لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
مالیات بر ارزش افزوده
مزایا ، معایب ، تاثیرات اقتصادی
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: مفهوم مالیات بر ارزش افزوده
فصل دوم: انواع مالیات بر ارزش افزوده
فصل سوم: دلایل به اجرا درآوردن قانون مالیات بر ارزش افزوده در ایران
فصل چهارم: مزایای مالیات بر ارزش افزوده
فصل پنجم: معایب مالیات بر ارزش افزوده
فصل ششم: آثار اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده
جمع بندی و نتیجه گیری
منابع
--------------------------------------------------------------------------------
مقدمه
دستگاه کنونی مالیات ، ضمن بازنگری کامل قوانین موجود مالیاتی ، در چارچوب برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، در راستای اصلاح مالیاتی ، اقدام به معرفی یک نوع مالیات بر مصرف تحت عنوان " مالیات بر ارزش افزوده " ا1ا کرده است . مالیات بر ارزش افزوده با انتقال پایه مالیاتی از درآمد به مصرف ، انگیزه های سرمایه گذاری را افزایش می دهد و منابع لازم را برای گسترش سرمایه گذاری ها از طریق افزایش امکانات پس انداز تامین و از جابه جایی سرمایه از بخشهای مولد به بخشهای خدماتی جلوگیری می کند . با اجرای این فرآیند مالیاتی ، اختلال در تصمیمات تولیدی و سرمایه گذاری به حداقل می رسد و درآمدهای مالیاتی به دلیل گسترده بودن پایه این نوع مالیات ، افزایش می یابد.
فصل اول: مفهوم مالیات بر ارزش افزوده
در طبقه بندی مالیاتها ، مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیر مستقیم بر مصرف و فروش داخلی کالاها و خدمات است ، این نوع مالیات ، چند مرحله ای و درهر یک از مراحل تولید و تکمیل تا مصرف نهایی ، بر حسب ارزش افزوده ایجاد می شود. به عبارت دیگر ، مالیات بر ارزش افزوده ، نوعی مالیات بر فروش چند مرحله ای است که خرید کالاها و خدمات واسطه ای را از پرداخت مالیات معاف می کند . ا2ا
ارزش افزوده یک بنگاه از تفاوت عایدات فروش کالا یا خدمات و کل هزینه هایی که صرف خرید کالاها و خدمات واسطه ای شده است ، ناشی می شود. در مقیاس اقتصاد ملی ، تولید ناخالص ملی در واقع حاصل جمع ارزش افزوده کلیه بنگاه هاست ، زیرا کل معاملات واسطه ای مساوی با ارزش فروش نهایی است. به همین دلیل ، فروش نهایی برابر با ارزش کل دستمزد ، نرخ بهره ، سود ، اجاره ، استهلاک و سایر پرداختها به عوامل تولید در سطح ملی و مساوی تولید ناخالص ملی است .
معادله زیر نشان می دهد که در مقیاس ملی ، ارزش افزوده روی دیگر سکه تولید ناخالص ملی است.
GNP ا3ا =پرداختی به عوامل تولید-فروش نهایی = (معاملات واسطه ای-کل معاملات) = ارزش افزوده . بر این اساس ، می توان گفت که مجموع ارزش افزوده تمام بنگاه های بازرگانی در هر مرحله از تولید ، نوع دیگری از تعریف تولید ناخالص ملی است . لذا مالیات بر ارزش افزوده ، برابر مالیات بر تولید ملی است . بر این اساس ، پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده برابر با کل درآمد حاصل از فروش منهای هزینه خرید عوامل تولید از سایر بنگاهها است که با خارج کردن خرید از سایر بنگاه های مالیات دهنده ، از مالیات گیری چندگانه اجتناب می شود . به عبارت دیگر ، مالیات بر کل فروش بنگاه اعمال و همزمان ، اعتبار مالیاتی برای خرید از سایر بنگاه ها به بنگاه جدید اعطا می شود . بدین معنا که مالیات پرداخت شده تولید کنندگان قبلی ، از مالیات بر فروش بنگاه کسر می گردد . بنابراین ، اعمال مالیات بر ارزش افزوده نیازمند فهرست کردن کل صورتحسابها در بنگاه است ، زیرا هر بنگاه برای دریافت اعتبار مالیاتی باید بتواند شرح مالیات پرداخت شده فروشنده قبلی را ارائه دهد . این نیاز ، خریدار را تشویق می کند که پرداخت مالیات توسط فروشنده قبلی را مورد توجه قرار دهد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بنام خدا
تحقیق:
مالیات ارزش افزوده
استاد:
جناب آقای قاسم زاده
تهیه کننده :
وحید داودوندی
پاییز 87مالیات ارزش افزوده
با توجه به جو و قوانین جهانی حالا نوبت ایران است که برای دست یابی به مزایای مالیات ارزش افزوده هر چه سریع تر این نظام مالیاتی را طراحی و اجراء نماید
تاریخچه
در سال های پس از جنگ دوم جهانی فردی آلمانی به نام قو ـ زیمنس جهت ایجاد درآمد برای دولت و نیز بازسازی کشور طرح مالیات ارزش افزوده را ارائه داد. اما این فرانسه بود که به عنوان اولین کشور، موفق گردید در 1954 این نظام مالیاتی را به صورت کامل به اجرا در آورد و تا مرحله ای خرده فروشی بسط دهد.
به موازات اجرای این طرح در فرانسه، دیگر کشورهای عضو جامعه ی اروپا از فوائد این نظام مالیاتی آگاهی یافتند تا بدانجا که یکی از شرط های پیوستن به بازار مشترک اروپا را داشتن نظام مالیات ارزش افزوده در کشور داوطلب عضویت دانستند. لذا این نظام مالیاتی، ریشه و خاستگاه اروپایی است. به هر جهت پیرو این فعل و انفعالات کشورهای متعدد اروپایی یکی پس از دیگری به راه اندازی این نظام مالیاتی پرداختند در دهه های 1960 و 1970 کشورهای زیادی از اروپا به این نظام مالیاتی روی آوردند. از آن جمله هستند؛ دانمارک 1967، آلمان غربی 1968، لوکزامبورگ 1970، بلژیک 1971، ایرلند 1972، ایتالیا 1973 و انگلستان 1973.
البته کشورهای دیگر قاره ها نیز این نظام مالیاتی را راه اندازی نموده اند.و از این میان برزیل، اروگوئه، مکزیک، آرژانتین، شیلی، ساحل عاج، آمریکا،، استرالیا، الجزایر، مغرب، و تونس را می توان نام برد.
ناگفته پیدا است که در این زمینه موفقیت کشورها با هم متفاوت است. و بعضاً در اجرای طرح مالیات ارزش افزوده حتی با شکست مواجه گردیده اند. سابقه ی مالیات ارزش افزوده در کشورهای آسیایی به حدود 30 سال قبل و به اقدامات مسولین کشور کره باز می گردد. در آسیا کره به عنوان پیشرو این نظام مالیاتی، در 1977 توانست این مالیات را راه اندازی نمایند. بعد از آن، کشورهایی هم چون اندونزی 1985، تایوان 1986، فیلیپین 1988، تایلند و فیجی به این نظام روی آوردند.
به هر جهت هم اینک بیش از 70 کشور جهان دارای نظام مالیات ارزش افزوده با کارایی های متفاوت هستند. به این تعداد و کیفیت اجرای آن نیز سال به سال افزوده می گردد. با توجه به جو و قوانین جهانی حالا نوبت کشورمان رسیده است تا برای دستیابی به مزایای مالیات ارزش افزوده، که متعاقباً پاره ای از آنها عرضه خواهد شد، این نظام مالیاتی را سریعاً طراحی و اجرا نماید.
نمایشگر 1 ـ مثالی از ارزش افزوده
الف ـ1: ارزش افزوده ی پنبه چینی
پرداخت ها
دریافت ها
شرح
مبلغ
شرح
مبلغ
مواد اولیه
دستمزد
اجاره
هزینه استهلاک
سود
صفر
4000
2000
1000
3000
فروش پنبه
10000
جمع
10000
جمع
10000
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حجاب، ارزش یا روش
کسانی کوشیدهاند از طریق فاصله انداختن میان ارزشها با روش تحقق عینی آنها، میان حجاب با عفاف، تفکیک نموده و حجاب را غیر ضروری میخوانند و حفظ عفت را بدون حجاب نیز ممکن میدانند. اینک ما این تلاش را ارزیابی میکنیم:
تحلیل واژه:
-1 معنای لغوی: عفاف با فتح حرف اول، از ریشه "عفت" است و راغب اصفهانی در مفردات(1) خود، عفت را معنی میکند:
«العفة حصول حالةٍ للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة».
(عفت، پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیلة آن از فزون خواهی شهوت جلوگیری شود).
طریحی نیز در مجمع البحرین(2) میآورد:
«عَفَّ عن الشیِء ای امتنع عنه فهو عفیفٌ».
(عفاف از چیزی ورزید یعنی از آن امتناع ورزید پس او عفیف است).
و ابن منظور در لسانالعرب(3) مینویسد:
«اللفة: الکف عما لا یحل و لایجمل».
(عفت: خویشتن داری از آنچه حلال و زیبا نیست).
شرتونی لبنانی نیز در اقرب الموارد(4) مینویسد:
«عَفٍّ الرجل: کَفَّ عما لا یحل و لا یجمل قولاً او فعلأ وامتنع». (عفاف ورزید یعنی در گفتار و کردار از آنچه حلال نیست دوری جست و خویشتنداری نمود).
پایه عفاف، خویشتنداری است و ردپایی از جنسیت یا اختصاص به جنس خاص (زن) در معنی لغوی عفاف، وجود ندارد.
-2 معنای عرفی: در ادب پارسی، "عفاف" از نظر معنا و گویش، تفاوت یافته است.
در لغتنامة دهخدا(5) چنین آمده است:
«عفاف: پارسایی و پرهیزگاری، نهفتگی، پاکدامنی، خویشتن داری».
دکتر معین در فرهنگ فارسی معین(6) آورده است:
«عفاف: پارسایی، پرهیزگاری، پاکدامنی، در تداول غالباً به کسر اول تلفظ میکنند.»
بنابراین در گویش فارسی، عفاف به کسر اول و به معنی "پاکدامنی" به کار میرود.
-3 معنای اصلاحی: در تفکر اسلامی، عفاف، واژهای با بار معنایی خاص برگرفته از آیات و روایات، و گونهای منش است همراه با کُنِش رفتاری و گفتاری.
عفاف در قرآن: در قرآن چهار بار از ریشة عفاف، استفاده شده است:
-1 سورة بقره - 273: «یحسبهم الجاهل اغنیاًء من التعفف»؛
(نا آگاه گمان میبرد که اینان توانگرند زیرا عفاف میورزند). در این آیه، کنش بزرگ منشانه، عفاف است، خویشتنداری، عزت نفس و امتناع از دست نیاز دراز کردن.
-2 سورة نسأ - 6: دربارة شناخت زمان رشد و بلوغ یتیمان، به سرپرستان سفارش میکند که از دست یازی به اموال یتیمان خودداری کنند و عفاف ورزند. این آیه نیز خویشتنداری را عفاف را خوانده است.
-3 سورة نور - 32: «ولیتعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی انعمهم الله من فضله»؛ (و کسانی که اسباب زناشویی نمییابند، پاکدامنی ورزند تا آنکه خداوند از بخشش خویش توانگرشان گرداند). در این آیه خویشتنداری (استعفاف) را به رام کردن قوة جنسی اطلاق فرموده است.
-4 سورة نور - 60: «و القواعد من النسأ اللا تی لا یرجون نکاحأ فلیس علیهن جناحُ ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینةٍ و ان یستعففنَ خیرٌ لهن والله سمیعٌ علیمٌ.»؛ (و زنان یائسهای که امید زناشویی ندارند، گناهی نیست که جامهها (چادرها)یشان را فروگذارند به شرط آنکه زینت نمایی نکنند و اگر پاکدامنی بورزند (و چادر را فرو نگذارند) بهتر است و خداوند، شنوای داناست(7)».
در زبان پارسی، از خویشتنداری در امور جنسی و شره نبودن، به پاکدامنی تعبیر میکنند که بخشی از گسترة معنایی "عفاف" است زیرا عفاف، مطلق خویشتنداری را گویند همانگونه که در آیات یاد شده، از خویشتنداری در امور اقتصادی و مالی نیز با کلمة استعفاف و تعفف، یاد شده است.
اینک آیا میتوان گفت: عفاف، صرفاً همان حالت درونی و نفسانی است و به بروز خارجی و اجتماعی آن حالت نفسانی، ربطی ندارد؟! از منظر قرآن، چنین نیست بلکه به دلیل اهمیت نحوة بروز عفاف، این واژه، به «ظهور خویشتنداری» نظر دارد. در آیة نخست، حالت رفتاری مسلمان فقیر را به نمایش میگذارد که چگونه خود را بینیاز جلوه میدادند، با رفتاری عفیفانه و بزرگ منشانه.
در آیة دوم، دست یازی به اموال یتیمان را غیر عفیفانه، معرفی میکند. در سومین آیه، خویشتنداری و مراقبت از فرو رفتن در شهوات جنسی را استعفاف میداند و آیة چهارم، زنان سالخورده را سفارش میکند که عفاف ورزند و چادر از سر فرو نگذارند، یعنی عفاف را برابر با «حجاب» گرفته است. بنابراین عفاف از منظر تفکر اسلامی، هم رویة درونی دارد که حالتی نفسانی جهت کنترل و جهتدهی به شهوت (کشش و اشتیاق) است و هم رویهای بیرونی که نشانههایش در رفتار و گفتار هویدا میشود تا حالت درون را به نمایش گذارد. در روایات اسلامی نیز "عفاف" به معنی "خویشتنداری" است که در کردار و گفتار آشکار باشد.
مرحوم شیخ عباس قمی در سفینه البحار(8)آورده است:
«و یطلق فی الاخبار غالباً علی عفة الفرج و البطن و کفها عن مشتهیاتهما المحرمه». (در روایات، عفاف، بیشتر به معنی خویشتنداری نسبت به شکم و شهوت به کار میرود، و بازداشتن ایندو از فزون خواهی حرام).
علی(ع) میفرمایند:
«العفاف زهادة»(9)؛ (عفاف زهد ورزی و خویشتنداری است).
و «العفة تضعف الشهوة»(10)؛ (خویشتنداری شهوت را ناتوان میسازد).
رابطة "عفت" با "شهوت": در روایات و آیات، میان «شهوتپرستی» و «عفت»، تقابل جدی برقرار شده و به دینداران، آموزش داده میشود که شهوتپرستان، عفیف نیستند ولی به نظر میرسد که معمولاً تنها بخشی از گسترة معنایی شهوتپرستی، مورد نظر برخی دینداران واقع شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مالیات بر ارزش افزوده، روشها و آثار
به اعتقاد آدام اسمیت نظریه پرداز مکتب کلاسیکها معقولترین انواع مالیات، مالیات بر ارزش افزوده می باشد که از بهره مالکان، سود و مزد فاش می شود. و بدین ترتیب اصل سهل الوصول بودن ، اصل عدالت، اصل شفافیت، اصل کارآیی، صرفه جویی و ... که از اصول یک سیستم مارآمد مالیاتی می باشد فراهم می آورد.
-مفهوم و روشهای اعمال مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده (VAT) یک نوع مالیات غیر مستقیم بر مصرف و فروش داخلی کالاها و خدمات است. این نوع مالیات، مالیات چند مرحله ای می باشد که در هر مرحله بر اساس ارزش افزوده ایجاد شده میزان مالیات محاسبه و اخذ می گردد.
روشهای مالیات بر ارزش افزوده عبارتند از:
الف)روش تجمعی
ب)روش تفریقی
در روش تجمعی از حاصل جمع عواید نهادهای تولید یعنی دستمزد، اجاره، سود بانکی، سود بنگاه و... محاسبه می شود در حالی که در روش تفریقی از رابطه زیر محاسبه می شود.
ارزش افزوده تفریقی=ارزش کل معاملات- ارزش معاملات واسطه ای
و روشهای دوگانه ذکر شده به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم اعمال می گردد و در شیوه مستقیم کل ارزش افزوده در هر مرحله محاسبه و مبنای مالیات قرار می گیرد و در روش غیر مستقیم اجزاء تولید کننده ارزش افزوده مبنا قرار می گیرد. که به این اساس چهار شیوه کلی اعمال مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد
1-روش تجمعی مستقیم. 2-روش تجمعی غیر مستقیم. 3-روش تفریقی مستقیم
4-روش تفریقی غیر مستقیم.
در وضعیت موجود در ایران نظام مالیاتی بصورت اعم و مالیانهای غیر مستقیم به صورت اخص از کارآیی لازم برخوردار نمی باشد و درصد بالایی از مالیاتهای غیر مستقیم اخذ شده از نفت و فرآورده های نفتی می باشد در صورتی که شرکت نفت دولتی بوده و قیمت گذاری محصولات آن توسط دولت صورت می گیرد از طرفی بخش های خدماتی مخصوصا تجارت که رشد چشم گیری داشته است از پرداخت مالیات خودداری و بخشهای صنعت با توجه به مولد بودن آن و عدم کارآیی لازم در رقابت در سطح جهانی مالیاتهای متعددی پرداخت می نماید. بنابراین جاشیه سود در فعالیتهای خدماتی بالاتر از بخشهای صنعت می باشد که این امر رشد نزولی سرمایهگذاری در این بخش را فراهم آورده است.
با این وصف به نظر می رسد که طراحی و اجرا یک نظام مالیاتی جامع نظیر مالیات بر ارزش افزوده می تواند مؤثر واقع شود و مزایایی داشته باشد که این مزایا بصورت خلاصه عبارتند از عدالت مالیاتی، رفع نارسائیها در سازمان مالیاتی، تشویق صادرات، تشویق سرمایه گذاری و ایجاد تعادل بخشی در تولید ناخالص داخلی.
قدر مسلم روش مالیات بر ارزش افزوده با توجه به جدید بودن و گسترده بودن پایههای مالیاتی نیاز به برنامه ریزی داشته و می بایستی از طریق آموزش کارکنان، بهره گیری از سیستم کامپیوتری و یکپارچه نمودن اطلاعات مالیاتی، طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی و اطلاع رسانی از پیش شرطهای موفقیت مالیات بر ارزش افزوده در کشور ما می باشد.
نقد مقاله:
از مشخصات عمده کشورهای در حال توسعه اقتصادی بیمار و عدم کارآیی نظام مالیاتی این کشورها می باشد و دولتها مالیات را صرفا منبعی درآمدی جهت تأمین هزینه ها تلقی می نمایند در حالی که در هر کشوری ترکیب و نرخ و شیوه وصول مالیاتها مهمترین ابزار سیاستهای مالی می باشد. یکی از عوامل مهم و غیر قایل انکار در ناکار آمدی نظام مالیاتی کشور ما ساختار و فعالیت شرکتهای دولتی می باشد که با برخورداری از امکانات و بودجه زیاد در بازارهای انحصاری و حجم عظیم فعالیت مالیات ناچیزی می پردازند لذا به نظر می رسد که اگر ساختار اقتصادی کشور نظیر فعالیتهای موجود شرکتهای دولتی، عدم گسترش خصوصی سازی به معنای واقعی و وجود بنیادها و سازمانهایی که از امکانات اقتصادی و دانشهای اقتصادی استفاده می نمایند و از پرداخت مالیات معاف می باشند... اصلاح نگردد روش مالیات بر ارزش افزوده نیز کارآیی لازم را نخواهد داشت.
برگرفته از فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی – الیاس نادران- پژوهشکده امور اقتصادی شماره اول- تابستان 1380
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی
1 - تاثیر بر توزیع درآمد:
بسیاری افراد تصور میکنند مالیات بر ارزش افزوده موجب دریافت سهم بیشتری از افراد کم درآمد نسبت به افراد پردرآمد میشود. اما برای تجزیه و تحلیل دقیق تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر توزیع درآمد، میبایست ببینیم این مالیات به چه صورتی اجرا میشود (یعنی نرخ آن برای کالاهای مختلف چند درصد است و چه کالاهایی از آن مستثنا هستند). به علاوه، باید دید نحوه استفاده از درآمدهای حاصله به چه صورت است؟ مثلا در بریتانیا مالیات بر ارزش افزوده بر اکثر کالاها 10درصد است و برای برخی کالاها نرخ صفر دارد (کالاهایی که نرخ مالیات بر ارزش افزوده صفر دارند مشتمل بر مواد غذایی، اجاره مسکن، سوخت، انرژی و حملونقل مسافر است). نرخ مالیات بر ارزش افزوده برای برخی کالاهای لوکس 25درصد و برای برخی کالاها
که در سطح بینالمللی فروش بیشتری دارد کمتر از 10درصد میباشد. تاثیر این مالیاتبندی بر توزیع درآمد بستگی به این دارد که قیمت کالاها و خدمات چگونه نسبت به حذف یک مالیات و وضع مالیات بر روی کالای دیگر واکنش نشان میدهند. غالبا نمیتوان تضمین کرد که قیمتها با تغییر مالیات به همان نسبت تغییر کنند. نحوه استفاده از درآمد توسط دولت (به عنوان مثال اینکه آیا از درآمدها برای کاهش یا حذف مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی، یا افزایش مخارج دولت استفاده میشود) میتواند برای درک توزیع درآمد واقعی پس از تغییر مالیات به ما کمک کند. بهعلاوه شرایط پولی کشور، رفتار قیمتها را تحتتاثیر قرار میدهد که به نوبه خود، بر توزیع درآمد واقعی تاثیرگذار است.
2 - تاثیر بر رشد اقتصادی:
سیستم مالیاتی باید به گونهای باشد که پتانسیل اقتصاد برای دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر را تشویق کند یا حداقل آن را تضعیف ننماید. حال باید دید پیامدهای مالیات بر ارزش افزوده بر رشد اقتصادی چیست؟ برای پاسخ به این سوال باید بررسی شود که آیا افراد نسبت به اجرای مالیات بر ارزش افزوده با (1) کاهش مصرف، (2) کاهش سرمایهگذاری یا (3) افزایش عرضه منابع مولد به بازار واکنش نشان میدهند. عکسالعمل سوم به معنی رشد اقتصادی است. اما برای تداوم آن میبایست بین افزایش تقاضا و افزایش عرضه کالاها مطابقت وجود داشته باشد. کاهش در تقاضا که منجر به انباشت کالاها در انبار میشود، به کاهش تولید یا قیمت میانجامد. عکسالعملهای احتمالی (1)، (2) و (3) بستگی به این دارد که مالیات بر ارزش افزوده، نحوه استفاده از وجوه و شرایط پولی کشور، چگونه هزینه مصرف فعلی را نسبت به هزینه مصرف آینده و شرایطی را که منتج به آن میشود که صاحبان منابع، منابع خود را نگهدارند یا به بازار عرضهکننده تحتتاثیر قرار میدهند. کاهش در هزینه مصرف آینده (نسبت به مصرف فعلی) در بسیاری شرایط منجر به رشد تولید در اقتصاد میشود.
3 - تاثیر بر تراز پرداختها:
مالیات بر ارزش افزوده، نسبت به سایر مالیاتها، برای تراز پرداختهای کشورهای عضو WTO از مزیت بیشتری برخوردار است. مقررات گات (توافق عمومی تعرفهها و تجارت) این مزیت را ایجاد میکند. گات اجازه کاهش در مالیاتهای غیرمستقیم، نظیر مالیات بر ارزش افزوده یا مالیات بر فروش را برای صادرات میدهد تا به این وسیله قیمت کالا در مقصد صادرات، مشمول مالیات نباشد. اما این اجازه را نمیدهد که مالیاتهای مستقیم نظیر مالیات بر درآمد، از قیمت کالا کاسته شود. بهعلاوه، گات اجازه وضع مالیات بر واردات معادل مالیات غیرمستقیم کشور واردکننده را میدهد. اگر مالیاتهای مستقیم اثر مثبتی بر قیمت کالاها و خدمات داشته باشند، که با حذف مالیات این قیمت کاهش مییابد، استفاده از مالیات غیرمستقیم به جای مالیات مستقیم، میتواند در افزایش صادرات و کاهش واردات یک کشور موثر باشد (با فرض ثبات سایر عوامل موثر در تجارت خارجی). این به دلیل آن است که در چارچوب مالیات بر ارزش افزوده، نسبت به وضعیتی که مالیات مستقیم برقرار باشد، قیمت برای خارجیان جذاب تر خواهد بود.
تاثیر طرح مالیات بر ارزش افزوده در صنعت خودرو