واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درمورد... تاریخ چیست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

تاریخ چیست؟

تاریخ عبارت است از سرگذشت یا سلسله اعمال,وقایع ,حوادث قایل ذکر که درروند جامعه تاثیر نسبتا مهمی داشته باشدو به ترتیب سازمان تنظیم شده باشد.

براین اساس تاریخ بر دو نوع است:

1- تاریخ توصیفی 2- تاریخ تحلیلی

تاریخ توصیفی:تاریخی است که صرفا به بیان و توصیف رویداد ها می پردازد وکاری به علت و ریشه یابی این رویدادها کاری ندارد

تاریخ تحلیلی:علاوه بر توصیف رویدادها به ریشه یابی وعلت پدیدار شدن علتها می پردازد.بدیهی است این نوع تاریخ مفید تر از نوع توصیفی وبه ان علم تاریخ می گویند.

)چیست؟Educationآموزش وپرورش یا تعلیم (

آموزش که در مقابل کلمه عربی تعلیم قرار دارد به معنای یاد دادن ویاد گرفتن یک دانش یا یک مهارت است و پرورش به معنی رشد وجهت دادن به شخصیت انسان است در مواردی در آموختن پرورش نیز وجود داردمثلا آموختن یک مطلب باعث می شود تا فرد یادگیرنده احساس رضایت کند و اعتماد به نفس پیدا کند که این جنبه تربیتی است . به علت نزدیک بودن این دو educationمفهوم در انگلیسی و فرانسه برای آنها یک کلمه وجود دارد.

تعریف آموزش و پروش

آموزش و پروش یک مفهوم اجتماعی است وبدین جهت متناسب بازمان ومکان و افرادی که با آن سر وکار دارند تعاریف گوناگونی دارد

زیرا علوم اجتماعی و علوم انسانی بسیار وسیع و گسترده هستند و بدین جهت یافته های آنها کلیت همه جایی و همه زمانی ندارند وقابل انعطاف می باشد .

جامعه شناسان آموزش وپرورش را وسیله ای برای اداره کنترل جامعه می دانند.

پستالوزی اهل سوییس که در قرون 18 و19 می زیسته ویک روانشناس بوده است می گوید آموزش وپرورش خوب عبارتست از رشد طبیعی و تدریجی و هماهنگ تمام نیروها واستعدادهای بشری که در نهاد او موجود است.

مورخان تربیت را وسلیه ای برای نگهداری تمدن وفرهنگ جامعه می دانند .

یک تعریف کامل و مورد قبول کارشناسان تربیتی ازآن افلاطون است .او می گوید:تربیت خوب ان است که روح وبدن را از همه زیبایی ها کمالاتی که داردند بهره مند سازند.

فرهنگ و آموزش و پرورش

یکی از عوامل بسیار مهمی که در اموزش و پرورش تاثیر زیادی دارد ومتقابلا از آن تاثیر می پذیرد فرهنگ جامعه است .

بنابراین باید فرهنگ را خوب بشناسیم تا بدانیم که تاریخ آموزش وپرورش کشورها که قسمتی از فرهنگ جامعه است چگونه بر آموزش وپرورش آنها تاثیر گذاشته اند.

فرهنگ چیست؟

کلیه دستاوردهای بشر بعد از تولد که جنبه ارثی ژنتیکی ندارد اما قسمتی از ان جنبه ارثی اجتماعی دارد را فرهنگ گویند.

با این تعریف آداب ورسوم زبان دین حرفه ها وصنایع .......جزو فرهنگ جامعه هستند.

با این تعریف ما دو نوع فرهنگ داریم:

1-فرنگ مادی

2-فرهنگ معنوی

عناصر فرهنگ وتاثیر آنها در آموزش و پرورش و تاریخ آن

به عقده رالف لینتون استاد مردم شناسی دانشگاه کلمبیا نیویورک در جامعه پویا (جامعه ای که صنعت وارد آن شده است و فرهنگ آن متغیر است)سه گروه عنصر فرهنگی وجود دارد که عبارتند از :

1-عناصر عمومی

2-عنصر اختصاصی

3-عناصر اختراعی یا نو یا انتخابی

ابولؤلؤ را چه کسی عزیز کرد؟

پیش‌درآمد: دوست نادیده، جناب آقای صادق صدق گو، یادداشت زیر را در رابطه با مباحث مرتبط با مراسم عُمرکُشان، ارسال کرده‌اند. با توجه به اینکه این مطلب، تنها بخش‌هایی از مقاله‌ی اصلی -منتشر شده در یکی از نشریات محلی کاشان- را شامل می‌شود، ناچار شدم در برخی جمله‌بندی‌ها دست ببرم تا گویایی مطلب مخدوش نگردد. از ایشان می‌خواهم در صورت امکان متن کامل و ویرایش‌شده‌ی این مقاله را برای اینجانب ارسال کنند. بدیهی‌ست این یادداشت، تنها بازگوکننده‌ی نظرات ایشان است.

●●●

مطلب زیر قسمتی از مقاله‌ی اینجانب به نام "از تشیع علوی تا تشیع صفوی" است که در ماهنامه‌ی طوبی (ماهنامه محلی کاشان که 4-3 سال است در ان مشغول هستم) در سال 82 چاپ شد که پس از آن، از سوی گروه‌های تندرو در کاشان مورد شماتت قرار گرفت و به دنبال آن تهدید به ضرب و شتم شدم. از آنجا که آن مطلب با یادداشت "تأملاتی درباره‌ی ریشه‌های مراسم عُمرکُشان" همخوانی داشت، بخش‌هایی از آن را جهت اطلاع تقدیم می‌کنم. لازم به توضیح است مراسم روز 9 ربیع در کاشان هر سال به دلیل وجود این گروه‌های تندرو و اعتقاد بر مدفون بودن ابولؤلؤ یا همان فیروز و به قول اینان مجاهد اکبر (کسی که عُمر را در محراب به ضرب شمشیر کشت) در شهر کاشان تا 10 روز بعد هم ادامه دارد. البته قبل از 9 ربیع به دلیل ایام جدید التأسیس محسنیه هرگونه شادی ممنوع است!!!

از تشیع علوی تا تشیع صفوی

[...]3- بالا بردن ابولؤلؤ (فیروز) در حد یک امامزاده‌ی جلیل القدر: آیا در بزرگنمایی شخصی که برای اثبات اصل وجود داشتن و مسلمان بودن‌اش تا به حال سندی معتبر و تاریخی در هیچ کجا یافت نشده هدف خاصی دنبال می‌شود؟ از کجای تاریخ بر می‌آید که فیروز یک شیعه‌ی پاک‌باخته بوده که بر اساس اعتقاد دینی این کار را انجام داده است؟ نقل شده است که چون به شکایت ابولؤلؤ رسیدگی نشد او دست به این عمل زد. این روایت فقط در ناسخ التواریخ آمده است. در بحث تاریخ



خرید و دانلود مقاله درمورد... تاریخ چیست


مقاله درمورد... تاریخ شهرهای ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

موضوع : تاریخ شهرهای ایران

فهرست

مشهد 4 تبریز...................................25

ساری 5 بیرجند.................................26

قزوین 6 بوشهر.................................27

اراک 7 بندرعباس.............................27

ارومیه 8 بجنورد.................................28

شهرکرد 9 ایلام....................................29

همدان 11 اهواز..................................29

گرگان 12 اصفهان...............................30

یزد 16 اردبیل.................................31

یاسوج 17 منابع..................................32

کرمانشاه 17

کرمان 17

سنندج 19

شیراز 20

سمنان 21

زنجان 22

زاهدان 23

رشت 24

خرم آباد 24

تهران 25

مشهد(استان خراسان رضوی)

واژه مشهد به معنی شهود، حضور و شهادتگاه است و به این معانی به واژه «مشاهد» جمع بسته می شود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده 3 هـ . ق، بر گور اولیاء ائمه(ع) و رجال اطلاق می شده است، چنان که در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد میهنه ( آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوی در خراسان، وجود داشته است. حضرت رضا(ع) پس از شهادت به دست مامون عباسی در سال 202 هـ . ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهد» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی افزوده گشته و مردم توس به مشهد کوچ داده شدند.توس، عبارت بود از ناحیه شمالی خراسان، بر مسیر بالای کشف رود و سرشناس ترین شهرهای آن، عبارت بودند از : نوغان، تابران و رادکان. نوغان تا اواخر سده 3 هـ . ق، دارای اهمیت و اعتبار بود. ویرانه های نوغان، در شمال باختری مشهد، نزدیک روستای حسین آباد و مهر آباد قرار داشت. پس از آن، شهر تابران اهمیت و گسترش یافت و بعد ها به توس سرشناس شد. شهر مشهد، که در آغاز، آرامگاهی در آبادی سناباد نوغان بود، اندک اندک گسترش یافت. نام نوغان از حدود سال 730 هـ . ق، فراموش شد. شهر توس و در حقیقت تابران نیز در سال 791 هـ . ق، ویران شد و مشهد جای آن را گرفت؛ تا سرانجام در دوران صفوی، مرکز ناحیه پیشین توس و تمامی خراسان گشت. در بند هشن اوستا از توس به نام «توسا» یاد شده است. در کتاب وندیداد نیز آمده است که اهورا مزدا اراضی شانزده گانه را آفرید و «اوروا» یکی از آن ها بود. این واژه را اوستا شناسان با شهر توس یکی دانسته اند. بر پایه داستان های ملی بنای اصلی شهر را به جمشید - شاه پیشدادی - و بازسازی آن را به توس،‌ پسر نوذر - پهلوان و سپهسالار ایران - نسبت می دهند. افسانه می گوید که وی نهصد سال در زیر آسمان این شهر زندگی کرد و نام خود را بر این شهر نهاد. این روایت ها می رساند، که شهر توس در روزگار ساسانیان وجود داشته است.بین سال های 31 و 32 هـ . ق در زمان خلافت عثمان، بخشی از خراسان، از جمله توس، به دست مسلمانان افتاد. در روزگار خلافت عبدالملک مروان( 65- 86 هـ . ق) بنی تمیم دژ توس را گرفتند و تا سال 125 هـ . ق،‌ آن را در دست داشتند. در سال 192 هـ . ق هارون الرشید به منظور رسیدگی به ستم های علی بن عیسی - حاکم خراسان - و جنگ با خوارج خاور ایران، رهسپار آن دیار گردید. وی در راه بیمار شد و زمانی که به گرگان رسید، بیماری او شدت یافته در توس درگذشت. وی را در 193 هـ . ق،‌ در محلی که ده سال بعد حضرت رضا(ع) در آن جا به خاک سپرده شد، دفن کردند. در سال 265 هـ . ق، احمد بن عبدالله خجستانی، توس را ویران ساخت. در سال 336 هـ . ق ابومنصور توسی - حاکم وقت توس - علیه نوح بن نصر سامانی سر به شورش برداشت. نوح پس از شکست دادن ابومنصور، بار دیگر وی را بر حکومت توس گمارد. در سال 389 هـ . ق بکتوزون و فایق، از سرداران منصور بن نوح سامانی متحد شده منصور را کور کرد ند و برادرش عبدالملک بن نوح را به حکومت برداشتند. محمود غزنوی با باخبر شدن از این ماجرا به ماوراء‌ النهر لشگر کشید. وی‌ بکتوزون و فایق را شکست داد و تمامی خراسان را به دست آورد و ارسلان جاذب را به حکومت توس منصوب کرد.از سال 421 هـ . ق، سلجوقیان اندک اندک در شهرهای مهم خراسان رخنه کردند. ملکشاه سلجوقی در 465 هـ . ق، توس را به تیول به خواجه نظام الملک توسی، وزیر خود داد. با شکست سلطان سنجر سلجوقی از غزان در سال 548 هـ . ق، امرای وی، خاقان رکن الدوله محمود، خواهر زاده سنجر را از ماوراء‌ النهر به خراسان دعوت کردند و به نام او به عنوان سلطان خطبه خواندند. در این زمان موید آی آبه، غلام پیشین سلطان سنجر، نیشابور، ابیورد، بیهق،‌ دامغان و توس را گشود و همراه خاقان محمود به جنگ غزان رفت. با چیره گی غزان در 553 هـ . ق، بار دیگر خراسان مورد تاخت و تاز و چپاول واقع گردید.در سال 618 هـ . ق، لشگریان چنگیز مغول به دنبال محمد خوارزمشاه به توس آمدند. توس نیز مانند نیشابور به دستور تولری، پسر چنگیز خراب شد. این شهر بار دیگر در روزگار حکومت اوکتای قاآن (626- 629 هـ . ق) باز سازی شد و از آن زمان چندین بار مرکز فرمانروایی مغولان گردید. در این دوره مسیحیان توس از آزادی زیادی برخوردار بودند، به طوری که در سال 1279 م، اسقف توس به سمت مطرانی (سراسقفی) چین انتخاب شد. پس از برافتادن ایلخانان ایران، توس، قوچان، کلات،‌ ابیورد و نسا، جزء قلمرو حکومت کوچکی شد، که امیر ارغون شاه، رئیس طایفه جون باخترانی (جان قربانی) ایجاد کرده بود. در حدود سال 790 هـ . ق، حاکم محلی توس از خاندان جان قربان،‌ نام امیر تیمور را از خطبه انداخت، اما طولی نکشید، که در سال 791 هـ . ق، از میران شاه، پسر تیمورلنگ شکست خورد و باعث ویرانی دوباره توس شد. پس از این رویداد، توس اهمیت و اعتبار خود را از دست داد و بازسازی آن پس از مرگ تیمور، در روزگار حکومت شاهرخ، یعنی در سال 807 هـ . ق صورت گرفت. در دوران پادشاهی شاه عباس بزرگ، اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. در این دوره صحن عتیق استان قدس گسترش یافت، و شاهراهی میان اصفهان – مشهد و هرات ایجاد و کاروانسرا ها و آب انبارهای بزرگی



خرید و دانلود مقاله درمورد... تاریخ شهرهای ایران


مقاله درمورد... تاریخ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

« بسمه تعالی »

تحقیق تاریخ

محققان

منبع: کتاب قله‌های قدرت

تمام نیک و بد ما نوشته خواهد شد

زمانه را ورق و دفتری و دیوانی است

هویدا و وزیرانش

در اواخر سال 1968 میلادی (1347 شمسی) پیش‌بینی افکار عمومی در کشور چنین بود که (هویدا) به زودی از صحنه سیاسی کنارگذارده خواهد شد، زیرا ناسازگاری‌هایی که به تدریج در داخل هیئت دولت و همچنین در خارج از آن ریشه بسته بود ظاهر می‌شد.

از همه مهم‌تر آن که چند وزیر حاضر در دولت هم به رقابت با یکدیگر و نیز با نخست‌وزیر برخاسته بودند و با وجود آنکه دوست هویدا بودند ولی خود را کاندیدای نخست‌وزیری کرده و هر کدام هم تک‌روی‌هایی داشتند.

در کتاب ابوالهول پارسی که به زبان انگلیسی تالیف گردیده، دکتر عباس میلانی با استناد به مدارک و اسناد و مصاحبه‌هایی که در اختیار داشته در صفحه 242 می‌نویسد:

دو وزیر حاضر در کابینه‌ی هویدا که داوطلب پست نخست‌وزیری بودند و از هیچ کوششی در رسیدن به آن مقام فروگذاری نداشتند عبارت بودند از:

اول- جمشید آموزگار که خود سال‌ها در کابینه‌ی هویدا وزیر بود.

دوم- هوشنگ انصاری که کوشش فراوانی می‌کرد تا راه نخست‌وزیریش را هموار نماید.

در کتاب «سرآمدان یا نخبگان ایران و تقسیم قدرت قبل و بعد از انقلاب ایران» که وسیله‌ی مقامات آمریکا تهیه گردیده و براساس گزارش‌های «سیا» تنظیم شده زیر کد نمره‌ی 3510 آمده است:

«آموزگار مردی بود سرد و گرم چشیده، سال‌ها در مقامات مختلف به خدمت دولتی اشتغال داشت و در محافل سیاسی و اقتصادی شخصیت موجهی بود، پادشاه هم با دیدی دگرگونه به او نگاه می‌کرد، شخصیتی بود جدی، پرکار، اقتصاددان، ولی تندخو و عصبی.

انصاری به عنوان تکنوکرات شناخته شده بود، با استعدادی که در زمینه‌های مختلف از خود بروز می‌داد خیلی زود راه ترقی خویش را باز کرد، به ویژه در مسائل نفت که مورد علاقه‌ی پادشاه بود گزارش‌های روشنی تهیه می‌نمود که وسیله‌ی تثبیتش در مقام وزارت و سپس مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران گردید.»

توضیح: آموزگار همچنان که در کتاب نخبگان ایران آمده سال‌ها مراتب اداری را در زمینه‌های مختلف طی کرده بود و استعداد خویش را به ویژه در امور اقتصادی نشان می‌داد و مهمترین امری که آموزگار را در بین رجال عصر پهلوی کاملاً ممتاز و مشخص می‌کرد آنکه با وجود دوران طولانی که در مقامات مختلف بود، ظاهراً هیچ شائبه‌ی آلودگی مالی پیدا ننمود.

هوشنگ انصاری در یک برخورد و تصادف، در زمانی که در ژاپن ماموریت داشت مورد توجه پاره‌ای از مقامات قرار می‌گیرد، بدون ان که سلسله مراتبی را در خدمات دولتی طی کرده باشد به سرعت به وزارت رسید و شایعاتی هم درباره‌ی ترک خدمتش از شرکت ملی نفت در روزهای بحرانی کشور بر سر زبان‌هاست که هنوز روشن نشده است.

