لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
این واقعیت را قرآن به آشکار ترین وجه بیان فرموده است:
(ولئن سئلتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله ( (الزمر:38)
(واگر از آنان سوال کنی که چه کسی آسمانها وزمین را آفریده است به تاکید درجواب گویند:خدا)
واگر چه در آن هنگام عده کمی از ملحدان ومنکران وجود خدا ،وجود داشتند اما چون با فطرت وبداهت وحس ومشاهده در نزاع بئدند قرآن ارزش واعتباری برای آنان قائل نبود وخطاب وگفتگویش بیشتر با کسانی بود که برای خدا شریک قرار می دادند.
به این خاطر اولین رکن وابتدائی ترین پایه در رسالت اسلام به این صورت بنا نهاده شد:
(... واعبدوالله ولا تشرکوابه شیئاً( - (النساء: 36)
(وخدا را پرستش کنید وهیچ چیز را برایش شریک قرار ندهید).
ودعوت حضرت رسول ( از شاهان و طاغوتیان وسرکشان در این آیه نمایان می شد :
(تعالوا الی کلمة سوا بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضاً ارباباً من دون الله(-آل عمران :64
بیایید به سوی کلمه ای که میان ما وشما یکسان است وآن اینکه نپرستیم بجز خدا را وچیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را –بجای خدا – پروردگار وصاحب نگیریم.
سبب بروز الحاد در اروپا
در قرن نوزدهم میلادی وقبل از آن ظروف وشرایط خاصی بر اروپای مسیحی گذشت که بسیاری از روشنفکران آنجا را دچار کفر و الحاد نمود وبه انکار خدا ویا شک در وجود او مبتلایشان ساخت هر چند در واقع آنان به دین راستین وخدای حق کفر نورزیدندبلکه فقط به کلیسای غرب ودین آن کافر شدند.
موضع کلیسا در اروپا این بود که تاریکی را تایید می کرد وبا روشنایی در جنگ بود از جهل پشتیبانی می نمود وبا علم می جنگید نظام اقطاعی وتیولی را مورد تایید قرار می داد وبا عدل دعوی می کرد با شاهان همکار وبا ملتها در کارزار بود پشتیبا افسانه و موهوم پرستی بود ودشمن فکر واندیشه و...
پس آنگاه که شورشهای آزادیخواهانه ومساوات طلب زبانه کشید شعار شورشیبان عبارت بود از :
(اشنقواآخرملک بامعاء آخر قسیس(
(آخرین پادشاه را با روده آخرین کشیش به دار بیاویزید)
آن روز کلیسا دستور دادتا هزاران دانشمندواندیشمند را اعدام کرده ،جسدهایشان را با میخ سوراخ سوراخ نمایند بلکه لاشه هایشان را بعد از مرگ هم مورد محاکمه قرار دا وتمامی این جنایت ها را به نام دین وخدا وبه نام عیسی علیه السلام انجام داد.
پس هنگامی که آزاد اندیشان وعلمدوستان وضع را چنین دیدند،نسبت به خدائی که کلیسا و مردان آن معرفی می کردند کافر شده و به علمی که با خود داشتند ایمان آوردند.
بزرگترین عاملی که مردم را به ترک دین واداشت فسادکاری داعیان دین و انحراف و کجروی کسانی بود که دین را اختیار کرده بودند، بویژه دینی که مردم را جز از راه طبقه کاهنان موسوم به ( رجالدین) از شناختن خدا و رسیدن به او منع می کرد. به این علت بود که در اروپا مذاهبی با فلسفه های مبتنی بر حسیات و مادیگری و انکار غیبیات از قبیل خدا ، وحی، ملائکه، آخرت، بهشت، و دوزخ بر پا شد.
انکار و الحاد در «ماکسیسم» به اوج خود رسید . مارکسیسمی که گمان «نیچه» را که گفته « دین افیون ملت ها» قبول کرده و همچنین گمان ملحد دیگری را نیز پذیرفته که گفته است:« دین جز حیله اختراع شده سرمایه داران برای سرگرم کردن ضعیفان و فقرا و امیدوار کردن آنان به نعمت های آخرت تا این که دارائی های دنیا را به خود اختصاص دهند، چیز دیگری نیست» و کارل مارکس در این باره گفته «خدا انسان را نیافریده بلکه صحیح این است که بگوییم انسان خدا را آفریده است».
باران خفیفی از کفر به شرق می رسد
هنگامی که تهاجم فکری به سوی دیار عرب و اسلام، پیشروی کرد باران خفیفی از موج کفر و الحاد به جهان اسلام منتقل گردید و از مسلمانان کسانی پیدا شدند که یا در وجود خدا به شک افتادند و یا در آن به مجادله و کشمش پرداختند، که بعضی از آنان را فارغ التحصیلان دانشگاه های غربی و تحصیل کرده ها و تعلیم شدگان دست استادان این دانشگاه ها تشکیل می دادد و بعضی هم کسانی بودند که اخیرا تحت تاثیر تبلیغات مارکسیسم- کمونیسم واقع شده بودند که هر دو دسته { با وجود فرق و امتیاز آشکاری که میان اسلام در شرق و مسیحیت در غرب} آنچه را غربیها ، آنجا علیه دیانت مسیحیت می گفتند در بلاد اسلامی تبلیغ کردند.
اینان گمان می بردند که متجدد و نو اندیشند ولی در واقع دنباله رو بوده و با مغز غربی ها فکر می کنند وافکار واندیشه دسته ای را که با مرور زمان از بین رفته ویکی دو قرن بر آنان گذشته است تکرار می نمایند وبا وجود اینکه مشمول ای آیه شریفه هستند که می فرماید :
(و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی ولا کتاب منیر ا((الحج:8)
(وگروهی از مردم در باره خداوندگار بدون هیچ دانشی و رهنمودی و کتاب روشنگری به مجادله می پردازند).
دلائل وجود خدا
کسانی که درباره عقاید اسلامی می نویسند از باب تنزل و کوتاه آمدن با شک داران و جدال بازان ناچارند به اقامه دلایل بر وجود خدا بپردازند تا ایمان بر یک اساس عقلی محکم و ثابت ، بر قرار گردد با اینکه وجود خدا ساده تر و آشکار تر از آن است که نیازمند به دلیل باشد . همچنانکه شاعر گفته است :
((ولیس یصح فی الاذهان شی اذا احتاج النهار الی دلیل ))
اگر اثبات روز محتاج به دلیل باشد هیچ چیز در اذهان صحت ندارد . حال ببینیم مومنان چه دلایلی را جهت اثبات وجود خدا برای شک کنندگان و ملحدان ارائه می دهند؟
دلالت فطرت
اولین دلیل بر وجود خدا چیزی است که از خود انسان خارج نیست و آن فطرتی است که خدا انسان را بر آن آفریده است .
همانا آن دلیل احساسی است طبیعی بینا و فراوان به اینکه بالاتر از این کاینات محدود و متناهی موجودی هست غیر محدود و نامتناهی که نگهبان ونگهدارنده همه چیز بوده و هر کاری را روبراه می کند جای امید و بیم ومورد تعظیم و قصد واراده است .
احساسی است که از ژرفای نهاد انسان بر خواسته ونه فقط از عقل و وجدان بلکه از تمام وجودش ناشی می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
چرا لباسهای پشمی را نباید مستقیما اتو کرد ؟
اتو لباسهای پشمی
اتو ضمن اینکه لباسهای شما را زیبا و منحصر به فرد میکند، باعث میکروبکشی آنها نیز میشودفرید قدیری - هیچ لباسی را پیدا نمیکنید که بعد از شستوشو نیاز به «اتو» نداشته باشد. «اتو» نوعی لوازم خانگی است که ارتباط تنگاتنگی با پوشاک دارد. بدون «اتو» لباسهای شما خاصیت یکبار مصرف را پیدا میکند چون به محض کثیفشدن دیگر نمیتوانید آن را به تن کنید.
«اتو» بعد از شستوشوی لباس به کار میآید. بسیاری از مردم تصور میکنند از «اتو» فقط برای صاف کردن چین و چروکهای لباس باید استفاده کرد.در حالیکه این تصور کاملا غلط است.صاف کردن لباس یکی از کاربردهای «اتو» است.از «اتو» البته با درجه حرارت متوسط روبه بالا میتوان برای میکروبکشی لباسهای زیر (بعد از شستوشو) نیز استفاده کرد.البته به شرط آنکه لباسهای زیر کاملا نخی و از جنس الیاف پنبه باشد. «اتو کردن لباس» خود یک علم است، چرا که پوشاک شما بسته به جنس و رنگ آنها هرکدام یک رفتار ویژه در برابر حرارت نشان میدهند. اتو میتواند به لباس شما بدون آنکه ظاهر سوختگی برجای بگذارد، آسیب برساند.در این گزارش سعی شده نکات مهم برای «اتو کردن لباس» را تشریح کنیم: اتو دستگاهی است که از آن برای صاف کردن و آهار دادن چین و چروک لباس، پارچه، پرده و غیره استفاده میشود. در زمانی نه چندان دور (حدود سی سال پیش) از اتوی زغالی استفاده میشد. ولی با توجه به ایجاد گاز سمی از این اتو و رشد و پیشرفت صنعت برق، اتوی زغالی کنار گذاشته شد و جای آن را اتوی برقی گرفت. اتو را نباید روی لباس، مخصوصا لباس پشمی کشید. بلکه باید آن را به آرامی روی لباس فشار داد. به همین جهت در ساختمان اتوهای معمولی وزنهای جهت سنگین شدن اتو تعبیه میکنند. اتوی معمولی برای صاف کردن و فرم دادن پارچههای پنبهای و کتانی مناسبتر است و برای پارچه های پشمی که نیاز به اعمال فشار بیشتری دارد اتوهای بخار مناسبتر است. بخار ایجاد شده در داخل اتوی بخار سبب می شود که پارچه بهتر صاف شود و دیگر لازم نیست که برای ایجاد فشار بیشتر اتو به پارچه، وزنه یا کفه سنگینتر استفاده شود از این رو اتوهای بخار سبکتر است. اتو بخار همچنین از ایجاد سوختن احتمالی پارچه جلوگیری می کند. امروزه اتوها را طوری می سازند که بتوان از آن هم به عنوان اتوی خشک و هم به صورت اتوی بخار استفاده