لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
خیار (Cucumis sativus) گیاهی از تیره کدوئیان است که اقسام گوناگون دارد. میوهاش درشت و سبز یا سفیدرنگ است. بوته آن مانند بوته خربزه است.
واژه خیار ریشه و بنیاد فارسی داشته و از فارسی به زبان عربی داخل شده.
تاریخچه
مبدأ خیار را نواحى جنوبى آسیا ( هندوستان ) ذکر کردهاند. در هندوستان حداقل سه هزار سال کاشت می گردیده و رومیها و یونانیان قدیم نیز از آن استفاده می نموده اند.
در این مناطق همچنان فرمهاى اولیه خیار که بهصورت وحشى مىرویند و داراى میوههاى کوچک و تلخ مىباشند یافت مىشود.
کاشت خیار در دنیا سابقه چند هزار ساله دارد. حدود بیست قرن قبل از میلاد مسیح مصریان قدیم از آن استفاده می کرده اند .
کشورهای تولید کننده
مهمترین کشورهای تولید کننده خیار چین و آمریکا هستند.
ایالت فلوریدا مهمترین تولید کننده خیار در آمریکا است و حدود یک سو م خیار کل آمریکا را تولید می کند .در ایران استانهای کهکیلویه و بویر احمد، لرستان ، خوزستان و ایلام
مشخصات گیاه شناسى
طبقهبندی علمی
فرمانرو:
گیاهان
دسته:
Magnoliophyta
رده:
Magnoliopsida
راسته:
Cucurbitales
خانواده:
Cucurbitaceae
جنس:
Cucumis
گونه:
C. sativus
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة اصلی کارآفرین را «نوآوری»میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریة اقتصاد پویا» اشاره میکندکه تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصة یک اقتصاد سالم هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
مقدمه:
در سالهای اخیر تقاضا برای میوه های خارج از فصل گلخانه ای بطور محوسی افزایش یافته است. به همین دلیل توجه برخی از تولید کنندگان سبزی و صیفی به این مسئله معطوف گشته و اقدام به تولید گلخانه ای و خارج از فصل بسیاری از سبزیهای مختلف از جمله گوجه فرنگی و خیار نموده اند.
در اواسط قرن 17 میلادی ژاپنی ها موفق شدند بعضی از سبزیهای تابستانی را در زیر کاغذهای روشن که به وسیله ماده ای چرب شده بود و به آن کاغذ مقدس می گفتند پیش رس کنند.
بعد از اینکه تولید شیشه مسطح به اندازه و قطرهای مختلف شروع شد این ماده توانست پوشش مناسبی جهت گلخانهایی به شکل امروزی باشدو سالها رقیبی نداشت.
چنانچه در ساخت گلخانه های پلاستیکی دقت شود بیش از گلخانه های شیشه ای ارزش دارند و حتی گفته می شود که کیفیت محصولات در این گلخانه ها بالاتر است . این مطلب اگرچه ممکن است بطور مطلق صحیح نباشد اما آنچه مسلم است این است که در این گلخانه ها محصولاتی با کیفیت بالا تولید می شود.
کشت گلخانه ای موفقیت آمیزتر و پر درآمدتر از کشت باز بوده است. علت این موضوع را میتوان چنین دانست که در شرایط طبیعی عواملی چون آب و خاک را تا حدودی می توان از طریق آبیاری و کودپاشی تنظیم کرد ولی کنترل سایر عوامل مانند نور و حرارت فقط از طریق ساختمانهایی چون گلخانه شاسی و ... امکان پذیر است.
اهمیت اقتصادی کشت در گلخانه
دلایل اهمیت کشت در گلخانه عبارتند از:
با ایجاد گلخانه و بهره برداری فشرده و استفاده تکنیکهای جدید حتی کشاورزانی که اراضی کوچک مقدار محدودی آب در اختیار دارند، قادر به کسب درامد کافی خواهند شد که با افزایش عملکرد در واحد سطح منافع مکفی عاید آنها خواهد گردید.
زودرسی در بازار سبزی و صیفی عامل مهمی در کسب درآمد است که پرورش دهنده با تجهیزات به وجود آورده قادر شد حداقل یک ماه در اثر مناطق تولید زودرسی به وجود آورده و در پاره ای نواحی در هر زمان از سال که مایل باشد تولید را عرضه نماید.
کیفیت محصولات گلخانه ای به دلیل استفاده بذور خالص بسیار بالا بوده و در بساط فروشندگان بمثابه زمین درخشش دارد که خود به اهمیت اقتصادی این تولید کمک می کند.
صرفه جویی در آب به دلیل سیستمهای تحت فشار نیز از جمله امکانات مساعد تولید در گلخانه است.
نیروی انسانی مورد نیاز برای تولید 20 تن محصول در گلخانه نسبت به تولید در هوای آزاد یک سوم کاهش می یابد.
امکانات صادرات برخی از این محصولات به خارج از کشور نیز وجود دارد.
واحد های تولیدی سبزیها در فضای آزاد، به علت پیشرس شدن سبزیها و طولانی تر شدن زمان برداشت محصول به خوبی در فصل پاییز در گلخانه های پلاستیکی، فعالتر می شود و کاشت در زیر تونلها موجب تقسیم بهتر و اجتناب از تراکم کار در زمان خاصی می شود. با توجه به قیمت ارزان پلاستیک می توان با هزینه کمتری سبزیهای پیشرس و خارج از فصل تولید کرد، به همین دلیل کشورهایی که از نظر مالی ضعیفند و در عوض دارای نیروی کار ارزانتر هستند، مبادرت به تولید سبزی در داخل تونلهای پلاستیکی می کنند ولی با وجود این، در کشورهای صنعتی روز به روز به سطح زیر کشت گلخانه های پلاستیکی افزوده می شود.
همچنین از نظر اقتصادی مصرف پلاستیک در سبزی کاری نه تنها در مناطقی که دارای آب و هوای مناسبند، مقرون به صرفه است، بلکه در مناطقی که آب و هوا نامساعد است نیز می توان با بکار گرفتن پلاستیک برای سبزی کاری و کنترل عواملی مانند آب و نور، سبزیهای پیشرس با کیفیت عالی تولید کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مقدمه
کشت بدون خاک شامل انواعی از روشهای غیر متعارف کاشت گیاهان است . مانند کشت آبی و کشت در ماسه و کشت در سنگریزه و کشت هوایی و کشت داخل لوله و ... کلمه هیدروپونیک برای اولین بار در آمریکا استفاده شد و مترادف با کشت بدون خاک است . ولی در آلمان و انگلیس کشت آب برای این روش نام گذاری می شود ...
کشت بدون خاک شامل انواعی از روشهای غیر متعارف کاشت گیاهان است . مانند کشت آبی و کشت در ماسه و کشت در سنگریزه و کشت هوایی و کشت داخل لوله و ... کلمه هیدروپونیک برای اولین بار در آمریکا استفاده شد و مترادف با کشت بدون خاک است . ولی در آلمان و انگلیس کشت آب برای این روش نام گذاری می شود .
روش کشت گیاهان بدون خاک از سالها قبل در فلسطین اشغالی استفاده می شده است در این منطقه به دلیل کمبود آب و خاک این روش جایگزین مناسبی برای زراعت روشهای متداول است .
هیدروپونیک در عمل به معنی کاشت گیاهان در آب و محلول غذایی بدون استفاده از خاک می باشد. کشت هیدروپونیک این امکان را به کشاورز می دهد که در زمان کوتاهتر با زحمت کمتر محصولی با راندمان بیشتر را کشت نماید.علم هیدروپونیک ثابت کرده است که برای رشد گیاهان به خاک احتیاجی نیست اما به عناصری که در خاک موجود است( مواد معدنی، موادآلی) احتیاج است. هر گیاهی را می توان به صورت هیدروپونیک کشت کرد ولی بعضی از آنها موفقیت بیشتری در این سیستم دارند. کشت هیدروپونیک برای میوه هایی با محصولات مقاوم از قبیل گوجه - خیار - فلفل - گیاهان برگی مثل کاهو - سبزی و گیاهانی که رشد سریعی دارند ایده آل است.
امروزه از کشت هیدروپونیک برای تولید علوفه دام استفاده های زیادی می شود و این امر به یک راه اقتصادی و مناسب برای تولید علوفه دامداران تبدیل شده است.
در کشت هیدروپونیک در صورتی می توانید پیشرفت کنید که محلول غذایی صحیحی برای تامین احتیاجات گیاه تهیه کنید.
اغلب اعمالی که برای کشت هیدروپونیک انجام می شود شبیه اعمال کاشت گیاهان در خاک است. کشت تجاری هیدروپونیک شامل ترکیبی از تکنولوژی هیدروپونیک با کنترل عوامل محیطی برای رسیدن به بهترین کیفیت محصول می باشد. در ساختار گلخانه شما با کنترل دما ، رطوبت و نور قادر به کشت در تمام طول سال می باشید.
به طور کلی کشت بدون خاک از دو سیستم پیروی می کند :
1- سیستم باز : محلول غذایی مججد استفاده نشده مثل کشت در پشم سنگ و کشت کیسه ای و کشت در سنگریزه
2- سیستم بسته : محلول غذایی مجدد مورد استفاده قرار می گیرد و به عبارت دیگر محلول در یک چرخه قرار دارد و به آن فقط مواد غذایی که کاهش می یابند و آب اضافه می شود .
اما این روش کشت بدون خاک یک سری مزایا و معایبی نسبت به دیگر روشهای متداول کشت گیاهان دارد که در زیر بیان می شوند :
1- چون محلول غذایی مایع است به راحتی می توان آن را کنترل کرد و تنها مواد غذایی که کاهش یافته است را به محلول اضافه کرد در حالی که در خاک این کار غیر ممکن است ( هزینه زیادی دارد ) .
2- گیاهان را می توان در مناطقی پرورش داد که در حالت عادی رشد نمی کنند
3- مصرف آب در این روش به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و این یک مزیت برای نواحی خشک است .
4- در این روش ضد عفونی کردن محیط رشد بسیار شده و کم هزینه است در حالی که ضد عفونی کردن خاگ گران قیمت و غیر ممکن است . پس در این روش آلودگیهای ریشه بسیار کم دیده می شود .
5- در این روش می توان از آبهای شور هم استفاده کرد .
6- در این روش محصول بسیار بیشتر و کیفیت عالی داشته چون مواد غذایی به راحتی در اختیار گیاه قرار داشته است پس در حقیقت کیفیت و کمیت محصول در واحد سطح افزایش چشمگیری دارد .
7- در این روش از حجم ریشه ها به شدت کاسته می شود و بزرگ شدن ریشه ها در حد میکروسکوپی است و چون ریشه ها نسبت به کشت خاکی کم شده کمتر هم دچار بیماری می شوند .
8- مهمترین عیب این روش این است که به سرمایه گذاری بالایی نیاز دارد زیرا تمام سیستمها باید اتوماتیک باشد .
9- برای کشت گیاهان با این روش به افرادی نیاز است که در این زمینه تخصص و آگاهی داشته باشند .
10- آلودگی آبهای زیر زمینی هم در اثر مخلوط شدن با محلول های غذایی مشکلی دیگر است .
11- دفع ضایعاتی مثل پشم سنگ که به عنوان محیط رشد هستند هم مشکل است .
به طور کلی این روش یکی از روشهای نوین در کشاورزی بوده که بسیار جای کار دارد و در حالی که بسیاری از کشورها این کار را انجام می دهند لااقل در ایران جای کار کردن زیاد دارد و علارقم اینکه سرمایه و دانش زیادی لازم دارد ولی به عنوان یکی از رشته هایی است که آینده ای درخشان در دنیای کشاورزی دارد .
انواع کشت های هیدروپونیک
روش کشت گیاهان بدون خاک از سالها قبل در فلسطین اشغالی استفاده می شده است . در این منطقه به دلیل کمبود آب و خاک این روش جایگزین مناسبی برای زراعت روشهای متداول است .
در زیر انواعی از کشت های هیدروپونیک توضیح داده می شوند :
کشت آبی یا مایع
کشت در سنگریزه
کشت در هوا
کشت در ورمی کولیت
کشت در پشم سنگ
کشت آبی
کشت در پلاستیک
کشت آبی یا مایع در کشت هیدروپونیک
ریشه گیاه به طور مداوم در محلول غذایی قرار دارد و گیاه از قسمت طوقه ( حد فاصل ریشه و ساقه ) بیرون از مایع است و با پلاستیک و مقوا و ... بالا نگه داشته شده است . کشت درون لوله هم نوعی از کشت مایع است .
کشت در ماسه : ریشه گیاهان در داخل مواد جامدی که دارای قطر کوچکتر از 3 میلی متر باشند قرار دارد و این مواد مانند پلاستیک و پشم سنگ و یا هر ماده دیگری که آلی نباشد ممکن است .
کشت در سنگریزه در کشت هیدروپونیک
ریشه گیاهان در موادی که قطری بیشتر از 3 میلی متر دارند قرار گرفته مثل سنگ خارا و گدازه آتشفشانی و بازالت و هر ماده غیر آلی دیگر .
در این روش آبیاری به دو صورت آبیاری لوله ای ( زیرزمینی ) که مواد غذلیی در مخزنی بوده و به بستر رشد گیاه پمپ می شود و آبیاری سطحی که محلول غذایی رقیق در سطح محیط رشد توسط لوله سوراخداری پخش می شود ( کود مایع به آب مصرفی گیاه در هنگام آبیاری اضافه شده است )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة