لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در مدرسه
چکیده:
مقاله حاضر به بررسی نقش مدیرمدرسه در فراهم کردن زمینه و شرایط جهت رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری برای معلمان و دانش آموزان می باشد. با توجه به اینکه مدیران بعنوان سکانداران کشتی عظیم آموزش و پرورش می باشند و از طرف دیگرحتی قوی ترین برنامه ها در صورت عدم حمایت و مدیریت صحیح با شکست مواجه می شود ، نقش مدیران با توجه به وظایف و فعالیت های مختلف خود در مدرسه در رشد خلاقیت و نوآوری با اهمیت و اساسی می باشد که در این مقاله به عواملی مانند؛ ایجاد جوی مناسب و صمیمی ،ایجاد نظام انگیزشی مناسب ،ایجاد ساختار سازمانی مناسب ،ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه ،انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر، ویژگیها و مهارتهای مدیر، فرهنگ سازمانی مناسب و امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی اشاره می شود.
مقدمه:
با گذر جوامع از حالت سنتی به صنعتی شاهد تغییرات شگرفی در آنها بوده ایم .اما با وجود پیشرفت روزافزون علم و تکنولوزی ،جوامع امروزی دچار مشکلات و معضلات روزافزونی هستند. از انجا که ذهن پویا و خلاق انسان پیوسته در حال کشف معماهای قوانین نوین طبیعت می باشد وحرکت انسان ها برای کشف اینده و خلق هر انچه فعلا موجود نیست ،ودرجهت حل مشکلات بشری با شتاب باور نکردنی در جریان است. تنهابا آموزش و پرورش انسانهایی فرهیخته ومبتکر و خلاق و نواوراست که می توان حلال مشکلات بشری بود.در این میان نظام آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین نهاد در این زمینه و در بطن ان مدارس دارای نقش حیاتی وحساس هستند که در راس ان مدیران قرار دارند. مدیران آموزش و پرورش بویژه مدیران مدارس بعنوان سکانداران مهد تعلیم و تربیت وظیفه سنگینی راجهت شناخت استعدادهای خلاق وفراهم کردن زمینه و بستر رشد و پرورش افرادی خلاق و نواور،بر عهده دارد که باید با ظرافت خاص چنان عوامل و شرایط دخیل ائم از ساختار مدرسه،جو و فرهنگ حاکم برآن ،نوع ارتباط با معلمان و سبک مدیریت خود را انتخاب که زمینه برای این مهم فراهم شود. زیرا که خلاقیت امری خارج از دسترس نیست بلکه بطور اجتناب ناپذیری در محدوده شخصی،سازمانی،اجتماعی ،فرهنگی و محیط پیرامون ما پیوسته رخ می دهد.
تعریف خلاقیت
دانشمندان خلاقیت را با تعاریف متعددی بیان نموده اند ،به طوری که هر تعریفی بیانگر یکی از ابعاد مهم فراگرد خلاقیت است.معنی لغوی خلاقیت را آفریدن ،ایجاد کردن ،فراهم آوردن تعریف می کنند (سلمانی)
گلیفورد؛خلاقیت را مجموعه ای از تواناییها و خصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود.(حسینی 78)
- خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(رضاییان 1373 به نقل از محمد داودی)
- خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است)
- خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین
ایتفین رابینز (1991) خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها بیان می کند.
تورنس خلاقیت را،عمیق نگاه کردن وخارج شدن از پشت درهای بسته می داند.
تعریف نوآوری: منظور از نوآوری خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(محمدی ،ناهید)
تفاوت خلاقیت و نوآوری:خلاقیت و نواوری چنان با هم عجین شده ان که شاید تشخیص انها دشوار باشد اما ؛خلاقیت ،پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است .(الوانی 1375) به نفل از خانیان .کونتر(1988) نوآوری را بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت ذکرکرده است.البرشت(1987)معتقد است خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای بوجود آوردن ایده جدید و بدیع است حال آنکه نواوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.
مولفه های خلاقیت
مولفه های خلاقیت رابه سه دسته شناختی ،انگیزشی و شخصیتی تقسیم می کنند:
مولفه های شناختی خلاقیت عبارتند از :هوش ،سیالی،انعطاف پذیری ،بسط،تجزیه و تحلیل
مولفه های انگیزشی و عاطفی خلاقیت عبارتند از:انگیزه و عاطفه،شوخ طبعی، دلگرمی و امید به اینده، توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه،اعتماد به نفس و احترام به خود،شهامت(محمدی)
مولفه های شخصیتی خلاقیت عبارتند از:اعتماد بنفس،اراده مستقل،پذیرش خطر، پذیرش تجربه،استقبال از ابهام کنجکاوی، روحیه انتقادی، (پیرخائفی 79 به نقل از خانیان)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
چکیده پیوسته این سوال مطرح است که چرا کشوری پیشرفت کرده در حالی که کشور مشابه که از نظر منابع اولیه و امکانات بهره وری دارای شرایط بهتری بوده، عقب مانده است. چه عامل مهمی در شرایط مشابه باعث پیشرفت و موفقیت بعضی (کشور - گروه - فرد) و باعث عقب ماندگـی و عملکـرد ناصحیح بعضی دیگـر مــی شود؟ در سالهای اخیر، تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد خود به خلاقیت و نوآوری انجام گرفته است. در این مقاله مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری شرایط ایجاد این مولفه ها و هم چنین ویژگیهای افراد و سازمانهای خلاق و نوآور تبیین شده است. با بهره جویی از فنون خلاقیت و نوآوری خواهیم توانست به طریقی کارآمد و اثربخش به اهداف خود برسیم و سازمان و جامعه ای توسعه یافته و پیشرو داشته باشیم. خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمـان و جامعه است و آگاهی از فنون و تکنیک های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه مندان به این رشته است.
مقدمهامروزه ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است و صنایع سنتی و قدیمی که جای خود را به انواع جدید و توسعه یافته آن داده است. فرصتی برای استفاده از مهارتهای قدیمی نمی گذارد و در حقیقت آینده را با تهدیدات و فرصتها مواجه ساخته است، زیرا هر اختراع و نوآوری، تغییری را پدید می آورد که می تواند به نوبه خود فرصتی را برای کسانی به وجود آورد که بتوانند از این فرصت استفاده بهینه کنند.موسسات و سازمانهای تولیدی و خدماتی باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، کالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بکوشند. خلاقیت و نوآوری باتوجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسک را به همراه می آورد که البته ممکن است نتایج رضایت بخشی را باتوجه به مقادیر سرمایه گذاری شده در آن، به وجود نیاورد. باوجود این، قصور سرمایه گذاری در ایجاد آن ممکن است شرایط خاصی را فراهم آورد که به ناکامی سازمان منجر شود. از این رو محققان و نظریه پردازان بسیاری بر اهمیت توجه به این موضوع تاکید کرده اند. به طور نمونه شومپتر (SHUMPTER)به عنوان یکی از اولین پیشگامان، اهمیت این مسئله را برای موفقیت موسسات و به طور کلی تاثیر آن بر روی کل جامعه متذکر گردیده است.
مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوریتحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال 1950 توسط گیلفورد ایجاد گردید. گیلفورد (GUILFORD) خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می دانست. (شهرآرای - مدنی پور، 1375، ص 39)لوتانز (1992): استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافتهای افراد و یا گروهها در یک روش جدید، تعریف کرده است. بارزمن خلاقیت را فرآیند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می داند. (همان منبع، ص 39)خلاقیت همچون عدالت، دموکراسی و آزادی برای افراد دارای معانی مختلف است ولی یک عامل مشترک در تمام خلاقیتها این است که خلاقیت همیشه عبارتست از پرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت در آنها موجود بوده و به عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کنند ولی آنچه که تازه است ترکیب این عوامل در الگویی جدید است (جک هالوران - دوگلاس نبتون، 1992) تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است. خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد و در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است. (فرنودیان، 1370، ص 6)نوآوری مهارتی است که با بسیاری همکاریهای دیگر همراه است. نوآوری به دگرگونیهای عمده در زمینه پیشرفتهای تکنولوژیک یا ارائه تازه ترین مفاهیم مدیریت یا شیوه های تولید، اطلاق می شود. نوآوری پدیده ای واقعاً چشمگیر و جنجالی است. نوآوری عموماً پدیده ای نادر است که فقط در عده ای خاص می توان آن را سراغ گرفت.هالت (1998): اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد، وارکینگ (VARKING) نیز توضیح می دهد که: نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.بنابراین، در یک تعریف کلی می توان نوآوری را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
خلاقیت و نوآوری
کلیدواژه : خلاقیت؛ نوآوری؛ هوش؛ خصوصیات افراد خلاق
1- مقدمه
آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم میشوند:
نیازهای فیزیولوژیکی
نیاز به امنیت
نیازهای اجتماعی
نیاز به احترام
نیاز به خودیابی
که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.
برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد میشود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمدهاند.
2- اصول اولیه خلاقیت
به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار، انطباقپذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار میآیند و میتواند جوابگویی برای مشکلات باشد. برخی از محققان اصولی برای مشخص شدن مرزهای خلاقیت تعریف نمودهاند: اول اینکه خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو باشد یا آنکه احتمال وقوع آن بسیار کم باشد. اما باید توجه داشت که نو بودن و اصالت با آنکه شرط لازم خلاقیت است اما کافی نیست. زمانی یک پاسخ را میتوان بخشی از یک فرایند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازهای با واقعیت مطابقت داشته یا اصولاً واقعی باشد. دوم خلاقیت باید گرهای را بگشاید یا با وضعیتی تناسب داشته و یا مقصود معینی را برآورد. سوم، خلاقیت واقعی مشروط به دوام آن بینش ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن باشد. در جملهای کوتاه میتوان اینگونه بیان کرد «خیلیها ایدههای خوب دارند اما عده کمی آنها را عملی میکنند». همچنین یکی از عواملی که معمولاً با خلاقیت مربوط میدانند موضوع هوش است.
3- وجوه هوش
یک مبنای طبقهبندی، نوع فرایند و یا نحوه عملکرد خاصی است که انجام میگیرد. این نوع طبقهبندی شامل 5 گروه اصلی از توانشهای هوشی میباشد که عبارتند از عوامل
شناخت
حافظه
تفکر همگرا
تفکر واگرا و
ارزشیابی.
شناخت، کشف و یا کشف دوباره و بازشناسی است. حافظه عبارت از حفظ آن چیزی است که درک شده است. در تفکر واگرا ما در جهات متفاوت تفکر میکنیم، گاهی به تفحص میپردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات به یک جواب درست و یا به بهترین جواب شناخته شده و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
رابطه محبت آمیز و محترمانه پدر و مادر با یکدیگر و با فرزندان، زمینهساز بروز خلاقیت در آنهاست
توجه کردن به جزئیترین حرکات، حرفها و مهارتهای فرزند که معمولا از دید والدین پنهان مانده است نیز در بروز خلاقیت در نوجوان نقش موثری دارد.
تقویت اعتماد به نفس در فرزندان از طریق شنیدن فعال و بازتاب احساس و عقیده وی نیز زمینه بروز خلاقیت در نوجوان را فراهم میکند.
موثرو ماندگارترین تشویق را چهره شاداب و لحن ملایم و مهربان والدین است، تشویقها و تحسینها باید متوجه رفتارها و حرفهای مشخص باشد و به صورت صفتهای کلی بیان نشود.
بهترین تشویقها و تحسینها نوع غیر مستقیم آن است که شامل گفتن خوبیهای فرزندان به فامیل و دوستان و ایجاد تصویر مثبت اجتماعی از وی است.
والدین حتی در صورت شکست و افت درسی فرزندان خود پس از واگذاری مسئولیتهای شخصی به آنها نباید به سرزنش، تحقیر، انتقاد، مقایسه، منت گذاشتن، نصیحت کردن و تهدید وی بپردازند بلکه باید به توجه عاطفی خود ادامه دهند.
در این شرایط والدین باید نکات مثبت فرزندان خود را برجسته کنند و فضایی از مهربانی، صمیمیت، احترام و اعتماد را در محیط خانواده بوجود آورند تا بتدریج شاهد خلاقیتهای بینظیر بچهها در غلبه بر شکستها و رسیدن به استقلال و خودکفایی باشند.
تذکر مداوم، سرزنش، نصیحت کردن، پیش بینیهای منفی و گله و شکایت دائمی و انتظارات زیاد و تلاش برای تغییر فرزند بدون ایجاد زمینههای مناسب به هر نیتی که باشد سبب اصلاح رفتار نوجوان نمیشود، زیرا، خواستهها و انتظارات ما زمانی از سوی دیگری پذیرفته میشود که در بخش مثبت ذهن وی جاری شود.
ضرورت توجه به خلاقیت در کودکان و نوجوانان
به موازات گسترش علوم در زمینه های مختلف ،مطالب علمی در اثر پدیده انفجار اطلاعات ، در طول مدت کوتاهی اهمیت نخستین خود را از دست داده و به اطلاعاتی کم اهمیت و دست دوم تبدیل می شوند.
در جهان امروز بالاترین و بهترین تولید برای کشورهایی که بخواهند حرف اول را در دنیا داشته باشند تولید فکر نو و ایده است و این امر به خوبی ضرورت توجه به خلاقیت و پرورش آن را در کودکان و نوجوانان نشان می دهد.
خلاقیت موهبتی است که در تمام انسان ها بالقوه موجود است اما ظهور و گسترش آن مستلزم شرایط مناسب است .
لفرانکویس خلاقیت را به عنوان کنجکاوی ، اشتیاق به کشف و آزمایش کردن ، تولید پاسخ های جدید به مساله ، حساسیت به مساله و توجه به رفتار خلاق خود تعریف می کند. خلاق بودن یعنی پدیده های عالم را متفاوت از دیگران دیدن همانند نیوتن وقتی که سیب از درخت بر زمین می افتد او چرخش سیب را به گونه متفاوت تر از دیگران میبیند و به دنبال طرح مساله و پاسخ به چرایی افتادن سیب از درخت می شود .
تحقیقات انجام شده در زمینه خلاقیت با آموزش نشان می دهد بر خلاف نظریه پردازان گذشته که خلاقیت را فرآیندی ارثی و ذاتی تلقی می کردند .خلاقیت را می توان به افراد به ویژه به کودکان و نوجوانان آموزش داد به عبارت دیگر بر خلاف تصور عامه مبنی بر این که فقط افراد معدود ی خلاق بدنیا می آیند واقعیت این است همه با این استعداد پا به این دنیا می گذارند و این آموزش و تجربه است که می تواند زمینه های شکوفایی و غنا بخشیدن هر چه بیشتر به این استعداد را فراهم آورد .از این رو در کشورهایی که از آموزش و پرورش پویا برخوردارند پرورش خلاقیت به عنوان یکی از مهمترین هدفها ی آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است .
ویژگی های افراد خلاق
1- در کار اندیشیدن تا جایی که ممکن است از قالب و چهارچوب می گریزند.
2- به وضع موجود رضایت نمی دهند و طالب تغییر هستند .
3- درمواجه با مشکلات از خود صبر و مداومت بیشتری نشان می دهند و به دنبال راه حل مشکل می گردند.
