لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
آلودگی صوتی ، غول آرام
هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوشهایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی میتواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.
شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زبالههای پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما میدانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمیدانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوشهایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی میتواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمیگنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگیهای دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمدهاند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار دادهاند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بیزبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نمودهاند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بستهها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوشهای بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی میکنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگیهای صوتی است که آنها میتوانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل میتوانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، میشد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابانهای شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راهآهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری میکردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار میشدند، میشد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله میرود و کسی متوجه خرابکاریهایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی میکردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوشهایم سوخت. اما نمیتوانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده میشدم و منتظر یک تاکسی دیگر میماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق میزند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدمهایی که منتظر تاکسیاند بوق میزند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانههای واهی بوق میزند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمیشنید. فکر میکنم در اثر همین آلودگیهای صوتی، آستانه شنواییاش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیونها همین طوری سرشان را میاندازند پایین و در روز روشن به خیابان میآیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلتهای پر سر و صدا مبارزه نمیکند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آییننامه است؟ چرا شهرداری سعی نمیکند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوششهای گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بیسرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، میتوان خانه را عایقبندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقابهای همسایه دیوار به دیوار را شنید! میتوان شیشهها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. میتوان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. میتوان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوهگیری برقی از نوع دستیاش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علیالحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
آلودگی صوتی
اطلاعات اولیه
عامل صدا ، انسان و سایر موجودات زنده را از بین نمیبرد بلکه باعث ضعف شنوایی ، ناشنوایی و ناراحتیهای عصبی میگردد. معمولا شدت صدا را با واحدی به نام دسی بل نشان میدهند برای سنجش صداها نسبت log آنرا تعین میکنند. تحقیقات نشان میدهد که از دست دادن شنوایی با سن افراد در جوامع صنعتی دیده میشود.صداهای شدید کوتاه مدت در انسان باعث ناشنوایی موقت میشود.اگر انسان در معرض صداهای بلند ، برای مدت طولانی تری قرار گیرد ناشنوایی دائم پیش میآید. صدایی برابر 90 دسیبل روی سیستم عصبی تاثیر میگذارد. در ممالک پیشرفته قدرت شنوایی زنان بهتر از مردان است. زیرا از نظر مشاغل صداهای کمتری را تحمل میکنند. آلودگیهای صوتی که در اطراف مناطق مسکونی موجب ناراحتی میگردند عبارتند از :
کارخانجات
کارهای ساختمانی
صداهای ناشی از سیستم تهویه منازل
صدای ناشی از حمل و نقل (صدای موتور هواپیما ، بوغ اتومبیل). (سر و صدای داخل منازل مثل صدای تلوزیون و جاروبرقی و. نیز حایز اهمیت اند.)
اثرات آلودگی صوتی
آزمایشات نشان میدهند که صدای به شدت 160-150 دسیبل برای بعضی حیوانات کشنده و مرگبار است. این حیوانات قبل از مرگ به تشنجات موضعی ، فلج و رعشه دچار میگردند. در انسانها رنگپریدگی و بالارفتن فشارخون از اثرات آلودگیهای صوتی است. درجه حرارت بدن نیز کاهش مییابد. صداهای مداوم عکس العملهایی را در بدن ایجاد مینماید. از جمله انقباض رگها بیشتر میگردد است. درجه حرارت بدن نیز کاهش مییابد. صداهای مداوم عکسالعملهایی را در بدن ایجاد مینماید از جمله انقباض رگها بیشتر میگردد و این حالت پس از قطع صدا هنوز ادامه مییابد. بدن انسان در خواب نیز یه محرکهای صوتی پاسخ میدهد بدون اینکه فرد از خواب بیدار شود. (ضربان قلب و حالات ماهیچهها تغییر میکند.)
بیماری رینا Rahnauld
بررسیها نشان میدهد که کارگران کارخانجات چوب بری که با اره کار میکنند و صدای 125 دسی بل را تحمل مینمایند شبها وقتی به خانه برمیگردند انگشتان آنها سبز رنگ بعد سفید میگردد که علائم بیماری وازواسپاستیک میباشد که در نتیجه انقباض رگها و نارسایی در جریان خون عارض میگردد. که این ناراحتی به نام بیماری رینال یا انگشتان مرده معروف است.
