لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
1- شکل درد زایمانی
در طی فاز مخفی مرحلة اول زایمان درد به شکل درد خفیف یا کرامپ متوسط محدود به درماتومهای 11T و 122T میباشد. با پیشرفت زایمان در فاز فعال مرحلة اول زمانی که انقباضات رحم شدت مییابد، احساس و درک درد در درماتومهای 11T و 12T شدت یافته به شکل تیزوکرامپی با انتشار به دو درماتوم مجاور یعنی 10T و 1L توصیف میگردد.
در اواخر ملحة اول و در مرحلة دوم زایمان، درد بطور شدیدتری در پرینه، قسمت تحتانی ساکروم، مقعد و غالباً رانها احساس میشود.
2- اثرات درد زایمان در تنفس مادر
درد زایمان محرک قوی تنفسی است، سبب افزایش قابل توجه در حجم جاری و حجم دقیقهای و افزایش بیشتر در ونتیلاسیون آلوئولی میشود. این هیپرونتیلاسیون منجر به کاهش Paco از میزان نرمال حاملگی یعنی از mmHg32 به حدود mmHg30-16 میگردد و حتی گاهی به 15-10 میلیمتر جیوه میرسد.
کاهش 2Paco با افزایش همزمان در PH تا حدود 6/7-55/7 همراه است. با خاتمة هر انقباض و کاهش درد، تنفس دیگر توسط درد تحریک نمیشود و هیپوکاپنی موجود سبب هیپوونتیلاسیون در فاصلة انقباضات میشود که این هیپوونتیلاسیون باعث 50-10 درصد کاهش در فشار اکسیژن شریانی (با میانگین 30-25 درصد) میشود. دریافت اپیوئید اثرات دپرسانت تنفسی آلکالوز را تشدید میکند. اگر 2Pao مادر به کمتر از 70 میلیمتر جیوه برسد، اثرات زیانباری چون هیپوکسمی و کاهش ریت قلب در جنین مشاهده میشود.
3- اثرات نوروآندوکرین درد زایمان
درد و اضطراب در فاز فعال زایمان سبب افزایش در آزاد شدن اپی نفرین به میزان 600-300 درصد، نوراپی نفرین به میزان 400-200 درصد و افزایش تولید کوروتیزول به میزان 300-200 درصد میشود. میزان ACTH و کورتیکواستروئیدها نیز افزایش مییابد. کاتکولامینها برای تطابق نوزاد با محیط خارج رحمی، از جمله برای تولید و رهایی سورفاکتانت، جذب مایع ریهها، هوموستازگلوکز، تغییرات قلبی - عروقی و متابولیسم آب ضروری هستند. لکن تحریک سمپاتیک ناشی از درد منجر به افزایش فشارخون و تاکیکاردی میشود که در بیماران هیپرتانسیو و بیماران قلبی میتواند خطرناک باشد.
4- اثرات قلبی عروقی درد زایمان
برون ده قلبی در طی زایمان افزایش مییابد که قسمتی به عنوان افزایش فعالیت سمپاتیک توأم با درد ناشی از هر انقباض، اضطراب و درک زایمان و فعالیت فیزیکی زایمان بوده و قسمتی (حدود 30-20 درصد) به علت خروج 300-250 میلیلیتر خون از رحم و نیز افزایش بازگشت وریدی از لگن و اندام تحتانی به گردش خون مادری میباشد.
هر انقباض توأم با mmHg30-20 افزایش در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک است. تمامی اینها در بیماران هیپرتانسیو و قلبی بالقوه مضر و خطرناک میباشند.
5- اثرات درد زایمان در جنین
در طی فاز زایمانی کاهش متناوب در جریان خون جفتی ناشی از انقباضات شدید، منجر به کاهش موقت در تبادل گازی جفت میشود. این اختلال با هیپرونتلاسیون ناشی از درد تشدید میشود. هیپرونتیلاسیون منجر به آلکالوز تنفسی و عوارض زیر میشود:
1- شیفت منحنی تجزی اکسی هموگلوبین مادر به چپ سبب میل بیشتر اکسیژن برای چسبندگی به هموگلوبین شده و براحتی از آن آزاد نمیگردد بنابراین انتقال اکسیژن از مادر به جنین کاهش مییابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بهبود سائیدگی و درد مفاصل (آرتروز)
سائیدگی مفاصل شایع ترین علت درد و ناتوانی در افراد مسن وشایع ترین بیماری مفصلی است. در خانم ها سائیدگی مفاصل زانو و دست و در مردان سائیدگی مفصل لگن شایع تر است.
علایم ساییدگی مفصل در خانم ها شایع تر است. افراد چاق بیشتر از سایرین دچار سائیدگی مفصل زانو میشوند.
دیابت، فشار خون بالا و افزایش اسیداوریک خون نیز باعث افزایش احتمال سائیدگی مفصلی میگردند. سائیدگی مفصلی معمولاً خود را با درد نشان میدهد که با افزایش میزان سائیدگی، مقدار درد بیشتر میشود. سپس درد مفاصل باعث ضعف عضلانی و درد در عضلات مربوط به آن مفصل میشود. در صورت تقویت عضلات، این درد کاهش مییابد. برخی از بیماران از خشک بودن بدن و مفاصل بعد از بیدار شدن از خواب شکایت میکنند، اما معمولاً خشکی بدن کمتر از نیم ساعت طول میکشد.
*توصیهها :
1- وزن بدن باید کم شود.
2- استفاده از گرما باعث کاهش درد میشود. برای این کار میتوان از کیسه آب گرم استفاده کرد. اگر استفاده از گرما ممنوعیت خاصی نداشته باشد، می توان از روش های زیر استفاده کرد:
الف) قرار دادن مفصل مبتلا در آب گرم 40- 38 درجه سانتیگراد و ماساژ آرام آن .
ب) استفاده از دوش آب گرم.
ج) قرار دادن کیسه آب گرم درون یک حوله واستفاده از آن بر روی اندام مبتلا به درد.
باید توجه کرد که در برخی از بیماری ها استفاده از کیسه ی آب گرم بسیار مضر است و قبل از استفاده از آن حتما باید با پزشک مشورت کرد. همچنین کیسه آب گرم نباید بر روی اندام مبتلا قرار داده شود. از گذاشتن آن در زیر اندام یا خوابیدن بر روی آن نیز باید خودداری شود.
3- از کفش مناسب استفاده شود.
4- از دو زانو و چهار زانو زدن و ایستادن طولانی مدت خودداری گردد.
5- از بالا و پائین رفتن از پلهها تا حد ممکن اجتناب شود.
6- به جای نشستن روی زمین، از صندلی استفاده شود.
7- ورزش: انجام برنامه ورزشی و تقویت عضلات میتواند به اندازه داروهای ضد درد در درمان سائیدگی مفصلی مؤثر باشند. بیحرکتی میتواند باعث بدتر شدن سائیدگی مفصلی گردد. لذا نباید نگران سائیدگی مفصل در اثر انجام فعالیت های توصیه شده توسط پزشک بود. انجام اشتباه حرکات ورزشی باعث بدتر شدن علائم و درد میگردد. اگر انجام ورزش باعث تشدید درد شد، به این معنی است که باید مقدار فعالیت کمتر گردد و بطور تدریجی میزان فعالیت افزایش داده شود.
برخی ورزش های مفید در سائیدگی مفصل :
الف) قدم زدن روزانه به مدت 30 دقیقه که میتوان آن را به 3 برنامه ی10 دقیقه ای تبدیل کرد) یا قدم زدن به مدت 45 دقیقه، سه بار در هفته.
ب) شنا
ج) تقویت عضلات اندام پائینی بخصوص عضله چهار سر ران.
به عنوان مثال می توان دو دست را به یک صندلی تکیه داد و دو زانو را تا زاویه 30 درجه به آرامی خم کرد.سپس مجدداً به حالت اول برگشت و زانوها را صاف کرد. هرچه این حرکت آرام تر انجام شود بهتر است.
ه) کشش عضلات منتهی مفصل
در صورتی که درد زیاد است، استفاده از عصا یا واکر توصیه میشود. طول عصا باید مناسب باشد.
استفاده از تحریک الکتریکی در کاهش درد و تقویت عضلات :
معمولاً در کلینیک های فیزیوتراپی برای کاهش درد از دستگاه خاصی جهت تحریک الکتریکی استفاده میشود. در حال حاضر وسایل تحریک الکتریکی جهت استفاده در منزل ساخته شده که به راحتی قابل استفاده بوده و باعث کمتر شدن درد مفصل و کاهش نیاز به دارو میشود.
استفاده از باند کشی یا زانوبند میتواند تا حدودی در کاهش درد مؤثر باشد.
دکتر غلامرضا رئیسی- متخصص طب فیزیکی و توان بخشی
* مطالب مرتبط در این سایت :
رژیم غذایی در بیماری آرتروز
تأثیر ورزش در التهاب مفاصل (آرتریت)
رژیم غذایی در التهاب مفاصل(آرتریت روماتوئید)
توصیه هایی برای مبتلایان به آرتروز زانو
مراقبت از زانوها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان: بررسی و مقایسه تأثیر دو روش Properioceptive exercise therapy و Traditional exercise therapy در درمان بیماران با گردن درد مزمن(Non-specific neck pain).
مقدمه:
ساختار پیچیده آناتومیکی ستون فقرات و بویژه ناحیه گردنی آن (Cervical area) امکان بررسی دقیق آنرا مشکل کرده است. ساختار استخوانی این ناحیه همراه با مفاصل و لیگامانهای آن به نحوی طرح ریزی شده اند که توماً در جهت ایجاد بهترین ثبات لازم برای انجام حرکات نرم و پیچیدة آن هستند. از اینرو تشخیص و درمان دردهای ناحیه گردنی نیاز به ارزیابی و بررسی دقیق آن دارد.
گردن درد به عنوان دومین عامل اصلی در دورنگاهداشتن بیماران از فعالیتهای اجتماعی و حرفهایشان بعد از کمردرد (L.B.P) شناخته شده است.(1 و 2)
کردن درد را می توان به طور کلی به 2 نوع حاد (Acute) و مزمن (Chronic) تقسیم بندی نمود. که نوع حاد آن غالباً در اثر تصادفات و صدمات جاده ای و یا وارد آمدن ضربات ناگهانی به ناحیه (Cervical Spine) و طی Whiplash injury ایجاد میگردد. اما گردن درد مزمن بیشتر در اثر بکارگیری مداوم ئبیمار از Cervical Spine در وضعیتهای نامناسب و یا طی فرایند Agin حاصل می آید.(3) از طرف دیگر به نظر می رسد شکل زندگی مدرن سبب تغییر در میزان شیوع گردن درد در مقایسه با اختلالات کمر شده است. در امریکای شمالی (کانادا) میزان شیوع گردن درد در دوران زندگی 7/66% گزارش شده است. (Cote et al 1998) که می توان دلیل آنرات افزایش زمان کار در ادارات و کار با کامپیوتر بیان کرد. همچنین در تحقیقی که توسط Jan et al. 1994 به منظور بررسی مشکلات گردن و شانه و کمر در بین کارمندان و کارگران هشت کمپانی انجام شد، مشخص گردید که نشانه ها و علامت خطر برای گردن و شانه زمانی ظاهر می شود که فرد بمدت طولانی کاری با بازوهای بالاتر از سطح شانه و یا همسطح آن و با گردنی خم شده و همچنین در محیط کار نامناسب انجام دهد. Heliovara 1993 در یک مطالعه در کشور فنلاند شیوع عوارض گردن را 6% برای مردان و 15% برای زنان گزارش کرد. Synnerholm نیز ضمن مطالعه ای بیان کردهد است که در حدود 20% از درخواستهای مرخصی استعلاجی در کشور سوئد در ارتباط با گردن درد بوده است. Ylinen , Russka 1994 طی مطالعه خود نشان دادند اندازه گیری قدرت عضلانی می توان راهنمای خوبی برای تشخیص و ارزیابی گردن درد باشد. Mayoux-Benhamou , Revel 1993 طی تحقیقی اظهار کردند که نیروی عضلانی ناکافی در دوره هایی از زندگی روزمره کار و فعالیتهای ورزشی می تواند عامل مهمی برای بروز اختلالات گردن باشد. Ylinen , Russka 1994 در مطالعه ای در مورد ارتباط گردن و نیروی عضله آن نشان دادند که ضعف عضله فلکسور گردن با تداوم درد در بیمارانی که از گردن درد مزمن رنج می برند مرتبط است.
Harms-Ringdahl et al 1996 در تحقیقی پی بردند که خم شدن بیش از حد و سکردن به جلوبرای مدتی معین در افراد سالم باعث گردن درد میشود و از این مطلب نتیجه گرفتند که درد بیشتر از فشار مکانیکی بر روی ساختمانهایی مانند لیگامان ها و کپسولهای مفصلی منشاء میگیرد تا از فعالیتهای عضلانی.
در حوزه درمان با توجه به اینکه اساس پاتولوژیک گردن درد مبهم مانده است. اکثر درمانها برروی تسکین درد و کاهش عوارض آن متمرکز شده اند Matti Viljanen et al 2003. و متداولترین درمانهای تجویز شده به منظور کنترل درد توسط پزشکان، استراحت و داروهای ضد درد می باشد (4 و 5). گردن درد یکی از شایعترین وضعیتها در مورد رجوع به فیزیوتراپیستها می باشد و با توجه به میزان شیوع، در زمینه درمانهای متداول توانبخشی فقدان اطلاعات مستند دیده می شود(6). با اینحال مطالعهاتی که تا کنون در زمینه توانبخشی گردن درد با علت ناشناخته صورت گرفته بیشتر برروی بررسی چگونگی نتیجه درمان برروی وضعیت عملکردی (Functional Status)، درد (Pain)، توانایی در کار (Ability of work)، بهبود کلی بیمار (Patient global improvement)، رضایت بیمار (Patient staisfaction) و کیفیت زندگی (Quality of life) بوده است و درمانهایی که در انجام مطالعات فوق تحت بررسی قرار گرفته اند شامل: ماساژ درمانی (Therapeutic massage)، حرارت درمانی Thermotherapy (hot , cold)، تحریکات الکتریکی (Electerical Stimulation)، اولترا سوند درمانی (Therapeutic ulterasound)، تمرین درمانی (Therapeutic exercises) الکترومیوگرافی بیوفیدبک (Biofeedback E.M.G) و ترکیبی از چند روش درمان توانبخشی می باشد. کلیه مطالعات فوق برای درمان هر دو گردن درد مزمن و حاد صورت گرفته اند و نتایج حاصل از درمانهای فوق برحسب نوع گردن درد (حاد یا مزمن بودن) را می توان بصورت زیر بیان کرد.
الف) گردن درد حاد: در درمان گردن درد حاد شواهد مستندی مبنی بر بهبود قابل ملاحظه بیماران طی درمانهای Mechanical Traction، TENS، Exercise Therapy طی بررسی مطالعات Cohort و آنالیزی بدست نیامد (11-10-9-8-7). همچنین نتایج بدست آمده از درمانهای biofeedback E.M.G، Massage therapy، Thermotherapy و Electerical Stimulation قابل توجه گزارش نشده اند (12 و 13).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
1- شکل درد زایمانی
در طی فاز مخفی مرحلة اول زایمان درد به شکل درد خفیف یا کرامپ متوسط محدود به درماتومهای 11T و 122T میباشد. با پیشرفت زایمان در فاز فعال مرحلة اول زمانی که انقباضات رحم شدت مییابد، احساس و درک درد در درماتومهای 11T و 12T شدت یافته به شکل تیزوکرامپی با انتشار به دو درماتوم مجاور یعنی 10T و 1L توصیف میگردد.
در اواخر ملحة اول و در مرحلة دوم زایمان، درد بطور شدیدتری در پرینه، قسمت تحتانی ساکروم، مقعد و غالباً رانها احساس میشود.
2- اثرات درد زایمان در تنفس مادر
درد زایمان محرک قوی تنفسی است، سبب افزایش قابل توجه در حجم جاری و حجم دقیقهای و افزایش بیشتر در ونتیلاسیون آلوئولی میشود. این هیپرونتیلاسیون منجر به کاهش Paco از میزان نرمال حاملگی یعنی از mmHg32 به حدود mmHg30-16 میگردد و حتی گاهی به 15-10 میلیمتر جیوه میرسد.
کاهش 2Paco با افزایش همزمان در PH تا حدود 6/7-55/7 همراه است. با خاتمة هر انقباض و کاهش درد، تنفس دیگر توسط درد تحریک نمیشود و هیپوکاپنی موجود سبب هیپوونتیلاسیون در فاصلة انقباضات میشود که این هیپوونتیلاسیون باعث 50-10 درصد کاهش در فشار اکسیژن شریانی (با میانگین 30-25 درصد) میشود. دریافت اپیوئید اثرات دپرسانت تنفسی آلکالوز را تشدید میکند. اگر 2Pao مادر به کمتر از 70 میلیمتر جیوه برسد، اثرات زیانباری چون هیپوکسمی و کاهش ریت قلب در جنین مشاهده میشود.
3- اثرات نوروآندوکرین درد زایمان
درد و اضطراب در فاز فعال زایمان سبب افزایش در آزاد شدن اپی نفرین به میزان 600-300 درصد، نوراپی نفرین به میزان 400-200 درصد و افزایش تولید کوروتیزول به میزان 300-200 درصد میشود. میزان ACTH و کورتیکواستروئیدها نیز افزایش مییابد. کاتکولامینها برای تطابق نوزاد با محیط خارج رحمی، از جمله برای تولید و رهایی سورفاکتانت، جذب مایع ریهها، هوموستازگلوکز، تغییرات قلبی - عروقی و متابولیسم آب ضروری هستند. لکن تحریک سمپاتیک ناشی از درد منجر به افزایش فشارخون و تاکیکاردی میشود که در بیماران هیپرتانسیو و بیماران قلبی میتواند خطرناک باشد.
4- اثرات قلبی عروقی درد زایمان
برون ده قلبی در طی زایمان افزایش مییابد که قسمتی به عنوان افزایش فعالیت سمپاتیک توأم با درد ناشی از هر انقباض، اضطراب و درک زایمان و فعالیت فیزیکی زایمان بوده و قسمتی (حدود 30-20 درصد) به علت خروج 300-250 میلیلیتر خون از رحم و نیز افزایش بازگشت وریدی از لگن و اندام تحتانی به گردش خون مادری میباشد.
هر انقباض توأم با mmHg30-20 افزایش در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک است. تمامی اینها در بیماران هیپرتانسیو و قلبی بالقوه مضر و خطرناک میباشند.
5- اثرات درد زایمان در جنین
در طی فاز زایمانی کاهش متناوب در جریان خون جفتی ناشی از انقباضات شدید، منجر به کاهش موقت در تبادل گازی جفت میشود. این اختلال با هیپرونتلاسیون ناشی از درد تشدید میشود. هیپرونتیلاسیون منجر به آلکالوز تنفسی و عوارض زیر میشود:
1- شیفت منحنی تجزی اکسی هموگلوبین مادر به چپ سبب میل بیشتر اکسیژن برای چسبندگی به هموگلوبین شده و براحتی از آن آزاد نمیگردد بنابراین انتقال اکسیژن از مادر به جنین کاهش مییابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
1- شکل درد زایمانی
در طی فاز مخفی مرحلة اول زایمان درد به شکل درد خفیف یا کرامپ متوسط محدود به درماتومهای 11T و 122T میباشد. با پیشرفت زایمان در فاز فعال مرحلة اول زمانی که انقباضات رحم شدت مییابد، احساس و درک درد در درماتومهای 11T و 12T شدت یافته به شکل تیزوکرامپی با انتشار به دو درماتوم مجاور یعنی 10T و 1L توصیف میگردد.
در اواخر ملحة اول و در مرحلة دوم زایمان، درد بطور شدیدتری در پرینه، قسمت تحتانی ساکروم، مقعد و غالباً رانها احساس میشود.
2- اثرات درد زایمان در تنفس مادر
درد زایمان محرک قوی تنفسی است، سبب افزایش قابل توجه در حجم جاری و حجم دقیقهای و افزایش بیشتر در ونتیلاسیون آلوئولی میشود. این هیپرونتیلاسیون منجر به کاهش Paco از میزان نرمال حاملگی یعنی از mmHg32 به حدود mmHg30-16 میگردد و حتی گاهی به 15-10 میلیمتر جیوه میرسد.
کاهش 2Paco با افزایش همزمان در PH تا حدود 6/7-55/7 همراه است. با خاتمة هر انقباض و کاهش درد، تنفس دیگر توسط درد تحریک نمیشود و هیپوکاپنی موجود سبب هیپوونتیلاسیون در فاصلة انقباضات میشود که این هیپوونتیلاسیون باعث 50-10 درصد کاهش در فشار اکسیژن شریانی (با میانگین 30-25 درصد) میشود. دریافت اپیوئید اثرات دپرسانت تنفسی آلکالوز را تشدید میکند. اگر 2Pao مادر به کمتر از 70 میلیمتر جیوه برسد، اثرات زیانباری چون هیپوکسمی و کاهش ریت قلب در جنین مشاهده میشود.
3- اثرات نوروآندوکرین درد زایمان
درد و اضطراب در فاز فعال زایمان سبب افزایش در آزاد شدن اپی نفرین به میزان 600-300 درصد، نوراپی نفرین به میزان 400-200 درصد و افزایش تولید کوروتیزول به میزان 300-200 درصد میشود. میزان ACTH و کورتیکواستروئیدها نیز افزایش مییابد. کاتکولامینها برای تطابق نوزاد با محیط خارج رحمی، از جمله برای تولید و رهایی سورفاکتانت، جذب مایع ریهها، هوموستازگلوکز، تغییرات قلبی - عروقی و متابولیسم آب ضروری هستند. لکن تحریک سمپاتیک ناشی از درد منجر به افزایش فشارخون و تاکیکاردی میشود که در بیماران هیپرتانسیو و بیماران قلبی میتواند خطرناک باشد.
4- اثرات قلبی عروقی درد زایمان
برون ده قلبی در طی زایمان افزایش مییابد که قسمتی به عنوان افزایش فعالیت سمپاتیک توأم با درد ناشی از هر انقباض، اضطراب و درک زایمان و فعالیت فیزیکی زایمان بوده و قسمتی (حدود 30-20 درصد) به علت خروج 300-250 میلیلیتر خون از رحم و نیز افزایش بازگشت وریدی از لگن و اندام تحتانی به گردش خون مادری میباشد.
هر انقباض توأم با mmHg30-20 افزایش در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک است. تمامی اینها در بیماران هیپرتانسیو و قلبی بالقوه مضر و خطرناک میباشند.
5- اثرات درد زایمان در جنین
در طی فاز زایمانی کاهش متناوب در جریان خون جفتی ناشی از انقباضات شدید، منجر به کاهش موقت در تبادل گازی جفت میشود. این اختلال با هیپرونتلاسیون ناشی از درد تشدید میشود. هیپرونتیلاسیون منجر به آلکالوز تنفسی و عوارض زیر میشود:
1- شیفت منحنی تجزی اکسی هموگلوبین مادر به چپ سبب میل بیشتر اکسیژن برای چسبندگی به هموگلوبین شده و براحتی از آن آزاد نمیگردد بنابراین انتقال اکسیژن از مادر به جنین کاهش مییابد.