واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره علل پرخاشگری ، بد دهنی و عصبانیت در کودکان و راه های کنترل آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

علل پرخاشگری ، بد دهنی و عصبانیت در کودکان و راه های کنترل آن

تعاریف پرخاشگری

روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.

گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود. پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران ، بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است.

این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا به اسباب بازی که می خواهند بازی کنند دست یابند. به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد.مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرئت است نه پرخاشگر. تغییرات رشدی

کودکان در 12 ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله ای می کنند یعنی رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود. کودکان گاهی اوقات به والدین و کودکان بزرگتر حمله ور می شوند، ولی این گونه پرخاشگری در مقایسه با پرخاشگری با همسالان، نسبتاً نادر است. کودکان همچنان که به سال های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می زنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد می شود. یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالباً خصمانه است و کمتر «وسیله ای» است. به این معنا که کودکان برای به دست آوردن هدف های وسیله ای کمتر مستقیماً از حربه های جسمانی استفاده می کنند؛ ولی وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می کنند بیشتر امکان دارد که با قصدی خصمانه این کار را کرده باشند.

پرخاشگری لفظی، دست کم در سال های قبل از مدرسه افزایش می یابد. ثبات پرخاشگری

هرچند که سطح پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می کند ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. کودکانی که در سال های اولیه به شدت پرخاشگرند به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود و کودکانی که پرخاشگر نیستند به احتمال زیاد در بزرگسالی هم پرخاشگرنخواهند بود. بعضی از مطالعات نشان می دهد که ثبات پرخاشگری دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست و چند تحقیق دیگر نشان داده است که دخترها و پسرها از این لحاظ تفاوتی ندارند. البته کودکان به هنگامی که با وقایع تنش زا مثل جدایی پدر و مادر یا به دنیا آمدن کودکی جدید رو به رو می شوند بیشتر پرخاشگر می شوند، ولی پرخاشگری شدید که بیش از چند ماه به طول انجامد غالباً حاکی از تداوم داشتن این الگوی رفتار است. پرخاشگری در حد معمول کمتر جای نگرانی دارد. به خصوص در سال های پیش از مدرسه شاید این اندازه پرخاشگری صرفاً نشان دهنده این باشد که کودک می خواهد انواع مختلف کنش متقابل اجتماعی را داشته باشد. ادراک مقاصد دیگران و رفتار پرخاشگرانه کودکان در مورد پرخاشگری دیگران برحسب این که آن را عمدی یا تصادفی بدانند قضاوت های متفاوتی می کنند. تحقیقی که پسرهای بسیار پرخاشگر را با پسرهای غیر پرخاشگر مقایسه می



خرید و دانلود تحقیق درباره علل پرخاشگری ، بد دهنی و عصبانیت در کودکان و راه های کنترل آن


تحقیق در مورد اقتصاد چیست ؟ 9 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

ارسلان بد ، محمد رضا – اقتصاد تولید (ترجمه ) مرکز نشر دانشگاهی ، تهران .سال 1366

اقتصاد چیست ؟

اقتصاد عبارت است از مطالعۀ چگونگی استفاده از منابع برای تأمین نیازها و خواسته های مردم. اقتصاد هم افراد تولید کنده و مصرف کننده و هم کل مصرف کنندگان و تولید کنندگان را مورد توجه قرار می دهد. مطالعه ما با ذکر لیستی از بعضی اصول مشترک همه رشته های اقتصاد شروع می شود.

ما در دنیایی که در آن همه چیز به وفور یافت شود زندگی نمی کنیم. بیشتر کالاها و خدمات، همچنین نهاده هایی که برای تولید کالاها به کار می روند، به مقادیر محدودی موجودند. حتی نهاده هایی که قابلیت تجدید تولید دارند در یک محدوده زمانی معین مقدارشان محدود است. این موضوع مبین ایده کمیابی است. نهاده هایی که برای تولید کالاهایی که خواسته های تقریباً غیرقابل اشباع همه مردم را ارضا کنند، به اندازه کافی موجود نیست. اگر کمیابی نبود، افراد در مورد کاربرد منابع بی توجه می بودند. منابع و کالاهایی که به مقدار نامحدود موجود باشند قیمتی ندارند؛ آنها مجانی هستند.

اصل دیگر مفهوم تخصیص است؛ به کار گرفتن منابع یا محصولات، انتخاب «بهترین» مورد کاربرد منابع و محصولات، موضوع مورد بررسی تخصیص است. کلمه بهترین را در داخل « » قرار دادیم زیرا «بهترین» کاربرد باید با هدفهای فردی و اجتماعی هماهنگ باشد.

تخصیص به این معنی است که منابع کمیاب باید بین موارد استعمال رقیب توزیع شود. مثالهایی در این مورد عبارت اند از تخصیص زمین بین ذرت و ذرت خوشه ای یا تخصیص زمان محدود بین مطالعه و بازی.

اصل سوم شامل هدفهاست ]نیازها[. آرزوها و خواسته های فردی اغلب نامحدود به نظر می رسند. بنابراین، خواسته های مختلف برای مصرف منابع محدود به رقابت می ÷ردازند. به خاطر این رقابت، ما باید نظامی از الویتها انتخاب کنیم تا به وسیلۀ آن خواسته های خود را که با هم رقیب هستند مرتب و درجه بندی کنیم و در راه به دست آوردن بیشترین رضایت از آنهایی که انتخاب شده اند تلاش بنماییم.