نتایج حاصل از آزمایشات روی حیوانات
موشهای آزمایشگاهی که در معرض صدای شدید قرار میگیرند به بیماریهای ویروسی حساستر میگردند.
صدای فوقالعاده شدید در فعالیتها و عملکرد کبد حیوانات تغیر ایجاد میکند.
صدای بلند بیش از 115 دسیبل باشد فساد دندانهای موشها را سبب میگردد.
کلسترول و چربی خون نیز افزایش مییابد. مقدار اسیاسکوربیک کاهش و مقدار گلبولهای سفید تا %50 تقلیل مییابد.
تاثیر صدا به چه عواملی بستگی دارد؟
طبیعت و شدت صدا
نزدیکی شخص به منبع اصلی صدا
ادامه و مداومت صدا
وضع و موقعیت فیزیکی فرد
روشهای جلوگیری از آلودگیهای صوتی
با توجه به اینکه معمولا صداها از تولید کنندهای پخش ، توسط گیرندهای دریافت میشوند بنابراین جهت کنترل این آلودگی ، کاهش شدت صدا جلوگیری از انتشار و نفوذ صدا و محافظت از گیرنده (سیستم شنوایی) میتواند موثر باشد. بنابراین در جهت جلوگیری ار آلودگی شدید صوتی :
میزان صدا در محیطهایی که کارگران بطور مداوم در معرض فعالیتهای مغزی قرار دارند نباید از 10 دسیبل تجاوز نماید.
سعی شود از ورود ماشین آلات که بیش از حد معین آلودگی صوتی تولید میکنند جلوگیری شود.
صدای ماشینآلات کارخانهها نباید به بیرون ازکارخانهها برسد.
#منشا آلودگی صوتی را باید از بین برد.
سعی شود از ایجاد واحدهای مسکونی در مجاورت فرودگاهها جلوگیری شود.
ضد صدا کردن ساختمانها و واحدهای مسکونی.
مضاعف یا دو لایه کردن شیشه پنجرهها در جهت جلوگیری از نفوذ صدای بیرون به داخل ساختمان.
محدود و ممنوع کردن عبور کامیونها و وسائط نقلیه پر صدا.
ایجاد نوارهای عریضی از درختان و پوششهای گیاهی که به میزان 10 دسیبل از شدت صوت میکاهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
آلودگی صوتی ، غول آرام
هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوشهایش یک چیزی دارند به نام >آستانه شنوایی<! به عبارت دیگر، هر گوشی میتواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.
شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زبالههای پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما میدانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمیدانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوشهایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی میتواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمیگنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگیهای دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمدهاند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار دادهاند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بیزبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نمودهاند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بستهها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوشهای بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی میکنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگیهای صوتی است که آنها میتوانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل میتوانند از قدرت شنوایمان بکاهند. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابانهای شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راهآهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری میکردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار میشدند، میشد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله میرود و کسی متوجه خرابکاریهایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی میکردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوشهایم سوخت. اما نمیتوانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده میشدم و منتظر یک تاکسی دیگر میماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق میزند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدمهایی که منتظر تاکسیاند بوق میزند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانههای واهی بوق میزند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمیشنید. فکر میکنم در اثر همین آلودگیهای صوتی، آستانه شنواییاش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیونها همین طوری سرشان را میاندازند پایین و در روز روشن به خیابان میآیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلتهای پر سر و صدا مبارزه نمیکند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آییننامه است؟ چرا شهرداری سعی نمیکند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوششهای گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بیسرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، میتوان خانه را عایقبندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقابهای همسایه دیوار به دیوار را شنید! میتوان شیشهها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. میتوان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. میتوان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوهگیری برقی از نوع دستیاش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علیالحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!
آلودگی صوتی به ریشه بسیاری از تنشهای اجتماعی مبدل شده است
تهران بزرگ ، ایرنا ۸۵/۰۷/۱۷
داخلی. اجتماعی. محیط زیست. آلودگی. صوتی.
