واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مهدویت در ادیان الهی 16 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مهدویت

«گفت و گو از موعود ادیان و منجی آخرالزمان گفت و گویی است دیرین با عمری به درازای خلقت انسان و سکنای او در عرصه خاک. این تاریخ بلند و اشتراک آن در میان همه اقوام و ملل حکایت از فطری بودن این معنا در نوع انسان دارد.

موعود ادیان نه یک پندار و یا خرافه و نه محصول دوران سخت زندگی بلکه واقعیتی است که ریشه در جان انسان دارد. از یک سو عقل آدمی و از دیگر سو بیان مشترک همه پیامبران الهی، تمامی حکیمان فرزانه، قدیسان آزاده و ادبیات همه اقوام و ملل این نکته را تایید کرده و بدان صحه می گذارد.

اگر بخواهیم چکیده تمام آرای موجود درباره منجی و موعود ادیان و آنچه را که جملگی منتظران موعود برآن متفق اند در چند کلمه خلاصه کنیم، جز این سه امر به دست  نمی آید:

₪ رویکرد معنوی به عالم

₪ عدالت فراگیر

₪ کوتاه شدن دست ابلیس از همه ساحت های فکری،فرهنگی و مادی حیات انسان.

 بنابراین بر ما و بر همه کسانی که به نوعی مشتاق گفت و گو از موعود ادیان و منجی آخرالزمانیم، ضروری است که بدانیم در کجای تاریخ به سر می بریم و خود را برای آمدنش مهیا کنیم، مبادا که بیاید و ما را خفته ببیند.»

در ادامه مطالب به بررسی مساله مهدویت از دیدگاه دین مقدس اسلام، دین مسیحیت، دین یهودیت و ... می پردازیم.

عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)در اسلام:

مساله مهدویت و ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) به عنوان منجی بشریت، مساله ای است که در دین اسلام اهمیت زیادی بدان داده شده است، تا جایی که روایات فراوانی از طریق شیعه و سنی در این زمینه وارد شده است.

محتوای این روایات شامل خصوصیات ظاهری به همراه جرئیاتی درباره نحوه ظهور و حکومت جهانی ایشان می باشد. مساله مهدویت و ظهور منجی آخرالزمان به عنوان آخرین رهبر آسمانی که در پایان جهان ظهور خواهد کرد، مساله ای است که از همان نخستین روزهای ظهور اسلام به مسلمانان نوید داده شده است و مورد قبول همه فرق و مذاهب اسلامی می باشد.

 عده ای از افراد معاند کوشیده اند تا این عقیده را فقط مختص به شیعه بدانند در حالی که این عقیده اختصاص به شیعه ندارد بلکه مورد قبول عموم مسلمانان از همه فرق و مذاهب اسلامی است.

 عقیده به ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) یکی از ضروریات دین مقدس اسلام است و منکر آن از آیین اسلام بیرون است.

بر طبق وعده های قران کریم و روایات، عموم مسلمانان عقیده دارند، در آخرالزمان مردی از اهل بیت ظهور خواهد نمود که عدل و داد را برقرار خواهدکرد و بر همه جهان مسلط می گردد.

در سایه چنین حکومتی ظلم، جور، جفا، تعدی،تجاوز، جنایت و خیانت ریشه کن می گردد و برادری و برابری و عدالت و محبت همه جا را فرا می گیرد. تعالیم سعادت بخش اسلام به بهترین شکل به اجرا درمی آید و آیین جاوید رسول اکرم بر همه سرزمین ها سایه گستر می شود.

این مطالب فشرده آن چیزی بود که عموم مسلمانان به ویژه شیعیان دوازده امامی درباره حضرت مهدی(علیه السلام) به آن عقیده دارند.

اینک به ذکر چند روایت در این زمینه که بیان کننده دیدگاه شیعه است می پردازیم.

پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله و سلم)  مى فرماید:

«من أنکر القائم من ولدی فقد أنکرنی»

«هرکس که قائم(علیه السلام) از فرزندان مرا انکار کند به راستى که مرا انکار کرده است».

 و در حدیث دیگر مى فرماید:

«من أنکر القائم من ولدی فی زمان غیبته مات میتهً جاهلیهً»3

«هرکس که مهدى قائم(علیه السلام) از فرزندان مرا در زمان غیبتش انکار کند به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است».

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

«اللهم إنک لا تخلو الأرض من حجه لک على خلقک ظاهرا أو خائفا مغمورا لئلا تبطل حججک و بیناتک»

پروردگارا! به راستی که تو زمین را از کسی که برهان بر وجود تو است در نزد مخلوقاتت، خالی نمی گذاری در حالی که او آشکار است یا خائف و پنهان است برای این که حجج و دلایلت باطل نگردد».

و اما در مورد دیدگاه اهل سنت راجع به مساله مهدویت باید گفت که بزرگان اهل سنت نیز مانند شیعیان، منکر این اصل را خارج از دین مقدس اسلام می دانند و احادیث بسیاری را از طریق گروه بسیاری از صحابه و تابعین در کتاب های خویش نقل نموده اند.

 «ناگفته نماند که پیروان مذاهب اسلامی عموما در این مساله که آینده بشریت، سرانجام به



خرید و دانلود تحقیق در مورد مهدویت در ادیان الهی 16 ص


تحقیق درباره ی ادیان ایران باستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیان ایران باستان

میدانیم که اصل و ریشه مذاهب مترقی جهان از عقائد ساده اقوام بدوی و قبائل و عشائر همجی ، که هزاران سال قبل در جهان می زیسته اند، نشأت گرفته است. از این رو در مقام تحقیق از مذهب ایرانیان باستانی نیز باید اصل و مبدأ آن را در افسانه ها و اساطیر آریائی های سفید پوست، هزاران سال قبل از این، جستجو کنیم . همان قوم و نژادی که در قرون قدیمه قبل از تاریخ مکتوب یا لااقل از هزاره دوم و سوم قبل از میلاد در فلات ایران نمایان شده اند.در طول مدت افزون از جهار هزار سال یک سلسله تحولات فکری و تندیشه های مذهبی در مردم آریائی نژاد این آب خاک به ظهور رسیده است که از مبادی بدوی چون فتیشیزم و آنیمیزم و پرستش مظاهر طبیعت آغاز شده و در عصر حاضر به دیانت شیعه امامیه که از فرق اسلام و مذهب رسمی امروز ما ایرانیان می باشد ، پایان می پذیرد.

در هزاره اول قبل از میلاد در اثر آمیزش آرین ها با سکنه بومی در ایران و هند فرهنگ و تمدن جدیدی در آن دو کشور به ظهور رسیده و لسان های ایشان که قبلا لهجه های محلی بوده و بعدا صورت تکامل حاصل کرده ، زبانهای مستقلی شدند. مانند فرس قدیم ( عصر کتیبه های دوره هخامنشی ) یا زبان ماد ( عصر کتاب اوستا) یا زبان سانسکریت ( عصر کتب چهارگانه ودا) یا زبان پهلوی قدیم ( عصر پارت ها) .این زبانها ی قدیم در ایران زمین اکنون مورد تکلم نیست و جزء زبانهای مرده قرار گرفته اند ولی در هندوستان زبان سانسکریت هنوز زنده و موجود و کتب مقدسه هندوها حافظ آن است.

هم چنین در دین و اعتقادات نیز عقائد آریائی های باستانی در هند و ایران مشترک بوده اند، کتیبه لوحی که در بوغازکوی در نزدیکی آنکارا از عصر تمدن هیت ها در سال 1907 م . کشف گردید اشاره به اسامی خدایانی می کند که آن خدایان در نزد آرین های قدیم مورد پرستش بوده اند و تاکنون نیز در هند معبودیت دارند. مانند : آلهه میترا ، ایندرا ، وارونا که هر سه هم در ودا و هم در اوستا مذکورند. خلاصه آئین های تازه وارد در مدت ده قرن با بومیان ایران آمیخته و آئین پرستش طبیعت را با عقائد مغان بومی که اعتقاد به نور و ظلمت و ایمان به سحر و جادو بود ترکیب کردند تا نوبت به ظهور دین عام مزدیسنی رسید.

به هر حال اگر بخواهیم ادیان ایران باستان را طبقه بندی نمائیم، می شود آنها را به صورت زیر دسته بندی نمود:

آئین مغان

آئین مهرپرستی یا میترائیسم

دین زردشت

آئین مانی

آئین مزدک

تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی

مراد این دانشمندان از دین، دین وحیانى و الهى است نه هر چه که نام‏دین بر او نهاده مى‏شود. ومنظور آنها دین بشرى و ادیانى‏که ساخته انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد، نمی باشد. و منظور آنها دینی نیست که بر پایه بت پرستى ‏یا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن باشد. بلکه منظور آنها از دین ادیانى است که ریشه در غیب دارند و پایه و اساس آنها بر وحى و پیام الهى استوار است، و انسان نه‏سازنده دین بلکه دریافت کننده پیام الهى است که باید به آن‏اعتقاد پیدا کرده و به محتواى وحى ملتزم شده و سلوک فردى واجتماعى خود را بر آن اساس تنظیم کند.

علامه طباطبایی با بیان اینکه دین تنها به نیایش و ستایش خدا نپرداخته، بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهایی جامع و مقرراتی مخصوص وضع نموده است، می گوید:

دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است.

ایشان در تفسیر المیزان بعد از غیر تقلیدی دانستن پیروی از دین می‌نویسد: دین مجموعه ای از معارف مربوط به مبدأ و معاد و قوانین اجتماعی ، از عبادات و معاملات که از طریق وحی و نبوت به بشر رسیده، نبوتی که صدقش با برهان ثابت شده و نیز مجموعه از اخبار که مخبر صادق ازآن خبر داده، مخبری که باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است .

در جا دیگر می نویسد:دین نظام عملى مبتنى بر اعتقاد است که مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظرى نیست; زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است .

ذیل آیه‏27 سوره روم نیز می نویسد: «لیس الدین الا سنة الحیاة و السبیل التى یجب على الانسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یتبعها الالسعادة‏»،دین جز قانون زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است.

ونیز بیان می کند که: دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به طورى که موافق کمال اخروى و حیات دایمى حقیقى باشد تامین مى‏نماید. پس در شریعت‏ باید قانون‏هایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد.

استاد مطهری رحمه الله علیه می‌نویسد: اصول مکتب انبیاء که دین نامیده می‌شود یکی بوده است و آن اسلام است و اسلام نام دین خداست، که یگانه است، همه پیامبران برای آن مبعوث شده‌اند و به آن دعوت نموده اند.

سید مجید ظهیری می‌نویسد : دین مجموعه تعالیمی است که از طریق غیر عادی کسب معرفت یعنی وحی بدست می‌آید.

دکتر بیوک علیزاده در تعریف کاربردی از دین می‌نویسد: ادیان، علی العموم، برای پیروان خود سه کار انجام داده اند :

1- توصیفی از جهان هستی و جایگاه آدمی در آن بدست داده اند (جهان بینی). 2- بر اساس توصیف یاد شده شیوه زندگی خاصی را توصیه نموده اند. 3- آن توصیف و شیوة زندگی مبتنی بر آن را در قالب اعمالی نمادین و سمبلیک که همان عبادیات هستند متبلور کرده اند. در جای دیگر می نویسد: « ان الدین فى عرف القرآن هو السنةالاجتماعیة الدائرة فى المجتمع و ان السنن الاجتماعیه اما دین حق فطرى و هو الاسلام او دین محروف عن الدین الحق و سبیل‏الله عوجا »; دین در عرف قرآن، سنت اجتماعى حاکم بر جامعه مى‏باشد و سنت‏هاى اجتماعى یا دین حق و فطرى است که همان اسلام مى‏باشد یا دین منحرف از راه خدا و تحریف شده است.

آیة الله جوادى آملى می نویسد:دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.

ومی نویسد: دین مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون‏زندگى او را تحت پوشش قرار مى‏دهد و به دیگر سخن، دین مجموعه‏ عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعه‏انسانى و پرورش انسان‏ها در اختیار انسان قرار دارد.

با توجه به این تعریف روشن مى‏گردد ، دینى که مبتنى بر وحى است‏از بخشهاى گوناگون تشکیل مى‏شود یک بخش آن عقاید است ‏یعنى حقایق‏و واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شده‏است مانند خدا، وجود قیامت و معاد، نبوت و بهشت و دوزخ و امثال‏آن‏ها.

