واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق: اتوماسیون و روباتیک پلی بسوی آینده معادن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اتوماسیون و روباتیک پلی بسوی آینده معادن

خلاصه :

اتوماسیون و روباتیک در معادن از جمله موضوعات بحث انگیز دو دهه گذشته محسوب می شود .

عده ای از متخصصین معدن معتقدند که اتوماسیون و روباتیک تهدیدی برای ادامه شغل آنان تلقی می گردد . شغلی که بیش از هزاران سال و با نقش موثر تجربه همراه بوده است . بعضی از دست اندرکاران معادن معتقدند بدلیل هزینه اولیه هرگز اینوع عملیات در معادن متداول نخواهند شد اما از سوی دیگر هر روز بر تعداد محققین و متخصصین که معتقدند استفاده از اتوماسیون و روباتیک در معادن بدلایل ایمنی ، سرعت در عملیات ، دسترسی به تولید بالا و کاهش هزینه عملیات اجتناب ناپذیر است اضافه می شود . این گروه معتقدند که آینده معادن صرفنظر از نوع و اندازه به دلایل فنی و اقتصادی باید به نوعی به سیستم معدنکاری هوشمند مجهز شود اتوماسیون و روبا تیک پلی است برای دسترسی به این هدف نه مانعی برای معدنکاران در این مقاله سیعی خواهد شد تا جنبه های مختلف این موردد بحث قرار گیرد .

1- مقدمه

اتوماسیون " Automation " ترکیبی است از دو کلمه "automatic" و Operation " و به معنی عمل کردن بدون عامل خارجی ( انسان ) یا با کمترین تاثیر عامل خارجی است . بعبارت دیگر اتوماسیون یعنی خودکار شدن عملیات ، اتوماسیون فاز پیشرفته ای نسبت به مکانیزاسیون تلقی می گردد ضمن آنکه به مکانیزاسیون وابسته است اما مکانیزاسیون نیست از سوی دیگر Robotic توصیف کننده دو کلمه Robot و Action است روبوت نوعی ابزار است که بر اساس فرامینی که بطور مکانیکی صادر می شود عمل می کند و روباتیک به خودکار شدن مکانیکی عملیات اطلاق می گردد .

امروزه مکانیزاسیون در معادن به مرحله ای رسیده است که به منظور بهبود در میزان تولید ، از ماشین آلات با ظرافت تولید بالا و در عین حال فوق العاده گرانقیمت و پیچیده استفاده می شود این ماشین آلات که از تکنولوژی پیچیده و پیشرفته ای برخوردارند نیاز به اپراتورهای ماهر دارند این در شرایطی است که عمق معادن زیاد و موقعیت ذخایر معدنی قابل استخراج بسیار دشوار و غیر قابل تصور حتی با ده سال قبل می باشد . اخیرا محققینی در استرالیا مشغول مطالعه بر طرحی از معدن روبازند که دارای عمق 1000 مترند {1}. این مشکلات تنها در مورد معادن سطحی وجود ندارد بلکه در معادن زیرزمینی بدلیل تولید کم و نا امن بودن موقعیت عملیات معدنکاری در قیاس با روش های استخراج معادن سطحی از حساسیت بیشتری برخوردار است مجموعه این عوامل ، مشکلات و موانع قانونی و اخلاقی را در پیش روی طراحان و مهندسین معدن قرار داده است . انتخاب مجموعه ای گرانقیمت از ماشین آلات و نیروی انسانی برای موقعیت کاری به شدت دشوار دغدغه های امروزی مسئولین معادن تلقی می شود .

در دو دهه گذشته سایر صنایع موفق آمیزی از اتوماسیون برای بهبود بهره وری خود استفاده کرده اند اما تجربیات اولیه در معادن بالاخص در سوئد و آمریکای شمالی نتایج مشابه ای را در بر نداشته است دلیل این امر آنست که در عملیات معدنکار همبستگی و یکپارچگی وجود ندارد . معدنکاری در محیطی انجام می گیرد که شرایط زمین شناسی آن غیر قابل پیش بینی و بشدت متغییر است در نتیجه برای موفقیت سیستم معدنکاری هوشمند مثب اتوماسیون نیاز به تخصیص بالا در شناخت عوامل زمین شناسی غیر قابل پیش بینی و غیر قطعی وجود دارد .

2-تجهیزات اتوماسیون :

روند توسعه تکنولوژی از بدو پیدایش انسان سه مرحله را طی کرده است ( 1 ) دوره ای که نسبتا طولانی نیز بوده است درا ین دوره که تا دوره رنسانس ادامه داشته عامل انجام کار نیروی انسانی بوده است ( 2 ) دوره مکانیزاسیون که عامل انجام کار نیروی موتور اما اجراء یا اپراتور ماشین همچنان انسان بوده است ( 3 ) دوران کنونی یا اتوماسیون که علاوه بر استفاده از نیروی موتور انجام یا بخش قابل توجه ای از کار بدون دخالت انسان انجام می گیرد . بطور اجمالی اتوماسیون سیستمی است که در آن برای بکار انداختن و استفاده از ماشین یا بخش های از ماشین از کامپیوتر یا ابزار دیگری استفاده می شود و در این عملیات نقش یا مشارکت انسان ناچیز یا حذف می شود کنترل دستگاه ، پردازش داده ، مقایسه ، محاسبه توسط کامپیوتر یا بزار مکانیکی انجام می گیرد . درجه اتوماسیون عملیات و بکارگیری ابزار اتوماتیک مثل کامپیوتر ، روبات به میزان سرمایه گذاری و جانشینی نیروی کار انسانی و شرایط عملیات یا معدن بستگی دارد . تا کنون اتوماسیون در آن واحدهای تولیدی موفق بوده که در آنها از نظر مکان ، زمان و شرایط تولید نوعی همبستگی وجود داشته است ( 2و 3 ) برای شرایطی مثل کشاورزی که کاشت ، داشت و برداشت در ز مانهای مختلف انجام می گیرد اتوماسیون میسر نخواهد بود مگر آنکه اتوماسیون برای هریک از عملیات فوق الذکر بطور مستقل طراحی و اجراء شود در این حجم سرمایه گذاری نیز زیاد خواهد بود . طبیعتا در معادن همانند سایر پروژه های صنعتی بیشینه کردن سود ناشی از استخراج از اهداف اولیه و مهم مسئولین معادن می باشد ایجاد پیوستگی در عملیات از نظر زمان و مکان و شناخت دقیق از شرایط زمین شناسی از عوامل تاثیر گذار در موفقیت خود کار کردن کامل یا بخشی از عملیات معدنکاری می باشد . استفاده از تجهیزات مناسب برای خودکار شدن عملیات معدنکاری مستلزم توجه به نکات ذیل است .

1- ماشین آلات معدنی باید سریعتر و دقیق تر از غالب ماشین آلاتی باشند که هم اکنون در سایر صنایع از روش اتوماسیون جهت تولید استفاده می کنند .

2- از نظر کیفیت دسترسی ، ماشین آلات معدنی باید شرایط بهتری داشته باشند تا از نظر زمانی همبستگی بیشتری بین عملیات پدید آید ( ماشین آلات معدنی با بازدهی زیادتر در اولویت خواهند بود ) .

3- ماشین یا بخشی از ماشین که قرار است به سمت خودکار شدن سوق داده شود باید از سنسور "Sensor "حساس و قابل اعتماد برخوردار باشند تا هر گونه خطای عملیاتی پدید آید ( ماشین آلات معدنی با بازدهی زیادتر در اولویت خواهند بود ) .

4- استفاده از مدل ، آلگاریتم شناخته شده و دقیق جهت برنامه ریزی تولید در معادن .

5- تعدادی از نرم افزارها و روبات های موجود اتوماسیون عملیات در معادن از نظر هزینه توجیه پذیرند استفاده از این نوع ابزار در پائین نگهداشتن هزینه های اولیه و عملیات تاثیر مثبت دارند .



خرید و دانلود تحقیق: اتوماسیون و روباتیک پلی بسوی آینده معادن


پاورپوینت در مورد فنآوری و آینده

پاورپوینت در مورد فنآوری و آینده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 21 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

فنآوری و آینده

فهرست مطالب

عصر دانش: پیش به سوی انقلاب صنعتی دوم

مهندسی معکوس مغز

فنآوری زیستی و نانو

مهم ترین فنآوری های رایج تا سال 2020

فنآوری آموزش

اندیشکده وحیدhttp://www.vahidthinktank.com

عصر دانش

انقلاب صنعتی اول: استفاده از ماشین ها و ابزار آلات تقویت کننده و گسترش دهنده توانمندی های فیزیکی انسان ها

به کمک این ماشین های جدید توانستیم کارهایی با اشیاء و مواد بکنیم که خارج از توان عضلات و ماهیچه های ما بود.

همچنین کارهای خود را با سرعتی انجام دادیم که پیش از آن میسر نبود.

در نتیجه در خلال این دوران جهان به معنی واقعه کلمه تشنه مواد خام و نیروی کارگر بود

انقلاب صنعتی دوم: برپایه ماشین هایی استوار است که توانمندی های ذهنی انسان ها را گسترش داده و تقویت می کنند.

در انقلاب صنعتی دوم سهم منابع طبیعی بسیار ناچیز است.

برای ساخت تراشه های سیلیکونی رایانه ها از مقادیر بسیار ناچیز شن و دیگر مواد تقریبا بی ارزش استفاده می شود.

سهم مواد خام در ارزش نهایی یک تراشه رایانه ای کمتر از دو درصد است.

سهم مواد خام در ارزش نهایی یک رایانه کمتر از پنج درصد است.

هزینه مواد خام کمتر از ۴۰ درصد کل هزینه ساخت خودرو

مولفه دانش موجود در محصولات و خدمات به سمت ۱۰۰ درصد مجانب می شود و در سال ۲۰۳۰ این مولفه اساسا ۱۰۰ درصد خواهد شد.

عصر دانش

عصر دانش در واقع نتیجه انباشته شدن تدریجی پیشرفت های عصر اتوماسیون است که دویست و پنچاه سال پیش همزمان با ظهور صنعت نساجی در انگلستان آغاز شد.

نتیجه عمده این تغییرات دگرگونی اساسی در ماهیت کار و شغل

اضافه شدن پله های بالاتر و جدیدی به نردبان مهارت ها

اشغال شدن پله های پائین تر توسط رایانه ها و سیستم های خودکار

امروزه دانش صرفا موجب افزایش ثروت یا قدرت نمی شود بلکه دانش خود ثروت و قدرت است.

عصر دانش

شتاب آهنگ تغییرات بسیار زیاد است

قرن ها پیش مردم اصلا فکر نمی کردند که جهان در حال تغییراست. البته حق هم داشتند چون زندگی اجدادشان خیلی با آنها تفاوت نداشت و انتظار داشتند که نوادگانشان هم مانند خودشان زندگی کنند

هیچ شواهدی مبنی بر کند شدن یا توقف پیشرفت های در بخش های مختلف علم و فنآوری دیده نمی شود!

۲۰ سال گذشته به هیچ وجه راهنمای خوبی برای ۲۰ سال آینده نیست.

در هر دهه نرخ تغییر پارادایم ها و نرخ پیشرفت دو برابر می شود.

بر حسب نرخ کنونی تغییرات، همه تغییرات قرن بیستم فقط به اندازه ۲۵ سال کنونی است.

به بیان دیگر ظرف بیست و پنج سال آینده ما به اندازه ۴ برابر قرن بیستم پیشرفت خواهیم کرد و همچنین در کل قرن بیست ویکم به اندازه ۲۰۰۰۰ سال در توسعه فنآوری پیشرفت خواهیم کرد

دانش اساساً نامتناهی است. هر‌چقدر افراد بیشتری با هم از دانش استفاده کنند، دانش بیشتری می‌آفرینند.

رشد اقتصادی مستلزم وجود دو شالوده اساسی است یکی زیر ساخت مناسب برای جریان اثربخش دانش و دیگر حکومت داری خوب و با ثبات



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد فنآوری و آینده


تحقیق درباره: آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود؟

در حالیکه کشورهای جهان سوم و از جمله ایران از بحران بیکاری رنج می برند شایدنوشتن درباره آینده کار و تحول آن در جوامع صنعتی پیشرفته کمی نامربوط بنظر آید اماممکن است قرابتهایی حداقل در آینده نه چندان دور در این زمینه بتوان یافت.

بویژه اینکه در برنامه ریزی توسعه در ایران هدف اصلی برنامه چهارم تغییر ساختاقتصادی و حرکت به طرف اقتصاد دانش محور است. حال باید دید اگر این امر تحقق یابدتاثیرات این نوع ساخت اقتصادی بر بازار کار چیست؟بدون شک می توان گفت که رشدفرد گرایی بر تمام حوزه های زندگی از جمله کار و عوامل آن در بازار کار تاثیرگذاشته است. در دهه 1960 در اوج پیشرفت اقتصاد جهانی کسانی پیش بینی می کردند کهجامعه صنعتی روزی به جامعه ای فراغتی تبدیل شود. تعداد ساعات کار بتدریج کاهش مییافت در حالیکه بهره وری حتی افزایش هم می یافت. اما دیگر آن نوع پیش بینی ها محلیاز اعراب ندارد. کار در زندگی مردم اهمیت بیشتری یافته است. حتی با توجه به اینکهنسبت زنان در نیروی کار حتی در بعضی از کشورها از مردان هم پیشی گرفته است. در اینمیان آینده کار هم تغییرات زیادی کرده است. شاید این مساله امری عادی بنظر رسد کهبسیاری هستند که در دنیای جدید از کار و شغل خود احساس نارضایتی می کنند. اما اگربه عمق نارضایتی ها نگاه شود می توان دید که اتقاقاتی در دینای شغل در حال وقوعاست؟ علت اصلی عدم رضایت مردم از کارشان چیست ؟ چه تغییراتی در شغل و کار رخ دادهاست واثر این تغییرات بر آدمیان چیست؟بیشتر کسانی که کارهای سطح بالایی داشتهاند و با شرکتهای بزرگ کار می کردند و همه نوع امکانات در اختیار داشتند از نظمسلسله مراتبی سازمان یعنی مرتب به جلسات اداری رفتن و گزارش های بودجه ای خواندن وشنیدن دستورات مافوق و بررسی شکایت ها و گله های کارمندان خسته شدند و همه را رهاکرده اند. در حال حاضر خانه دیگر مفهوم سنتی خود را از دست داده است و محل کار همشده است. آنها نیز خانه هایشان را پایگاه کار و کامپیوترهاشان را ابزار کرده اند. حالا خلاق تر ، مولد ترو سرحال تر شده اند. اما آیا همه می توانند این کار را کنندیا تنها طبقات متوسط و جوانان این کار را می کنند؟

براد لی استاد جامعه شناسی دانشگاه بریستول که روی طرحی بنام کار و نیروی جوانکار می کند می گوید ما جوانان زیادی را مصاحبه کرده ایم که می خواهند کارشان را عوضکنند. جوانی که در یک روزنامه محلی کار می کرد آرزو داشت رمان نویس شود. این چشماندازها در افق نظر آدم ها کم نیستند. آدم های زیادی هستند که می خواهند کارشان راعوض کنند. این باعث می شود که آنها به کارهای موقت تن دهند و چند شغل عوض کنند وکارهای موقتی زیادی داشته باشند.

مساله از اینجا ناشی می شود که شما هر روز به سر کارتان که می روید در پایان روزاین احساس را دارید که چه بیهوده آن روز را سر کرده اید. این احساس بدیاست. ایناحساسی است مشترک در تمام دنیای مدرن و حتی سایر کشورها . این احساس که در کار شماچیزی نبوده که شما را خوشحال کند عدم رضایت شغلی می دهد.

نولان استاد اقتصاد در دانشگاه لیدز نظر دیگری دارد. او می گوید اگر به تحرکاتنیروی کار نگاه کنید تعداد کسانی که شغل های مدیریتی گرفته اند و کسانی که بهدستمزدهای بالا رسیده اند رو به افزایش بوده است. او می گوید در بریتانیا همان نحوهقدیمی کار یعنی کار در سازمان و شرکت هنوز طرفدار دارد و روبه افزایش است.

او می گوید آمارها نشان می دهند که تعداد کسانی که در شرکتها کار دائمی دارندروبه افزایش است ؛ تعداد کسانی که چند کار می کنند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی کهاز کار های دائمی خارج می شوند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی که کارهای آزاد میگیرند رو به کاهش است. همه اینها نشان می دهد که اتفاقی چندان مهمی نیفتادهاست.