آلودگی صوتی ازتبعات شهرنشینی و رهآورد زندگی ماشینی است که در سالهای اخیر سلامت روانی و آرامش روحی ساکنان پایتخت و شهرهای بزرگ را تحت تاثیر قرار داده و به ریشه بسیاری از تنشهای اجتماعی تبدیل شده است.
حقوق شهروندان تهرانی نه تنها روزها براثر صدای بوق وسایل نقلیه، پخش موزیک با صدای بلند در خودروها و ویراژ موتوسیکلتها تضییع میشود، بلکه اغلب ساکنان این شهر بویژه مناطق جنوبی شبها نیز باید سر و صدای ناشی از ساخت وسازها را تحمل کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
ترافیک
علل :
نبود وسائل نقلیه عمومی
سفرهای بی مورد شهری
راهکارها :
گسترش هر چه بیشتر وسائل نقلیه عمومی (مترو که متاسفانه به علت هزینه بر بودن به سادگی قابل گسترش نیست ، اما حداقل می توان ناوگان اتوبوس رانی را تجهیز کرد
کاستن از سفرهای درون شهری با گسترش استفاده از فناوری اطلاعات . البته این در صورتی محقق خواهد شد که دولت ما به سمت الکترونیکی شدن پیش برود و بخش خصوصی نیز همپای دولت از این مساله استقبال کند ، تا شهروندان برای هر کاری که به سادگی از طریق چند دقیقه آنلاین شدن می توانند آن را انجام دهند ، ساعت ها وقت و انرژی خود را برای رفتن به نقطه ای از شهر هدر ندهند .
ترافیک ، خود منشا بسیاری از معضلات کنونی شهر همچون آلودگی های محیطی و صوتی و بالا رفتن استهلاک وسائل نقلیه و معابر می باشد
در پاسخ به راهکارهای ارائه شده توسط ژورنالیست :
حل مشکل ترافیک تهران فقط و فقط با گسترش مترو امکان پذیر است.
اینکه توسعه مترو هزینه بر است و در نتیجه باید وسایل نقلیه عمومی زیاد شود دارای چند اشکال اساسی است که ذیلا توصیح میدهم:
1- اصولا هر طرحی را بر اساس مطالعات فنی و مهندسی و محاسبات هزینه و فایده ارزیابی میکنند و نه بر اساس آسان و مشکل بودن آن. چنانچه واردات 4 میلیارد دلاری بنزین و توزیع یارانه ای آن را در محاسبات منظور کنیم و همینطور فواید دیگر طرح گسترش مترو را آنوقت بهتر میشود نتیجه گیری کرد که کدام راهکار بهتر است.
2- افزایش اتوبوس های شهری در شرایط فعلی با این حجم اتومبیل های شخصی متوسط سرعت حرکت اتوبوس ها را از انچیزی که هست نیز کمتر خواهد کرد و این یعنی هدر دادن وقت و افزایش عصبیت مردم.
3- کشور ما که این همه پیشرفت کرده الیته فقط در زمینه غنی سازی انرزی هسته ای که معلوم نیست در صورت موفقیت آن هر کیلو وات برق تولیدی آن برای مردم چقدر در می اید از این همه علم و دانش کمی هم برای حل مشکلات ملموس مردم همچون ترافیک ، بیکاری ، فقر و ... استفاده نماید بهتر تر است
آلودگی ترافیک
منظور از آلودگی ترافیک لطمات و خساراتی است که ترافیک وسایل نقلیه بخصوص در شهرها و مناطق شهری ،بر پیکر محیط زیست وموجودات زنده وارد میسازد.آلودگی ترافیکی در چهار دسته قابل بررسی است:
آلودگی هوا:
آلودگی هوا آلودگی هوای ناشی از وسایل نقلیه موتوری،سهم زیادی از آلودگی ترافیک شهری را تشکیل میدهد.که در شهر تهران عمده آلودگی هوا ناشی از تردد وسایل نقلیه است.ترافیک جاده ای علاوه بر ایجاد آلودگی هوا در سطح یک منطقه باعث افزایش آلوده سازی هوا در سطح جهانی میشود.دود ناشی از تحرک اتومبیلهایی که سیستم موتور آنها از نوع احتراقی داخلی است شامل شیمیایی متعددی است.مهمترین آنهاکه در زمره آلاینده های محلی طبقه بندی میشوند میتوان از عناصر زیرنام برد:منواکسید کربنco :منو اکسید کربن یک گاز بیرنگ و بدون بو است که میتوان اثرات زیان آور جدی بر سلامتی انسان داشته باشد.اثر مسموم کندگی این گاز به حدی است که بسهولت با هموگلوبین خون در مقایسه با اکسیژن ترکیب میشود.دی اکسید ازت NO2 :این گاز به رنگ قرمز – قهوه ای با بوی زننده است که میتواند به بروز ناراحتی های تنفسی منجر گردد. کودکان و مبتلایان به ناراحتی های تنفسی،بیشتر در معرض آسیب پذیری هستند.گردو غباری که در سطح راه وجود دارد،به خودی خود ،در بروز سرطان تاثیر زیادی ندارد،ولی هنگامیکه با مواد خروجی از اگزوز ترکیب میشود،این احتمال افزایش میابد.لاستیک های یخ شکن ،میزان غبار آغشته به خروجی های اگزوز را 5 الی 6 مرتبه افزایش میدهد. آلودگی شنیداری:منظور از آلودگی شنیداری،آلودگی ناشی از سروصدا میباشد.به طور کلی،صدارایک صوت ناخوشایند تلقی کرده اند.بوق اتومبیل ، صدای حرکت اتومبیل در بزرگراه ، صدای هواپیما و صدای حرکت قطار نمونه ای از صدای ناشی ازترافیک میباشد.واحد اندازه گیری شدت صدا دسی بل db(A) میباشد.کارشناسان معتقدند که حداکثر شدت قابل برای گوش انسان 65 دسی بل است. آلودگی دیداری:در بافت ترافیک مقصود از اصطلاح آلودگی دیداری عموما یک تاثیر عینی نامطلوب است که ناشی از حضور وسایل نقلیه میباشد.اتومبیل و راه به خودی خود آلاینده دیداری محسوب نمیشوند ولی در شرایطی که مجموعه وسایل نقلیه و راهها به عنوان صحنه یا منظره،با معیارهای بیننده ادغام میشودو قضاوت وی را در قالب یک تاثیر نامطلوب شکل میبخشد،به آن آلودگی اطلاق می شود.موانع :منظور از موانع مجموعهای از عوامل است که بر تجربه افراد در رابطه با راهها و ترافیک تاثیر میگذارد و سبب نگرش آنها نسبت به راه و ترافیک به صورت مانع تلقی گردد.مثال:در شرایطی که یک راه حجم ترافیک بالایی را از خود عبور میدهد و یا هنگامی که وضعیت ترافیک پیچیده است،برای تعدادی از مردم مشکل است که ÷یاده جابجا شوند،این امر به عنوان یک مانع شناخته میشود.جهت بهبود کیفیت هوا و کاهش میزان آلایندهای ناشی از سیستم حمل ونقل موارد ذیل پیشنهاد میگردد:1- گسترش حمل و نقل ریلی 2- بهبود وضعیت فنی شبکه و ناوگان ترابری 3- حذف سفرهای زاید از طریق رشد فرهنگ عمومی و تبلیغات رسانه های گروهی 4- استفاده از استاندارهای جدید5- جایگزین کردن انرژیهای پاک در حمل و نقل نظیر پیل سوختی و گاز طبیعی و انرژیهای تجدید شونده.نکته:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آلودگی آب (Water Pollution)
دید کلی
آلودگی آب مشکل بزرگی است. به طوری که نتایج پژوهش پیرامون آن از صدها بلکه هزاران مقاله ، مجله و کتاب تجاوز میکند.
تاریخچه
در نوامبر سال 1986 بر اثر ریزش موادی شامل جیوه و انواع مواد آلی سمی مانند آفت کشها در رودخانه راین ، تمام آبزیان از شهر بال سوئس تا ساحل هلند کشته شدند. در سالهای اخیر با غرق شدن تانکرهای بزرگ نفتی اقیانوس پیما یا به گل نشستن آنها آسیبهایی به حیات دریایی وارد آمد.
در سال 1983 بر اثر 11000 واقعه آلوده کننده در حدود 120 میلیون لیتر مواد آلوده کننده در آبهای ایالات متحده تخلیه شده است.
