لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالبت برای بهبود عملکرد
اهداف
با مطالعه این فصل، کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در موارد زیر فرا می گیرید:
شناسایی، اندازه گیری و بهبود عملکرد؛
به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل سودآوری راهبردی (یعنی، تعیین این که کدام یک از محصولات، خدمات یا مشتریان سودآورتر است)؛
تحصیل مزیت رقابتی در بازار (برای مثال از طریق بهبود فرایندهای غیرکارای تولیدی و جلوگیری از تصمیمگیریهای اشتباه در زمینه ساخت یا خرید)؛
اتخاذ تصمیمات قیمتگذاری و بازاریابی موفق تر؛
بهبود عملکرد عملیاتی و برنامه های پیشرفته برای بهبود مستمر.
مقدمه
شناخت اقتصادی یک واحد تجاری – آنچه عامل عملکرد است و رقابت تجاری را موجب می شود- امروزه اهمیت حیاتی تری نسبت به گذشته دارد. رقابت جهانی، تغییرات فن آوری و صرفه جویی در مقیاس از جمله عواملی است که موجب شده تا بسیاری از صنایع نحوه رقابت خود را مورد بازسازی و تجدید نظر قرار دهند.
اغلب شرکتهایی که برنامه های مذکور را اجرا کرده اند، هزینه یابی بر مبنای فعالیت را برای اندازه گیری موفقیت یا عدم موفقیت برنامه های مزبور مورد استفاده قرار داده اند. پیوند دادن هزینه یابی بر مبنای فعالیت و برنامه های بهبود مستمر، مبنای مهمی برای رقابت است.
سازماندهی اطلاعات
همانند یک معمار که کارش را با نقشه شروع می کند، پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هدفی فراگیر و یک طرح کلی، شامل موضوعات راهبردی سازمان، شروع می شود. این موضوعات کلیدی نهایتاً به پیاده سازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت منجر می شود.
موضوعات کلیدی واحد تجاری
مدیریت عالی واحد تجاری برای دستیابی به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هدفدار و مفید، باید موضوعات کلیدی را که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت قصد یافتن آنها را دارد، تعیین کند. این موضوعات از مشکلات و چالشهایی ناشی می شود که هر مدیر اجرایی با آنها روبروست. این موضوعات همچنین، مشکلات و چالشهایی را در بر می گیرد که سازمان به عنوان یک مجموعه با آن سر و کار دارد. این موضوعات و ملاحظات مبنایی برای طرح مفهوم سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است. برخی از این موضوعات برای مدیران آشکار است و برخی دیگر که می تواند به همان اندازه مهم باشد پنهان باقی می ماند.
موضوعات آشکار: موضوعات تجاری شامل موارد زیر است که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت باید آنها را مشخص کند:
کدام محصولات بیشترین سودآوری را دارد؟ کدام یک سودآوری کمتر دارد و چرا؟
سازمان چه فعالیتهایی را به خاطر تقاضاهای منحصر به فرد مشتریان خاص، تنها برای پشتیبانی از پیچیدگی خط تولید یا محصولات سفارشی خود، انجام می دهد؟
کدام فعالیتها می تواند اقتصادی تر انجام شود یا به منظور ایجاد ارزش مؤثرتر مشتری بازسازی شود؟
چگونه می توان برای تحصیل مزیت تولیدی، عملکرد را اندازه گیری کرد؟
تمامی این موضوعات یعنی سودآوری محصول یا مشتری، تجزیه و تحلیل فعالیت یا فرآیند و اندازه گیری عملکرد، بر طراحی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تأثیر می گذارد.
موضوعات پنهان: موضوعات دیگری نیز در شرکت وجود دارد که اغلب در ابتدا ممکن است تصور شود به هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارتباط ندارند. موارد زیر نمونه هایی از این گونه موضوعات است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالبت برای بهبود عملکرد
اهداف
با مطالعه این فصل، کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در موارد زیر فرا می گیرید:
شناسایی، اندازه گیری و بهبود عملکرد؛
به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل سودآوری راهبردی (یعنی، تعیین این که کدام یک از محصولات، خدمات یا مشتریان سودآورتر است)؛
تحصیل مزیت رقابتی در بازار (برای مثال از طریق بهبود فرایندهای غیرکارای تولیدی و جلوگیری از تصمیمگیریهای اشتباه در زمینه ساخت یا خرید)؛
اتخاذ تصمیمات قیمتگذاری و بازاریابی موفق تر؛
بهبود عملکرد عملیاتی و برنامه های پیشرفته برای بهبود مستمر.
مقدمه
شناخت اقتصادی یک واحد تجاری – آنچه عامل عملکرد است و رقابت تجاری را موجب می شود- امروزه اهمیت حیاتی تری نسبت به گذشته دارد. رقابت جهانی، تغییرات فن آوری و صرفه جویی در مقیاس از جمله عواملی است که موجب شده تا بسیاری از صنایع نحوه رقابت خود را مورد بازسازی و تجدید نظر قرار دهند.
اغلب شرکتهایی که برنامه های مذکور را اجرا کرده اند، هزینه یابی بر مبنای فعالیت را برای اندازه گیری موفقیت یا عدم موفقیت برنامه های مزبور مورد استفاده قرار داده اند. پیوند دادن هزینه یابی بر مبنای فعالیت و برنامه های بهبود مستمر، مبنای مهمی برای رقابت است.
سازماندهی اطلاعات
همانند یک معمار که کارش را با نقشه شروع می کند، پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هدفی فراگیر و یک طرح کلی، شامل موضوعات راهبردی سازمان، شروع می شود. این موضوعات کلیدی نهایتاً به پیاده سازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت منجر می شود.
موضوعات کلیدی واحد تجاری
مدیریت عالی واحد تجاری برای دستیابی به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هدفدار و مفید، باید موضوعات کلیدی را که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت قصد یافتن آنها را دارد، تعیین کند. این موضوعات از مشکلات و چالشهایی ناشی می شود که هر مدیر اجرایی با آنها روبروست. این موضوعات همچنین، مشکلات و چالشهایی را در بر می گیرد که سازمان به عنوان یک مجموعه با آن سر و کار دارد. این موضوعات و ملاحظات مبنایی برای طرح مفهوم سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است. برخی از این موضوعات برای مدیران آشکار است و برخی دیگر که می تواند به همان اندازه مهم باشد پنهان باقی می ماند.
موضوعات آشکار: موضوعات تجاری شامل موارد زیر است که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت باید آنها را مشخص کند:
کدام محصولات بیشترین سودآوری را دارد؟ کدام یک سودآوری کمتر دارد و چرا؟
سازمان چه فعالیتهایی را به خاطر تقاضاهای منحصر به فرد مشتریان خاص، تنها برای پشتیبانی از پیچیدگی خط تولید یا محصولات سفارشی خود، انجام می دهد؟
کدام فعالیتها می تواند اقتصادی تر انجام شود یا به منظور ایجاد ارزش مؤثرتر مشتری بازسازی شود؟
چگونه می توان برای تحصیل مزیت تولیدی، عملکرد را اندازه گیری کرد؟
تمامی این موضوعات یعنی سودآوری محصول یا مشتری، تجزیه و تحلیل فعالیت یا فرآیند و اندازه گیری عملکرد، بر طراحی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تأثیر می گذارد.
موضوعات پنهان: موضوعات دیگری نیز در شرکت وجود دارد که اغلب در ابتدا ممکن است تصور شود به هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارتباط ندارند. موارد زیر نمونه هایی از این گونه موضوعات است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 99
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
گروه مهندسی صنایع
پروژه کارآموزی
رشته مهندسی صنایع تحلیل سیستمها
عنوان
طراحی و بهبود سیستم کنترل کیفیت
شرکت پلاستیران
استاد راهنما
جناب آقای مهندس شجاعی
پژوهشگر
محسن جراحی
80016757
تابستان 1386
تشکر و قدردانی
سپاس بیکران خدایی را سزاست که توفیق دانش اندوزی مرکب معرفت را به ما عطا نمود.
وظیفه خود میدانم که از استاد عالیقدر جناب آقای دکتر امیری که در نهایت صبوری و متانت در تمام مراحل انجام این پروژه از رهنمودهای ایشان بهرهمند بودم تشکر و قدردانی نمایم.
چکیده
امروزه کیفیت به عنوان عامل اصلی در تصمیمگیری مشتریان در مرحلة ارزیابی محصول و یا خدمات به کار میرود. بدون شک همه بر این باوریم که محصول کیفیت و حضور در صحنة رقابت داخلی و جهانی با شعار دادن تحقق نمییابد بلکه دستیابی به این امر مهم فقط با شناخت و استفاده از روشهای علمی مربوطه امکانپذیر است. از مجموعه روشهای علمی مورد استفاده در علم کیفیت، روشهای آماری اهمیت خاص را دارا بوده و برای به کار بردن روشهای آماری استفاده از رایانه امری بدیهی است. آمار و در پی آن کنترل کیفیت، علومی هستند که براساس دادههای جمعآوری شده تخمین می زنند و به تصمیمگیری کمک میکنند بنابراین کار با حجم دادههای فراوان در راستای تجزیه و تحلیل و نیل به هدف امری اجتنابناپذیر است.
SPC نیز یکی از تکنیکهایی میباشد که با استفاده از روشهای آماری و در صورت اجرای صحیح، بهبود چشمگیر کیفیت و کاهش قابل توجهی را در هزینه تمام شده کالا به ارمغان میآورد. در پروژه حاضر سعی شده است با استفاده از نمودارهای تجزیه و تحلیل به سئوالات زیر پاسخ داده شود:
مواد اولیه با چه مجوزی وارد میشوند؟
اقلام نیم ساخته با چه مجوزی وارد مرحلة بعدی میشوند؟
قطعات تمام شده با چه مجوزی جهت خریدار ارسال میشوند؟
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
فصل اول:
شناختی مختصر در مورد کنترل کیفیت آماری
فصل دوم:
معرفی شرکت انتخاب شده
فصل سوم:
معرفی تفضیلی محصولات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالبت برای بهبود عملکرد
اهداف
با مطالعه این فصل، کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در موارد زیر فرا می گیرید:
شناسایی، اندازه گیری و بهبود عملکرد؛
به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل سودآوری راهبردی (یعنی، تعیین این که کدام یک از محصولات، خدمات یا مشتریان سودآورتر است)؛
تحصیل مزیت رقابتی در بازار (برای مثال از طریق بهبود فرایندهای غیرکارای تولیدی و جلوگیری از تصمیمگیریهای اشتباه در زمینه ساخت یا خرید)؛
اتخاذ تصمیمات قیمتگذاری و بازاریابی موفق تر؛
بهبود عملکرد عملیاتی و برنامه های پیشرفته برای بهبود مستمر.
مقدمه
شناخت اقتصادی یک واحد تجاری – آنچه عامل عملکرد است و رقابت تجاری را موجب می شود- امروزه اهمیت حیاتی تری نسبت به گذشته دارد. رقابت جهانی، تغییرات فن آوری و صرفه جویی در مقیاس از جمله عواملی است که موجب شده تا بسیاری از صنایع نحوه رقابت خود را مورد بازسازی و تجدید نظر قرار دهند.
اغلب شرکتهایی که برنامه های مذکور را اجرا کرده اند، هزینه یابی بر مبنای فعالیت را برای اندازه گیری موفقیت یا عدم موفقیت برنامه های مزبور مورد استفاده قرار داده اند. پیوند دادن هزینه یابی بر مبنای فعالیت و برنامه های بهبود مستمر، مبنای مهمی برای رقابت است.
سازماندهی اطلاعات
همانند یک معمار که کارش را با نقشه شروع می کند، پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هدفی فراگیر و یک طرح کلی، شامل موضوعات راهبردی سازمان، شروع می شود. این موضوعات کلیدی نهایتاً به پیاده سازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت منجر می شود.
موضوعات کلیدی واحد تجاری
مدیریت عالی واحد تجاری برای دستیابی به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هدفدار و مفید، باید موضوعات کلیدی را که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت قصد یافتن آنها را دارد، تعیین کند. این موضوعات از مشکلات و چالشهایی ناشی می شود که هر مدیر اجرایی با آنها روبروست. این موضوعات همچنین، مشکلات و چالشهایی را در بر می گیرد که سازمان به عنوان یک مجموعه با آن سر و کار دارد. این موضوعات و ملاحظات مبنایی برای طرح مفهوم سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است. برخی از این موضوعات برای مدیران آشکار است و برخی دیگر که می تواند به همان اندازه مهم باشد پنهان باقی می ماند.
موضوعات آشکار: موضوعات تجاری شامل موارد زیر است که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت باید آنها را مشخص کند:
کدام محصولات بیشترین سودآوری را دارد؟ کدام یک سودآوری کمتر دارد و چرا؟
سازمان چه فعالیتهایی را به خاطر تقاضاهای منحصر به فرد مشتریان خاص، تنها برای پشتیبانی از پیچیدگی خط تولید یا محصولات سفارشی خود، انجام می دهد؟
کدام فعالیتها می تواند اقتصادی تر انجام شود یا به منظور ایجاد ارزش مؤثرتر مشتری بازسازی شود؟
چگونه می توان برای تحصیل مزیت تولیدی، عملکرد را اندازه گیری کرد؟
تمامی این موضوعات یعنی سودآوری محصول یا مشتری، تجزیه و تحلیل فعالیت یا فرآیند و اندازه گیری عملکرد، بر طراحی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تأثیر می گذارد.
موضوعات پنهان: موضوعات دیگری نیز در شرکت وجود دارد که اغلب در ابتدا ممکن است تصور شود به هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارتباط ندارند. موارد زیر نمونه هایی از این گونه موضوعات است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالبت برای بهبود عملکرد
اهداف
با مطالعه این فصل، کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در موارد زیر فرا می گیرید:
شناسایی، اندازه گیری و بهبود عملکرد؛
به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل سودآوری راهبردی (یعنی، تعیین این که کدام یک از محصولات، خدمات یا مشتریان سودآورتر است)؛
تحصیل مزیت رقابتی در بازار (برای مثال از طریق بهبود فرایندهای غیرکارای تولیدی و جلوگیری از تصمیمگیریهای اشتباه در زمینه ساخت یا خرید)؛
اتخاذ تصمیمات قیمتگذاری و بازاریابی موفق تر؛
بهبود عملکرد عملیاتی و برنامه های پیشرفته برای بهبود مستمر.
مقدمه
شناخت اقتصادی یک واحد تجاری – آنچه عامل عملکرد است و رقابت تجاری را موجب می شود- امروزه اهمیت حیاتی تری نسبت به گذشته دارد. رقابت جهانی، تغییرات فن آوری و صرفه جویی در مقیاس از جمله عواملی است که موجب شده تا بسیاری از صنایع نحوه رقابت خود را مورد بازسازی و تجدید نظر قرار دهند.
اغلب شرکتهایی که برنامه های مذکور را اجرا کرده اند، هزینه یابی بر مبنای فعالیت را برای اندازه گیری موفقیت یا عدم موفقیت برنامه های مزبور مورد استفاده قرار داده اند. پیوند دادن هزینه یابی بر مبنای فعالیت و برنامه های بهبود مستمر، مبنای مهمی برای رقابت است.
سازماندهی اطلاعات
همانند یک معمار که کارش را با نقشه شروع می کند، پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هدفی فراگیر و یک طرح کلی، شامل موضوعات راهبردی سازمان، شروع می شود. این موضوعات کلیدی نهایتاً به پیاده سازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت منجر می شود.
موضوعات کلیدی واحد تجاری
مدیریت عالی واحد تجاری برای دستیابی به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هدفدار و مفید، باید موضوعات کلیدی را که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت قصد یافتن آنها را دارد، تعیین کند. این موضوعات از مشکلات و چالشهایی ناشی می شود که هر مدیر اجرایی با آنها روبروست. این موضوعات همچنین، مشکلات و چالشهایی را در بر می گیرد که سازمان به عنوان یک مجموعه با آن سر و کار دارد. این موضوعات و ملاحظات مبنایی برای طرح مفهوم سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است. برخی از این موضوعات برای مدیران آشکار است و برخی دیگر که می تواند به همان اندازه مهم باشد پنهان باقی می ماند.
موضوعات آشکار: موضوعات تجاری شامل موارد زیر است که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت باید آنها را مشخص کند:
کدام محصولات بیشترین سودآوری را دارد؟ کدام یک سودآوری کمتر دارد و چرا؟
سازمان چه فعالیتهایی را به خاطر تقاضاهای منحصر به فرد مشتریان خاص، تنها برای پشتیبانی از پیچیدگی خط تولید یا محصولات سفارشی خود، انجام می دهد؟
کدام فعالیتها می تواند اقتصادی تر انجام شود یا به منظور ایجاد ارزش مؤثرتر مشتری بازسازی شود؟
چگونه می توان برای تحصیل مزیت تولیدی، عملکرد را اندازه گیری کرد؟
تمامی این موضوعات یعنی سودآوری محصول یا مشتری، تجزیه و تحلیل فعالیت یا فرآیند و اندازه گیری عملکرد، بر طراحی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تأثیر می گذارد.
موضوعات پنهان: موضوعات دیگری نیز در شرکت وجود دارد که اغلب در ابتدا ممکن است تصور شود به هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارتباط ندارند. موارد زیر نمونه هایی از این گونه موضوعات است: