لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ موسیقی ایران
تهیه کننده:
ثمین فروغی
فهرست مطالب
تاریخ موسیقی در ایران 3
ترانه های فـولکـوریک ایران 14
موسیقی سازی 16
آلات موسیقی بادی 19
آلات موسیقی زهـی 20
سازهای مضرابی ( زهـی - کوبی ) 24
تاریخ موسیقی ایران قبل از اسلام 29
منابع 36
تاریخ موسیقی در ایران
تاریخ موسیقی ایرانی که همواره با هنر و ذوق ایرانی همراه و همقدم بوده است را می توان به دو قسمت قبل و بعد از اسلام تقسیم کرد . مورد بعد از اسلام را تا موسیقی معاصر ادامه می دهیم اما در مورد قبل از اسلام باید تقسیم بندی هایی را انجام دهیم : دوره ی قبل از مادها . مادها . پارس ها و هخامنشیان . پارت ها و اشکانیان . ساسانیان .
قبل از مادها
این دوره که از هشت قرن قبل از میلاد تا قبل است شواهد بسیاری از جمله سنگ ها و سطوح حکاکی شده کتاب ها و دست نوشته ها را با خود به همراه دارد . مهمترین اثر یافت شده در مورد موسیقی این دوره " مهر چغامیش " می باشد که متعلق به 3500 سال قبل از میلاد است .
برای بررسی این دوره باید اثر تمدنهایی چون بابل و اشور و ایلام را - که متاسفانه چیز زیادی از انها باقی نمانده - مورد بررسی قرار داد . اما شواهد اندک پیدا شده نیز خود صحت وجود موسیقی را در این دوره تصدیق می کند . به طوری که ساخت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان تحقیق
« اصطلاحات دیوانی و مشاغل درباری در تاریخ بیهقی »
اصطلاحات دیوانی:
دیوان رسالت
دیوان اسنیفاء
دیوان خلیفت
دیوان عرض
دیوان وزارت
دیوان وکالت
دیوان مملکت و حساب
دیوان نکت
دیوان برید
دیوان قضا
دیوان مظالم – از دو دیوان اخیر بصورت مجلس قضا و مظالم یاد شده است .
دیوان برید: دیوان برید از دیوانهای مهم بشمار می رفت و اموری که مربوط به حمل نامه ها و نقل پیامها و ارسال اخبار مملکت بود به وسیله این دیوان انجام می شده و در منابع اسلامی گاهی از آن تعبیر به (دیوان الخبر و البرید ) می کردند .
اصطلاحاتی که بیهقی در باب این دیوان یاد کرده عبارت است از :
صاحب برید.
نایب برید.
اسکدار .
خریطه.
مجمّز .
(این دو اصطلاحات (5-4)نمی تواند ،جزء مقامات دیوانی باشد )
پیک (در عربی بصورت فیج بکار رفته است )
جمع آن فیوج آمده است .
قاصد مسرع .
دیوان عرض : مقصود دیوان عرض سیاه یا عرض لشکر است ، اصطلاح عرض کردن لشکر و دیوان، عرض سپاه در شاهنامه است:
همه لشکر رومیان عرض کن هرآنکس که هستند نو یا کهن
شاهنامه ، چاپ بروخیم
بدو داد دیوان عرض سیاه بفرمود تا پیش درگاه شاه
دیوان عرض
نایب دیوان عرض
عارض
سپاه سالار
سرهنگ ، سرهنگ به کسی گفته می شده که بر سواران ریاست می کرده است .
فرخی :
زبی دلی و زبی دانشی به لشکر خویش
هم از پیاده هراسان بود هماز سرهنگ
6- سواران جریده ، به معنی گروهی از سواران که برای جنگ با دشمن جدا کرده شده باشد.
7-یکسوار گان ، احتمال دارد به معنی سوارانی باشد که به تنهایی حرکت می کنند .
سپاه ، لشکر دارای اجزایی بدین ترتیب بوده است : (مقدمه ،ساقه ،قلب، میمنه،میسره، جناحها ،مایه دار) . منوچهری گوید:
تو به قلب لشکر اندر خون اِنگوران به دست ساقیان در میسره ، خنیاگران در میمنه
طلایع
کردوش
دیوان استیفا ء : در دیوان استیفاء، امور مالی حل وفصل می شده وگاهی صاحب دیوان به معنی مطلق به صاحب دیوان استیفاء ،اطلاق می شده و نیز از او به (دفتردار ) نیز تعبیر می شده است .
مستوفی ( به کسی که عهده دار دیوان استیفاء بوده اطلاق می شده است ).
مستخرج (کسی بوده که بحساب اموال رسیدگی می کرده )
تسبیب، عبارت است از اینکه کسی را بر مالی متعذّر الوصول حواله کند تا صاحب حواله با عامل کمک کند و شکی نیست که در این موارد زور و شکنجه به کار می رفته است . کسی که تسبیب برای او انجام می شده (مسبّب) می گفتند.
قوامی رازی گوید:
مسبّب از توبه چوب و شکنجه بستاند هرآنچه جمع می کنی سالهابه رنج وعذاب
از آن مسبّب اسباب تو همی ببرد که راست می نروی با مسبّب الاسباب
مستحثّ ، به معنی وصول کننده مالیات است.
بیستگانی ، مواجبی بوده است که چهار بار در سال به لشکریان می دادند .
فرخی می گوید :
سپاهی است او را که از دخل گیتی به سختی توان دادشان بیستگانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
1- معرفی اجمالی شهرستان
1-1 سوابق تاریخی و فرهنگی
بجنورد را در تاریخ بیژن گرد نوشته اند که در طول زمان بیژن گرد ، بوزن گرد ، بوزنجرد بوده که بعدها با اندک تغییری به صورت بجنورد نوشته شده است در شمال غربی شهر کنونی بجنورد تپه ها و آثاری کهنه از شهر قدیمی به چشم می خورد که مر دم این محل را بیژن یورت می نامند . از متون چنین بر می آید که این خرابه قبل از صفویه مسکونی بوده است . تاریخ بنای شهر بجنورد از سه قرن پیش تجاوز نمی کند . تولیخان شادلو که رئیس طوایف شادلوها بوده شهر بجنورد را در نزدیکی چرمغان می سازد. در نزدیکی مزار سلطان سید عباس فرزند امام موسی کاظم (ع) آثار یک شهر قدیمی نمودار است که به نام جرمگام معروف است کتاب حدوالعامل من المشرق الی المغرب جرمگان را جزو محدوده نیشابور ذکر نموده است این محل از شهرهای آباد و بزرگ قدیم خراسان به شمار می رفته که در حمله مغول بکلی ویران می شود.
درخصوص ایجاد توسعه شهر بجنورد در کتاب مطلع الشمس آمده بجنورد تقریبا دویست سال قبل تولیخان دویم از اجداد یار محمد خان سهام الدوله بنا کرده و اولاد او بر بنا و آبادی این شهر افزوده اند . در فتنه حسن خان سالار بجنورد خراب شده باز به مرمت و عمارت آن پرداختند . این شهر که تقریبا مربعست دوازده برج در ضلع شرقی دارد و دوازده برج در ضلع جنوبی با دو برج طرفین دروازه قبلی و بروج طرف شمالی برجهای ارکست . از اماکن مشهور اینجا ( بجنورد ) بیژن یورتست و آن مقبره معتبری بوده است در شمال غربی و الان ویرانست و از آثار ابنیه آن چیزی بجز خرابه نارین قلعه باقی نیست و خود این قلعه بر بالای تلی مصنوعی ساخته شده به شکل مربع مستطیل که امتداد آن از شرق به غرب است بعد از ویرانی این آبادی ( بیژن یورت) بجنورد ساخته شده و از اسلاف سکنه حالیه بجنورد که در اینجا می نشسته اند و اینجا را در این عهد کهنه می گویند یعنی قریه کهنه از افواه مردم این نواحی چنین سموع می شود که آبادی آن در زلزله خراب شده .
به نظر می رسد تا قبل از هجوم مغولان ساکنان بجنورد تات زبان بوده بوده اند . ترک زبانان را پروفسور دورفراز نسل ترکان سلجوقی می داند بدنبال استیلای مغولان بر ایران و اسکان عده ای از آنان در شمال خراسان طایفه گرائیت یا گرئیلی در حوالی بجنورد ساکن می شوند و اکراد بجنورد به دنبال سیاست اسکان دادن چادرمشینان توسط شاه عباس صفوی به این سرزمین آمدند .
آثار و بنای تاریخی شهر بجنورد : از جمله بناهای سه درب بش قارداش ، بیمارستان مفخم ، تالار آینه در دوران شاهان قاچار ساخته شده که آثار حفاظتی خوشنویسان آن دوره بر دیوارهای این بناها نقش بسته است
2-1 موقعیت جغرافیایی شهرستان
شهرستان بجنورد یکی از شهرستانهی شمال خراسان است که بین 42و36 تا 20و 38 عرض شمالی و 2و56 تا 50و57 طول شرقی واقع شده است . این شهرستان از شمال به جمهوری ترکمنستان ، از شرق به شهرستان شیروان ، از جنوب به شهرستان اسفراین و جاجرم و از غرب به شهرستان مانه و سملقان و گنبد کاووس ( استان گلستان ) محدود می شود . وسعت این شهرستان 6532 کیلومترمربعمعادل 6/2 درصد مساحت استان خراسان می باشد .فاصله شهر بجنورد مرکز شهرستان تا مشهد ( مرکز استان ) 244 کیلومتر می باشد .
شهرستان بجنورد در سال 1375 دارای شهرها ، بخشها و دهستانهای زیر بوده است.
این شهرستان بر اساس آخرین تقسیمات سیاسی آبان ماه سال 1382 سه بخش مرکزی ، گرمخان ، راز و جرگلان بوده است . همچنین دارای 8 دهستان و 2 نقطه شهری می باشد .
تعداد بخشها و دهستانهای این شهرستان در جدول شماره 1 نشان داده شده است .
جدول شماره 1 : تعداد بخشها و دهستانهای شهرستان بجنورد
شهر
بخش
دهستان
مرکز دهستان
مساحت دهستان KM 2
بجنورد
مرکزی
آلاداغ
خوش منظر
725
راز
راز و جرگلان
بابامان
باباامان
229
بدرانلو
بدرانلو
564
جرگلان
یکه سعود پایین
1016
راز
تنگه ترکمن
71
غلامان
علامان
858
گرمخان
گرمخان
حصار گرمخان
1012
گیفان
گیفان علیا
745
موقعیت سیاسی شهرستان بجنورد در نقشه های شماره 1-1 تا 4-1 نشان داده شده است .
3-1 بررسی ویژگیهای طبیعی
1-3-1 ناهمواریها
کوهستانهای شمال رود اترک جزئی از مجموعه کوهستانهای کپه داغ را تشکیل می دهد این کوهها ادامه کوههای قفقاز هستند که به سمت مشرق ادامه نامهواریهای کف دریای خزر را تشکیل داده در بخش شرقی دوباره مرافع گشته و به سمت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تاریخ هنر خوشنویسی ایران
– خوشنویسی و تذهیب
نمونه های اولیه تا عهد سلجوقیان :در آغاز گسترش اسلام، نیازمبرمی به نوشتن و خوشنویسی وجود داشت. این خواست از یک سو به منظور اشاعه و انتشار کلام الله مجید در میان مردم و از سوی دیگر برای تبلیغات مذهبی سیاسی از جانب حکومت اسلامی بود. خطی که در ابتدا قرآن مجید به آن نوشته می شد. خط کوفی بود. از این رو، تا چندی همین خط برای کتابت نیز مورد استفاده قرار می گرفت. رونویسی از قرآن مجید و انتشار آن در میان مردم، دلیل بارزی بر ارزش گذاری دین مبین اسلام برای خواندن و نوشتن است.خوشنویسی یکی از ارکان اصلی کتاب آرایی به شمار می آید. در قرنهای اولیه هجری کتاب هایی بجز قرآن مجید و کتاب های مذهبی رونویسی یا نگاشته نمی شد. اما رفته رفته، از حدود قرن دوم هجری به بعد، با ترجمه ی آثار یونانی، سریانی و هنری و نیز با پیدایش آثار دانشمندان و متفکران اسلامی، رونویسی و نگارش کتاب های مختلف رایج گردید. و آثار این متفکرین را از مرزهای جهان اسلام نیز پا فراتر نهاد. از این رو، ارزش کتاب آرایی نیز رو به فزونی گذارد.کتاب آرایی نوعی ارزش گذاری بر کتاب بوده است. از این رو نه تنها خوشنویسی و مصور سازی ، بلکه تذهیب و تجلید نیز اهمیت داشته است. همه این هنرها و فنون در ارزش گذاری معنوی کتاب مؤثر بوده اند، و صرفاً کارکرد تزئینی نداشته اند. در قرون اولیه هجری پیش از تذهیب رفته رفته به حواشی و میان سطرها نیز راه می یابد.زرنگاری در ایران سابقه ی کهن دارد. این نکته از برگهای کتاب مانویان آشکار است.خطی که در قرن های اولیه هجری در ایران به آن می نوشتند، خط عربی بوده است. خط عربی به طور عمده به دو شیوه رایج بوده است : یکی خطی که حروفش زاویه دارند.
و دیگری خطی که حروفش قوسی دارند از خط کوفی عربی، در اوایل برای کتابت استفاده می کردند. اما کم کم این خط در کتیبه ها، سردر مسجدها و بر روی گنبدها بکار گرفته شد. خط نسخ عمدتاً برای کتابت بکار گرفته شد. چنانچه حتی امروزه نیز اکثر قرآن مجید را به این خط می نگارند.
در حدود قرن چهارم ه.ق نوعی خط کوفی ایرانی موسوم است. در این خط ، کشیدگی مدها (الف) نسبت به حروف دیگر بیشتر است.
در همین سالها تذهیب نیز رایج شد که بیشتر در آرایش حروف بکار می رفت. آرایش حروف خط کوفی ایرانی رشد بی نظیری کرد، چنانچه گاه بیشتر به نقاشی و حتی یک رمز شبیه است تا به خوشنویسی و در بسیاری موارد خواندن آن کار دشواری بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
تاریخ دیرین ترکان ایران
مقدمه ای بر مبحث ایلامیان بزبان فارسی:
ایلامیان شاخه ای از آن دسته از اقوام خویشاوند و همزبانی بودند که در حدود 5000 سال قبل از میلاد از اسیای میانه به ایران کوچ کردند. ایلامیان در جنوب غرب ایران امروزی ساکن شدند. و بعد از چندین قرن موفق به ایجاد تمدن بزرگی به نام ایلام شدند و دولت عیلام نزدیک به سه هزار سال دوام یافت.ایلامیان تقریبا همزمان با سومری ها دولتشان را که شامل خوزستان, اطراف کوههای بختیاری,لرستان,پشتکوه و انشان یا انزان(فارس) بود تشکیل دادند.پایتختشان شوش بود و اهواز و خایدالو(خرم اباد) از شهرهای مهم شان بود(حقوق تاریخ, صفحه ٨۳, علی پاشا). ولی بعدا سرزمین تحت سلطه شان را تا نواحی مرکزی و شرقی ایران گسترش دادندַخود اهالی ایلام کشورشان را Haltamtu هلتمتو به معنی سرزمین خدا(ئی) می نامیدند. سومری های دشت نشین ناحیه بین النهرین, ان کشور را ایلام(Elam) یعنی کشور کوهستانی و اهالی ان را ایلامی یعنی ساکنین مناطق کوهستانی خطاب میکردند. این نامگذاری را اکدی ها از سومری ها اخذ و از طریق تمدن بابل به تورات رسید که با املای "عیلام" به اعراب و دیگر مسلمین منتقل شد.هخامنشیان مهاجر انان را Huwaja می نامیدند.( دکتر ضַ صدر,پیرامون نام تاریخی کشور"ایلام")دولت مقتدر ایلام از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد تا 645 ق م یعنی به مدت ۳۰۰۰سال تداوم داشت و بیشترین تاثیر را بر فرهنگ اقوام ساکن در ایران گذاشته است.از ایلامیان کتیبه و لوحه های زیادی به جای مانده و بیش از ده هزار لوحه ایلامی در دانشگاه شیکاگو نگهداری میشود و اثاری که تا حال ترجمه شده اطلاعات زیادی راجع به سلسله های شاهی ایلام میدهند ولی اطلاعات راجع به زمان قبل از سارگون اول (2334ق م) شاه اکد کم است.اولین سلسله سراسری ایلام "آوان" نام داشت (2550-2600ق م) و شوشتر کنونی مرکزشان بود.سلسله "سیماش" 12 شاه داشتند و مرکز حکومتشان در شمال خوزستان و جنوب لرستان بود. اوایل حکومتشان همزمان با حاکمیت قوتتی های اذربایجان در بابل بود و تابع انها بودند و اخرین شاه این سلسله "Eparli" بود و این سلسله در سال ۱٨٦۰ق م سرنگون شدַاز حوادث مهم این دوران جنگهای طولانی با سومر-اکد که منجر به انقراض انان و تسلط درازمدت ایلامیان بر بین النهرین شدַسلسله "سوککال ماخ" (۱٨۰۰-۱۵۵۰ق م) : از شاهان معروف این سلسله" shirukduk" میباشد که بابل را مطیع ایلام کردַ در سال ۱٩۵٧ در شمال عراق کتیبه ای از او پیدا شد که اشاره میکند به حمله او به قوتتی هایی که بین دریاچه اورمیه و ایلک باتان(همدان) ساکن بودند ,در ان حمله shirukduk شکست خورده و به شوش برگشته و بعد از مدتی میمیردַ بعد از او برادرش" شیموت-وارتاش" شاه ایلام شدַدوره میانه پادشاهی ایلام( ۱۴۵۰-۱۱۰۰ ق م) دوران زرین ایلام بود. ولی در قرن های ۱۱-٩ ق م به علت کشمکشهای داخلی ایلام فاقد دولت مرکزی بود و همه ایالتها کاملا مستقل بودندַدوران جدید دولت ایلام (٧۴۵-٦۴۵ق م ) از حساسترین دوران در تاریخ دولت ایلام بود,در این دوره کیاکسار شاه ماد همراه با بابل بر علیه آشور میجنگیدند و ایلامیان از این فرصت استفاده کرده دولت خود را تقویت کردنددر این دوران "تیگلات پیلسر" شاه آشور توانست لولوبی ها و هوری ها را مطیع خود ساخته و مستقیما با ایلام همسایه شودַ سارگون دوم در سال ٧۲۲ق م به ایلام حمله کرد ولی شکست خوردַ آشور بنی پال در سال ٦۴۵ به ایلام حمله کرده و " خوم بان کالداش" اخرین شاه ایلام را دستگیر کرد و دولت مرکزی ایلام را منقرض کردند ولی دولت های محلی به عمر خود ادامه دادند و شکست نهایی ایلام با حمله هخامنشیان در سال ۵۴۵ق م انجام گرفتַایلامیان بعد از این شکست دیگر فرصت باز سازی دولت مرکزی خود را نیافتند و بعد از انقراض ماد توسط هخامشیان٬ پارس ها بتدریج اراضی ایلام را ضمیمه امپراطوری تازه تشکیل شده خود کردند و دولت های محلی ایلام تابع انها شدندַایلامیان برای تشکیل دولت مستقل خود حتی در زمان هخامنشیان بارها قیام کردند ولی دیگر موفق نشدنددولت پایداری را ایجاد کنند . داریوش در سال اول حکوتش سه بار برای جنگ با سه نفر از استقلال طلبان ایلام به انجا لشکر کشی کرد و هر سه قیام را با خشونت زیاد سرکوب کرد.داریوش شهرشوش را گرفته و به پایتختی تبدیل کرد و بدین ترتیب حکومت ایلام توسط هخامنشیان از بین رفت ولی ایلامیان مثل یک ملت تا قرن ها به حیات خود ادامه داد. در زمان اشکانیان ٬ ایلامیان حق ضرب سکه خود را داشتند و بارها در زمان اشکانیان برای استقلال خود قیام کردند.
از آنجا که به هیچ وجه حمله آشوریها و حتی حمله هخامنشیان را پایان کار ایلام نمیدانیم٬ بخش مهمی از کتاب را به بررسی تاریخ ایلام در دوره سلوکی ٬ اشکانی و ساسانی اختصاص داده ایم و امیدواریم خواننده مجاب شود که حمله آشور بنی پال و ظهور هخامنشیان پایان کار ایلام نیست که حتی در دوره اشکانی برای استقلال خود می جنگیده اند.( د.ت.پوتس٬ باستان شناسی ایلام٬ مقدمه٬ص۲ ٬ از انتشارات دانشگاه کمبریج٬سال ۱۹۹۹) ایلامیان بر عکس سومریان بعد از انقراض حاکمیتشان در طول عصر های زیادی به زندگی در وطن خود ادامه داده و زبان و تمدن خود را زنده نگه داشتندַزبان ایلامی که به علت شباهت اش با زبان دیگر اقوام (قوتتی ه,کاسسی ها,ַַַ) از زمان Puzur inshushinak پوزور این شوشیناک (۲۲۰۰ ق.م.)زبان مشترک و اداری سراسر ایران بود توانست موقعیت ممتاز خود را تا اوایل ساسانیان حفظ کندַبا ترجمه تعدادی از لوحه های ایلامی نگهداری شده در شیکاگو بطور قطعی ثابت شده است که زبان ایلامی یک زبان التصاقی میباشد و لغات زیادی در ان با ترکی آذری امروزی شبیه یا عین هم هستندַ آکادئمک "مار" ثابت کرد که زبان ماد و ماننا نیز همان زبان ایلامی بودַ زبان ایلامی تا قرن ها بعد از سقوط ایلام اهمیت خود را حفظ کرد , داریوش هخامنشی آن را زبان رسمی و اداری امپراطوری کرد و همه ۳۰ هزار لوحه پیدا شده در تخت جمشید به زبان ایلامی هستند(هنوز هم ترجمه نشده اند)ַ اکادمئک"مار" ثابت کرده است که زبان رسمی و اداری ماد هم ایلامی بود(تاریخ و تمدن ایلام, ص۵), این موضوع بعدا در بخش مربوط به ماد ها شرح داده خواهد شدַ ایلامیان در زمان هخامنشیان, سلوکیان, اشکانیان و ساسانیان زبان خود را نگه داشتند و حتی در دوره بعد از اسلام نیز زبان ایلامی به حیات خود ادامه داد واز طرف تاریخنویسان اسلامی "خوزی" نامیده شد ,برای مثال اصطخری در کتاب"مسالک الممالک" به ان اشاره میکند و تاریخدانان امروزی مثلا دکتر سید محمدعلی سجادی وַַزبان خوزی را همان زبا ن ایلامی میدانندַ این زبان حالا هم در شوش و مناطق عراقی نزدیک به شوش , از جمله شهر "مندلی" و هم چنین در شهر "سنقر" لرستان و اطراف ان و بعضی جاهای دیگر زنده است و زبان عادی و روزمره اهالی میباشد و خودش هم به زبان ترکی اذری امروزی خیلی نزدیک است, انان خودشان را اشکانی مینامند(تاریخ دیرین ترکان ایران,جلد۱, پروفسور ذهتابی)" دمورگان" که سالها در خرابه های شوش کاوشگری کرده بود مینویسد که ایالت فارس حتی بعد از به