به طور خلاصه، اقتصاد عبارت است از علم انتخاب کردن. اقتصاد تخصیص منابع کمیاب را بین شقهای رقیب مطالعه می کند. کمیابی و وجود شقهای مختلف، اجزای مهمی هستند که مسئله ای را به صورت مسئله اقتصادی در می آورند. اگر کمیابی هست اما شقهای مختلفی وجود ندارد، انتخاب کردن غیرممکن است و مسئله ماهیت اقتصادی ندارد؛ اگر شقهای مختلف هست اما کمیابی وجود ندارد (کالاها یا منابع مجانی هستند) به اقتصاد احتیاجی نیست.

انواع علم اقتصاد

مطالعه اقتصاد از جنبه های مختلف می تواند مورد توجه قرار گیرد. به طور سنتی مطالعه اقصتاد به دو بخش عمده تقسیم می شود: اقتصاد خرد و اقتصاد کلان.

اقتصاد خرد عبارت است از مطالعه واحدهای اقتصادی مشخصی که یک بخش اقتصادی را تشکیل می دهند. اقتصاد خرد بحث خود را روی یک واحد مجزا یا مجموعه ای از واحدها، که همیشه جزئی از کل هستند، متمرکز می کند. اقتصاد خرد تک تک بنگاه ها، مثل مزارع، و رابطه آنها را با یکدیگر یا با کل یک بخش اقتصادی، مثل کشاورزی، و رابطه آنها را با کل اقتصاد مطالعه می کند.

اقتصاد کلان موضوعات وسیعتری را مطالعه می کند. موضوع مورد مطالعۀ آن کل اقتصاد است. اقتصاد کلان طرز کار یک نظام اقتصادی را به هنگام برخورد با مسائلی نظیر ]فقر[ ، تورم، رکود و بیکاری مورد آزمون قرار می دهد. بنابراین، مسائلی که بخش کشاورزی در رابطه با بخشهای دیگر اقتصاد با آنها رو به روست در محدوده اقتصاد کلان قرار می گیرند. به طور خلاصه، به عنوان مقایسه، اقتصاد کلان جنگلی را مورد مطالعه قرار می دهد اما اقتصاد خرد درختهای تک تک را (یا بعضی وقتها باغها را).

می توان با تقسیم بندی بیشتری، اقتصاد را به ایستا و ÷ویا تقسیم کرد. در اقتصاد ایستا، پدیده های اقتصادی بدون توجه به زمان مطالعه می شوند ـ اقتصاد «بدون زمان». در محدودترین حالت اقتصاد ایستا، فرض بر این است که انتظار ما از پیشامدها مقدار واحدی دارد. پدیده اقتصادی با حوادث قبلی یا بعدی خود مربوط است. پویا به معنای امکان تغییر در رابطه اقتصادی در طول زمان است. برای مثال، مطالعه روندهای اقتصادی در این طبقه قرار می گیرد.

پویا نه تنها به معنای تغییر در طول زمان است بلکه اغلب، عدم اطمینان کامل را نیز با زمان یکجا مطالعه می کند. به این معنی که تغییرات در طول زمان می تواند با اطمینان دانسته شده باشد.

اقتصاد تحققی و اقتصاد ارزشی

اقتصاد تحققی چگونگی کارکردهای واحد اقتصادی را توضیح می دهد. اقتصاد تحققی «آنچه را که هست» مطالعه می کند و نه داوریهای ارزشی را درباره آنچه باید باشد. برای مثال، اقتصاد تحققی کارکرد یک خانوار، یک بنگاه، یک بازار یا یک نظام اقتصادی را بدون افزودن صفت «خوب» یا «بد» به آن کارکردها توضیح می دهد.

اقتصاد ارزشی تجویزی یا توصیه ای است. موضوع آن «چه باید باشد» است و نه «چه هست». این نوع اقتصاد شامل مطالبی است که داوریهای ارزشی هستند. عدم توافقها در اقتصاد ارزشی عموماً نمی توانند از طریق مراجعه به واقعیتها حل شوند زیرا طرفین مخالف اغلب، بحث خود را با مفروضات متفاوتی شروع می کنند. همه ما دوست داشتنیها و دوست نداشتنیهای خود را داریم که از زمینه های مختلف فلسفی، اجتماعی و فرهنگی مان مشتق می شود؛ بنابراین، هرکدام از ما مجموعه هدفهای شخصی خود را دارد. سیاست اقتصادی جزئی از موضوع اقتصاد ارزشی است.

خط فاصل بین اقتصاد تحققی و اقتصاد ارزشی همیشه به روشنی متمایز نیست.

مفهوم تابع تولید

تابع تولید یک رابطه نهاده ـ ستاده را نشان می دهد. به عبارت دیگر، تابع تولید نرخ تبدیل منابع را به محصولات توضیح می دهد. در کشاورزی روابط نهاده ـ ستاده بیشماری وجود دارد زیرا نرخ تبدیل نهاده ها به ستاده ها به نوع خاک، حیوانات، تکنولوژیها، میزان بارندگی و غیره بستگی دارد. هر رابطه نهاده ـ ستاده، کمیت و کیفیت منابعی را مشخص می نماید که برای تولید محصول بخصوصی لازم است.

یک تابع تولید به طرق مختلف می تواند نشان داده شود: به صورت نوشته، شمارش و توضیح نهاده هایی که



خرید و دانلود تحقیق در مورد اقتصاد چیست ؟ 9 ص