لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
ازدواج
" وَ مِن آیاتِه اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِـتـَسکنوا اِلیَها و جَعـَل بَـینَـکـُم مَودَّة وَ رَحمَـةً اِن فِی ذلِکَ لِآیات لِقومٍ یـَتـَفـَکَّرونَ"
" یکی از آیات و نشانه های لطف الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و میان شما انس و دوستی و رحمت برقرار نمود که این نیز برای مردمان متفکر و آگاه از نشانه ها ی علم و حکمت آشکاراست ". ( سوره روم 21 )
ازدواج و تشکیل خانواده سنگ بنای هرجامعه ی بزرگ انسانی است که در انجام وظایف فردی و روابط اجتماعی آنها نقش اساسی و بنیادین دارد و یکی از مهم ترین و زیباترین سنن اجتماعی انسان ها در طول تاریخ است که ریشه در فطرت و آفرینش ویژه ی آدمی دارد و تأمین کننده و تعدیل کننده ی بسیاری از نیازهای روانی ، عاطفی ، اجتماعی ، اخلاقی ، اعتقادی و حتی اقتصادی انسان می باشد که در اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
اما باید اذعان نمود ازدواج این امر الهی ، اجتماعی و پدیده ی جهانی که همه ی جوامع سالم بشری و ادیان آسمانی بر آن تأکید داشته و خود نیز، موضوعی ساده و مقدس است ، در عین حال یک پدیده ی فرهنگی هست که نزد هر ملتی رنگ خاصی به خود گرفته است . در کشور ما با وجود عقاید، الگوها و سنت های اصیل و ساده ی اسلامی برای ازدواج ، متأسفانه در حال حاضر این ارزش متعالی و مقدس در چنگال آداب و رسوم غلط و ضد ارزش ها گرفتار شده است و در طول زمان دستورات ساده ی اسلام و سنن حسنه ی پیامبر گرامی و ائمه اطهار از روی عدم آگاهی ، مطابق تمایلات و سلیقه افراد مختلف جهت داده و چیزی به آن اضافه شده است . بدان گونه که امروز ازدواج جوانان در میهن اسلامی ما بیش از آن که بُعد مادی و اقتصادی داشته باشد ، ریشه در ابعاد فرهنگی و فکری دارد که تار و پود آن به صورت دامی از ملا ک ها و آداب و رسوم غلط ، تشریفات و توقعات بیجا و بعضاً خرافی است که غالباً محصول چشم و هم چشمی و رقابت های مخرب ، تقلیدهای کورکورانه ، مسخ هویت و کرامت انسانی است.
برخی از مهم ترین و عمومی ترین آداب و رسوم وسنت های ازدواج بین خانواده های ایرانی:
1) ازدواج تحمیلی
با این که خوشبختانه با افزایش دانش و بینش جوانان و خانواده ها ، از شدت این مسئله که برخلاف اصول اخلاقی و اجتماعی و احکام اسلامی است ، کاسته شده ، اما هنوز هم در برخی مناطق ، پدر و مادر و نزدیکان داماد ، هر دختری را که پسندیدند و پیشنهاد نمودند بدون نظر خواهی معقول از پسر، او را مجبور به ازدواج با آن شخص می کنند و بعضی پسرها هم بدون توجه به مشکلات بعدی به راحتی می گویند هر که را شما بخواهید و هرچه شما بگویید! در این خانواده ها عموماً وضع دختران و مجبور کردن آنها به ازدواج های تحمیلی ، بسیار وخیم تر است.
2) شیربها
در بعضی شهرها و روستاها رسم غلط بر آن است که قبل از عروسی برای تهیه مقداری از جهیزیه ، از داماد مبلغی پول نقد به عنوان شیربها می گیرند که خود مانع و مشکل بزرگی برای خانواده هاست و یکی از آسیب های کوچک آن این است که خانواده ی داماد درمقابل ، عموماً انتظار دارند که جهیزیه مفصلی باز گردانده شود. کاش این افراد لحظه ای می اندیشیدند که شیر مادر چیزی نیست که قابل خرید و فروش باشد.
3) مهریه
مهریه یک سنت حسنه ی اسلامی است که از زمان پیامبر اکرم ( صلی الله علیه واله وسلم ) وجود داشته و تعیین آن مورد تأکید است . با این که عده ای می گویند مهریه را چه کسی داد و چه کسی گرفت ، پرداخت آن عندالمطالبه بر ذمه ی داماد است ؛ یعنی هرگاه زن طلب مهریه کرد شوهر باید آن را پرداخت کند . در قدیم مهریه عموماً ساده و براساس دستورات اسلامی ، به روال مِهرالسُنه ی حضرت فاطمه زهرا ( س)بوده است، اما متأسفانه امروزه بسیاری از مردم ، این سنت پسندیده را مطابق با تمایلات خود جهت داده اند و مهریه را به عنوان ارزش یک دختر تلقی می کنند و به اشتباه مهریه سنگین را پشتوانه ای محکم و تداوم بخش در زندگی زناشویی می پندارند. چرا باید بعضی دختران به بالا بودن نامعقول مهریه خود افتخارنمایند؟ مگر الگوی زنان ما فاطمه زهرا (س) نیست ؟ و مگر الگوی ازدواجی که خدا و رسول خدا و ائمه اطهارمی پسندند وعقل بر آن صحه می گذارد و رضایت خلق خدا را فراهم می سازد، ازدواج بزرگ مرد تاریخ اسلام حضرت علی ( ع ) با فاطمه زهرا (س) نیست که با نهایت تأسف برخی ازدواج ها با تمام محسنات داماد ، به علت عدم توافق بر سر مهریه و مبلغ آن ، صورت نمی گیرد.
این دسته از والدین را باید آگاه کرد که دختر، و زندگی او کالای مورد معامله نیست تا بر سر مبلغ مهریه اش بحث کنند و باید بدانند که طلب کردن مهریه ی سنگین، نشانه عدم اعتماد و اطمینان کمتر است و بهانه ای برای ایجاد انتظار نامعقول و جهیزیه ی خارج از توان ، که همه ی اینها از آفت های ازدواج و آسیب های فرهنگی و اجتماعی آن محسوب می شوند.
4) جهیزیه
باید سبک ، ساده و در حد ضروریات اولیه ی شروع زندگی جدید باشد همان گونه که جهیزیه حضرت فاطمه زهرا(س) به روایتی هفده قلم بوده است که در آن زمان به 63 درهم خریداری شده است و این هم از سنت های حسنه ی اسلامی است که به تدریج از هدف اصلی دورشده و متأسفانه در زمان ما یکی از مشکلات ازدواج شده است ، بدانگونه که برخی خانواده ها به جهیزیه عروسشان با وسواس توجه می کنند و اگر آن را نپسندیدند مایه ی سرشکستگی خود و خانواده خود تصور می کنند و ارزش عروس خود را با وجود فضائل اخلا قی فراوان به جهیزیه اش می شناسند! و توقع دارند که به اصطلاح از شیر مرغ تا جان آدمیزاد همراه خود بیاورد ! تا جایی که دیده شده است پدری یکی از کلیه های خود را برای تهیه جهیزیه دختر خود فروخته است و یا دختری به علت فقر و عدم توانایی تهیه ی جهیزیه ، از ازدواج صرف نظر کرده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
نگاهی به اهداف و آثار ازدواج در قرآن
حکمت ها و آثار مهمی بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی موارد، هر چند زن و مرد با یکدیگر زندگی می کنند، اهدافی که باید در زندگی آنان حاکم باشد، از میان می رود و دو طرف بدون آن که بهره ای از زندگی مشترک ببرند، با یکدیگر زندگی می کنند برخی گفته اند: هر جا نشانه های الفت و حکمت های زوجیت چه در دنیا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیت را به کار برده است .
/
اهداف و آثار ازدواج
حکمت ها و آثار مهمی بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی موارد، هر چند زن و مرد با یکدیگر زندگی می کنند، اهدافی که باید در زندگی آنان حاکم باشد، از میان می رود و دو طرف بدون آن که بهره ای از زندگی مشترک ببرند، با یکدیگر زندگی می کنند برخی گفته اند: هر جا نشانه های الفت و حکمت های زوجیت چه در دنیا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیت را به کار برده است . (روم/ ۲۱ فرقان/۷۴ زخرف/۷۰ بقره/۲۵ یس/۵۶)
و هرگاه جای این نشانه ها و حکمت ها را بغض و خیانت یا تفاوت عقیده زن و مرد با یکدیگر پر می کند، قرآن از کلمه «امرأه» استفاده کرده است (یوسف/۳۰ تحریم/۱۰و )۱۱
همچنین آن جا که حکمت زوجیت (بقای نسل انسان) از میان برداشته می شود، باز قرآن واژه «امرأه» را به کار برده است (ذاریات/۲۵ مریم /۴ و ۵ آل عمران/۴۰)
بدین سبب دوباره وقتی این حکمت سر برمی آورد و ثمره زوجیت به بار می نشیند، باز
قرآن تعبیر را عوض کرده کلمه «زوج» را به کار می برد. در آیه ۴۰ آل عمران، زکریا به خدا خطاب می کند که همسرم نازا است: «و امرأتی عاقر»؛ ولی وقتی دعای او اجابت می شود، قرآن می فرماید: «و اصلحنا له زوجه»
۱) حفظ انساب :
ازدواج و رعایت مقررات آن، نسب را حفظ می کند. در اسلام، حفظ نسب، پایه احکام و حقوق فراوانی است. بعضی از احکام فقهی، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر یا بر شناخت نسبت های فامیلی دیگر، مبتنی است. تبعیت فرزند از پدر و مادر در کفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگی و حریت، ربابین پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب قضای نمازهای میت بر پسر بزرگتر، مسائل ارث، ولایت پدر و جد، حقوق طرفینی مانند حق حضانت و نفقات، عقوق والدین و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقی مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقیقه فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر حفظ انساب متوقف است. و از این جا به اهمیت ازدواج و مراعات حدود آن نیز پی می بریم. حفظ نسب، حکمت عده زن بین دو ازدواج شمرده شده است. انتظار زن برای ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهار ماه و ده روز (بقره/ ۲۳۴)، عده زن به مدت سه دوره پاکی پس از طلاق (بقره/ ۲۲۸) و انتظار زن باردار برای ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل (طلاق/۴) همه این مقررات گویای اهمیت حفظ نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار (نساء/ ۲۴)، و حرمت زنا (اسراء/۳۲) نیز برپایه حکمت حفظ نسب قرار داده شده است .
۲) برخورداری از سکون و آرامش :
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیت تر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک می کند: «و من ایاته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجا لتسکنوا الیها...»، «...و جعل منها زوجها لیسکن الیها...»
برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه ۱۸۷ بقره، سکون و آرامش دانسته اند؛ همان
گونه که خدا شب را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: «و جعلنا الیل لباس لکم و انتم لباس لهن» نیز به سکون و آرامشی که با همسر حاصل می شود، اشاره خواهد داشت .
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده می شود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل می رسد
۳)حفظ نوع بشر :
طبق بیان قرآن، ازدواج وسیله ای برای تولید و بقای نسل در انسان و حیوان است: «... جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجا یذروکم فیه ...»
گرچه جمله «یذروکم فیه» تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و چهارپایان و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری می فرماید: پروردگار، شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را نیز از او خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را پراکنده ساخت: «... و بث منهما رجالاً کثیرا و نساء...».
در آیه ۷۲ نحل می فرماید: از همسرانتان برای شما فرزندان و نوه ها قرار داد «... و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده». قرآن، بقای نسل انسان و اجتماع مدنی را به ازدواج منوط می داند و روی آوردن به زنا و لواط را نابود کننده راه بقای نسل می شمارد: «و لا تقربوا الزنی انه کان فاحشه و ساء سبیلا»، «ائنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل»؛ زیرا با رواج راه های نامشروع، رغبت به نکاح کم می شود؛ جاذبه اش از بین رفته، فقط بار تامین مسکن و نفقه و به دنیا آوردن اولاد و تربیت آنان، باقی می ماند. در نتیجه، آسان ترین راه های اشباع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(ص)
خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزى بن قصى بن کلاببود که نسب وى با رسول خدا«ص»در قصى بن کلاب متحدمىشود، مادرش: فاطمه دختر زائدة بن اصم از بنى معیص ابن عامر بن بؤى بود. عموما نوشتهاند که وى قبل از ازدواجبا رسول خدا«ص»دو شوهر کرده بود:
اول-ابى هاله هند بن زراره تمیمى-که خدیجه از او پسرىپیدا کرد و نامش را همانند نام خودش«هند»گذارد،و از این«هند»روایاتى نیز در کتابهاى حدیثى نقل شده،مانند روایاتمعروفى که درباره اوصاف رسول خدا«ص»و شمائل آنحضرتاز وى نقل شده و اهل حدیث آنها را در کتابهاى خود نقل کردهاندنظیر روایت صدوق«ره»در عیون الاخبار و معانى الاخبار و روایتمکارم الاخلاق،و غیره و حضرت مجتبى«ع»به این عنوان از وىحدیث نقل فرموده و مىفرماید: «حدثنى خالى»... (1) و گویند او مردى فصیح و سخنور بوده و بعثترسول خدا«ص»و اسلام را درک کرده و جزء مهاجران در جنگبدر و احد نیز شرکت داشته،و او کسى است که مىگفت:
«انا اکرم الناس ابا و اما و اخا و اختا،ابى رسول الله صلى اللهعلیه و آله و اخى القاسم،و اختى فاطمه،و امى خدیجه...» (2) و گویند:وى در جنگ جمل در رکاب امیر مؤمنان بشهادترسید.
و نیز گویند:او فرزندى نیز داشته که نام او نیز هند بودهو گفتهاند او نیز در لشکریان مصعب بن زبیر بود و در جنگ اوبا مختار به قتل رسید...که او را هند بن هند مىگفتهاند،ولىبر طبق نقل قتاده نام خود ابى هاله«هند»بوده و هند بن هند همانفرزند خدیجه بوده نه فرزند فرزند او. (3)
و برخى گفتهاند:خدیجه از ابى هاله پسر دیگرى هم داشتهبنام هاله که بهمین جهت او را ابى هاله گفتهاند،ولى برخىدیگر هاله را فرزند خواهر خدیجه دانسته و چنین فرزندى براىخدیجه ذکر نکردهاند.
دوم-شوهر دوم خدیجه عتیق بن عائد مخزومى است که پس از مرگ ابو هاله بهمسرى وى درآمد و در برخى از تواریخ دخترىبنام«هند»نیز از عتیق بن عائد براى خدیجه ذکر کردهاند،و گفتهاند:وى مادر محمد بن صیفى مخزومى است که ازرسول خدا«ص»حدیث نقل کرده و به فرزندان او«بنى طاهره»مىگفتند. (4)
خدیجه پس از اینکه شوهر دوم خود را نیز از دست داد بخاطرثروت بسیار (5) و کمالات دیگرى که داشتخواستگاران زیادىپیدا کرد چنانچه در برخى از روایات آمده که عقبة بن ابى معیطو صلتبن ابى اهاب و ابو جهل و ابو سفیان از او خواستگارى کردهو او همه را رد کرد (6) ولى از آنجا که خداى تعالى افتخار همسرىرسول خدا«ص»و خدمات بعدى او را به اسلام و رهبر گرانقدر آن براى وى مقدر کرده بود بهمسرى آنحضرت درآمد.
پىنوشتها:
1-بحار الانوار ج 16 ص 148-155.و سیره ابن هشام(پاورقى)جلد 1 ص 118
2-بحار الانوار ج 16 ص 148-155.و سیره ابن هشام(پاورقى)جلد 1صفحه 187.
3-بحار الانوار ج 16 ص 10.
4-این را هم بد نیستبدانید که در این ترتیب دو شوهر که ذکر شد نیز اختلاف استو آنچه نقل شد طبق گفته مشهور است،ولى برخى گفتهاند نخستبه ازدواج عتیقبن عائد مخزومى درآمد و پس از او همسر ابى هاله هند بن زراره گردید، چنانچهدر کتاب فقه السیره(ص 69)و کشف الغمه اربلى(بحار الانوار ج 16 ص 10)نقلشده است.
5چنانچه از روایات و تواریخ بدست مىآید خدیجه این ثروت بسیار را از ارث پدرو دو شوهر و تجارتهاى بسیارى که براى او مىکردند بدست آورده بود،و در مقدار آنرقمهاى مبالغهآمیزى در تواریخ دیده مىشود که سند متقن و صحیحى براى آن رقمهادر دست نیست مانند هشتاد هزار شتر و امثال آن...و الله اعلم.
6-بحار الانوار ج 16 ص 22.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 13
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
دو راه حل گریز خانواده ایرانی از چالش ازدواج سالم یا طلاق راحت
دو راه حل گریز خانواده ایرانی از چالش ازدواج سالم یا طلاق راحت
این سال ها، با تحولات متعددی که در اجتماع رخ داده، خانواده هم دستخوش تغییراتی شده است; مثل پایین آمدن آمار ازدواج یا بالا رفتن نرخ طلاق، تغییر جایگاه زن در جامعه و خانواده و مطالبات جدیدی که نشان از تغییر شکل و کارکرد خانواده ایرانی دارد. درباره وضعیت خانواده در ایران با علی احمدی، جامعه شناس، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و عضو گروه مطالعات خانواده انجمن جامعه شناسی ایران گفت و گویی کرده ایم که می خوانید. مؤلفه های خانواده ایرانی چیست؟ خانواده در همه جای دنیا می تواند هم به عنوان یک نهاد دیده شود و هم یک سازمان اجتماعی. خانواده در ایران نیز مثل هر جای دیگری است. اگر خانواده را به عنوان یک نهاد در نظر بگیریم یک سری اجزای ساختی دارد. مثل نقش ها، قواعد، هنجارها و تجهیزاتی که باید در کنار ساختار خانواده باشد. مثل مسکن، شیوه استقرار و معیشت اما خانواده را به عنوان سازمان باید کمی جزیی تر دید. بررسی نقش ها و پایگاه ها، روابط بیرونی و درونی و کنش های متقابل، ظرف زمان و مکان با توجه به وضعیت و هویت خانواده ایرانی این عوامل مشخص می شود. مثلاچگونگی توزیع نقش ها، همین طور که خانواده آمریکایی را می توان به این صورت توصیف کرد. با توجه به توزیع پایگاه ها و هنجارها و مناسبات بین افراد و توجه به سلسله مراتب قدرت، شکل هرم قدرت یا افقی یا عمودی بودن قدرت می توان تصویری از خانواده ایرانی ارایه داد و آن را به انواع متفاوتی تقسیم کرد;مثل خانواده زن و شوهری نوع اول یا خانواده پدری توسعه یافته. هر خانواده ای در طول زمان هویت اش تغییر می کند و ساختارش متحول می شود. آیا کارکرد خانواده هم در طول زمان تغییر می یابد؟ بله، کارکرد خانواده هم تغییر می کند. در سال های اولیه زندگی کارکردهای خاصی وجود دارد که در مراحل بعدی زندگی اهمیت کمتری پیدا می کند و به جای آن کارکردهای دیگری اهمیت می یابد. خانواده در مراحل اول و آخر بیشتر به هم شبیه است، یعنی وقتی بچه ها نیستند از نظر ساختار خیلی شبیه می شوند. از نظر شبکه روابط چطور این خانواده ها شبیه به هم هستند؟ شبکه روابط خانواده ها هم در طول زمان تغییر می کند و شبکه ارتباطات گسترده تر شده و در طول زمان هویت متفاوتی می یابند. در جامعه در حال گذار ایران، شکل خانواده تغییر کرده، آیا این تغییر شکل را باور دارید؟ بله، در دو سه دهه اخیر، تغییرات بسیار بزرگی در حوزه خانواده رخ داده است که از نظر تعداد اعضای خانواده و شکل فیزیکی خانواده محدودیت اسلاف و اخلاف را داریم. یعنی هم رابطه با شبکه خویشاوندی کمتر شده و هم تعداد اعضای خانواده به شدت کاهش پیدا کرده است.تعداد فرزندان هم کم شده و بعد خانوار هم تغییر یافته است. خود این تغییر، آثار متفاوتی دارد. تغییرات دیگری نیز رخ داده، مثلازنان موقعیت متفاوتی نسبت به گذشته پیدا کرده اند، جایگاهشان نسبت به گذشته، بهتر شده و این هم ناشی از آگاهی هایی است که از طریق رسانه ها کسب شده است. منزلت زنان به دلیل تحصیلات و شغل بالا رفته و شدت تسلط فرهنگ و سنت های پیشین نیز تغییر یافته و به خانواده های نومکان اجازه داده که اراده بیشتری داشته باشند. مثلاخانواده تازه در کنار خانواده پدری تشکیل می شد و تسلطی که اعضای خانواده پدری روی خانواده داشتند، بارز بود. اما خانواده نوین این اجازه را یافته تا زن در خانواده موقعیتی متفاوت داشته باشد. به هر حال، از نظر استقلال، تغییراتی اتفاق افتاده، فاصله خانواده نو مکان با خانواده پدر و مادری زیاد شده و در هنجارهای ازدواج هم تغییراتی رخ داده است. مثلادخالت والدین در ازدواج کاهش یافته و به نوعی در روابط بین زوجین تفاوتی به وجود آمده است. در ضمن در این سال های گذار، بحث عاطفی تر شدن نهاد خانواده مطرح شده است. منظورتان ازدواج مبتنی بر عشق است؟ بله. جامعه به این سمت حرکت کرده که ازدواج تنها بر مصلحت خانواده ها و آینده دو نفر نباشد بلکه بیشتر بر اساس تمایل و احساسی که زوجین نسبت به هم دارند شکل بگیرد. این نوع ازدواج به نوعی ازدواج آمریکایی است. آیا ازدواج مبتنی بر عشق حاصل نوعی اشاعه فرهنگی است؟ نمی توان ازدواج مبتنی بر عشق را مشخصه خانواده آمریکایی دانست. این مشخصه خانواده جدید است. خانواده به تدریج کارکردهای خود را از دست داده اما هنوز دو کارکرد مهم را حفظ کرده است. یکی کارکرد عاطفی و مناسبات عاطفی بین افراد و دوم نقش خانواده به عنوان مامنی که از فشارهای بیرونی بر فرد بکاهد است. زوجین در شرایط جدید باید آن چنان باشند که بتوانند این دو کارکرد را بیشتر برای هم فراهم کنند. این مسایل شکل ازدواج را نیز تغییر داده است. زوجین در ازدواج مبتنی بر عشق، دیگر نمی توانند اختلافات خود را به گردن کسی بیندازند و سعی می کنند خودشان مناسبات خود را تنظیم کنند و به تفاهم برسند. خانواده، امروز، با مشکلاتی مواجه است که خانواده در شکل قدیم خود نمی توانست پاسخگوی آن باشد. خانواده جدید بر پایه سنت ها قابل اداره نیست. زمانی براساس سنت ها، همه امور زیر نظر خانواده تنظیم می شد. اما الان شرایط به گونه ای است که برای همه مسایل زوجین باید تفکر کنند، تصمیم بگیرند و هر دو دخالت داشته باشند. در اصل شما با رویکردی کارکردی به مساله تغییر خانواده نگاه می کنید اما سؤال من بیشتر معطوف به اشاعه فرهنگی و ورود عناصر هالیوودی به زندگی زوج هاست؟ شاید جسته گریخته چنین اتفاقی افتاده باشد و چنین تاثیراتی در بعضی طبقات اجتماعی رخ داده باشد. اما خانواده نهاد سختی است و کمتر از دیگر نهادها دچار تغییرات ناگهانی می شود و مقاومت می کند چون هنوز هم در جامعه ما خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی است که مردم بیشترین تعهد را نسبت به آن دارند. ایرانی ها این قدر که به خانواده متعهدند به نهاد دیگری تعهد ندارند. خانواده مکانیزم های پیچیده ای دارد که به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(ص)
خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزى بن قصى بن کلاببود که نسب وى با رسول خدا«ص»در قصى بن کلاب متحدمىشود، مادرش: فاطمه دختر زائدة بن اصم از بنى معیص ابن عامر بن بؤى بود. عموما نوشتهاند که وى قبل از ازدواجبا رسول خدا«ص»دو شوهر کرده بود:
اول-ابى هاله هند بن زراره تمیمى-که خدیجه از او پسرىپیدا کرد و نامش را همانند نام خودش«هند»گذارد،و از این«هند»روایاتى نیز در کتابهاى حدیثى نقل شده،مانند روایاتمعروفى که درباره اوصاف رسول خدا«ص»و شمائل آنحضرتاز وى نقل شده و اهل حدیث آنها را در کتابهاى خود نقل کردهاندنظیر روایت صدوق«ره»در عیون الاخبار و معانى الاخبار و روایتمکارم الاخلاق،و غیره و حضرت مجتبى«ع»به این عنوان از وىحدیث نقل فرموده و مىفرماید: «حدثنى خالى»... (1) و گویند او مردى فصیح و سخنور بوده و بعثترسول خدا«ص»و اسلام را درک کرده و جزء مهاجران در جنگبدر و احد نیز شرکت داشته،و او کسى است که مىگفت:
«انا اکرم الناس ابا و اما و اخا و اختا،ابى رسول الله صلى اللهعلیه و آله و اخى القاسم،و اختى فاطمه،و امى خدیجه...» (2) و گویند:وى در جنگ جمل در رکاب امیر مؤمنان بشهادترسید.
و نیز گویند:او فرزندى نیز داشته که نام او نیز هند بودهو گفتهاند او نیز در لشکریان مصعب بن زبیر بود و در جنگ اوبا مختار به قتل رسید...که او را هند بن هند مىگفتهاند،ولىبر طبق نقل قتاده نام خود ابى هاله«هند»بوده و هند بن هند همانفرزند خدیجه بوده نه فرزند فرزند او. (3)
و برخى گفتهاند:خدیجه از ابى هاله پسر دیگرى هم داشتهبنام هاله که بهمین جهت او را ابى هاله گفتهاند،ولى برخىدیگر هاله را فرزند خواهر خدیجه دانسته و چنین فرزندى براىخدیجه ذکر نکردهاند.
دوم-شوهر دوم خدیجه عتیق بن عائد مخزومى است که پس از مرگ ابو هاله بهمسرى وى درآمد و در برخى از تواریخ دخترىبنام«هند»نیز از عتیق بن عائد براى خدیجه ذکر کردهاند،و گفتهاند:وى مادر محمد بن صیفى مخزومى است که ازرسول خدا«ص»حدیث نقل کرده و به فرزندان او«بنى طاهره»مىگفتند. (4)
خدیجه پس از اینکه شوهر دوم خود را نیز از دست داد بخاطرثروت بسیار (5) و کمالات دیگرى که داشتخواستگاران زیادىپیدا کرد چنانچه در برخى از روایات آمده که عقبة بن ابى معیطو صلتبن ابى اهاب و ابو جهل و ابو سفیان از او خواستگارى کردهو او همه را رد کرد (6) ولى از آنجا که خداى تعالى افتخار همسرىرسول خدا«ص»و خدمات بعدى او را به اسلام و رهبر گرانقدر آن براى وى مقدر کرده بود بهمسرى آنحضرت درآمد.
پىنوشتها:
1-بحار الانوار ج 16 ص 148-155.و سیره ابن هشام(پاورقى)جلد 1 ص 118
2-بحار الانوار ج 16 ص 148-155.و سیره ابن هشام(پاورقى)جلد 1صفحه 187.
3-بحار الانوار ج 16 ص 10.
4-این را هم بد نیستبدانید که در این ترتیب دو شوهر که ذکر شد نیز اختلاف استو آنچه نقل شد طبق گفته مشهور است،ولى برخى گفتهاند نخستبه ازدواج عتیقبن عائد مخزومى درآمد و پس از او همسر ابى هاله هند بن زراره گردید، چنانچهدر کتاب فقه السیره(ص 69)و کشف الغمه اربلى(بحار الانوار ج 16 ص 10)نقلشده است.
5چنانچه از روایات و تواریخ بدست مىآید خدیجه این ثروت بسیار را از ارث پدرو دو شوهر و تجارتهاى بسیارى که براى او مىکردند بدست آورده بود،و در مقدار آنرقمهاى مبالغهآمیزى در تواریخ دیده مىشود که سند متقن و صحیحى براى آن رقمهادر دست نیست مانند هشتاد هزار شتر و امثال آن...و الله اعلم.
6-بحار الانوار ج 16 ص 22.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 13