4- از شخصیتی پویا و استقلال طلب برخوردارند.
5- در برخورد با پدیده ها کنجکاو هستند.
6- فرد خلاق جهت دستیابی به ناشناخته های خود تلاش مضاعفی از خود نشان می دهند.
7- قدرت ریسک و خطر پذیری بالایی دارند.
8- عقاید خود را هر چند مخالف دیگران باشد مطرح می کند.
9- از شکست مایوس نمی شوند.
10 -معمولا درونگرا هستند.
رشد خلاقیت در بچه ها
برای پرورش خلاقیت در کودکان می باید به تمام ابعاد وجودی آنان اعم از بعد عاطفی ، اجتماعی ، شناختی ، آموزشی و....توجه شود.پرورش خلاقیت با عوامل محیطی مثل خانواده و اجتماع رابطه تنگاتنگی دارد. از جمله عواملی که در پرورش خلاقیت دخالت دارند می توان موارد زیر را نام برد.
1- فراهم آوردن محیط غنی از فرهنگ
2- برقراری جو عاطفی مناسب بین افراد خانواده
3- ضمن توجه به تخیلات بچه ها ، آن ها را به سوی واقعیت سوق دادن .
4- توجه به پرورش حواس پنج گانه بچه ها .
5- فراهم آوردن محیطی که امکان اشتباه کردن ، تجربه کردن و ریسک کردن را به بچه ها بدهد.
6- بردن بچه ها به دامن طبیعت ، نمایشگاه های هنری ، موزه ها ، کارخانه ها و....
7- استفاده از اسباب بازی های فکری و ساختنی که بچه ها بتوانند ایده های مختلف را روی آن پیاده کنند مانند : استفاده از انواع پازل ها ، مدل سازی ف جدول ها و.....
8- انجام کاردستی ، استفاده بهینه از وسایل دور ریختنی ، تهیه کلاژ و......
9- تشویق بچه ها به داشتن اندیشه های بکر و تازه .
10- توجه به سوالات عجیب و غیر معمول بچه ها .
11- توجه و احترام به عقاید و پیشنهادهای بچه ها.
12- عدم مقایسه بچه ها با هم.
13- قصه گفتن ، اجرای نمایش ، شرکت بچه ها در گروه های شعر و موسیقی.
14- حذف تنبیهات بدنی .
15- تشویق بچه ها به دستکاری اشیاء و عقاید.
عوامل سرکوب خلاقیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
خلاقیت در مدیریت
خلاقیت دارای سه مؤلفه است: تخصص ، تفکر خلاق و انگیزش که می تواند درونی و بیرونی باشد ، مدیران روی هر سه این خصوصیات می توانند اثر گذارند ولی بر روی انگیزش کارکنان بیشتر از دو مؤلفه دیگر تأثیر گذار هستند .
با شتاب روز افزون تحولات و دگرگونیها در دنیای کنونی که عصر اطلاعات و ارتباطات است و به دلیل بیثباتی و تغییر پذیری و نیز غیر قابل پیشبینی بودن این تغییرات ، آنچه که کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه را در جهت افزایش بهره وری و پیشرفت و ترقی آنها مدد می رساند ، همانا استفاده از فرصتها در رقابت با سایر کشورهاست و این امر میسر نمی گردد مگر با درایت و خلاقیت مدیران و نیز تاثیر مدیران در پرورش خلاقیت کارکنان که با کمک یکدیگر در جهت رشد و بالندگی سازمان خود و در نتیجه ، جامعه بکوشند . از خلاقیت تعاریف متعددی شده است اما خلاقیت از دیدگاه سازمانی عبارت است از ارایه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت سازمان و نوآوری. افزایش خلاقیت در سازمانها میتواند به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات ، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع ، کاهش بورو کراسی، افزایش رقابت ، افزایش کارایی و بهره وری ، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر گردد .نقش مدیر در پرورش خلاقیت ، تحریک و تشویق کارکنان، تفویض اختیار به کارکنان ، پیدا کردن ذهنهای خلاق و استفاده از خلاقیت دیگران است . نظام مدیریت مشارکتی با تکیه بر خود کنترلی کارکنان ، مشورت ، تشویق به ابتکار و احترام به افراد ، نقش مهمی در پرورش خلاقیت کارکنان ایفا می کند . تکنیک های خلاقیت گروهی شامل تحرک مغزی ، گردش تخیلی، تفکر موازی ، ارتباط اجباری ، شش کلاه تفکر ، از تکنیکهای مؤثر در تقویت تفکر خلاق هستند. خلاقیت دارای سه مؤلفه است: تخصص ، تفکر خلاق و انگیزش که می تواند درونی و بیرونی باشد ، مدیران روی هر سه این خصوصیات می توانند اثر گذارند ولی بر روی انگیزش کارکنان بیشتر از دو مؤلفه دیگر تأثیر گذار هستند . با پیشرفت روز افزون دانش و فناوری وجریان گسترده اطلاعات ، امروزهجامعهما نیازمند آموزشمهارتهاییاستکه با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. . هدفباید پرورشانسانهاییباشد کهبتوانند با مغزیخلاقبا مشکلاتروبرو شدهو بهحلآنها بپردازند. بهگونه ایکهانسانها بتوانند به خوبیبا یکدیگر ارتباطبرقرار کردهو با بهرهگیریاز دانش جمعیو تولید افکار نو مشکلاترا از میانبردارند. امروزهمردمما نیازمند آموزشخلاقیت هستندکه با خلقافکار نو بهسوییکجامعهسعادتمند قدمبردارند.
رشد فزاینده اطلاعات، سببشدهاستکههر انسانیاز تجربهو علمو دانشیبرخوردار باشد که دیگری فرصت کسبآنها را نداشتهباشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بینانسانها یکیاز رموز موفقیت در دنیای امروز است. هیچکسقادر نیست به میزان اطلاعات واقعیهر کسکه در گوشه ذهناو نهفته است پیببرد. این اطلاعات زمانیبه حرکت درمیآید که انگیزهای قویسبب رها شدن آن بهبیرون ذهن می شود. در اینمرحله انسانها به سرنوشتیکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانشو تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود. یکیاز عواملمؤثر در بروز خلاقیتدر یکجامعه،زمینهسازیو بسترسازیدر بین انسانها جهت ایجاد فرهنگیاستکه در آن همگان در تلاشبرایرشد دادن دیگری هستند و با تاثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک می کنند. یکی از شرایط لازمبرایپدیدار شدنافکار نو،وجود آرامش برای مغز است. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سببساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود. با افزایش سپردهگذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکلگیری یکمحیطآرامبخش در جامعه فراهمکرد، کاهش سپردهگذاریهای اخلاقی در جامعه سببمیشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعیگسترشیابد و با سستشدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلاقیت در جامعه سختتر میشود. زیرا فرصتی برایتفکر کردن وجود نخواهد داشت.
تعریف خلاقیت
از خلاقیت "CREATIVITY" تعریفهای زیادی شده است . در اینجا برخی از تعاریف مهم راموردبررسی قرار می دهیم : خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان ؛
خلاقیت به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است ؛
خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است ؛ خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین.
الف - تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی : خلاقیت یکی از جنبه های اصلی تفکر یا اندیشیدن است . تفکر عبارت است ازفرایند بازآرایی یا تغییراطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت .تفکر بر دونوع است : ۱ - تفکر همگرا ۲ - تفکر واگرا
۱ - تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت .
۲ - تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت ، خلاقیت یعنی تفکر واگرا.
براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیده های ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها;
خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل ;خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید استمرار آن پس از غیبت آن پدیدهها.
ب - تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی