لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمه الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...
مفهوم علم
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه «علم» به دو معنای متفاوت بکار برده می شود.
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» «آیا یکسانند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند.» (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته می شود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در انگلیسی و Connaissance در فرانسه معادل این معنا علم اند.
2-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند... علم در این جا در برابر همه دانستنیهایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می گیرند و همه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علم اند.
دیده می شود که علم در این معنا بخشی ازعلم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد. رشد علم به معنای دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. آیه قرآنی «خلق الانسان علمه البیان» (خداوند رحمن انسان را آفرید و بیان را به وی تعلیم داد/ رحمن/4و3) بهترین موید این معناست.
معنای عالم با توجه به دو تعریف از علم
ـ در نگاه اول به علم که نگاه ترکیبی به معرفت است خداوند معلم اول و پیامبر معلم ثانی است چرا که پس از تعلیم آدم توسط خداوند دستور «قال یا آدم اننبئهم باسمائهم» (ای آدم ملائکه را به این اسماء آگاه ساز/ بقره 33) آدم علیه السلام داده شده این بدان جهت است که اساساً هدف آفرینش انسان با علم و معرفت پیوند ناگستنی دارد در بیان رسا و جامع سید شهیدان امام حسین (ع) این معنا به خوبی روشن است که: «ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه» (بندگان را نیافرید مگر برای آن که او را بشناسند پس چون او را شناختن عبادتش خواهند کرد. ـ در این معنا هدف از ارسال معلم ثانی ارائه معرفتی است که انسان بواسطه آن به عبادت می رسد «هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم تیلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (اوست خدایی که پیامبر بزرگوار از میان شان برانگیخت تا بر آنان آیات وحی را تلاوت کند و آنان را پاک سازد و شریعت کتاب و حکمت الهی را بیاموزد که پیش از این همه در ورطة جهالت و گمراهی بودند (جمعه/2) در این آیه همه علوم از جمله بیان، اخلاق، تعلیم کتاب و حکمت، برای رهایی از گمراهی و یافتن راه هدایت (عبادت) توسط پیامبر (ص) معرفی شده است. ـ در نگاه دوم که نگاه تفکیکی به شاخه ای معرفت است. معلم اول ارسطو است چرا که «وی نخستین واضع علم منطق بود ... و راه دلیل و برهان منطقی را باز نمود و معلم ثانی نیز ابونصر فارابی است بخاطر آنکه او اول بار کتب حکمت یونانی را که ارسطو و غیره تحریر کرده اند از یونانی به عربی ترجمه کرد و تعلیم داد....
ارزش و مقام معلمشرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است.
داستانی زیبا از رابطه شاگرد و معلم:
بهترین نوع این رابطه که سرشار از ادب و فروتنی است، در داستان حضرت موسی (ع) به عنوان شاگرد و حضرت خضر (ع) در مقام معلم ـ نمود دارد. موسی (ع) مأمور شد تا از بنده ای صالح به نام خضر (ع) کسب علم کند. قرآن آغاز گفت و گوی این معلم و شاگرد را این چنین بیان می کند:
قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشداً * قال انک لن تستطیع معی صبراً * و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبراً * قال ستجدنی ان شاء الله صابراً و لا اعصی لک امراً * قال فان اتبعتنی فلا تسئلنی عن شی ءٍ حتی احدث لک منه ذکراً. (کهف: 66 ـ 70)
موسی به او گفت: «آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده که مایه رشد است به من بیاموزی؟ گفت : «تو هرگز هم پای من نمی توانی صبر کنی و چگونه در مورد چیزهایی که از آن شناخت نداری، شکیبایی می کنی؟» گفت: «اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمی کنم». گفت: اگر به دنبال من آمدی، چیزی از من مپرس تا خودم از آن با تو سخن بگویم.»
معلم در کلام امام خمینی (ره):
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.
تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.
معلم در سخنان مقام معظم رهبری:
دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند.
اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: «من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛ هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است.» این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
معلم در کلام استاد مطهری:
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمه الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...
مفهوم علم
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه «علم» به دو معنای متفاوت بکار برده می شود.
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» «آیا یکسانند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند.» (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته می شود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در انگلیسی و Connaissance در فرانسه معادل این معنا علم اند.
2-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند... علم در این جا در برابر همه دانستنیهایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می گیرند و همه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علم اند.
دیده می شود که علم در این معنا بخشی ازعلم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد. رشد علم به معنای دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. آیه قرآنی «خلق الانسان علمه البیان» (خداوند رحمن انسان را آفرید و بیان را به وی تعلیم داد/ رحمن/4و3) بهترین موید این معناست.
معنای عالم با توجه به دو تعریف از علم
ـ در نگاه اول به علم که نگاه ترکیبی به معرفت است خداوند معلم اول و پیامبر معلم ثانی است چرا که پس از تعلیم آدم توسط خداوند دستور «قال یا آدم اننبئهم باسمائهم» (ای آدم ملائکه را به این اسماء آگاه ساز/ بقره 33) آدم علیه السلام داده شده این بدان جهت است که اساساً هدف آفرینش انسان با علم و معرفت پیوند ناگستنی دارد در بیان رسا و جامع سید شهیدان امام حسین (ع) این معنا به خوبی روشن است که: «ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه» (بندگان را نیافرید مگر برای آن که او را بشناسند پس چون او را شناختن عبادتش خواهند کرد. ـ در این معنا هدف از ارسال معلم ثانی ارائه معرفتی است که انسان بواسطه آن به عبادت می رسد «هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم تیلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (اوست خدایی که پیامبر بزرگوار از میان شان برانگیخت تا بر آنان آیات وحی را تلاوت کند و آنان را پاک سازد و شریعت کتاب و حکمت الهی را بیاموزد که پیش از این همه در ورطة جهالت و گمراهی بودند (جمعه/2) در این آیه همه علوم از جمله بیان، اخلاق، تعلیم کتاب و حکمت، برای رهایی از گمراهی و یافتن راه هدایت (عبادت) توسط پیامبر (ص) معرفی شده است. ـ در نگاه دوم که نگاه تفکیکی به شاخه ای معرفت است. معلم اول ارسطو است چرا که «وی نخستین واضع علم منطق بود ... و راه دلیل و برهان منطقی را باز نمود و معلم ثانی نیز ابونصر فارابی است بخاطر آنکه او اول بار کتب حکمت یونانی را که ارسطو و غیره تحریر کرده اند از یونانی به عربی ترجمه کرد و تعلیم داد....
ارزش و مقام معلمشرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است.
داستانی زیبا از رابطه شاگرد و معلم:
بهترین نوع این رابطه که سرشار از ادب و فروتنی است، در داستان حضرت موسی (ع) به عنوان شاگرد و حضرت خضر (ع) در مقام معلم ـ نمود دارد. موسی (ع) مأمور شد تا از بنده ای صالح به نام خضر (ع) کسب علم کند. قرآن آغاز گفت و گوی این معلم و شاگرد را این چنین بیان می کند:
قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشداً * قال انک لن تستطیع معی صبراً * و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبراً * قال ستجدنی ان شاء الله صابراً و لا اعصی لک امراً * قال فان اتبعتنی فلا تسئلنی عن شی ءٍ حتی احدث لک منه ذکراً. (کهف: 66 ـ 70)
موسی به او گفت: «آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده که مایه رشد است به من بیاموزی؟ گفت : «تو هرگز هم پای من نمی توانی صبر کنی و چگونه در مورد چیزهایی که از آن شناخت نداری، شکیبایی می کنی؟» گفت: «اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمی کنم». گفت: اگر به دنبال من آمدی، چیزی از من مپرس تا خودم از آن با تو سخن بگویم.»
معلم در کلام امام خمینی (ره):
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.
تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.
معلم در سخنان مقام معظم رهبری:
دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند.
اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: «من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛ هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است.» این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
معلم در کلام استاد مطهری:
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
سرقت مسلحانه هفت درصد افزایش یافته است
رئیس پلیس کشور خبر داد که آمار سرقت مسلحانه نسبت به سال گذشته هفت درصد افزایش یافته است. تنها در شهرستان بم طی شش ماه گذشته متلاشی شدن ۱۸ باند سرقت مسلحانه و دستگیری ۴۲ سارق مسلح گزارش شده است. اما یکی از مقامات انتظامی عامل اصلی یک سرقت مسلحانه در حوزه استحفاظی خود را سهل انگاری صاحب طلا فروشی در نصب حفاظ ایمنی بر روی ویترین فروشگاه، عنوان کرد. این مقام انتظامی هیچ اشاره ای به نحوه تهیه اسلحه توسط سارقان مسلح نکرد. افزایش جرایم با استفاده از سلاح گرم تنها اختصاص به سرقت ندارد. اما شاید بتوان افزایش چهاردرصدی قتل در شش ماهه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال گذشته را نیز مرتبط با افزایش سلاح در جامعه دانست. افزایش سلاح در جامعه به حدی گسترش یافته که تنها در یک روز شاهد وقوع دو فقره سرقت مسلحانه در سطح شهر تهران هستیم. رضوان فر، نماینده دادستان در دادسرای امور جنایی می گوید: «آنچه که سبب جسارت در ارتکاب فعل مجرمانه می شود، گذشته از انگیزه های شخصی، وسیله ارتکاب جرم است که قدرت مضاعفی به مجرمان می دهد. از سوی دیگر این وسیله سبب رعب و وحشت قربانی نیز خواهد بود و در هر حال او را وادار به تسلیم در برابر مهاجم می نماید.نکته قابل توجه این است که هر چه قدرت تهاجمی سلاح بیشتر باشد، هم زمان با افزایش قدرت مجرم، قربانی نیز رفتار منفعلانه تری خواهد داشت.» شاید توجه قانونگذار به همین نکته است که سبب شده در ماده ۱۸۳ تصریح کند صرف کشیدن اسلحه به قصد ترساندن مردم محاربه محسوب شده و حکم چنین فردی اعدام است. یک حقوقدان در این خصوص می گوید: براساس ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی ، اگر فردی برای سرقت عادی اقدام نماید و به همراه خود سلاح داشته باشد هر چند از سلاح برای سرقت خود استفاده نکند، در صورت بازداشت به دو مجازات سرقت و حمل سلاح محکوم خواهد شد. این حقوقدان می افزاید: قانونگذار در مورد سرقت عادی و سرقت مسلحانه دو نوع مجازات متفاوت در نظر گرفته است. هر چند نتیجه آنها یکسان و ربوده شدن مال غیر است. ماده ۶۵۲ قانون مجازات اسلامی صراحت دارد: هرگاه سارق مسلح باشد به حبس از سه ماه تا ده سال و شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم می شود و اگر جرحی نیز واقع شده باشد علاوه بر مجازات جرح به حداکثر مجازات مذکور در این ماده محکوم می شود. اجرای این مجازات در صورتی واقع می شود که سرقت شامل مجازات حد نباشد. با تمامی پیش بینی های قانونگذار به دست آوردن سریع، راحت و ارزان اسلحه را نمی توان در افزایش وقوع جرایم مسلحانه، نادیده گرفت. آیا وقت آن نرسیده که پیگیری دقیق تری برای کشف سلاح های قاچاق آغاز شود؟ سرقت ۳۳ میلیارد تومانى در زاهدان
گروه اجتماعى ، محمد غمخوار: چهار سارق با سرقت ۳۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان از شعبه مرکزى بانک رفاه کارگران زاهدان نام خود را در بى سابقه ترین سرقت بانک هاى ایران ثبت کردند.• ورود چهار سارق به بانکساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه ظهر روز یکشنبه چهاردهم فروردین ماه، چهار سارق حرفه اى وارد بانک رفاه کارگران در خیابان آزادى زاهدان شدند. آنها با اطمینان از موفقیت خود، در اجراى نقشه شان حتى از نقاب براى پوشاندن صورت هاى خود استفاده نکرده بودند. بانک مورد نظر سارقان شعبه مرکزى بانک رفاه کارگران در استان سیستان و بلوچستان بود. سارقان از طریق همدستشان اطلاع به دست آورده بودند که در آن روز بیش از ۳۳ میلیارد تومان پول و تراول چک در خزانه بانک موجود است. مهاجمان در ابتداى اجراى نقشه خود به سوى نگهبان بانک حمله کرده و اسلحه او را به دست آوردند. سارقان سپس دست و پاى او را بستند. آنها که دیگر هیچ نیرویى را در برابر خود نمى دیدند، عملیات از کار انداختن زنگ خطر بانک را آغاز کردند. سارقان بانک که قبل از سرقت توانسته بودند، رمز ورود به شبکه امنیتى بانک را به دست آورند، وارد شبکه شده و زنگ خطر را از مدار امنیتى بانک خارج کرده بودند. به گفته مشتریان بانک، وضعیت استحفاظى این شعبه بسیار ضعیف است و زمان سرقت هیچ نیروى حفاظتى به غیر از نگهبان بانک در آنجا حضور نداشته است. برخلاف اکثر بانک ها که پول ها را در داخل گاوصندوق هایى با ضریب امنیتى بالا نگهدارى مى کنند در این شعبه مرکزى استان پول ها در داخل اتاقى و درون قفسه هاى آهنى قرار گرفته بودند. سارقان که اتاق نگهدارى پول ها را از قبل شناسایى کرده بودند، راهى آنجا شدند. سارقان سقف اتاق را به راحتى تخریب کرده و وارد آنجا شدند. مهاجمان با خونسردى ۳۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پول و تراول چک را از داخل قفسه ها برداشته و داخل کیسه ریختند، عملیات سرقت از بانک ساعت ۱۶ و ۵ دقیقه به پایان رسید. سارقان که براى سرقت پول ها از خودرو استفاده نکرده بودند، براى فرار از محل و انتقال پول به مخفیگاه خود از پاترول بانک استفاده کردند. سارقان براى اینکه پلیس متوجه سرقت نشود، نگهبان بانک را به گروگان گرفته و او را نیز همراه خود از بانک خارج کردند.• تماس با پلیسسارقان پس از دور شدن از محل سرقت و اطمینان از اینکه ماموران پلیس در تعقیب آنها نیستند، گروگان خود را از ماشین به بیرون پرت کردند. نگهبان بانک که هم اکنون یکى از مظنونان همدست با سارقان است، پس از رهایى از دست مهاجمان با مرکز فوریت هاى پلیس ۱۱۰ زاهدان تماس گرفت و ماموران را در جریان بزرگترین سرقت استان سیستان و بلوچستان در ۱۰۰ سال اخیر قرار داد.• آغاز عملیات پلیسىبا اطلاع موضوع گروهى از ماموران در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات پلیسى خود را براى دستگیرى سارقان حرفه اى بانک آغاز کردند. ماموران در ابتدا اقدام به مطرح کردن فرضیات خود کرده و احتمال هر فرضیه را بررسى کردند. کارآگاهان که تحقیقات خود را زیر نظر فرمانده نیروى انتظامى استان سیستان و بلوچستان آغاز کردند احتمال دادند سرقت از سوى اعضاى یک باند حرفه اى سرقت صورت گرفته شده باشد. همچنین بررسى صحنه سرقت حکایت از همدستى فرد آشنا در بانک با سارقان داشت. مهاجمان با استفاده از همدست خود که ماموران با به دست آوردن سرنخ هایى به او نزدیک شده اند، توانسته بودند از وجود این مقدار زیاد پول و تراول چک در بانک مطلع شوند. همدست سارقان همچنین رمز سیستم امنیتى بانک و محل نگهدارى پول ها را به آنها اطلاع داده بود که مهاجمان با به دست آوردن این اطلاعات توانسته بودند به راحتى و در زمانى مناسب وارد بانک شده و نقشه سرقت خود را اجرا کنند.• مرزها بسته شدندماموران در نخستین گام نگهبان بانک را به عنوان اولین مظنون در رابطه با این سرقت دستگیر کردند. نگهبان بانک در بازجویى ها منکر هر گونه اطلاعى در سرقت شد و ادعا کرد «از سوى سارقان ربوده شده بود.» بازرسان بانک نیز با حضور در محل سرقت و بررسى دفاتر بانک اعلام کردند، سارقان ۳۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان سرقت کرده اند که از این مقدار ۹۰ میلیون تومان آن پول و بقیه چک پول بود. ماموران که احتمال مى دادند سارقان از کشور خارج شوند، بعد از وقوع سرقت به منظور جلوگیرى از خروج پول هاى مسروقه از مرز تمامى هنگ هاى مرزى به صورت آماده باش قرار گرفتند و بالگردهاى نیروى انتظامى نیز با پرواز نسبت به کنترل منطقه اقدام کردند.• دستگیرى یکى از سارقانکارآگاهان همچنین ردیابى خودروى بانک را آغاز کردند. سرانجام ساعت چهار بامداد دیروز خودرو بانک داخل خانه اى در مرکز شهر زاهدان شناسایى شد. سریع خانه به محاصره ماموران درآمد. یک گروه از ماموران ویژه پلیس وارد خانه شدند و یکى از سارقان را به نام حسن در آنجا دستگیر کردند. آنها سپس اقدام به بازرسى پاترول بانک کرده و توانستند پول هاى سرقتى را ۲۰ ساعت پس از سرقت داخل آن کشف کنند. پس از شمارش وجوه سرقت شده مشخص شد سارقان ۱۴ میلیون و ۳۰ هزار تومان از آن را با خود برده اند. ماموران در ادامه تحقیقات دو تن دیگر از سارقان را به نام هاى مهدى و حسن دستگیر کردند که در تحقیق از آنها مشخص شد اعضاى این باند سرقت پنج نفر بوده اند.• کشف تجهیزات کامل جنگى همچنین در بازرسى مخفیگاه سارقان دو قبضه سلاح شکارى، یک قبضه اسلحه کلاشینکف، شش قبضه کلت کمرى، چهار نارنجک و یک فقره قیچى آهن برى همراه ۲۹۶ تیر فشنگ مربوطه کشف و ضبط شد.• خبر هاى متناقضبا گذشت ۲۴ ساعت از ماجرا خبر ها و آمار هاى متناقضى از سوى مسئولان پلیس در خصوص دستگیرى سارقان بانک رفاه کارگران اعلام مى شود. ظهر دیروز خبرگزارى رسمى پلیس در گزارشى کوتاه اعلام کرد سه نفر در رابطه با این سرقت دستگیر شده اند که یکى از دستگیر شدگان نگهبان بانک است. از سویى دیگر سردار على عبداللهى، جانشین فرمانده نیروى انتظامى کشور صبح دیروز در حاشیه مراسم صبحگاه مشترک ناجا در جمع خبرنگاران از دستگیرى یک سارق در رابطه با این ماجرا خبر داد. یک مقام آگاه در نیروى انتظامى استان سیستان و بلوچستان نیز عصر دیروز به «شرق» گفت: «در رابطه با این سرقت هنوز هیچ فردى دستگیر نشده است. فقط نگهبان بانک در بازداشت است که او دست داشتن در این سرقت را منکر شده است.» وى افزود: «در تحقیقات خود به خانواده تعدادى از کارکنان و مشتریان بانک مشکوک شده اند که تحقیقات نامحسوس از آنها ادامه دارد.»• سارقان سابقه دار هستندسردار عبداللهى هم دیروز در خصوص این حادثه گفت: «در اولین ساعات روز (یکشنبه) چهاردهم فروردین ماه، بانک رفاه کارگران زاهدان از سوى چهار نفر مورد سرقت قرار گرفت. این افراد پس از ورود به بانک، دست و پاى نگهبان بانک را بسته و به مدت سه ساعت مشغول سرقت بودند.» جانشین فرمانده نیروى انتظامى افزود: «۲۰ ساعت پس از سرقت بانک رفاه کارگران زاهدان، یکى از سارقان از سوى نیروى انتظامى دستگیر و تمام پول هاى سرقت شده و یک قبضه سلاح کشف شد. با اطلاعاتى که از این فرد به دست آمد، احتمالاً سایر سارقان سابقه دار هستند که آنها را نیز دستگیر مى کنیم.»•امنیت بانک هاپس از یک دوره کوتاه که با کاهش سرقت از بانک ها روبه رو بودیم، از اسفند ماه سال ۸۳ دوباره اخبار مربوط به سرقت از بانک ها و مشتریان بانک در صفحات مطبوعات به چشم مى خورد. وقتى نتیجه تحقیقات پلیس مشخص مى کند که هنگام سرقت، از هیچ سیستم هشدار دهنده اى که درون بانک ها تعبیه شده باشد، استفاده نمى شود، بر ضعف سیستم ایمنى بانک ها نمى توان هشدار نداد. همچنین پس از کمى جست وجو در این بازار آشفته سرقت از داخل بانک ها، متوجه مى شویم، بانک ها پول هاى خود را بیمه کرده اند و اگر سرقتى انجام شود، بیمه موظف است که جبران خسارت کند. اما این بیمه تنها درباره بانک مصداق پیدا مى کند و هیچ خسارتى به مشترى مالباخته پرداخت نمى شود. البته سازمان بیمه، حق بیمه قابل توجهى از بانک ها دریافت مى کند. بنابراین جبران تمامى خسارات بانک ها از سوى بیمه چندان تعجب آور نیست. حفاظت بانک ها به شیوه نگهبان داخل بانک که در حال حاضر در ایران اجرا مى شود، شیوه اى قدیمى است. بنابراین باید در بانک ها از وسائل پیشرفته و تکنولوژى جدید استفاده کرد و بانک ها با هماهنگى و همکارى پلیس قبل از دایر شدن ساختمان یک بانک باید این تشخیص را داشته باشند که این بانک کجا واقع شود تا کمتر در دسترس سارقان باشد و از امنیت نیز برخوردار باشد. به اعتقاد رئیس مرکز اطلاع رسانى پلیس، اگر بین دستگاه هاى ذى ربط هماهنگى درستى وجود داشته باشد بسیارى از مشکلات جامعه حل خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
ذهن آدمی مانند ساعتی است که مدام از کار می ایستد
ذهن را باید با اندیشه های وب کوک کرد
( اسقف فانتون یشن )
اعتماد به نفس اساس تمام موفقیتها و کامیابی های بزرگ است .
افراد معمولی امید و آرزو دارند ولی افراد جسور و خود ساخته ، هدف و برنامه .
آرزوهای بزرگ در سر بپروران تنها آرزهای بزرگ هستند که قدرت دارتد تو را به فکر کردن و الهام گرفتن و ادارند .
افرادی که اعتماد به نفس دارند خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند آنها تنها خودشان را با بهترین افرادی که می توانند باشد مقایسه می کننند .
رفتار و نگرش مثبت نسبت به خودتان یکی از روش های بزرگ ایجاد اعتماد به نفس است .
لازم نیست با آن چه که هستی فرق داشته باشی فقط لازم است بیشتر از شخصی اشی که قبلاً بوده ای .
اعتماد به نفس در بیرون با زندگی صادقانه در درون آغاز می شود .
طوری زندگی کن که احترام افرادی را که محترم می شماری به دست آوری وحفظ کنی .
پای بندی و تعهد به یک هدف واحد بینان گذار اعتماد به نفس شماست .
برای برداشتن اعتماد به نفس بالا لازم است که همیشه زندگی کردن با ارزش بالاتر رابه ارزش پایین ترجیح دهی
مقدمه
اعتماد به نفس با احساس ارزشمند بودن احساسی شکننده و قابل نوسان است که از یک روزبه روز دیگر در تغییراست . از خلال دهها سال مطالعات روانشناسی در می یابیم که اعتماد به نفس با درس گرفتن از اشتباها و تکیه بر نقاط قوت شکل می گیرد .
نکته در خور توجه اینکه می توان اعتماد به نفس خود را تقویت کرد و از آن در راه پیشرفت استفاده کرد .
در واقع «اعتماد به نفس » قانون طلایی روانشناسی برای غلبهبر انواع مشکلات و دستیابی به پیشرفت و بهرورزی در زندگی است .
اعتماد به نفس چیزی فراتر از یک مؤلفه یا خصیصه شخصیت و وجود آدمی است . عنصری غالب که در هر فکر ،آرزو، خیال یا رفتاری جلوه گر می شود و نوع ارتباط ما را با اشخاص و دنیای پیرامون شکل می دهد .
کودکان و حتی همه ی آنهایی که اعتماد به نفس ندارند از معاشرت با دیگران پرهیز می کنند و گمان دارند در این زمینه دچار ضرر و زیان خواهند شد . وقتی هم معاشرتی دست دهد جرأت و اعتمادی ندارند تا استقلال رأی و نظر خود را حفظ کنند ، روحیه متزلزل شان آنها را وادار به تبعیت و تسلیم در برابر دیگران خواهند کرد ، امری که معلوم نیست همیشه به سود آنان باشد .
این افراد دوست ندارند در میان جمع حاضر شوند از آن جهت که مبادا نقاط ضعف شان علنی گردد و بی اهمیتی شان بر ملا و آشکار گردد . به دیگران بی اعتمادند و به صداقت و صفای هیچکس اعتماد ندارند . ز مورد سئوال قرار گرفتن می گریزند ، مزاحم والدینند ، در همه کارها به آنان مراجعه می کنند ، استقلال رأی و رفتار ندارند ؛ می خواهند دیگران روع کنند و آنها دنباله رو باشند ، جرأتشان مرده و پیشروی شان ملاحضه کارانه و کند است .
مبحث " اعتماد به نفس "یکی از مباحث پیچیده است که در رابطه با انسان ها می توان در مورد آن سخنان بسیاری گفت .
اعتماد به نفس یعنی این که شما احساسات ، عقاید و افکار خود را باور داشته باشید و بتوانید بدون نگرانی از عدم موفقیت با تحقیقر و سرزنش دیگران ، آنها را بیان کنید یا به مرحله اجرا درآورید .
از آن جا که ما انسانها ، موجوداتی اجتماعی هستیم ، برقراری ارتباط نیازی ضروری در زندگی ما به شمار می رود ؛ اما گاه پاره ای از اندیشه های نادرست که در جان ما ریشه دواتده و اعتماد به نفس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 65
آخر اتوبان اعتیاد بن بست است/1
معتادان در ایران در اتوبانی سیر میکنند که گر چه در میانههای آن دوربرگردانهایی برای بازگشت به زندگی سالم وجود دارد اما گویی آنان این مسیرهای بازگشت را نمیبینند و تخت گاز به سمت انتهای این اتوبان پیش میروند، اتوبانی دوبانده که انتهای آن چیزی جز بن بست مرگ نیست. اعتیاد
-------------------------------
، در یک طرف اتوبان دوبانده اعتیاد در ایران انبوهی از معتادان وجود دارند که پشت سر هم صف کشیدهاند، بوق میزنند، سبقت میگیرند و دانسته یا ندانسته با سرعت به سمت دیوار بلند انتهایی آن میتازند اما در طرف دیگر آن معتادان کمی هستند که گهگاه مسیر خود را عوض میکنند و برای بازگشت به زندگی سالم تغییر مسیر میدهند اما از این تعداد اندک نیز بسیاری دوباره به همان مسیر شلوغ قبلی بازمیگردند.
جمهوری اسلامی ایران اکنون در چهارراهی قرار گرفته است که به هزار دلیل و علت گرفتار خیل معتادان است، افرادی که به خاطر دسترسی آسان مواد مخدر، مواد توهم زا و محرک از دو نوع طبیعی و شیمیایی آن گرفتار اعتیاد میشوند و اگر گرفتار جنون یا ایدز نشوند کوتاه مدتی فرسوده میشوند یا طلاق میگیرند و در هر صورت مسیر زندگیشان دگرگون میشود.
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد اکنون 220 میلیون نفر معتاد در جهان زندگی میکنند، معتادانی که نیازمند مصرف روزانه مواد اغوا کنندهای مانند تریاک، هروئین، کرک، کریستال، شیشه، گرس، حشیش، ماری جوانا، کوکائین، مرفین و هزاران نوع ماده روانگردان شیمیایی و صنعتی هستند و بسیاری از آنها شهامت و جسارت ترک این اعتیاد و نجات خود را ندارند.
160 میلیون نفر از این معتادان حشیش مصرف میکنند، حدود 14 میلیون نفر در جهان معتاد به کوکائین هستند، 9 تا 12 میلیون نفر آنها معتاد به تریاک و خانواده اُپیودها(opiud) هستند،50 میلیون نفر مصرف کننده انواع مواد روانگردان شیمیایی هستند که در هر سه نوع مواد محرک، مخدر و توهم زا وجود دارند و بقیه نیز به سایر مواد مخدر معتاد هستند.
در کشور ما به علت نزدیکی به کشور افغانستان به عنوان بزرگترین تولید کننده خشخاش و تریاک جهان، تریاک و سایر مشتقات حاصل از این ماده بیشترین مصرف را دارد به طوری که ایران بزرگترین مصرف کننده تریاک دنیاست و البته پس از ایران کشورهای روسیه، قزاقستان و چین بیشترین تعداد مصرف کنندگان مواد افیونی یا گروه مشتقات تریاک را دارند.
*آمار اعتیاد در ایران
در مورد آمار معتادان در ایران، اعداد و ارقام مختلفی ذکر میشود، بر اساس آخرین اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر و به نقل از فداحسین مالکی، دبیر کل و جانشین رئیس این ستاد، تعداد معتادان ایران کمتر از دو میلیون نفر است.
آمار دو میلیون معتاد در ایران اولین بار در سال 76 از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام شد و از آن زمان تاکنون ثابت مانده است، بر اساس این آمار یک میلیون و 200 هزار نفر در ایران معتاد دائمی هستند و حدود 800 هزار نفر نیز به صورت تفننی مواد مخدر مصرف میکنند که البته با توجه به اینکه در همه جای دنیا تعداد افرادی که به صورت تفریحی و تفننی مواد مخدر مصرف میکنند بیش از معتادان دائمی است اکثر کارشناسان به این آمار به دیده تردید نگاه میکنند.
بر اساس اعلام مسئولان درمانی کشور در وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی کشور، سالانه حدود 8 درصد به تعداد معتادان و مصرف کنندگان مواد مخدر در کشور افزوده میشود.
سید موید علویان، معاون سلامت وزارت بهداشت آمار معتادان را در ایران 3 میلیون و 700 هزار نفر اعلام میکند و معتقد است بررسی های وزارت بهداشت نشان میدهد در ایران یک میلیون و 200 هزار نفر معتاد دائمی و روزانه مواد مخدر هستند و بقیه این گروه مصرف تفننی و گاه به گاه مواد مخدر دارند.
این آمار را دقیقا محمد اسماعیل اکبری، معاون سابق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرده بود، او نیزهمین تقسیم بندی را در مورد معتادان دائمی و تفننی داشت اما در همان زمان محسن وزیریان، مدیر کل پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر آمار 3 میلیون و 700 هزار نفری معتادان را مربوط به سال 80 اعلام کرد و گفت: مطمئنا این آمار در زمان حاضر (اردیبهشت 84) افزایش یافته است.
اما درست در همان زمان، علی هاشمی، دبیر کل سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر در حالی که اختلاف نظر بین نیروی انتظامی که آمار معتادان