هویدا بین این دو وزیر با سایر وزرا فرق بسیار می‌گذاشت، به طوری که بین مردم آن دو نفر به «سوپر وزیر» معروف شده بودند.

دکتر میلانی در صفحه‌ی 243 کتاب ابوالهول پارسی می‌نویسد: «آن دو نفر نخستین وزرایی بودند که بی‌اعتنا به مسئولیت نخست‌وزیر و نقش مسئولیت مشترک وزرا مستقیماً به نزد شاه می‌رفتند و گزارش‌های خویش را ارائه می‌نمودند»، که متأسفانه سهل‌انگاری شخص نخست‌وزیر درباره‌ی رفتار ان دو به اصطلاح سوپروزیر سایر وزرا را هم وادار به چنان اقدامی می‌نمود، یعنی ویروس قدرت‌طلبی از راه ناصحیح به سایرین هم سرایت کرد و موجب شد تا هر یک از وزرا به محض آنکه فرصتی می‌یافت گزارش ویژه‌ای را بهانه قرار می‌داد و خود را به دربار می‌رساند و پس از آنکه فرصتی می‌یافت گزارش ویژه‌ای را بهانه قرار می‌داد و خود را به دربار می‌رساند و پس از آنکه نظر موافق پادشاه را به گزارشش جلب می‌نمود، فرمان یا دستوری را که لازم بود مستقیماً دریافت می‌کرد و آن وقت برای ان که موقعیتش را به رخ سایرین بکشد قضیه را در نشست هیئت دولت طرح می‌کرد و پس از خواندن گزارشش نظریه‌ی پادشاه را نیز اعلام می‌نمود که با چنین وضعی دیگر مطرح شدن مسئله در هیئت دولت به عنوان یک امر جدی و قابل بررسی به کلی منتفی می‌گردید، زیرا هیچ یک از وزرا یا کارشناسان قدرت و جرأت نمی‌یافتند که با چنان طرحی مخالفت کنند و یا نظری ولو با عنوان کارشناس خلاف دستور پادشاه بیان نمایند، زیرا در آن سال‌ها تجربه نشان داده بود که سخن گفتن برخلاف نظر و عقیده‌ی پادشاه چه عواقبی در پی دارد که «حداقل مجازاتش خانه‌نشینی بود».

دکتر میلانی می‌نویسد: هویدا غالباً از چنین وضعی که پیش آمده بود مکدر و مغموم می‌شد اما «دیگر نه کاری از او بر می‌آمد و نه قادر بود به پادشاه متذکر بشود که چنین



خرید و دانلود مقاله درمورد... تاریخ


مقاله درباره.. امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ

بسم ‏اللَّه الرّحمن الرّحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام على اشرف الأَنبیاء المرسلین سیدنا و نبینا ابى‏القاسم محمدصلى الله علیه وآله و على اهل بیته‏ علیهم السلام الطیبین الطاهرین المعصومین و من اهتدى بهداه الى یوم الدین. مطالبى را که تهیه کرده‏ام به صورت فشرده، خیلى مختصر و فهرست وار عرض مى‏کنم. اگر فایده‏اى در این مطالب باشد، همان مختصر و فهرست کافى است.مطلع بحث«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ، إِنَّ فى‏ هَذا لَبَلغاً لِّقَوْمٍ عَبِدینَ وَ مآ أَرْسَلْنَکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(75)سوره انبیا مکى است؛ خداوند و پیامبرصلى الله علیه وآله آینده اسلام را تبیین کرده‏اند و حال آن که هنوز اسلام نو پا بود.سخن ما به صورت فشرده درباره حضرت مهدى(عج) حول سه محور است: قرآن، سنت و تاریخ.امام مهدى (عج) در قرآن کریماین مسئله در قرآن تحت سه عنوان مطرح است:عنوان اوّلیکى مسأله «وراثت ارض» است که در آیه مذکور با دقایق و لطایفى مطرح شده است؛ مانند مسأله کتابت و وراثت آن هم وراثت ارض. خداوند مى‏فرماید: «....وَ کُنَّا نَحْنُ الْورِثِینَ.»(76) در حقیقت عاقبت جهان به دست افراد صالح مى‏افتد. در واقع این اشاره به همان عقیده‏اى است که در بین مسلمان‏ها رواج دارد مبنى بر این‏که در آخرالزمان و در پایان جهان و قبل از قیامت، حضرت ظهور مى‏کند. از این کلام که «عباد صالح وارث هستند»، در مى‏یابیم عابدین باید خودشان را آماده، و این برنامه را تهیه کنند. این برنامه همان برنامه پیغمبر(ص) است: «وَ مَآ اَرْسَلْنکَ إلَّا رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(77) همان برنامه جهانى است. پیغمبر (ص) براى جهان رحمت بود؛ ولى این مأموریت به دست مهدى(عج) و اصحاب صالحش انجام مى‏گیرد. در این زمینه مرحوم طبرسى روایتى نقل کرده است. عن ابوجعفرعلیه السلام: «هُمْ اصحابُ المهدى(عج)(78)».عنوان دوّمعنوان دوم، غلبه دین است بر همه ادیان که تاکنون محقق نشده است. درست است از لحاظ علمى حجت و برهان اسلام قوى‏تر است؛ اما بالاخره نه آن رحمة للعالمین محقق شده نه تسلط و غلبه آشکار و ملموس دین بر همه ادیان. در این‏جا، سه آیه به یک مضمون آمده است:«هُو الّذى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ‏و عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.»(79)عنوان سومعنوان سوم، «استخلاف» است. خدا وعده کرده است:آیه دوم «وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ، امَنُوا مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى‏ لَهُمْ...»(80)این آیه اشاره به یک حقیقتى است که تا حالامحقق نشده است. اگر فرض مى‏کردیم هیچ روایتى نداشتیم و ما بودیم و این آیات، جاى این سخن بود که استخلاف تا حالا محقق نشده است و چون وعده خدا است، بى‏تردید تحقق مى‏یابد. وقتى خدا وعده کرده است این دین را به دست عباد صالح خودش در سراسر جهان نشر بدهد، عاقبت انجام خواهد شد. کلمات استخلاف وارثین اشاره به مسأله حکومت هم دارد. استخلاف یعنى همین عباد صالح خدا خلیفه بشوند براى خدا در روى زمین. هر دو آیه ارض دارد؛ یعنى کل زمین. البته کلمه «مهدى(عج)» با این لفظ در قرآن نیامده، اما در روایات آمده است و بیش‏تر به امامت و رهبرى آن حضرت اشاره دارد. ما نمى‏دانیم نحوه حکومت آن حضرت چگونه است. شاید این‏گونه باشد که آن حضرت رهبر جهان به شمار آید و کشورها و حکومت‏هاى صالح دیگر هم وجود داشته باشند. این‏ها باهم منافات ندارد؛ همه حکومت‏هاى دیگر صالح هستند و از آن حضرت دستور مى‏گیرند.امام مهدى (عج) در سنت و حدیث :محور دوم، بررسى مسأله در سنت و حدیث است. مرحوم طبرسى، در ذیل آیه «...کتبنا فى الزبور...(81)»، مى‏گوید: «و یدل على ذلک ما رواه الخاص و العام عن النبى (ص).(82)» پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود:«لو لم یبق من الدنیا إلاّ یومٌ واحد لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلکَ الیوم حتّى یَبْعَثُ رجلاً من اهل بیتى یَملاءُ الارضَ عدلاً و قسطاً کَما مُلِئَتْ جوراً و ظلماً.»(83)بعد مى‏گوید روایات وارده از طریق فریقین در این زمینه فراوان است و این روایت را از سنن بیهقى نقل مى‏کنند. خاطرم مى‏آید درحدود چهل و پنج سال قبل، شاید هم بیش‏تر، در خدمت مقام آیت‏اللَّه صدر (رض) بودم و صحبت از کتاب المهدى(عج) به میان آمد. ایشان گفتند در مجلسى بحث شد که آیا روایات راجع به حضرت از طریق اهل سنت هم آمده است یا نه، من گفتم: بله، هست؛ و در این باره کتاب «المهدى(عج)» رانوشتم. یک نسخه را هم به من هدیه دادند که در آن نوشته‏ام این را مؤلف به من اهدا کرده است. ایشان روایات مرتبط با حضرت مهدى(عج) را از طُرُق اهل سنت جمع‏آورى کرده است. در این زمینه خیلى هم کار انجام شده است. یکى از کارهایى که انصافاً باید از آن تقدیر کرد، کتابى است به نام «منتخب الاثرفى الامام الثانى عشر» که حضرت آیت اللَّه صافى نوشته‏اند. بعد از آن هم دائرة المعارف راجع به حضرت مهدى(عج) نوشته شده است.ما در روایات، تواتر معنوى داریم. منتها در روایات شیعه و نیز روایاتى که آیت‏اللَّه صدر نقل کرده‏اند، حتى مواردى مانند این‏که مهدى(عج) از فرزندان حسین‏علیه السلام و از فرزندان سجادعلیه السلام است، نیز وجود دارد. این‏ها را هم یک مقدارى از «ینابیع الموده» و جاهاى دیگر نقل کرده‏اند. البته آیت اللّه العظمى آقاى صافى (دام عزّه) خیلى بیش‏تر از این‏ها تحت این عناوین روایت ذکر کرده است. این مطالب در روایات شیعه بیش‏تر است و روایات زیادى هم از اهل سنت در کتاب‏هایى که احتمالاً مؤلفش هم شیعه بوده مثل «ینابیع الموده» و موارد دیگر نقل شده است. همین طور که آیت اللَّه عسکرى فرمودند، روایات ما روشن‏تر است. آن‏قدر که قضیه در روایات ما روشن است، در روایات اهل سنت نیست؛ ولى در عین حال اگر همین دو کتاب را ملاحظه کنید، در مى‏یابید جزئیات، [براى مثال حضرت از نسل کیست‏]، در روایات اهل سنت نیز نقل شده است. این نکته را مى‏خواستم عرض کنم که ما همه جا «مهدى(عج)» داریم. البته این هدایت همان هدایت واقعى است. منتها در دین یهود از او تعبیر به مسیح کرده‏اند.



خرید و دانلود مقاله درباره.. امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ


مقاله. تاریخ معماری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تاریخ معماری

 

معماری به عنوان یکی از قدیمی‎ترین اشکال هنر، از پیشینه‎ای کهن برخوردار است. از زمانی که انسان پا به عرصه حیات نهاد، معماری نیز حیات خود را آغاز نمود و تا به امروز پا به پای بشر و سایر پدیده‎های بشری روند تکاملی خود را طی کرده و دگرگونی‎های بسیاری را به خود دیده است. معماری پدیده‎ای است که طی هزاران سال وجود داشته است و نمونه‎های آن به شکل بناها و ساختمان‎های متعدد در سراسر جهان پراکنده می‎باشند. وجود چنین سابقه دیرینه‎ای یک مزیت در پژوهش معماری محسوب می‎شود، چرا که در زمینه تحقیق، کمتر رشته‎ای است که مانند معماری از چنین گنجینه‎ای از مدارک و شواهد برخوردار باشد.

حقایق مربوط به معماری طی دوران‎های طولانی و از طریق تجربه و آزمون‎های مستمر توسط بشر بدست آمده‎اند. از این رو می‎توان گفت تاریخ معماری مجموعه مدون آزمون‎های تجربی ثبت شده بشر در امر معماری است. اگر از تاریخ دل خوشی نداریم، می‎توانیم نام شواهد تجربی را به آن اطلاق کنیم. بررسی این شواهد برخی از واقعیت‎های معماری را نشان می‎دهد.

شناخت و مطالعه تاریخ معماری بنا به دلایل مختلف که در زیر به برخی از آنها اشاره می‎شود، از اهمیت فراوانی برخوردار است:

1. شناخت هر پدیده مستلزم شناخت تاریخ شکل‎گیری آن است و هیچ پدیده‎ای را نمی‎توان بصورت مجرد و فارغ از زمینه تاریخی‎اش مورد بررسی قرار داد. پژوهش در عرصه معماری نیز بدون تعمق در تاریخ و سیر تحول آن کاری ناقص و یک جانبه خواهد بود.

2. معماری به عنوان پدیده‎ای که جوانب فنی و هنری را یکجا در خود جمع دارد، حرفه‎ای دشوار است. با قبول دشوار بودن معماری، دور از عقل است که نقش انبوه تجارب انسان را در آفرینش معماری‎های جدید نادیده بگیریم.

3. یک کار مهم تاریخ معماری این است که شواهد و مدارک تاریخی موجود در زمینه معماری را بررسی نماید و آنها را در بافت اجتماع واقعی‎اش تحلیل کند، بطوری که ایجاد رابطه بین شواهد معماری و مردمی که آن را بوجود آورده و از آن استفاده کرده‎اند، امکان‎پذیر شود. در این صورت تاریخ معماری رابطه مردم و معماری را در طی دوره‎ای طولانی مطرح می‎نماید و خود تبدیل به شالوده‎ای برای اندیشیدن به مسائل معماری نوین می‎گردد.

4. تاریخ معماری به ما کمک می‎کند تا با انطباق مفاهیم و مسائل هر زمان با اثر ساخته شده در آن عصر، بتوانیم عوامل ثابت و عوامل متغیر را در طراحی معماری پیدا نماییم و سعی کنیم که حقایق مربوط به معماری را از آنها استنتاج کنیم.

در بررسی تاریخ هنر و نیز تاریخ معماری دو رویکرد عمده یا دو روش متفاوت وجود دارد:

1. رویکرد توصیفی به تاریخ معماری:

در این رویکرد به شکل توصیفی با تاریخ برخورد می‎شود و تاریخ معماری به ترتیب دوره‎های آن تنها روایت می‎شود و اطلاعات متعددی بدون تحلیل چرایی آنها ارائه می‎گردد. در این روش معمولاً مطالعه ارزش‎های فرمال در درجه اول اهمیت قرار می‎گیرد و تنها به کیفیات و روابط فرم‎های خارجی توجه می‎شود.

2. رویکرد تحلیلی به تاریخ معماری:

در این رویکرد معماری بصورت علمی و تحلیلی و در ارتباط با سایر پدیده‎های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بررسی می‎شود. تاریخ تحلیلی معماری حیطه مطالعات را وسیع‎تر کرده و تمام مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، فلسفی و ... را که منجر به ایجاد معماری‎های مختلف شده است، مورد مطالعه قرار می‎دهد، هرچند که در نگاه اول رابطه آنها با معماری چندان مشهود به نظر نرسد. به عبارت دیگر چرایی ایجاد سبک‎های مختلف را با کمک گرفتن از پدیده‎های مرتبط با معماری بیان می‎کند، مثلاً چرا معماری مصر کاملاً مونومانتال و خارج از ابعاد انسانی است و برعکس در جزء جزء معماری یونان حضور مردم احساس می‎شود. برای مورخی که اینگونه تاریخ را می‎نویسد، یک بنا تنها مجموعه‎ای از طبقات و یا مصالح ساختمانی نیست، در نظر وی معماری پدیده‎ای است که تمام اعمال زندگی بشر را در بر می‎گیرد. 

 

نظریه معماری

 در یکی از یادداشت‎های پیشین با عنوان لزوم تدوین تئوری معماری، به نکات مهمی درباره جایگاه مبانی نظری معماری اشاره گردید. در ادامه این سلسله مباحث نگاهی خواهیم داشت به مفهوم، اهمیت و جایگاه تئوری یا نظریه معماری (Architectural Theory) در عصر حاضر.

تئوری نظامی از فرضیه‎ها، اصول پذیرفته شده و نظریه‎های هنجاری می‎باشد که در حوزه‎های مختلف دانش برای تجزیه و تحلیل، پیش‎بینی و توصیف ماهیت یا رفتار مجموعه مشخصی از پدیده‎ها تدوین می‎شود. همان‎گونه که از این تعریف بر می‎آید، نظریه علاوه بر توصیف پدیده‎ها به تحلیل آنها نیز می‎پردازد. هدف از تدوین نظریه، ایجاد ساختارهایی مفهومی برای نظم دادن به مشاهدات و تحلیل آنهاست تا بتوان از قابلیت این ساختارها برای تحلیل اتفاقات روزمره و پیش‎بینی اتفاقات آینده استفاده نمود.

پایه معرفتی و مبانی نظری هر حرفه و دانشی نیازمند یک ساختار قوی و مستحکم است. بر این اساس، در تمامی دانش‎ها برای ایجاد این ساختار بنیادین، اهمیت زیادی به تدوین نظریه داده شده است. نظریات علمی توسط افراد مختلف ابداع می‎شوند و در یک پروسه تحقیقی مستمر بوسیله سایر دانشمندان مورد ارزیابی قرار می‎گیرند و پذیرفته یا رد می‎شوند. بدین ترتیب دانش علمی همیشه تازگی خود را حفظ می‎کند و همواره مطالب جدیدی را به بدنه خویش اضافه می‎نماید. بر خلاف این جریان، معماران حرفه‎ای اطلاعات زیادی را در ذهن خود محفوظ نگهداشته‎اند و جهان بینی معماران کمتر بیان شده است. در نتیجه دیدگاه‎های شخصی یک معمار در دسترس دیگران نیست و امکان آزمون و



خرید و دانلود مقاله. تاریخ معماری