واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

اوقات فراغت جدید

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

پیشینه و سیر تحولی :

در گذشته اگر چه از دیشرباز اوقات فراغت مورد توجه بوده است و انسانها پس از فراغت از کار و تلاش روزانه ، اوقات فراغت را به انواع گوناگون می گذرانده اند . چه آن تعلیم و تربیت انحصاری بدوره ساسانی که قشر خاصی از آن برخوردار بودند و در اوقات فراغت به اسب سواری و تیراندازی و ورزشهای بدنی دیگر می پرداختند و چه آن افرادی که اوقات خویش را در قهوه خانه ها گذرانده و با گوش دادن به شاهنامه خوانی و قصیده سرایی و … می گذراندند ، همه و همه به نحوی اوقات فراغت را می گذراندند . البته قبل از شکوفایی صنعت به گونه ای که ما شاهد آن هستیم انسانها اغلب توان خویش را صرف تلاش کار بی وقفه می نمودند و پس از این کار توانفرسا ، اوقاتی را که از کار فارغ می شدند پس از برآورده کردن نیازهای فیزیولوژیکی بدنی برای تجدید قوا و ادامه به استراحت می پرداختند . ولی بتدریج نیروی فکر انسان جایگزین بازوان گشت و این روند تدریجی استفاده از نیروی عقل موجبات پیشرفت صنعت و تمدن را فراهم آورد و در این راستا آسایش بیشتر جسم و فراغت بیشتر در واقع جایگزین بازوان انسانها گشت . و این سیر تدریجی ادامه یافت تا زمانی که انسانها به عنوان نظاره گر و مدیر تولید در آمدند و با پیدایش کامپیوتر نقطه عطفی در زندگی بشریت حاصل آمد و امروزه ما شاهد هستیم که گاهی دانشمندان به تمدن فراغت از آن یاد می کنند .

مطالعات مورخین نشان دهنده آن است که عهد باستان در بسیاری از تمدنهای قدیم ، اوقات بیکاری صرف ورزشها و فعالیتهای رزمی می شده تا قدرت دفاعی جوامع ، همواره آماده مقابله با هجوم دشمنان خود باشند .

در یونان باستان پهلوانی منزلت و جایگاه ویژه ای داشت و برعکس با انحطاط قدرت سیاسی در روم ، فراغت خاص توانگران شده و عیش و عشرت شدید ، رواج یافت .

بقول هردوت ایرانیان قدیم از سن پنج سالگی به فرزندان خود اسب سواری و راستگویی را می آموختند . مصریان به بازیهای قهرمانی علاقه وافر داشتند . تماشای بازیها ، پهلوانیها ، نمایشات مختلف ، اوقات قابل توجهی از شبانه روز افراد جامعه را بخود اختصاص می داد .

نویسنده تاریخ فرهنگ ایران می نویسد که ایرانیان اوقات فراغت خود را به چوگان بازی ، زوبین اندازی ، شکار و کشتی می گذرانیده اند .

علیرغم وجود برنامه های تفریحی و سرگرمی در بسیاری از جوامع قدیم ، برخی از اسناد و مدارک در خصوص زندگی اجتماعی جوامع مختلف نشان می دهد که مزایای فراغت بیشتر به طبقات ممتاز جامعه اختصاص داشته است و مردم عادی برای تأمین معیشت خود مجبور به کار طاقت فرسای شبانه روزی بوده اند .

با شروع انقلاب صنعتی بتدریج تفریح و سرگرمی در اوقات بیکاری زندگی انسانها مورد توجه قرار گرفت .

اتحادیه های کارگری بتدریج شکل گرفت و جنبشهای کارگری در برخی از کشورها آغاز شد و رفاه اجتماعی برای کارگران و مزدبگیران جامعه مطرح گردید .

کاهش ساعت کار شبانه روزی ، منظور کردن مرخصی های سالانه ، تأمین برخی از نیازمندیهای تفریحی و ورزشی برای کارکنان از مواردی بود که در این حرکتهای اجتماعی در ردیف خواسته ها قرار گرفت . از نیمه دوم قرن نوزدهم و بخصوص طی قرن بیستم ، سدهای موجود بین اشراف و عامه مردم شکسته شد . بتدریج تفریح و سرگرمی بعنوان بخشی از کار افزایش یافت .

و بالاخره طی چند دهه اخیر ، دولتها ناگزیر به اتخاذ تصمیمات جدی و سرمایه گذاری در خصوص اوقات فراغت برای اقشار مختلف بویژه کارکنان بخشهای مختلف و کارگران و جوانان شدند . اختراع رادیو ، تلویزیون از یکسو ، صنعت سینما از سوی دیگر و رشد فزاینده مطبوعات تحول عظیمی را در چگونگی گذراندن اوقات فراغت پدیدار ساخت و به طور کلی اوقات فراغت از محدوده امتیازات طبقات ممتاز جامعه خارج و جنبه عمومی و همگانی گرفت . بقول نویسنده ای در قرن بیستم ، نوعی نهضت اجتماعی با همت اتحادیه های کارگری برای کاستن ساعات کار تحت عنوان «نهضت تفریحات سالم» پدید آمد تا وسایل یک زندگی خلاق و مسرت بخش را برای کارگران در اوقات فراغت بعد از یک کار طولانی و خسته کننده روزانه مهیا سازد .

اولین رساله در طرفداری از اوقات فراغت برای کارگران اروپا «با عنوان حق تنبل بودن» توسط «پل لامارک» تدوین شد .

در آمریکا «تورستون وبلن» با تدوین کتاب «نظریه طبقه ، فارغ از کار» جامعه شناسی اوقات فراغت را پایه گذاری کرد . و در سال 1924 دفتر بین المللی کار نخستین کنفرانس بین المللی را درباره وقت آزاد کارگران بر پا کرد که نظر عمومی اهمیت دادن به اوقات فراغت بود . فراغت به مفهوم جدید ، پدیده حاصل از پیشرفت صنعت و تکنولوژی است و در مسیر تحول آن حالت انفعال بطور وضوح دیده می شود . یعنی همراه با همگانی و عمومی شدن بتدریج حالت تحرک و فعالانه خود را از دست می دهد .

بازیهای عمومی ، پهلوانی و ورزشهای باستانی جای خود را به ورزشهای حرفه ای داد .

عده قلیل ورزشکار ، دیگران را سرگرم می کنند و بقول «رابرت لیند» اوقات بیکاری در حوالی سال 1925 به تلاش جمعی و تحرک و محاوره می گذرد ولی از سالهای 1945 به بعد رادیو و تلویزیون بر اوقات مردم تسلط پیدا می کند بگونه ای که بیشترین و بهترین ساعات فراغت در پای تلویزیون سپری می شود .

بطور خلاصه می توان گفت که در قرن حاضر بویژه از نیمه دوم قرن بیستم ، توجه به اوقات

فراغت اقشار مختلف مردم و سیاستگذاری در این خصوص از وظایف دولتها محسوب شده و در

اغلب کشورهای جهان سازمانها و نهادهای مختلفی در این خصوص ایجاد شده اند .

در کشور ما نیز اوقات فراغت از سوی دولت ، از زمان قاجار مورد توجه قرار گرفته و رژیم با ایجاد سازمانها و مؤسسات مختلفی نظیر سازمان تربیت بدنی ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، وزارت فرهنگ و هنر و … بطور مستقیم و مؤسساتی چون نخست وزیری با ایجاد کاخهای جوانان ، جمعیت شیر و خورشید سابق با ایجاد خانه های جوانان ، جمعیت گروههای مختلف وابسته به دربار ، بطور غیر مستقیم در مورد اوقات فراغت گروهها مختلف بویژه نوجوانان و جوانان مشغول سیاستگذاری بوده اند . علاوه بر آن بخش خصوصی . بطور گسترده ای با ایجاد مراکز ظاهراً تفریحی ، ورزشی ، فرهنگی رسالت خود را در انحراف نسل جوان بخوی ایفا می کرد .

مقایسه اماکن و مراکز مختلف گذران اوقات فراغت در بعد منفی و مثبت در سالهای پایان عمر طاغوت بخوبی بعد فاجعه را نشانگر است ؛ که نمونه ای از آن را در کلام امام راحلمان شنیده ایم که «تعداد مشروب فروشی ها چندین برابر تعداد کتابخانه ها و حتی کتابفروشی ها بوده است» . با پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه اماکن مربوط به اوقات فراغت از یک سو و سیاستگذاریهای اوقات فراغت از سوی دولت از طرف دیگر تحولاتی پدیدار شد مراکز فساد و فحشاء و تخریب کننده نسل جوان برچیده شد و با تدابیر مهم از مکتب اسلام سازمان تربیت بدنی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و … جانی تازه گرفتند و تلاشهای گوناگون در بهره برداری مطلوب از اوقات فراغت بخصوص برای نسل جوان آغازیدن گرفت . ولی محدودیت امکانات و افزایش جمعیت بگونه ای است که توازنی بین برنامه های مختلف مربوط به اوقات فراغت با جمعیت موجود وجود ندارد . و این مسئله در حال تداوم بوده و یک بسیج عمومی و سرمایه گذاری همه جانبه دولتی و ملی را طلب می کند .



خرید و دانلود  اوقات فراغت جدید


تحقیق درباره. بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

مقدمه :

فراغت پدیده ای است اجتماعی و فرهنگی و می توان گفت از آن هنگام که جامعه و فرهنگی به وجود آمده این پدیده نیز در زندگی مردمان به صورتی مورد یافته ، مطرح گردیده است . در گذشته این اوقات به صورت کار وبازی تواما انجام می پذیرفته که بیشتر به خاطر مذهب و اعمال آن این زمان را می گذرانیدند ولی در طول تاریخ و تحولات جوامع ، به تدریج کار و بازی از همدیگر جدا شدند و اهمیتی که بشر برای اوقات فراغت خود قائل شد انواع هنرها و بازیها و . . . بسط و توسعه باور نکردنی پیدا کردند .

در کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی ایران ، شاپور راسخ خطاب به اوقات فراغت آن را چنین تعریف می کند :

(( فراغت به اوقاتی اطلاق می شود که در ان آدمی نه تنها از تعهدات شغلی و اقتصادی بلکه از تکالیف شخصی و خانوادگی و اجتماعی آسوده باشد و آن را به طیب خاطر به امور صرف کند ، چون تفریح ، بازی ، ورزش و کارهای ذوقی و تفننی فرهنگی ، مصرف دارد . ))

دانش آموزان مقطع اول در دبیرستان عطارکه در حال حاضر مشغول به تحصیل می باشند .

هدف تحقیق :

از آنجا که همواره به این مسئله که (( تشخیص ، نیمی از شناخت موضوع است )) معتقد بوده ام و اصولاً هر تحقیقی با هدف خاصی آغاز می گردد و تحقیق بدون هدف نتیجه ای بار نمی آورد در این تحقیق هدف بدست آوردن آن سری از علاقه و خواسته های این دانش آموزان در چگونگی گذراندن اوقات فراغت خود می باشد .

بیان مسئله :

ما با تمدنی رو به رو هستیم که در آن فراغت نقش مهمی دارد زیرا از یک طرف تکنولوژی به تدریج کار توان فرسا را از دوش افراد بر می دارد مثل (( رایانه )) و از طرف دیگر زمان کار به علت افزایش حجم تولید ، کاهش می یابد در نتیجه در آینده ای نه چندان دور افراد با ساعات فراغت زیادی روبرو خواهند بود .

براستی برای پرکردن ساعات طولانی فراغت چه باید کرد ؟ ساعات فراغت به چه نحو گذرانده شود که در پرورش استعداد افراد موثر واقع گردد و از هدر رفتن وقت جلوگیری گردد ؟

روش تحقیق :

از آنجا که تحقیق درباه ی چگونگی گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان می باشد مطلوب ترین روش جهت انجام چنین تحقیق استفاده از روش ارائه پرسشنامه است .

جامعه آماری :

جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع اول دبیرستان در مدرسه عطار شهرستان نیشابور در سال 83 – 82 می باشد که جمعاً تعدادشان 254 نفر است .

حجم نمونه :

به دلیل تعداد دانش آموزان که در 8 کلاس و با میانگین 32 نفر و مجموع دانش آموزان 254 نفر تمام افراد را در یک برگ به ترتیب شماره نوشته و افرادی که شماره راست آنها به صفر و پنج ختم شده به عنوان نمونه انتخاب کردم مثلاً : شماره های 5 ، 10 ، 15 ، 20 ، 25 ، . . . ، 250 در نتیجه تعداد افراد جامعه برابر 50 نفر بوده



خرید و دانلود تحقیق درباره. بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت


تحقیق: اوقات فراغت و گردشگری در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اوقات فراغت و گردشگری در ایران

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کرده‌اند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.

در حالی‌که از سوی دولت، گردشگری به‌عنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوب‌شرقی سفر می‌کنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها می‌ریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.

ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمی‌گنجد ناگزیر به اشاره بی‌بسنده می‌کنیم. گزافه‌گوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبه‌ترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبه‌های فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبه‌های طبیعی همچون کوه‌ها، غارها، جنگل‌ها، دشت‌های سرسبز، کویر بیکران، رودخانه‌ها، دریا و جزایر زیبا و بی‌مانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بی‌بی بدیل پدید آورده‌اند که مانند آن را در کم‌تر کشوری می‌توان یافت.

ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال می‌توان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بی‌دریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشته‌های خود نمی‌بریم سهل است هر ساله میزان چشم‌گیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر می‌شود. و تلخ‌تر اینکه این همه امکانات و پتانسیل‌ها، تکافوی بهره‌گیری هموطنان خودمان را هم نمی‌دهد و نمی‌تواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعه‌نیافتگی اندوخته‌ها، شاخص بهره‌برداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.

آوردن دلیل و بهانه برای این بی‌تدبیری و کم‌کاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصت‌های مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، به‌عهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشته‌اند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بی‌مسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر می‌شود.

فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایه‌گذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایه‌گذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به سامان‌دهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه می‌انجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی به‌گونه‌ای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین می‌کند.

شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغال‌زائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمی‌توان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بی‌انگیزه و برنامه یا بی‌حوصلگی تنها چشم به برنامه‌های تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگی‌ها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست می‌بازند و گرایش‌های افراطی جنون‌آمیزی چون اتومبیل‌سواری، خیابان‌گردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصت‌های فراغت ایشان را عملاً به هدر می‌دهد و جای خالی تمام فرصت‌های دود شده، دیر یا زود به شکل بحران‌های فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.

امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابه‌جا، تراکم بی‌رویهٔ جمعیت و آپارتمان‌نشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربری‌های تجاری و داد و ستدهائی درمی‌آید که به‌جز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمی‌کند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشه‌هائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم به‌ویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشوده‌ایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه می‌آورد، هوای سالم، فضای زیبا و روح‌پرور، ورزش و تحرک و شادابی است.

در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیت‌های تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحت‌تأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردم‌گریزی انجامید و کار به‌جائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسان‌ها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت‌ صرف فیزیکی و تحت‌تأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.

مناسباتی که پی‌آمد آن از دست شدن علقه‌ها و دلبستگی‌‌ها برای همنشینی، معاشرت و گفت‌وگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمع‌های مسکونی بزرگ، گروه‌هائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی می‌کنند. گروه‌هائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباط‌های همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگی‌ها داشت، طی این سال‌ها آرام آرام از دست رفته است.

آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیش‌نیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی به‌مثابه اصلی‌ترین رکن شکل‌دهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخه‌های کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربه‌نشده، فضاهائی را پدید آورده‌اند که با



خرید و دانلود تحقیق: اوقات فراغت و گردشگری در ایران


مقاله درمورد. اوقات فراغت و گردشگری در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اوقات فراغت و گردشگری در ایران

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کرده‌اند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.

در حالی‌که از سوی دولت، گردشگری به‌عنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوب‌شرقی سفر می‌کنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها می‌ریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.

ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمی‌گنجد ناگزیر به اشاره بی‌بسنده می‌کنیم. گزافه‌گوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبه‌ترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبه‌های فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبه‌های طبیعی همچون کوه‌ها، غارها، جنگل‌ها، دشت‌های سرسبز، کویر بیکران، رودخانه‌ها، دریا و جزایر زیبا و بی‌مانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بی‌بی بدیل پدید آورده‌اند که مانند آن را در کم‌تر کشوری می‌توان یافت.

ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال می‌توان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بی‌دریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشته‌های خود نمی‌بریم سهل است هر ساله میزان چشم‌گیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر می‌شود. و تلخ‌تر اینکه این همه امکانات و پتانسیل‌ها، تکافوی بهره‌گیری هموطنان خودمان را هم نمی‌دهد و نمی‌تواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعه‌نیافتگی اندوخته‌ها، شاخص بهره‌برداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.

آوردن دلیل و بهانه برای این بی‌تدبیری و کم‌کاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصت‌های مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، به‌عهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشته‌اند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بی‌مسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر می‌شود.

فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایه‌گذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایه‌گذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به سامان‌دهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه می‌انجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی به‌گونه‌ای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین می‌کند.

شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغال‌زائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمی‌توان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بی‌انگیزه و برنامه یا بی‌حوصلگی تنها چشم به برنامه‌های تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگی‌ها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست می‌بازند و گرایش‌های افراطی جنون‌آمیزی چون اتومبیل‌سواری، خیابان‌گردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصت‌های فراغت ایشان را عملاً به هدر می‌دهد و جای خالی تمام فرصت‌های دود شده، دیر یا زود به شکل بحران‌های فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.

امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابه‌جا، تراکم بی‌رویهٔ جمعیت و آپارتمان‌نشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربری‌های تجاری و داد و ستدهائی درمی‌آید که به‌جز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمی‌کند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشه‌هائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم به‌ویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشوده‌ایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه می‌آورد، هوای سالم، فضای زیبا و روح‌پرور، ورزش و تحرک و شادابی است.

در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیت‌های تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحت‌تأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردم‌گریزی انجامید و کار به‌جائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسان‌ها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت‌ صرف فیزیکی و تحت‌تأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.

مناسباتی که پی‌آمد آن از دست شدن علقه‌ها و دلبستگی‌‌ها برای همنشینی، معاشرت و گفت‌وگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمع‌های مسکونی بزرگ، گروه‌هائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی می‌کنند. گروه‌هائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباط‌های همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگی‌ها داشت، طی این سال‌ها آرام آرام از دست رفته است.

آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیش‌نیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی به‌مثابه اصلی‌ترین رکن شکل‌دهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخه‌های کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربه‌نشده، فضاهائی را پدید آورده‌اند که با



خرید و دانلود مقاله درمورد. اوقات فراغت و گردشگری در ایران


مقاله . اوقات فراغت و گردشگری در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اوقات فراغت و گردشگری در ایران

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کرده‌اند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.

در حالی‌که از سوی دولت، گردشگری به‌عنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوب‌شرقی سفر می‌کنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها می‌ریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.

ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمی‌گنجد ناگزیر به اشاره بی‌بسنده می‌کنیم. گزافه‌گوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبه‌ترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبه‌های فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبه‌های طبیعی همچون کوه‌ها، غارها، جنگل‌ها، دشت‌های سرسبز، کویر بیکران، رودخانه‌ها، دریا و جزایر زیبا و بی‌مانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بی‌بی بدیل پدید آورده‌اند که مانند آن را در کم‌تر کشوری می‌توان یافت.

ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال می‌توان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بی‌دریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشته‌های خود نمی‌بریم سهل است هر ساله میزان چشم‌گیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر می‌شود. و تلخ‌تر اینکه این همه امکانات و پتانسیل‌ها، تکافوی بهره‌گیری هموطنان خودمان را هم نمی‌دهد و نمی‌تواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعه‌نیافتگی اندوخته‌ها، شاخص بهره‌برداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.

آوردن دلیل و بهانه برای این بی‌تدبیری و کم‌کاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصت‌های مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، به‌عهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشته‌اند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بی‌مسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر می‌شود.

فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایه‌گذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایه‌گذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به سامان‌دهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه می‌انجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی به‌گونه‌ای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین می‌کند.

شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغال‌زائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمی‌توان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بی‌انگیزه و برنامه یا بی‌حوصلگی تنها چشم به برنامه‌های تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگی‌ها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست می‌بازند و گرایش‌های افراطی جنون‌آمیزی چون اتومبیل‌سواری، خیابان‌گردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصت‌های فراغت ایشان را عملاً به هدر می‌دهد و جای خالی تمام فرصت‌های دود شده، دیر یا زود به شکل بحران‌های فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.

امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابه‌جا، تراکم بی‌رویهٔ جمعیت و آپارتمان‌نشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربری‌های تجاری و داد و ستدهائی درمی‌آید که به‌جز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمی‌کند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشه‌هائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم به‌ویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشوده‌ایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه می‌آورد، هوای سالم، فضای زیبا و روح‌پرور، ورزش و تحرک و شادابی است.

در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیت‌های تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحت‌تأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردم‌گریزی انجامید و کار به‌جائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسان‌ها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت‌ صرف فیزیکی و تحت‌تأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.

مناسباتی که پی‌آمد آن از دست شدن علقه‌ها و دلبستگی‌‌ها برای همنشینی، معاشرت و گفت‌وگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمع‌های مسکونی بزرگ، گروه‌هائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی می‌کنند. گروه‌هائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباط‌های همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگی‌ها داشت، طی این سال‌ها آرام آرام از دست رفته است.

آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیش‌نیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی به‌مثابه اصلی‌ترین رکن شکل‌دهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخه‌های کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربه‌نشده، فضاهائی را پدید آورده‌اند که با



خرید و دانلود مقاله . اوقات فراغت و گردشگری در ایران