اما داستان اینطور نیست و این حرف مخالفان زیادی دارد. در امریکا تعداد کسانی کهدر جوانی چند شغل عوض کرده اند روبه افزایش است. موارد زیادی بوده است که مثلا فرددر 30 سالگی 7 تا 8 شغل طول دوران کارش عوض کرده است.

جوانان بیشتر به این واقعیت پی برده اند که نمی توان یک کار برای همه عمرداشت.

البته ممکن است که این آمارهای متفاوت تصویر مختلطی از اوضاع بدست دهد. اما چهمی شود کرد پدیده ای جدید در سازمانهای ادرای و سازمان کار در جریان است.

چه چیزی آدمها را از کارهایشان می رماند؟ بسیاری معتقدند که ظهور فردگرایی وپدیده انتخاب باعث می شود که بشر از بسیاری مزایای کاری در شغل های دائمی دست بکشندتا آن حق را لمس کنند.جان گری استاد فلسفه مدرسه اقتصادی لندن می گوید بلی ظهوراین حس که آدمها به دنبال حرفه های مختلف هستند به این دلیل است که این کار کنترلانتخاب شغل را بدست آدم ها می دهد.شغل در سازمان کار سنتی مزیت های زیادی دارداما معایب آنها این است که فرد در سازمان بورکراتیک گم می شود و قدرت خلاقیت خود رااز دست می دهد. هر چه فرد گرایی افزایش یابد این حس در آدمیان بیشتر پدید می آید کهاز این دام بورکراسی درآید.ریچار سنت استاد جامعه شناسی می گوید که طبیعت نیرویکار و و دوره کار در امریکا کوتاه مدت تر شده است. متوسط عمر شرکتها به 6 سال سقوطکرده است. رقابت های گروهی در شرکتها مانند ماکروسافت جای سلسله مراتب سازمانی راگرفته است. و رقابت شدید تولید و کارایی را افزایش داده است. در شرکتهایی ماندماکروسافت گروه های کاری تشکیل می شوند و روی این طرح کار می کنند و در نهایت یکگروه برنده می شود. تمام محصولاتی که از این شرکت می بینید اینطور بدست امده است. سازمان کار تغییر کرده است. این درست بر خلاف آنچیزی است که ماکس وبر در آغاز قرنمی گفت که مدرنتیته در چنگال بوراکراسی گرفتار می شود. البته آسیب شناسی این مسالههم این است که بسیار سخت است که در سازمانی کار کرد که آینده ای در آن نداشتهباشید. و یا عضو گروه کاری حرفه ای باشید اما بعد از مدتها کار نتیجه کارتان دودشود چون کسی دیگری طرح بهتری داده است.همچنین اگر به گردش کار در شرکت گوگلنگاه کنید دیگر آن نظم سازمانی وبری را نمی بینید چون دیگر نمی شود کارائی سازمانیرا با شیوه های قدیمی افزایش داد و کارکنان حرفه ای را با انگیزه ها ی مختلف جز باطرح های جدید نمی توان در سازمان نگاه داشت.سنت می گوید اگر ساخت بازار کار رادر سه دهه گذشته نظر کنیم می توان گفت که سازمان تجارت در حال سقوط است. متوسط عمرشرکتهای امریکایی به 6 سال نزول کرده است. یکی از دلایل این سقوط شاید این باشد کههم شرکتها و هم کارگران در حال باز نگری مجدد از خود هستند. او می گوید این تغییریمهم است چون انسانها با این وجود این تغییرات در کار و حرفه دیگر نمی توانند هویتکاری داشته باشند:

بطور مثال به وضعیت زنان نگاه کنید آنها وقتی کار خود را برای نگهداری بچه ترکمی کنند در هنگام برگشت چه می کشند. اگر در بخش خدمات باشند باید به بخش های پایینتر بروند؛ اگر پرستار باشند از این بیمارستان به بیمارستان دیگر منتقل می شوند؛ اگرمعلم باشند هم همینطور ؛ اگر منشی باشند شرکتها در حال باز نگری و ترکیب و تغییرهستند و ممکن است کار سابق را نداشته باشند. دیگر حافظه سازمانی در این اوضاع وجودندارد. البته در میان مردان هم بویژه طبقات پایین وضع همین است. تغییرات در سازمانها و شرکتها اوضاع کارهای دائمی را برای آنها برهم می زند و نابودی حافظه سازمانیبه نوعی بحران هویت کاری یا حرفه ای می انجامد . از منظر دیگری هم اگر نگاه کنیمبویژه در کارهای حرفه ای و مدیریتی اقتصاد اطلاعاتی ستمی برابر ستم بیکاری را بردوش صاحبان این حرفه ها گذاشته است. وقت آنان می گویند ما وقت نداریم به این معنیاست که آنها هیچ وقتی ندارند که در آن بتواند کار نکنند درست در مقابل ستمی که بهبیکاران می رود آنها هم وقت زیادی دارند که کار نمی کنند. وضع اساتید دانشگاه همهمین طور است . اگرچه آنها کمتر با موانع بورکراسی روبرویند. جامعه مدرن دانشگاهشمحیط ”منتشر کن یا بمیر است “(publish or Perish) . رشد کامپیوتر و سرعت گردشاطلاعات باعث شده است که این روند شدیدا افزایش یابد. بجرات می توان گفت که از دورهزمانی مرحله ”مرور تحقیقات گذشته” در هر طرح تحقیقاتی چندین برابر کاسته شده است. این ستمی به محققان است، تا بیشتر منتشر کنند، البته اگر آنها از شغلشان رضایتنداشته باشند. در این شرایط بنظر می رسد که انسان مدرنیته قفس آهنین بورکراسی راشکسته است اما اوضاع بیرون قفس هم چندان پایدار نیست. برادلی که در بریستول بیشاز هزار جوان را مصاحبه کرده است چیزهای جالبی می گوید . او معتقد است که اولاجوانان نسبت به مساله بیکاری خوب آگاهی دارند و از آن ترس هم دارند اما نسبت بهتغییر کارشان هم بسیار خوش بین هستند. آدمهای زیادی هستند که در 30 و 40 سالگیهستند و همین احساس خوشبینی را دارند. البته ریچارد سنت معتقد است که مهاجرانشاید از این شکاف در سازمانها بیشترین استفاده را کنند. مثلا در بریتانیا پاکستانیها توانستند شغل های موقتی و کوچکی با احداث مغازه های کوچک تسخیر کنند. هندوستانیها الان تقریبا در کار تکنولوژی نرم افزار خیلی سرامد شده اند و بازاری های خوبی دراروپا دارند. کره ای ها در بخش خدمات امریکا نفوذ کرده اند. چینی ها تقریبا کافه هاو سرویس های خدماتی هتل ها را در بریتانیا در دست دارند.البته تمام اینهارابسیار بستگی به پایگاه طبقاتی آدمها دارد. فرزندان طبقات کارگر معمولا آموزش عالیرا طی نکرده اند و دوره ها بیکاری بیشتری را طی کرده اند. طبقات متوسط بیشتر نفوذ وقوم و خویش دارند تا آنها را در یافتن شغل مورد علاقه کمک کنند. بهر حال میتوان گفت که اوضاع بسیار تغییر کرده است. تامین شغلی دیگر وجود ندارد. البته خیلیها معتقدند در سرمایه داری هیچگاه تامین شغلی نبوده است. اما رضایت شغلی هم درسلسله مراتب سازمانی سنتی کم شده است. ماهیت اقتصاد تغییراتی کرده است. بخش هایجدید کامپیوتری و اینترنتی به اصطلاح تجارت الکترونیکی به اقتصاد فیزیکی افزوده شدهاست و سازمان الکترونیکی را ایجاد کرده است. الان بیشتر سازمانها به کارمندان خودوسایل تماس الکرونیکی می دهند و از آنها می خواهند در خانه بمانند و کارها را انجامدهند.رقابت درون سازمانها گروهی شده است.



خرید و دانلود تحقیق درباره: آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود


مقاله درباره: آینده خانواده در غرب 5ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده خانواده در غرب

مک دانولد در مقاله خود به نقد تئوری همگرایی ساختار خانواده می پردازد. ویلیام گود، ارائه دهنده این تئوری در کتابش به نام انقلاب جهانی و الگوهای خانواده، پیش بینی کرده بود که همگرایی اجتناب ناپذیری در سیستم خانواده وجود دارد و تمام اشکال خانواده به شکل خانواده زن وشوهری غرب در خواهند آمد.

 

مک دانولد در مقاله خود به نقد تئوری همگرایی ساختار خانواده می پردازد. ویلیام گود، ارائه دهنده این تئوری در کتابش به نام انقلاب جهانی و الگوهای خانواده، پیش بینی کرده بود که همگرایی اجتناب ناپذیری در سیستم خانواده وجود دارد و تمام اشکال خانواده به شکل خانواده زن وشوهری غرب در خواهند آمد.

از نظر گود یک هماهنگی تئوریکی بین سیستم خانواده زن و شوهری و جهان مدرن وجود داشت. او از این نظر دنباله رو پارسونز بود و زمان این تغییر را نیز ده تا بیست سال آینده می دانست، (زمانی که اکنون دیگر سپری شده است). طبق این نظر فرایند مدرن شدن جوامع اصلی بدیهی در نظر گرفته می شود و برای تبیین رشد خانواده هسته ای نیز از همین اصل استفاده می شود.

خانواده هسته ای مدرن همان طور که پارسونز و میلز گفته اند، به وسیله جدایی (انزوای ساختاری ) و تفکیک خشک نقش های زن و شوهر توصیف می شود. این مشخصات، خانواده هسته ای را برای عمل در جهان مدرن بهتر تجهیز می کند.

در مقاله آمده، گود و پارسونز هر دو به مارکس و وبر مدیونند چرا که آنها می گویند جامعه و ساختارهای آن از طریق دوره انقلابی در مراحل پیشرفته سرمایه داری تغییر می کنند. شهری شدن، صنعتی شدن، فرد گرایی و... عوامل تسلط خانواده هسته ای هستند. در ادامه مک دانولد هر چهار نفر یعنی گود، پارسونز، مارکس و وبر را مرهون اطلاعات نادرست تاریخ خانواده در اروپای غربی می داند.

نویسنده بین خانواده زن و شوهری و خانواده هسته ای با وجود هم مرز بودنشان فرق می گذارد، ((واژه هسته ای توسط پارسونز استفاده می شده اما غیر قابل پذیرش است زیرا معنی ضمنی آن این است که واحد زن و شوهر و فرزندانشان، کوچکترین خانواده ممکن یا گروه خویشاوندی را به وجودمیآورد)).

او اصطلاح گود یعنی خانواده زن وشوهری را ترجیح داده و می نویسد: گود خانواده زن وشوهری چند زنی را نادیده گرفت و تئوری همگرایی را فراتر از بعد ساختاری، و به ابعاد کارکردی گسترش داد. گود و پارسونز به خانواده زناشویی غربی دهه ۱۹۵۰ مراجعه کردند و آن را مستقل از دیگر خانواده ها، متمرکز و دارای نقش های تفکیک شده خشک زن وشوهر دیدند. بنابراین اثبات تئوری همگرایی به پیدایش این شکل از خانواده بستگی دارد.

این تئوری متکی بر این نظر است که تغییر سیستم خانواده به عنوان نتیجه اجتناب ناپذیر تغییرات ساختاری و ایدئولوژیکی است، تغییرات ساختاری مانند صنعتی شدن، شهری شدن، پرولتاریزه شدن و تمرکز قدرت. تغییرات ایدئولوژیکی اجتناب ناپذیر نیز، پذیرش ارزشهای خانواده غربی دهه ۱۹۵۰ است. اصل موضوع تئوری این است که تغییرات کلان ساختاری غربی بوده بنابراین تغییرات خرد نیز لزوما غربی است.

نویسنده ۴ فرض در ارتباط با رد یا قبول این تئوری مطرح می کند:

۱) مدل درست است اما فرایند تغییرات کندتر از آن است که دیده شود.

۲) تغییرات کلان از فرایند تکامل پیش بینی شده توسط طرفداران این نظریه پیروی نمی کند.

۳) تغییر اجتماعی یک جهتی و از کلان به خرد نیست.

۴) سیستم خرد وکلان به طور انعطاف ناپذیری، آن طور که طرفداران این نظریه پافشاری می کنند، به هم متصل نمی شوند.

حال اگر نظر اول درست باشد، نظریه همگرایی درست است، اگر نظر دوم صحیح باشد قابل بخشش است و اگر نظرات سوم یا چهارم درست باشد تئوری همگرایی رد می شود.

نویسنده معتقد است رد این نظریه به سادگی صورت می گیرد زیرا تنها کافی است نمونه های خلاف آنچه انگاره تئوری است، یعنی جهان شمولی، ذکر شود.

تحقیقات جدید بر شبکه های حمایتی خانواده در کشورهای غربی مشارکت بالاو متفاوتی را بین خانوارهای وابسته نشان می دهد که هرگز منزوی نبوده اند. ارث بری و کمکهای پدربزرگ و مادر بزرگ در نگهداری از فرزندان، کمک والدین به فرزندان تازه ازدواج کرده، حمایت از سالخوردگان، حرفه های مشارکتی خویشاوندی، برگشت فرزندان به خانواده ها در صورت از هم پاشیده شدن ازدواج، کمک های خویشاوندان به یکدیگر در صورت بروز بحران و حمایت عاطفی اعضا از یکدیگر، همه نشان دهنده عدم انزوای خانواده ها در غرب است. علاوه بر این تکرار این مشارکت های خویشاوندی درشکل و شدت، در بین جوامع غیر غربی هم خود تایید دیگری بر این استدلال است. مثلا اپونگ برخی نمونه ها را نشان داد که اقتصاد خارج از چارچوب خانواده زن و شوهری داشتند و مراقبت از کودکان بوسیله افراد خارج از خانوار زن و شوهری صورت می گرفت. آرنولد هم در ۱۹۸۴ تفاوت های قابل توجهی در درجه مشارکت میان گروههای به رسمیت شناخته شده خانواده های وابسته در انجام وظایف میان خانوار گزارش داد. کمپبل نیز قدرت احساس وظیفه فرزندان ژاپنی در حمایت از والدین پیرشان را نشان داد.

نویسنده می نویسد شواهدی برای نظریه همگرایی ارائه می شود که از آنها می توان زادروگای یوگوسلاوی را مثال زد، کمرنگ شدن این شکل از خانواده را طرفداران نظریه همگرایی به عواملی چون عدم وجود زمین، پول محوری اقتصاد، شهر نشینی و پذیرش ایدئولوژی های مدرن نسبت دادند. به طور کلی پرولتاریزه شدن و نقش دولت در آن (لوین)، تجاری شدن کشاورزی، جنبه های جمعیتی پرولتاریزه شدن (تیلی) رشد تمرکز اقتصادی، نظم خشک و پلیسی به وسیله قدرت مرکزی، کمیابی منابع، عوامل از بین رفتن خانواده گسترده ذکر شدند.

اما در مقابل محققان، با نمونه هایی از کشورهای چین، نیجریه، هند، سنگال، مکزیک، فیلیپین، آفریقای شمالی، آمریکای لاتین،... نظریه همگرایی را رد کردند و وجود خانواده های گسترده را در این مناطق حتی با وجود تغییرات کلان ساختاری اثبات کردند.



خرید و دانلود مقاله درباره: آینده خانواده در غرب 5ص


مقاله درباره: آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود؟

در حالیکه کشورهای جهان سوم و از جمله ایران از بحران بیکاری رنج می برند شایدنوشتن درباره آینده کار و تحول آن در جوامع صنعتی پیشرفته کمی نامربوط بنظر آید اماممکن است قرابتهایی حداقل در آینده نه چندان دور در این زمینه بتوان یافت.

بویژه اینکه در برنامه ریزی توسعه در ایران هدف اصلی برنامه چهارم تغییر ساختاقتصادی و حرکت به طرف اقتصاد دانش محور است. حال باید دید اگر این امر تحقق یابدتاثیرات این نوع ساخت اقتصادی بر بازار کار چیست؟بدون شک می توان گفت که رشدفرد گرایی بر تمام حوزه های زندگی از جمله کار و عوامل آن در بازار کار تاثیرگذاشته است. در دهه 1960 در اوج پیشرفت اقتصاد جهانی کسانی پیش بینی می کردند کهجامعه صنعتی روزی به جامعه ای فراغتی تبدیل شود. تعداد ساعات کار بتدریج کاهش مییافت در حالیکه بهره وری حتی افزایش هم می یافت. اما دیگر آن نوع پیش بینی ها محلیاز اعراب ندارد. کار در زندگی مردم اهمیت بیشتری یافته است. حتی با توجه به اینکهنسبت زنان در نیروی کار حتی در بعضی از کشورها از مردان هم پیشی گرفته است. در اینمیان آینده کار هم تغییرات زیادی کرده است. شاید این مساله امری عادی بنظر رسد کهبسیاری هستند که در دنیای جدید از کار و شغل خود احساس نارضایتی می کنند. اما اگربه عمق نارضایتی ها نگاه شود می توان دید که اتقاقاتی در دینای شغل در حال وقوعاست؟ علت اصلی عدم رضایت مردم از کارشان چیست ؟ چه تغییراتی در شغل و کار رخ دادهاست واثر این تغییرات بر آدمیان چیست؟بیشتر کسانی که کارهای سطح بالایی داشتهاند و با شرکتهای بزرگ کار می کردند و همه نوع امکانات در اختیار داشتند از نظمسلسله مراتبی سازمان یعنی مرتب به جلسات اداری رفتن و گزارش های بودجه ای خواندن وشنیدن دستورات مافوق و بررسی شکایت ها و گله های کارمندان خسته شدند و همه را رهاکرده اند. در حال حاضر خانه دیگر مفهوم سنتی خود را از دست داده است و محل کار همشده است. آنها نیز خانه هایشان را پایگاه کار و کامپیوترهاشان را ابزار کرده اند. حالا خلاق تر ، مولد ترو سرحال تر شده اند. اما آیا همه می توانند این کار را کنندیا تنها طبقات متوسط و جوانان این کار را می کنند؟

براد لی استاد جامعه شناسی دانشگاه بریستول که روی طرحی بنام کار و نیروی جوانکار می کند می گوید ما جوانان زیادی را مصاحبه کرده ایم که می خواهند کارشان را عوضکنند. جوانی که در یک روزنامه محلی کار می کرد آرزو داشت رمان نویس شود. این چشماندازها در افق نظر آدم ها کم نیستند. آدم های زیادی هستند که می خواهند کارشان راعوض کنند. این باعث می شود که آنها به کارهای موقت تن دهند و چند شغل عوض کنند وکارهای موقتی زیادی داشته باشند.

مساله از اینجا ناشی می شود که شما هر روز به سر کارتان که می روید در پایان روزاین احساس را دارید که چه بیهوده آن روز را سر کرده اید. این احساس بدیاست. ایناحساسی است مشترک در تمام دنیای مدرن و حتی سایر کشورها . این احساس که در کار شماچیزی نبوده که شما را خوشحال کند عدم رضایت شغلی می دهد.

نولان استاد اقتصاد در دانشگاه لیدز نظر دیگری دارد. او می گوید اگر به تحرکاتنیروی کار نگاه کنید تعداد کسانی که شغل های مدیریتی گرفته اند و کسانی که بهدستمزدهای بالا رسیده اند رو به افزایش بوده است. او می گوید در بریتانیا همان نحوهقدیمی کار یعنی کار در سازمان و شرکت هنوز طرفدار دارد و روبه افزایش است.

او می گوید آمارها نشان می دهند که تعداد کسانی که در شرکتها کار دائمی دارندروبه افزایش است ؛ تعداد کسانی که چند کار می کنند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی کهاز کار های دائمی خارج می شوند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی که کارهای آزاد میگیرند رو به کاهش است. همه اینها نشان می دهد که اتفاقی چندان مهمی نیفتادهاست.

اما داستان اینطور نیست و این حرف مخالفان زیادی دارد. در امریکا تعداد کسانی کهدر جوانی چند شغل عوض کرده اند روبه افزایش است. موارد زیادی بوده است که مثلا فرددر 30 سالگی 7 تا 8 شغل طول دوران کارش عوض کرده است.

جوانان بیشتر به این واقعیت پی برده اند که نمی توان یک کار برای همه عمرداشت.

البته ممکن است که این آمارهای متفاوت تصویر مختلطی از اوضاع بدست دهد. اما چهمی شود کرد پدیده ای جدید در سازمانهای ادرای و سازمان کار در جریان است.

چه چیزی آدمها را از کارهایشان می رماند؟ بسیاری معتقدند که ظهور فردگرایی وپدیده انتخاب باعث می شود که بشر از بسیاری مزایای کاری در شغل های دائمی دست بکشندتا آن حق را لمس کنند.جان گری استاد فلسفه مدرسه اقتصادی لندن می گوید بلی ظهوراین حس که آدمها به دنبال حرفه های مختلف هستند به این دلیل است که این کار کنترلانتخاب شغل را بدست آدم ها می دهد.شغل در سازمان کار سنتی مزیت های زیادی دارداما معایب آنها این است که فرد در سازمان بورکراتیک گم می شود و قدرت خلاقیت خود رااز دست می دهد. هر چه فرد گرایی افزایش یابد این حس در آدمیان بیشتر پدید می آید کهاز این دام بورکراسی درآید.ریچار سنت استاد جامعه شناسی می گوید که طبیعت نیرویکار و و دوره کار در امریکا کوتاه مدت تر شده است. متوسط عمر شرکتها به 6 سال سقوطکرده است. رقابت های گروهی در شرکتها مانند ماکروسافت جای سلسله مراتب سازمانی راگرفته است. و رقابت شدید تولید و کارایی را افزایش داده است. در شرکتهایی ماندماکروسافت گروه های کاری تشکیل می شوند و روی این طرح کار می کنند و در نهایت یکگروه برنده می شود. تمام محصولاتی که از این شرکت می بینید اینطور بدست امده است. سازمان کار تغییر کرده است. این درست بر خلاف آنچیزی است که ماکس وبر در آغاز قرنمی گفت که مدرنتیته در چنگال بوراکراسی گرفتار می شود. البته آسیب شناسی این مسالههم این است که بسیار سخت است که در سازمانی کار کرد که آینده ای در آن نداشتهباشید. و یا عضو گروه کاری حرفه ای باشید اما بعد از مدتها کار نتیجه کارتان دودشود چون کسی دیگری طرح بهتری داده است.همچنین اگر به گردش کار در شرکت گوگلنگاه کنید دیگر آن نظم سازمانی وبری را نمی بینید چون دیگر نمی شود کارائی سازمانیرا با شیوه های قدیمی افزایش داد و کارکنان حرفه ای را با انگیزه ها ی مختلف جز باطرح های جدید نمی توان در سازمان نگاه داشت.سنت می گوید اگر ساخت بازار کار رادر سه دهه گذشته نظر کنیم می توان گفت که سازمان تجارت در حال سقوط است. متوسط عمرشرکتهای امریکایی به 6 سال نزول کرده است. یکی از دلایل این سقوط شاید این باشد کههم شرکتها و هم کارگران در حال باز نگری مجدد از خود هستند. او می گوید این تغییریمهم است چون انسانها با این وجود این تغییرات در کار و حرفه دیگر نمی توانند هویتکاری داشته باشند:

بطور مثال به وضعیت زنان نگاه کنید آنها وقتی کار خود را برای نگهداری بچه ترکمی کنند در هنگام برگشت چه می کشند. اگر در بخش خدمات باشند باید به بخش های پایینتر بروند؛ اگر پرستار باشند از این بیمارستان به بیمارستان دیگر منتقل می شوند؛ اگرمعلم باشند هم همینطور ؛ اگر منشی باشند شرکتها در حال باز نگری و ترکیب و تغییرهستند و ممکن است کار سابق را نداشته باشند. دیگر حافظه سازمانی در این اوضاع وجودندارد. البته در میان مردان هم بویژه طبقات پایین وضع همین است. تغییرات در سازمانها و شرکتها اوضاع کارهای دائمی را برای آنها برهم می زند و نابودی حافظه سازمانیبه نوعی بحران هویت کاری یا حرفه ای می انجامد . از منظر دیگری هم اگر نگاه کنیمبویژه در کارهای حرفه ای و مدیریتی اقتصاد اطلاعاتی ستمی برابر ستم بیکاری را بردوش صاحبان این حرفه ها گذاشته است. وقت آنان می گویند ما وقت نداریم به این معنیاست که آنها هیچ وقتی ندارند که در آن بتواند کار نکنند درست در مقابل ستمی که بهبیکاران می رود آنها هم وقت زیادی دارند که کار نمی کنند. وضع اساتید دانشگاه همهمین طور است . اگرچه آنها کمتر با موانع بورکراسی روبرویند. جامعه مدرن دانشگاهشمحیط ”منتشر کن یا بمیر است “(publish or Perish) . رشد کامپیوتر و سرعت گردشاطلاعات باعث شده است که این روند شدیدا افزایش یابد. بجرات می توان گفت که از دورهزمانی مرحله ”مرور تحقیقات گذشته” در هر طرح تحقیقاتی چندین برابر کاسته شده است. این ستمی به محققان است، تا بیشتر منتشر کنند، البته اگر آنها از شغلشان رضایتنداشته باشند. در این شرایط بنظر می رسد که انسان مدرنیته قفس آهنین بورکراسی راشکسته است اما اوضاع بیرون قفس هم چندان پایدار نیست. برادلی که در بریستول بیشاز هزار جوان را مصاحبه کرده است چیزهای جالبی می گوید . او معتقد است که اولاجوانان نسبت به مساله بیکاری خوب آگاهی دارند و از آن ترس هم دارند اما نسبت بهتغییر کارشان هم بسیار خوش بین هستند. آدمهای زیادی هستند که در 30 و 40 سالگیهستند و همین احساس خوشبینی را دارند. البته ریچارد سنت معتقد است که مهاجرانشاید از این شکاف در سازمانها بیشترین استفاده را کنند. مثلا در بریتانیا پاکستانیها توانستند شغل های موقتی و کوچکی با احداث مغازه های کوچک تسخیر کنند. هندوستانیها الان تقریبا در کار تکنولوژی نرم افزار خیلی سرامد شده اند و بازاری های خوبی دراروپا دارند. کره ای ها در بخش خدمات امریکا نفوذ کرده اند. چینی ها تقریبا کافه هاو سرویس های خدماتی هتل ها را در بریتانیا در دست دارند.البته تمام اینهارابسیار بستگی به پایگاه طبقاتی آدمها دارد. فرزندان طبقات کارگر معمولا آموزش عالیرا طی نکرده اند و دوره ها بیکاری بیشتری را طی کرده اند. طبقات متوسط بیشتر نفوذ وقوم و خویش دارند تا آنها را در یافتن شغل مورد علاقه کمک کنند. بهر حال میتوان گفت که اوضاع بسیار تغییر کرده است. تامین شغلی دیگر وجود ندارد. البته خیلیها معتقدند در سرمایه داری هیچگاه تامین شغلی نبوده است. اما رضایت شغلی هم درسلسله مراتب سازمانی سنتی کم شده است. ماهیت اقتصاد تغییراتی کرده است. بخش هایجدید کامپیوتری و اینترنتی به اصطلاح تجارت الکترونیکی به اقتصاد فیزیکی افزوده شدهاست و سازمان الکترونیکی را ایجاد کرده است. الان بیشتر سازمانها به کارمندان خودوسایل تماس الکرونیکی می دهند و از آنها می خواهند در خانه بمانند و کارها را انجامدهند.رقابت درون سازمانها گروهی شده است.



خرید و دانلود مقاله درباره: آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود