لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .docx :
نگاهی به تاریخچه دریای خزر
دریای مازندران، منافع ایران، چشمانداز آیندهدریای مازندران، بزرگترین دریاچه جهان، میان ایران و روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق) صرفنظر از تحولات و تقسیمبندیهای سال 1990 و فروپاشی کمونیسم شوروی واقع شده است. وجود ذخایر غنی نفت و گاز و تنوع گیاهی و جانوری و نوع ویژهای از ماهی (خاویاری) در این منطقه و دریا و منابع دیگر به علاوه موقعیت ویژه جغرافیای و ژئوپلتیکی به عنوان حلقه ارتباط ایران با اروپا، از این دریا یک منطقه پراهمیت ساخته و همین معیارها کافی است که دریای مازندران مورد توجه کشورهای منطقه و جهان واقع شود. تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای نخستین دهه 1990 میلادی به تجزیه شوروی سابق منجر شد و از مجموعه 15 جمهوری جدا شده از بدنه این کشور، سه مورد در ساحل دریا واقع شدهاند. این رویداد چالشهای جدیدی را فراروی ایران و روسیه به عنوان 2 قدرت عمده که شمال و جنوب دریای مازندران و تمام سواحل آن را در اختیار داشتند، قرار داد.
دریای مازندران در تاریخ با نامهای گوناگون قابل شناسایی بوده است از جمله دریای کاسپین (Caspienne) که نام اقوامی ساکن در سواحل این دریا بوده است. خزرها نیز اقوامی ترک و جزیی بودند که در این منطقه سکونت داشتند، اما گستردگی و نفوذ آنها تا این حد نبوده که بتوان نام آنها را بر این دریا نهاد. دریای طبرستان برگرفته از اقوام تپورهای بومیان ایران، دریای مازندران به علت سواحل طولانی با استان مازندران، دریاچه آبسکون، گرگان، خراسانی، جیلی، ساری، گیلان و انزلی، سایر نامهایی بودند که روی این دریاچه گذاشته شده، لیکن با تمام این تفاسیر این دریا بیش از هر موضوعی با نام بومیان فلات ایران، تپورها و کاسپیها و سپس اقوام آریایی قابل شناسایی است که در تمام برهههای تاریخی این نامهای ایرانی را برای خود حفظ کرده و اسناد کهن و معاصر بر آن گواهی میدهند. روسیه نیز قرنها پس از اسلام، به وجود دریای مازندران پی برد و همزمان با شکلگیری امپراتوریهای استعماری قرن پانزدهم میلادی، چنانکه در مورد سرگذشت خلیج همیشه پارس دیدیم، با دریای مازندران آشنا شد و به این منطقه آمد.
کهنترین اسناد تاریخی و منابع یونانی، هرودوت، استرابون، ارسطو، پلوتارک و ... از دریای مازندران نام بردهاند و آن را دریایی جدا و مستقل از آبهای آزاد دانستهاند. منابع ایران اسلامی نیز همانند طبری، مسعودی، حمدالله مستوفی، ابناثیر و دیگران درباره نامها و موقعیت و منابع دریای مازندران و پیوستگی آن به ایران مطالب فراوان و مستند به دست دادهاند. بنابراین ساکنان بومی فلات ایران در مازندران و گیلان و اقوام آریایی که بعدها به این منطقه آمدند، نخستین ساکنانی بودند که سواحل دریا را در تملک خود گرفتند و همزمان با شکلگیری دولت و حکومت توسط آریاییان، ایران بر این دریا مسلط شد. براساس منابع و متون کهن ایران همانند اوستا و منابع یونانی و اسلامی عمدهترین این اقوام ایرانی عبارت بودند از تپورها، کادوسها، کاسپیها، آریاییها، دیلمها، گیلها، آمورها، هیرکانیها و آلبانیها . البته برخی اقوام غیرایرانی هم در مقاطعی قسمتهایی از سواحل دریای خزر را به تصرف درآوردهاند همانند هیاتله، ترکها، ماساژها، سکاها، خزرها، مغولها، تیموریان و...
دوران پس از اسلام
با ضعف ساسانیان، ترکها که در غرب ایران کمکم قدرت یافته بودند، سلطه بر این مناطق امپراتوری را در شرق مناطق روم تشکیل دادند و پس از آن دریای مازندران را مورد تهدید قرار دادند. سپس به سواحل آن دست یافتند به طوری که همزمان با طلوع اسلام (حدود 600 میلادی) شمال دریای مازندران به تصرف کامل ترکها درآمد و جنوب همچنان در مالکیت ایران بود. پس از فتوحات و گسترش اسلام به این منطقه و با پیوستن ترکها و اهالی منطقه به اسلام، دریای مازندران تحت سلطه مسلمانان قرار گرفت و قفقاز به عنوان یکی از مراکز عمده اداری خلافت اسلامی درآمد. نخستین یورش روسها به سواحل دریای مازندران در سال 908 میلادی (295 ه ) همزمان با حکومت امیراسماعیل سامانی ثبت شده است. بررسی تقابل روسیه و ایران در دریای مازندران برای ما اهمیت دارد و محور گفتار ما بر همین اساس است، زیرا این دو قدرت طرفهای اصلی حاکمیت دریای مازندران را تشکیل میدهند در سال 943 میلادی (ا323 ه ) روسیه کمکم سواحل غربی را متصرف شد. ابناثیر، ابنمسکویه و سایر مورخان اسلامی به سلطه تدریجی روسها اشاره کردهاند. پس از رهایی از سلطه مغولان، روسها عملا حاکمیت شمال و شمال شرق و غرب دریای مازندران را در دست گرفتند.
پس از مغولان تیمورلنگ بر ایران، روسیه و دریای مازندران مسلط شد و تغییرات و اقداماتی را در جغرافیای منطقه ایجاد کرد در یک توصیف کلی از اوضاع این سالهای منطقه میتوان گفت: در عصر پس از یورش مغول، موقعیت دریای مازندران دگرگون شد. روسها و ترکها در سواحل مختلف دریا سکنی گزیدند. با فتح قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح در سال 1453 میلادی، شرایط نوین بر روابط شرق با اروپا حاکم شد به طوریکه پس از این واقعه روسها از اروپا بریدند و به جرگه دولتهای آسیایی پیوستند در دوره حکومت ایوان مخوف (ایوان چهارم) که امیران مغول حاکم برروسیه (اردوی زرینها) از روسیه بیرون رانده شدند، روسها رفتهرفته بر دریای مازندران، قفقاز و آسیای مرکزی سلطه یافتند. به عبارتی حاکمیت سلسله تزارها در روسیه آشکار شد که با ترکهای عثمانی سنی وضعیت نوینی را بهوجود آوردند.
در این زمان و با روی کارآمدن پطر کبیر، آمال و آرزوهای روسها آنگونه که در وصیتنامه وی نیز آمده دستیابی بر آبهای گرم خلیج پارس و تسلط بر دریای مازندران و ایران بود. از این به بعد روسیه به یک امپراتوری توسعهطلب و متجاوز تبدیل شد، از سوی دیگر قدرت یافتن ترکهای سنی عثمانی با دولت صفویه شیعی، ایران را همزمان در 2 جبهه واگر تاختوتازهای ازبکها و دیگر اقوام شورشگر را هم به معادله فوق بیفزاییم، در چند محور درگیر میساخت. در حالیکه پطر کبیر دریاچه مازندران را «دریاچه داخلی تزار» نامیده بود، با مرگ او و به قدرت رسیدن نادرشاه در ایران اقتدار ملی و تسلط ایران بر سرزمینهای آبی و خشکی خودش تا مدتی زنده شد و توسعه طلبی روسها تا مدتی متوقف گردید و سواحل دریای مازندران مدتی را در آرامش سپری کرد.
با مرگ نادرشاه افشار، اقتدار ملی ایران متزلزل شد و اندیشه تشکیل نیروی دریایی برای ایران از سوی او که اقداماتی هم در این زمینه و با همکاری جان آلتن انگلیسی (John Alten) که برای نادر کشتیهای تجاری و جنگی ساخت عقیم ماند و روسها دوباره برای دستاندازی به دریای مازندران یورش آوردند این وضعیت تا زمان جنگهای ایران و روس ادامه داشت.
ضعف پادشان صفوی و هجوم افغانهای گرسنه به اصفهان موجب شد روسیه حتی بندر انزلی و بنادر جنوب دریای مازندران را در ایران اشغال کند و آنها را در کنترل خود بگیرد. 1724 م بهطوری که یکسال بعد 1725 م گیلان و مازندران را هم تصرف کرد، اما چنانکه گفتیم نادرشاه این وضعیت را بهطور موقت تغییر داد.
دوران معاصر
بررسی تحولات، روند حاکمیت و سهم و رژیم حقوقی ایران از دریای مازندران در قرن اخیر بسیار اهمیت دارد بهطوری که چشمانداز آینده منافع ایران بر مبنای این سیر تاریخی رقم خواهد خورد. البته این بستگی به میزان تلاش، پیگیری، جدیت و چانه زنی مسوولان کشور بر سر منافع ملی و تعیین رژیم حقوقی دریا با توجه به میزانی از سوابق و سواحل دریا که در اختیار ایران است، دارد. درست است که امروزه استدلال میشود نظم نوین جهان وضعیت و مسائل و حاکمیت گذشته دولتها ملتها را مدنظر قرار نمیدهد، اما تحولات دهه 90 و فروپاشی شوروی و سربرآوردن جمهوریهای زیادهخواه که آلت دست ایالات متحده آمریکا نیز هستند، ربطی به ایران ندارد و ایران از حقوق خود نباید و شایسته نیست کوتاه بیاید.
با روی کارآمدن پادشاهی قاجاریه در ایران فصل نوینی در تاریخ ایران برای مقابله با قدرتهای جهانی گشوده شد. روسیه و انگلستان به عنوان قدرتهای عمده این دوره همواره و در یک سیاست همسو، خواهان ضعیف نگهداشتن و عقبماندگی ایران بودند. به علاوه شمال که منطقه تجاوز و تحت نفوذ روسها بود، دستدرازی آنها به دریای مازندران را شدت بخشید. برتری نظامی روسها و با همکاری بریتانیا و عثمانی به علاوه ضعف و بیکفایتی دولت قاجار، موجب شد بسیاری از مناطق و سواحل دریای مازندران در جنوب و مرز ایران با روسیه، از ایران جدا و به متصرفات روسیه ملحق شود. وقوع جنگهای ایران و روس این پروسه تجاوزکارانه را تکمیل کرد و در این وضعیت به حقوق طبیعی، تاریخی، ملی، اجتماعی و جغرافیایی ایران صدمات جبرانناپذیر وارد شد. در پی سلطهطلبی روسها و در نتیجه قرار دادهای ننگین و تحمیلی گلستان و ترکمنچای، روسیه به طور کامل بر دریای مازندران، میانکاله (آشوراده)، بندرانزلی، بندرگز و استرآباد مسلط شد و حق کامل کشتیرانی را در این دریا به دست آورد؛ به طوری که هیچ دولتی بهجز روسها، حتی ایران حق تردد در آبهای مازندران را نداشت.
با بسته شدن قرارداد 1907 بین روسیه و انگلستان که ایران را عملا به دو منطقه تحت سلطه شمال روسها و جنوب انگلستان تقسیم میکرد و در مرکز نیز دولت قاجار هیچ کنترلی نداشت، آرزوی دیرینه پطر کبیر مبنی بر «روسی کردن دریای مازندران» برآورده میشد. اما وقوع انقلاب کمونیستی اکتبر 1917 میلادی در روسیه و سرنگونی تزارها، تمام معادلات منطقه را تغییر داد و وضعیت متفاوت با گذشته به وجود آمد؛ به این معنا که دولت کمونیستی جدید اعلام کرد کلیه قراردادها و معاهدات منعقد شده توسط دولت تزار را که به روش استعماری و سلطهجویانه بسته شده، به رسمیت نمیشناسد. از این رو سیاست دولت شوروی به طور بنیادین با ملل شرق دگرگون شد و قراردادهای جدید بین روسیه (شوروی کمونیستی) با دولتهای دیگر از جمله ایران به عنوان دارنده طولانیترین مرزها و همسایه جنوبی منعقد گردید. بنابراین ابتدا قرار دادهای استعماری گلستان و ترکمنچای و سپس قرارداد 1921 را مورد بررسی قرار میدهیم.
چشمانداز آینده
در سال 1990 میلادی جمهوریهای متعددی از بدنه شوروی جدا شدند و به بدنه دریای مازندران چسبیدند تا از منابع آن تغذیه کنند. به طور قطع آنچه فراروی ایران قرار دارد، این است که هرگز نباید از حقوق مسلم و قطعی خود و با توجه به گستردگی مرزهای ساحلی به این دریا و سابقه طولانی بهرهمندی از منابع آن، نسبت به سهم خود (50درصد) از رژیم حقوقی دریای مازندران چشم بپوشد و در شرایط جدید آن را با 5 کشور تقسیم کند. زیرا این تحولات در روسیه رخداده و هیچربطی به ایران ندارد، بلکه آن چهار دولت میبایست بقیه 50 درصد را بین خود تقسیم کنند. از نظر سیاسی ممکن است این مساله تحققپذیر نباشد، لیکن از جنبه حقوقی، طرح آن برای ایران مفید خواهد بود.
از سال 1990 میلادی تاکنون، کنفرانسها و گردهماییهای گوناگون در سطوح مختلف مقامات کشورهای ساحلی دریای مازندران با هدف تعیین رژیم حقوقی و معلوم کردن سهم هر یک از اعضا و همچنین در راستای تعامل و همکاریهای منطقهای برگزار شده است. این اهداف در آخرین نشست رهبران کشورها در سطح عالی رتبه (ریاست جمهوریها) که در سال 86 در تهران برگزار شد و حتی ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه را به تهران کشاند، مورد تاکید قرار گرفت و مقرر شد در اولین اجلاسیه کشورها رژیم حقوقی تعیین و موقعیتی فراهم شود که اعضا بتوانند سازمانی را متشکل از کشورهای ساحلی با محوریت همکاریهای نظامی، انتظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و منطقهای، پایهریزی کرده و به وجود آورند.
در این گردهمایی موضع ایران که توسط وزیر امور خارجه، منوچهر متکی خوانده شد این بود که: هر گونه توافق جدید درخصوص رژیم حقوقی دریای خزر باید با توجه و مدنظر قرار دادن معاهدات گذشته میان ایران و شوروی (قراردادهای 1921 و 1940 م) صورت گیرد.
این سیاست اصولی و واقعبینانه که دربرگیرنده منافع ملی و استقلال سیاسی ایران است، باید به طور جدی توسط ایران پیگیری شده و تداوم یابد تا ایران بتواند از موضع قدرت به حقوق مسلم خود دست یابد و هر گونه عقبنشینی و پاپس کشیدن، ایران را در موضع ضعف قرار میدهد و کشورهای آذربایجان، قرقیزستان و ترکمنستان را گستاختر میکند؛ بویژه این که این جمهوریها تحریکات آمریکا را هم پشتسر خود و در جهت مقابله با ایران دارند. در این اجلاس که به گفته سران 5 کشور و به اقرار تحلیلگران سیاسی جهان، کاملا پربار و موفق بود، اعلامیهای در 25 ماده صادر و ابراز امیدواری شد با توجه به این که گفتگوهای میان کشورهای ساحلی دریای مازندران به مرحلهای رسیده که نهایی شدن تدوین رژیم حقوقی جامع این دریا قابل دستیابی است، این امر هر چه زودتر تحقق یابد. در این اجلاس مهم، تمامی مسائل دریای مازندران که به نحوی بر سیاستهای داخلی و خارجی اعضا تاثیرگذار بود، مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. به هر حال آنچه اهمیت دارد، این است که ایران صرفنظر از هر رویداد و سیاستی که از جانب سایر اعضا اتخاذ میشود، بتواند در نهایت پس از سالها به حقوق و حاکمیت خود در دریای مازندران دست پیدا کند و منافع ملی کشور تامین شود.
این اعلامیه به عنوان مهمترین سند سیاسی است که مورد توافق 5 کشور قرار گرفته و راه را برای گفتگوهای بعدی در همه سطوح هموار کرده است. در این اعلامیه، پیشینه توافقات و معاهدات و همکاریهای ایران و شوروی سابق از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
به نام خدا
این دریای نیمه شور و بسته خزر بین دو قاره آسیا و اروپا واقع شده از جهت دارا بودن ذخایر مختلف انرژی در طبقات زیرین آنها و نیز منابع بیولوژیکی و بهره برداری از آنها نقش مهمی در شکوفایی اقتصادی کشورهای همساهی ایفا می کند. دریاچه خزر با ایجاد کانال ولگا ـ دن بواسطة ارتباط با دریای آزوف و دریای سیاه می تواند با آبهای آزاد مرتبط باشد. از این رو اهمیت ویژه ای را بخود اختصاص داده است.
معرفی دریای خزر
دریای خزر یا دریای مازندران به شکل تقریباً مستطیلی است که طول آن شمالی جنوبی بوده در شمال کشور ایران و در قاره آسیا واقع است. مجموع سواحل شمالی ایران بطول 992 کیلومتر از آستارا تا خلیج حسینقلی بخش جنوبی آن را در بر گرفته است.
از نظر اروپائیان نام کاسپین از نام قومی به نام کاسپی که در جنوب غرب این دریا می زیسته اند گرفته شده است نامهای دیگری نیز به این دریا داده شده است.
معدودی از آن عبارتند از:
بحر حیوانات، بحر آبسکون، دریای طبرستان، دریای قزوین و غیره.
(دریای خزر به سبب اینکه بطور طبیعی به اقیانوسهای منجمد شمالی یا اقیانوس اطلس راه ندارد دریاچه ای است که از نظر وسعت و بزرگی از زمانهای قدیم به غلط نام دریا به آن داده شده است به سبب انحلال 85/12 (در هزار) نمک آب آن کمی شور است ولی این شوری از دریاهای دیگر کمتر است.)
از نظر وسعت می توان آن را بزرگترین دریاچه کره زمین دانست طول آن از شمال به جنوب حدود (1205) کیلومتر و پهنای آن در پهن ترین منطقه در بخش شمالی دریا حدود (554) کیلومتر و در تنگ ترین قسمتها که بین شبه جزیره آبشوران و دماغه کیا ولی قرار دارد (202) کیلومتر است.
این دریا بین عرض های 35 ، 34 ، 36 ، 13 ، 42 شمالی و طولهای 29 ، 44 ، 54 ، 39 ، 38 ، 46 شرقی قرار دارد. از این نظر، گسترش شمالی و جنوبی و شرقی و غربی آن شرایط بسیار متفاوتی از نظر آب و هوا میزان تبخیر و واردات آب شیرین در آن ایجاد می کند که نه تنها از نظر اکولوژی و محیط زیست تنوع فراوانی به آن می دهد بلکه از نظر ساختمانی نیز تغییراتی از نظر عمق نیروهای مؤثر و بالاخره ویژگیهایی از نظر روانهای دریایی در آن ایجاد می شود.
محیط این دریا حدود 6379 کیلومتر که 992 کیلومتر آن در خاک ایران و بقیه در خاک شوروی است مساحت آن حدود 000/438 کیلومترمربع یعنی 5/6 برابر دریاچه آرال و 5 برابر دریاچه سوپریورو 13 برابر دریاچه بایکال است. حجم آن طبق محاسبه جدید حدود 79319 کیلومترمکعب می باشد. طول مجمع خطوط کرانه های آن 6379 کیلومتر است که 992 کیلومتر سواحل جنوبی آن از مصب رود اترک در شرق تا مصب رود آستارا در غرب ایران است. عمق متوسط این دریا 180 متر و حداکثر آن در بخش جنوبی به 50/945 متر می رسد. از مجموع مساحت 3733000 کیلومترمربع حوضه آبگیر دریای خزر حدود 2516000 کیلومترمربع آن در سطح ایران (دامنه های شمالی سلسله جبال البرز) و بقیه در سطح کشور شوروی قرار دارد. سطح آب دریای خزر در دوره یخچال اوایل دوران چهارم حدود 80 متر از سطح فعلی آن بالاتر بوده ولی امروز سطح آن 26 متر از سطح اقیانوسها کمتر است.
تقسیمات = از نظر اختصاصات حیاتی و عمق سنجی آن را به سه قسمت شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می کنند. عمق متوسط در بخش شمالی یعنی در شمال که خطی از جزیره تیولن به دماغه توب کارآگای می رسد در حدود 5 متر و حجم آن حدود 94/0 درصد کل این دریاست از نظر مساحت بخش شمالی این دریا حدود 73/27% مساحت کل دریای خزر را شامل می شود. این قسمت در حد جنوبی خود حداکثر تا 50 متر عمق دارد خزر شمالی مدت زیادی از سال را منجمد است و سواحل آن پست و شنی و دارای جزایر متعددی است. حد جنوبی قسمت خزر میانی خطی است که از جزیره ژیلوی به دماغه کوالی می رسد عمق متوسط آن 176 متر و حداکثر عمق آن 770 متر می باشد. حجم خزر میانی کمتر از 3/1 حجم کل دریای خزر است.
خزر جنوبی = این منطقه شامل سواحل ایران و شبه جزیره آشوران و دماغه کوالی است. عمق متوسط آن 325 متر و عمیق ترین نقطه آن دارای عمق 980 متر است حجم آن کمی کمتر از 3/2 حجم کل دریای خزر است. در سواحل ایران عمیق ترین نقطه در نزدیک و امتداد سواحل شهسوار است و برجستگی زیر دریایی یا ارتفاعی که بخش مرکزی را از بخش جنوبی جدا می کند در خاک روسیه قرار دارد.
3ـ4ـ توپوگرافی سواحل و بستر دریای خزر
در سمت شمال این دریا، جلگه وسیعی امداد یافته که به نام جلگه شمال خزر نامیده می شود. در بخش میانی دریا در قسمت ساحل غربی، ادامه رشته کوههای قفقاز دیده می شوند و در منطقه شبه جزیره آپشرون دوباره می توان جلگه ها و زمینهای پستی را مشاهده نمود.
در جنوبی ترین قسمت در طول ساحل در منطقه ای باریک، ناحیه جلگه ای لنکران امتداد یافته که به این ترتیب کوههای طالش را از دریای خزر جدا می کند. در بخش ساحلی جنوب دریاچه یک جلگه بسیار باریک خزر را در بر گرفته و به موازات ساحل رشته کوههای البرز قرار دارد. وجود تپه ها، برجستگیها و چین خوردگیهای با شیب تند و جلگه های بسیار مرتفع در بخش شرقی از سمت شبه جزیره تیوپ کاراگان به سمت سواحل دریا کاملاً مشهود است. فلات مان قشلاق، کندرلی و وستیورت و خلیج معروف قره بغاز در قسمت شمال شرقی به جلگه اوستیورت پیوسته و در بخش جنوبی این خلیج فلاتی بنام کراسنوودسک قرار گرفته است. در امتداد طولی منطقه کراسنوودسک رشته کوههای کپه داغ کشیده شده و ساحل در بخش جنوبی این ناحیه در سطح پایینتری قرار دارد. بطور کلی تنوع و گوناگونی پستی و بلندیهای سواحل و بستر دریاچه خزر را می توان ناشی از ساختار زمین شناسی آن دانست.
پستی و بلندیهای کف دریای خزر را می توان به سه بخش تقسیم نمود:
فلات قاره ای، شیب قاره ای و بستر گودالهای عمیق.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آلودگی دریای خزر
آلودگی آب های ما:
مرز شمالی کشور پهناور ما را آب های دریای خزر و مرز جنوبی آن را آب های خلیج فارس تشکیل داده است. که هزاران سال پیش علاوه بر استفاده برای رفت و آمد و حمل و نقل دریایی از نعمت های فراوان خدادادی در آنها ، نظیر انواع و اقسام ماهیهای لذیذ و میگو و به ویژه خاویار معروف دریای خزر برای تغذیه استفاده می شود. اما متاسفانه هر دوی این آب ها به علل و عوامل مختلف آلوده شده اند و آلودگی آن نیز روز به روز افزایش پیدا می کند.
دریای خزر :
شرایط زیست محیطی دریای خزر بسیار نا مطلوب است . چون این دریا بر عکس همه دریا ها که راهی به سوی آب های آزاد دارند ، بسته است . و چون با تمام وسعتش در محاصره خشکی قرار گرفته ، هر روز آلودگی بیشتری به آن اضافه می شود . این آلودگی ها ، تنوع زیادی دارند که از آلاینده های نفتی از چاه های فراوان نفت اطراف آن و غرق شدن کشتی نفت کش جمهوری اسلامی ایران (آذربایجان) در پاییز 1381 گرفته تا سموم کشاورزی و فلزات سنگین و مواد شیمیایی پخش شده از صنایع از طریق رودخانه های اورال ، ولگا ، ارس و فاضلاب های بنادر و شهری اطراف این دریا که همگی فاقد تصفیه خانه هستند تشکیل یافته است.
بدیهی است که نشت آلودگی های هوا و باران های اسیدی نیز به آن افزوده می شود. آلودگی آب دریای خزر و صدمات وارده بر نظام زیستی آبزیان باعث شده که از تعدادماهیها و گیاهان آبزی کاسته شود . بستر دریای خزر که روزی پوشیده از گیاهان زیبای دریایی بوده ، امروزه درر بعضی از بخش ها خالی از هر گونه موجود زنده گیاهی یا جانوری می باشد.
لایه های آلودگی در کف دریا روی هم انباشته شده است و لجن نفتی را بر طبق بررسی هایی تا 5/1 متر تشکیل داده است. و این مناطق را مناطق مرده می نامند چون خالی از زندگی است و گیاهان در آن رشد نمی کنند و جانوران می میرند. لجن های نفتی حتما گورستان بزگی از ماهیان و آبزیان شده است.
امضاء سند کنواسیون محیط زیست دریای خزر به کمک سازمان های بین المللی ، زیست محیطی را برای حفظ اکوسیستم این دریا به همراه داشت. خانم دکتر ابتکار ریاست سازمان حفاظت محیط زیست جمهوری اسلامی ایران طی یم مصاحبه مطبوعاتی « کنوانسیون تهران » را آغازی برای نجات دریای خزر قلمداد کرد.*
خلیج فارس :
آب های خلیج فارس که با شروع حمل و نقل توسط کشت های نفتکش و آمد و شد روز افزون کشتی های باری موتوری ، آلودگی آن آغاز شد در جریان دو دهه اخیر به علل و حوادثی که متعاقبا به آن اشاره خواهد شد ، شدیدا آلوده شده و نظام زیستی آن آسیب دیده است.
خلیج فارس با داشتن 25 پایانه ((ترمینال)) بزرگ نفت ، 30 درصد حجم ترافیک نفتکش های جهان را به خود اختصاص داده است . تنگه هرمز حد فاصل دریای عمان و خلیج فارس هر سال شاهد عبور 20 تا 30 هزار نفتکش از این محل است . نشت 15 هزار تن در- مقیاس متریک – مواد نفتی در اثر تراکم رفت و آمد نفتکشها ، این محل را به آۀوده ترین محیط زیست دریایی تبدیل کرده است .
به طور کلی 1/3 درصد میزان آلودگی نفتی جهان به این منطقه اختصاص دارد که این مقدار در واقع 47 برابر میانگین مقداری است که برای این ناحیه در نظر گرفته شده است . منطقه دریایی خلیج فارس دارای 34 حوزه نفت و گاز با 800 حلقه چاه تولیدی می باشد . فوران مهم در شرایط غیر معمولی می تواند فاجعه آفرین باشد.
دیگر آب ها:
آب رودخانه ها ، نهرها ، دریاچه ها ، منابع آبهای تحت الارضی و زیرزمینی دراثرعوامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آلودگی دریای خزر
آلودگی آب های ما:
مرز شمالی کشور پهناور ما را آب های دریای خزر و مرز جنوبی آن را آب های خلیج فارس تشکیل داده است. که هزاران سال پیش علاوه بر استفاده برای رفت و آمد و حمل و نقل دریایی از نعمت های فراوان خدادادی در آنها ، نظیر انواع و اقسام ماهیهای لذیذ و میگو و به ویژه خاویار معروف دریای خزر برای تغذیه استفاده می شود. اما متاسفانه هر دوی این آب ها به علل و عوامل مختلف آلوده شده اند و آلودگی آن نیز روز به روز افزایش پیدا می کند.
دریای خزر :
شرایط زیست محیطی دریای خزر بسیار نا مطلوب است . چون این دریا بر عکس همه دریا ها که راهی به سوی آب های آزاد دارند ، بسته است . و چون با تمام وسعتش در محاصره خشکی قرار گرفته ، هر روز آلودگی بیشتری به آن اضافه می شود . این آلودگی ها ، تنوع زیادی دارند که از آلاینده های نفتی از چاه های فراوان نفت اطراف آن و غرق شدن کشتی نفت کش جمهوری اسلامی ایران (آذربایجان) در پاییز 1381 گرفته تا سموم کشاورزی و فلزات سنگین و مواد شیمیایی پخش شده از صنایع از طریق رودخانه های اورال ، ولگا ، ارس و فاضلاب های بنادر و شهری اطراف این دریا که همگی فاقد تصفیه خانه هستند تشکیل یافته است.
بدیهی است که نشت آلودگی های هوا و باران های اسیدی نیز به آن افزوده می شود. آلودگی آب دریای خزر و صدمات وارده بر نظام زیستی آبزیان باعث شده که از تعدادماهیها و گیاهان آبزی کاسته شود . بستر دریای خزر که روزی پوشیده از گیاهان زیبای دریایی بوده ، امروزه درر بعضی از بخش ها خالی از هر گونه موجود زنده گیاهی یا جانوری می باشد.
لایه های آلودگی در کف دریا روی هم انباشته شده است و لجن نفتی را بر طبق بررسی هایی تا 5/1 متر تشکیل داده است. و این مناطق را مناطق مرده می نامند چون خالی از زندگی است و گیاهان در آن رشد نمی کنند و جانوران می میرند. لجن های نفتی حتما گورستان بزگی از ماهیان و آبزیان شده است.
امضاء سند کنواسیون محیط زیست دریای خزر به کمک سازمان های بین المللی ، زیست محیطی را برای حفظ اکوسیستم این دریا به همراه داشت. خانم دکتر ابتکار ریاست سازمان حفاظت محیط زیست جمهوری اسلامی ایران طی یم مصاحبه مطبوعاتی « کنوانسیون تهران » را آغازی برای نجات دریای خزر قلمداد کرد.*
خلیج فارس :
آب های خلیج فارس که با شروع حمل و نقل توسط کشت های نفتکش و آمد و شد روز افزون کشتی های باری موتوری ، آلودگی آن آغاز شد در جریان دو دهه اخیر به علل و حوادثی که متعاقبا به آن اشاره خواهد شد ، شدیدا آلوده شده و نظام زیستی آن آسیب دیده است.
خلیج فارس با داشتن 25 پایانه ((ترمینال)) بزرگ نفت ، 30 درصد حجم ترافیک نفتکش های جهان را به خود اختصاص داده است . تنگه هرمز حد فاصل دریای عمان و خلیج فارس هر سال شاهد عبور 20 تا 30 هزار نفتکش از این محل است . نشت 15 هزار تن در- مقیاس متریک – مواد نفتی در اثر تراکم رفت و آمد نفتکشها ، این محل را به آۀوده ترین محیط زیست دریایی تبدیل کرده است .
به طور کلی 1/3 درصد میزان آلودگی نفتی جهان به این منطقه اختصاص دارد که این مقدار در واقع 47 برابر میانگین مقداری است که برای این ناحیه در نظر گرفته شده است . منطقه دریایی خلیج فارس دارای 34 حوزه نفت و گاز با 800 حلقه چاه تولیدی می باشد . فوران مهم در شرایط غیر معمولی می تواند فاجعه آفرین باشد.
دیگر آب ها:
آب رودخانه ها ، نهرها ، دریاچه ها ، منابع آبهای تحت الارضی و زیرزمینی دراثرعوامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 57 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
این دریای نیمه شور و بسته خزر بین دو قاره آسیا و اروپا واقع شده از جهت دارا بودن ذخایر مختلف انرژی در طبقات زیرین آنها و نیز منابع بیولوژیکی و بهره برداری از آنها نقش مهمی در شکوفایی اقتصادی کشورهای همساهی ایفا می کند. دریاچه خزر با ایجاد کانال ولگا ـ دن بواسطة ارتباط با دریای آزوف و دریای سیاه می تواند با آبهای آزاد مرتبط باشد. از این رو اهمیت ویژه ای را بخود اختصاص داده است.
معرفی دریای خزر
دریای خزر یا دریای مازندران به شکل تقریباً مستطیلی است که طول آن شمالی جنوبی بوده در شمال کشور ایران و در قاره آسیا واقع است. مجموع سواحل شمالی ایران بطول 992 کیلومتر از آستارا تا خلیج حسینقلی بخش جنوبی آن را در بر گرفته است.
از نظر اروپائیان نام کاسپین از نام قومی به نام کاسپی که در جنوب غرب این دریا می زیسته اند گرفته شده است نامهای دیگری نیز به این دریا داده شده است.
معدودی از آن عبارتند از:
بحر حیوانات، بحر آبسکون، دریای طبرستان، دریای قزوین و غیره.
(دریای خزر به سبب اینکه بطور طبیعی به اقیانوسهای منجمد شمالی یا اقیانوس اطلس راه ندارد دریاچه ای است که از نظر وسعت و بزرگی از زمانهای قدیم به غلط نام دریا به آن داده شده است به سبب انحلال 85/12 (در هزار) نمک آب آن کمی شور است ولی این شوری از دریاهای دیگر کمتر است.)
از نظر وسعت می توان آن را بزرگترین دریاچه کره زمین دانست طول آن از شمال به جنوب حدود (1205) کیلومتر و پهنای آن در پهن ترین منطقه در بخش شمالی دریا حدود (554) کیلومتر و در تنگ ترین قسمتها که بین شبه جزیره آبشوران و دماغه کیا ولی قرار دارد (202) کیلومتر است.
این دریا بین عرض های 35 ، 34 ، 36 ، 13 ، 42 شمالی و طولهای 29 ، 44 ، 54 ، 39 ، 38 ، 46 شرقی قرار دارد. از این نظر، گسترش شمالی و جنوبی و شرقی و غربی آن شرایط بسیار متفاوتی از نظر آب و هوا میزان تبخیر و واردات آب شیرین در آن ایجاد می کند که نه تنها از نظر اکولوژی و محیط زیست تنوع فراوانی به آن می دهد بلکه از نظر ساختمانی نیز تغییراتی از نظر عمق نیروهای مؤثر و بالاخره ویژگیهایی از نظر روانهای دریایی در آن ایجاد می شود.
محیط این دریا حدود 6379 کیلومتر که 992 کیلومتر آن در خاک ایران و بقیه در خاک شوروی است مساحت آن حدود 000/438 کیلومترمربع یعنی 5/6 برابر دریاچه آرال و 5 برابر دریاچه سوپریورو 13 برابر دریاچه بایکال است. حجم آن طبق محاسبه جدید حدود 79319 کیلومترمکعب می باشد. طول مجمع خطوط کرانه های آن 6379 کیلومتر است که 992 کیلومتر سواحل جنوبی آن از مصب رود اترک در شرق تا مصب رود آستارا در غرب ایران است. عمق متوسط این دریا 180 متر و حداکثر آن در بخش جنوبی به 50/945 متر می رسد. از مجموع مساحت 3733000 کیلومترمربع حوضه آبگیر دریای خزر حدود 2516000 کیلومترمربع آن در سطح ایران (دامنه های شمالی سلسله جبال البرز) و بقیه در سطح کشور شوروی قرار دارد. سطح آب دریای خزر در دوره یخچال اوایل دوران چهارم حدود 80 متر از سطح فعلی آن بالاتر بوده ولی امروز سطح آن 26 متر از سطح اقیانوسها کمتر است.
تقسیمات = از نظر اختصاصات حیاتی و عمق سنجی آن را به سه قسمت شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می کنند. عمق متوسط در بخش شمالی یعنی در شمال که خطی از جزیره تیولن به دماغه توب کارآگای می رسد در حدود 5 متر و حجم آن حدود 94/0 درصد کل این دریاست از نظر مساحت بخش شمالی این دریا حدود 73/27% مساحت کل دریای خزر را شامل می شود. این قسمت در حد جنوبی خود حداکثر تا 50 متر عمق دارد خزر شمالی مدت زیادی از سال را منجمد است و سواحل آن پست و شنی و دارای جزایر متعددی است. حد جنوبی قسمت خزر میانی خطی است که از جزیره ژیلوی به دماغه کوالی می رسد عمق متوسط آن 176 متر و حداکثر عمق آن 770 متر می باشد. حجم خزر میانی کمتر از 3/1 حجم کل دریای خزر است.
خزر جنوبی = این منطقه شامل سواحل ایران و شبه جزیره آشوران و دماغه کوالی است. عمق متوسط آن 325 متر و عمیق ترین نقطه آن دارای عمق 980 متر است حجم آن کمی کمتر از 3/2 حجم کل دریای خزر است. در سواحل ایران عمیق ترین نقطه در نزدیک و امتداد سواحل شهسوار است و برجستگی زیر دریایی یا ارتفاعی که بخش مرکزی را از بخش جنوبی جدا می کند در خاک روسیه قرار دارد.
3ـ4ـ توپوگرافی سواحل و بستر دریای خزر
در سمت شمال این دریا، جلگه وسیعی امداد یافته که به نام جلگه شمال خزر نامیده می شود. در بخش میانی دریا در قسمت ساحل غربی، ادامه رشته کوههای قفقاز دیده می شوند و در منطقه شبه جزیره آپشرون دوباره می توان جلگه ها و زمینهای پستی را مشاهده نمود.
در جنوبی ترین قسمت در طول ساحل در منطقه ای باریک، ناحیه جلگه ای لنکران امتداد یافته که به این ترتیب کوههای طالش را از دریای خزر جدا می کند. در بخش ساحلی جنوب دریاچه یک جلگه بسیار باریک خزر را در بر گرفته و به موازات ساحل رشته کوههای البرز قرار دارد. وجود تپه ها، برجستگیها و چین خوردگیهای با شیب تند و جلگه های بسیار مرتفع در بخش شرقی از سمت شبه جزیره تیوپ کاراگان به سمت سواحل دریا کاملاً مشهود است. فلات مان قشلاق، کندرلی و وستیورت و خلیج معروف قره بغاز در قسمت شمال شرقی به جلگه اوستیورت پیوسته و در بخش جنوبی این خلیج فلاتی بنام کراسنوودسک قرار گرفته است. در امتداد طولی منطقه کراسنوودسک رشته کوههای کپه داغ کشیده شده و ساحل در بخش جنوبی این ناحیه در سطح پایینتری قرار دارد. بطور کلی تنوع و گوناگونی پستی و بلندیهای سواحل و بستر دریاچه خزر را می توان ناشی از ساختار زمین شناسی آن دانست.
پستی و بلندیهای کف دریای خزر را می توان به سه بخش تقسیم نمود:
فلات قاره ای، شیب قاره ای و بستر گودالهای عمیق.