لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
[1] . در این تحقیق دولت به معنای State و یا Etat در نظر گرفته شده است و نه حکومت به معنای Gouvernement رجوع شود به: سید خلیل خلیلیان, حقوق بین الملل اسلامی "چاپ چهارم: تهران, دفتر نشر فرهنگ اسلامی, 1372" ص127.
[2] [2] . امام خمینی, ولایت فقیه "چاپ سوم: تهران, م…سسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س), 1374) ص7.
[3] [3] . همان, ص33.
[4] [4] . همان, ص33.
[5]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
دوره حکومت انقلابیون
پس از سقوط دولت بنیصدر ، آخرین پایگاه نیروهای ملی – مذهبی و سایر گروههای مخالف حرکت انقلاب اسلامی به رهبری امام و نیروهای حزب اللهی فرو ریخت و دوران جدید آغاز شد. رهبری انقلاب با سرعت عمل به موقع اوضاع را در کنترل خود درآورد . مردم با حضور فعالتر در صحنه از رهبری و نیروهای حزب اللهی و روحانیت حمایت کردند و در انتخابات ریاست جمهوری با اکثریت قاطعآرا ، محمدعلی رجایی را به ریاست جمهوری برگزیدند . رجایی ، محمدجوا باهنر را به نخست وزیری برگزید و به این ترتیب ، قوهی مجریه نیز در اختیار نیروهای حزباللهی قرار گرفت ، اما هنوز دو ماه از ریاست جمهوری رجایی و نخست وزیری باهنر نگذشته بود که در پی بمبگذاری سازمان موسوم به منافقین در ساختمان نخست وزیری رجایی و باهنر به شهادت رسیدند . عملیات تروریستی این سازمان با انفجار ساختمان نخست وزیری به پایان نرسید ، بلکه طی سالهای 1360 و 61 در حدود دویست نفر از رهبران نیروهای حزباللهی د رعملیاتهای دیگر به شهادت رسیدند که از جمله میتوان از آیتالله دستغیب ، آیتالله مدنی ، آیتالله صدوقی ، آیتالله اشرفی اصفهانی و … یاد کرد .
در این دوره ، نیروهای مخالف حرکت انقلاب اسلامی به دو گروه تقسیم شدند ، گروهی از آنها مانند بنیصدر و رهبران سازمان موسوم به منافقین به خارج از کشور پناه بردند ، و نیروهای ملی – مذهبی در داخل منزوی شدند و از صحنه حرکت انقلاب کنار گذاشته شدند .
1 – موفقیت نیروهای حزباللهی
پس از شهادت رجایی و باهنر ، مجدداً انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و در آن آیتالله خامنهای به ریاست جمهوری برگزیده شد . آیتالله خامنهای نیز میرحسین موسوی را به نخست وزیری انتخاب کرد و دوران موفقیتآمیز نیروهای حزبللهی شروع شد . پس از عزل بنیصدر ، ارتش ، سپاه پاسداران و نیروهای بسیجی تحت فرماندهی کل قوا با یکپارچگی کامل دشمن متجاوز را مورد تهاجم بیامان خود قرار دادند و اولین پیروزیهای بزرگ نظامی را در عملیاتهای ثامن الائمه ، فتح المبین و بیت المقدس به دست آورند ، که طی آنها ، بخشهای وسیعی از سرزمین ایران ، از جمله شهرهای آبادان و خرمشهر از وجود دشمن متجاوز پاک گردید . پیروزیهای ارتش اسلام در جنگ تحمیلی با عملیاتهای بعدی تکمیل شد و عراق را در موضع ضعف قرار داد . در این پیروزیهای باید از ایثار و از خودگذشتگی میلیونها نیروی بسیجی و مردمی یاد کرد که بدون هیچ نوع انتظاری با جان خود به دفاع از خاک و دین و عزت و شرف ملت ایران پرداختند و نام ایران و ایرانی را در تاریخ سرافزار ساختند .
نیروهای حزباللهی علاوه بر کسب پیروزیهای نظامی ، در صحنههای داخلی نیز به موفقیتهای مهمی دست یافتند . موفقیت جهاد سازندگی در محرومیتزدایی از روستاها و مناطق محروم – به طوری که طی دو الی سه سال هفتاد درصد روستاهای محروم ایران از نعمت آب و برق و راههای ارتباطی مناسب برخورداد شدند – موفقیت نیروهای حزباللهی در خنثیسازی توطئههای طیف گسترده ضد انقلابیون در داخل و خارج کشور ، کشف و خنثیسازی کودتاهای متعدد از قبیل کودتای قطبزاده ، کشف توطئهی سازمانهای مخفی و نفوذی وابسته به بیگانه از قبیل حزب توده و متلاشی کردن آن ، مقاومت در مقابل تحریمهای سیاسی – اقتصادی آمریکا از جمله موفقیتهای دیگر نیروهای حزباللهی در این دوره محسوب میشوند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی
شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که اماممهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری کهاو برپا میکند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که اماممهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری کهاو برپا میکند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
در پاسخ این پرسش باید گفت کهویژگیهای حکومت مهدوی همانویژگیهای حکومت علوی است; با اینتفاوت که حکومت علوی تنها درگسترهای محدود از کره خاک و در مدتزمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرتهم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی،نتوانستبه همه آنچه که در نظرداشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیهالسلام، با پیش گرفتن سیرهجدش امیرالمؤمنان، علی،علیهالسلام، تا آستانه برپایی قیامتاز دالتبرمیسازد و به همه اهدافخود دست مییابد.
با توجه به فرارسیدن ماه شعبان،ماه تولد امام عدالت و ماه رمضان،ماه شهادت امام عدالت، بی مناسبتندیدیم که برای آشنایی بیشترخوانندگان عزیز موعود مروریداشته باشیم بر سیرهحکومتی امامعلی، علیهالسلام، در مدت زمانمحدود حکومتخویش. امید که مقبولافتد. با پیروزیهای بزرگ اعراب مسلماندر نقاط مختلف جهان، سیل اموال ودرآمد به بیت المال سرازیر شد و درزمان خلیفه دوم، بر خلاف سنت پیامبرسبقت در اسلام یا شرکت در جنگهایصدر اسلام ملاک برتری در دریافتبیت المال شد. خلیفه هر چند بعدا از اینتبعیض مالی اظهار پشیمانی کرد وسختگیریهایی به عمل آورد اما هرگزنتوانست اوضاع و احوال را به وضعپیشین بازگرداند (۱) .
عثمان در دوران زمامداریاش برخلاف وعدهای که هنگام قبول خلافتکرده بود نه به سنت پیامبر عمل کرد ونه سیره شیخین را مد نظر قرار داد،بلکه دستیاران و اقوام خویش را درتصاحب بیت المال باز نگه داشت و بهبهانه صله رحم، اموال هنگفتی را بهآنان اعطا کرد و همان تبعیضات دورانعمر را با شدت بیشتری گسترش داد ودر نتیجه زمینداران و مالداران بزرگپدید آمدند.
خود وی خانهای از سنگ و آهک بناکرد که درهایش از چوب عاج و عرعرساخته شده بود. وقتی کشته شد صد وپنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم نقداز خود باقی گذاشت و ارزش املاکشدر «وادی القری» و دیگر جاها بیش ازصد هزار دینار برآورد شد. او اسب وشتران فراوان داشت (۲) گوهرهایی کهدخترانش بر سینه میآویختند چونآفتاب میدرخشید (۳) .
تمام خمس گرفته شده از افریقا رایکجا به مروان بخشید و فدک را بهقطاع (۴) وی درآورد. همه غنایمافریقا - ازطرابلس تا طنجه - را به عبدالله بن ابیسرح اهدا کرد.
زید بن ارقم - کلید دار بیت المال درزمان عثمان - که از جایزه دویست هزاردرهمی به ابوسفیان و رداختیکصدهزار (درهم) به مروان با سفارشعثمان به خشم آمده بود. کلیدها را جلوعثمان گذارد و گریست. عثمان گفت:چون صله رحم کردهام میگریی؟
گفت: نه اما گمان دارم این مالها رابه عوض انفاقهایی که در راه خدا،هنگام حیات رسول الله کردیبرمیداری، اگر صد درهم به مروانمیدادی باز هم زیاد بود (تا چه رسد بههزار درهم).
عثمان گفت: پسر ارقم، کلیدها رابگذار و برو! فرد دیگری را مسؤول بیتالمال خواهم کرد (۵)
از عطاهای بی حساب عثمان، زبیردارای چهار هزار دینار نقد، یک هزاراسب و یک هزار کنیز شده بود. طلحهاملاک فراوان و خانههای مجلل داشت.عبدالرحمن بن عوف دارای هزار اسب،هزار شتر و ده هزار گوسفند بود و دراسکندریه، بصره و کوفه خانههای باشکوه بنا کرده بود. (۶) امیرالمؤمنین کهرابط میان مردم معترض وخلیفه بود،بادلسوزی تمام به وی پیشنهاد کرد جهتبرآوردن خواستههای مردم سریعا بهحقوق از دست رفته آنان رسیدگینماید و خطر قریب الوقوع را به وییادآور شد. عثمان برای این امر مهلتخواست، حضرت در پاسخ فرمود:
آنچه به مدینه مربوط است، در آنمهلتی نیست و آنچه بیرون از مدینهاست مهلتش رسیدن دستور تو بهآنهاست. (۷)
اما عثمان نخواستیا نتوانستبهقول خود وفا کند و بدین ترتیبموجبات قتل خویش را فراهم آورد.
وجود این تبعیضها، مسالهایزودگذر و موقتی نبود که با رفتنعثمان از میان برود بلکه در میانخواص جامعه آن روز به صورت یکفرهنگ و عادت درآمده بود. اطرافیان و وابستگان خلیفه بهصرف همین وابستگی و قرابت، از مالو مقام بسیار برخوردار میشدند وباتوجیهات هوس پسندانه آن را حق خودمیشمردند و تحت عنوان صله رحمسوسوی وجدان خویش را نیزخاموش ساخته با خیال راحت اموالمردم را به غارت میبردند. امیر المؤمنین، علیهالسلام، درتوصیف این دوران میفرماید:
او (عثمان) همانند شتر پر خوار وشکم برآمده همی جز جمعآوری وخوردن بیت المال نداشت. او باهمکاری بستگان پدریاش، همچونشتر گرسنه در بهار بر روی علف بیتالمال افتاده به خوردن مشغول شدنداما کارشان به نتیجه نرسید». (۸) بعد از قتل عثمان، مردم برای بیعتبا امام علی، علیهالسلام، به در خانه اوهجوم آوردند اما او بخوبی میدانستتغییر این فرهنگ وخارج ساختن اینعادت زشت از سر بزرگان قوم کاریبس دشوار است و به یک عمل جراحیبزرگ نیاز دارد که پیکره سرطانی آنروز اجتماع تحمل آن را نخواهد داشت. ولی، به دلیل مسؤولیت الهی علما وحضور و اعلام آمادگی مردم برایتحقق این تحول اجتماعی، اصلاحاتبزرگ خود را آغاز کرد و خطاب بهمردم، اوضاع آن دوران را به دورانقبل از اسلام و عمل خویش را بهاقدامات رسول خدا تشبیه کرد و ازامتحانی سختخبر داد (۹) و اصولخللناپذیر حکومتخود را اعلام نمودو تا آخر نیز بدان پای فشرد.
امام، علیهالسلام، دستور داد همهاسبها و شترها و اسلحههای موجود درخانه عثمان - جز سلاح و مرکبشخصی او - را به بیت المال بازگردانند. عمروعاص چون از این ماجرااطلاع یافت، در نامهای به معاویه نوشتهرچه میخواهی بکن که پسر ابوطالبهمه اموال تو را خواهد گرفت، آنچنانکهچوبی را پوست کنند. (۱۰)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
حکومت استبدادی
حکومت استبدادی نوعی حکومت است که در آن دامنه اختیارات حاکم و طول دوره حکومت آنها بسیار است. در حکومت استبدادی؛توزیع قدرت عادلانه نیست. طرفداران حکومت استبدادی؛معتقدند که این نوع حکومت امکان انباشت سرمایه،برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری قاطع برای رفع موانع راه را برای توسعه فراهم می سازد.در حالی که مخالفان این نوع حکومت معتقدند که استبداد باعث احساس بیقدرتی سیاسی در بین مردم میشود و کارایی و خلاقیت آنها را کاهش میدهد.
«استبداد» از منظر قرآن
قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» میداند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمیداند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است...
قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» میداند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمیداند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است، خود دارای سطوح مختلفی است که از نافرمانی خداوند آغاز میشود، سپس به طغیان در روابط میان انسانها و ستم انسان به نفس خود، منتهی میشود. قرآن در داستانهای تاریخی اقوام پیشین، معاصران پیامبر و سرانجام نافرمانان بر «روحیه خود بنیاد پنداری» آنان تأکید دارد.
مقدمه
۱. علی رغم توجه دیرینه مسلمانان به پرهیز از خودکامگی حکمرانان در قالب عناصر نظارتیای همچون شورا، نصیحت ائمه مسلمانان و امر به معروف و نهی از منکر، به لحاظ نظری، و برقراری سازو کار هنجاری ـ اخلاقی «نصیحهٔ الملوک» به لحاظ عملی، استبدادِ داخلیِ جوامعِ اسلامی یکی از دو علت اصلی انحطاط مسلمانان در دوره معاصر، به وسیله مصلحانی چون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و رشید رضا شناسایی شده است. در تاریخ معاصر اسلام نیز نویسندگانی چون عبدالرحمن کواکبی،۱ محمد حسین نایینی۲ و همکفران مشروطه خواه دیگر او چون محمد اسماعیل محلاتی و فاضل ترشیزی۳ و در دوره اخیر سید محمود طالقانی۴ به صورت جدیتری به این مسأله پرداختهاند. اگر این نویسندگان به سرزنش خودکامگی فردی پرداختهاند، عبداللّه مازندرانی یکی از دو مرجع هوادار مشروطیت در نجف نیز با مشاهده سرانجام نهضت مشروطه، از خصلت «استبداد مرکبه» آن نهضت انتقاد کرد۵ و استبداد داخلی را همچنان پابرجا دانست.
توجه به مسأله توزیع قدرت سیاسی و مبارزه با استبداد از دهه ۱۹۸۰ میلادی به بعد در ایران و جهان اسلام، در قالب موج «مردم سالاری» خواهی، به شکلی دیگر، بازتاب مضاعفی یافت؛ به گونهای که حتی اسلام گرایان تندی چون اخوان المسلمین مصر، اردن، اسلام گرایان ترکیه، سودان و الجزایر نیز با هدف مشارکت در قدرت سیاسی از یک سو، و کنترل استبداد فردی غالب حکومتهای خود از سوی دیگر، به مبارزات پارلمانی کشیده شدند. در موج جدید «مردم سالاری»خواهی جدید، مسأله «استبداد» از بُعد فردی آن به بُعد استبداد اکثریت در صحنه نظریهپردازی کشیده شده و کانون توجه از استبداد فردی به استبداد جمعی، یا به قول عبداللّه مازندرانی استبداد مرکبه، جلب شده است؛ از این رو توجه به نگرش قرآن به مسأله استبداد میتواند در شیوه درست اتخاذ نظریهای سیاسی برای جوامع کنونی اسلامی مفید باشد.
● مشروطه:
به معنی "مشروط" و متضاد حکومت «مطلقه» و «مشروطهخواه» به مفهوم آن کس که به جای حکومت خودکامه کهن یا «استبداد» که شاه را فعال مایشاء سرنوشت ملت و صاحب امتیاز بلامنازع جان و مال و شرف آنان ساخته است، خواستار حکومت «مشروطه» یا حکومت مبتنی بر «قانون» است. «مشروطهخواه» ضد مستبد یا طرفدار حکومت خودکامه است و شاید بتوان گفت این واژه "Parliamentarian" است.(۱)
در سراسر مبارزه ایرانیان نسبت به سیاستهای خود، ایرانیان آگاهانه برای موجودیت خود بهعنوان (ملت) جنگیدهاند و بدین لحاظ حزب مشروطه یا مردمی را به درستی میتوان «ملیگرا»(Nationalist) نامید. نکته اصلی که میخواهم بر آن تکیه کنم این است که در ایران آن حزبی که با واژگان گوناگون «ملیگرا»، «مشروطهخواه» و «مردمی»(Popular) نامیده میشود، اساساً حزبی میهنپرست و خواستار پیشرفت، آزادی، تساهل و برتر از همه استقلال ملی و «ایران برای ایرانی» است و وجود آن معلول سیاست کوتهبینانه، خودخواهانه و غیروطنپرستانهای است که ناصرالدین تحت نفوذ زیانبار امینالسلطان پیشه کرد و کماکان توسط نوهاش محمدعلی شاه دنبال شد.(۲)
عباس امانت در بیان مفهوم واژه مشروطه عقیده دارد که: واژه مشروطه همچون بسیاری از اصطلاحات کلیدی آن دوران، از جنبش عثمانیهای جوان نیز نشأت میگرفت. «نامق کمال»، اندیشهگر قرن ۱۹ ترکیه، اشاره به یک حکومت مشروطه باعنوان «دولت مشروطه» داشت و نظامی وکالتی را تحت توجهات اسلام بهنام «اداره مشروطه» که برای تمامی ملل تحت سلطه عثمانی کارایی داشته باشد، مطرح میساخت. این اصطلاح ازسوی «مدحت پاشا» در خلال مقطع بیدوام مشروطهخواهی سال ۱۸۷۶ پذیرفته شد. این احتمال نیز هست که واژه دو پهلوی «مشروطه» به عمد برای ترجمه واژه فرانسوی "Contitononelle" به کار برده شد تا آن نظام پیشنهادی جدید با مفاهیم حقوقیومنطقی«شرط» و «مشروطه» در رویه قضایی اسلام آشتی دهد.(۳)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی
شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که اماممهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری کهاو برپا میکند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که اماممهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری کهاو برپا میکند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
در پاسخ این پرسش باید گفت کهویژگیهای حکومت مهدوی همانویژگیهای حکومت علوی است; با اینتفاوت که حکومت علوی تنها درگسترهای محدود از کره خاک و در مدتزمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرتهم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی،نتوانستبه همه آنچه که در نظرداشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیهالسلام، با پیش گرفتن سیرهجدش امیرالمؤمنان، علی،علیهالسلام، تا آستانه برپایی قیامتاز دالتبرمیسازد و به همه اهدافخود دست مییابد.
با توجه به فرارسیدن ماه شعبان،ماه تولد امام عدالت و ماه رمضان،ماه شهادت امام عدالت، بی مناسبتندیدیم که برای آشنایی بیشترخوانندگان عزیز موعود مروریداشته باشیم بر سیرهحکومتی امامعلی، علیهالسلام، در مدت زمانمحدود حکومتخویش. امید که مقبولافتد. با پیروزیهای بزرگ اعراب مسلماندر نقاط مختلف جهان، سیل اموال ودرآمد به بیت المال سرازیر شد و درزمان خلیفه دوم، بر خلاف سنت پیامبرسبقت در اسلام یا شرکت در جنگهایصدر اسلام ملاک برتری در دریافتبیت المال شد. خلیفه هر چند بعدا از اینتبعیض مالی اظهار پشیمانی کرد وسختگیریهایی به عمل آورد اما هرگزنتوانست اوضاع و احوال را به وضعپیشین بازگرداند (۱) .
عثمان در دوران زمامداریاش برخلاف وعدهای که هنگام قبول خلافتکرده بود نه به سنت پیامبر عمل کرد ونه سیره شیخین را مد نظر قرار داد،بلکه دستیاران و اقوام خویش را درتصاحب بیت المال باز نگه داشت و بهبهانه صله رحم، اموال هنگفتی را بهآنان اعطا کرد و همان تبعیضات دورانعمر را با شدت بیشتری گسترش داد ودر نتیجه زمینداران و مالداران بزرگپدید آمدند.
خود وی خانهای از سنگ و آهک بناکرد که درهایش از چوب عاج و عرعرساخته شده بود. وقتی کشته شد صد وپنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم نقداز خود باقی گذاشت و ارزش املاکشدر «وادی القری» و دیگر جاها بیش ازصد هزار دینار برآورد شد. او اسب وشتران فراوان داشت (۲) گوهرهایی کهدخترانش بر سینه میآویختند چونآفتاب میدرخشید (۳) .
تمام خمس گرفته شده از افریقا رایکجا به مروان بخشید و فدک را بهقطاع (۴) وی درآورد. همه غنایمافریقا - ازطرابلس تا طنجه - را به عبدالله بن ابیسرح اهدا کرد.
