واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره جهانی شدن اقتصاد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

چکیده

جهانی شدن پدیده نوظهوری نیست بلکه فرایندی است که همگام با افزایش آگاهی انسان نسبت به خود و محیط طبیعی و اجتماعی، از آغاز تاریخ وجود داشته است. از جنگ جهانی دوم به بعد با رشد تجارت جهانی، افزایش تحرک سرمایه در سطح بین المللی، مهاجرت نیروی کار و کــاهش موانع تجاری براساس قراردادهای بین المللی، شکل دیگر و سرعت بیشتر پیدا کرد. در سالهای اخیر هم با سرعت فزاینده دانش و فناوری و فروپاشی ابرقدرت شرق و پایان دوران جنگ سرد، شتاب بی سابقه ای گرفته است.

رشد تجارت جهانی در سالهای 1950 تا 1994 و فزونی چشمگیر آن بر رشد تولید جهانی، واحدهای تولیدی کشورها را به بخشی از شبکه جهانی تولید وتجارت تبدیل کرده است. در چنین اقتصادی نظام سرمایه داری برای تضمین فروش مازاد تولید خود به بازاری نیازمند است که پیـــوسته درحال گسترش باشد و درنهایت گستره ای به وسعت تمام گیتی پیدا کند. دراین جریان، کشورهای توسعه یافته از برتری فناوری و از نفوذ خود در سازمانهای مالی بین المللی و شرکتهای عظیم فراملیتی سودجسته و شیوه تولید، مناسبات تولیدی، چگونگی بهره برداری از امکانات و منابع در کشورهای جهان سوم را به سود خود سازمان دهی و جریان امور را به بستر منافع و مطامع خود هدایت می کنند. در این مقاله، بخشی از این ترفندها و بازیگریها موردبررسی قرار گرفته است.

مقدمه

واژه GLOBALIZATION را گاهی به جهانی شدن و زمانی به جهانی سازی ترجمه می کنند. با نگرشی سطحی ممکن است این دو اصطلاح مترادف به نظر آیند، اما این دو ترجمه به لحاظ بار معنائی و واقعیت کاربردی و ابزاری که منعکس می کنند با هم تفاوت دارند. در بـرگردان اول یعنی جهانی شدن، القای نوعی اراده و اختیــار مورد نظر است و می خواهد این پیام را به خواننده منتقل کند که جهانی شدن، واقعیتی است ملموس و ضرورتی است گریزناپذیر که هر جامعه اگر خواهان رفاه شهروندانش باشد، چاره ندارد جز اینکه خود را با این جریان نیرومند، ضروری و مفید به حال کشورها و به حال جامعه بشری، سازگار کند و باطیب خاطر و اراده آزاد به مقتضیات آن گردن نهد.

در برگردان دوم یعنی جهانی سازی، سعی بر این است که به واقعیت دیگری اشاره شود و آن اینکه: جهانی سازی طرحی است که توسط کشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا و در راس آنها آمریکا، تدوین شده و منظور از آن ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای عالم است. آمریکا از مدتها قبل از فروپاشی شوروی، سودای رهبری دنیا و دستیابی بیشتر به منابع کشورهای دیگر به ویژه کشورهای جهان سوم را در سر داشته است.

ریچارد نیکسون رئیس جمهور سابق آمریکا در پی رسوایی واترگیت مجبور به استعفا شد. نیکسون پس از این حادثه مدتی انزوا پیشه کرد. در دوران انزوا و پس از آن حدود 10 جلد کتاب نوشت و تجارب سالیان دراز تصدی پست های گوناگونش از جمله پست ریاست جمهوری را در اختیار هموطنانش و در معرض قضاوت و تفسیر جهانیان قرار داد. در یکی از این کتابها تحت عنوان فراسوی صلح یا برتر از صلح که برخی صاحب نظران آن را وصیت نامه سیاسی نیکسون می نامند، دیدگاههای خود را در مورد اینکه آمریکا چگونه می تواند رهبری خود را بر جهان تحمیل کند آورده است.

طبیعت سرمایه داری سرمایه داری نظامی است گسترش طلب که همه شیوه های تولید پیش از خود را نابود می کند. این سخن تکرار فشرده ای است از تاریخ بشر در دو سه قرن اخیر. اما واقعیت این است که طی 30 سال گذشته، کارکرد نظام سرمایه داری دستخوش تحولات بنیادی بوده است. از جمله این تحولات؛ تحمیل نیازهای کاذب بر شهروندان جوامع و گرفتارشدن آنها در گرداب مخوف مصارف لوکس و غیرضروری است. آلودگی محیط زیست و معضلات اجتماعی و اقتصادی فراوان دیگر از پیامدهای ظرفیت مازاد تولید و عدم تعادل طبیعی در بازار عرضه و تقاضای واقعی است. رقابت در اقتصاد امروز موجب کاهش سود بنگاههای تولیدی شده و این موسسات برای برگشت سرمایه اولیه شان دچار مشکل هستند. نجات سرمایه این بنگاهها از خطر نابودی مستلـزم این است که بـــــازار فروش فرآورده های شان از رشد کافی برخوردار باشد تا از طریق بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید، فرآورده های بیشتری روانه بازار و آن را به پول تبدیل کنند، بازار فروشی که رشد چشمگیر داشته و به گونه ای مناسب جهانی شده باشد. در چنین بازاری اگرچه سود حاصل از قیمت فروش هر واحد تولید نسبتاً ناچیز است اما با فروش بیشتر، سود حاصل می تواند قابل توجه باشد. در این بازارها نه فقط رقابت بر سر قیمت اهمیت بیشتـری پیدا کرده بلکـه گونه های تـازه تری از رقابت پدید آمده است.

آمارهایی که توسط موسسات پژوهشی صاحب نام منتشر می شود حکایت از آن دارد که نه تنها در کشورهای جهان سوم،فقر و نداری روزافزون زندگی شهروندان را دچار مشکل کرده است بلکه در تمام کشورهای سرمایه داری صنعتی نیز، رشد نابرابری در توزیع درآمد و ثروت و گسترش فقر، زندگی اکثریت عظیمی از مردم را روز به روز سخت تر می کند. در چنین شرایطی شرکتهای موفق و



خرید و دانلود تحقیق درباره جهانی شدن اقتصاد


تحقیق درباره جنگ جهانی اول

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 76

 

جنگ جهانی

آغاز جنگ جهانی اول با حضور کشورهای روس، فرانسه و انگلیس به نام « دول متفق» و کشورهای اتریش و آلمان به عنوان « دول محور» و پیوستن عثمانی، ایتالیا و ژاپن به گروههای متخاصم با یکدیگر، جهان را درگیر محاربه‏ای بزرگ و خانمانسوز کرد که ایران آن روزگار را هم به مناسبت موقعیت ژئوپولتیکی دور از معرکه نگذاشت. با وجود آنکه ایران در زمانه سلطنت احمدشاه قاجار و صدارت میرزاحسن مستوفی‏الممالک بیطرفی 1 خود را به دول متخاصم اعلام کرد اما نیروهای درگیر در جنگ این بیطرفی را عملاَ و مکرراَ نقض کردند و از این رهگذر خسارات فراوانی به کشور وارد آمد.

به دنبال آغاز جنگ در ژوئیه 1914م، عثمانی‏ها به بهانه آنکه روسها آذربایجان را اشغال کرده‏اند، با ارائه یادداشتی به دولت ایران، نقض نکردن بیطرفی کشورمان را موکول به بیرون رفتن روسها از آذربایجان کردند. تلاش دولتمردان ایران به منظور بیرون راندن روسها که از چند سال پیش از شروع جنگ، بخشهایی از شمال کشور را به اشغال خود درآورده بودند به نتیجه‏ای نرسید و آنها به بهانه حفظ جان اتباع خود در ایران، نیروهای خود را از آذربایجان و سایر نواحی اشغالی خارج نکردند و ایران همچنان به علت ضعف نیروهای نظامی خود ناگزیر به تحمل حضور بیگانگان و تجاوزات آنان در خاک خود شد. هر چند دلایل عمده و ریشه‎ای این اقامت مشکل‏ساز نیروهای بیگانه را در قرارداد 1907 و اولتیماتوم روسیه به ایران در مسئله اخراج مورگان شوستر آمریکایی، مستشار مالی، و پس از آن در قرارداد سرّی 1915 باید جست. در نوشتار حاضر سعی بر آن است تا به شرح گذرای مانیفست دیپلماسی ایران در خلال جنگ جهانی اول و بررسی نقض بیطرفی، اوضاع سیاسی، اجتماعی و رقابت روس و انگلیس در ایران پرداخته شود.

نقض بیطرفی و اشغال ایران

در قرن اخیر، میهنمان دو مرتبه به اشغال آشکار قوای اجنبی درآمد. پی‏آمد وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم، به رغم اعلان بیطرفی دولت ایران، این بیطرفی به کار نیامد و به هیچ وجه مورد توجه نیروهای انگلیس و روس واقع نشد و بیطرفی ایران به دلایل واهی نقض شد. جنگ جهانی اول در 28 ژوئیه 1914 تقریباَ هشت روز پس از تاجگذاری احمدشاه آغاز شد. این رویارویی نظامی که در ابتدا به مثابه تصفیه حساب میان قدرتهای طراز اول اروپا تلقی می‏شد، دامنه گسترده‏ای یافت. در ابتدا اتریش – هنگری به صربستان اعلام جنگ داد. روسیه قوای خود را در مرزهای اتریش – هنگری و متحد این امپراتوری، آلمان ، متمرکز کرد. آلمان در یکم اوت به متحد روسیه، فرانسه، اعلان جنگ داد و در 3 اوت طبق نقشه شلایفن بخشی از بلژیک را تسخیر کرد. بریتانیا در 4 اوت به آلمان اعلان جنگ داد. در نوامبر 1914 ترکیه عثمانی متحد جنگی آلمان و اتریش شد و در اکتبر 1915 بلغارستان نیز به آنان پیوست. ژاپن (اوت 1914)، رومانی (ژوئیه 1916) و ایتالیا (مه 1915) به متفقین پیوستند و ایالات متحده در آوریل 1917 به آلمان اعلان جنگ داد و سرانجام با اعلان آتش بس آلمان در 11 نوامبر 1918 جنگ جهانی اول پایان یافت. 2

اما در ایران به گاه وقوع جنگ، صفحات شمالی و شمال غرب کشور زیر سلطه قشون روس قرار داشت. قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور نامشروع داشتند و بخشهایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود.

در پی آغاز جنگ جهانی اول، ایران مشی بیطرفی اتخاذ کرد و فرمان احمدشاه مبنی بر اعلان بیطرفی دولت در 12 ذیحجه 1332ق صادر شد.

نظر به اینکه در [ا] ین اوقات متأسفانه بین دول اروپ نایره جنگ مشتعل است و ممکن است این محاربه به حدود مملکت ما نزدیک شود و نظر به اینکه روابط ودادیه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است برای اینکه عموم اهالی از نیات مقدسه ما در حفظ و صیانت این روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند امر و مقرر می‏فرماییم که جناب مستطاب اجل اشرف افخم اکرم مهین دستور معظم مستوفی‏الممالک، رئیس ‏الوزرا و وزیر داخله فرمان ملوکانه را به فرمانفرمایان و حکام و مأموران دولت ابلاغ دارند که دولت ما در این موقع مسلک بیطرفی را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت می‏نماید و به این لحاظ مأموران دولت را باید متوجه نمایند که نباید وجهاَ من‏الوجوه براَ و بحراَ کمک به همراهی و یا ضدیت هر یک از دول متخاصمه نموده و یا اسلحه و ادوات حربیه برای یکی از طرفین تدارک و یا حمل کنند و باید از طرفداری با هر کدام از دول متحاربه پرهیز و احتراز نموده، مسلک بیطرفی دولت متبوعه خود را کاملاَ رعایت نمایند و در تکمیل حفظ بیطرفی و صیانت روابط حسنه باز آنچه هیئت دولت مامصلحت داند و به عرض برسد در اجرای مقررات آن امر ملوکانه شرف صدور خواهد یافت. 3

به نظر می‏رسد که اعلام بیطرفی ایران تأثیر چندانی بر چگونگی مواجهه دول متحارب در استفاده از موقعیت سوق‏الجیشی کشورمان نداشت. اندک زمانی پس از شروع جنگ، واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه قوای هندی زیر امر خود از بحرین وارد آبادان شدند و این شهر را اشغال کردند. عمده‏ترین توجیه گسیل این نیروی



خرید و دانلود تحقیق درباره جنگ جهانی اول


تحقیق در مورد جهانی شدن و مسلمانان معاصر 13ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

جهانی شدن و مسلمانان معاصر

(حسن رحیم پور ازغدی)

اشاره: متن حاضر، پیاده شده از نوار سخنرانی رحیم پور ازغدی استاد و محقق، در جمع فرهیختگان بوسنیایی در خصوص جهانی شدن می باشد. در این سخنرانی، «جهانی شدن» به معنای آمریکایی آن به مدد مبانی معارف دینی به نقد کشیده شده و اجمالا به جهانی شدن و نگاه جهانی اسلام پرداخته شده است.

«جهانی شدن» یا «جهانی سازی» و یا همان «غربی سازی جهان» پروژه یا پروسه مدیریت شده‌ای است که غرب به رهبری آمریکا در حال پیگیری آن است. علمای اسلام در کشورهای اسلامی در حالت‌های متفاوتی هستند: در بعضی از کشورها - مثل کشورهای خاورمیانه - که اکثریت آنها مسلمان هستند علمای اسلام در شرایط پیامبر در مدینه به سر می‌برند و موظف به تلاش برای تشکیل حکومت دینی و اجرای حدود هستند؛ اما در کشورهایی مثل کشور شما - بوسنی - که مسلمین در اقلیت هستند، علمای اسلام باید نقشی را ایفا کنند که پیامبر اکرم (ص) در مکه ایفا کردند. شما در مقام نشر عقاید و اخلاق دینی هستید، نه اجرای حدود دینی.

از من خواسته شد در این فرصت کوتاه - که به دلیل ضرورت ترجمه، فرصت به نصف کاهش پیدا می‌کند - مختصرا در باب «جهانی سازی و مسلمانان معاصر» سخن بگویم. جهانی سازی و جهانی شدن، کم‌تر از پانزده ‌سال است که وارد بورس گفت و گوهای آکادمیک و رسانه‌‌ای شده است.

«گلوبالیزاسیون» به مفهوم لازم (جهانی شدن) به عنوان گسترش طبیعی سیطره تمدنی است که فعال‌تر و علمی‌تر است. غرب، نه به مفهوم جغرافیایی بلکه به مفهوم سیاسی و ایدئولوژیک، دنیا را به دو بخش برتر و بربر تقسیم می‌کند!

اسلام با جهانی شدن به مفهوم گسترش ارتباطات، تجارت و عقل ابرازی هیچ مشکل ذاتی ندارد؛ اما بالعرض مشکل دارد. چون امروزه مسلمانان - متاسفانه - در حوزه‌ سیاست، علم و اقتصاد، دست فروتر را دارند نه فراتر و برتر و در عالم ارتباطات و تبادل - حتی تکنولوژی و فرهنگ - هر چند پروسه‌ای طبیعی باشد، قوی، ضعیف را پایمال می‌کند.

من در این فرصت می‌خواهم راجع به گلوبالیزاسیون به معنای متعددی آن یعنی جهانی‌سازی با همه کار اقتدار آمیزی که دارد، صحبت کنم. این دیگر یک پروسه طبیعی نیست، یک پروژه برنامه‌ریزی شده است. این توسعه طلبی استعماری، هژمونی لیبرال سرمایه‌داری در غرب، برای تسلط بر تمام جهان است. جهانی سازی به این مفهوم، سلطه غرب است و بر جهان و به خصوص جهان اسلام؛ و در هر سه حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ تعقیب می‌شود.

