واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

عوامل ازدواج موفق 16ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

عوامل ازدواج موفق

ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. در ازدواج، سازش دایمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر در برخی زمینه ها توافق داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.

مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:

رشد عاطفی و فکری

درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی که رشد عاطفی، فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است که زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفکر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند کرد. البته ممکن است در ازدواجی که زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نکند ولی اکثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فکری عاطفی رابطه دارد چون فردی که از نظر اجتماعی رشد کرده طرز سازش و همکاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درک می کند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می کند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود که همسران معایب یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را به رخ هم نکشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واکنش مناسب نشان دهند.

تشابه علائق و طرز تفکر

باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافقهای زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محکم تر کرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یک اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل کتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه کار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است که باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود که همیشه انتظار نمی رود که زن و شوهر در همه موارد با یکدیگر توافق کامل داشته باشند ولی برای این که خانواده سعادتمند و مستحکم شود توافق کلی در بیشتر قسمتهای زندگی لازم و ضروری است.

عقاید مذهبی

امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد که روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف که در مذاهب وجود دارد تربیت کودکان بر حسب عقاید موضوعی است که اکثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این که کودکشان کدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اکثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یکی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اکثراً باعث مراجعه به کلینیک اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشکلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.

تشابه تحصیلی و طبقاتی

چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد.

دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج کند که از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندکی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت کردن اشکال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افکند. زن از رفتار و گفتار و کردار همسر خود احساس خشم و نفرت می کند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی که در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممکن است شوهر از تذکر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد.امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب کرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امکان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.

تشابه علاقه به زندگی زن و شوهر بایستی به زندگی و به ویژه ادامه زندگی زناشویی خود علاقه مند باشند. لازم است در جهان بینی طرفین، تمایل به بقا و لذت بردن از زندگی



خرید و دانلود  عوامل ازدواج موفق 16ص


تحقیق درباره فرق میان ازدواج دائم و موقت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 66

 

فرق میان ازدواج دائم و موقت:

-مـن بـرخـلاف بـسـیـارى از افـراد، از تـشـکـیـکـات و ایـجـاد شـبـهـه هـایـى کـه در مـسایل اسلامى مى شود ـ با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم ـ به هیچ وجه ناراحت نـمـى شـوم . بـلکه در ته دلم خوشحال مى شوم . زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مـشـاهـده کـرده ام کـه ایـن آئیـن مـقـدس آسمانى در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده ، با نیرومندى و سرفرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است .خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى کند، شک ، مقدمه یقین ، و تـردیـد، پـلکـان تـحـقـیـق اسـت . در رسـاله زنـده بـیـدار از رسـاله مـیـزان العمل غزالى نقل مى کند که :(...گـفـتـار مـا را فـائده ایـن بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى افـکـنـد. زیـرا شـک پـایـه تـحـقـیـق اسـت و کـسـى کـه شـک نـمـى کـنـد درسـت تاءمل نمى کند. و هر که درست ننگرد خوب نمى بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى برد).بـگـذاریـد بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند، تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى ـ که مذهب رسمى کشور ماست ـ این است که ازدواج به دو نحو مى تواند صورت بگیرد: دائم و موقت :ازدواج مـوقـت و دائم در پـاره اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ، این دو را از هم متمایز مى کند یکى این است که زن و مرد تصمیم مى گیرند بـه طـور مـوقـت بـا هـم ازدواج کـنـنـد و پـس از پـایـان مـدت ، اگـر مـایـل بـودنـد تـمـدیـد کـنـنـد تـمـدیـد مـى کـنـنـد و اگـر مایل نبودند از هم جدا مى شوند.دیـگـر ایـنـکـه از لحاظ شرایط، آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى بندند. مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لبـاس و مـسـکـن و احـتـیـاجـات دیـگـر زن از قـبـیل دارو و طبیب بشود، ولى در ازدواج موقت بـسـتـگـى دارد بـه قـرارداد آزادى کـه میان طرفین منعقد مى گردد. ممکن است مرد نخواهد یا نـتـوانـد مـتـحـمـل ایـن مـخـارج بـشـود، یـا زن نـخـواهـد از پول مرد استفاده کند.در ازدواج دائم ، زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حـدود مـصـالح خـانـواده اطاعت کند. اما در ازدواج موقت بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى گردد.در ازدواج دائم ، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى برند. اما در ازدواج موقت چنین نیست . پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحـاظ حـدود و قـیود (آزاد) است ، یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است . حتى موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى دهد.در ازدواج دائم ، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه دار شدن و تـولیـد نـسـل جـلوگـیرى کنند، ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است .اثـرى کـه از ایـن ازدواج تـولیـد مـى شود یعنى فرزندى که بوجود مى آید با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.مـهـر، هـم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این تفاوت که در ازدواج موقت ، عـدم ذکـر مـهـر مـوجـب بـطـلان عـقـد اسـت و در ازدواج دائم ، عـقـد باطل نیست . مهرالمثل تعیین مى شود.هـمـان طـورى کـه در عـقد دائم ، مادر و دختر زوجه بر زوج ، و پدر و پسر زوج بر زوجه حـرام و مـحـرم مـى گـردنـد در عـقد منقطع نیز چنین است و همان طورى که خواستگارى کردن زوجـه دائم بـر دیـگـران حـرام اسـت ، خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است ، هـمـان طـورى کـه زناى با زوجه دائم غیر، موجب حرمت ابدى مى شود، زناى با زوجه موقت نـیـز مـوجب حرمت ابدى مى شود. همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد، زوجـه مـوقـت نـیـز بـعـد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد. با این تـفـاوت کـه عـده زن دائم سـه نـوبـت عـادت مـاهـانـه اسـت و عـده زن غـیر دائم دو نوبت یا چـهـل و پـنـج روز. در ازدواج دائم جـمـع مـیان دو خواهر جایز نیست ، در ازدواج موقت نیز روا نیست .ایـن اسـت آن چـیـزى کـه بـه نام ازواج موقت یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان کرده است .بـدیـهـى اسـت که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم ، و اما اینکه مردم ما به نـام ایـن قـانـون سـوء اسـتـفـاده هـایـى کرده و مى کنند، ربطى به قانون ندارد. لغو این قـانـون ، جـلوى آن سـوء اسـتـفـاده هـا را نـمـى گـیـرد بـلکـه شکل آنها را عوض مى کند. بعلاوه صدها مفاسدى که از خود لغو قانون برمى خیزد.مـا نـبـایـد آنـجـا کـه انـسـانـهـا را بـایـد اصـلاح و آگـاه کـنـیـم بـه دلیل عدم عرضه و لیاقت در اصلاح انسانها مرتبا بجان مواد قانونى بیفتیم ، انسانها را تبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم .اکـنـون بـبـیـنـیـم بـا بودن ازدواج دائم ، چه ضرورتى هست که . قانونى به نام قانون ازدواج مـوقـت بـوده بـاشـد، آیـا ازدواج مـوقـت ـ بـه قـول نویسندگان (زن روز) با حیثیت انسانى زن و با روح اعلامیه حقوق بشر منافات دارد؟ آیـا ازدواج مـوقـت اگـر هم لازم بوده است در دوران کهن لازم بوده است . اما زندگى و شرایط و اقتضاى زمان حاضر با آن موافقت ندارد؟ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسى مى کنیم :الف . زندگى امروز و ازدواج موقت .ب . مفاسد و معایب ازدواج موقت .زندگى امروز و ازدواج موقتچنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسؤ ولیت و تکلیف بیشترى براى زوجین تولید مى کند، بـه هـمـیـن دلیـل پـسـر یـا دخـتـرى نـمـى تـوان یـافـت کـه از اول بـلوغ طـبـیـعـى کـه تـحت فشار غریزه قرار مى گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عـصـر جـدیـد ایـن اسـت کـه فـاصـله بـلوغ طـبـیـعـى را بـا بـلوغ اجـتـمـاعـى و قـدرت تـشـکـیـل عـائله زیـادتـر کـرده اسـت . اگـر در دوران سـاده قـدیـم یـک پـسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعى از عهده شغلى که تا آخر عمر به عهده او گذاشته مى شد برمى آمد، در دوران جـدیـد ابـدا امـکـان پـذیـر نـیـسـت . یـک پـسـر مـوفـق در دوران تـحـصـیـل کـه دبـسـتـان و دبـیـرستان و دانشگاه را بدون تاءخیر و رد شدن در امتحان آخر سـال و یـا در کـنـکـور دانـشـگـاه گـذرانـده بـاشـد در 25 سـالگـى فـارغ التـحـصـیـل مـى گـردد و از ایـن بـه بـعد مى تواند درآمدى داشته باشد. قطعا سه چهار سـال هم طول مى کشد تا بتواند سر و سامان مختصرى براى خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گـردد. هـمـچـنـیـن اسـت یـک دخـتـر مـوفـق کـه دوران تحصیل را مى خواهد طى کند.



خرید و دانلود تحقیق درباره فرق میان ازدواج دائم و موقت


تحقیق درباره ی اخلاق پیــامبر (ص) و ازدواج 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد

عنوان مقاله:

اخلاق پیــامبر (ص) و ازدواج

(همسران پیامبر(ص))

استاد محترم:

جناب آقای رجبعلی وثوقی

دانشجو:

بهزاد ذاکری

پاییز 85

پیشکش عشق

خدیجه بیوه 40 ساله ثروتمند صاحب جاه و جلال و شوکت که قبلا «دو شوهر بنام «عیسی بن عابد» و «ابوهاله» داشت و سازمان زندگی هر کدام بوسیله مرگ پاشیده شده بود.» تمام وقایع دوران تجارت از سایه بانی ابر آسمانی تا بازگشت حیله سعید بن قمطور را به اضافه پیام فلیق راهب نصرانی را از غلامش میسره شنیده بود تصمیم می گیرد تمام موضوع خصوصی خودش را بوسیله ای با ماه و ش بنی هاشم در میان گذاشته، شاید بدین وسیله عرضه عشق نموده باشد.

بعد از این تصمیم بود که به خواهر یا به نقل اکثر مصادر با دوستش «نفیسه» دختر «منیه» گفتگو نموده، خلاصه نفیسه را نزد محمد بن عبدالله روانه ساخت از او پرسید: چه چیز تو را از ازدواج باز می دارد؟ حضرتش فرمودند: «من چیزی ندارم که با آن ازدواج کنم» نفیسه عرض کرد: « اگر من ترا کمک کنم و به جمال و مال و شرف و لیاقت فرا بخوانم آیا باز هم پاسخی نخواهی گفت؟»

حضرت پرسیدند: «او کیست؟» نفیسه عرض کرد: «خدیجه»

حضرت پرسیدند: «چگونه؟ » نفیسه پاسخ داد این را به من واگذار. کاربه این جا که رسید پیامبر موعود به نفیسه پاسخ مثبت داد.

«پیشنهاد حضرت خدیجه (س) به پیامبر بعد از مراجعت پپامبر (ص) از شام صورت گرفت.»

وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر گردد

از لحظه ای که نفیسه دوست بسیار نزدیک و صمیمی خدیجه برای پیشکش عشق او بنزد محمد بن عبدالله رفته‌بود او در اضطرابی غیر قابل توصیف بسر برده، لحظه شماری می کرد تا از انچه نفیسه در پاسخ عرضه عشقش شنیده است مطلع شود. این انتظار چنان هول و وحشتی را فراهم آورده بود که به اندک ایامی تمام طول تالار پذیرائیش را چندین بار به انتها رسانیده دوباره از سر می گرفت که ناگهان خبر ورود محمد امین را دادند.

شاید هنوزمذاکره نفیسه با خدیجه به اتمام نرسیده بود یا اصلاً فرصتی جهت انتقال خبر فراهم نیامده بود، که خدیجه، میزبان آرزویش شده با جلوس پیامبر موعود برکرسی آبنوسی که قبلاً برای حضرتش فراهم آمده بود دچار شتاب زدگی شد.

بدون کوچکترین مکثی از شدت اضطراب عرض کرد: «مولای من! هر چه خواسته باشی بگو تاتقدیم کنم. » پیامبر موعو که ذاتاً بزرگواری و کرم وجودیش بالاتر از آن بود که نسبت به حق خود اظهاری کند سر را پائین انداخت و چیزی نفرمود. خدیجه متوجه شد طرز سخن را عوض کرد عرضه داشتک «آقا قصد دارید این پولی را که بعنوان پاداش از من بگیرید در چه موردی صرف بفرمائید؟»

آن حضرت با کمال متانت و در عین حال آمیخته با حجب و حیا فرمودند: «عمویم به من قول داده که با این پول برای من همسری تهیه کند و آن دو شتری را برای سفرهای بعدی خود بکار بیندازم».

خدیجه عرض کرد: «آیا راضی می شوی که من برای شما زنی انتخاب کنم؟»

فرمود: «اشکالی ندارد.»

خدیجه عرض کرد: «آن همسری را که برای شما انتخاب کرده ام، از اقوام و خویشان خود شماست و از جمال و کمال در عرب نظیر ندارد و در امور زندگی یارو یاور شما خواهد بود، فقط دو عیب دارد اول این که سن او از شما بیشتر است دیگر این که تاکنون دو شوهر نموده»

حضرت متوجه شدند که خدیجه خودش را به آن جناب پیشنهاد می کند، رنگ صورتش برافروخت سر را به زیر افکند، عرق شرم برپیشانی نازنیش ظاهر شد و هیچ نگفت. ولی خدیجه دوباره همان سخنان را تکرار کرد و گفت: تو در نهاد دل و در کمون قلبم جای داری تو را بخدا سوگند می دهم که خواسته مرا بپذیری» این گفت و اشکش جاری شد.

امین مکه با شنیدن کلمات صادقانه ملتمسانه خدیجه به نزد عموهایش باز گشت.

«بعد از گذشت 2 ماه و اتفاقات بسیاری که د راین مدت رخ داد. خطبه عقد حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه (س) خوانده شد. »

هیئت حضرت هنگام خطبه عقد

وجود مقدس محمد بن عبدالله با فاخرترین لباسهای زیبا و بهترین هیئت خوش، در حالی که عمامه سیاه بر سر مبارکش بود و نور پیشانی انورش در زیر ان تلولو می نمود، «پیراهن» جناب «عبدالمطلب» در تن و «ردای» الیاس پیغمبر بردوش و «نعلین» قیمتی جدش در پا و «عصای» ابراهیم خلیل در دست و «انگشتر» عقیق سرخ انگشت شریفش بود.

مهریه خدیجه

با در نظر داشتن اختلافی که در روایات دیده می شود دوازده وقیه طلا یا بقولی دوازده و نیم که هر وقیه معادل چهل درهم و در نتیجه پانصد درهم شرعی بوده است و اقوال دیگر که در تاریخ ثبت و ضبط می باشد در بعضی از متون وارد شده که ورقه بن نوفل در جواب گفت: « ما برای مهریه نقد آن مخدره غیر از آنچه نسیه و بر عهده او می‌ماند چند چیز می خواهیم.

1- چهار هزار دینار (اشرفی) طلا

2- هزار شتر مو زرد چشم سیاه

3- ده قطعه لباسهای فاخر قیمتی ابریشمی

4- بیست و هشت غلام و کنیز ( در معنا خدمتکار و ندیمه) .

و این مقدار مهریه برای دختر ما زیاد نیست.

جناب ابوطالب راضی شده فرمود: « ما هم قبول داریم » خویلد گفت: «من هم راضی شده و قبول دارم که دخترم خدیجه را به این مقدار مهر عقد کردم به محمد»

سپس محمد بن عبدالله فرمود: «من هم قبول کردم» پس از آن صیغه عقد جاری شده، جناب حمزه و بقیه بنی‌هاشم آنچه نقره و پول به همراه داشتند بر سر حاضرین نثار کردند. که پرده و حجاب خدیجه بالا رفته کنیزانش به مجلس وارد شده مبلغ بسیاری نقره و گل و ریاحین بر سرهای حاضرین ریختند.

جشن عروسی

پیوند شگرف

با طلوع سپیده روز بعد از عقدکنان در خدیجه جنبش دیگری آغاز شد دستور دادتمام زرگرها طائف به مکه آمدند تا برای او انواع زینت های طلایی درست کنند. پس از شش ماه شب عروسی فرا رسید، خدیجه دستور داده بود شمع هایی به اندازه درخت تهیه کردند و یکراست از دم کاخ تا تالار تشریفات، هر چند قدمی یک شمع نصب نمودند و در کنار هر شمعی، غلامی یا کنیزی با لباسهای حریر ایستاده بود و میهمانان را خوش آمد می گفت، بر روی آن و ساده ای از خز و دیباج انداخته شده بود.

از آن طرف پیغمبر با لباسهای زیبا در حالی که نور جمالش شب تاریک را روشن نموده و شمع هایی که در دست جوانان بنی هاشم بود در مقابل روشنی چهره ماه وش بنی هاشم رنگ روشنایی چراغ را در برابر آفتاب گرفته بود وارد خانه خدیجه شد.

در طول مسیر آل بنی هاشم و مردم مکه در دو طرف راه اجتماع کرده بودند، خدیجه هم در حالی که جامه حریر زیبایی در بر کرده، تاجی جواهرنشان از طلای سرخ بر سرگذارده، خلخالهای فیروزه نشان در دست و پاها نموده و گردن بندی از زمرد و یاقوت در گردن داشت با پیغمبر روبرو گردید از آن ساعت زندگی آمیخته با عشق این دو بزرگوار آغاز شد.

بعد از مرگ خدیجه کسی نمی توانست قدم پیش نهاده رسول خدا را به انتخاب همسری وادار سازد و لذا همه و همه آنهائی که می توانستند درباره ازداواج نبی اکرم صحبتی کنند به جهاتی سکوت کرده بودند تا بالاخره «خوله» این سکوت را در همان روزهای تنهایی رسول خدا در مکه شکست و به ان حضرت عرض کرد: «چرا ازدواج نمی کنید و این خاموشی پرحزن را از خانه خود بر نمی اندازید؟» رسول خدا فرمودند: «با چه کسی ازدواج کنم؟ شما زنان بهتر از مردان در این زمینه اگاه هستید.»

خوله عرض کرد:« اگر برای همسری خودت، خواهان دختر جوان هستی، عایشه فتانه دختر ابوبکر در مقابل شماست و اگر زن پخته و زندگی کرده می خواهی «سوده» زیبا دختر «زمعه» که اسلام هم آورده و از شما پیروی دارد در انتظار شماست».

نبی اکرم پیشنهاد «خوله» را پذیرفت و او نیز با مادر «عایشه» مطلب را در میان گذاشت، او نیز موکول به اجازه شوهرش کرد، وقتی مطلب را به ابوبکر گفتند خیلی خوشحال شد ولی چند دشواری به نظرش رسید و معتقد بود تا رفع ان مشکلات می باید طرح موضوع را به تاخیر انداخت.

در همین ایام رسول خدا عایشه و سوده دختر زمعه را خواستگاری کردند. لکن زفاف سوده در ماه رمضان سال دهم رخ داد ولی عایشه تا بعد از هجرت به تاخیر انجامید. تا این که در ماه شوال سال اول هجری در ان موقع حساس که مشکلات شدید اقتصادی جامعه مسلمین را تحت فشار قرار داده بود به حدی که مراسم عروسی عایشه بنا به گفته«بنت عمیس» با قدحی از شیر برگزار شد به این ترتیب بنا بر اصرار و پافشاری ابوبکر عایشه در سن نه سالگی به خانه پیامبر اکرم برده شد.

عایشه در کنار پیامبر

عایشه با خصوصیتهای مزاجی عصبی و سخت تند و سرکش، حدت طبع و سرعت درک موقعیت و تصمیم گیری، تیزهوشی توام با رشک و حسادت شدید در کنار رسول خدا زندگی مشترکانه خود را آغاز کرد. از همان لحظه که وارد یکی از خانه های ساخته شده حریم مسجدالنبی که در مجاورت خانه سوده بود وارد گردید و سکونت یافت، با دو خصوصیت در کنار پیشوای عظیم الشان اسلام زندگی زناشویی خویش را شکل می داد.

خصوصیت اول: برشوهر بزرگوارش سخت حسود بود آن هم به حدی که حاضر نمی شد جز خودش همسر دیگری در دل شوهرش جائی پیدا کند و ذره ای از محبت او به دیگری اختصاص یابد. در صورتی که اگر عایشه با خصوصیت نبوت آشنا شده بود یعنی در خانه ای رشد کرده بود که نبی اکرم با همان خصوصیتهای آسمانی مطرح می‌شد بدون تردید آموخته داشت که نزد رسول خدا هر کس با هر قرابتی که حضور یابد جائی مخصوص به خود داشته به این معنا حق و حقوقی از کسی ضایع نخواهد شد زیرا از کریمه ای که حضرتش را «اسوه حسنه» یا با خصوصیت «رحمه للعالمین» مطرح می کند چنین استفاده ای می شود. ولی متاسفانه «عایشه» تربیت شده همان تشکیک ها و تشویش



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اخلاق پیــامبر (ص) و ازدواج 15 ص


تحقیق درباره ی اخلاق پیامبر اعظم (ص) و ازدواج 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

اخلاق پیامبر اعظم (ص) و ازدواج

گردآورنده : حامد رحمانی ( دانشجوی رشته برق دانشگاه آزاد اسلامی بجنورد و عضو باشگاه پژوهشگران جوان )

آدرس پستی : بجنورد – خ طالقانی غربی – خ صمدیه لبّاف – کوچه ی گلهای 12 پلاک 11

آدرس الکترونیکی : hamed-Rahmani@bojnourdiau.ac.ir

چکیده : در این مقاله مطالبی در مورد نظرات و سخنان پیامبر اعظم در مورد ازدواج خواهم خواند که در چندین بخش مختلف جمع آوری و تفکیک شده است.

ابتدا و در شروع کار مطالبی را در تشویق و ترغیب جوان به ازدواج خواهید خواند و فواید ازدواج نیز در آن ذکر شده است و در ادامه به بحث ازدواج می پردازیم و موارد لازم یک همسر خوب و مواردی که در امر لازم است رعایت شود خواهید خواند .

بعد از اقدام به این امر فرخنده باید به حفظ آن پرداخت زیرا به دست آوردن امری شاید آسان باشد اما حفظ آن مشکل است . که در این مقادیر با توصیه های پیامبر (ص) در دوام ازدواح آشنا می شویم و در ادامه مواردی در مورد حقوق و وظایف زن در ازدواج ذکر شده است .

در آخر مقاله هم روزنه ای تاریخی در ازدواج های پیامبر باز شده است و از نظر تاریخی نیز به این مسائل پرداخته شده است .

کلمات کلیدی :

ازدواج ، پیامبر اعظم (ص)، همسر

1) مقدمه:

در آغاز کلام می خواهم از کسی صحبت کنم که در تعریفش ظرف مکان وزمان نمی گنجد، همانطور که در حیث آمده است که اگر نور محمد (ص) نبود آسمان و زمین را نمی آفریدم. همانطور که می دانید زمین با آن همه وسعت و پهناوریش تمام برکات و سرمایه های موجود در بدن دارد بالا سر آن آسمان وجود دارد که اگر آسمان و خوردشید با آن نور عالم تاب نباشد حتماً هیچ موجود زنده ای در کره خاکی قادر به اقدام زندگی نمی باشد. کسی که خدا درباره اش چنین لطف کرده باشدو در سوره اسراء آمده که پیامبر(ص) در شب معراج به عرش فرا می خواند که حتی با وسیله پیشرفته امروزه و یا صد سال دیگر امکان پذیر نباشد. چه باید گفت، به قول شاعر اگر آب دریا نتوان کشید- به قدر تشنگی باید چشید من هم در حد بضاعت قلمم چند سطری را در مورد اشرف مخلوقات به رشته تحریر در می آورم. شاید بتوانم قطره ای از دریای بی کران را توصیف کرده باشد.

همانطورکه میدانید پیامر اکرم(ص) الگو و نمونه بشریت در تمام صفات می باشد چه در خانواده و یا در مورد ازدواج. در مورد خانواده خیلی سفارش های فراوان دارد که اگر به تمام سفارشات وی عمل شود افرادش سعادت مند می شوند و حتی در مرد ازدواج نیز توصیه ها و سفارشات فراوان دارد که جوانان و خانواده ها گرامی اگر به کار ببندند شاید هیچ گونه مشکلی در راه جوانان وجود نداشته باشد. ولی متأسفانه در عصر ما بعضی مسائل را تحریف کرده اند.

سپاس خدای را که تیر های اندیشه درباره شگفتی های آفرینش اوبه جایی نرسد، و عقل و خرد به هنگام تفکر در بدایع نخستینش جز آنکه سرگردان و متحیر بماند، راه به جایی نبرد، در صورتی که همواره نعمتهای لطیف اوبرای جهانیان یکی پس از دیگری، چه بخواهند و چه نخواهند استمرار دارد؛ و از جمله الطاف زیبایش آن است که از آب بشری را آفرید و او را وابسته و خویشاوند قرار داد و بر مخلوقات شهوت را مسلط کرد تا بدان وسیله نا خواسته وادار به تولید مثل شوند واز این راه به حکم جبر و بدون اختیار نسلشان باقی بماند؛ وانگهی مسئله انساب را مهم شمرده و به آن اجر نهاده است و بدان وسیله زنا را حرام داشته و به خاطر منع وجلوگیری از آن این عمل را سخت زشت شمرده و ارتکاب آن را هرزگی و کار زشت دانسته است و مردم را به ازدواج دعوت کرده و به صورت امری مستحب و فرمانی الهی بر آن تشویق کرده است.

پاک ومنزه است خداوندی که مرگ را بر بندگان مقرر فرموده و بدان وسیله آنان را محکوم به مرگ و در هم شکستگی کرده و از طرفی بذر نطفه ها در زمین رحم ها پراکنده ساخته و افراد جدیدی از آن به وجود آورده و آن را وسیله جبران مرگ قرار داده است، تا آنان را آگاه کند که دریای مقدرات او از لحاظ سود و زیان، خیر و شر، دشوار و آسان، پیچیده و گسترده، برای جهانیان فیض بخش است. و درود بر محمد(ص) که برای بیم و امید دادن برانگیخته شده است و بر آل و اصحاب او، درودی که حسابگران از عهده شمارش و اندازه آن بر نیایند وسلامی فراوان بر ایشان باد!

باری، براستی که ازدواج پشتوانه دین و خوار کننده شیاطین و در مقابل دشمن خدا دژ استواری است و وسیله زیاد شدن افرادی است که سرور انبیاء(ص) بدان وسیله بر دیگر پیامبران مباهات می کند.بنابر این چقدر بجاست که وسایل ازدواج را فراهم و آداب و سنن آن را حفظ کنند. از این رو باید اهداف و نیازمندی های آن را شرح و فصول و ابواب آن را تفضیل داد وآن مقدار از احکام نکاح را که دارای اهمیت است در پنج بخش بیان می شود.



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اخلاق پیامبر اعظم (ص) و ازدواج 25 ص


تحقیق درباره؛ عوامل ازدواج موفق 16ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

عوامل ازدواج موفق

ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. در ازدواج، سازش دایمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر در برخی زمینه ها توافق داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.

مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:

رشد عاطفی و فکری

درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی که رشد عاطفی، فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است که زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفکر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند کرد. البته ممکن است در ازدواجی که زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نکند ولی اکثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فکری عاطفی رابطه دارد چون فردی که از نظر اجتماعی رشد کرده طرز سازش و همکاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درک می کند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می کند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود که همسران معایب یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را به رخ هم نکشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واکنش مناسب نشان دهند.

تشابه علائق و طرز تفکر

باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافقهای زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محکم تر کرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یک اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل کتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه کار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است که باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود که همیشه انتظار نمی رود که زن و شوهر در همه موارد با یکدیگر توافق کامل داشته باشند ولی برای این که خانواده سعادتمند و مستحکم شود توافق کلی در بیشتر قسمتهای زندگی لازم و ضروری است.

عقاید مذهبی

امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد که روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف که در مذاهب وجود دارد تربیت کودکان بر حسب عقاید موضوعی است که اکثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این که کودکشان کدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اکثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یکی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اکثراً باعث مراجعه به کلینیک اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشکلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.

تشابه تحصیلی و طبقاتی

چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد.

دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج کند که از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندکی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت کردن اشکال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افکند. زن از رفتار و گفتار و کردار همسر خود احساس خشم و نفرت می کند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی که در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممکن است شوهر از تذکر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد.امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب کرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امکان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.

تشابه علاقه به زندگی زن و شوهر بایستی به زندگی و به ویژه ادامه زندگی زناشویی خود علاقه مند باشند. لازم است در جهان بینی طرفین، تمایل به بقا و لذت بردن از زندگی



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ عوامل ازدواج موفق 16ص