زید بن ارقم - کلید دار بیت المال درزمان عثمان - که از جایزه دویست هزاردرهمی به ابوسفیان و رداختیکصدهزار (درهم) به مروان با سفارشعثمان به خشم آمده بود. کلیدها را جلوعثمان گذارد و گریست. عثمان گفت:چون صله رحم کردهام میگریی؟
گفت: نه اما گمان دارم این مالها رابه عوض انفاقهایی که در راه خدا،هنگام حیات رسول الله کردیبرمیداری، اگر صد درهم به مروانمیدادی باز هم زیاد بود (تا چه رسد بههزار درهم).
عثمان گفت: پسر ارقم، کلیدها رابگذار و برو! فرد دیگری را مسؤول بیتالمال خواهم کرد (۵)
از عطاهای بی حساب عثمان، زبیردارای چهار هزار دینار نقد، یک هزاراسب و یک هزار کنیز شده بود. طلحهاملاک فراوان و خانههای مجلل داشت.عبدالرحمن بن عوف دارای هزار اسب،هزار شتر و ده هزار گوسفند بود و دراسکندریه، بصره و کوفه خانههای باشکوه بنا کرده بود. (۶) امیرالمؤمنین کهرابط میان مردم معترض وخلیفه بود،بادلسوزی تمام به وی پیشنهاد کرد جهتبرآوردن خواستههای مردم سریعا بهحقوق از دست رفته آنان رسیدگینماید و خطر قریب الوقوع را به وییادآور شد. عثمان برای این امر مهلتخواست، حضرت در پاسخ فرمود:
آنچه به مدینه مربوط است، در آنمهلتی نیست و آنچه بیرون از مدینهاست مهلتش رسیدن دستور تو بهآنهاست. (۷)
اما عثمان نخواستیا نتوانستبهقول خود وفا کند و بدین ترتیبموجبات قتل خویش را فراهم آورد.
وجود این تبعیضها، مسالهایزودگذر و موقتی نبود که با رفتنعثمان از میان برود بلکه در میانخواص جامعه آن روز به صورت یکفرهنگ و عادت درآمده بود. اطرافیان و وابستگان خلیفه بهصرف همین وابستگی و قرابت، از مالو مقام بسیار برخوردار میشدند وباتوجیهات هوس پسندانه آن را حق خودمیشمردند و تحت عنوان صله رحمسوسوی وجدان خویش را نیزخاموش ساخته با خیال راحت اموالمردم را به غارت میبردند. امیر المؤمنین، علیهالسلام، درتوصیف این دوران میفرماید:
او (عثمان) همانند شتر پر خوار وشکم برآمده همی جز جمعآوری وخوردن بیت المال نداشت. او باهمکاری بستگان پدریاش، همچونشتر گرسنه در بهار بر روی علف بیتالمال افتاده به خوردن مشغول شدنداما کارشان به نتیجه نرسید». (۸) بعد از قتل عثمان، مردم برای بیعتبا امام علی، علیهالسلام، به در خانه اوهجوم آوردند اما او بخوبی میدانستتغییر این فرهنگ وخارج ساختن اینعادت زشت از سر بزرگان قوم کاریبس دشوار است و به یک عمل جراحیبزرگ نیاز دارد که پیکره سرطانی آنروز اجتماع تحمل آن را نخواهد داشت. ولی، به دلیل مسؤولیت الهی علما وحضور و اعلام آمادگی مردم برایتحقق این تحول اجتماعی، اصلاحاتبزرگ خود را آغاز کرد و خطاب بهمردم، اوضاع آن دوران را به دورانقبل از اسلام و عمل خویش را بهاقدامات رسول خدا تشبیه کرد و ازامتحانی سختخبر داد (۹) و اصولخللناپذیر حکومتخود را اعلام نمودو تا آخر نیز بدان پای فشرد.
امام، علیهالسلام، دستور داد همهاسبها و شترها و اسلحههای موجود درخانه عثمان - جز سلاح و مرکبشخصی او - را به بیت المال بازگردانند. عمروعاص چون از این ماجرااطلاع یافت، در نامهای به معاویه نوشتهرچه میخواهی بکن که پسر ابوطالبهمه اموال تو را خواهد گرفت، آنچنانکهچوبی را پوست کنند. (۱۰)