بخش دیگر آن اخلاقیات است ‏یعنى تعالیمى که فضائل و رذایل‏اخلاقى را به انسان شناسانده و راه تهذیب نفس از رذایل و تخلق‏ به فضائل را به وى ارائه داده است. بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگى‏تنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیت‏روابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مى‏گیرد

استاد محمدتقى مصباح یزدی در تعریف دین می آورد : کلمه دین به مجموعه‏اى از عقاید، اخلاقیات، احکام و قوانین فردى و اجتماعى اطلاق مى‏شود و ادیان آسمانى آیین‏هایى هستند که از طرف خداى متعال به پیغمبران وحى شده‏اند

در جای دیگر یادآوری می کند: دین برابر است ‏با اعتقاد به آفریننده‏اى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید.

محمد جواد باهنرمی نویسد: دین عبارت از نظام اعتقادى، عملى و اخلاقى به هم پیوسته‏اى است که از جانب خدا بر پیامبران وحى شده است ‏تا مردم را بر آن اساس، ارشاد و راهنمایى نمایند .

دانشمند گرامی فضل الله کمپانی می‌گوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکلیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از غریزه فطری انسان سرچشمه می‌گیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه می‌شود یعنی تکالیف الهی که شامل تکالیف نظری و عملی است که تکالیف نظری همان اصول اعتقادات است و تکالیف عملی همان عبادات می‌باشد، تکالیف اجتماعی که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است .

مولانا جلال الدین رومی می فرماید :

چون ز خود رستی همه برهان شدی

چون که گفتی بنده ام سلطان شدی

علامه اقبال لاهوری در تعریف دین می‌نویسد:

چیست دین برخاستن از روی خاک

تا که آگه گردد از خود جان پاک



خرید و دانلود تحقیق درباره ی ادیان ایران باستان


تحقیق درباره ی ادیان الهی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

اسلام

اسلام دینی یکتاپرستانه و یکی از دین‌های ابراهیمی جهان است.[۱] پیرو این دین را مسلمان می‌گویند. آنها بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است.[۲] این دین هم اکنون از نظر تعداد رسمی پیروان در مکان دوم و پس از دین مسیحیت جای دارد.

ریشهٔ واژه

اسلام در زبان عربی از ریشه (س-ل-م) که به معنای «تسلیم صلح‌آمیز؛ تسلیم شدن؛ اطاعت؛ صلح» است مشتق گردیده‌است. از دیگر مشتقات سه حرف (س-ل-م) می‌توان موارد زیر را نام برد:

سلام به معنای «صلح» که همچنین به عنوان درود هم است. [نیاز به ذکر منبع]

السلام (آرامش) یکی از ۹۹ نام خدا در قرآن. [نیاز به ذکر منبع]

مسلمان، کسی که از اسلام تبعیت می‌کند؛ کسی خود را به خداوند تسلیم می‌کند.

باورها

 

اسلام برای هر فردی با شهادتین آغاز می‌شود. شهادتین به زبان آوردن دو جملهٔ «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» است که به ترتیب به معنای هیچ خدایی جز الله وجود ندارد و محمد پیامبر الله‌است است. فردی که تصمیم به ایمان آوردن به اسلام را دارد باید این دو جمله را بر زبان آورده و آنها را باور کند.

مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فرو فرستاد. همه مسلمانان بر این باورند که محمد آخرین پیامبر خدا و مکمل همهٔ آنها است. در نتیجه سخنان او و کتابش تا روز قیامت برای بشریت وجود دارند. مسلمانان بر این باورند که بخش‌هایی از کتاب‌های تورات و انجیل فراموش شده‌اند، اشتباه تفسیر یا نوشته شده‌اند یا توسط دنباله‌روان آنها تحریف گشته‌اند در نتیجه پیام اصلی آنها از بین رفته‌است. آنها با باور به این مساله، معتقدند که قرآن به عنوان آخرین کتاب وحی شده به انسان‌ها برای تصحیح آن کتاب‌ها نازل شده‌است.[نیاز به ذکر منبع]

باور مسلمانان بر آن است که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی بوده و این اصول در قرآن گردآمده اند. متون اسلامی این طور بیان می‌کنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه جزو دین‌های ابراهیمی به شمار می‌آیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و گاهی اوقات دیگر معتقدان) به صورت «اهل کتاب» یاد می‌کند. [۳]

باورهای بنیادین در دین اسلام

توحید، معاد، نبوت از اصولی است که بین همهٔ مسلمانان مشترک است. بعضی از زیرشاخه‌های اسلام به خصوص شیعیان به جز این سه اصل، دو اصل عدل و امامت را نیز جزء اصول می‌دانند. البته به این دو اصل اصول مذهب گفته می‌شود.

نام خدا

الله نام ویژه خدای یکتا در قرآن و نوشتارهای عربی-اسلامی است. با این حال فارسی‌زبانان معمولاً از واژه خدا استفاده می‌کنند. واژه الله پیش از ظهور اسلام نیز در عربستان وجود داشته‌است و نام خدای بزرگ و آفریدگار جهان بوده که بت‌ها به عنوان رابط و واسطهٔ او در ادارهٔ جهان به وی کمک می‌کرده‌اند. اعراب پیش از اسلام ازاین‌رو جهت نزدیکی و ارتباط با الله به عبادت بت‌ها می‌پرداختند و آن‌ها را در اداره جهان میانجی فیض می‌دانستند.

نام‌گذاری پیروان

پیروان اسلام را در فارسی مسلمان می‌خوانند و در نوشتارهای عربی «مسلم». به اضافه اینکه در آموزه های اسلامی بنا بر سخنان خداوند در قرآن کتاب مقدس مسلمانان، ادیانی که تمام پیامبران الهی آن را ترویج کرده‌اند یک دین است و همه آنها تحت عنوان اسلام خوانده می‌شوند؛ پس پیروان دیگر پیامبران الهی تا زمانی که آیین آنها توسط پیامبر بعدی نسخ نشده بود، مسلمان محسوب می‌شوند.

مذهب‌ها و زیرشاخه ها

مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی تقسیم می‌شوند. هر یک از این دو فرقه دارای انشعاباتی هستند .به عنوان مثال صوفی گری در میان شیعه و سنی وجود دارد.

قوانین

پاره‌ای از قوانین اسلام مابین بیشتر ادیان و ایدئولوژی‌ها (اعم از اینکه خود را الهی بنامند یا زمینی) مشترک است. از جمله این قوانین می‌توان به احترام به والدین، یاری به یتیمان،خوش رفتاری با همسر، و ... اشاره نمود. از پیامبر اسلام در مورد خوشرفتاری مردان با زنان روایت شده است که:«کامل‌ترین مؤمنان از حیث ایمان خوش اخلاق‌ترین آنهاست و شایسته‌ترین شما کسانی هستند که با زن خود خوشرفتارترند».

برخی قوانین اسلام دارای ویژگیها، شروط، محدودیتها و تعاریف ویژه خود هستند و انجام آنها مستلزم رعایت آن شروط و ویژگی‌ها است. مانند ازدواج‌کردن، پرهیز از ظلم و ستم به خود و غیر[نیاز به ذکر منبع]،دست‌گیری مستمندان عدم خودکشی و... اشاره کرد.

کتاب مقدس

قرآن، کتاب مقدس و آسمانی مسلمان است و به زبان عربی نوشته شده‌است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد.

به اعتقاد مسمانان «قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره و هم کم کم در طول بیست و سه سال نازل شده.»[۶]

این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیامبری» محمد می‌دانند. تمام مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیانا ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است، که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده می‌کنند.مسلمانان روی بی خطا بودن کتاب قرآن تاکید دارند.



خرید و دانلود تحقیق درباره ی ادیان الهی


تحقیق درباره ی ادیان ومذاهب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

پیشگفتار :ادیان ومذاهب

درایران ساسانی بر خلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد تنها آیین زردشتی حکومت نمی‌کرده است. دین زردشت البته دین رسمی کشور بوده است ولی ادیان دیگر که به صورت اقلیت بوده اند فراوان بوده وخواه ادیانی که زردشت را پیغمبر می دانسته اند ونوعی انشعاب ازدین زردشتی تلقی می شود وخواه ادیانی که هیچ گونه ارتباطی با دین زردشت نداشته و ایحانا منکر پیامبری زردشت بوده اند.

بنا برتشکیلات آن زمان روحانیان که موبدان وهربدان باشند اختیارات نامحدود داشتند ومخصوصا موبدان وپیشوای بزرگشان «موبدان موبد» در دربارساسانی مهمترین مقام را داشته وایشان حق هرگونه تعبیر وتفسیر وجرح وتعدیل ونقض وابرام وناسخ و منسوخ در احکام مدنی یعنی زناشویی وارث ومالکیت داشته اند واندک اندک هرچه تمدن ساسانی بیشتر رسوخ می یافته بر قدرت واختیارشان بیشتر افزوده می شد. ناچار مردم ایران از فشار ایشان وتجاوزاتی که به آنها می شد بیزارتر می شدند ومی کوشیدند که اززیر بار گران این ناملایمات خود را بیرون آوردند. به همین جهت درمقابل طریقه رسمی مزدیسنی زردشتی که مذهب دولت ودربار بود و به آن « بهدین » می گفتند دو طریقه دیگر درمیان زردتشتیان پیدا شده بود. یکی طریقه زروانیان که معتقد بودند اورمزد واهریمن هر دو از موجود قدیمتر وبا لاتری به وجود آمده اند که « زروان اکرنو» یعنی زمان بیکران نام داشته است ودیگر طریقه کیومرثیان که معتقد بودند اهریمن وجود مستقلی نبوده بلکه زمانی که اورمزد در کار خود شک کرده اهریمن از شک او پدیده آمده است زروانیان وکیومرثیان هر دو با زردشتیان مزدیستی اختلاف شدید داشتند وبیشتر این اختلاف جنبه دشمنی به خود می گرفته است و بیگانگان از آن بهره مند می شده اند... پنج فرقه دیگر نیز درایران بوده اند که نه تنها بازردتشیان و زروانیان وکیومرثیان اختلاف دشته اند بلکه با خود نیز ناسازگار بوده اند :

نخست یهود ایران بودند که درزمان هخامنشیان در نتیجه تصرف بابل به دست کورش از اسارت رهایی یافته وگروهی از ایشان به ایران آمده وبیشتر در مغرب ایران یعنی خوزستان واکباتان ساکن شده ودر دوره ساسانیان برشماره آنها افزوده شده بود ودر داخل ایران پیش رفته وحتی درناحیه اصفهان جمعیت کثیری ازایشان جمع شده بود.

دوم نصاری ایران بودند که دردوره اشکانی از همان آغاز دوره عیسویت عده ای از سکنه نواحی غربی ایران به دین ترسایان گرویده وکلیساهای مخصوصا معتبر درنواحی شرقی وغربی فرات دایر کرده وطریقه خاصی را که به طریقه نسطوری معروف است پسندیده وبدان ایمان آورده بودند وکم کم در داخل ایران پیش رفته تا دورترین نواحی شمال شرقی ایران در ماوراء الهنر رفته واز انجا به چین رفته وطریقه نسطوری را با خود به چین برده بودند .....

سوم طریقه مانوی است که در سال 228 میلادی آشکار شده وبزودی درایران پیشرفت بسیار کرده وچون طریقه بی پیرایه ای بوده ومانویان کوشش عمده درتصفیه اخلاق وتزکیه نفس وطهارت ظاهر وباطن داشته وجنبه عرفانی وتجرید خاصی به طریقه خود می داده اند واز میان همه مذاهب



خرید و دانلود تحقیق درباره ی ادیان ومذاهب


تحقیق در مورد حجاب در ادیان الهی 32 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 46 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حجاب در ادیان الهی

فطری بودن پوشش:

حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است، و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.

 

داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدس است)، می خوانیم:

«و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد * آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتنن ساختند...».

 

بعد ادامه می دهد:

«و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است* و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید».1

 

بر طبق این متن، آدم و حوا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسی از پوست به ایشان ارزانی داشت.

 

در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنین آمده است:

 

فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة 2

آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید)  و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.

 

طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده اند، اما با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند.

 

به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل



خرید و دانلود تحقیق در مورد حجاب در ادیان الهی 32 ص