واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره: بهشت و جهنم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بهشت و جهنم

یکی از بحثهای مربوط به بهشت و دوزخ، مسأله وجود کنونی آنها است و از زمانهای دیرینه، این مسأله مطرح شده است این بحث در حالی که جنبه کلامی و عقیدتی دارد، بحث تفسیری و قرآنی نیز هست، یعنی به این مسأله، هم از دریچه دلائل عقلی می‏توان نگریست و هم از دریچه تفسیری، و با مراجعه به کتب کلامی روشن می‏شود که اکثریت دانشمندان اسلامی وجود کنونی آن را پذیرفته و معتقدند که هر دو، هم اکنون آفریده شده‏اند.

محدث و متکلم عالیقدر «شیخ صدوق» در این باره می‏گوید: اعتقاد ما درباره بهشت و دوزخ این است که آن دو آفریده شده‏اند و پیامبر (ص) به هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را نیز مشاهده نمود. (1)

شیخ بزرگوار مرحوم «مفید» در «اوائل المقالات» به نقل اقوال پرداخته و چنین می‏گوید :

بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده‏اند و روایات آن را تأیید و اهل شرع بر آن اتفاق نظر دارند ولی اکثریت معتزله و خوارج و گروهی از زیدیه می‏گویند آفرینش کنونی آنها امری ممکن است ولی دلیل بر وجود کنونی آن در دست نیست در حالی که «ابو هاشم جبائی» وجود فعلی آنها را محال دانسته و معتقد است پیش از برپائی قیامت بهشت و دوزخ آفریده نمی‏شوند. (2)

علامه حلی در «کشف المراد» اقوال متکلمان را به نحو یاد شده نقل کرده و «قاضی عبد الجبار» را از اندیشه با ابوهاشم یکسان می‏داند. (3)

«تفتازانی» در شرح مقاصد می‏گوید: اکثریت مسلمانان براینند که بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده‏اند جز «ابوهاشم» و «عبد الجبار» و پیروان آنها که با این نظریه مخالفت کرده‏اند . (4)

و گاهی در میان علماء شیعه اندیشه مخلوق نبودن بهشت و دوزخ به مرحوم سید رضی (ت/359، م /406) و زرارة بن اعین (5) نسبت داده شده است ولی برخی مانند «سید شبر» در صحت نسبت یاد شده به سید رضی تشکیک نموده‏اند . (6)

ولی با مراجعه به تفسیر رضی که متأسفانه از آن فقط یک جلد منتشر شده است، صحت نسبت روشن می‏شود. (7)

با توجه به آنچه که مرحوم مفید در «اوائل المقالات» نقل کرده است، روشن می‏شود که درباره آفرینش کنونی بهشت و دوزخ سه نظریه در میان متکلمان اسلامی وجود داشته است.

1 ـ بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده‏اند و اکثریت مسلمانان این نظریه را پذیرفته‏اند .

2 ـ آفرینش هر دو در شرائط کنونی امری است ممکن ولی دلیل بر تحقق فعلی آن در دست نیست و این نظریه مربوط به معتزله و خوارج و گروهی از زیدیه است.

3 ـ آفرینش بهشت و دوزخ در وضع کنونی امری غیر ممکن است و این نظریه مربوط به «ابوهاشم» و «قاضی عبد الجبار» می‏باشد.

یادآور می‏شویم که این مسأله جنبه سمعی و نقلی دارد و باید از کتاب و سنت حکم آن را استنباط نمود و اگر «ابوهاشم» می‏گوید آفرینش کنونی آنها محال است، مقصود او محال بالغیر و یا به اصطلاح محال وقوعی است که در پایان بحث به آن اشاره می‏کنیم. اینک دلائل قول مشهور:

دلائل خلقت بهشت و دوزخ

از بهشت و دوزخ در لسان قرآن به «جنت» و «جحیم» یا «جهنم» و «نار» یاد می‏شود ولی هرگز مقصود از هر «جنت» که در قرآن وارد شده است، بهشت موعود نیست چه بسا قرآن کلمه جنت را در مورد باغهای معمولی این جهان بکار برده است و نباید این آیات ملاک بحث باشد آنجا که می‏فرماید:

«و لولا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله» (کهف/39) .

چرا هنگامی که به باغ خود وارد شدی کلمه «ما شاء الله» را بر زبان جاری نکردی؟

و در آیه دیگر می‏فرماید: «لقد کان لسبأ فی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال کلوا من رزق ربکم و اشکروا له بلدة طیبة و رب غفور» (سبأ/15) .

«در سرزمین «سبأ» برای آن گروه در چپ و راست، دو باغ بود به آنان گفتیم از روزی پروردگار خود بخورید و شکر نعمت را بجا آورید این است شهر پاکیزه و پروردگار آمرزنده» .

در این دو آیه کلمه «جنت» وارد شده است که حاکی از آن است که این جنت موجود بوده است ولی هرگز مربوط به بهشت موعود در قیامت نیست.

برخی مانند «تفتازانی» در شرح مقاصد آیات مربوط به آدم و حواء را که مدتی در بهشت بسر می‏بردند، ولی به خاطر مخالفت با ارشاد خدا از آن بیرون شدند، گواه بر آفرینش بهشت موعود دانسته و می‏گوید مقصود از «جنت» در آیات یاد شده همان بهشت موعود برای امم عالم است سپس می‏افزاید: برخی می‏گویند مقصود از جنت در آیات آدم و حوا یکی از باغهای وسیع دنیا است آنگاه این نظر را مورد انتقاد قرار داده می‏گویند یک چنین تفسیر بازیگری با دین و بی اعتنائی به اتفاق مسلمانان است. (8)

ولی به نظر ما پا فشاری تفتازانی بر تفسیر «جنت» در آیات آدم و حوا به بهشت موعود، کاملا بیجا است و اگر گروهی از مفسران آن را به باغ دنیوی تفسیر کرده‏اند به خاطر آیات خلود است که می‏گوید پس از دخول به بهشت دیگر از آن خروجی نیست و ساکنان بهشت پیوسته و جاودانه در آنجا زندگی خواهند کرد.

آیاتی که حاکی از جاودانه بودن ساکنان بهشت است بیش از آن است که در اینجا یادآوری گردد ولی به عنوان نمونه برخی را یاد آور می‏شویم:

1 ـ قرآن بهشت را «جنة الخلد» می‏نامد آنجا که می‏فرماید: «قل أدلک خیر أم جنة الخلد التی وعد المتقون» (فرقان/15) .

آیا آن (دوزخ) خوب است؟ یا بهشت جاودانی که پرهیزکاران به آن نوید داده شده‏اند؟

2 ـ قرآن در آیات بی شماری بهشتیان را با کلمه «خالدون» توصیف می‏فرماید این آیات سبب شده است که برخی جنت آدم و حوا را غیر از بهشت موعود تفسیر کنند.



خرید و دانلود مقاله درباره: بهشت و جهنم


تحقیق در مورد جهنم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جهنم

عذاب ها ی جسمانی دوزخیان

شدت عذاب: عذاب جهنم به اندازه ای شدید است که شخص گنهکار دوست دارد فرزندان ،همسر ، برادر ، دوست و قبیله اش را و حتی همه ی روی زمین را فدا کند تا سبب نجاتش شود .

در سوره معارج آیات 11 تا 14 می فرماید : گنهکار دوست می دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند و همسر و برادرش را و قبیله اش را که همیشه از او حمایت می کردند و تمام مردم روی زمین را تا مایه ی نجاتش شود .

غذاها و نوشیدنی های دوزخیان : در سوره ی دخان آیات 43 تا 46 می فرماید : همانا درخت زقوم ، غذای گنهکاران است همانند فلز گداخته در شکم هایشان می جوشد ، جوششی چون آب سوزان .

لباس جهنمیان : در سوره ابراهیم آیات 49 تا 50 می فرماید : در آن روز گنهکاران را همراه هم در غل و زنجیر می بینی . لباسشان از قطران ( ماده ای چسبنده ، بد بو و قابل اشتعال ) است و صورت هایشان را آتش می پوشاند .

عداب های گوناگون : همه چیز جهنم رنگ عذاب دارد زیرا جهنم کانون قهر و غضب است .

عذاب های روحی دوزخیان

عداب های جهنمیان بسیار شدید و دردناک است و کیفر اهل جهنم در وصف نمی گنجد و عذاب های روحی آن ها حتی از عداب های جسمانی دردناک تر است که در اینجا نیز به ذکر آن بسنده می کنیم .

1 ) غم و اندوه و حسرت بی پایان

2 ) خواری و ذلت فراوان

3) تحقیر و سرزنش فراوان

4) جاودانگی عذاب و کیفر

توبه تنها راه

اکنون که در بحث معاد رسیدیم به این سؤال که چرا از مرگ می ترسیم و دلائل و ریشه های ترس را بررسی کردیم نوبت آن است که مقداری درباره توبه و جبران تخلفات گذشته که تنها راه نجات است بحث و توضیح دهیم.

معنای توبه

توبه به معنای برگشت است و لذا در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به انسان توبه به خدا یعنی برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معنای برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا می بینیم به این بیان که اول خدا توبه می کند یعنی لطف خودش را به بندگان گناهکار بر می گرداند و با این لطف انسان متوجه بدی خود می شود و پس از این توجه، انسان هم توبه و از افکار و اعمال خودش پشیمان شده و بر می گردد پس از این حالت بار دیگر خدا لطف کرده وتوبه او را می پذیرد همانند پدری که لطف می کند و سرمایه ای را به فرزندش می بخشد و این فرزند در اثر همین سرمایه اجناسی تهیه می کند دوباره پدر همین اجناس فرزند را با قیمت چند برابر از پسرش می خرد که یک تجارت و سود فرزند میان دو لطف پدر قرار می گیرد.

ابعاد توبه

در حدیث بسیار عالی و جالبی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم توبه را در ابعاد گوناگون بیان می فرماید که ما متن حدیث را با کمی توضیح از خودمان در اینجا می آوریم :

« اَتَدرُونَ مَنِ التَّائِبُ؟ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا» آیا می دانید توبه کننده حقیقی کیست؟ گفتند : نه. فرمود :

1-« اِذَا تَابَ العَبدُ وَ لَم یُرضِ الخُصَماءَ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه انسان به زبان و دل توبه کند ولی طلبکاران و ستم کشیدگان را از خود راضی ننماید در حقیقت توبه نکرده است.

2-« مَن تابَ وَ لَم یَزِد فِی العِبادَهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند ولی به عبادتش چیزی اضافه نشود او هم توبه نکرده است.

3-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّرُ لِباسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در لباس و قیافه ظاهری او تغییراتی داده نشود باز هم توبه نکرده است.

4-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر رُفَقائَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه شخصی توبه کند ولی در مسائل اجتماعی روابط قبلی خود را با افراد فاسد همچنان ادامه دهد و آنانرا عوض نکندگویا اصلا توبه ای نکرده است.

5-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر مَجلِسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند لیکن در نشست و برخاست ها و دعوتها و پذیرائی های او چهره اسلامی مشاهده نشود باز هم توبه او اساسی نیست.

6-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر فِراشَهُ وَ وِسادَتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در مسائل خانوادگی وزناشوئی و تربیت فرزند اخلاق و رفتار اسلامی نداشته باشد و در مسائل جنسی از راه انحرافی که رفته باز نگردد باز هم توبه نکرده است.

7-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر خُلقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه کسی توبه کند ولی در حالات روحی و فکری و قلبی و برخوردهای اجتماعی او تغییراتی داده نشود و به جای راضی کردن خدا به فکر راضی کردن این و آن باشد و تکبر و کینه وحسادت و بخل و ریاء را کنار نگذارد و انگیزه ها و هدف های مادی خود را به قصد قربت و اخلاص تبدیل نکند باز هم توبه او ریشه و اساس ندارد.

8-« مَن تابَ وَ لَم یَفتَح قَلبَهُ وَ لَم یُوَسِّع کَفَّهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه توبه کند لیکن روحش باز و رویش گشاده نباشد بلکه همان تنگ نظری های قبلی را داشته باشد و همچنین دستش را از کمک به این و آن بسته نگاه دارد او هم توبه نکرده است.

9-« مَن تابَ وَ لَم یُقَصِّر اَمَلَهُ وَ لَم یَحفَظ لِسانَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی از خیال پردازی های وهم انگیز و آرزوهای دور و دراز خویش دست برندارد و زبانش را از انواع تهمت ها و دروغ ها و غیبت ها و نیش ها و سوگندهای نابجا و گواهی دادن های ناروا و ناسزاها و شایعه سازی ها و یاوه گوئی ها و سخن چینی ها و .... باز ندارد او هم در حقیقت توبه ای نکرده است.

10-« مَن تابَ وَ لَم یُقَدِّم فَضلَ قُوتِهِ مِن بَدَنِهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» کسی که توبه کند ولی در مسائل اقتصادی و مصرف و توجه به محرومان وگرسنگان جامعه بی تفاوت باشد و حاضر نباشد کمی از تشریفات زندگی شخصی خود را در راه رفاه دیگران صرف نماید او هم توبه نکرده است.

سپس پیامبر عزیز اسلام بعد از بیان این ابعاد و آثار توبه سخن شریف خود را چنین ادامه می دهد :



خرید و دانلود تحقیق در مورد جهنم


تحقیق درباره ی جهنم و عذابهای آن 7ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

جهنم و عذابهای آن

وحشت و اضطراب پیامبـر(ص) و علـی(ع) و فاطمـه (س)

و اصحاب ایشــان از آتش جهنم

وقتی آیه « وَ إنَّ جَهَنـَْــمَ لَمَوْعِدُهُم اَجْمـَــعینَ لَـها سَبْـعَةُ اَبْوابٍ لِکُــلٌّ بابٌ مِنْهـُــمْ جُــزْءٌ مَقـْــسومٌ » (1) نازل شد، رسول خدا(ص) گریه شدیدی کرد. صحابه هم از گریه آن حضرت گریه کردند، بدون این که بدانند جبرئیل چه آورده و رمز گریه پیغمبر چیست... کسی هم توانایی سخن گفتن با آن حضرت را نداشت و از عادات پیامبر(ص) این بود که هر زمان فاطمه(س) را می دید مسرور می گردید. از همین رو سلمان رهسپار خانه فاطمه(س) شد. وقتی وارد گردید، دید مقداری جو پیش روی فاطمه(س) است و مشغول آرد کردن است و این آیه را می خواند: « آن چیزی که نزد خداست بهتر و پاینده‌‌‌‌ترمی باشد.» (2)

سلمان موضوع گریه پیامبر(ص) را به فاطمه(س) خبر داد و ایشان برخاست و لباس پوشید و به عزم دیدار پیامبر(ص) بیرون آمد...

فاطمه(س) به پدر عرض کرد: ای پدر! فدایت شوم، چه چیز شما را گریانیده است؟ و پیامبر آن دو آن دو آیه را بر او خواند.

فاطمه(س) از شدت اندوه با صورت به زمین افتاد و صدای ناله‌اش بلند شد که وای، وای بر آن کسی که داخل آتش گردد...

در این حال سلمان نیز گفت: « ای کاش برای اهلم گوسفندی بودم و آنان مرا ذبح می کردند و گوشت مرا خورده، پوست مرا پاره پاره می کردند و من هرگز نام آتش را نمی شنیدم.»

ابوذرگفت: « ای کاش مادرم نازا بود و مرا نمی زایید و من هرگز اسم آتش را نمی شنیدم.»

حضرت علی(ع) نیز فرمودند: « ای کاش درندگان گوشت مرا پاره پاره می کردند و من نام آتش را نمی شنیدم.»

سپس دست روی سر گذاشت و شروع به گریه کرد و گفت: « آه، از دوری راه و کمی توشه در سفر قیامت. گناهکاران به سوی آتش می روند و به سرعت داخل دوزخ می شوند. در جهنم مریض هایشان مداوا نمی گردد؛ اسیرهایشان آزاد نخواهد شد... غذایشان آتش است، آبشان آتش است، در طبقات آتش می غلتند، بعد از پوشیدن لباس نخی و کتان، در دنیا، از تکه‌های آتش خواهند پوشید و هم نشینانشان هم شیاطین خواهند بود.»(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-      حجـــر / 44, 43.

2-      قصص / 60.

3-      بحارالانوار، ج43، ص87؛ ج8، ص303، ح62.

شکــل و شمـایل وعملکــرد مـلائـکه عـــذاب...

 « اِنَّ جَـهَـنَّـمَ کانَتْ مِرْصادا »(1) « جهنم در کمین گناهکاران است. »

بعضی گفته اند: مراد این است که ملائکه عذاب در کمین اینان هستند تا به دستورات الهی عمل کنند.

« بر آتش جهنم مأمورانی از ملائکه گمارده شده اند که خیلی خشن و سخت گیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را که فرمان داده شده اند به طور کامل اجرا می نمایند. »(2)

ملائکه عذاب و مخصوصاًخازن و مالک جهنم را خداوند از غیظ و غضب و خشم خودش آفریده که خیلی بدترکیب و بد قیافه و خشن و خیلی بداخلاق هستند و از چشمانشانبرق می جهد و از دهانشان آتش بیرون می آید و هرگز خنده بر لبانشان نقش نمی بندد و هرگز شوخی نمیکنند.

پیامبر اکرم(ص) وقتی در معراج از جهنم بازدید می کردند با دیدن خازن جهنم از او ترسیدند.

ملائکه عذاب منتظر دستورات الهی هستند تا اهل عذاب را به اشد عذاب برسانند. هرچه اهل عذاب خواهش و التماس می کنند که از خداوند بخواهید مقداری عذاب ما را تخفیف دهد، ما نمی خواهیم و اجازه چنین در خواستی را هم نداریم...

«قدرت فرشتگان عذاب به قدری زیاد است که هر کدارم از آنان قدرت بلند کردن هفتاد هزار نفر را دارند که بلند می کنند و به طرف جهنم پرتاب می کنند. و در دست هریک، گرزهای آتشین است تا بر سر اهل عذاب بکوبند.»(3)

در پاسخ خداوند برای عذاب اهل جهنم که فرموده:

« خُذوهُ فَغُلّوهُ ثُمّ الّجَحیمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فی سِلسِــةٍ ذَرعُهــا سَبعُـونَ ذِراعاض فَاسْلُکوُهُ »(4)

هفتاد هزار ملک حرکت می کنند و اهل آتش را با غل و زنجیری که طولش 70 ذراع است بسته به طرف جهنم می کشند.

در بعضی روایات است که:

« اینان از عذاب کردن اهل آتش لـــذت می برند؛ چون هم اطاعت از خـــداوند است و هم اذیـت دشمنـــان خــــدا... »

پـنــــــاه بر خـــــــدا...!!!

 ۱- نبأ / 21.

۲- تحریم / 6.

۳- اقتباس از باب النار بحار، ج8.

۴- الحاقة / 32-30.

ویژگی های حضرت مهدی (ع)و حکومت جهانی اش

‌« پیشگفتار»

ای غائب از نظر،ای حجت ثانی عشر،ای شب دیجور را ستاره سحر، از منتظران رنجورت دریغ مفرما یک نظر.

ای خورشید پرده نشین ،ای کهف حصین،ای دُرّ ثمین، گوشه چشمی بنما به این دلهای غمین.

ای ابر فیض بار،ای روح نوبهار،ای زخوان کرمت ماسوا ریزه خوار،ز عاشقان کویت «یک نگاه»دریغ مدار.

ای فرزند عسکری،ای سلیل محمدی،ای غریو حیدری،بر منتظران دلسوخته ات زکرم نما نظری.

ای پور پیشوای خیبر شکن،ای سلیل حیدر مرحب فکن،برخیز و برقع ز رخسار بر فکن.

تو بیا تا ز پرتو رویت شب تاریک سحر گردد،ورنه ای مهر تابان ،بی تو هرلحظه تیره تر گردد.

من در این غار ،خسته و دلتنگ،انتظار تو را ستاره کنم، در شب تار وحشت زا لحظه های تو را شماره کنم.

اینک یک هزار و یک صد و شصت و چهار سال تمام است که «خورشید عدالت»در پشت ابرهای تیره و تار «غیبت»نهان شده تاروزی پس از سپری شدن دوران غیبت ظهور کرده،فروغ تابناک عدالت را بر هر کوی و برزن بتاباند و برجنایتها و خیانتهای انسانها خاتمه دهد.

نوید ظهور آن مصلح بزرگ،توسط پیامبران سترگ،در طول قرون و اعصار برای جهانیان بازگو شده و نغمه پیروزی حق بر باطل به دست

آن یکتا بازمانده از حجج الهی،گوش جهانیان را نوازش داده است.

دهها آیه قرآن،بر اساس صدها حدیث صادره از معصومان به ظهور موفور السّرور آن خورشید فروزان اِشعار دارد.



خرید و دانلود تحقیق  درباره ی جهنم و عذابهای آن 7ص


تحقیق در مورد طبقات بهشت و جهنم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

طبقات بهشت و جهنم

 

از تعبیرات مختلف قرآن به خوبی استفاده می‏شود که باغ‏های بهشتی متعدد و گوناگون و دارای درجات است و درجات و مقامات آن به تعداد مراتب و مقامات بهشتیان است. هر گروهی از آن‏ها طبق شایستگیهایی که دارند در باغ‏های بهشتی مسکن می‏گزینند.

مثلا پیامبر(ص) در تفسیر آیات سوره (الرحمن) می‏فرماید: "جنتان من ذهب للمقربین و جنتان من ورق لاصحاب البمین؛ دو باغ بهشتی از طلا برای مقربان درگاه الهی و دو باغ بهشتی از نقره برای اصحاب یمین است.(1)

هشت بهشت نام 8 طبقه ی بهشت ا لهی ا ست به ترتیب عبارتند از :

1- خلد 2- دارا لسلام

3- دار ا لقرا 4- جنّت عدن

5- جنّت ا لماوا 6- جنّت نعیم

7- علّیین 8- فردوس

درجات بهشت

1 - جنة الخلد: وعده این بهشت به متقین داده شده است. (جنه الخلد التی وعد المتقون).(2)

2 - جنان عدن: بعضی از مفسران گفته‏اند جنات عدن، وسط بهشت است که در واقع باغ‏های بهشتی محسوب می‏شود اما از بس گسترده است به طوری که هر گوشه‏ای از آن گویی بهشت مستقلی است.

3 - جنة المأوی: جنت المأوی محل پذیرایی بهشتیان است که اعمال صالح انجام داده‏اند.

4 - جنات فردوس: شاید بهترین بهشت‏ها باشد، لذا از پیامبر(ص) نقل شده: هنگامی که از خداوند متعال تقاضای بهشت می‏کنید، فردوس را تقاضا کنید که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهای بهشتی از فردوس سرچشمه می‏گیرد. (3)

در حدیث دیگر از امیر المؤمنین (ع) آمده است: برای هر چیز محل اعلائی است و اعلای بهشت، بهشت فردوس است که برای محمد و آل محمد(ص) است.

از ابن عباس نقل شده که باغ‏های بهشت هشت عدد است.

جنة المأوی، دار الجلال، دارالقرار، دارالسلام، بهشت عدن، بهشت خلد، بهشت فردوس و بهشت نعیم.(4)

به طور کلی می‏توان گفت درجات و مقامات بهشت به اندازه درجات و مقامات بهشتیان است و رتبه و مقام بهشتیان با هم تفاوت دارد.

اما درباره طبقات جهنم از آیات متعدد قرآن استفاده مى‏شود که طبقات جهنم و ارکان آن متفاوت است. جهنم درهاى متعدد دارد شاید به این صورت باشد وقتى فردى از درى وارد جهنم شد دوباره در دیگرى باز مى‏شود وارد جهنم بدترى مى‏شود و همین طور.

قرآن مى‏فرماید: و سیق الذین کفروا الى جهنم زمرا حتى اذا جائوها فتحت ابوابها.(5) کسانى که کفار شدند و گروه گروه به جهنم رانده مى‏شوند وقتى به دوزخ مى‏رسند درهاى آن گشوده مى‏شود.

ان المنافقین فى الدرک الاسفل من النار و لن تجدلهم نصیرا. (6) منافقان در پایین‏ترین مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز یاورى براى آن‏ها نخواهى یافت.

در آیه و انّ جهنم لموعدهم اجمعین لما سبعة ابواب لکلّ باب منهم جزء مقسوم.(7) جهنم میعاد گاه همه آن‏ها است هفت در دارد و برای هر درى گروه معینى از آن‏ها تقسیم شده‏اند.

در حدیثى از على(ع) آمده است که فرمود: «آیا مى‏دانید درهاى دوزخ چگونه است. سپس امام یک دست خود را بر روى دیگر گذارد و آن را گشود (اشاره به این که آن‏ها طبقاتى روى هم دیگر قرار دارند).(8)

در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل شده است که بعد از تفسیر درهاى هفتگانه دوزخ به طبقاتى که بعضى بالاى بعض دیگر قرار دارند نام‏هاى این طبقات را چنین مى‏شمرد: از همه پایین‏تر، جهنم و بالاى آن لظى و بالاى آن حطمه و فوق آن سقر و بالاى آن جحیم و فوق آن سعیر و فوق آن هاویه است.(9)

طبقات جهنم یکى از دیگر دردناک‏تر و گروههایى که وارد آن‏ها مى‏شوند یکى از دیگرى گنه کار ترند و اعمالى که آن‏ها انجام مى‏داده‏اند یکى از دیگرى بدتر است.

پىنوشت‏ها:

1 - پیام قرآن، ج 6، ص 345، به نقل از تفسیر در المنثور، ج 6، ص 146.

2 - فرقان (25) آیه 15.

3 - همان، ص 351، به نقل از روح المعانی، ج 16، ص 47.

4 - همان، ص 350.

5- زمر (39) آیه 71.

6- نساء (4) 145.

7- حجر (15) آیه 43 و 44.

8- پیام قرآن، ج 6، ص 417، به نقل از در المنثور، ج 4، ص 99.

9- همان، به نقل از نور الثقلین، ج 3، ص 19، حدیث 64.



خرید و دانلود تحقیق در مورد طبقات بهشت و جهنم


تحقیق در مورد جهنم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جهنم

عذاب ها ی جسمانی دوزخیان

شدت عذاب: عذاب جهنم به اندازه ای شدید است که شخص گنهکار دوست دارد فرزندان ،همسر ، برادر ، دوست و قبیله اش را و حتی همه ی روی زمین را فدا کند تا سبب نجاتش شود .

در سوره معارج آیات 11 تا 14 می فرماید : گنهکار دوست می دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند و همسر و برادرش را و قبیله اش را که همیشه از او حمایت می کردند و تمام مردم روی زمین را تا مایه ی نجاتش شود .

غذاها و نوشیدنی های دوزخیان : در سوره ی دخان آیات 43 تا 46 می فرماید : همانا درخت زقوم ، غذای گنهکاران است همانند فلز گداخته در شکم هایشان می جوشد ، جوششی چون آب سوزان .

لباس جهنمیان : در سوره ابراهیم آیات 49 تا 50 می فرماید : در آن روز گنهکاران را همراه هم در غل و زنجیر می بینی . لباسشان از قطران ( ماده ای چسبنده ، بد بو و قابل اشتعال ) است و صورت هایشان را آتش می پوشاند .

عداب های گوناگون : همه چیز جهنم رنگ عذاب دارد زیرا جهنم کانون قهر و غضب است .

عذاب های روحی دوزخیان

عداب های جهنمیان بسیار شدید و دردناک است و کیفر اهل جهنم در وصف نمی گنجد و عذاب های روحی آن ها حتی از عداب های جسمانی دردناک تر است که در اینجا نیز به ذکر آن بسنده می کنیم .

1 ) غم و اندوه و حسرت بی پایان

2 ) خواری و ذلت فراوان

3) تحقیر و سرزنش فراوان

4) جاودانگی عذاب و کیفر

توبه تنها راه

اکنون که در بحث معاد رسیدیم به این سؤال که چرا از مرگ می ترسیم و دلائل و ریشه های ترس را بررسی کردیم نوبت آن است که مقداری درباره توبه و جبران تخلفات گذشته که تنها راه نجات است بحث و توضیح دهیم.

معنای توبه

توبه به معنای برگشت است و لذا در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به انسان توبه به خدا یعنی برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معنای برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا می بینیم به این بیان که اول خدا توبه می کند یعنی لطف خودش را به بندگان گناهکار بر می گرداند و با این لطف انسان متوجه بدی خود می شود و پس از این توجه، انسان هم توبه و از افکار و اعمال خودش پشیمان شده و بر می گردد پس از این حالت بار دیگر خدا لطف کرده وتوبه او را می پذیرد همانند پدری که لطف می کند و سرمایه ای را به فرزندش می بخشد و این فرزند در اثر همین سرمایه اجناسی تهیه می کند دوباره پدر همین اجناس فرزند را با قیمت چند برابر از پسرش می خرد که یک تجارت و سود فرزند میان دو لطف پدر قرار می گیرد.

ابعاد توبه

در حدیث بسیار عالی و جالبی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم توبه را در ابعاد گوناگون بیان می فرماید که ما متن حدیث را با کمی توضیح از خودمان در اینجا می آوریم :

« اَتَدرُونَ مَنِ التَّائِبُ؟ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا» آیا می دانید توبه کننده حقیقی کیست؟ گفتند : نه. فرمود :

1-« اِذَا تَابَ العَبدُ وَ لَم یُرضِ الخُصَماءَ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه انسان به زبان و دل توبه کند ولی طلبکاران و ستم کشیدگان را از خود راضی ننماید در حقیقت توبه نکرده است.

2-« مَن تابَ وَ لَم یَزِد فِی العِبادَهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند ولی به عبادتش چیزی اضافه نشود او هم توبه نکرده است.

3-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّرُ لِباسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در لباس و قیافه ظاهری او تغییراتی داده نشود باز هم توبه نکرده است.

4-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر رُفَقائَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه شخصی توبه کند ولی در مسائل اجتماعی روابط قبلی خود را با افراد فاسد همچنان ادامه دهد و آنانرا عوض نکندگویا اصلا توبه ای نکرده است.

5-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر مَجلِسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند لیکن در نشست و برخاست ها و دعوتها و پذیرائی های او چهره اسلامی مشاهده نشود باز هم توبه او اساسی نیست.

6-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر فِراشَهُ وَ وِسادَتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در مسائل خانوادگی وزناشوئی و تربیت فرزند اخلاق و رفتار اسلامی نداشته باشد و در مسائل جنسی از راه انحرافی که رفته باز نگردد باز هم توبه نکرده است.

7-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر خُلقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه کسی توبه کند ولی در حالات روحی و فکری و قلبی و برخوردهای اجتماعی او تغییراتی داده نشود و به جای راضی کردن خدا به فکر راضی کردن این و آن باشد و تکبر و کینه وحسادت و بخل و ریاء را کنار نگذارد و انگیزه ها و هدف های مادی خود را به قصد قربت و اخلاص تبدیل نکند باز هم توبه او ریشه و اساس ندارد.

8-« مَن تابَ وَ لَم یَفتَح قَلبَهُ وَ لَم یُوَسِّع کَفَّهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه توبه کند لیکن روحش باز و رویش گشاده نباشد بلکه همان تنگ نظری های قبلی را داشته باشد و همچنین دستش را از کمک به این و آن بسته نگاه دارد او هم توبه نکرده است.

9-« مَن تابَ وَ لَم یُقَصِّر اَمَلَهُ وَ لَم یَحفَظ لِسانَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی از خیال پردازی های وهم انگیز و آرزوهای دور و دراز خویش دست برندارد و زبانش را از انواع تهمت ها و دروغ ها و غیبت ها و نیش ها و سوگندهای نابجا و گواهی دادن های ناروا و ناسزاها و شایعه سازی ها و یاوه گوئی ها و سخن چینی ها و .... باز ندارد او هم در حقیقت توبه ای نکرده است.

10-« مَن تابَ وَ لَم یُقَدِّم فَضلَ قُوتِهِ مِن بَدَنِهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» کسی که توبه کند ولی در مسائل اقتصادی و مصرف و توجه به محرومان وگرسنگان جامعه بی تفاوت باشد و حاضر نباشد کمی از تشریفات زندگی شخصی خود را در راه رفاه دیگران صرف نماید او هم توبه نکرده است.

سپس پیامبر عزیز اسلام بعد از بیان این ابعاد و آثار توبه سخن شریف خود را چنین ادامه می دهد :



خرید و دانلود تحقیق در مورد جهنم