لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
به نام خدا
اصول حاکم بر اسناد تجاری
مقدمه:
اهمیت موضوع: توسعه روزافزون تجارت و مبادلات تجاری داخلی و بینالمللی و ضرورت سرعت و سهولت در امر بازرگانی و نقشی که گردش سرمایه و حجم مبادلات تجاری در سرنوشت سیاسی و اقتصادی کشورها دارد، دولتها را بر آن داشته است تا با تدوین ضوابط و مقررات خاصی، امنیت خاطر تاجر و بازرگان را در روابط تجاری فراهم نمایند. اسنادی چون سفته و چک و برات، با ویژگیها و کارکردهای خاص، علاوه بر تاثیر اجتناب ناپذیری که بر اقتصاد هر کشور دارد؛ امروزه از مهمترین ابزار تجارت نیز به شمار میرود. تاجری نیست که روزانه با این اسناد سر و کار نداشته باشد. از سوی دیگر، تاجر با به جریان انداختن سرمایه خود نیاز به امنیت خاطر و حمایت حقوقی همگام با دو اصل سرعت و سهولت دارد. امری که با استفاده از روشهای معمول در نظام حقوق مدنی قابل تامین نیست. از این رو، در نظامهای حقوقی داخلی و بینالمللی، اصول خاصی بر معاملات برواتی حکومت میکند که معمولاً اسناد مدنی از چنین اصولی برخوردار نیست. لذا بخش عمدهای از مباحث راجع به اسناد تجاری، مربوط به اصول حاکم بر آنها است. با توجه به حجم زیاد دعاوی مربوط به اسناد تجاری، مطالعه این اصول برای جامعه حقوقی کشور امری اجتناب ناپذیر است.
منظور از سند تجاری: هر چند در مفهوم عام و وسیع ، هر سند یا نوشته ای از قبیل سفته ، چک ، برات ، اوراق سهام، اوراق قرضه ، اعتبارات اسنادی ، ضمانت نامه بانکی ، سیاهه تجارتی ، انواع بارنامه و امثال اینها که در امر تجارت کاربرد داشته باشد میتواند سند تجارتی قلمداد گردد؛ ولی اسنادی که در این مقاله موضوع بحث ما است، فقط شامل اسناد تجاری به مفهوم خاص یعنی چک ، سفته و برات میباشد.
در این مقاله مهمترین اصول حاکم بر اسناد تجاری، شامل اصل عدم توجه ایرادات، اصل استقلال امضاءها، اصل استقلال تعهد، اصل اشتغال ذمه و اصل مدیونیت و حدود اجرای این اصول، مورد بررسی قرار گرفته است.
۱ ـ اصل عدم استماع ایرادات:
یکی از اوصاف سند تجاری، وصف تجریدی است. به موجب این وصف، امضای سند تجاری موجب تعهدی مستقل از منشاء صدور خود میشود. به عبارت دیگر، سند تجاری مستقلاً و به اتکای خود متضمن حقوق و تعهدات برای طرفین است. از اوصاف دیگر سند تجاری، قابلیت انتقال آن است. به این معنا که سند تجاری به صرف امضاء در ظهر آن، به دیگری منتقل میشود. انتقال گیرنده سند تجاری تکلیفی ندارد که به روابط خصوصی ایادی قبلی، یا به منشاء صدور یا ظهر نویسی سند تجاری توجه کند و نباید نگران ایرادات احتمالی صادرکننده سند و ایادی قبل از خود باشد. به همین دلایل گفته میشود، ایراداتی که مربوط به منشاء صدور یا ظهرنویسی است، پذیرفته نیست. امضاء کنندگان سند ( اعم از صادر کننده و ظهر نویس و ضامن ) نمیتوانند در مقابل دعوای دارنده سند به ایراداتی از قبیل فسخ معامله یا بطلان آن، تهاتر، تخلف از شرط و وصف، تقلب، نامشروع بودن جهت و امثال آن متوسل شوند. این بدین معنا است که اساساً به این ایرادات توجه نمیشود و دادگاه خود را فارغ از ورود به این مباحث میداند، هر چند که دلیل اثباتی ایرادات قوی و غیر قابل انکار باشد. اصل عدم استماع ایرادات، مقتضای وصف تجریدی و وصف قابلیت انتقال است.
در ماده ۱۷ کنوانسیون ۱۹۳۰ ژنو ( راجع به برات ) اصل عدم استماع ایرادات به این شرح مورد تاکید قرار گرفته است : «اشخاصی که بر علیه آنان به استناد برات اقامه دعوی میشود نمیتوانند بر علیه دارنده برات، به ایراداتی که مربوط به روابط شخصی آنان با یکدیگر است ، استناد کنند». در ماده 22 کنوانسیون 19 مارس1931 ژنو راجع به قانون متحدالشکل در خصوص چک نیز آمده است: «امضاء کنندگان چک که علیه آنها طرح دعوی شده است نمیتوانند در مقابل دارنده چک به روابط خصوصی خود با صادرکننده یا با دارندگان قبلی سند استناد کنند، مگر آنکه دارنده هنگام دریافت چک عالماً به زیان بدهکار عمل کرده باشد ».
در قانون تجارت ایران ماده صریحی در باره عدم استماع ایرادات وضع نشده است . ولی نظرات حقوقی و رویه دادگاهها تا حدودی این نقیصه را جبران کرده است. همچنین در طرح پیش نویس اصلاح قانون تجارت تا حدودی به این موضوع توجه شده است[1].
شعبه 25 دیوان عالی کشور در پرونده شماره 9/7530 به موجب رای شماره 788/25 مورخ 24/11/1372 در جریان رسیدگی به دادنامهی صادره از دادگاه بدوی که بدون توجه به اصل عدم توجه ایرادات صادر شده بود، چنین استدلال میکند: «نظر به اینکه تجدیدنظر خوانده صدور و تسلیم چک موضوع دعوی را به آقای ((ج )) قبول دارد و نظر به اینکه انتقال چک وسیله شخص اخیر نیز مورد ایراد واقع نشده و مفاد چک نیز دلالت بر تضمینی بودن آن ندارد و نظر به اینکه دارنده چک که به طریق صحیح به وی واگذار گردیده قانونا" حق مطالبه وجه آن را از صادرکننده دارا می باشد و چگونگی رابطه دارنده اولی با صادرکننده چک موثر در رابطه انتقال گیرنده با صادرکننده نمی باشد0 علی هذا دادنامه موصوف که بدون رعایت مراتب صادر گردیده است نقص می شود و رسیدگی به دادگاه حقوقی یک شهرستان 000محول می گردد»[2]
نمونه دیگر از رویه دادگاهها در خصوص اصل عدم استماع ایرادات مربوط به رای شماره 388 و 389 مورخ 10/8/72 شعبه 28 دادگاه حقوقی یک تهران میباشد که در این رای آمده است: « در خصوص دعوی اصلی نظر به اینکه مستند دعوی خواهان یک فقره چک به شماره 683582-2/2/70 به مبلغ ..... ریال منتسب به خوانده بوده که اصالت آن با توجه به اقرار مشارالیه در ضمن مدافعاتش محرز بوده و از طرف نامبرده و به حواله کرد مجلوب ثالث صادر و پس از ظهرنویسی از طرف شخص مذکور به خواهان دعوی اصلی انتقال یافته است و چون خواهان دعوی اصلی دارنده اولیه چک مذکور نبوده بلکه این چک از طریق ظهرنویسی به وی واگذار شده لذا به لحاظ عدم وجود رابطه پایه ای یا معاملاتی بین وی و صادرکننده چک بین خوانده دعوی اصلی و وجود رابطه برواتی بین آنان ایرادات و اعتراضات صادرکننده چک (خوانده دعوای اصلی ) گرچه در مقابل دارنده اولیه آن قابلیت طرح و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 137
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد دامغان
عنوان پایان نامه:
قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران
استاد راهنما:
آقای دکتر علیرضا حسنی
دانشجو:
علـی غــلامی پاجــی
ورودی 1386
فهرست مطالب
مقدمه 1
بیان مسئله: 3
فرضیهها: 3
بخش اول: تعاریف و اصطلاحات حراج 4
فصل دوم: بررسی تعاریف ارائه شده پیرامون حراج 5
مبحث اول: حراج در قانون شهرداری 6
گفتار اول: آییننامه معاملات شهرداری تهران مصوب 17/9/1344 مجلس شورای ملی 6
گفتار دوم: آیین نامه مالی شهرداری ها مصوب 12/4/1346 مصوب مجلس شورای ملی و مجلس سنا. 7
گفتار سوم: آییننامه طرز وصول عوارض شهرداری و جرایم مستنکفین از پرداخت نامبرده مصوب 13/7/1317 مصوب مجلس شورای ملی 8
گفتار چهارم: آییننامه معاملات شهرداری پایتخت مصوب 25/1/1355 مجلس شورای ملی و مجلس سنا 11
مبحث دوم: حراج در قانون ثبت اسناد و املاک کشور 13
گفتار اول: حراج در قانون ثبت اسناد مصوب 26/12/1310 13
گفتار دوم: حراج در قانون اصلاحی ثبت اسناد املاک مصوب 1358 14
گفتار سوم: قانون الحاقی به قانون ثبت مصوب 3/11/1355 15
گفتار چهارم: آییننامه ترتیب اتخاذ ارزیاب و نحوه ارزیابی موضوع قانون الحاق یک تبصره به ماده 34 قانون ثبت 16
مبحث سوم: حراج در آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازمالاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 6/4/1355 وزیر دادگستری 16
گفتار اول: درخواست اجراء مفاد اسناسنامه رسمی 16
گفتار دوم: شرایط اجرای حراج مطابق فصل نهم از ماده 140 آییننامه 19
گفتار سوم: موارد توقیف عملیات حراج 21
گفتار چهارم: موارد بیاعتباری فروش در حراج 22
مبحث چهارم: حراج در مقررات نظام صنفی 24
گفتار اول: آییننامه اجرای موضوع ماده 51 قانون نظام صنفی. 25
گفتار دوم: آییننامه اجرایی ماده 84 قانون نظام صنفی 27
مبحث پنجم: حراج در قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور 29
مبحث ششم: حراج در آییننامه معاملات دولتی 31
گفتار اول: آییننامه معاملات دولتی مصوب 10/2/1334 مجلس شورای ملی 31
گفتار دوم: آییننامه معاملات دولتی مصوب 27/12/1349 مجلس شورای ملی 31
مبحث هفتم: حراج در قانون تجارت 34
گفتار اول: تصدی به عملیات حراجی چیست؟ 34
گفتار دوم: بررسی نظریات 36
مبحث هشتم: حراج در مقررات امور گمرکی 37
گفتار اول: حراج در قانون تعرفه گمرکی مصوب 6/4/1334 37
گفتار دوم: حراج در قانون امور گمرکی مصوب 3/3/1350 39
گفتار سوم: نحوه حراج در آییننامه اجرایی قانون امورگمرکی 40
گفتار چهارم: نحوه اقدام خصوص کالای متروکه در فرودگاه 43
مبحث نهم: حراج در قانون جمعآوری و فروش اموال تملیکی 44
مبحث دهم: حراج در قانون محاسبات عمومی 45
مبحث یازدهم: حراج در قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17/10/82 مجلس شورای اسلامی 46
گفتار اول: شرایط فروشنده کالا و ارائه دهنده خدمات در قانون تجارت الکترونیک 47
گفتار دوم: شرایط تامین کننده جهت انجام معامله و خدمات در قانون تجارت الکترونیک 47
مبحث دوازدهم: حراج در قانون اداره تصفیه و امور ورشکستگی 48
بخش دوم: مزایده 49
فصل اول: معنای لغوی و اصطلاحی 49
فصل دوم: سابقه تقنینی در خصوص مزایده معاملات دولتی و مفهوم آن 50
فصل سوم: تشریفات مزایده در قراردادههای دولتی 52
فصل چهارم: مزایده در اجرای احکام مدنی 54
گفتار اول: اجرا حکمی که محکوم به آن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است. 54
گفتار دوم: اصلاح آییننامه قانون تشکیل دادگاه عمومی و انقلاب مصوب 19/6/87 و نحوه اجرا 55
گفتار سوم: اصول مقدماتی حاکم بر اقدامات مدیر دفتر و دادورز و مامورین اجرا جهت اجرای اجرائیه 56
گفتار چهارم: نوع معامله در اجرای احکام مدنی 58
مبحث دوم: نحوه مزایده اموال منقول 58
گفتار اول: محل مزایده 58
گفتار دوم: زمان مزایده 59
گفتار سوم: آگهی مزایده 60
گفتار چهارم: دعوت از طرفین برای مزایده 62
گفتار پنجم: جلسه مزایده 64
گفتار ششم: توافق محکوم علیه و محکوم له در جلسه مزایده 68
گفتار هفتم: موارد رد مامورین اجرا برای مزایده 69
گفتار هشتم: مبلغ پایه در مزایده 70
گفتار نهم: ضمانت اجرای عدم اقدام ضابطین از دستور دادورز در مزایده 71
گفتار دهم: نحوه پرداخت وجه معامله در مزایده 72
بند چهارم) ضمانت اجرای عدم پرداخت ثمن مطابق شرایط 73
گفتار یازدهم: فروش قسمتی از مال توقیف شده در جلسه مزایده 73
گفتار دوازدهم: تحویل و تسلیم مال فروخته شده به برنده مزایده 74
گفتار سیزدهم: اتمام عملیات مزایده در اموال منقول 75
گفتار چهاردهم: موارد به اعتباری مزایده 75
مبحث دوم: مزایده اموال غیرمنقول 76
گفتار اول: مندرجات آگهی فروش اموال غیرمنقول 76
گفتار دوم: اتمام عملیات مزایده در اموال غیرمنقول 77
بخش سوم: بورس و تمایز آن با حراج 79
فصل اول: مبنای لغوی و اصطلاحی بورس 79
فصل دوم: ارکان بورس 80
فصل سوم: نحوه سرمایهگذاری در بورس 81
گفتار اول: خرید 81
گفتار دوم: فروش 81
گفتار سوم: اعلامیه خرید و فروش 81
فصل چهارم: خصوصیات معاملات بورسی 82
بخش چهارم: بررسی سابقه فقهی حراج 84
بخش پنجم: ماهیت حقوقی حراج 88
فصل اول: بررسی تعاریف و ارائه تعریفی از حراج 88
فصل دوم: اقسام حراج 89
گفتار اول: حراج به جهت پایان فصل مصرف 89
گفتار دوم: حراج به جهت توسعه اولیه فروش کالا 90
گفتار سوم: حراج به جهت تغییر شغل 90
گفتار چهارم: حراج به جهت تعطیل واحد صنفی 90
گفتار پنجم: حراج فصلی و حراج غیرفصلی 90
گفتار ششم: حراج جمعی 91
فصل سوم: مشخصات حراج 91
گفتار اول: حراج دولتی 91
بند اول: حراج در مقام فروش کالا 92
بند دوم: حراج در مقام اخذ حقوق دولتی 92
گفتار دوم: حراج خصوصی 92
بند اول: حراج اشخاص حقیقی 93
بند دوم: حراج اشخاص حقوقی 93
فصل چهارم: شرایط انعقاد و اعتبار حراج 93
گفتار اول: اصل آزادی قراردادها 93
گفتار دوم: قصد و رضای طرفین 94
گفتار سوم: اهلیت طرفین 100
گفتار چهارم: موضوع حراج 102
بند اول: مورد حراج باید در جلسه حراج وجود داشته باشد. 103
بند دوم: مورد حراج باید قابلیت تملک مالیت داشته باشد. 103
بند سوم: مورد حراج باید مقدورالتسلیم باشد. 103
بند چهارم: مورد حراج باید معین باشد 103
بند پنجم: مورد حراج نباید مبهم باشد 104
گفتار پنجم: مشروعیت جهت در حراج 105
فصل پنجم: ثمن معامله در حراج 105
فصل ششم: آیا حراج نوعی دلالی است 107
فصل هفتم: آیا حراج نوعی حقالعمل کاری است 109
فصل هشتم: آیا حراج نوعی مناقصه است 110
فصل نهم: ویژگیهای حراج 111
نتیجهگیری 119
منابع و ماخذ 122