسأله به مسأله قبلی شبیه است ...اگر خودتان بیشتر فکر کنید کلی نکته جالب مییابید...در این مسأله هم وقتی یک سیم را قطع میکنیم. اتصال بین دو تا از گره های توری قطع میشود. حتی برای ایجاد شباهت بیشتر میتوانیم روند قطع کردن سیمها را به شکل زیر عوض کنیم:به هر گروه که رسیدیم با احتمال P تمامی سیمهای متصل به آن گره را ببریم. در اصل آن گره را کلاً حذف کنیم. این کاملاً شبیه این است که یک درخت را از جنگلمان حذف کنیم. با حذف یک گره اتصال بین گره های مجاور از مسیر آن گره، قطع میشود. همانطور که در جنگل برداشتن یک درخت یا نبودن یک درخت در یک مربع اتصال بین مربع های ( درختهای ) مجاور آن درخت قطع شده را قطع میکند یا بهتر است بگویم اتصال از طریق یک واسطه از بین میرود.پس حالا ما به جای اینکه برای پیدا کردن جواب سؤال اولمان راجع به جنگل مجبور باشیم هی جنگل آتش بزنیم! کافی است یک تکه طوری را برداریم و دست به کار شویم گفتیم که با افزایش احتمال کاشتن درخت یا مثلاً اینجا قطع نکردن گرهها خوشه های بزرگتری تشکیل میشود.اما آیا با یک رفتار معمولی خطی سروکار داریم یعنی احتمال تشکیل خوشه بینهایت ( خوشه ای که تقریباً همه سایتها را در خود داشته باشد ) با افزایش احتمال وجود درخت در یک سایت یا بریده نشدن یک گره، به طور خطی افزایش مییابد؟جواب این سؤال خیر است. در آزمایشهای ساده ای که با همین طوری سیمی انجام شده است نمودار زیر بدست آمده:
محور عمودی R نسبت اندازه بزرگترین خوشه تشکیل شده به اندازه کل شبکه است. و محور افقی P یعنی احتمال وجود درخت یا گره قطع نشده در هر سایت. همانطور که میبینید با افزایش P از صفر تا یک مقدار آستانه ( که اسم آن Pc است و خودش هم یعنی نسبت اندازه بزرگترین خوشه تشکیل شده به اندازه کل شبکه ) تقریباً صفر است؛ یعنی ما هیچ خوشه بزرگی که اندازه قابل ملاحظه ای داشته باشد نداریم. اما بعد از Pc اندازه خوشهها به سرعت بزرگ میشوند و با رسیدن احتمال به 1 همانطور که انتظار داریم، بزرگترین خوشه کل شبکه را در بر میگیرد و نسبت اندازه آن به اندازه شبکه برابر 1 میشود.تقریباً جواب مسأله پیدا شده کافی است احتمال کاشتن درخت در هر سایت را از Pc کمتر انتخاب کنیم تا هیچ اتفاق بدی نیافتد. این عدد Pc برای تمامی مسألهها به همین شکل یک مقدار ثابت دارد به عبارتی Pc یک ثابت جهانی است که برای شبکه های دو بعدی مثل همین دو مثال، مقدار آن برابر Pc=0/59 است. برای شبکه های سه بعدی این مقدار 0.31 است یعنی تقریباً نصف! همانطور که انتظار داریم در شبکه های سه بعدی به علت آزادی بیشتر راههای فرار بیشتری وجود دارد و برای اینکه خوشه بینهایت نداشته باشیم باید سایتهای خالی بیشتری داشته باشیم ( احتمال پر بودن هر سایت کمتر باشد. )حتی این مسأله را با شبیه سازی های کامپیوتری هم به راحتی میشود حل کرد ... نگاهی به applet های زیر بیندازید ....
آتش سوزی خانگی
برای محافظت از خود، شناختن ویژگیهای اصلی آتش اهمیت دارد. آتش سریعاً گسترش مییابد و گاهی برای یک تماس تلفنی نیز زمان کافی وجود ندارد. آتش درست در عرض 2 دقیقه پس از آتشسوزی میتواند تهدیدکننده زندگی باشد. درعرض 5 دقیقه شعلههای آتش همهگیر میشود.
گرما و دود ناشی از آتش میتواند به مراتب خطرناکتر از شعلههای آتش باشد. استنشاق هوای فوقالعاده گرم میتواند ریهها را بسوزاند. آتشگازهای سمی تولید میکند که این گازها شما را گیج و خواب آلود میسازد. بنابراین آتش به جای اینکه بیدارتان کند شما را به خواب عمیقتری فرو میبرد. خفگی مهمترین علت مرگ و میر ناشی از آتشسوزی است که نسبت مرگ و میر ناشی از