واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق.. فردوسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی



خرید و دانلود تحقیق.. فردوسی


تحقیق درمورد- فردوسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی



خرید و دانلود تحقیق درمورد- فردوسی


تحقیق درباره. فردوسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی



خرید و دانلود تحقیق درباره. فردوسی


مقاله. آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

 

 

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی

 

 

 

آیت الله سید ابوالقاسم فرزند سید مصطفی حسینی کاشانی در سال 1261 ش (1300 ق) در تهران متولد شد. وی در در 16 سالگی در خدمت والد بزرگوارش به قصد حج بیت الله الحرام راهی مکه شد و پس از آن در نجف اقامت گزید. سید ابوالقاسم علوم مختلف را در محضر والد معظم خود و بزرگانی نظیر آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی و سایر علما، تلمذ نمود و در 25 سالگی به درجه رفیع اجتهاد نائل آمد.

وی در جریان جنگ جهانی اول، زمانی که انگلیسیها با نیروی عظیمی به قصد تسلط بر عراق به مناطق شرقی حمله ور گردیدند، به همراه جمعی از علما وارد جنگ با آنان گردید و باعث شکست انگلیسی ها شد. از این رو وقتی که آیت الله کاشانی وارد تهران شد، انگلیسی ها به دلیل شکستی که خورده بودند، با ایشان دشمنی داشتند و در زمان دولت قوام السلطنه به دستور آنها چند بار او را تبعید کردند؛ به طوری که 18 ماه در حبس و زندان متفقین به سر برد. وی پس از رهایی از زندان، علیه سه جناح ضد اسلامی، سعنی استعمارگران، استبداد حکومتی و احزاب ضد دینی به مبارزه برخاست. یکی از خط مشی های اصولی آیت الله کاشانی، حفظ وحدت و یکپارچگی ملت در برابر دشمن خارجی بود و بارها در پیام ها و اعلامیه های خود مردم را به هوشیاری در برابر توطئه های آنان فرا می خواند.

آیت الله کاشانی ترجیح میداد به عنوان یک رهبر اسلامی در پشت صحنه سیاست کشور، نیروهای سیاسی و توده های وسیع مسلمان را در صحنه نگهداشته و از یک دولت ملی و مردمی حمایت کند. از این رو با روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، زمینه های این حمایت، باعث قدرت دولت و مجلس در تصویب لایحه ملی کردن صنعت نفت شد، هر چند در نهایت با ایجاد اختلاف بین نیروهای ملی و مذهبی، کار به کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و انزوای آیت الله کاشانی انجامید.

سال های پایانی عمر این مجاهد فی سبیل الله در بیماری سپری شد تا این که سرانجام در 23 اسفند 1340 شمسی برابر با 7 شوال 1381 قمری در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به سوی حق تعالی شتافت. در آن روز تهران در مرگ پیشوای خود تعطیل عمومی بود و تشییعی بسیار باشکوه برگزار گردید تا اینکه پیکر این عالم مجاهد در جوار حضرت عبدالعظیم در ری به خاک سپرده شد.

سالروز وفات آیت الله کاشانی

بیست و سوم اسفند ماه سالروز درگذشت مبارز بزرگیه که نامش با ملی شدن صنعت نفت ایران آمیخته شده.آیت الله ابوالقاسم کاشانی مرجع بزرگواری که مبارزاتش در راه ملی شدن صنعت نفت ادامه ای بر مبارزات مردم و علما در مشروطه و مقدمه ای بر انقلاب شکوهمند اسلامی شد در چنین روزی دارفانی رو وداع گفت.برای آشنایی با این سیاستمدار معاصر سرگذشت کوتاهی از زندگی پربارش رو می خونیم:

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در سال ۱۳۶۴ شمسی، در خانواده‌ای روحانی در تهران قدم به عرصه وجود نهاد. پدر آیت الله سید مصطفی، ‌از علما و مراجع بزرگ عصر خویش بود که در سال ۱۲۸۰ شمسی،‌ به نجف اشرف هجرت نموده و در آنجا مشغول تدریس و تحقیق شد و در جنگ اول جهانی به صوف مجاهدان پیوست و رهبری نیروهای عراقی علیه تجاوز انگلیس را بر عهده گرفت. سید ابوالقاسم به همراه پدر، ‌عازم عراق شده و در حوزه نجف به ادامه تحصیل پرداخت و از اساتیدی همچون میرزا محمد تقی شیرازی، ‌آخوند خراسانی و میرزا حسن خلیلی بهره‌های فروانی برد و در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد.مبارزات سیاسی:‌۱. مبارزات علیه استعمار: ایشان در عراق به همراه پدر، پدر ف رهبری نیروهای ملی عراق را برعهده داشت به طوریکه انگلیسی‌ها که وجود ایشان را بزرگ ترین مانع پیشرفت خود در عراق می‌دانستند، ‌حکم اعدام ایشان را صادر کردند اما ایشان قبل از دستگیری، ‌عراق را به سمت ایران ترک کرد. بعد از برکناری رضا خان در شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین، آیت‌الله کاشانی، اعلامیه‌ای با این مضمون که ایران مال ایران است و ذخایر آن به خصوص نفت از آن ایرانیان است، انتشار داد. ایشان همچنین در قم اعلامیه و شبنامه علیه انگلیسی ها صادر می‌کرد تا اینکه سرانجام در خرداد ۱۳۲۳ بازداشت و تبعید گردید و تا پایان جنگ جهانی در ارودگاههای متفقین زندانی بود. ۲. مبارزات علیه استبداد داخلی: ‌آیت‌الله کاشانی پس از پایان جنگ دوم جهانی،‌ در فعالیت های اجتماعی و مبارزات سیاسی فعالانه حضور یافت و در مقابل سیاست بازی‌های قوام ایستاد و در نتیجه در سال ۱۳۲۴ بار دیگر دستگیر و تبعید شد. اما در دی ماه ۱۳۲۴ در دوره پانزدهم مجلس به نمایندگی انتخاب شد و علیه دولت های دست نشانده هژیر و ساعد به مبارزه پرداخت. در پی ترور نافرجام شاه،‌ بار دیگر آیت‌الله کاشانی دستگیر و در قلعه فلک الافلاک خرم‌آباد زندانی و از آنجا به لبنان تبعید شد. پس از تبعید ایشان،‌ مبارزات مردم همچنان ادامه یافت و شهید نواب صفوی رابطه مستقیم با آیت‌الله کاشانی برقرار نموده و اعلامیه‌های ایشان را پخش می کرد. بعد از ترور هژیر توسط فدائیان اسلام در ۲۷ اسفند ۱۳۲۸، ‌کابینه ساعد سقوط کرد و در انتخابات دوره شانزدهم، آیت الله کاشانی غیابا از طرف مردم به نمایندگی مجلس انتخاب شد و منصورالملک



خرید و دانلود مقاله. آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی


تحقیق: آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

 

 

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی

 

 

 

آیت الله سید ابوالقاسم فرزند سید مصطفی حسینی کاشانی در سال 1261 ش (1300 ق) در تهران متولد شد. وی در در 16 سالگی در خدمت والد بزرگوارش به قصد حج بیت الله الحرام راهی مکه شد و پس از آن در نجف اقامت گزید. سید ابوالقاسم علوم مختلف را در محضر والد معظم خود و بزرگانی نظیر آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی و سایر علما، تلمذ نمود و در 25 سالگی به درجه رفیع اجتهاد نائل آمد.

وی در جریان جنگ جهانی اول، زمانی که انگلیسیها با نیروی عظیمی به قصد تسلط بر عراق به مناطق شرقی حمله ور گردیدند، به همراه جمعی از علما وارد جنگ با آنان گردید و باعث شکست انگلیسی ها شد. از این رو وقتی که آیت الله کاشانی وارد تهران شد، انگلیسی ها به دلیل شکستی که خورده بودند، با ایشان دشمنی داشتند و در زمان دولت قوام السلطنه به دستور آنها چند بار او را تبعید کردند؛ به طوری که 18 ماه در حبس و زندان متفقین به سر برد. وی پس از رهایی از زندان، علیه سه جناح ضد اسلامی، سعنی استعمارگران، استبداد حکومتی و احزاب ضد دینی به مبارزه برخاست. یکی از خط مشی های اصولی آیت الله کاشانی، حفظ وحدت و یکپارچگی ملت در برابر دشمن خارجی بود و بارها در پیام ها و اعلامیه های خود مردم را به هوشیاری در برابر توطئه های آنان فرا می خواند.

آیت الله کاشانی ترجیح میداد به عنوان یک رهبر اسلامی در پشت صحنه سیاست کشور، نیروهای سیاسی و توده های وسیع مسلمان را در صحنه نگهداشته و از یک دولت ملی و مردمی حمایت کند. از این رو با روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، زمینه های این حمایت، باعث قدرت دولت و مجلس در تصویب لایحه ملی کردن صنعت نفت شد، هر چند در نهایت با ایجاد اختلاف بین نیروهای ملی و مذهبی، کار به کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و انزوای آیت الله کاشانی انجامید.

سال های پایانی عمر این مجاهد فی سبیل الله در بیماری سپری شد تا این که سرانجام در 23 اسفند 1340 شمسی برابر با 7 شوال 1381 قمری در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به سوی حق تعالی شتافت. در آن روز تهران در مرگ پیشوای خود تعطیل عمومی بود و تشییعی بسیار باشکوه برگزار گردید تا اینکه پیکر این عالم مجاهد در جوار حضرت عبدالعظیم در ری به خاک سپرده شد.

سالروز وفات آیت الله کاشانی

بیست و سوم اسفند ماه سالروز درگذشت مبارز بزرگیه که نامش با ملی شدن صنعت نفت ایران آمیخته شده.آیت الله ابوالقاسم کاشانی مرجع بزرگواری که مبارزاتش در راه ملی شدن صنعت نفت ادامه ای بر مبارزات مردم و علما در مشروطه و مقدمه ای بر انقلاب شکوهمند اسلامی شد در چنین روزی دارفانی رو وداع گفت.برای آشنایی با این سیاستمدار معاصر سرگذشت کوتاهی از زندگی پربارش رو می خونیم:

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در سال ۱۳۶۴ شمسی، در خانواده‌ای روحانی در تهران قدم به عرصه وجود نهاد. پدر آیت الله سید مصطفی، ‌از علما و مراجع بزرگ عصر خویش بود که در سال ۱۲۸۰ شمسی،‌ به نجف اشرف هجرت نموده و در آنجا مشغول تدریس و تحقیق شد و در جنگ اول جهانی به صوف مجاهدان پیوست و رهبری نیروهای عراقی علیه تجاوز انگلیس را بر عهده گرفت. سید ابوالقاسم به همراه پدر، ‌عازم عراق شده و در حوزه نجف به ادامه تحصیل پرداخت و از اساتیدی همچون میرزا محمد تقی شیرازی، ‌آخوند خراسانی و میرزا حسن خلیلی بهره‌های فروانی برد و در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد.مبارزات سیاسی:‌۱. مبارزات علیه استعمار: ایشان در عراق به همراه پدر، پدر ف رهبری نیروهای ملی عراق را برعهده داشت به طوریکه انگلیسی‌ها که وجود ایشان را بزرگ ترین مانع پیشرفت خود در عراق می‌دانستند، ‌حکم اعدام ایشان را صادر کردند اما ایشان قبل از دستگیری، ‌عراق را به سمت ایران ترک کرد. بعد از برکناری رضا خان در شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین، آیت‌الله کاشانی، اعلامیه‌ای با این مضمون که ایران مال ایران است و ذخایر آن به خصوص نفت از آن ایرانیان است، انتشار داد. ایشان همچنین در قم اعلامیه و شبنامه علیه انگلیسی ها صادر می‌کرد تا اینکه سرانجام در خرداد ۱۳۲۳ بازداشت و تبعید گردید و تا پایان جنگ جهانی در ارودگاههای متفقین زندانی بود. ۲. مبارزات علیه استبداد داخلی: ‌آیت‌الله کاشانی پس از پایان جنگ دوم جهانی،‌ در فعالیت های اجتماعی و مبارزات سیاسی فعالانه حضور یافت و در مقابل سیاست بازی‌های قوام ایستاد و در نتیجه در سال ۱۳۲۴ بار دیگر دستگیر و تبعید شد. اما در دی ماه ۱۳۲۴ در دوره پانزدهم مجلس به نمایندگی انتخاب شد و علیه دولت های دست نشانده هژیر و ساعد به مبارزه پرداخت. در پی ترور نافرجام شاه،‌ بار دیگر آیت‌الله کاشانی دستگیر و در قلعه فلک الافلاک خرم‌آباد زندانی و از آنجا به لبنان تبعید شد. پس از تبعید ایشان،‌ مبارزات مردم همچنان ادامه یافت و شهید نواب صفوی رابطه مستقیم با آیت‌الله کاشانی برقرار نموده و اعلامیه‌های ایشان را پخش می کرد. بعد از ترور هژیر توسط فدائیان اسلام در ۲۷ اسفند ۱۳۲۸، ‌کابینه ساعد سقوط کرد و در انتخابات دوره شانزدهم، آیت الله کاشانی غیابا از طرف مردم به نمایندگی مجلس انتخاب شد و منصورالملک



خرید و دانلود تحقیق: آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی