لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 123 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
کمکهای اولیه
ویژگیهای فرد امدادگر
حداکثر تلاش خود را انجام دهید
خطرات را ارزیابی کنید (روش کم خطر را به کار بگیرید)
مسئولیت های فرد امدادگر:
ارزیابی صحیح و سریع موقعیت
محافظت از مصدوم و سایر افراد در صحنه
شناسایی آسیب وارده به مصدوم یا بیماری او
ارائه درمان به موقع، صحیح، و مناسب
قرار دادن موارد وخیم تر در اولویت
انتقال مصدوم به بیمارستان
همراهی کردن مصدوم تا رسیدن کمکهای پزشکی
گزارش دهی مشاهدات خود به افرادی که مراقبت از مصدوم را بر عهده دارند
جلوگیری از انتقال بیماری از مصدوم به خود و دیگران
ادامه
حفظ آرامش در ارائه کمکهای اولیه
کنترل عکس العمل ها خود و اداراه مشکل به خوبی
حفظ آرامش و انجام عمل منطقی
قاطع و ملایم رفتار کنید
برخورد دوستانه با مصدوم
جلب اعتماد مصدوم
اطلاع به خویشاوندان مصدوم
مراقبت از بچه ها
نحوه مراقبت امدادگر از خود
ارزیابی موقعیت و اطمینان از بی خطر بودن آن
محافظت در مقابل انتقال عفونت
شستن دستها
پوشیدن دستکش یکبار مصرف
استفاده از پیش بند پلاستیکی یا عینک پلاستیکی
مراقبت از خود در برابر اشیاء نوک تیز کنار بیمار
روی قسمت زخم دست با پوشش ضد آب پپوشانید
واکسیناسیون افراد گروه امداد
جمع آوری و دفع زباله های عفونی
کنترل استرس
کنترل استرس پس از حادثه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
افراط در زهد و عبادت اسلام
از همان وقتهائی که تصوف هم در دنیای اسلام پیدا شد، ما میبینیم افرادی پیدا شدند که تمام نیروی خودشان را صرف عبادت و نماز کردند و سایر وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در میان اصحاب امام علی علیه السلام مردی را داریم بنام ربیع بن خثیم همین خواجه ربیع معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این، قبر او هست یا نه من یقین ندارم و اطلاعم در این زمینه کافی نیست ولی در اینکه او را یکی از زهاد ثمانیه یعنی یکی از هشت زاهد معروف دنیای اسلام میشمارند، شکی نیست.
ربیع بن خثیم اینقدر کارش به زهد و عبادت کشیده بود که در دوران آخر عمرش قبر خودش را کنده بود و گاهی میرفت در قبر و لحدی که خودش برای خودش کنده بود میخوابید، و خود را نصیحت و موعظه میکرد، میگفت " ''یادت نرود عاقبت باید بیائی اینجا'' ".
تنها جملهای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند آنوقتی بود که اطلاع پیدا کرد که مردم امام حسین علیه السلام فرزند عزیز پیامبر اکرم|پیغمبر را شهید کردهاند، چند کلمه گفت در اظهار تأثر و تأسف از چنین حادثهای: " ''وای بر این امت که فرزند پیغمبرشان را شهید کردند ''". میگویند بعدها استغفار میکرد که چرا من این چند کلمه را که غیر ذکر بود به زبان آوردم.
همین آدم در دوران امیرالمؤمنین علی (ع) جزو سپاهیان ایشان بوده است، یکروز آمد خدمت امیرالمؤمنین عرض کرد: ''یا امیرالمؤمنین انا شککنا فی هذاالقتال''. " انا " را هم که میگوید معلوم میشود که او نماینده عدهای بوده است. یا امیرالمؤمنین! ما درباره این جنگ شک و تردید داریم، میترسیم این جنگ، جنگ شرعی نباشد. چرا؟
چون ما داریم با اهل قبله میجنگیم، ما داریم با مردمی میجنگیم که آنها مثل ما شهادتین میگویند، مثل ما نماز میخوانند، مثل ما رو به قبل میایستند. و از طرفی شیعه امیرالمؤمنین بود نمیخواست کناره گیری کند گفت یا امیرالمؤمنین! خواهش میکنم به من کاری را واگذار کنید که در آن شک وجود نداشته باشد، من را به جائی و دنبال مأموریتی بفرست که در آن شک نباشد.
امیرالمؤمنین هم فرمود بسیار خوب اگر تو شک میکنی پس من تو را به جای دیگری میفرستم. نمیدانم خودش تقاضا کرد یا ابتداء حضرت او را به یکی از سر حدات فرستادند که در آنجا هم باز سرباز بود. کار سربازی میخواست انجام بدهد اما در سر حد کشور اسلامی که اگر احیانا پای جنگ و خونریزی بمیان آمد طرفش کفار یا بت پرستان باشند، غیر مسلمانها باشند. خوب این نمونهای بود از زهاد و عبادی که در آن زمان بودند.
این زهد و عبادت چقدر ارزش دارد؟
این، ارزش ندارد که آدم در رکاب مردی مانند علی باشد اما در راهی که علی دارد راهنمائی میکند و در آنجائی که علی فرمان جهاد میدهد شک کند که آیا این درست است یا نادرست، و عمل به احتیا کند، بنا را بر احتیاط بگذارد. مثل اینکه میگویند: چرا ما روزه شک دار بگیریم؟ میبینید که در میان مردم هم این حرف خیلی زیاد است: چرا ما روزه شک دار بگیریم، این چه کاری است؟ چرا جائی بجنگیم که شک داریم؟ میرویم جائی که روزهای که میگیریم روزه شک دار نباشد.
این چه ارزشی دارد؟ اسلام بصیرت میخواهد، هم عمل میخواهد و هم بصیرت. این آدم (خواجه ربیع) بصیرت ندارد. در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزیدبن معاویه زندگی میکند، معاویهای که دین خدا را دارد زیر و رو میکند، یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب میشود و تمام زحمات پیغمبر دارد هدر میرود، آقا رفته یک گوشهای را انتخاب کرده شب و روز دائما مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه دیگری به زبانش نمیآید، یک جمله ای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت حسین بن علی (ع) میگوید، بعد پشیمان میشود که این، حرف دنیا شد، چرا بجای آن، سبحان الله، الحمد لله نگفتم؟ چرا بجای آن یا حی یا قیوم نگفتم؟ چرا الله اکبر نگفتم، لا حول و لا قوة الا بالله نگفتم؟ این با تعلیمات اسلامی جور در نمی آید.
::«لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا»؛ جاهل یا تند میرود یا کند.::
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 62 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
RUP مدیریت پروژه در
استاد راهنما : دکتر یزدان پناه
تهیه کننده : لیلا غفاری
پاییز 1383
فهرست مطالب
مقدمه
اهداف
بخش اول) اشاره به برخی مفاهیم
بخش دوم ) جریان کار
بخش سوم ) مرور فعالیتها
بخش چهارم ) خروجیها
بخش پنجم ) برخی رهنمودها
منابع
مقدمه ای بر مدیریت پروژه
مهمترین دیسیپلین در RUP و هر متدلوژی دیگری، دیسیپلین مدیریت پروژه است. در نهایت مدیر پروژه مسئول موفقیت پروژه است. مدیریت پروژه های نرم افزاری، هنر متوازن ساختن اهداف متضاد، مدیریت ریسک و غلبه بر محدودیتهای تحویل موفقیت آمیز محصولی است که هم نیازهای مشتریان (کسانیکه برای سیستم پول می پردازند) و هم نیازهای کاربران را برآورده کند. این حقیقت که پروژه های بسیار کمی واقعاً موفقیت آمیزند، برای توضیح سخت بودن موضوع کفایت می کند.
اهداف دیسیپلین مدیریت پروژه
فراهم کردن چارچوبی برای مدیریت پروژه های شدیداً نرم افزاری
فراهمکردن رهنمودهای عملی برای طرح ریزی، تامین نیروی انسانی، اجرا و نظارت بر پروژه ها
فراهم کردن چارچوبی برای مدیریت ریسک
مدیریت افراد: استخدام، آموزش، رهبری
مدیریت بودجه: تعیین، تخصیص و غیره
مدیریت قراردادها: با تامین کنندگان و مشتریان
مدیریت ریسک
طرح ریزی برای یک پروژه با روش تکرار، برای تمام چرخه حیات و برای یک تکرار به خصوص
نظارت بر پیشرفت یک پروژه با روش تکرار، و متریکها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 62 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
RUP مدیریت پروژه در
استاد راهنما : دکتر یزدان پناه
تهیه کننده : لیلا غفاری
پاییز 1383
فهرست مطالب
مقدمه
اهداف
بخش اول) اشاره به برخی مفاهیم
بخش دوم ) جریان کار
بخش سوم ) مرور فعالیتها
بخش چهارم ) خروجیها
بخش پنجم ) برخی رهنمودها
منابع
مقدمه ای بر مدیریت پروژه
مهمترین دیسیپلین در RUP و هر متدلوژی دیگری، دیسیپلین مدیریت پروژه است. در نهایت مدیر پروژه مسئول موفقیت پروژه است. مدیریت پروژه های نرم افزاری، هنر متوازن ساختن اهداف متضاد، مدیریت ریسک و غلبه بر محدودیتهای تحویل موفقیت آمیز محصولی است که هم نیازهای مشتریان (کسانیکه برای سیستم پول می پردازند) و هم نیازهای کاربران را برآورده کند. این حقیقت که پروژه های بسیار کمی واقعاً موفقیت آمیزند، برای توضیح سخت بودن موضوع کفایت می کند.
اهداف دیسیپلین مدیریت پروژه
فراهم کردن چارچوبی برای مدیریت پروژه های شدیداً نرم افزاری
فراهمکردن رهنمودهای عملی برای طرح ریزی، تامین نیروی انسانی، اجرا و نظارت بر پروژه ها
فراهم کردن چارچوبی برای مدیریت ریسک
مدیریت افراد: استخدام، آموزش، رهبری
مدیریت بودجه: تعیین، تخصیص و غیره
مدیریت قراردادها: با تامین کنندگان و مشتریان
مدیریت ریسک
طرح ریزی برای یک پروژه با روش تکرار، برای تمام چرخه حیات و برای یک تکرار به خصوص
نظارت بر پیشرفت یک پروژه با روش تکرار، و متریکها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
افراط در زهد و عبادت اسلام
از همان وقتهائی که تصوف هم در دنیای اسلام پیدا شد، ما میبینیم افرادی پیدا شدند که تمام نیروی خودشان را صرف عبادت و نماز کردند و سایر وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در میان اصحاب امام علی علیه السلام مردی را داریم بنام ربیع بن خثیم همین خواجه ربیع معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این، قبر او هست یا نه من یقین ندارم و اطلاعم در این زمینه کافی نیست ولی در اینکه او را یکی از زهاد ثمانیه یعنی یکی از هشت زاهد معروف دنیای اسلام میشمارند، شکی نیست.
ربیع بن خثیم اینقدر کارش به زهد و عبادت کشیده بود که در دوران آخر عمرش قبر خودش را کنده بود و گاهی میرفت در قبر و لحدی که خودش برای خودش کنده بود میخوابید، و خود را نصیحت و موعظه میکرد، میگفت " ''یادت نرود عاقبت باید بیائی اینجا'' ".
تنها جملهای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند آنوقتی بود که اطلاع پیدا کرد که مردم امام حسین علیه السلام فرزند عزیز پیامبر اکرم|پیغمبر را شهید کردهاند، چند کلمه گفت در اظهار تأثر و تأسف از چنین حادثهای: " ''وای بر این امت که فرزند پیغمبرشان را شهید کردند ''". میگویند بعدها استغفار میکرد که چرا من این چند کلمه را که غیر ذکر بود به زبان آوردم.
همین آدم در دوران امیرالمؤمنین علی (ع) جزو سپاهیان ایشان بوده است، یکروز آمد خدمت امیرالمؤمنین عرض کرد: ''یا امیرالمؤمنین انا شککنا فی هذاالقتال''. " انا " را هم که میگوید معلوم میشود که او نماینده عدهای بوده است. یا امیرالمؤمنین! ما درباره این جنگ شک و تردید داریم، میترسیم این جنگ، جنگ شرعی نباشد. چرا؟
چون ما داریم با اهل قبله میجنگیم، ما داریم با مردمی میجنگیم که آنها مثل ما شهادتین میگویند، مثل ما نماز میخوانند، مثل ما رو به قبل میایستند. و از طرفی شیعه امیرالمؤمنین بود نمیخواست کناره گیری کند گفت یا امیرالمؤمنین! خواهش میکنم به من کاری را واگذار کنید که در آن شک وجود نداشته باشد، من را به جائی و دنبال مأموریتی بفرست که در آن شک نباشد.
امیرالمؤمنین هم فرمود بسیار خوب اگر تو شک میکنی پس من تو را به جای دیگری میفرستم. نمیدانم خودش تقاضا کرد یا ابتداء حضرت او را به یکی از سر حدات فرستادند که در آنجا هم باز سرباز بود. کار سربازی میخواست انجام بدهد اما در سر حد کشور اسلامی که اگر احیانا پای جنگ و خونریزی بمیان آمد طرفش کفار یا بت پرستان باشند، غیر مسلمانها باشند. خوب این نمونهای بود از زهاد و عبادی که در آن زمان بودند.
این زهد و عبادت چقدر ارزش دارد؟
این، ارزش ندارد که آدم در رکاب مردی مانند علی باشد اما در راهی که علی دارد راهنمائی میکند و در آنجائی که علی فرمان جهاد میدهد شک کند که آیا این درست است یا نادرست، و عمل به احتیا کند، بنا را بر احتیاط بگذارد. مثل اینکه میگویند: چرا ما روزه شک دار بگیریم؟ میبینید که در میان مردم هم این حرف خیلی زیاد است: چرا ما روزه شک دار بگیریم، این چه کاری است؟ چرا جائی بجنگیم که شک داریم؟ میرویم جائی که روزهای که میگیریم روزه شک دار نباشد.
این چه ارزشی دارد؟ اسلام بصیرت میخواهد، هم عمل میخواهد و هم بصیرت. این آدم (خواجه ربیع) بصیرت ندارد. در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزیدبن معاویه زندگی میکند، معاویهای که دین خدا را دارد زیر و رو میکند، یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب میشود و تمام زحمات پیغمبر دارد هدر میرود، آقا رفته یک گوشهای را انتخاب کرده شب و روز دائما مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه دیگری به زبانش نمیآید، یک جمله ای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت حسین بن علی (ع) میگوید، بعد پشیمان میشود که این، حرف دنیا شد، چرا بجای آن، سبحان الله، الحمد لله نگفتم؟ چرا بجای آن یا حی یا قیوم نگفتم؟ چرا الله اکبر نگفتم، لا حول و لا قوة الا بالله نگفتم؟ این با تعلیمات اسلامی جور در نمی آید.
::«لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا»؛ جاهل یا تند میرود یا کند.::