لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
اهمیت و ارزش غذائی پیاز
سبزی پیاز در غذای یومیه شامل بوده امروز،فرداوآینده غذائی نخواهد بود که در آن از سبزی های تازه به خصوصً پیاز استفاده نشود موجودیت سبزی پیاز از لحاظ مزه و هم مواد پروتینی،قندی و ویتامین ها ازرش غذائی زیاد را دارا بوده و موجودیت انها در خوراکه یومیه حتمی میباشد.
پیاز یکی از گیاهای غوزه داری است که از قدیم وجود داشته گفته میتوانیم دفعه اول در فلسطین پیدا و از فلسطین به هندوستان و دیگر ممالک جهان انتقال یافته است چنانچه یک طبیب یونانی که در قرن اول میلادی زیست داشت پیاز را عامل تندرستی و طول عمر می داستند طور مثال مملکت بلغاریا را یاد آور می شویم که مردم بلغاریا پیاز را خام زیاد مصرف می کنند یکی از غذا های اصلی و مهم آنها نان و پیاز بوده است. که بین تمام ملل جهان وضع صحت بلغارستان از همه بهتر است امراض سرطان در آن کشور وجود ندارد و تعداد مردم صد ساله ها زیاد میباشد.
علماء و دانشمندان بدین عقیده اند که پیاز از نگاه اهمیت غذائی در گروپ دوم غذای عمومی قرار دارد.
وظیفه مهمی را که پیاز دارد عبارت از لذیذ نمودن غذا است به عهده دارد پیاز دارای ویتامین های مختلف بوده مخصوصاً ویتامین c آن به حدود وافر میباشد . و از رقیق شدن خون جلوگیری مینماید پیازبه علت داشتن ca زیاد در تحکیم استخوان بندی کمک کرده و از امراض نرمی استخوان جلوگیری می نما ید.
وهمچنان پیاز دارای ویتامین d بوده و دارائی آهن،پتاشیم ، سودیم ، فاسفورس و قند است. اشخاصیکه مرض قندی دارند خوردن مقدار کم مضرنیست همین است که پیاز دارای فاسفورس بوده انجام فکری را آسان میسازد و کسانیکه کار های فکری دارد توصیه شده که پیازرا استعمال کنند عصبانیت را کمتر می سازد مواد نشایستوی راآسان ساخته و شخص را حاضر برای خواب می کند اشخاصیکه دچار بی خوابی هستند اگر شب با غذای خود پیاز بخورند حال شان بهتر شده و خواب زور تر خواهد آمد.
وباید تذکر داد که به مقدار زیاد سلفردر آن موجود میباشد و همچنان منگانیز به مقدار نا چیز درآن شامل بوده وباید گفت که ارزش پیاز خام و پخته از هم فرق دارند.
طریقه کشت پیاز:- قبل ازآنکه به کشت پیاز اقدام شود زمین به عمق تقریباً 17.8-12.6 سانتی متر قلبه شده وبرای اینکه زمین عاری از کلوخ باشد یک Disking صورت گیرد و بعداً زمین کرد بندی شود.
کشت پیاز به در طریق صورت می گیرد یکی توسط تخم و دیگر توسط انقتال نهال
توسط تخم:- اگر بذر پیاز برای نا وقت رسیدن به مارکیت به قسم تخمپاش در مزرعه صورت می گیرد که در اوایل بهار و در اواخر خزان به عمق 2-3 سانتی متر کشت میگردد فاصله بین قطار ها 30-40 سانتی متر و فاصله بین نبات 10-20 سانتی متر تخمین گردیده است و تقریباً یک کیلوگرام درفی جریب زمین تخمین شده است.
توسط انتقال نهالی:- درین طریقه نهالی از قوریه گرفته در یک جای دیگر در اوایل بهار به عمق3.8 سانتی متر به فاصله 10-15 سانتی متر دورتر همدیگر به زاویه 45 درجه غرس می گردد نا گفته نماند که نهال باید توسط دست غرس گردد.
در مناطق که نهال مروج است مثل ننگرهار،لغمان و کنرها که یک کیلوگرام تخم پیاز را در یک ساحه خورد کشت نموده و بعداً آنرا به زمین اصلی انتقال داده که ساحه یک جریب زمین را احتواء نماید.
استعمال پارو مربوط به خاک و انواع پیاز میباشد پیاز نباتی است که به نایتروجن،فاسفورس و پتاشیم زیاد ضرورت دارد.برای تولید حاصلات بلند به آب و هوای سرد ضرورت حس می کند برای اینکه حصه بالای آن بزودی نمو کند ضرورت دارد به درجه حرارت بلند روز های دراز و گرم برای جور کردن بلب کلچه پیاز آنها را در خاک های مخلوط ریگی، مخلوط است دریائی به خوبی حاصلات را تولید کرده ودر دیگر خاکها بصورت درست نموء نمی تواند. خاک های فوق الذکر شده در صورتیکه فرتیلایزر یا غنی از پارو باشد و عاری ازتخم های گیاهان هرزه باشد حاصلات بلند از آن متصور میباشد برای کشت پیاز خاک مواد عضوی خوب نرم باشد بکارمیباشد که خوب ذهکشی شده باشد و خاک که ذهکشی نشده باشد و مواد عضوی زیاد نداشته باشد مساعد در اقتصاد نبوده و پیاز در خاک های که ph آن در بین 5.8-6.5 باشد توافق از خود نشان داده ازینکه یکی از سبزیجات است که ریشه های سطحی دارد در وقت نموئی اولی یکمقدار زیاد رطوبت ضرورت دارد . 15-24 انچ آب در طول فصل نمو برای شان مکفی است نا گفته نماند اگر خواسته باشیم حاصلات پیاز بدست بیاوریم 5-7 دفع آبیاری و اگر نا وقتر خواسته باشیم 7-9 دفه آبیاری صورت گیرد.
انواع پیاز:- در سابق صنف بندی پیاز به اساس پیاز های درازیا گرد،زردوسفید صورت می گرفت ولی از روی رنگ پیاز سفید انواع را در برمی گیرد که کاشت آن در زمستان صورت گرفته و زود رس میباشد ولی پیاز رنگین مخصوصاً برای کاشت تابستان بکارمی رود اما در افغانستان بر علاوه پیاز های وطنی در نوع پیاز خارجی بنام پیاز زرد هسپانوی و سفید هسپانوی بذر می گردد. البته پیاز های وطنی از نگاه نگهداشت و هم مصرف آن خوب است.
اوقات کشت تخم پیاز:- تخم پیاز را در مناطق سرد بستر در تیر ماه یا اوایل بهار و در مناطق گرم سیر در برج سنبله در قوریه بذر و بعداً به زمین اصلی بقسم نهالی یا نوش پیاز انتقال میدهند که نهالی ها بعد از 40-50 روز بعد به زمین اصلی انتقال داده میشود.
وقت استعمال کود:- چون پیاز دارای ریشه سطحی میباشد اکثر زمین های زراعتی از نگاه مواد عضوی خیلی ضعیف میباشد برای بدست آوردن حاصلات خوب و بهتر بر علاوه کود های کیمیاوی باید پاروی وطنی سوخته در زمین انداخته تا هم زمین نرم شده وهم ریشه نبات درزمین خوب و به آسانی نموء مینماید و مقدار کود های یوریا D,A,P و پتاشیم که برای یک جریب ضرورت احساس میشود45-40 کیلوگرام یوریا 30-35 کیلوگرامD,A,P و مقدار 30-35 کیلوگرام پتاشیم سلفیت میباشد.
در صورتیکه تخم پیاز جهت کلچه پیاز مستقیماً به زمین بذر و پاش داده شود نصف کود یوریا و تمام کودهایD,A,P و K2so4 را در وقت بذر تخم پیاز در زمین استعمال نمایم و نصف دیگر یوریا را به دو حصه تقسیم یک حصه را در وقت نمو کردن و نصف دیگر را بعد از 20-30 روز استعمال و بعد آبیاری صورت بگیرد اما در صورتیکه تخم پیاز در قوریه بذر گردد کود ها در وقت انتقال نهالی در زمین استعمال می گردد که تطبیق اوقات استعمال آن مثل که در فوق الذکر شده میباشد بنااً متذکر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
نگاهی به ارزش تغذیهای با نفوذ هر چه بیشتر تبعات صنعتی شدن به زندگی روزمره و افزایش مشغله های عمومی خانوار، دیگر تهیه و فرآوری مواد غذایی به وظیفهای تبدیل شده است که بر عهدهی صاحبان صنایع غذایی است. بدین ترتیب اکنون کشور ما و حتی دیگر کشورهای درحال توسعه در جایگاهی قرار گرفتهاند که عمدهی مواد غذایی موجود در سبد غذایی خانوارهای آن به صورت صنعتی فرآیند شدهاند و رفته رفته از درصدی از این مواد که به صورت خام مصرف می شوند کاسته می شود. در حال حاضر در حدود 65 تا 70 درصد مواد غذایی مورد
مصرف خانوارهای شهری به صورت فرآیند شده است. از این رو با نگرشی دقیق به این موضوع این واقعیت کاملاً مشخص است که صنایع غذایی به عنوان جزء لاینفک جوامع توسعه یافته و در حال توسعه هستند. از یک سو با گسترش هر چه بیشتر این صنایع و همچنین تغییرات فرهنگی که به واسطهی ورود تکنولوژی و صنعت از کشورهای صنعتی به کشور های در حال توسعه تحمیل شده است. و از سویی دیگر با توجه به ویژگیها و ملزمات زندگی مدرن، مواد غذایی فرآیند شده مورد استقبال عموم قرار گرفته اند. وجود مواد اولیه مناسب و سیاستهای راهبردی که افزایش تولیدات زراعی را در پی داشته است و همچنین لزوم توسعهی صنایع تبدیلی برای جلوگیری از تبدیل این مواد به ضایعات، هر چه بیشتر زمینه ساز گسترش صنایع غذایی در ایران است. اما نکته اینجاست که این سیاستها تنها تولید، را مورد حمایت قرار داده اند و کنترل دقیق بر روند تولید چندان مورد توجه نبوده است. به طوری که عموماً استانداردهای اعمال شده بیشتر بر روی فاکتورهای میکروبی و شیمیایی تمرکز داشته اند و غالباً معیاری برای سنجش باقیمانده ارزش مواد غذایی در محصول نهایی وجود نداشته است. با نگرشی همه جانبه به دقایق موضوع مؤیدات این مسئله کاملاً روشن است که در چند دهۀ اخیر از خاک زراعی تولید کننده محصولات زراعی گرفته تا نحوۀ عرضه محصولات غذایی به بازار مصرف آن طور که باید مسئله ارتقاء ارزش تغذیه ای محصول مد نظر قرار نگرفته است. استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی، سموم دفع آفات نباتی، بهبود دهنده های رشد محصول و ... در مرحله کشت، و عدم مدیریت دقیق فرآیندهای تولیدی که به حفظ هر چه بیشتر ارزش تغذیه ای محصول نهایی در مراحل تولید صنعتی بیانجامد، از جمله واقعیتهایی هستند که از دیدگاه تغذیهای منجر به سلب اطمینان از صنایع غذایی در خصوص ارتقاء سلامت جامعه میشود. در حقیقت صاحبان صنایع غذایی برای اختصاص سهم مناسبی از بازار مصرف به خود روز به روز شیوههای جدیدی را به کار می گیرند که ارضاء کننده ذائقه تنوع پذیر انسان قرن بیست و یک باشد. در این میان، به مانند وضعیتی که در دیگر حوزهها نیز مشاهده میشود، بهره گیری از متدهای صنعتی و شیمیایی برای رسیدن هر چه سریعتر به اهداف فوق الذکر بیش از هر روش دیگری مورد استقبال صاحبان صنایع گرفته است. نگهدارندهها، طعمدهندهها، رنگ دهنده ها و دیگر افزودنیهای شیمیایی روز به روز جایگاه ثابت و رو به رشدی را در زمینه تولید غذا به خود اختصاص داده اند. در ادامه خواهیم دید که چه نقاط بحرانی در روند تولید وجود دارند که می توانند در نهایت امر از ارزش غذایی محصول فرآوری شده بکاهند.به عنوان اولین فاکتور تأثیر گذار بر ارزش محصول تولیدی، غنی بودن خاک زراعی علاوه بر تأثیر گذاری بر سرعت رشد گیاه، بر مقادیر مواد مغذی موجود در محصول زراعی نیز تأثیر می گذارد. تخریب دانه بندی مناسب خاک که عمدتاً ناشی از استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی است و به کار گیری کمتر روشهایی چون تناوب کشت، توقف موقت کشت در زمینهایی که از آنها بی رویه استفاده شده است و همچنین استفاده کمتر از روشهای سنتی غنی سازی خاک مانند، استفاده از کودهای طبیعی، از جمله عواملی هستند که در ابتدای امر بر ارزش غذایی محصول بهدست آمده تأثیر میگذارند. به عنوان مثال محصولاتی که با استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی پرورش می یابند، عموماً از محتوای ویتامین C کمتری برخوردارند. زمان برداشت محصول نیز یکی دیگر از مسائلی است که باید به آن توجه شود. میزان رسیدگی، درصد رطوبت در محصول در هنگام برداشت و ... از مواردی هستند که بر انبارداری، تأثیر عوامل فساد بر محصول، ارزش تغذیهای و فرآیندپذیری آن تأثیر میگذارند. به عنوان مثال بهترین زمان برداشت محصول گندم زمانی است که میزان رطوبت موجود در آن در حدود 14 درصد باشد. تأخیر در زمان برداشت محصول باعث میشود به واسطهی کاهش رطوبت در محصول ترکهای ریز میکروسکوپی در دانه ایجاد شود و متعاقب آن فعل و انفعالات تنفسی شدت یابند و دانه به دلیل دفع CO2 پوک شود.به این ترتیب از میزان مواد مغذی حساس به اکسیداسیون در دانه کاسته میشود. از سویی دیگر برداشت زودتر از موعد نیز باعث می شود که به واسطه وجود رطوبت بیشتر در محصول فساد قارچی در محصول برداشت شده شدت یابد که این امر به نوبهی خود می تواند از ارزش غذایی محصول کاسته و افزایش ضایعات را در پی داشته باشد.در حین انتقال محصول به بازار مصرف یا مراکز صنعتی نیز تغییرات بسیاری در محصول ایجاد می شود. به دلیل اینکه عموماً نقل و انتقالات محصولات زراعی به طرق استاندارد انجام نمی شود، علاوه بر اینکه ضایعات فراوانی را بر جای می گذارد، محتوای مواد مغذی محصول را نیز تا حدود زیادی تحت تأثیر قرار می دهد. ویتامینهایی چون C و B2 که در برابر نور، دمای محیط و شرایط محیطی مختلف حساسند به راحتی در این مرحله تخریب می شوند. علاوه بر این دور بودن مراکز کشاورزی از محل انبار محصولات، مدت زمان انتقال محصولات را افزایش میدهد که این امر به نوبه خود هر چه بیشتر بر ارزش غذایی محصول لطمه می زند. کشور ما که یکی از بزرگترین تولید کنندگان محصولات باغی در منطقه به شمار می رود. ولی متأسفانه مقدار ضایعات این محصولات در ایران برابر کل تولیدات محصولات باغی در آلمان است. عمده این ضایعات که در حدود 30 درصد کل تولیدات است (یعنی چیزی معادل 3 تا 5 میلیارد دلار) در مراحل حمل و نگهداری رخ می دهد. یعنی سالانه مقادیر زیادی میوه که می توانند تضمین کننده سلامت جامعه باشند به دلیل روشهای نا صحیح انتقال و انبارداری به هدر رفته و آنچه که نیز مورد مصرف قرار می گیرد به دلایل مشابه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
مهندسی ارزش ( با مفهومی نزدیک به مدیریت ارزش و تجزیه و تحلیل ارزش ) رویکردی گروهی، سیستماتیک، کارکردگرا و دارای کاربردی حرفه ای است که برای ارزیابی و بهبود ارزش در یک محصول، طراحی یک وسیله، طراحی سیستم، اجرای پروژه های صنعتی و عمرانی و دیگر خدمات به کار گرفته می شود.
مهندسی ارزش متدولوژی قدرتمندی است برای حل مسائل، کاهش هزینه ها و به طور همزمان، بهبود عملکرد و کیفیت. با شناسایی و ارتقای شاخصهای ارزش، مهندسی ارزش، رضایت مشتری را افزایش می دهد و به ارزش سرمایه گذاری می افزاید. این متدولوژی را که از راهبردهای موفق بلندمدت و تجاری است، می توان در تمام بخشهای تجاری یا اقتصادی، نظیر صنایع، دولت، ساخت و ساز و خدمات به کار گرفت.
مهندسی و مدیریت ارزش که از سال 1947 توسط " لاری مایلز" در ایالت متحده آغاز به گسترش کرد، امروزه در کشورهای پیشرفته صنعتی جهان کاربردی وسیع و دستاوردهایی بی نظیر داشته است. بررسی اسناد و مدارک موجود و مرور اطلاعات موجود انجمن مهندسان ارزش آمریکا ( SAVE : Society Of American Value Engineering ) گواه آن است که انجام مهندسی ارزش روی پروژه ها، تا چندین صد میلیون دلار صرفه جویی دربرداشته است. در سطح ملی نیز، با مراجعه به پروژه های تعریف شده ای که مهندسی ارزش در آنها مدنظر بوده است، می توان تغییرات و بهبود همزمان عملکرد و کیفیت و کاهش هزینه را شاهد بود.
از این رو امروزه با پی بردن دولتمردان و دست اندرکاران پروژه های صنعتی و عمرانی، قوانین و مقرراتی مبنی بر ضرورت و همه گیرشدن به کارگیری مهندسی ارزش در پروژه ها وضع شده است.
مفاهیم مهندسی ارزش
چکیده : تجارت جهانی شرکتها را به طور فزاینده ای به سمت بازار رقابتی کشانده است. از همین روست که استفاده از روش تحلیل ارزش و مهندسی ارزش ضرورت بیشتری پیدا کرده است. در طی سالهای اخیر، روش تحلیل ارزش قابلیت و امتیازهای خود را به اثبات رسانده است. این روش یک ابزار قوی است که کاربرد آن نتایج مثبتی را به همراه دارد. روشی که دیدگاه های تثبیت شده و فعلی را به چالش می طلبد و غالباً به عنوان یک روش نقاد از عملکردهای معمول مدیریتی شناخته می شود.
به طور کلی مهندسی ارزش یک تلاش منسجم در جهت تحلیل کارکرد سیستمها، تجهیزات، تأسیسات، نگهداری و تعمیرات، تعویض تسهیلات و مراحل اجرایی تدارکات به منظور دست یابی به کارکردهای پیش بینی شده با کمترین هزینة کلی می باشد.
مقدمه و تاریخچه :
تمامی مدیران خواهان سازمانی پویا و انعطاف پذیر هستند تا بتوانند در نوآوری چنان پیشرفته باشند که کالا یا خدماتشان همواره بهترین کیفیت و تازگی را داشته باشد. شرکتهای امروزی توسط سه نیروی مشتریان، رقبا و دگرگونی ها به مسیری غیرقابل پیش بینی هدایت می شوند. امروزه مشتریانی هستند که خواسته های خود را به شرکتها تحمیل می کنند و همواره به دنبال کیفیت بالاتر هستند و لذا در جریان رقابت، شرکتی که کیفیت بالاتر و خدمات بیشتری را در ازای هزینة کمتر ارائه کند، می تواند رقیبان خود را از صحنه خارج نماید. سومین نیروی کارساز، دگرگونی هایی است که بر شرکت ها اعمال می شود.
با جهانی شدن اقتصاد، شرکتها با رقبای بیشتری مواجه می شوند. به نظر می رسد تنها راه برای بقا، رشد و دستیابی به سود بیشتر، توجه جدی به مقولة کاهش هزینه است.
روش مهندسی ارزش این امکان را به وجود می آورد که به هر دو هدف مهم کم کردن هزینه ها و بهبود کیفیت خدمات در یک زمان، بتوان دست یافت و این روش، راه حل مناسبی برای کم کردن هزینه ها بدون خدشه بر کارایی یا کیفیت خدمات ارائه می نماید.
رویکرد مهندسی ارزش، رویکردی متعهدانه و سیتماتیکدر جهت تحلیل فعالیتها برای دست یابی به ارزش بهینه به ازای هر واحد هزینة صرف شده است. در یک بازار تجارت رقابتی، موفقیت یک واحد اقتصادی در گرو ارائة بهترین ارزش به ازای قیمت مورد نظر مصرف کننده است.این بهترین ارزش، از طریق ملاحظات عملکرد و هزینه به دست می آید. تجربه نشان داده است که به ازای هر واحد پولی که صرف تحقیقات مهندسی ارزش می شود، بین 15 تا 20 و در بعضی موارد، بیش از ده ها و صدها برابر بازگشت سرمایه وجود دارد.
مطالعه در مورد مهندسی ارزش، در زمان جنگ جهانی دوم، بر اثر کمبود مواد اولیه آغاز شد. لاورنس دی مایلز، در شرکت جنرال الکتریک، برای اولین بار به دنبال روشی گشت تا بدون صدمه زدن به کیفیت و کارایی، مواد را جایگزین یکدیگر سازد. مایلز روشی را پیشنهاد کرد که در آن، تیمهای متشکل از افراد با تجربه، وظایف و کارکرد محصولات شرکت را آزمایش می کردند. این تیمهای سازمان یافته از طریق تکنیکهای خلاق، تغییراتی در محصول ایجاد نمودند تا بدون تأثیر بر خدمات، بازده را افزایش دهد. این روش مایلز، تحلیل ارزش نامگذاری شد. سازمان دفاع آمریکا به سودمندی این روش در به کارگیری منابع پی برد و این روش را به نام جدید " مهندسی ارزش " ارتقا داده، در بخشهای مختلف تجارت و صنعت به کار گرفت. مهندسی ارزش به طراحی فرآیند قبل از عمل اطلاق می شود، در حالی که آنالیز ارزش در مورد محصول یا بعد از تولید به کار می رود. اما آنالیز ارزش، قابل تغییر به مهندسی ارزش است. آنالیز ارزش و مهندسی ارزش هر دو اصول مشترکی دارند و دربرگیرندة تحلیل ارزش می باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
ارزش مدیریت استراتژیک
مقدمه
جاذبه هر رویکرد مدیریتی، انتظار رهنمون شدن به سود بیشتر برای مؤسسه است. این، به ویژه درباره نظام مدیریت استراتژی با تأثیر عمدهای که بر تدوین و اجرای برنامهها دارد، صادق است.
مجموعهای از مطالعات انجام شده درباره سازمانهای کسب و کار ، تأثیر فرآیندهای مدیریت استراتژیک را بر نتیجه نهایی اندازهگیری کردهاند. یکی از نخستین مطالعات عمده توسط آنسوف و همکاران در سال 1970 اجرا گردید.
در بررسی 93 مؤسسه تولیدی آمریکایی، پژوهشگران دریافتند که برنامه ریزان رسمی که از رویکرد مدیریت استراتژیک استفاده میکردهاند، بر حسب معیارهای مالی که فروش، داراییها، قیمت فروش، درآمد هر سهم و رشد درآمد را اندازه میگرفت، نسبت به مؤسسات بدون برنامهریزی، موفقیت بیشتری کسب نموده بودند. برنامهریزان همچنین در پیشبینی نتیجه فعالیتهای عمده استراتژیک دقت بیشتری داشتند.
دومین پژوهش پیشاهنگ توسط تیون و هاوس در سال 1970 چاپ شد که 36 مؤسسه در شش صنعت مختلف را مطالعه کرده بودند. انها دریافتند که برنامهریزان رسمی در صنایع نفت، غذایی، دارویی،فولاد، شیمیایی و ماشینآلات بطور قابل ملاحظهای از مؤسسات بدون برنامه در همان صنایع پیشی گرفته بودند. به علاوه، برنامهریزان، عملکرد خودشان را به میزان معتنابهی بعد از پیادهکردن فرآیند رسمی در مقایسه با عملکرد مالی در سالهای بدون برنامهریزی، بالا برده بودند.
بعداً ( 1972) هارولد از تکرار بخشی از پژوهش تیون و هاوس درباره شرکتهای دارویی و شیمیایی گزارش داد. یافتههای او مطالعه پیشین را تأیید کرد و در واقع نشان داد که تفاوت میان عملکرد مالی مؤسسات با برنامهریزی مؤسسات بدون برنامهریزی در طول زمان افزایش یافته بود.
در 1974 فولمر و رو ، مطالعهای از تجربه مدیریت استراتژیک 386 شرکت طی 2 سال منتشر کردند. نویسندگان دریافتند که مؤسسات تولیدکننده کالاهای بادوام، با مدیریت استراتژیک از مؤسسات بدون مدیریت استراتژیک از مؤسسات بدون مدیریت استراتژیک مؤفقتر بودند. مطالعه شرکتهای تولیدکننده کالاهای مصرفی و خدمات را شامل نمیشدـ احتمالاً به این دلیل که پژوهشگران، فکر میکردند که مدیریتی استراتژیک در این موسسات پدیده جدیدی است و نتیجه آن کاملاً روشن نشده است.
در 1974 شوفلر و همکاران نتیجه مطالعهای طراحی شده برای اندازهگیری تأثیر مطالعات بازار بر سود را منتشر ساختند. این پروژ اثرات برنامهریزی استراتژیک را بازده سرمایه در برمیگرفت. پژوهش به این نتیجه میرسد که بازده سرمایه بیش از اینکه تحت تأثیر سهم بازار، تراکم سرمایه وتنوع فعالیت بود. پروژه کامل که 37 متغیر عملکرد را شامل میشد، نشان داد که تا 80 درصد پیشرفت ممکن در سودآوری مؤسسه از طریق تغییر در جهت استراتژیک شرکت حاصل شده بود.
مطالعه دیگری درباره تأثیر گسترده توسط کارگر و مالیک در 1975 گزارش شد. پژوهش ایشان که 90 شرکت آمریکایی را در پنج صنعت در برمیگرفت، نشان داد که عملکرد شرکتهایی که از برنامهریزی استراتژیک بلندمدت استفاده میکردند برحسب معیارهای معمول مالی به میزان قابل توجهی بهتر از شرکتهایی بود که برنامهریزی رسمی داشتند.
سرانجامدر حالی که بیشتر مطالعات، مدیریت استراتژیک را در شرکتهای بزرگ آزمون کردند، گزارشی در سال 1982 نشان داد که برنامهریزی استراتژیک تأثیر مطلوبی عملکرد کسب و کارهای کوچک داشته است. رابینسون پس از مطالعه 101 مؤسسه چک خردهفروشی خدماتی و تولیدی ظرف مدت 3 سال ، دریافت شرکتهایی که از برنامهریزی استراتژیک استفاده میکردند، بهبود قابل توجهی از نظر فروش، سودآوری بهرهوری نسبت به مؤسساتی که فعالیت سیستماتیک برنامهریزی نداشتند به دست آورده بودند. الگوی کلی نتیجههای حاصل از هفت مطالعه،ارزش مدیریت استراتژیک را بر اساس معیارهای مختلف مالی به روشنی نشان میدهد. بر پایه شواهدی که در دست است،سازمانهایی که رویکرد مدیریت استراتژیک را به کار میبرند، بطور منطقی و جدی انتظار دارند که سیستم جدید، عملکرد مالی آنها را بهبود بخشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
نقش راهبر در اثربخشی مطالعات مهندسی ارزش
چکیده
کمک گرفتن از مشاوران مهندسی ارزش برای آموزش و اجرای مطالعات مهندسی ارزش می تواند برای جاری شدن این فرهنگ و گسترش این رویکرد در تمام شرکت ها مفید باشد. اما باید اذعان کرد که استفاده از مشاوران و متخصصان درون سازمانی برای استمرار مطالعات ارزش در شرکتها از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین یکی از نکات مهم برای موفقیت تیم مهندسی ارزش، تجربه و مهارت کسانی است که باید مطالعات ارزش را راهبری نمایند. راهبر تیم که نقش کلیدی در موفقیت تیم دارد، باید دارای قدرت رهبری، مهارت ارتباطی و تجربه کاری مفید باشد. قدرت و تاثیر رهبری مانند موارد مشابه در سایر کارها، برکسی پوشیده نیست. در این مقاله ابتدا به خصائص و ویژگیهای راهبر تیم مهندسی ارزش پرداخته و سپس از طریق مقایسه فرآیند تربیت مربی توسط انجمنهای مهندسی ارزش، فرآیند تربیت راهبر برای شرکت ایران خودرو جهت استمرار و توسعه مطالعات مهندسی ارزش پیشنهاد شده است.
کلیدواژه : مهندسی ارزش؛ راهبر ؛ تربیت راهبران؛ تسهیلگر؛ ایران خودرو
1- مقدمه
برای هدایت مطالعات مهندسی ارزش تیم نیاز به یک راهبر1 دارد، راهبر تیم مطالعات مهندسی ارزش بعنوان یکی از ارکان اصلی این تیم همیشه باید برای ایفای نقش معلمی و تسهیلگری خود جهت بهبود بخشیدن به آموزشها و استفاده از تجربیات اعضای تیم آماده باشد. هر فاز از برنامه کار مهندسی ارزش فرصتهایی را برای آموزش و هدایت اعضای تیم برای حصول حداکثر مشارکت اعضا و افزایش کارایی تیم فراهم میآورد (امامی و عابدی 1384). بنابراین موفقیت مطالعات ارزش بستگی به ایفای نقش معلمی و تسهیلگری بطور همزمان توسط راهبر تیم دارد. لازمه این امر آشنایی کامل با متدولوژی ارزش و رهبری و هدایت تیم برای رسیدن به نتایج مورد نظر است. بهترین روش و سبک رهبری در تیم مهندسی ارزش حرکت از سمت و سوی گفتارگرایی به سمت کردارگرایی است. همانطور که در شکل شماره (1) مشاهده میشود اساسا پنج نوع رهبری برای فعالیتهای تیمی وجود دارد که در اختصاص زمان و مؤثر بودن متفاوت هستند (قلیپور و بیرقی 1382).