تعریف آلودگی آب
در سال 1969 برای آلودگی آب تعریفی ارائه داد: آلودگی آب عبارت است از افزایش مقدرا هر معرف اعم از شیمیایی ، فیزیکی یا بیولوژیکی که موجب تغییر خواص و نقش اساسی آن در مصارف ویژهاش شود.
عوامل آلوده کننده آب
آب یکی از مهمترین و بنیادیترین عامل حیات موجودات زنده است از این نظر جلوگیری از آلودگی آب نیز به همان نسبت مهم و مورد توجه میباشد عوامل آلوده کننده آب بسیار گوناگوناند و میتوانند هم منابع آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی را آلوده کنند.
عوامل آلوده کننده آبهای زیرزمینی :
کانیهای موجود در معادن سطحی که در اثر تغییر و تبدیل به عامل آلوده کننده مبدل میشود. مثلا آب جاری سطحی ( حاصل از باران و …) هنگام عبور از معادن زغال سنگ ، دیسولفید آهن « II» ( پیریت ) همراه با زغال سنگ را در خود حل کرده و سپس در اثر واکنش ، هوا آنرا به اسید سولفوریک تبدیل میکند. اسید حاصل ضمن عبور از لایههای مختلف مخازن زیرزمینی ، موجب آلوده شده آن میشود.
جمع شدن فاضلابهای شهری بویژه اگر در یک حوزه آهکی و یا شنی وارد شوند از آن که در معرض باکتریها قرار گیرند و تجزیه شوند، مستقیما و براحتی به مخازن زیرزمینی نفوذ پیدا کرده و موجب آلوده شدن آنها میشود.
ضایعات رادیواکتیوی : یکی از عوامل آلوده کننده مهم منابع آبی زیرزمینی است که امروزه یکی از راههای رفع آنها که در حقیقت مشکل بزرگی برای صاحبان تکنولوژی هستهای نیز به شمار میرود دفن آنها در زیر زمین است علاوه بر دفن ضایعات رادیواکتیو در زیر زمین ، همه انفجار های هستهای زیر زمینی نیز موجب آلوده شدن آبهای زیر زمینی میشود.
عوامل آلوده کننده آبهای سطحی:
آلوده کنندههای صنعتی:
بسیاری از ضایعات صنعتی به آبزیان زیانهای جدی میرسانند. این ضایعات برای خنثی شدن مقدار زیادی از اکسیژن محلول در آب را به مصرف رسانیده و موجب کاهش اکسیژن مورد نیاز برای آبزیان میشود و تهدید به مرگ میکنند. از طرف دیگر بسیاری از خود این ضایعات سمی بوده و موجب مسمومیت آبزیان میشوند مانند فلزات سنگین ، جیوه ، سرب ، مس و غیره.
وارد شدن ترکیبات فسفردار و نیتروژندار در آب موجب رشد جلبکهائی میشود که ضمن ایجاد بو و مزه غیر طبیعی آب ، اکسیژن آب را مصرف کرده و باعث کاهش میزان آن و بروز صدمات و تلفات آبزیان میشود.
فاضلاب خانگی :
کلیه پاک کنندهها که وارد آبهای سطحی میشوند ترکیباتی را در آبها وارد میکنند که اگر خنثی نشوند و یا توسط میکرو اورگانیسمها تجزیه و تخریب نشوند بصورت سمی مهلک زیان بسیاری برای آبزیان ببار میآورند.
حشره کشها ، سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی:
که از ضروریات توسعه کشاورزی است نا خواسته موجب آلودگی آبهای سطحی میشوند. مانند ددت DDT را نام برد.
چشم انداز الودگی آب
ذخایر آبهای ما در آینده چگونه خواهد بود؟
آب آلوده شده برای %75 مردم جهان در کشورهای رو به توسعه مسئله بسیار جدیتری است.
%80 بیماریهای جهان ناشی از آبهای آلوده شده است. در مقابل درصد بالای بیماری چه کنترلهایی انجام شده است؟
آیا تلاشی که برای بهبود کیفیت آب انجام شده کافی میباشد؟
آینده ذخایر آبها با این روند پیشرفت و تکنولوژی روز چگونه خواهد بود؟