در حوزه اقتصاد، جهانی‌سازی به مفهوم سلطه کمپانی‌های سرمایه‌داری غرب بر منابع خام جهان اسلام است و به مفهوم سلطه این کمپانی‌هاست بر بازار جهانی و جهان اسلام و تغییر ذائقه مصرفی مردم.

در حوزه‌ فرهنگ، جهانی‌سازی فرهنگ‌سازی برای رشد مصرف‌گرایی، تنوع طلبی و لذت‌طلبی است. هدف، ایجاد وابستگی اقتصادی در جهان اسلام و غارت آن در حوزه‌ سیاست است جهانی‌سازی به این مفهوم، عبارت است از جهانی‌سازی سلطه سیاسی بر کشورهای اسلامی؛ که تا به حال از طریق گسترش جنگ‌های مذهبی و نژادی و قومی و ملی بین مسلمان‌ها تعقیب می‌شد و این اواخر از طریق لشکرکشی و اشغال‌گری و جنگ و لااقل در جهان اسلام به اصلی‌ترین رکن توسعه سیاسی یا مدرن کردن سیاست - یعنی دموکراسی - هم تن نخواهند داد.

آنها می‌دانند که امروز در هر کشور اسلامی که انتخابات آزاد صورت بگیرد، یک جریان اسلام‌گرا از کار درمی‌آید. لذا آنها نه در عراق و افغانستان - که اشغال کرده‌اند - بلکه حتی در مصر و عربستان و سایر کشورهای اسلامی، اجازه انتخابات آزاد نخواهند داد.

آنها اعلام می‌کنند امروز بعد از سقوط کمونیسم، جهان دوباره دو قطبی شده است: یک قطبش هژمونی لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا و صهیونیسم است و قطب دیگر، جریان اسلام‌گرا در توده‌های جهان اسلام که از آن به نهضت بیداری جهان اسلام تعبیر می‌شود.

سومین حوزه جهانی‌سازی، به مفهوم دوم، حوزه فرهنگ است که به نام گسترش فرهنگ مدرنیته، روش زندگی آمریکا را در تمام دنیا ترویج می‌دهد. جهانی سازی فرهنگی به این معنا یعنی غربی سازی آمریکایی.

فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی که قرار است با پوشش جهانی سازی بر دنیا تحمیل شود، چه مشخصاتی دارد؟ یک از مشخصاتش اخلاقی زدایی و تئوریزه کردن فحشا است. فحشا و فساد اخلاقی، همیشه در تاریخ بشر بوده است؛ اما همیشه مخفی می‌شده است. برای اولین بار در این دوره جدید است که فحشا و فساد - مثل همجنس‌گرایی - علنی و تئوریزه می‌شود و به آن افتخار می‌کنند و گروه‌های صنفی تشکیل می‌دهند.

مشخصه دوم، گسترش فرهنگ سرمایه‌داری است که مبتنی به اسراف و تبذیر و ربا است. آنها می‌گویند: جهانی‌سازی فرهنگی، عبارت است از گسترش اجباری، و به عبارت دیگر، گسترش اجتناب‌ناپذیر فرهنگ مدرنیته. آنها می‌گویند: یا ماییم که جلو داریم، یا بقیه که در دوره گذار از سنت به مدرنیته هستند. مفهومش این است که این، یک جاده یک طرف است، تونلی است که همه بشریت باید به دنبال ما بیایند؛ بعضی دیرتر و بعضی زودتر، این همان ادبیاتی است که کمونیست‌ها به کار می‌بردند و می‌گفتند: دوره



خرید و دانلود تحقیق در مورد جهانی شدن و مسلمانان معاصر 13ص


تحقیق در مورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

اشاره:

در قسمت اول مقاله «جهانی شدن اقتصاد: منافع و هزینه‌های بالقوه و ارزیابی آن» نوشته «مایکل دی. اینتری لیگیتور» استاد علوم سیاسی و مطالعات سیاسی و مدیر مرکز روابط بین‌الملل دانشگاه کالیفرنیا که در خبرنامه شماره 51 (مهر ماه 1382) به چاپ رسید ضمن ارائه تعریفی از جهانی شدن، عوامل مؤثر بر این فرآیند همچون پیشرفت‌های تکنولوژیک، آزادسازی تجاری، تحولات نهادی، ظهور یک توافق ایدئولوژیک جهانی در باره ارزش اقتصاد بازار و تحولات فرهنگی مورد بحث قرار گرفت. اکنون در بخش پایانی این مقاله منافع و هزینه‌های ناشی از جهانی شدن بررسی می‌شود که در زیر از نظرتان می‌گذرد.

مزایای ناشی از رقابت

قبلاً اشاره شد که جهانی شدن آثاری مثبت و منفی دارد. در این قسمت به آثار مثبت جهانی شدن که از رقابت سرچشمه می گیرد می پردازیم و در قسمت بعد به آثار منفی جهانی شدن که می تواند به بروز منازعاتی بینجامد خواهیم پرداخت. در قسمت آخر هم امکان همکاری بین المللی برای رفع آثار منفی جهانی شدن را بررسی خواهیم کرد.

جهانی شدن باعث بروز رقابت فراینده ای در سطح جهانی شده است. هر چند عده‌ای از رقابت و می‌ترسند، ولی رقابت آثار سودمند بسیاری دارد که می تواند باعث افزایش تولید یا کارایی شود. همان طور که آدام اسمیت و سایر اقتصاد دانان قدیم در باره مزایای نظام بازار گفته‌اند، رقابت و گسترش بازارها می‌تواند به تخصصی شدن امور و تقسیم کار بینجامد. تخصص و تقسیم کار با تأثیری که روی افزایش تولید می‌‌گذارد، اکنون نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی هم وجود دارد. از جمله آثار مفید دیگر رقابت می توان به صرفه های مقیاس اشاره کرد که می تواند به کاهش هزینه ها و قیمتها و تداوم رشد اقتصادی کمک کند. مزیت و فایده دیگر رقابت و جهانی شدن، منافع و عوایدی است که تجارت سودمند برای هر دو طرف در بر دارد و این طرفها می توانند افراد، شرکتها، سازمانها، کشورها، گروه‌بندیهای تجاری، قاره ها یا واحد های دیگر باشند. علاوه بر این، جهانی شدن با عقلانی ساختن تولید در مقیاس جهانی و با گسترش تکنولوژی و فشار رقابت موجد نو آوری مداوم در سطح جهانی باعث افزایش بهره‌وری می گردد. به طور کلی، این آثار مفید ناشی از جهانی شدن نشان می دهد که این رقابت می تواند تولید، دستمزدهای واقعی، سطح زندگی و به طور کلی موقعیت کلیه طرفها را بهبود و ارتقا بخشد. نتیجه این امر افزایش رفاه انسان در کل جهان خواهد بود. البته این مسأله توزیعی یا عدالت گرایانه هم مطرح است که چه کسی واقعاً از این مزایا و فواید بالقوه جهانی شدن بهره خواهد برد.

هزینه ها و کشمکش های ناشی از جهانی شدن

جهانی شدن نه تنها منافعی در بر دارد بلکه هزینه ها یا مسائل بالقوه ای هم در پی دارد که برخی از معتقدان آنها را خطرات بزرگی می خوانند. این هزینه ها می تواند به بروز انواع گوناگون منازعات در سطوح ملی، منطقه ای یا بین المللی بینجامد. یکی از این هزینه ها یا مسائل این است چه کسی از مزایا و فواید بالقوه جهانی شدن سود خواهد برد. مسائل زیادی در باره توزیع عادلانه منافع، عواید جهانی شدن بین افراد، سازمانها، کشورها و مناطق می تواند وجود داشته باشد. در واقع، بخش زیادی از این منافع و عواید به افراد یا کشورهای ثروتمند رسیده است که نابرابر های بیشتری به وجود آورده و می تواند به بروز منازعاتی در سطوح ملی و بین المللی بینجامد عده ای با مشاهده این امر که نرخ رشد کشورهای فقیر بیشتر از کشورهای ثروتمند است، ادعا کرده اند که ممکن است در آمدها در سطح جهانی به هم نزدیک شوند. ولی واقعیت این است که گروه کوچکی از کشورها (ببرهای شرق آسیا) نرخ رشد بالایی داشته ولی نرخ رشد کشورهای کمترتوسعه‌یافته آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی و مرکزی پایین تر از کشورهای ثروتمند بوده است. بدین ترتیب، کشورهای فقیر به طور فزایند‌ه‌ای حاشیه نشین می شوند. این روند به نابرابری شدید درآمدها (نه نزدیکی آنها) در سطح جهانی انجامیده و باعث تبدیل کشورهای دارای رشد سریع به کشورهای ثروتمند ولی تنزل بیشتر کشورهای فقیر شده است. این نابرابری فزاینده به بروز نارضایی و احتمالاً منازعات بین المللی می انجامد، چرا که کشورها می کوشند تا به گروه کشورهای ثروتمند بپیوندند و کشورهای فقیر برای کسب سهم خود از تولید جهانی به مبارزه با کشورهای ثروتمند خواهند پرداخت. این مساله توزیع یکی از چالشهای عمده فرآیند جهانی شدن اقتصاد جهانی است.

دومین هزینه یا مسأله ناشی از جهانی شدن عبارت است از احتمال بروز بی ثباتی های منطقه ای یا جهانی در اثر وابستگی متقابل کشورها در سطح جهانی. نوسانها و بحرانهای اقتصادی محلی در یک کشور ممکن است آثاری منطقه ای یا حتی جهانی در پی داشته باشند. این امر فقط یک امکان نظری نیست، کمااینکه بحران پولی و مالی آسیا که در سال 1998 از تایلند شروع شد و بعد به سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا و حتی کره جنوبی گسترش یافت، این مسأله را نشان داد. این پیوندها و بی‌ثباتی‌های بالقوه نشان می‌دهد که بین کشورهای به هم پیوسته می تواند آسیب پذیری متقابل زیادی وجود داشته باشد. بروز یک رکود یا بحران جهانی می تواند باعث بروز گرایشی به سوی قطع وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن شود، همان طور که «رکود بزرگ» دهه 1930 نشان داد و به کاهش متقابل ارزش پولهای ملی، اتخاذ سیاستهای خود خواهانه، افزایش تعرفه ها و اشکال دیگر حمایت گرایی منجر شد. سرانجام این وضعیت می تواند بروز منازعه اقتصادی یا گرایش به جنگ اقتصادی و احتمالاً منازعه نظامی و در نتیجه تکرار تاریخ میان دو جنگ جهانی و بروز بزرگترین جنگ تاریخ بشر باشد.

سومین مسأله ناشی از جهانی شدن این است که عده ای می گویند کنترل اقتصاد ملی ممکن است از دست دولتهای دارای حاکمیت مستقل خارج شده و به واحدهای دیگری مثل دولتهای ملی قدرتمند، شرکتهای چند ملیتی یا جهانی و سازمانهای بین المللی سپرده شود. به همین دلیل، عده ای فکر می کنند که جهانی شدن باعث از میان رفتن حاکمیت ملی می گردد. بنابر این، جهانی شدن از یک طرف می‌تواند باعث ایجاد این تصور بین رهبران ملی شود که عاجزانه گرفتار نیروهای جهانی شده اند و از طرف دیگر می تواند باعث بروز نوعی نارضایتی بین عموم مردم شود. این امردر نهایت می تواند به بروز بیگانه هراسی و ملی گرایی افراطی همراه با گرایش به سوی حمایت گرایی و رشد جنبشهای سیاسی افراطی و بالاخره بروز منازعات سیاسی منجر شود.

گاه ادعا می شود که جهانی شدن باعث افزایش



خرید و دانلود تحقیق در مورد  آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد