لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 40 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
استراتژی در مدیریت
مقدمه
استراتژی ،یک بازی جدی ، دقیق و اغلب رویایی است که مدیران همه روزه به آن مشغولند. نوعی بازی که مدیران با دیگرگروه ها در سازمان خود یا دیگر سازمانها ویا با افراد درون یا بیرون سازمان انجام می دهند. کوچکترین بازیکنان این بازی را مدیران ، سهامداران ، بازرگانان ، و.... تشکیل می دهند وبزرگترین بازیکنان نیز از تیمهای قدرتمند مدیران ارشد در شرکتهای بین المللی و سازمانهای دولتی شکل می گیرد. برخی از بازیکنان داخلی ، بخشها و دیگر واحدهای تجاری و حتی سایر گروهها نامیده می شوندو برخی از بازیکنان خارجی را مشتریان، عرضه کنندگان وحتی رقبا قانونگذاران و سرمایه گذاران می نامند.
.
هوندا در برابر جنرال موتوروز
مثال بارز بازی استراژی ، ماجرای هوندا و جنرال موتوروز است. در اواخر دهه 1950، مدیران هوندا حرکتی در بازار موتور سیکلت های آمریکایی پدید آوردند ، آنها کوشیدند که نظرات وزارت بازرگانی ژاپن MITI را برای پشتیبانی از این اقدام جلب کنند:اما موفق نشدند . آتها با هدف فروش موتور سیکلتهای بزرگ در آمریکا فعالیت خود را آغازکردند ، ولی دریافتند که مشتریان بالقوه تمایلی به موتور سیکلتهای یاد شده ، ندارند . بنابراین کاگزاران هوندا از فروش موتور سیکلتهای کوچک به جای موتور سیکلتهای پیشین ، کار آفرینی هوندا را به نمایش گذاشتند .
مدیران جنرال موتورز توجهی به این حرکت نکردند . براستی ، چرا باید توجه می کردند! که آنها تولید خودرو بود ، نه موتور سیکلت . آنها با داشتن 50 درصد از سهام بازارهای آمریکا قویترین تولیدکننده و تسخیر کننده بازار در این زمینه بودند. از همین رو ،ورود موتورهای بسیار کوچک وارداتی ساحل غربی ، ارزش توجه جدی نداشت .
ولی به طور معمول ، رقیبان از زاویه ای غیر منتظره وارد استراتژی می شوند وهوندا با ایجاد تغییرات جزئی ، موجب تحول در بازار شد و نتایج مطلوبی دست یافت . هوندا در سال 1960 قابلیت ها و تواناییهای خود را در صنعت خودرو بدون آنکه از سویIT حمایت و پشتیبانی شود ، در آمریکا به معرض نمایش گذاشت ، تا آنجا که در سال 1970 موافق به صادر کردن خودرو به بازار آمریکا شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 29 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
استراتژی تکنولوژی
تعریف استراتژی تکنولوژی
استراتژی تکنولوژی شرکت در یک افق مشخص ،مسیر های توسعه و پیشرفت فن آوری و همچنین کسب و بهره برداری از دانش های نو را مشخص می کند ( جعفرنژاد 1378 ). همچنین تکنولوژی مناسب را برای تولید محصول مناسب و با قیمت مناسب را تعیین کرده و مجموعه ای از اهداف و ابزارهای کنترل را برای رسیدن به آنها را در اختیار سازمان قرار می دهد ( براون 1998 (
استفاده از تکنولوژی و توسعه آن جهت دستیابی به مزایای رقابتی پایدار در شرکت را استراتژی تکنولوژی گویند.
اگر فرض کنیم همه تکنولوژیهای دنیا و کشور (چه در دسترس و چه نوظهور)در کاتالوگی معرفی شده اند،استراتژی تکنولوژی شرکت نشان می دهد که شرکت چه تکنولوژی هایی را از این کاتالوگ انتخاب و به اصطلاح سفارش داده است.استراتژی تکنولوژی شرکت چگونگی این سفارش را نیز تبیین می کند.
در برخی صنایع ،تکنولوژی تولیدی به عامل مسلط در رقابت پذیری تبدیل شده است.به عناون مثال در صنعت اتومبیل جایگاه رقابتی سازمان توسط تکنولوژی تولید و کیفیت،هزینه و قابلیت اطمینان تعیین می شود.
تولید ناب روشی است که شرکت تویوتا پیشتاز ان است.
هزینه تولید تراشه های سیلیکونی بوسیله تکنولوژی تولید که تعیین کننده ماحصل تولید و درصد ضایعات است تعیین می شود.
در صورتیکه اقدامات صحیح برای دسترسی به تکنولوژی مناسب برداشته نشود،اجرای برنامه های استراتژیک تقریبا غیر ممکن است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
استراتژی جدید بوش در عراق
نوشته ی : آ. ک. گوپتا برگردان: همااحمدزاده- احمد جواهریان
بعد از آن همه مطالعه و بررسی و تحقیق برای تعیین استراتژی که انعکاس یک جنگ شکست خورده با صدها هزارکشته در انتخابات بود ، سیاست هیات حاکمهی بوش به این نتیجه رسیده است که باید بین نسل کشی عرب های سنی (این استراتژی به "راه حل 80 درصدی" معروف است) و یا برانگیختن دومین جنگ داخلی، یعنی این بار شیعه در مقابل شیعه -و شاید هم هردو- دست به انتخاب بزند.سیاست جدید کاخ سفید با انتخاب " یورش های خشونت بار" شروع میشود. در تلاش برای دفاع از شکست، هیات حاکمهی بوش تصمیم گرفته 30 هزار نفر و شاید هم بیشتر، نیرو به عراق گسیل دارد. انتقاد به این تصمیم از رسانههای ارتباط جمعی گرفته تا نظامیان و سیاسیون این است که بوش گسترش نظامی را وابسته به محدودهی استراتژی سیاسی نکرده است. در مورد وسایل ارتباط جمعی باید گفت که آن ها حتی گزارشهای خود را هم نادیده گرفتهاند. هیات حاکمهی بوش استراتژیای را درپیش گرفته که با وجود آشفته بودن، مدتها روی آن کارشده است. یادداشتهای مخفی مشاور امنیت ملی استفان هادلی که در نیویورک تایمز ماه نوامبر چاپ شده ، فاش میسازد که کاخ سفید درتلاش است مقتدا صدر یکی ازپایههای محکم نوریالمالکی نخست وزیر عراق را منزوی کند. آنطور که هادلی میگوید هیات حاکمهی بوش میخواهند که ائتلاف نوری المالکی بهصورتی دربیاید که نیازی به پشتیبانی 30 عضو مجلس وفادار به مقتدا صدر نباشد. متاسفانه این سیاست ممکن است منجر به شکاف در نیروهای امنیتی عراق و "آشوب در اکثریت شیعهی جنوب عراق" شود. هالی پیشنهاد میکند که آمریکا "با اضافه کردن نیرو از مالکی به نوعی حمایت کند" و این منطق خشونت است.هادلی این یادداشت را در هشتم نوامبر نوشت و اکنون این نقشه دارد پیاده می شود. این طرح از یک سو هدفی سیاسی را دنبال می کند: دور نگهداشتن نیروهای مقتدا صدر از مجمع ملی، و از طرف دیگر ارتش آمریکا تلاش میکند که نیروی نظامی صدر، جیش المهدی را از عراق بیرون براند. البته طرح های اقتصادیای نیز پیدا میشوند. برای مثال برنامهای برای ایجاد شغل تا لژیون بیکاران کاری به جز حمله به نیروهای آمریکایی هم داشته باشند. اما متاسفانه بعد از بهبارآمدن افتضاح در بازسازی، به نظر میآید این بسیار کم و بسیار دیراست.پیشبینی شده که حزب شیعهی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و سپاه بدر نیروی نظامی آن که پیمان دوستی با هیات حاکمهی بوش دارد، نیرویست که به عملیات سیاسی و نظامی علیه صدریها خواهد پیوست.در اینجاست که دورنمای جنگ داخلی دومی خود را نشان میدهد. ایجاد برخورد بین نیروهای شیعه، استراتژی بوش برای داشتن دست بالاست. از آنجا که نیروهای مختلف سیاسی و امنیتی عراق هم درسپاه بدر و هم در نیروی نظامی مهدی نفوذ کردهاند، نیروهای امنیتی منشعب میشوند، و به سوی جنگ شیعه با شیعه که تمام جنوب عراق را فراخواهد گرفت، کشیده خواهند شد. از آنجا که مجلس اعلا همواره در فکر ایجاد"منطقه ی برتر" شیعه درجنوب عراق بوده است، ایجاد درگیری سیاسی و نظامی بین شیعهها ممکن است ضربت مرگ آوری را به کشور وارد کند. این کشور ممکن است به سه منطقهی قومی که به دنبال ادعاها و اعمال نفوذ خود هستند، تقسیم شود، و مبدل به جرقهای برای ایجاد آتش سوزیای منطقهای تبدیل شود. ناظران این امکان و عواقب سوء وحشتناک آن را مد نظر قراردادهاند. رئول مارک گرچت مامور سابق سیا و فرد متخصص در موسسهی آمریکن انترپریز در21 دسامبر به نیویورک تایمز هشدارداد که "هر برخورد خشن بین ارتش مهدی و مجلس اعلا میتواند به هرج و مرج در کل منطقهی شیعهنشین عرب، از جمله شهرهای مقدس عراق و ناحیهی نفت خیز جنوب، دامن بزند. چنین ستیزه ای بین شیعه ها، میتواند تمام منطقهی عرب نشین عراق را فقرزده کرده و سطح زندگی مناطق غیرکردنشین را تا سطح زندگی افغانیها تنزل دهد. در چنین شرایطی، ما شاهد تشدید سریع رادیکالیزه شدن در شیعهها خواهیم بود، که از قبل هم در مقابل سرسختی و وحشیگری سنی های متمرد، ستیزه گر شدهاند. علاوه براین، هرچه ائتلاف و همبستگی ملی در میان سنیها و شیعههای میانهرو عرب باقی مانده، میتواند در حمام خون شیعه علیه شیعه از بین برود.این جنگ از قبل شروع شده و نیروهای آمریکایی حملهی خود به ارتش مهدی را از تابستان بیشترکردهاند، و درهمان دوره حداقل در سه شهر جنوبی عراق درگیریهای بزرگی بین سپاه بدر و ارتش مهدی صورت گرفته است. در برخی از موارد، نیروهای آمریکایی علیه طرفداران صدر از واحدهای سپاه بدر پشتیبانی بهعمل آوردهاند. افشای چنین برخوردهای پیچیدهای بهعنوان سیاست رسمی کاخ سفید، قطعا موجب میشود که این جنگ های کوچک به جنگی تمام عیار تبدیل شود. بهتر است پیش از بررسی استراتژی آمریکا و ارتباط آن با برانگیختن جنگ بین دو نیروی ستیزه گر شیعه، دینامیزم سیاسی انتخاب گزینهی خشونت و دلایل محکوم به شکست بودن آن را مورد بررسی قرار دهیم.انتخاب های محدود هیات حاکمهی بوش نه بهخاطر جلوگیری از شکست در جبهههای جنگ عراق- چرا که مدتهاست جنگ را باخته است- بلکه به خاطر شکست در جنگ قدرت آمریکا، سیاست خشونت را درپیش گرفته است. بوش نتیجهی مطالعات گروه بررسی عراق را به کل نادیده گرفته است. البته گزارش این گروه یک اثر داشت و آن اینکه این گزارش شرایط موجود را از منظر سیاسی غیرقابل دفاع کرد. کاخ سفید دیگر نمیتواند "به وضع موجود" ادامه دهد. آن ها باید تظاهرکنند که دارند کار متفاوتی میکنند. بنابراین، همانطور که لس آنجلس تایمز گفت: "آمریکا یا باید نیروهای خود را افزایش دهد- با شروع این بازی که نیروی ارتش می تواند تاحدی امنیت عراق را برقرارکند- و یا شروع به خارج کردن نیروهایش کند."کاخ سفید میخواهد به مردمش امید به پیروزی در عراق بدهد، در حالی که در عین حال، بر روی بازسازی خاورمیانه از کانال جنگ، تمرکز کرده است. به همین دلیل، این گزینه نمیتواند بیرون رفتن از عراق باشد. البته افزایش تدریجی شدت و وسعت جنگ نیز شکست این استراتژی محسوب می شود، و به همین دلیل است که پنتاگون با آن مخالف است. در عوض هیات حاکمهی بوش به عنوان پیشرو خشونت، نیازدارد که مقاومت در داخل هیات حاکمه و حکومت عراق را درهم بشکند. نخست وزیر عراق، نوری المالکی، با گفتن اینکه "به ژنرال های آمریکایی اجازه خواهد داد خود تصمیم بگیرند که کی و کجا خشونت لازم است"خیلی صریح نشان داد که به خوبی میداند توپهای جنگی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
استراتژی سه جانبه ؛یک روش جدید برای تدوین استراتژی
چکیده مدیران، مشاوران و کارشناسان برنامه ریز، همواره در جست وجوی روشهای موثرتری برای تدوین استراتژی هستند. روشهایی که در صورت به کارگیری، نتایج بهتر و ملموس تری را به همراه داشته باشد. این جست وجو از سوی محققان، اندیشمندان و مراکز آکادمیک، باارائه مستمر الگوهای تازه و تکامل یافته تری پشتیبانی مــــی شود.این مقاله روش جدیدی را برای تدوین استراتژی معرفی می کند؛ استراتژی سه جانبه با گردآوری و تلفیق اطلاعات مربوط به بازار، رقیب و سازمان، ابتدا حوزه اثربخشی استراتژی را مشخص کرده و سپس بااستفاده از یک جدول تحلیلی، زمینه خلق استراتژی های مناسب کسب و کار را فراهم می سازد.این روش، به موازات متدولوژی و فرایندهای گام به گام، بر اقدامات شناختی و فهم قواعد کسب و کار تاکید داشته و در این راستا از الگوهای مفهومی و توصیه های تفکر استراتژیک بهره می جوید.استراتژی سه جانبه فلسفه خود را بر ماهیت فضای رقابتی متشکل از سازمان، رقیب و مشتری استوار ساخته و شرایط این سه بازیگر را برای تدوین استراتژی به کار می گیرد. این روش جدید با تاکید بر مفاهیم شناختی و تکیه بر ارکان کسب و کار، شیوه متفاوتی را برای تلفیق و تحلیل اطلاعات و تدوین استراتژی پیشنهاد می کند، هر چند در رابطه با اثربخشی استراتژی، علاوه بر روش، باید بر نقش قدرت تحلیل و خلاقیت ذهنی استراتژیست نیز تاکید شود.مقدمهاستراتژی با طیفـی که یک سوی آن برنامـه ریزی استراتژیک و در سوی دیگر تفکر استراتژیک قرار دارد شناخته می شود. در واقع این دو رویکرد، نماینده دو مکتب متفاوت هستند؛ برنامه ریزی استراتژیک به مکتب طرح ریزی (PLANNING SCHOOL) تعلق دارد که در آن تدوین استراتژی یک فرایند رسمی و سیستماتیک به شمار می آید و رویکرد تفکر استراتژیک بر مکتب یادگیــری (LEARNING SCHOOL) - که در آن شکل گیری استراتژی یک روند تکوین در حین اجرا دانسته می شود - استوار است.1در برنامه ریزی استراتژیک بر توسعه متدولوژی ها و ابزار موثرتر برنامه ریزی تاکید می شود و در تفکر استراتژیک توسعه بصیرت استراتژیست محور اصلی کار است. صاحب نظران و طرفـداران هریک از این مکتب ها به نقـاط قوت و کارآیی آن در عمل اشاره دارند، در برنامه ریزی استراتژیک، کار ساختار یافته است و گام به گام برنامه ریز را در راستای دستیابی به مناسب ترین استراتژی ممکن هدایت می کند، در حالی که کار در تفکر استراتژیک فرایند ساختار یافته ای ندارد و صرفاً با مجموعه ای از توصیه ها و الگوهـای مفهومـی پشتیبـــانی می شود. از سوی دیگر، نظریه پردازان مکتب یادگیری، از عدم کارآیی رویکرد برنامه ریزی استراتژیک در تحولات سریع محیطی - جایی که عمر عوامل موثر در موفقیت محدود است - سخن می گویند و بر ضرورت آگاهی مستمر از رفتار بازار و پاسخگویی خلاقـانه به آن تاکید می کنند. این مقاله به معرفی یک روش جدید برای تدوین استراتژی می پردازد که در آن توسعه بصیرت و ساختار یافتگی فرایند به گونه ای متوازن مورد توجه قرار گرفته است. در این رویکرد، کار تدوین استراتژی، با یک فرایند سیستماتیک و گام به گام ساماندهی می شود و در عین حال در هر گام، با تکیه بر الگوهای تفکر استراتژیک، زمینه فهم عمیق موضوعها و کسب بصیرت لازم در خلق یک استراتژی اثربخش فراهم می گردد. نام این روش استراتژی سه جانبه انتخاب شده است. این انتخاب از این جهت است که همواره سه بازیگر اصلی فضای کسب و کار را یادآوری کند؛ سازمان، رقیب و مشتری. فضای رقابتاستراتژی رویکردی برای خلق مزیت رقابتی است و الگوهای آن برای فضای رقابتی اثربخش است. فضای رقابتی نه تنها در کسب و کار، بلکه در صحنه های نظامی، سیاسی، ورزشی و هر فضایی که در آن قواعد رقابت حاکم باشد موضوعیت دارد. فضای رقابت چگونه است؟تشریح فضای رقابت موضوعی است که خود نیاز به بحث مستقلی دارد ولی از آنجا که روش استراتژی سه جانبه مبتنی بر ساختار مفهومی این فضا شکل گرفته است، ارائه کلیات این موضوع مفید به نظر می رسد.فضای رقابتی از حداقل دو وجود مستقل(ENTITY) با هدف متعـارض، عرصه ای برای رویارویی و یک عامل رفع تنازع شکل می گیرد. تعارض در هدف بدین مفهوم است که دستیابی یک طرف به هدف، مستلزم چشم پوشی طرف (های) دیگر از اهداف خود باشد. این شرایط ممکن است به صورت بالفعل (مانند بازار جهانی خودرو) و یا بالقوه محقق گردد. در رقابت بالقوه هرچند رقیب بالفعلی وجود ندارد ولی، امکان و انگیزه شکل گیری یک رقیب قدرتمند، شرایط رقابتی را حاکم می سازد. (سیستم عامل ویندوز در طول ده سال گذشته بیش از 90 درصد بازار را در اختیار داشته است ولی کماکان فضای آن رقابتی به شمار می آید و پیش بینی می شود تا سال 2007 این سهم به کمتر از 60 درصد سقوط کند2). سازمانها در دستیابی به اهداف متعارض، مقدورات خود را برای حضور و موفقیت در عرصه رویارویی بسیج می کنند. عرصـه رویارویی رکـن لازم دیگری در شــکل گیری فضای رقابتــی است و آن عرصه ای است که در آن رقبا برای دستیابی به اهداف خود به مبارزه می پردازند. بازار (برای فضای رقابت کسب و کار)، مسابقات ورزشی، انتخابات (برای فضای رقابت سیاست داخلی کشورها) و جنگها نمونه هایی از عرصه های رویارویی هستند. در فقدان عرصه رویارویی، قدرت رقابتی یک مفهوم انتزاعی بیش نیست. عامل ضروری دیگر در فضای رقابتی، عامل رفع تنازع است. این عامل در چارچوب قواعد مربوطه، نتیجه رقابت را مشخص ساخته و پاداش دستیابی به هدف را متوجه طرف شایسته تر می سازد. مشتری برای محیط کسب و کار، داور در رقابتهای ورزشی و مردم در مبارزات انتخاباتی این نقش را برعهده دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
استراتژی طراحی شبکه استفاده از شبکه های کامپیوتری در چندین سال اخیر رشد و به موازات آن سازمان ها و موسسات متعددی اقدام به برپاسازی شبکه نموده اند. هر شبکه کامپیوتری می بایست با توجه به شرایط و سیاست های هر سازمان ، طراحی و در ادامه پیاده سازی گردد .شبکه ها ی کامپیوتری زیرساخت لازم برای استفاده از منابع فیزیکی و منطقی را در یک سازمان فراهم می نمایند . بدیهی است در صورتی که زیرساخت فوق به درستی طراحی نگردد، در زمان استفاده از شبکه با مشکلات متفاوتی برخورد نموده و می بایست هزینه های زیادی به منظور نگهداری و تطبیق آن با خواسته ها ی مورد نظر( جدید) ، صرف گردد ( اگر خوش شانس باشیم و مجبور نشویم که از اول همه چیز را مجددا" شروع نمائیم !) . یکی از علل اصلی در بروز اینچنین مشکلاتی ، به طراحی شبکه پس از پیاده سازی آن برمی گردد. ( در ابتدا شبکه را پیاده سازی می نمائیم و بعد سراغ طراحی می رویم ! ) . برپاسازی هر شبکه کامپیوتری تابع مجموعه سیاست هائی است که با استناد به آنان در ابتدا طراحی منطقی شبکه و در ادامه طراحی فیزیکی ، انجام خواهد شد . پس از اتمام مراحل طراحی ، امکان پیاده سازی شبکه با توجه به استراتژی تدوین شده ، فراهم می گردد.در زمان طراحی یک شبکه ، سوالات متعددی مطرح می گردد :
برای طراحی یک شبکه از کجا می بایست شروع کرد ؟
چه پارامترهائی را می بایست در نظر گرفت ؟
هدف از برپاسازی یک شبکه چیست ؟
انتطار کاربران از یک شبکه چیست ؟
آیا شبکه موجود ارتقاء می یابد و یا یک شبکه از ابتدا طراحی می گردد ؟
چه سرویس ها و خدماتی بر روی شبکه، ارائه خواهد شد ؟
و ...
سوالات فوق ، صرفا" نمونه هائی در این زمینه بوده که می بایست پاسخ آنان متناسب با واقعیت های موجود در هر سازمان ، مشخص گردد . ( یکی از اشکالات ما استفاده از پاسخ های ایستا در مواجهه با مسائل پویا است !) . در این مقاله قصد داریم به بررسی پارامترهای لازم در خصوص تدوین یک استراتژی مشخص به منظور طراحی شبکه پرداخته تا از این طریق امکان طراحی منطقی ، طراحی فیزیکی و در نهایت پیاده سازی مطلوب یک شبکه کامپیوتری ، فراهم گردد .
مقدمه قبل از طراحی فیزیکی شبکه ، می بایست در ابتدا و بر اساس یک فرآیند مشخص ، خواسته ها شناسائی و آنالیز گردند. چرا قصد ایجاد شبکه را داریم و این شبکه می بایست چه سرویس ها و خدماتی را ارائه نماید ؟ به چه منابعی نیار می باشد ؟ برای تامین سرویس ها و خدمات مورد نظر اکثریت کاربران ، چه اقداماتی می بایست انجام داد ؟ در ادامه می بایست به مواردی همچون پروتکل مورد نظر برای استفاده در شبکه ، سرعت شبکه و از همه مهم تر، مسائل امنیتی شبکه پرداخته گردد. هر یک از مسائل فوق ، تاثیر خاص خود را در طراحی منطقی یک شبکه به دنبال خواهند داشت .یکی دیگر از پارامترهائی که معمولا" از طرف مدیریت سازمان دنبال و به آن اهمیت داده می شود ، هزینه نهائی برپاسازی شبکه است . بنابراین لازم است در زمان طراحی منطقی شبکه به بودجه در نظر گرفته شده نیز توجه نمود .در صورتی که قصد ایجاد یک شبکه و تهیه نرم افزارهای جدیدی وجود داشته باشد ، زمان زیادی صرف بررسی توانمندی نرم افزارها ، هزینه های مستقیم و غیر مستقیم آنان ( آموزش کاربران ، کارکنان شبکه و سایر موارد دیگر ) ، خواهد شد .در برخی موارد ممکن است تصمیم گرفته شود که از خرید نرم افزارهای جدید صرفنظر نموده و نرم افزارهای قدیمی را ارتقاء داد. تعداد زیادی از برنامه های کامپیوتری که با استفاده از زبانهائی نظیر : کوبال ، بیسیک و فرترن نوشته شده اند ، ممکن است دارای قابلیت های خاصی در محیط شبکه بوده که استفاده از آنان نیازمند بکارگیری پروتکل های قدیمی باشد. در چنین مواردی لازم است به چندین موضوع دیگر نیز توجه گردد :
هزینه ارتقاء هزاران خط کد نوشته شده قدیمی توسط نسخه های جدید و پیشرفته همان زبان های برنامه نویسی ، چه میزان است ؟
هزینه ارتقاء برنامه ها به یک زبان برنامه نویسی شی گراء چه میزان است ؟
آیا به منظور صرفه جوئی در هزینه ها ، می توان بخش های خاصی از شبکه را ارتقاء و از سخت افزارها و یا نرم افزارهای خاصی برای ارتباط با عناصر قدیمی شبکه استفاده نمود؟
با توجه به هزینه و زمان ارتقاء برنامه های نوشته شده قدیمی توسط زبان های جدید برنامه نویسی ، ممکن است تصمیم گرفته شود که فعلا" و تا زمانی که نرم افزارهای جدید نوشته و جایگزین گردند از نرم افزارهای موجود حمایت و پشتیبانی شود. در این رابطه ممکن است بتوان از یک بسته نرم افراری به عنوان گزینه ای جایگزین در ارتباط با برنامه های قدیمی نیز استفاده نمود. در صورتی که می توان با اعمال تغییراتی اندک و ترجمه کد منبع برنامه ، امکان اجرای برنامه را بر روی یک سیستم عامل جدید فراهم نمود ، قطعا" هزینه مورد نظر بمراتب کمتر از حالتی است که برنامه از ابتدا و متناسب با خواسته های جدید ، بازنویسی گردد. یکی دیگر از مسائلی که می بایست در زمان ارتقاء یک برنامه جدید مورد توجه قرار گیرد ، آموزش کاربرانی است که از نرم افزار فوق استفاده می نمایند .برنامه ریزی برای طراحی منطقی شبکه برای طراحی منطقی شبکه ، می توان از یک و یا دونقطه کار خود را شروع کرد: طراحی و نصب یک شبکه جدید و یا ارتقاء شبکه موجود. در هر دو حالت ، می بایست اطلاعات مورد نیاز در خصوص چندین عامل اساسی و مهم را قبل از طراحی منطقی شبکه ، جمع آوری نمود. مثلا" با توجه به سرویس ها و خدماتی که قصد ارائه آنان به سرویس گیرندگان شبکه را داریم ، می بایست به بررسی و آنالیز الگوهای ترافیک در شبکه پرداخته گردد . شناسائی نقاط حساس و بحرانی (در حد امکان ) ، کاهش ترافیک موجود با ارائه مسیرهای متعدد به منابع و تامین سرویس دهندگان متعددی که مسئولیت پاسخگوئی به داده های مهم با هدف تامین Load balancing را دارا می باشند ، نمونه هائی در این رابطه می باشد .برای برنامه ریزی در خصوص طراحی منطقی شبکه می بایست به عواملی دیگر نیز توجه و در خصوص آنان تعیین تکلیف شود :
سرویس گیرندگان، چه افرادی می باشند؟ نیاز واقعی آنان چیست ؟چگونه از نیاز آنان آگاهی پیدا کرده اید ؟ آیا اطلاعات جمع آوری شده معتبر است ؟