واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد تاریخ تمدن 62ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 62 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خصوصیات تمدن بابلی:

تمدن بابلی اصولا بر پایه بازرگانی تکیه داشت و بیشتر اسنادی که از آن زمان مانده جنبه تجارتی دارد و به خرید و فروش و وام گرفتن وقرارداد و مشارکت و دلالی و مبادله و وصیت و سفته و نظایر آنها مربوط می شود.

موقعیت بابل نسبت به راه‌های آبی دجله و فرات مردم را ثروتمند بارآورد و روح ما دیگری در میان ایشان رونق گرفت، و همین روح است که در آن تمدن مانند تمدن‌های دیگر پس از آن توانسته است تقوی و آزمندی را با یکدیگر سازش دهد. ادبیات آن زمان نشان می دهد که آن مردم زندگی پرفعالیت و مایه خرسندی داشته اند ولی از همه جای آن ادبیات آَشکار می شود که مانند سایر مدنیت‌ها بندگی و خرید و فروش بردگان در کار بوده است دوره تکامل آن عهد حکومت است که بابل مرکز بورس برده داری است که برای کارهای نظامی و جنگی و اعمنال به طرز بیگاری وامی داشتند. در زیر اجتماع بابلی طبقه بندگان همچون نهر خروشانی در جریان بود طبیعی است که در چنین اجتماعی هرگز فکر دموکراسی راه پیدا نمی کند، شکل و رنگ اقتصادی آن خود مستلزم این است که حکومت مطلقه‌یی متکی بر ثروت بازرگانی یا امتیازات تیولداری برقرار باشد و عنف و شدت قانونی را به صورت حکیمانه‌یی بر همه جا توزیع کند. و اوهام و خرافات را ترویج دهد.

در تمدن بابلی برمی‌خوریم که هیچ تمدنی از لحاظ پابند بودن با و خرافات بپای تمدن بابلی نمی رسد و بازار کاهنان و ساحران و پیشگویان رایج است. اغراض مروجین این ادیان و خرافات آن بوده که مرد بابلی را مودب و فرمانبردار بار آورند نمونه‌های زنای مدقس را باید نام برد.

دوازده لوح شکسته که متعلق به کتابخانه آشور بنی پل به دست آمد، گویای حالت‌ترین اثراتی بین‌النهرین یعنی حماسه گیلمکش را در بر دارد نظیر حماسه ایلیاد است که رموز اجتماعی بابلیان را روشن می سازد در این ضمایم باید علم نجوم را مختص بابلیان بدانیم. بابلیان که مردم تجارت پیشه بودند و به همین جهت امید کامیابی در هنر بود از تجارت ریاضیات پیدا شد و علوم ریاضی علم نجوم را فراهم آورد.

باز دیری نپایید این قدرت بابلیان به همسایه شمالی خود آشور انتقال یافت.

آشوریان شاخه ای از نژاد سامی و از مشخصات آنها داشتن بینی دراز با لبهای کلفت و ریش بلند بود. کلمه آسور یا آشور اسم رب‌النوعی بود که ایشان می‌پرستیدند، این قوم زمانی که سومریان در نواحی جنوبی بین‌النهرین هنوز گرفتار دستجات دیگری از سامی‌ها نشده بودند در قسمت شمال بین‌النهرین شدند و شهر آسور در آخر نینوا را به پایتختی گزیدند تا اینکه به علت داشتن خوی و خصلت جنگجویی و درنده خویی که برعکس شجاعت و مردانگی از آن تعبیر کرده‌اند توانست ظلم و تسلط خود را بر اقوام و دولت‌های نه تنها بین‌النهرین بلکه تمام کشورهای آسیای قدیم اعمال نماید. با تسلط آشوری‌های مهاجم و جنگی بر اقوام زراعت پیشه و کشاورز بین‌النهرین مردم این منطقه را برده خویش ساخته و دسترنج آنها را با غراض خونخواری‌شان اختصاص دهند. بیش از دویست سال مردم بین‌النهرین ساز و برگ نظامیان آشوری را تغذیه دادند و امپراتوری متکی بر قدرت نظامی را نگه داشتند و همه جا را ویران ساختند تا شهر خودشان آسور را زینت دهند.

ویل دورانت می‌نویسد: اگر این اصل استعمار طلبی را قبول داشته باشیم نه به خاطر تسلط حکم قانون و انتشار امنیت و پیشرفت بازرگانی و برقراری صلح بهتر آن است که دولتهای متعدد طوعاً یا کرهاً در زیر تسلط حکومت واحدی قرار گیرند. می‌توان گفت که دولت آشور دارای چنین مزیتی بوده که در سرزمین‌های وسیعی از مغرب آسیا حکومت وسیعی ایجاد کرده و نظم و آرامشی بیش از آنچه پیش از آن در این ناحیه بوده برقرار ساخته است.

حکومت آشور بنی پال که بر آشور و بابل و ارمنیه و سرزمین ماد و فلسطین و سوریه و فینیقیه و سومر و عیلام و مصر سایه می‌گسترد. بدون شک وسیع‌ترین سازمان اداری بود که جهان مدیترانه یا شرق نزدیک تا آن زمان به خود دیده بود.

ولی در این محل قلمرو وسیع سرکوبی مردم بعنوان انضباط که نشان داده می‌شد باز از شورشهای محلی خالی نبود دولت آشور سیاست خاص را پیش گرفت که در تاریخ از مشخصات حکومت آشور به شمار می‌رفت، و در زمانهای بعد نیز جزو سیاستمداران ضد ناسیونالیستی گردید. آن سیاست عبارت از این بود که مردم شهرهای مفتوحه را به شهرهای دوردست کوچ می‌داد تا با مردم بومی آن نواحی در هم آمیزند و به این ترتیب وحدت و شخصیت خود را از دست بدهند و فرصت شورش را نداشته باشند اما این سیاست هم چون نتیجه نمی‌داد بنابراین دولت آشور ناچار بود که پیوسته خود را برای جنگهای تازه آماده سازد به این جهت سپاهیان و جنگاوران حیاتی‌ترین دستگاه را در سازمان اداری کشور تشکیل می‌داد. سهمی که این حکومت به اصطلاح در تمدن جهانی دارد مربوط به هنر جنگ است: ارابه‌های جنگی، دسته‌های سواره نظام و پیاده و مهندسی در آن کشور تشکیلات منظمی را به وجود آور و تاکتیک‌های نظامی را بنیان نهادند و با هنر آشوری چه شهرهایی ویران گردید و چه تمدنهایی بر باد رفت و آدم کشی از افتخارات آنان بود و از اعمال خود هیچ اظهار ملامت ضمیر و پشیمانی نمی‌کردند. پادشاهان آشوری خود را نماینده آشور خدای آشوری‌ها می‌دانستند و کاهنان و نیروی دینی نیز از اعمال او در مقابل پادشاهان حمایت می‌کردند.

نقش‌هایی که در نینوا و سایر شهرهای آشور پیدا شد، بیش از هر چیز جنگ و زد و خورد به دست آوردن غنیمت‌ها، ویران کردن شهرها، اعدامها و به بردگی بردن اسیران را نشان می‌دهد. این نقش‌ها به این منظور فراهم می‌شد پادشاهان آشور و ارتش آن را خونخوار جلوه دهد و دشمنان را دچار وحشت سازد. این الواح که جزو اسناد تاریخی‌اند نمایانگر جنایات عالم بشریت است. باید از این الواح تاریخ جنایات نوشته شود نه تاریخ تمدن.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخ تمدن 62ص


تحقیق درباره هنر و تمدن اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

هنر و تمدن اسلامی

موضوع: ‌بررسی و تاثیر ابزارها بر شخصیتهای قاجاری در نقاشی

هدف: نحوه فرم‌گیری شخصیتها تاثیراتی که از هنر غرب داشته آیا شخصیتهای دوره قاجار در نقاشی‌ها با ابزار تعریف می‌شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

«با آنکه هنر ایران در طی تاریخ تحت تاثیر شیوه‌های گوناگون سایر کشورها قرار گرفت همیشه این سه خصوصیت در آن باقی ماند: 1ـ ذوق به رنگهای تند؛ 2ـ تمایل به ریزه‌کاری 3ـ تصرف در نقوش در طبیعت شیوه نگارگری در این دوران در آغاز مشابهت زیادی به رنگ و روغنی‌های دوران زند داشت و بسیاری از نقاشان دربار زندیه دربار فتحعلی شاه نیز نقاشی می‌کرده‌اند بیشترین اختلاف نقاشیهای قاجار و زند در رنگهای این تصاویر است رنگهای غالب نقاشیهای «رنگ روغن»‌ دوران زندیه سبز و رنگهای هماهنگ با آن بود که در تصاویر رنگ و روغن قاجاری به سرخهای مختلف بدل شد.

چهره انسان در این تصاویر نسبتاً‌ سخت است که با کمی سایه در زیر گردن و روی گونه‌ها که در حالت واقعی‌تر به آن بخشیده است. دیده ذهنی نگارگران گذشته تا حدودی در این تصاویر حفظ شده است به گونه‌ای که تمام چهره‌ها شبیه هم و در حالات گوناگون به صورت بی‌اعتنا تصویر شده‌اند چشمان درشت خمار، ابروهای کمانی، چهره سه رخ بیضی، ‌موهای بند چین چین و مواج باقته جغه و مروارید، دستان ظریف حنا بسته، کمر باریک و سرین بزرگ وجه مشترک زنان این تصاویر است که بیشتر در حال رقص و نوازندگی و ساقیگری هستند.»1

«یک ظرف نقره‌ای بسیار نفیس و زیبا ، به شکل یک الهه متعلق به دوران ساسانیان در موزه کرملین وجود دارد که صورت این الهه قسمت مدور ظرف را شکل می‌دهد و زیبایی آن بیانگر سلیقه‌ی سامانیان در پسندیدن زنان زیباست. جالب توجه آنکه، نزدیک بودن توصیفات زیبایی شناسانه از زن در اشعار دوره‌ی اسلامی به صورت الهه است چشم بادامی، لبهای سرخ، و ابروهای کمانی. همچنین فرم صورت همچون قرص ماه است صورت دختران ترک چنین شکلی داشته و شاهزادگان ساسانی با انگیزه‌های سیاسی با دختران ترک ازدواج می‌کردند و در زمان قاجاریه اکثر زنان علاقه‌مند به ابروهای پهن، بلند، پیوسته و مشکی بوند. مردان نیز معمولاً‌ ابرو و ریش خود را با حنا و وسمه رنگ می‌کردند تا درخشش بیشتری بیابد. عکسهای فتحعلی شاه با ریش بلند و براق نمونه مناسبی بر این ادعا است استفاده از وسمه تا ابتدای قرن 14 هجری (19 میلادی) متداول بود که با ورود مدهای غربی به دربار قاجار کم کم به فراموشی سپرده شد.»2

«مردان نیز با چشمان درشت، ابروهای کمانی پیوسته، موهای تنک و کوتاه و بیشتر با ریش بلند و لباس و کلاه قاجاری، شبیه به هم تصویر شده‌اند و برای مثال در این نقاشیها فتحعلی شاه با ریش بلند خال گوشة لب و تاجی که بر روی سرش قرار دارد شناخته می‌شود نقاشیهای بزرگ روغنی قاجاری در دوره فتحعلی شاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته می‌شد و

اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیه‌های گوناگون، گلهای ریز و مروارید تماماً‌ تزئین می‌شدند.

1ـ تاریخ نگارگری در ایران ـ سید عبدالمعید شریف‌زاده

2ـ مقاله هفت قلم آرایش ـ‌ لوازم آرایشی ایرانیان ـ ترجمه مژگان محمدیان نمینی

تزئینات تابلوهای نقاشی دوره محمد شاه نسبت به دور فتحعلی بسیار کاهش یافت و برای زینت سطوح بزرگ لباس و فرش و پشتی اغلب از چند حاشیه باریک بهره برده می‌شد. رنگها در دوره فتحعلی شاه شفاف بود و با دقت در خطوط مشخص از هم جدا می‌شد. رنگهای دوره محمد شاه کدرتر و استفاده از آنها آزادتر و در نتیجه در هم آمیخته و به تدریج محو می‌شد. تعداد شخصیتها در تصاویر دوره محمد شاه در مجموع بیشتر از نقاشیهای پیش از آن است در نقاشیهای دوره اول قاجار افزون بر تاثیرات نقاشی غربی در نزدیکی شدن به واقعیت گاه مناظر و دورنما و گاهی نیز با لباسهای غربی را در این تصاویر می‌بینیم که به ویژه دوره محمد شاه بیشتر است. »3

«عکس‌های مونتا بوته عضو هیئات ایتالیایی در ایران، سند تاریخی مسحورکننده‌ای است. وی عکس‌هایی از مناظر شهرها ابنیة تاریخی و کاخها بدست داده است که گرچه در این عکسها زنان دیده نمی‌شوند طبقات مختلف اجتماع؛ پادشاه شاهزادگان صاحب منصبان حکمرانان ایالات درباریان خواجگان حرمسرا و حتی مردم عادی آنها»4

«عدم وجود سایه روشن و حجم‌نمایی و فقدان تناسب نوآوری و هم چنین تقلید و عدم اصالت از ویژگیهای دوره قاجار است. در واقع یکی از عوامل افول در نگارگری این دوره تمایل به تقلید است؛ تقلیدی صرف و مکرر در پرداخت نقشها به تبعیت از یکدیگر در بیش از چهار دهه به نحوی که این تقلید و موضوعات مورد استفاده رنگی تازه به خود گرفته تکنیک کار نقاشان بر محور

3-(1-همان)

4ـ ایران عضو قاجار از نگاه لوئیجی فونتابونه ـ ‌دکتر محمد ستاری ـ استاد یار پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.

مشخص نگارگری دربار فتحعلی شاه می‌گردد. در این دوره رنگهای بی‌جان، تزئین یکنواخت و نگارگران بدون ارائه تفکر، گرفتار نقش و رنگهای تکراری بودند. 4ـ هنر نقاشی دوره قاجار و منیع‌الملک 5 ـ برخی محققان ایران، دوران قاجار را سرزمین نقاشی‌ها نامیده‌اند چرا که در این دوران، نقاشی‌های دیواری و تابلوها در تمام نقاط کشور در منازل اعیانی تا قصرهای قاجاری پراکنده بودند چنان وسعتی که در هیچ زمان دیگری سابقه نداشته است از این رو می‌توان گفت نقاشیهایی با این وسعت و کثرت چه از نظر تعداد و چه از حیث ابعاد، در دیگر ادوار هنر ایران دیده نمی‌شوند در این دوره نقاشیها جزیی از بدنه ساختارهای درباری، دولتی و منازل اشرافی بوده‌اند که در گوشه و کنار کشور ساخته می‌شدند و موضوع آنها : «تاریخی ، ادبی، اساطیری، شکار، جنگ، پرتره و موضوعات مذهبی بوده که اغلب به اندازه طبیعی ترسیم می‌شدند گاه این اشتیاق ثبت تصاویر در کنار نقش برجسته‌های ساسانی جلوه‌گر شده است» و نکته برجسته اینکه، برای اولین بار نقاشی ایرانی در قید سنتیهای شرق دور، با چشم بادامی و صورتهای مدور آزاد شده و چهره‌ها کاملا‌ً ایرانی‌اند در تشریح این گذار سنن مکاتب قبلی به سبکی جدید که آن را می‌توان سبک دربار قاجار دانست، برخی محققان چنین تفسیر نموده‌اند که در دوران صفویه، هنرمندان درک می‌کردند که سبک متداول رضا عباسی و پیروان او مجالی به ابداع و تجرد نمی‌داد، همچون قرون گذشته، توجه هنرمندان برای الهام گرفتن به منابع خارجی معطوف شده با این تفاوت که در سده هفدهم (یازدهم هـ . ق ) منبع الهام اروپا بود نه چین بدین نمود در دوران قاجار و به خصوص در عهد فتحعلی شاه، نقاشی دیواری متعددی پدید آمدند که متاسفانه اکنون تعداد اندکی از این نقاشیها دیواری در مکان اصلی بر جا مانده‌اند از بسیاری نقاشیها تنها تنها عکسهایی پراکنده باقی مانده و برخی همچون



خرید و دانلود تحقیق درباره هنر و تمدن اسلامی


تحقیق در مورد نقش پیامبر در تمدن انسان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 30 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نقش پیامبر در تمدن انسان

تمدن چیزی جز تشکیل هیأت اجتماعیه با معتقدات و مقررات حکومتی و آداب مربوطه نیست.

 

اینک به بررسی نکاتی در مورد تمدن می پردازیم:

1- تمدن و اجتماع بشری از قدیمی ترین مراحل خود زاییده مذهب و تحت تأثیر شدید آن بوده است.

2- اداره هیأت اجتماعیه یا تمدن از یک طرف و مذهب از طرف دیگر پا به پای هم پیش رفته اند.

3- توسعه، تمدن و هیأت اجتماعیه ناگزیر احتیاج به معتقدات مذهبی مشترک و متکامل دارد.

4- در سایه اشتراک در عقیده و توحید در پرستش است که رفع دشمنی و ایجاد ائتلاف و اتحاد در طریق تأسیس دولتی که تمام افراد بشر بتواند در سایه آن زیست کند امکان پذیر می باشد.

5- با ظهور دین مسیح عاملی که میان ملتها دشمنی و جدایی انداخته و سد بزرگی که مانع تأسیس دولت واحد جهانی

 

امیر المؤمنین علی(علیه السلام) درباره پیامبران می فرماید:

«فبعث فیهم رسله لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیرولهم دفائن العقول ویردهم الآیات المقدره.»1

«پس خداوند، پیامبران خود را بین مردمان برانگیخت تا پیمان خدا را از آنها بخواهند و نعمت فراموش شده حق را یادآوری کنند و از راه تبلیغ با آنان سخن گویند و خردهای پنهان شده را برانگیزند و به کار اندازند و شانه های قدرت را به آنان بنمایانند.»

 

پس وظیفه پیامبران برانگیختن خردها و روشنگری اندیشه هاست در پرتو پیوستگی عقول به مبدأ حکمت الهی و دریدن پرده های جهل و خرافه و گسستن زنجیرهای بردگی و همین است رمز اوج فکری انسان و چرخش مولد خرد آدمی که موجب بروز دانشها و ایجاد تمدنها و اخلاقیات و فرهنگهاست.

 

 

اساس دعوت محمد(صلی الله علیه واله):

پیامبر اسلام برای بنیانگذاری یک جامعه جاوید و امت واحد به عنوان بزرگترین و مقدس ترین معمار کاخ اجتماع به پی افکنی بنای برومند و استواری پرداخت که در سایه آن روشن ترین، اصیل ترین و جاوید ترین تمد نها به وجود آمد و بشر را از همه مزایای یک تمدن عالی انسانی که هرگز دستخوش توفان روزگار نخواهد گردید، برخوردار ساخت و اساس چنین دعوت جاوید را برچنین مبانی مقدس و عالی استوار کرد:

1. وحدت بشریت

عقیده وحدت بشریت یکی از کمکهای بی مانندی است که پیامبر اسلام در راه تمدن



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش پیامبر در تمدن انسان


تحقیق در مورد نقش پیامبر در تمدن انسان 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 30 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نقش پیامبر در تمدن انسان

تمدن چیزی جز تشکیل هیأت اجتماعیه با معتقدات و مقررات حکومتی و آداب مربوطه نیست.

 

اینک به بررسی نکاتی در مورد تمدن می پردازیم:

1- تمدن و اجتماع بشری از قدیمی ترین مراحل خود زاییده مذهب و تحت تأثیر شدید آن بوده است.

2- اداره هیأت اجتماعیه یا تمدن از یک طرف و مذهب از طرف دیگر پا به پای هم پیش رفته اند.

3- توسعه، تمدن و هیأت اجتماعیه ناگزیر احتیاج به معتقدات مذهبی مشترک و متکامل دارد.

4- در سایه اشتراک در عقیده و توحید در پرستش است که رفع دشمنی و ایجاد ائتلاف و اتحاد در طریق تأسیس دولتی که تمام افراد بشر بتواند در سایه آن زیست کند امکان پذیر می باشد.

5- با ظهور دین مسیح عاملی که میان ملتها دشمنی و جدایی انداخته و سد بزرگی که مانع تأسیس دولت واحد جهانی

 

امیر المؤمنین علی(علیه السلام) درباره پیامبران می فرماید:

«فبعث فیهم رسله لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیرولهم دفائن العقول ویردهم الآیات المقدره.»1

«پس خداوند، پیامبران خود را بین مردمان برانگیخت تا پیمان خدا را از آنها بخواهند و نعمت فراموش شده حق را یادآوری کنند و از راه تبلیغ با آنان سخن گویند و خردهای پنهان شده را برانگیزند و به کار اندازند و شانه های قدرت را به آنان بنمایانند.»

 

پس وظیفه پیامبران برانگیختن خردها و روشنگری اندیشه هاست در پرتو پیوستگی عقول به مبدأ حکمت الهی و دریدن پرده های جهل و خرافه و گسستن زنجیرهای بردگی و همین است رمز اوج فکری انسان و چرخش مولد خرد آدمی که موجب بروز دانشها و ایجاد تمدنها و اخلاقیات و فرهنگهاست.

 

 

اساس دعوت محمد(صلی الله علیه واله):

پیامبر اسلام برای بنیانگذاری یک جامعه جاوید و امت واحد به عنوان بزرگترین و مقدس ترین معمار کاخ اجتماع به پی افکنی بنای برومند و استواری پرداخت که در سایه آن روشن ترین، اصیل ترین و جاوید ترین تمد نها به وجود آمد و بشر را از همه مزایای یک تمدن عالی انسانی که هرگز دستخوش توفان روزگار نخواهد گردید، برخوردار ساخت و اساس چنین دعوت جاوید را برچنین مبانی مقدس و عالی استوار کرد:

1. وحدت بشریت

عقیده وحدت بشریت یکی از کمکهای بی مانندی است که پیامبر اسلام در راه تمدن



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش پیامبر در تمدن انسان 22 ص


تحقیق/ کودکان نابینا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

امروزه باوجود پیشرفتهای علمی و فن آوریهای شگرف تمدن بشری، پیشگیری و درمان معلولیت های مختلف و محو پدیده ناخوشایند نابینایی ـ به جز در مواردی بسیار معدود ـ آرزویی بیش نیست. نابینایان به عنوان قشر غیرقابل اغماضی از جامعه در سطوح مختلف سنی مطرحند. کودک نابینا برای نخستین بار در فضای خانواده نفس می کشد. افراد خانواده نخستین کسانی هستند که کودک نابینا حضور آنها را درک می کند. بنابر این پدر ومادر کودک نابینا نخستین آموزگاران و سازندگان بنای شخصیتی اویند.

پدر ومادری که بطور غیرمنتظره کودک نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه کنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند. این احساس مخرب در روحیه و احساسات این طفل کوچک و معصوم اثر می گذارد. احساس ناامنی را در ضمیر او تقویت می کند. اتکای به نفس را از او می گیرد و به خود یاری و استقلال وی زیان می رساند. به همین جهت آموزش و راهنمایی پدر ومادر کودک نابینا در درجه اول ضروری تر از خود اوست. والدین کودک نابینا، نابینایی او را فاجعه یی بزرگ می پندارند و نمی دانندکه درک آنها از فرزندشان به کلی با درک وی از خودش متفاوت است. کودک نابینا ابتدا اصلاً نمی دانسته که از چه چیزی محروم شده و یا چه چیزی را از دست داده است و دیگران با او متفاوتند.

 

این ناآگاهی از خود، تا مدتها ادامه دارد. کودک نابینا در سنین پیش از دبستان آمادگی پذیرش آموزشهایی را دارد که به کسب محارتهای خودیاری منجر می شود. لیکن از آنجایی که بیشتر مراحل یادگیری در این سنین از طریق تقلید صورت می گیرد، شایسته است دیگر حواس وی به حدی تقویت شوند که بتوانند جایگزین حس بینایی شوند. در حین تقویت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبی شیرین و جذاب محیط پیرامون او را توصیف و قابل درک نمود تا قادر به تقلید شود. همچنین باید به رشد حرکتی و تقویت مهارتهای جهت یابی کودک توجه خاصی داشت. کودک در این سنین دارای انرژی فراوان و هیجان بسیار، برای تحرک وبازی است و بتدریج به تفاوتهای خود با دیگران پی می برد.

 کم کم به محدودیتهای خود می اندیشد، و احساس عدم امنیت نسبت به محیط پیرامونش در وی به وجود می آید. در این زمان باید کودک را دریافت. باید او را با محیط آشنا کرد تا احساس امنیت کند.

 شرایط شرکت او را در بازیهای گروهی با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمندیهای خود آشنا کرد و مقدمات بروز استعدادها و توانایی هایی را فراهم ساخت. اگر کودک رها شده و در خود فرو رود، بتدریج از فرآیند رشد عقب مانده و از بستر طبیعی اجتماع منزوی می شود.

بدون شک نقص بینایی در احراز تجربه و کسب دانش محدودیتهایی ایجاد می کند، ولی این محدودیت ها به آن اندازه نیست که فرد نابینا را از تمام فعالیت های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه اندوزی محروم گرداند. چه بسیارند افراد نابینا که در آموزش بسیاری از علوم و فنون از بینایان نیز بهتر عمل کرده اند. نابینایان در علوم انسانی پیشرفتی قابل توجه دارند. در موسیقی ممتاز می شوند.

برخی از کارها را مشترکاً با بینایان انجام می دهند. فکر و دست آنان با کمک و دید بینایان بر بسیاری از مشکلات فایق می آید.

آموزش و پرورش کودکان و بخصوص نابینایان درگرو اتحاد مستمر و محکم اولیا خانه و مدرسه امکان پذیر می گردد. متولیان امور آموزشی و پرورشی باید از وحدت رویه و وفاق کامل و تقسیم کار مناسبی برخوردار باشند تا اجرای صحیح وظایفشان، به اهداف عالی هم نزدیک شود. اولیاً خانه و مدرسه دانش آموز نابینا، ضمن برقراری جلسات و ملاقات های مستمر و مکرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جریان می دهند و از هر گونه وقفه یا عدم هماهنگی جلوگیری می کنند. به این ترتیب تحصیل دانش آموز نابینا بی وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و دیگران باشد.

زندگی امروز حاکی از ایده های نوینی است که مبتنی بر پرورش تفکر و استدلال افراد می باشد. ایجاد عادت به تفکر و استدلال در کودکان بوسیله پرورش خلاقیت امکان پذیر است و این امر برعهده خانواده و مدرسه است.خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر و مفهوم جدید است لذا برای خلاق بودن باید آنگونه فکر کرد که دیگران فکر نمی کنند.کودکی که دچار آسیب بینایی است ممکن است دوره های حساس رشد را به خوبی طی نکند و با مشکلات اجتماعی و عاطفی بسیاری مواجه شود. بینایی، انگیزه تعامل با دیگران و کشف محیط را در کودک ایجاد می کند، بنابراین ضروری است که والدین و مربیان این کودکان، محیط را برای پرورش همه جانبه آنان مهیا سازند و حتی می توان انتظار را از این حد نیز فراتر برد و با اتخاذ روشهایی ساده به پرورش خلاقانه آنان پرداخت.راه های گوناگون و متنوعی برای پرورش خلاقیت



خرید و دانلود تحقیق/ کودکان نابینا