لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقى با تاکید بر دیدگاه امام خمینى(ره)
مقدمه
به طور کلى، در تمام نظامهاى حقوقى، اراده اشخاص در تحقق اعمال حقوقى نقش اصلى و اساسى را ایفا مىکند و عقود و ایقاعات به اراده افراد نسبت داده مىشود. در فقه اسلامى نیز اراده اشخاص در ایجاد تعهدات از موقعیت مهم و اساسى برخوردار است. فقیهان در روند شکلگیرى اعمال حقوقى (عقود و ایقاعات) نقش اراده را بیش از هر عامل دیگرى دانسته و الفاظ و افعال و سایر وسایل اعلام اراده را به تنهایى و بدون کاشفیتیا سببیتیا مبرزیت آنها نسبتبه اراده متعاقدان، موجد هیچ تکلیف و تعهدى نمىدانند. مفاد قاعده «العقود تابعة للقصود» نیز مؤید چنین دیدگاهى است. بر اساس قاعده مزبور فقدان انشاى مدلول عقد، مانع تحقق آثار حقوقى است و عمل بدون قصد و اراده طرف عقد تهى و بىاعتبار است.
بنابراین، عقود و ایقاعات اگرچه با اعتبار و جعل عقلا و شارع از اسباب ایجاد تعهد به شمار مىآیند، ولى موضوع اعتبار عقلاء و شارع زمانى محقق مىشود که شرایط اساسى و ضرورى آنها موجود باشد و از جمله شرایط اساسى، قصد و رضاى طرفین عقد و به تعبیرى اراده آنهاست. حتى مىتوان گفت: اراده وقصد از شرایط درستى عقد نیستند بلکه از شرایط تحقق و تکوین آن مىباشند. امام خمینى در کتاب البیع در این زمینه مىگوید: اراده و قصد از شرایط درستى عقد و شرایط طرفین آن نیست; زیرا شرط هر چیزى بعد از عناصر مؤثر در حقیقت و ماهیت آن ملاحظه مىشود و با توجه به اینکه حقیقت عقد از شرایط عقد و شرایط طرفین نیست و اراده و قصد نیز در تحقق ماهیت عقد دخیل است وجود قصد و اراده شرط عقد و شرط دو طرف آن نخواهد بود بلکه در تحقق و تکوین اصل ماهیت عقد مؤثر است. (1) بنابراین، نقش اراده (قصد و رضا) در تحقق اعمال حقوقى امرى روشن است. در این مقاله حقیقت اراده، عناصر و مراحل شکلگیرى آن را بررسى خواهیم کرد.
ماهیت اراده
اراده در لغت تازى از ماده «رود» به معناى خواستن، طلب، قصد و برگزیدن (2) به کار رفته است. در اصطلاح علوم مختلف نیز تعاریفى در مورد اراده ابراز شده است. در علم کلام گفته مىشود: اراده صفتى است که رجحان یکى از دو امر مقدور بر دیگرى را اقتضا مىکند. (3) برخى حکیمان اراده را حالتى مىدانند که به دنبال شوق مىآید، ولى بیشتر فلاسفه برآنند که اراده از مقوله کیف نفسانى و عزم راسخ یا شوق مؤکدى از ادراک امر ملائم و سازگار با طبع در انسان پدید مىآید. این شوق مؤکد یا عزم راسخ در پى تصدیق و پذیرش سودى که در انجام یا ترک کارى نهفته استیا در پى تشخیص و قبول نیک بودن کارى یا ترک کارى در نفس انسان پدید مىآید و حصول آن موجب مىشود تا فعل یا ترک مرجحى یابد و به مرحله ضرورت برسد. حکیم سبزوارى مىگوید:
عقیب داع درکنا الملائما شوقا مؤکدا ارادة سما (4)
در اصطلاح حقوقدانان نیز به پیروى از متکلمان و فلاسفه، اراده حرکت نفس به طرف کارى معین پس از تصور و تصدیق منفعت و اشتیاق به آن است. این حقیقت را در بررسى مراحل چهارگانه عمل ارادى تبیین مىکنیم.
تحلیل روانى اراده
اعمال حقوقى، فعل ارادى انسان است و مانند سایر اعمال ارادى مراحل مختلفى را که در نفس آدمى گذرانده مىشود، طى مىکند. در تبیین این مراحل تمایز بین قصد و رضا نیز روشن مىشود. این مراحل را در قالب مثالى بررسى مىکنیم، شخصى تصمیم به فروش خانه خود مىگیرد. از زمانى که چنین اندیشهاى براى او پیدا مىشود تا زمان انعقاد عقد بیع چه فعالیتهایى در روان او و خریدار انجام مىشود؟
دانشمندان علم کلام و فلسفه و حقوق مراحل چهارگانهاى را براى تحقق عمل ارادى به شرح زیر مطرح مىکنند:
1- مرحله تصور: بدیهى است که انجام عمل ارادى بدون تصور موضوع آن ممکن نیست. چگونه مىتوان از آنچه که آگاهى نداریم، ارادهاى داشته باشیم. بنابراین،درعمل حقوقى فروش خانه، نخست موضوع فروش یعنى خانه و معامله آن در ذهن فروشنده نقش مىبندد. این مرحله به طور قهرى و بدون اراده و اختیار در ذهن معاملهکننده ایجاد مىشود; زیرا لازمه ارادى بودن این مرحله تسلسل باطل خواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقى با تاکید بر دیدگاه امام خمینى(ره)
مقدمه
به طور کلى، در تمام نظامهاى حقوقى، اراده اشخاص در تحقق اعمال حقوقى نقش اصلى و اساسى را ایفا مىکند و عقود و ایقاعات به اراده افراد نسبت داده مىشود. در فقه اسلامى نیز اراده اشخاص در ایجاد تعهدات از موقعیت مهم و اساسى برخوردار است. فقیهان در روند شکلگیرى اعمال حقوقى (عقود و ایقاعات) نقش اراده را بیش از هر عامل دیگرى دانسته و الفاظ و افعال و سایر وسایل اعلام اراده را به تنهایى و بدون کاشفیتیا سببیتیا مبرزیت آنها نسبتبه اراده متعاقدان، موجد هیچ تکلیف و تعهدى نمىدانند. مفاد قاعده «العقود تابعة للقصود» نیز مؤید چنین دیدگاهى است. بر اساس قاعده مزبور فقدان انشاى مدلول عقد، مانع تحقق آثار حقوقى است و عمل بدون قصد و اراده طرف عقد تهى و بىاعتبار است.
بنابراین، عقود و ایقاعات اگرچه با اعتبار و جعل عقلا و شارع از اسباب ایجاد تعهد به شمار مىآیند، ولى موضوع اعتبار عقلاء و شارع زمانى محقق مىشود که شرایط اساسى و ضرورى آنها موجود باشد و از جمله شرایط اساسى، قصد و رضاى طرفین عقد و به تعبیرى اراده آنهاست. حتى مىتوان گفت: اراده وقصد از شرایط درستى عقد نیستند بلکه از شرایط تحقق و تکوین آن مىباشند. امام خمینى در کتاب البیع در این زمینه مىگوید: اراده و قصد از شرایط درستى عقد و شرایط طرفین آن نیست; زیرا شرط هر چیزى بعد از عناصر مؤثر در حقیقت و ماهیت آن ملاحظه مىشود و با توجه به اینکه حقیقت عقد از شرایط عقد و شرایط طرفین نیست و اراده و قصد نیز در تحقق ماهیت عقد دخیل است وجود قصد و اراده شرط عقد و شرط دو طرف آن نخواهد بود بلکه در تحقق و تکوین اصل ماهیت عقد مؤثر است. (1) بنابراین، نقش اراده (قصد و رضا) در تحقق اعمال حقوقى امرى روشن است. در این مقاله حقیقت اراده، عناصر و مراحل شکلگیرى آن را بررسى خواهیم کرد.
ماهیت اراده
اراده در لغت تازى از ماده «رود» به معناى خواستن، طلب، قصد و برگزیدن (2) به کار رفته است. در اصطلاح علوم مختلف نیز تعاریفى در مورد اراده ابراز شده است. در علم کلام گفته مىشود: اراده صفتى است که رجحان یکى از دو امر مقدور بر دیگرى را اقتضا مىکند. (3) برخى حکیمان اراده را حالتى مىدانند که به دنبال شوق مىآید، ولى بیشتر فلاسفه برآنند که اراده از مقوله کیف نفسانى و عزم راسخ یا شوق مؤکدى از ادراک امر ملائم و سازگار با طبع در انسان پدید مىآید. این شوق مؤکد یا عزم راسخ در پى تصدیق و پذیرش سودى که در انجام یا ترک کارى نهفته استیا در پى تشخیص و قبول نیک بودن کارى یا ترک کارى در نفس انسان پدید مىآید و حصول آن موجب مىشود تا فعل یا ترک مرجحى یابد و به مرحله ضرورت برسد. حکیم سبزوارى مىگوید:
عقیب داع درکنا الملائما شوقا مؤکدا ارادة سما (4)
در اصطلاح حقوقدانان نیز به پیروى از متکلمان و فلاسفه، اراده حرکت نفس به طرف کارى معین پس از تصور و تصدیق منفعت و اشتیاق به آن است. این حقیقت را در بررسى مراحل چهارگانه عمل ارادى تبیین مىکنیم.
تحلیل روانى اراده
اعمال حقوقى، فعل ارادى انسان است و مانند سایر اعمال ارادى مراحل مختلفى را که در نفس آدمى گذرانده مىشود، طى مىکند. در تبیین این مراحل تمایز بین قصد و رضا نیز روشن مىشود. این مراحل را در قالب مثالى بررسى مىکنیم، شخصى تصمیم به فروش خانه خود مىگیرد. از زمانى که چنین اندیشهاى براى او پیدا مىشود تا زمان انعقاد عقد بیع چه فعالیتهایى در روان او و خریدار انجام مىشود؟
دانشمندان علم کلام و فلسفه و حقوق مراحل چهارگانهاى را براى تحقق عمل ارادى به شرح زیر مطرح مىکنند:
1- مرحله تصور: بدیهى است که انجام عمل ارادى بدون تصور موضوع آن ممکن نیست. چگونه مىتوان از آنچه که آگاهى نداریم، ارادهاى داشته باشیم. بنابراین،درعمل حقوقى فروش خانه، نخست موضوع فروش یعنى خانه و معامله آن در ذهن فروشنده نقش مىبندد. این مرحله به طور قهرى و بدون اراده و اختیار در ذهن معاملهکننده ایجاد مىشود; زیرا لازمه ارادى بودن این مرحله تسلسل باطل خواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 2
قیامت روز شهادت است 2
خداوند 3
پیامبران 3
امامان معصوم 5
فرشتگان 6
زمین 6
وجدان 8
اعضای بدن 8
زمان 10
اعمال انسان 11
منابع 14
گواهان فردا (قیامت)
مقدمه
اگر ما باور کنیم که تک تک اعمال ما به وسیله خدا، فرشتگان وکاتبان اعمال و حتی اعضاء وجوارح ما ثبت وضبط می شود و روزی علیه ما به کار گرفته خواهد شد، مراقب خود را برافعال و اقوالمان بیشتر خواهیم کرد.
قیامت روز شهادت است:
یکی از مسائل مهم قیامت وجود گواهان مختلف است. گرچه خدا به شاهد نیاز ندارد، ولی انسان طوری است که هرچه حضور شاهدها را بیشتر احساس کند برای تربیت وتقوایش عامل مهمتری می یابد؛ برای نمونه توجه شما را به یک ماجرای تاریخی جلب می کنم:
روزی جناب عقیل خدمت حضرت علی (ع) رسید واز آن امام عادل تقاضای سهم بیشتری کرد. حضرت فرمود: روز جمعه بیا. عقیل آمد. حضرت دست او را گرفت وبه نماز جمعه برد؛ جمعیت انبوه را به عقیل نشان داد و فرمود: سهم بیشتر از بیت المال دادن یعنی دزدیدن حق این همه مردم.
عقیل از درخواست خود پشیمان شد ورفت.
بعداز بیان مطالب فوق، وارد اصل بحث می شویم. گواهان در قیامت متعددند. قرآن می فرماید:
« ویوم یقوم الاشهاد»
روزی که شاهدان به پا می خیزند.
اما این شاهدان چه کسانی هستند؟ قرآن کریم وروایات گواهان رستاخیز را چنین برمی شمارند:
1ــ خداوند
درقرآن می خوانیم :
« ان الله علی کل شی شهید»
همانا خداوند بر همه چیز گواه است.
برای خداوند اوصاف دیگری نیز بیان شده که همگی دلالت بر احاطه و حضورو علم وگواهی خداوند دارد، نظیرآیه:
« ان الله کان علیکم رقیباً»
همانا خداوند مراقب شماست.
ودر جای دیگر می خوانیم :
« وکان الله بکل شیٍٍ محیطاً»
وخداوند برهر چیز احاطه دارد.
درباره علم خداوند آیات فراوان است؛ بنابراین، اولین گواه در دنیا وآخرت ذات مقدس الهی است.
2ــ انبیا
پیامبران بزرگوارنیز در قیامت از گواهانند، قرآن می فرماید:
« وجئنا بک علی هولاء شهیداً»
ما تو را در قیامت، در حالی که گواه مردم هستی، حاضر می کنیم.
در جای دیگر می خوانیم:
« ویوم نبعث فی کل امةٍ شهیداً علیهم من انفسهم وجئنا بک شهیداً علی هولاء»
روزی که از میان هر قوم وامتی شاهدی از خودشان برمی انگیزیم ... وتورا در حالی که گواه مردم هستی، حاضر می کنیم.
بنابراین، شاهد هر امتی در قیامت پیامبر همان امت خاهد بود و شاهد تمام انبیا شخص رسول اکرم (ص) است.
یک پرسش:
اگر انبیا در قیامت بر کار مردم گواهی می دهند، پس چرا همان روز در پاسخ پرسش خداوند که می پرسد امت شما چگونه رفتار کردند، می گویند:
« لا علم لنا»
ما علمی نداریم.
چگونه کسی که علم ندارد، می تواند شاهد باشد؟
پاسخ:
اولاً: علم انبیا از طرف خداوند است و از خودشان چیزی نمی دانند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 2
قیامت روز شهادت است 2
خداوند 3
پیامبران 3
امامان معصوم 5
فرشتگان 6
زمین 6
وجدان 8
اعضای بدن 8
زمان 10
اعمال انسان 11
منابع 14
گواهان فردا (قیامت)
مقدمه
اگر ما باور کنیم که تک تک اعمال ما به وسیله خدا، فرشتگان وکاتبان اعمال و حتی اعضاء وجوارح ما ثبت وضبط می شود و روزی علیه ما به کار گرفته خواهد شد، مراقب خود را برافعال و اقوالمان بیشتر خواهیم کرد.
قیامت روز شهادت است:
یکی از مسائل مهم قیامت وجود گواهان مختلف است. گرچه خدا به شاهد نیاز ندارد، ولی انسان طوری است که هرچه حضور شاهدها را بیشتر احساس کند برای تربیت وتقوایش عامل مهمتری می یابد؛ برای نمونه توجه شما را به یک ماجرای تاریخی جلب می کنم:
روزی جناب عقیل خدمت حضرت علی (ع) رسید واز آن امام عادل تقاضای سهم بیشتری کرد. حضرت فرمود: روز جمعه بیا. عقیل آمد. حضرت دست او را گرفت وبه نماز جمعه برد؛ جمعیت انبوه را به عقیل نشان داد و فرمود: سهم بیشتر از بیت المال دادن یعنی دزدیدن حق این همه مردم.
عقیل از درخواست خود پشیمان شد ورفت.
بعداز بیان مطالب فوق، وارد اصل بحث می شویم. گواهان در قیامت متعددند. قرآن می فرماید:
« ویوم یقوم الاشهاد»
روزی که شاهدان به پا می خیزند.
اما این شاهدان چه کسانی هستند؟ قرآن کریم وروایات گواهان رستاخیز را چنین برمی شمارند:
1ــ خداوند
درقرآن می خوانیم :
« ان الله علی کل شی شهید»
همانا خداوند بر همه چیز گواه است.
برای خداوند اوصاف دیگری نیز بیان شده که همگی دلالت بر احاطه و حضورو علم وگواهی خداوند دارد، نظیرآیه:
« ان الله کان علیکم رقیباً»
همانا خداوند مراقب شماست.
ودر جای دیگر می خوانیم :
« وکان الله بکل شیٍٍ محیطاً»
وخداوند برهر چیز احاطه دارد.
درباره علم خداوند آیات فراوان است؛ بنابراین، اولین گواه در دنیا وآخرت ذات مقدس الهی است.
2ــ انبیا
پیامبران بزرگوارنیز در قیامت از گواهانند، قرآن می فرماید:
« وجئنا بک علی هولاء شهیداً»
ما تو را در قیامت، در حالی که گواه مردم هستی، حاضر می کنیم.
در جای دیگر می خوانیم:
« ویوم نبعث فی کل امةٍ شهیداً علیهم من انفسهم وجئنا بک شهیداً علی هولاء»
روزی که از میان هر قوم وامتی شاهدی از خودشان برمی انگیزیم ... وتورا در حالی که گواه مردم هستی، حاضر می کنیم.
بنابراین، شاهد هر امتی در قیامت پیامبر همان امت خاهد بود و شاهد تمام انبیا شخص رسول اکرم (ص) است.
یک پرسش:
اگر انبیا در قیامت بر کار مردم گواهی می دهند، پس چرا همان روز در پاسخ پرسش خداوند که می پرسد امت شما چگونه رفتار کردند، می گویند:
« لا علم لنا»
ما علمی نداریم.
چگونه کسی که علم ندارد، می تواند شاهد باشد؟
پاسخ:
اولاً: علم انبیا از طرف خداوند است و از خودشان چیزی نمی دانند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تجسّم اعمال
تجسم یا تجسّد اعمال در لغت به معنی مجسم شدن کارهاست و در اصطلاح بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم میگردند و با پیکری زیبا یا با پیکری زشت پدیدار میشوند و او را شادمان یا اندوهگین میسازند.
تجسّم یا تجسد اعمال، اصطلاحی است که میتوان آن را مشترک در دین، کلام، عرفان و حکمت متعالیۀ صدرالدین شیرازی و پیروان وی به شمار آورد.
دربارۀ مسئلۀ تجسم اعمال دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول: تجسم اعمال با موازین نقلی و عقلی ناسازگار است. طرفداران این دیدگاه ضمن استناد به برخی از آیات ناسازگار با نظریۀ تجسم اعمال، به تأویل آیاتی میپردازند که ظاهراً مؤید و مثبت این نظریه به شمار میآید؛ بعنوان نمونه، رؤیت اعمال در آیۀ:
«.. لِیرَوْاْ أَعْمَالَهُمْ » (زلزله/6)
طبق تصریح طبرسی در مجمعالبیان به دو گونه قابل تفسیر است: نخست تفسیر باطنی که عبارت است از معرفت اعمال یا شناخت کردارها با چشم دل و در پرتو رؤیت قلب؛ دوم، تفسیر ظاهری که عبارت است از شناختی که در پرتو دیدن با چشم سَر به بار میآید که در این صورت، مراد از دیدن اعمال، "دیدن نتیجۀ اعمال" یا "رؤیت نامۀ اعمال" است، نه دیدن خود اعمال، و بر طبق هر دو تفسیر، تجسم اعمال، منتفی است.
در نقد و ردّ عقلانی نظریۀ تجسم اعمال، همچنین استدلال کردهاند که: اعمال، عَرَض است و عَرَض طبق قاعدۀ "العرضَ لا یبقی زمانین"، در دو زمان نمیماند و پیداست که اعمال در شمار اعراض است و به سبب ناپایداری، در دو زمان، تجسم یافتن آن منتفی است.
دیدگاه دوم: طرفداران دیدگاه دوم، تجسم اعمال را به دلایل نقلی و عقلی ممکن میدانند و معتقدند:
1- آیات و روایات، تجسم اعمال را تأیید میکنند؛
2- به حکم تبدیل امر بالقوه به امر بالفعل، تجسم اعمال ممکن است، زیرا که صورت مجسم کردارها در آن جهان، حالت بالفعل کردارهای این جهانی است؛
3- بدان سبب که ذهن در عین تأثیر میگذارد و عین نیز در ذهن مؤثر است، تجسم اعمال امری ناممکن نیست.
بدین ترتیب دیدگاه مثبت مشتمل بر سه نظریه خواهد بود:
الف) نظریۀ دینی- کلامی: این نظریه از صریح برخی از روایات بدست میآید و با آیات قرآنی مورد تأیید قرار میگیرد. بر طبق این گونه روایات و به تأیید آیات، تجسم اعمال در دو نشئه تحقق مییابد.
گویاترین روایات در این زمینه سه روایت است:
1- روایتی که بر طبق آن مردم ر روز رستاخیز براساس نیاتشان برانگیخته میشوند.
2- روایتی که بر طبق آن، برخی از مردم با صورتهائی زشتتر از شکل میمون و خوک محشور میشوند.
3- روایتی که بر طبق آن، مردم در روز رستاخیز، از جهت نحوۀ راه رفتن،سه گروهاند: سواران، پیادگان، و آنان که با صورتهایشان راه میروند.
ب) نظریۀ عرفانی: عارفان معتقد به نظریۀ "تجسم اعمال"، ضمن استشهاد به غالب آیات و روایاتی که از آنها سخن رفت، در تبیین نظریۀ تجسم اعمال بر مبنایی فلسفی که همانا "تبدیل امر بالقوه به امر بالفعل" است، تکیه میکنند. بر این مبنا خُلقها، خویها و باورها در این جهان نسبت بدان جهان، اموری بالقوه به شمار میآیند و فعلیت یافتنشان در عالم برزخ و عالم آخرت، عینیت یافتن و مجسم شدن آنهاست.
لاهیجی در مفاتیح الاعجاز برای تبیین و توضیح نظریۀ تجسم اعمال، در شرح ابیات شبستری از قوت عنصری و تبدیل آن به موالید ثلاث (جماد، نبات، حیوان) شاهد میآورد. بدین معنا که قوت عنصری، که بالقوه موالید ثلاث محسوب میشود، در این جهان، به تدریج فعلیت مییابد و به جماد و نبات و حیوان تبدیل میگردد. بر این اساس، اعمال و اعتقادات آدمی در این جهان، حالت بالقوه دارند و در عالم برزخ و سپس در جهان آخرت، فعلیت مییابند و در هیئتهای زیبا و زشت تجسم پیدا میکنند.
ج) نظریۀ فلسفی- صدرایی: صدرالدین شیرازی نخستین متفکری است که نظریۀ تجسم اعمال را در نظام فلسفی خویش وارد کرد و بدان صورت عقلی – فلسفی بخشید. ملاصدرا در این کار، هم از آیات و روایات بهره گرفت و هم از نظریۀ عرفانی تجسم اعمال سود جُست. مبنای ملاصدرا در تبیین فلسفی تجسم اعمال، "تاثیر و تأثّر ذهن و عین یا نفس و جهان واقع در یکدیگر" است. براساس این تأثیر و تأثر، هر پدیدۀ بیرون ذهنی، در ذهن یا در نفس اثر میگذارد و هر صورت درون ذهنی یا هر صورت نفسانی نیز در واقعیتهای بیرون ذهنی مؤثر است. مثلاً پدیدۀ رطوبت، به عنوان صورتی بیرون ذهنی در حس، خیال و عقل تأثیر میکند و صورت محسوس و متخیل رطوبت در حس و خیال، و صورت کلی رطوبت در عقل پدید میآید. اختلاف صورتهای پدید آمده از آن روست که نحوۀ اثر یک مؤثر در مواطن مختلف،متفاوت است. عکس مسئله هم صادق است، یعنی مثلاً، خشم که صورتی درون ذهنی یا نفسانی است، بیرون از ذهن اثر میگذارد و موجب برافروختگی چهرۀ شخص خشمگین میشود، و بسا که این تاثیر، شدت بیشتری بیابد و خشم درونی، آتشی بیرونی پدید آورد و بدین ترتیب در عالم آخرت به صورت "آتشی که خدا افروخته، دلهای [ناپاکان] را آتش میزند". (همزه/6-7)
پس از ملاصدرا و نفوذ و رواج فلسفۀ وی در میان متفکران ایرانی – اسلامی، بیشتر اندیشمندان تا روزگار حاضر از نظریۀ تجسم اعمال جانبدرای کردند. از جملۀ این اندیشمندان میتوان از فیض کاشانی، سبزواری و علامه طباطبایی نام برد.
تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان
از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مىشودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مىماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مىشود و ازبین نمىرود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم» مىبیند و مشاهده مىکند.اعمالو آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش