لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مقدمه
از آنجایی که عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس نامیده اند و پیچیدگی های جاری جامعه بشری سرعت تغییرات و بی توجهی نسبت به زمینه های مذهبی و ایدولوژیک ونظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری تضاد ها و تعارض ها و اضطراب های جدیدی به وجود امده است .استفاده از شیوه های درمانی مؤثر و کار امد ضروری می باشد پیچیده شدن تمدن بشری و ارتباطاعات اجتماعی استرس های تازه ای را نیز پدید آورده است که مقابله با آنها برای هر فردی لازم و ضروری است از طرفی نیز همه ما استعدادهای عظیم و کشف شده ای برای رشد و تکامل و دگرگونی توانایی یافتن معنایی ژرفتر و دست یافتن به توفیق بیشتر در زندگی بهره مندیم بنابر این استفاده از این توانایی هاو استعدادها برای مقابله با انواع اضطراب ها و استرس هایی که در زندگی روزمره برای ما پدید می آید امکان پذیر است .
اضطراب :
اضطراب اغلب نشاندهنده وجود انگیزه ای غیر قابل قبول است که بیمار سعی در رد آن دارد نظیر خشم و ...
ریشه اضطراب اغلب ترس پیش بینی شده فقدان در زمینه های کار پول ، روابط یا حساسیت جسمی است همه انسانها اضطراب را در زندگی خود تجربه کرده اند اضطراب شامل احساس عدم اطمینان ،درماندگی و بر انگیختگی فیزیولوژیکی است به طور کلی اضطراب یک احساس بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که بایک یک یا چند حس جسمی مانند خالی شدن سر دل،تنگی قفسه سینه ، طپش قلب و ... همراه است ..
استرس و اضطراب تا حدی طبیعی و ضروری است .
در انجام هر کاری به طور مطلوب اضطراب تا اندازه ای طبیعی و ضروری است با این وجود اضطراب بسیار شدید یا خیلی کم همیشه به روی هر کاری اثر زیان آوری دارد علی رقم این حقیقت که اضطراب و استرس تا اندازه ای برای انجام دادن هر کاری ضروری و طبیعی است در هنگام مواجه با مشکلات اضطراب و استرس را معمولا با سطوحی از اضطراب و استرس سر و کار داریم که از نظر بالینی خیلی بالا می باشد صرف نظر از اینکه چه کسی هستیم یا در زندگی احتمالا چه کاری انجام می دهیم همه ما بدنمان ظرفیت مشخصی برای استرس دارند که بیش از ان انرا نمی تواند تحمل کند .
همان طور که سطح استرس در دستگاه بدن ما بالا می رود این احتمال افزایش می یابد که بدن علائم جسمی ذهنی و فشاری یا هر گونه ترکیبی از این علائم را در پاسخ به استرس ایجاد خواهد کرد .
استرس و اضطراب چگونه شروع می شود ؟
پاسخ ساده به این سوال این است که ممکن است اضظراب به طریق گوناگون شروع شده بروز کند . پیش از این اشاره کردیم که تجربه نشا نه های اضطراب ناشی از استرس است .ممکن است ناشی از استرس مزمن باشد یا ممکن است ناشی از استرس ناگهانی باشد یعنی هنگامی که با یک ترس خاص ، مشکل یا رویداد مهمی در زندگی مواجه می شویم که سبب می شود ظرفیت استرس مان لبریز شود . ماهیت خاص استرس از فردی به فرد دیگر تفاوت زیادی دارد همان طور که پاسخ نشانگر ویژه آنها نیز متفاوت است .
در دوران کودکی انواع خاصی از ترس ها بسیار شایع هستند . در حدود 92درصد کودکان 5 تا12 سال معمولا دچار ترس های خاص می شوند همچون ترس از حیوانات ، ترس از موقعیت های خطر ناک ، ترس از صدا و ترس از تاریکی .
همان طور که رشد می یابیم این ترس ها از بین می روند اما گاهی اوقات تا دوران بزرگسالی پایدار می مانند سایر ترسها ممکن است با مشاهد ه چیزهای نا خوشایندی که برای دیگران اتفاق می افتد شروع می شود یا ممکن است از افراد دیگر مانند والدین آموخته شود همچنین هر رویداد عمده در زندگی موجب استرس می شود و این تجربه ممکن است نشا نه های اولیه اضطراب را آشکار سازد بعضی از افرا د ممکن است از اضطرابی عمومی را نشان دهند .
این افراد آنهایی هستند که همیشه مضطرب به نظر می رسند و نوعی نگرانی در آنها وجود دارد . برخی دیگر ممکن است سالهای زندگیشان توام با استرس باشد در کارها یشان عجول باشند و مدام یکی پس از دیگری دست بر کار های نا ممکن بزنند.
یک نکته مهم که در آغاز باید مد نظر داشت این است که ضرورتی ندارد به دنبال تشخیص علت شروع ترس با مشکل خاص باشیم بلکه همه کوششمان را معطوف این کنیم که آن را از بین ببریم .
چه عواملی موجب تداوم اضطراب می شود؟
اگر چه ممکن است مشخص نمودن آن چه که بر انگیزاننده اولین تجربه اضطراب ما بوده است خیلی مشکل باشد اما درباره اینکه چه عواملی موجب تداوم اضطراب می شوند و از طرف شدن خود به خودی اضطراب جلوگیری می کند اطلاعات زیادی را در اختیار داریم اساسا یک سری عوامل عمومی وجود دارد که به ابقای اضطراب کمک می کنند .
1-شیوه زندگی ممکن است اضطراب را تداوم بخشد .
2- اجتناب اضطراب را ابقا ءمی کند .
3- فقدان اعتماد به نفس اضطراب را تداوم می بخشد .
4- تفکراتمان اضطراب را ابقاءمی کند .
اضطراب به علت گوناگونی و به شکلهای گوناگون به وجود می آید برخی از اضطراب ها عامل خاص وشخصی ندارند و برخی از آنها علل واضح ندارند وبرخی بسیار شدید هستند و برخی خفیف تر بروز می کند .
روش هایی که باعث کاهش اضطراب می شوند عبارتند از :
آرامش ورزی کاهش دهنده اضطراب:
آرامش ورزی که با معدل انگلیسی YELAXATION معروفیت بیشتری داردروش بسیار عالی برای کنترل اضطراب است . از این روش معمولا که جریان روان درمانی انواع اضطرابها ، وسواس ها و ... استفاده می شود.
افراد می توانند با یادگیری این روش بدون قرار گرفتن در جلسات روان درمانی آرامش روزمره خود را تامین کنند استفادع طولانی مدت از این روش حفظ آرامش روزمره را در زندگی فرد ایجاد می کند و موجب می شود فرد کنترل بیشتری روی علائم اضطرابی خود داشته باشد در این روش بر فرد آموزش داده می شود به انبساط و شل کردن عضلات خود بپر دازد انقباض عضلات یکی از علائم اساسی اضطراب اس و اساس چنین علائمی متقا بلا شدت اضطراب فرد را افزایش می دهد
2- از بین بردن افکار منفی برای کاهش اضطراب :
اغلب در جریان اضطراب یک سری افکار منفی در ذهن فرد راه اندازی می شود که نقش مخربی روی ذهن فرد و آرامش او دارند برای کاهش اضطراب بهتر است فرد بر این دسته از افکار خود توجه کند و آنها را شناسایی کند و افکار مناسبی را بر جای آنها جایگزین کند .
3- انجام فعالیت برای کاهش اضطراب :
هر زمانی که احساس نگرانی و اضطراب دارید بهتر است به کار و فعالیتی مشغول شوید . ذهن انسان در یک لحظه نمی تواند به چند موضوع متفاوت فکر کنید . کاری پیدا کنید که برایتان سر گرم کننده باشد و مشغول شوید این عمل باعث خواهد شد راحت تر با افکار اضطراب مبارزه کنید
عزت نفس و اعتماد به نفس خود را بالا ببرید .
به موفقیت های خود فکر کنید به توانایی ها ی که دارید و تلاش های که می کنید در خود احساس ارزشمندی بوجود بیاوریید اگر چنین احساسی نداشته باشید اعتماد به نفس کافی نخواهید داشت و این موجب اضطراب شما خواهد بود .
5- انجام فعالیت های ورزشی برای اضطراب :
ورزش کردن باعث خواهد شد که شما درمواجه شدن با شرایط اضطراب زا خونسردی وآرمش بیشتری داشته باشید ورزش تا ثیرات فیزیو لوژیکی دارد که این تاثیرات فیز یو لوژیک فراهم کننده آرامش در افراد است .
الگو بر داری از افراد آرام :
برخی افراد خیلی آرام و راحت به نظر می رسند کارها و فعا لیتهای خود را با آرامش با آرامش بیشتری انجام می دهند و کنترل خوبی روی رفتار خود در شرایط اضطراب زا دارند الگو ها ی رفتاری این افراد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
اضطراب چیست ؟
همه انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه میکنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است.اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علائم و نشانه های اضطراب
ـ عصبى بودن، آرام و قرار نداشتنـ تنشـ احساس خستگىـ سرگیجهـ تکرر ادرارـ طپش قلبـ بیحالىـ تنگى نفسـ تعریقـ لرزشـ نگرانى و دلهرهـ بیخوابىـ اشکال در تمرکز حواسـ گوش به زنگ بودن
اضطراب در کودکان و نوجوانان
بسیارى از کودکان هنگام قرارگیرى در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآورى به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» میشوند.معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمیپذیرند. بهمنظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافى داشت بهطوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافى جهت مقابله با مسائلى که به نظرشان مشکل مى آید، را کسب کنند.بسیارى از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزى که آنان به مشکلى برخورد میکنند مثل روز رفتن به مدرسه و ... منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبى از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشى از شرم و خجالت زمینة بسیارى از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد.بسیارى از شکایتهاى کودکان در دوران ابتدائى مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهاى پراکنده دیگر، ناشى از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانى مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز مى کند.شایعترین اختلالات اضطرابى در کودکان و نوجوانان عبارتند از:ـ اضطراب جدایى (Separation Anxiety)ـ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)ـ اضطراب اجتماعى (Social Anxiety)ـ ترس از مدرسه (School Phobia)
«سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند. او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند.
نویسنده در این مقاله، به بررسی نقش اضطراب در سلامت جامعه آمریکا پرداخته است. «سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند. او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند. جرائم اجتماعی و طلاق والدین، فضای امن خانوادهها را از بین برده است. مهمترین کسانی که به امنیت روانی و احساس خانواده نیاز دارند، کودکان هستند. افزایش سطوح طلاق والدین، بیکاری، جرائم اجتماعی و خشونت در تلویزیون و فیلمهای سینمایی، آسمان را برای کودکان سیاه کرده است. جالب است بدانید، براساس مطالعهای که جدیداً انجام شده، اضطراب و تشویش بچههای سالم در دههی 1980، به اندازهی اضطراب و تشویش بچههایی که در دههی 1950 بیماری ذهنی داشتهاند، بوده است. «جین کویینگ»، روانشناس اجتماعی در دانشگاه کیس وسترن ریزرو میگوید: جرم، طلاق والدین و کمبود روابط احساسی و اجتماعی با افراد دیگر، نوجوانان و جوانان آمریکایی را بیمار کرده است. او سالهای آخر قرن بیستم را «سالهای اضطراب» نامیده است. او میگوید: براساس مطالعات دانشگاهی انجام شده، اضطراب و عصبانیت از سالهای 1980 ـ 1950، پنجاه درصد افزایش داشته، ترس و دودلی بین جوانان با شتاب زیاد افزایش پیدا کرده و عمیقتر شده است، این نتایج، خلاصه آزمایشهای سطوح اضطراب در بین 40192 دانشجو و گزارشهای اضطراب از 12056 دانشآموز در دهههای 1980 ـ 1950 است. تویینگ برای یافتن دلایل اضطراب در بین کودکان آمریکایی، عواملی را که در سعادت جامعه نقش دارند، بررسی کرده است؛ در چکیده آمار ایالات متحده، عوامل مؤثر در سعادت جامعهی آمریکایی، سطوح جرایم، طلاق، بیکاری، درآمد و بعضی موارد دیگر برشمرده شده است. او میگوید، دو عامل برجستهتر هستند: 1ـ جرم و بیثباتی اجتماعی حاصل از آن، 2ـ کمبود ارتباط اجتماعی با دیگران. تویینگ میگوید: با افزایش جرم و جنایت در جامعه، به همان نسبت اضطراب بچهها بیشتر میشود. حتی اگر بچهها قربانی اصلی خشونتها نباشند، رشد این تصور که خشونت به راحتی اتفاق میافتد بچهها را مضطرب میکند، در این بحث، پول کمترین نقش را دارد. امنیت مالی خانههایی که بچهها در آن بزرگ میشوند، اهمیت زیادی ندارد، بلکه مهم این است که آیا بچهها احساس سلامت و امنیت میکنند یا خیر. به گفتهی تویینگ، مردم الان نمیدانند چه اتفاقی دارد میافتد؛ همان طور که ندانستند بر سر جامعه چه آمده است؛ دههی 1950 سالهای بلوغ و کمال نبود، اما مردم نسبت به هم بیشتر احساس وابستگی میکردند. امروزه ما بیشتر آزادی داریم، انتخاب بیشتری داریم، جرایم بیشتری هم داریم و البته اضطراب بیشتر. چیزی نمانده تا به خاطر این اضطراب و جرایم، هزینه سنگینی پرداخت کنیم.
اضطراب چیست؟
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 7
اضطراب چیست؟
اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست میدهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. وقوع مجدد موقعیتهایی که قبلاً استرس زا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد میشود. همه انسانها در زندگی خود دچار اضطراب میشوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکلساز است. تحقیقات و بررسیها نشان میدهند که اضطراب در خانمها، طبقات کمدرآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتر دیده میشود.
اضطراب ریاضی
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 1
اضطراب ریاضی
۱ـ فشارهای والدین:
بدیهی است نقش والدین در اضطراب کودکان از درس و مدرسه بسیار موثر و غیرقابل انکار است.
گروهی از پدر و مادرهایی که خود در درس ریاضی ضعیف و کند بودهاند این احساس و نگرش خود را به فرزندشان نیز منتقل میکنند یا گروهی دیگر نیز با فشارها و توقعات خارج از توان فرزندشان آنان را دچار ترس و اضطراب میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
اضطراب چیست ؟
همه انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه میکنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است.اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علائم و نشانه های اضطراب
ـ عصبى بودن، آرام و قرار نداشتنـ تنشـ احساس خستگىـ سرگیجهـ تکرر ادرارـ طپش قلبـ بیحالىـ تنگى نفسـ تعریقـ لرزشـ نگرانى و دلهرهـ بیخوابىـ اشکال در تمرکز حواسـ گوش به زنگ بودن
اضطراب در کودکان و نوجوانان
بسیارى از کودکان هنگام قرارگیرى در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآورى به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» میشوند.معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمیپذیرند. بهمنظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافى داشت بهطوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافى جهت مقابله با مسائلى که به نظرشان مشکل مى آید، را کسب کنند.بسیارى از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزى که آنان به مشکلى برخورد میکنند مثل روز رفتن به مدرسه و ... منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبى از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشى از شرم و خجالت زمینة بسیارى از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد.بسیارى از شکایتهاى کودکان در دوران ابتدائى مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهاى پراکنده دیگر، ناشى از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانى مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز مى کند.شایعترین اختلالات اضطرابى در کودکان و نوجوانان عبارتند از:ـ اضطراب جدایى (Separation Anxiety)ـ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)ـ اضطراب اجتماعى (Social Anxiety)ـ ترس از مدرسه (School Phobia)
«سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند. او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند.
نویسنده در این مقاله، به بررسی نقش اضطراب در سلامت جامعه آمریکا پرداخته است. «سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند. او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند. جرائم اجتماعی و طلاق والدین، فضای امن خانوادهها را از بین برده است. مهمترین کسانی که به امنیت روانی و احساس خانواده نیاز دارند، کودکان هستند. افزایش سطوح طلاق والدین، بیکاری، جرائم اجتماعی و خشونت در تلویزیون و فیلمهای سینمایی، آسمان را برای کودکان سیاه کرده است. جالب است بدانید، براساس مطالعهای که جدیداً انجام شده، اضطراب و تشویش بچههای سالم در دههی 1980، به اندازهی اضطراب و تشویش بچههایی که در دههی 1950 بیماری ذهنی داشتهاند، بوده است. «جین کویینگ»، روانشناس اجتماعی در دانشگاه کیس وسترن ریزرو میگوید: جرم، طلاق والدین و کمبود روابط احساسی و اجتماعی با افراد دیگر، نوجوانان و جوانان آمریکایی را بیمار کرده است. او سالهای آخر قرن بیستم را «سالهای اضطراب» نامیده است. او میگوید: براساس مطالعات دانشگاهی انجام شده، اضطراب و عصبانیت از سالهای 1980 ـ 1950، پنجاه درصد افزایش داشته، ترس و دودلی بین جوانان با شتاب زیاد افزایش پیدا کرده و عمیقتر شده است، این نتایج، خلاصه آزمایشهای سطوح اضطراب در بین 40192 دانشجو و گزارشهای اضطراب از 12056 دانشآموز در دهههای 1980 ـ 1950 است. تویینگ برای یافتن دلایل اضطراب در بین کودکان آمریکایی، عواملی را که در سعادت جامعه نقش دارند، بررسی کرده است؛ در چکیده آمار ایالات متحده، عوامل مؤثر در سعادت جامعهی آمریکایی، سطوح جرایم، طلاق، بیکاری، درآمد و بعضی موارد دیگر برشمرده شده است. او میگوید، دو عامل برجستهتر هستند: 1ـ جرم و بیثباتی اجتماعی حاصل از آن، 2ـ کمبود ارتباط اجتماعی با دیگران. تویینگ میگوید: با افزایش جرم و جنایت در جامعه، به همان نسبت اضطراب بچهها بیشتر میشود. حتی اگر بچهها قربانی اصلی خشونتها نباشند، رشد این تصور که خشونت به راحتی اتفاق میافتد بچهها را مضطرب میکند، در این بحث، پول کمترین نقش را دارد. امنیت مالی خانههایی که بچهها در آن بزرگ میشوند، اهمیت زیادی ندارد، بلکه مهم این است که آیا بچهها احساس سلامت و امنیت میکنند یا خیر. به گفتهی تویینگ، مردم الان نمیدانند چه اتفاقی دارد میافتد؛ همان طور که ندانستند بر سر جامعه چه آمده است؛ دههی 1950 سالهای بلوغ و کمال نبود، اما مردم نسبت به هم بیشتر احساس وابستگی میکردند. امروزه ما بیشتر آزادی داریم، انتخاب بیشتری داریم، جرایم بیشتری هم داریم و البته اضطراب بیشتر. چیزی نمانده تا به خاطر این اضطراب و جرایم، هزینه سنگینی پرداخت کنیم.