کرد. اتوی خشک برای اتو کردن پارچههای غیر پشمی مناسبتر است. این نوع اتو در مدلها و طرحهای مختلف به بازار عرضه میشود. از مزایای اتوی خشک ساختمان سادهتر، قیمت ارزان، تعمیر و بکارگیری راحتتر آن است. اتوکشی بیشتر تنها برای نمود زیباتردادن به پوشاک و پارچهها انجام میشود ولی در عین حال به خاطر دمای بالای فلز کف اتو، باکتریهای روی پوشاک نیز کشته میشوند که این به بهداشت لباس کمک میکند، از اینرو اتو کشیدن دستمالهای جیبی یا دستمالهای آشپزخانه میتواند به بهداشت کمک نماید. اولین نکتهای که باید در مورد اتو رعایت کنید استفاده از آب در اتوهای بخار است. آب اتو را با پیمانهای که دارید در ابتدای کار، قبل از زدن اتو به برق داخل آن بریزید و بعد از اتمام کار، آب اتو را خالی کرده و بهمدت یک دقیقه اتو را روشن بگذارید تا آب داخل آن کاملا خشک شود. اگر اتو بهخوبی بخار نمیکندممکن است به علت خراب بودن شاسی یا کلید فرمان بخار یا گرفتگی سوراخ باشد. در صورت گرفتگی سوراخهای اتو میتوانید، مقداری سرکه در محفظه آب آن ریخته و بهمدت چند دقیقه بگذارید بماند. سپس اتو را روشن کرده تا بخار سرکه، رسوبهای آن را از بین برده و محفظه آب تمیز شود بر روی صفحه اتو معمولا یکسری لکه بر جای میماند. برای از بین بردن لکههای بهوجود آمده در صفحه اتو میتوانید لکههای بهوجود آمده در صفحه اتو را اگر از نوع اکسیدی باشد با کمی مواد اسیدی مانند سرکه یا آبلیمو از بین ببرید. اگر این لکهها در اثر چسبیدن مواد پلاستیکی بهوجود آمده، میتوانید با کمی بنزین یا سایر مواد نفتی حلال آنها را از بین ببرید و در پایان کار صفحه اتو را با پارچه نمداری تمیز کنید. اتوهای معمولی و بخار را نبایستی برای مدت زیادی بهطور متوالی مورد استفاده قرار داد. برای استفاده از اتو بخار، حتماً آب در محفظه آن بریزید و در پایان کار آب اتو را بخار کنید. هر چند ماه یک مرتبه با سرکه، رسوبهای احتمالی اتو را از بین ببرید. برای اتو کردن حتما بهدرجه حرارتهای مناسب درج شده با توجه به جنس پارچه یا لباسی که قصد اتو کردن آن را دارید، توجه کنید. از کشیدن اتو بر روی اشیاء خشن جدا خودداری کنید تا این عمل باعث از بین رفتن روکش آن نشود. ایراد اصلی اتو مربوط به سیستم تولید گرما (المنته) میشود. در این حال اگر گرمای اتو با آنچه که به وسیله درجه حرارت تنظیم انتخاب میشود هماهنگ نیست، باید اشکال را از ترموستات یا همان درجه تنظیم دانست. بههر حال برای رفع هر گونه ایرادی باید از سالم بودن دو شاخه و سیم اتو مطمئن شوید و سپس اتو را بهدست تعمیرکار بسپارید، زیرا تعمیر و تعویض المنت و ترموستات از عهده شما خارج است.
لباسهاى اتو شده و ملحفههاى صاف و اتو کشیده، هم تمیزتر و زیباتر به نظر مىرسند و هم هنگام استفاده احساسى از رضایت و خشنودى را براى شما به ارمغان مىآورند. اما اتو کشیدن لباسها نه تنها کار چندان سادهاى نیست بلکه اگر با رعایت روش صحیح آن انجام نشود، مشکل تر می شود و نتیجه آن نیز رضایت بخش نخواهد بود. چه بسا بىتوجهى در هنگام اتوکارى به سوختن، خراب شدن و در نهایت از بین رفتن و بىاستفاده شدن لباسهاى گاه گرانقیمت نیز منجر شود. اتوکشى به دو روش انجام مىشود: با استفاده از اتو پرسى یا به وسیله اتوهاى دستى.براى صاف کردن ملحفهها، پارچههاى نخى، پلىاستر و ابریشم، اتوى دستى مناسبتر است.این دو نوع اتو در حقیقت به دو شیوه متفاوت لباسها را صاف مىکنند؛ اولى با پرس کردن و فشردن پارچه آن را صاف مىکند و اتوى دستى با کشیده شدن بر روى سطح پارچه چروکهاى آن را باز مىکند. هر یک از این دو روش براى انواع خاصى از پارچه و لباس مناسبتر هستند و برخلاف تصور ما همیشه و براى همه لباسها یکسان و قابل جایگزینى با یکدیگر نیستند. گرچه ما اغلب در منزل از اتوهاى دستى براى اتو کردن تمام لباسها و انواع پارچههاى مختلف استفاده مىکنیم، پارچههاى ظریف مانند ژرسه، پارچههای پشمى و همچنین لباسهاى پیلىدار باید به وسیله اتوى پرسى اتوکشى شوند. اما براى صاف کردن ملحفهها، پارچههاى نخى، پلىاستر و ابریشم، اتوى دستى مناسبتر است. جدا از نوع اتویى که مورد استفاده قرار مىدهید براى رسیدن به نتیجه مطلوب و پیشگیرى از آسیب دیدن لباسها همیشه به خاطر داشته باشید قبل از شروع اتوکشى به اطلاعات درج شده در قسمت داخلى لباسها که شما را از قابلیت پارچه براى اتوکشى و میزان درجه مناسب آن آگاه مىکند توجه کنید و چنانچه استفاده از اتو براى پارچه لباس مجاز باشد درجه اتو را روى میزان ذکر شده تنظیم کنید. پس از تنظیم درجه اتو، به تناسب جنس پارچه لباس، رعایت برخى اصول دیگر نیز مىتواند در حفظ وضعیت لباس به بهترین شکل و براى مدتى طولانى تر مفید باشد؛ مثلا هنگام اتو کردن پارچههاى تهیه شده از الیاف مصنوعى به ویژه اگر رنگى تیره دارند براى جلوگیرى از برق افتادن پارچه، آن را از پشت اتو کنید یا یک قطعه پارچه تمیز نخى را روى آن بیاندازید و سپس اتو بکشید. این کار باعث میشود الیاف در سطح روی پارچه به واسطه حرارت آسیب نبینند. براى اینکه نقش درزها و جاى دوخت زیپ روى پارچه به صورت براق باقى نماند هنگام اتو کشیدن این قسمتها نیز از یک قطعه پارچه استفاده کنید و اتو را مستقیما روى لباس نگذارید. اگر پارچه و لباس شما بر اثر اتو کشیدن برق افتاده، پارچه نخى مرطوبى را روى قسمت براق شده قرار دهید و اتو بکشید تا بخار حاصله، برق افتادگى را از میان ببرد.
لباسهایى که از پارچههاى درشت بافت دوخته شده را نیز همیشه از پشت اتو بزنید. براى اتو کشیدن ملحفهها و قطعات پارچهاى بزرگ ابتدا آنها را تا بزنید و به صورت یک قطعه کوچکتر چندلا در آورید سپس با باز کردن هر تا یک بخش از آن را اتو کنید (مانند ورق زدن یک کتاب). هنگام اتو زدن پردهها، یک صندلى در پشت میز اتو قرار دهید و قسمتهایى از پرده را که اتو زدهاید روى صندلى بگذارید تا به این ترتیب از افتادن پرده روى زمین و چروک شدن دوباره آن و همچنین سنگینى و کشیده شدن باقیمانده پارچه پرده جلوگیرى شود. براى اتو کردن لباسهاى ابریشمى ابتدا آنها را کمى با آب مرطوب کنید و سپس از پشت در حالى که یک قطعه پارچه نخى روى آن قرار دادهاید اتو بزنید. برای لباسهای ابریشمی هرگز اتو را روی درجه حرارت بالا تنظیم نکنید. هنگام اتو کردن پارچههاى تهیه شده از الیاف مصنوعى به ویژه اگر رنگى تیره دارند براى جلوگیرى از برق افتادن پارچه آن را از پشت اتو کنید یا یک قطعه پارچه تمیز نخى را روى آن بیاندازید و سپس اتو بکشید. نکاتی برای بهتر اتو کردن اتوهای بخار را اگر از آب معمولی و حتی آب جوشیده پر کنید موجب میشود منافذ آن گرفته شود و باز کردن آنها مشکل است پس باید در آنها آب مقطر بریزید واگر آب مقطر ندارید از آب باران استفاده کنید و نیز میتوانید از برفکهای یخچال و فریزر استفاده کنید و آنها را آب کنید و در بطریهایی جمعآوری کنید و در اتو بریزید.توجه داشته باشید اگر آب درون اتو میریزید پریز را از برق بکشید.برای جرم گیری اتو باید محلولی از آب مقطر و سرکه درون اتو بخار بریزید و بگذارید تا اتو گرم شود و بعد از مدتی آن را بیرون بریزید و آب مقطر (آب خالص) درون بریزید تا کامل تمیز شود و بعد از ریختن آب دوم روی یک تکه پارچه اتو کنید تا بخارها با فشار خارج شوند این کار را چندین بار ادامه بدهید تا دیگر جرمی باقی نماند. اگر احساس کردید اتو به پارچه شما میخواهد بچسبد برای جلوگیری از چسبیدن اتو از این روش استفاده کنید ؛ اتو را روشن بگذارید پس از اینکه داغ شد مقداری صابون خشک را به کف آن بمالید و بعد آن را برروی سطح یک روزنامه یا مجله کافی به آرامی حرکت دهید.اتفاق میافتد که پس از اتو کشیدن بر روی شلوار یا اشیاء اتو شده برق میافتد برای جلوگیری از این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
آبیاری تحت فشار را توسعه دهیم
بهازاء هر هکتار آبیاری تحتفشار، امکان اشتغال دائم ۷۸/۰ نفر فراهم میگردد، لذا با توجه به افزایش جمعیت جویای کار که با نگرشی جدید از زاویه اشتغالزائی به مقوله توسعه آبیاری تحتفشار میتواند ضرورت اجراء این روش بهعنوان عزمملی در دستور کار قرار گیرد که تا حدودی بتواند بحران بیکاری را جبران کرده و توجیه مناسبی برای الزام سرمایهگذاری دولتی در این بخش باشد.
با عنایت به برنامهریزیهای بهعمل آمده تا سال ۱۴۰۰، جمعیت کشور به ۱۲۰میلیون نفر خواهد رسید که نیاز غذائی این جمعیت حداقل ۱۲۰ میلیون تن در سال را شامل میشود و اگر بخواهیم با توجه به وضعیت فعلی استفاده ار آب، این حجم را تأمین کنیم، حداقل به ۱۶۵ میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم که با توجه به پتانسیل آب قابل استحصال کشور که حداکثر ۱۳۰ میلیارد مکعب را شامل میشود، عملاً غیرقابل دسترس است.
با توجه به آمار ارائه شده، امکان بروز بحران و خطر شیوع فقر غذائی و وابستگی غذائی به کشورهای دیگر اجتناب ناپذیر خواهد بود، لذا تنها روش قابل حصول، بهرهبرداری بهینه از آب موجود است و با عنایت به اینکه بیش از ۹۰ درصد آب استحصال شده در بخش کشاورزی مصرف میشود، کاراترین روش، بالا بردن راندمان کارائی و کاربردی آب در این بخش میباشد؛ بنابراین بایستی زمینههای سرمایهگذاری را به سمتی سوق دهیم که از هر واحد آب، حداکثر محصول را تولید کنیم که این ممکن نیست، مگر اینکه در کنار فعالیتهای زراعی، راندمان آبیاری را از حد فعلی بهحد قابلقبول با استفاده از توسعه روشهای آبیاری تحتفشار ارتقاء بخشیم و این نیز نیازمند سرمایهگذاری است؛ لذا بایستی بخشی از این سرمایهگذاری را دولت متقل شود تا بتواند از این بحران فراگیر و زودهنگام، کشور را رهائی دهد، چون راهی بهجزء این، برای حصول امنیت غذائی و فرار از فقر غذائی و استقلال کشور امکانپذیر نیست.
● اشتغالزائی
برآوردههای انجام شده نشان میدهد بهازاء هر هکتار آبیاری تحتفشار، امکان اشتغال دائم ۷۸/۰ نفر فراهم میگردد، لذا با توجه به افزایش جمعیت جویای کار که با نگرشی جدید از زاویه اشتغالزائی به مقوله توسعه آبیاری تحتفشار میتواند ضرورت اجراء این روش بهعنوان عزمملی در دستور کار قرار گیرد که تا حدودی بتواند بحران بیکاری را جبران کرده و توجیه مناسبی برای الزام سرمایهگذاری دولتی در این بخش باشد.
در ذیل بهصورت خلاصه پارامترهای مؤثری که توسعه آبیاری تحتفشار در اشتغالزائی اثر مستقیم دارند، اشاره میشود:
الف. برای اجراء روشهای آبیاری تحتفشار نیاز به لوازم و تجهیزاتی میباشد که با توجه به برنامهریزیهای بهعمل آمده تقریباً امکان تولید کیفی ۹۵ درصد از لوازم تجهیزات موردنیاز در این بخش در کشور فراهم شده است که در صورت توسعه این روشها صنعتگرانی که در اینبخش در قالب کارخانههای بزرگ و کوچک مشغول فعالیت هستند، میتوانند بهکار خود ادامه دهند که هم اشتغالزاست و هم موجب ایجاد ارزش افزوده میشود.
ب. برای اجراء روشهای آبیاری تحتفشار تشکلهای خدماتی مهندسی در بخش خصوصی با بهکارگیری کارشناسان تحصیلکرده در رشتههای مرتبط تشکیل شده است که با توسعه آن میتوان از این پتانسیل ایجاد شده بهنحو احسن بهرهگیری کرد بهطوریکه علاوه بر اثرگذاری در اشتغالزائی، تزریق نیروهای متخصص در بخش کشاورزی را نیز بهدنبال دارد.
ج. توسعه روشهای آبیاری تحتفشار علاوه بر افزایش راندمان سبب افزایش سطح زیرکشت آبی نیز خواهد شد، در اشتغالزائی و امنیت غذائی بسیار مؤثر میباشد.
● ارزش افزوده
با توجه به پتانسیلهای موجود در روشهای آبیاری تحتفشار منجمله آبیاری بهموقع و به اندازه، این ثمره را بهدنبال دارد که بدون اینکه در دیگر پارامترهای مؤثر در عملیات کاشت، داشت و برداشت محصول زراعی تغییری حاصل شود، خودبهخود انکارناپذیری بر کمیت و کیفیت محصول در واحد سطح داشته باشد.
با توجه به گزارشهای دریافت شده از سراسر کشور، با بهکارگیری روشهای آبیاری تحت فشار، میتوان انتظار حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش کمیت و ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش کیفیت محصول را داشت که این ارزش افزوده میتواند تا حدود بسیاری در امر امنیت غذائی که از دغدغههای مسئولین اساسی کشور است، مؤثر واقع گردد. این ممکن نیست مگر اینکه حمایتهای مؤثر دولت در امر برنامهریزی و سرمایهگذاری را بهدنبال داشته باشد.
● افزایش سطح زیرکشت آبی
الف. سالانه مقدار متنابهی آب از رودخانههای مرزی به خارج از کشور و همچنین آب رودخانههای سیلابی به تالابها، دریاچههای مرکزی، دریاچه ارومیه و دریاچه خزر میریزد و از دسترس خارج میشود. با توجه به اینکه اراضی حاشیه این رودخانهها دارای پستی بلندی بسیار و عمق خاک زراعی کم میباشد، امکان بهرهگیری از آنها با روشهای معمول آبیاری امکانپذیر نمیباشد، از اینرو در صورتیکه بخواهیم از این منابع خدادادی که هرساله از کشور کمآبی چون ایران بههدر میرود، بهصورت اصولی و بهینه استفاده کنیم، میتوانیم با احداث ایستگاههای پمپاژ کوچک و کمهزینه و اجراء انواع روشهای آبیاری تحتفشار به توسعه اراضی آبی کشور پرداخته و از این رهگذر علاوه بر تولید میلیونها تن محصولات کشاورزی، به اشتغالزائی نیز کمک مؤثری شود.
ب. همانطوریکه اشاره شد، با استفاده از روشهای آبیاری تحتفشار و افزایش راندمان آبیاری با استفاده از آب ذخیره شده میتوان به توسعه اراضی آبی کشور پرداخت و با توجه به آمار موجود، حداقل بهازاء هر هکتار اراضی که به روشهای آبیاری تحتفشار تجهیز میشود، حداقل برای یک هکتار از اراضی دیم آب ذخیره میگردد که در صورت مهیا بودن شرایط، میتوان به توسعه اراضی آبی کشور پرداخت که با این استفاده از این پتانسیل میتوان علاوه بر اشتغالزائی، در جهت امنیت غذائی و افزایش تولیدات کشاورزی گامی مؤثر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
این واقعیت را قرآن به آشکار ترین وجه بیان فرموده است:
(ولئن سئلتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله ( (الزمر:38)
(واگر از آنان سوال کنی که چه کسی آسمانها وزمین را آفریده است به تاکید درجواب گویند:خدا)
واگر چه در آن هنگام عده کمی از ملحدان ومنکران وجود خدا ،وجود داشتند اما چون با فطرت وبداهت وحس ومشاهده در نزاع بئدند قرآن ارزش واعتباری برای آنان قائل نبود وخطاب وگفتگویش بیشتر با کسانی بود که برای خدا شریک قرار می دادند.
به این خاطر اولین رکن وابتدائی ترین پایه در رسالت اسلام به این صورت بنا نهاده شد:
(... واعبدوالله ولا تشرکوابه شیئاً( - (النساء: 36)
(وخدا را پرستش کنید وهیچ چیز را برایش شریک قرار ندهید).
ودعوت حضرت رسول ( از شاهان و طاغوتیان وسرکشان در این آیه نمایان می شد :
(تعالوا الی کلمة سوا بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضاً ارباباً من دون الله(-آل عمران :64
بیایید به سوی کلمه ای که میان ما وشما یکسان است وآن اینکه نپرستیم بجز خدا را وچیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را –بجای خدا – پروردگار وصاحب نگیریم.
سبب بروز الحاد در اروپا
در قرن نوزدهم میلادی وقبل از آن ظروف وشرایط خاصی بر اروپای مسیحی گذشت که بسیاری از روشنفکران آنجا را دچار کفر و الحاد نمود وبه انکار خدا ویا شک در وجود او مبتلایشان ساخت هر چند در واقع آنان به دین راستین وخدای حق کفر نورزیدندبلکه فقط به کلیسای غرب ودین آن کافر شدند.
موضع کلیسا در اروپا این بود که تاریکی را تایید می کرد وبا روشنایی در جنگ بود از جهل پشتیبانی می نمود وبا علم می جنگید نظام اقطاعی وتیولی را مورد تایید قرار می داد وبا عدل دعوی می کرد با شاهان همکار وبا ملتها در کارزار بود پشتیبا افسانه و موهوم پرستی بود ودشمن فکر واندیشه و...
پس آنگاه که شورشهای آزادیخواهانه ومساوات طلب زبانه کشید شعار شورشیبان عبارت بود از :
(اشنقواآخرملک بامعاء آخر قسیس(
(آخرین پادشاه را با روده آخرین کشیش به دار بیاویزید)
آن روز کلیسا دستور دادتا هزاران دانشمندواندیشمند را اعدام کرده ،جسدهایشان را با میخ سوراخ سوراخ نمایند بلکه لاشه هایشان را بعد از مرگ هم مورد محاکمه قرار دا وتمامی این جنایت ها را به نام دین وخدا وبه نام عیسی علیه السلام انجام داد.
پس هنگامی که آزاد اندیشان وعلمدوستان وضع را چنین دیدند،نسبت به خدائی که کلیسا و مردان آن معرفی می کردند کافر شده و به علمی که با خود داشتند ایمان آوردند.
بزرگترین عاملی که مردم را به ترک دین واداشت فسادکاری داعیان دین و انحراف و کجروی کسانی بود که دین را اختیار کرده بودند، بویژه دینی که مردم را جز از راه طبقه کاهنان موسوم به ( رجالدین) از شناختن خدا و رسیدن به او منع می کرد. به این علت بود که در اروپا مذاهبی با فلسفه های مبتنی بر حسیات و مادیگری و انکار غیبیات از قبیل خدا ، وحی، ملائکه، آخرت، بهشت، و دوزخ بر پا شد.
انکار و الحاد در «ماکسیسم» به اوج خود رسید . مارکسیسمی که گمان «نیچه» را که گفته « دین افیون ملت ها» قبول کرده و همچنین گمان ملحد دیگری را نیز پذیرفته که گفته است:« دین جز حیله اختراع شده سرمایه داران برای سرگرم کردن ضعیفان و فقرا و امیدوار کردن آنان به نعمت های آخرت تا این که دارائی های دنیا را به خود اختصاص دهند، چیز دیگری نیست» و کارل مارکس در این باره گفته «خدا انسان را نیافریده بلکه صحیح این است که بگوییم انسان خدا را آفریده است».
باران خفیفی از کفر به شرق می رسد
هنگامی که تهاجم فکری به سوی دیار عرب و اسلام، پیشروی کرد باران خفیفی از موج کفر و الحاد به جهان اسلام منتقل گردید و از مسلمانان کسانی پیدا شدند که یا در وجود خدا به شک افتادند و یا در آن به مجادله و کشمش پرداختند، که بعضی از آنان را فارغ التحصیلان دانشگاه های غربی و تحصیل کرده ها و تعلیم شدگان دست استادان این دانشگاه ها تشکیل می دادد و بعضی هم کسانی بودند که اخیرا تحت تاثیر تبلیغات مارکسیسم- کمونیسم واقع شده بودند که هر دو دسته { با وجود فرق و امتیاز آشکاری که میان اسلام در شرق و مسیحیت در غرب} آنچه را غربیها ، آنجا علیه دیانت مسیحیت می گفتند در بلاد اسلامی تبلیغ کردند.
اینان گمان می بردند که متجدد و نو اندیشند ولی در واقع دنباله رو بوده و با مغز غربی ها فکر می کنند وافکار واندیشه دسته ای را که با مرور زمان از بین رفته ویکی دو قرن بر آنان گذشته است تکرار می نمایند وبا وجود اینکه مشمول ای آیه شریفه هستند که می فرماید :
(و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی ولا کتاب منیر ا((الحج:8)
(وگروهی از مردم در باره خداوندگار بدون هیچ دانشی و رهنمودی و کتاب روشنگری به مجادله می پردازند).
دلائل وجود خدا
کسانی که درباره عقاید اسلامی می نویسند از باب تنزل و کوتاه آمدن با شک داران و جدال بازان ناچارند به اقامه دلایل بر وجود خدا بپردازند تا ایمان بر یک اساس عقلی محکم و ثابت ، بر قرار گردد با اینکه وجود خدا ساده تر و آشکار تر از آن است که نیازمند به دلیل باشد . همچنانکه شاعر گفته است :
((ولیس یصح فی الاذهان شی اذا احتاج النهار الی دلیل ))
اگر اثبات روز محتاج به دلیل باشد هیچ چیز در اذهان صحت ندارد . حال ببینیم مومنان چه دلایلی را جهت اثبات وجود خدا برای شک کنندگان و ملحدان ارائه می دهند؟
دلالت فطرت
اولین دلیل بر وجود خدا چیزی است که از خود انسان خارج نیست و آن فطرتی است که خدا انسان را بر آن آفریده است .
همانا آن دلیل احساسی است طبیعی بینا و فراوان به اینکه بالاتر از این کاینات محدود و متناهی موجودی هست غیر محدود و نامتناهی که نگهبان ونگهدارنده همه چیز بوده و هر کاری را روبراه می کند جای امید و بیم ومورد تعظیم و قصد واراده است .
احساسی است که از ژرفای نهاد انسان بر خواسته ونه فقط از عقل و وجدان بلکه از تمام وجودش ناشی می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
این واقعیت را قرآن به آشکار ترین وجه بیان فرموده است:
(ولئن سئلتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله ( (الزمر:38)
(واگر از آنان سوال کنی که چه کسی آسمانها وزمین را آفریده است به تاکید درجواب گویند:خدا)
واگر چه در آن هنگام عده کمی از ملحدان ومنکران وجود خدا ،وجود داشتند اما چون با فطرت وبداهت وحس ومشاهده در نزاع بئدند قرآن ارزش واعتباری برای آنان قائل نبود وخطاب وگفتگویش بیشتر با کسانی بود که برای خدا شریک قرار می دادند.
به این خاطر اولین رکن وابتدائی ترین پایه در رسالت اسلام به این صورت بنا نهاده شد:
(... واعبدوالله ولا تشرکوابه شیئاً( - (النساء: 36)
(وخدا را پرستش کنید وهیچ چیز را برایش شریک قرار ندهید).
ودعوت حضرت رسول ( از شاهان و طاغوتیان وسرکشان در این آیه نمایان می شد :
(تعالوا الی کلمة سوا بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضاً ارباباً من دون الله(-آل عمران :64
بیایید به سوی کلمه ای که میان ما وشما یکسان است وآن اینکه نپرستیم بجز خدا را وچیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را –بجای خدا – پروردگار وصاحب نگیریم.
سبب بروز الحاد در اروپا
در قرن نوزدهم میلادی وقبل از آن ظروف وشرایط خاصی بر اروپای مسیحی گذشت که بسیاری از روشنفکران آنجا را دچار کفر و الحاد نمود وبه انکار خدا ویا شک در وجود او مبتلایشان ساخت هر چند در واقع آنان به دین راستین وخدای حق کفر نورزیدندبلکه فقط به کلیسای غرب ودین آن کافر شدند.
موضع کلیسا در اروپا این بود که تاریکی را تایید می کرد وبا روشنایی در جنگ بود از جهل پشتیبانی می نمود وبا علم می جنگید نظام اقطاعی وتیولی را مورد تایید قرار می داد وبا عدل دعوی می کرد با شاهان همکار وبا ملتها در کارزار بود پشتیبا افسانه و موهوم پرستی بود ودشمن فکر واندیشه و...
پس آنگاه که شورشهای آزادیخواهانه ومساوات طلب زبانه کشید شعار شورشیبان عبارت بود از :
(اشنقواآخرملک بامعاء آخر قسیس(
(آخرین پادشاه را با روده آخرین کشیش به دار بیاویزید)
آن روز کلیسا دستور دادتا هزاران دانشمندواندیشمند را اعدام کرده ،جسدهایشان را با میخ سوراخ سوراخ نمایند بلکه لاشه هایشان را بعد از مرگ هم مورد محاکمه قرار دا وتمامی این جنایت ها را به نام دین وخدا وبه نام عیسی علیه السلام انجام داد.
پس هنگامی که آزاد اندیشان وعلمدوستان وضع را چنین دیدند،نسبت به خدائی که کلیسا و مردان آن معرفی می کردند کافر شده و به علمی که با خود داشتند ایمان آوردند.
بزرگترین عاملی که مردم را به ترک دین واداشت فسادکاری داعیان دین و انحراف و کجروی کسانی بود که دین را اختیار کرده بودند، بویژه دینی که مردم را جز از راه طبقه کاهنان موسوم به ( رجالدین) از شناختن خدا و رسیدن به او منع می کرد. به این علت بود که در اروپا مذاهبی با فلسفه های مبتنی بر حسیات و مادیگری و انکار غیبیات از قبیل خدا ، وحی، ملائکه، آخرت، بهشت، و دوزخ بر پا شد.
انکار و الحاد در «ماکسیسم» به اوج خود رسید . مارکسیسمی که گمان «نیچه» را که گفته « دین افیون ملت ها» قبول کرده و همچنین گمان ملحد دیگری را نیز پذیرفته که گفته است:« دین جز حیله اختراع شده سرمایه داران برای سرگرم کردن ضعیفان و فقرا و امیدوار کردن آنان به نعمت های آخرت تا این که دارائی های دنیا را به خود اختصاص دهند، چیز دیگری نیست» و کارل مارکس در این باره گفته «خدا انسان را نیافریده بلکه صحیح این است که بگوییم انسان خدا را آفریده است».
باران خفیفی از کفر به شرق می رسد
هنگامی که تهاجم فکری به سوی دیار عرب و اسلام، پیشروی کرد باران خفیفی از موج کفر و الحاد به جهان اسلام منتقل گردید و از مسلمانان کسانی پیدا شدند که یا در وجود خدا به شک افتادند و یا در آن به مجادله و کشمش پرداختند، که بعضی از آنان را فارغ التحصیلان دانشگاه های غربی و تحصیل کرده ها و تعلیم شدگان دست استادان این دانشگاه ها تشکیل می دادد و بعضی هم کسانی بودند که اخیرا تحت تاثیر تبلیغات مارکسیسم- کمونیسم واقع شده بودند که هر دو دسته { با وجود فرق و امتیاز آشکاری که میان اسلام در شرق و مسیحیت در غرب} آنچه را غربیها ، آنجا علیه دیانت مسیحیت می گفتند در بلاد اسلامی تبلیغ کردند.
اینان گمان می بردند که متجدد و نو اندیشند ولی در واقع دنباله رو بوده و با مغز غربی ها فکر می کنند وافکار واندیشه دسته ای را که با مرور زمان از بین رفته ویکی دو قرن بر آنان گذشته است تکرار می نمایند وبا وجود اینکه مشمول ای آیه شریفه هستند که می فرماید :
(و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی ولا کتاب منیر ا((الحج:8)
(وگروهی از مردم در باره خداوندگار بدون هیچ دانشی و رهنمودی و کتاب روشنگری به مجادله می پردازند).
دلائل وجود خدا
کسانی که درباره عقاید اسلامی می نویسند از باب تنزل و کوتاه آمدن با شک داران و جدال بازان ناچارند به اقامه دلایل بر وجود خدا بپردازند تا ایمان بر یک اساس عقلی محکم و ثابت ، بر قرار گردد با اینکه وجود خدا ساده تر و آشکار تر از آن است که نیازمند به دلیل باشد . همچنانکه شاعر گفته است :
((ولیس یصح فی الاذهان شی اذا احتاج النهار الی دلیل ))
اگر اثبات روز محتاج به دلیل باشد هیچ چیز در اذهان صحت ندارد . حال ببینیم مومنان چه دلایلی را جهت اثبات وجود خدا برای شک کنندگان و ملحدان ارائه می دهند؟
دلالت فطرت
اولین دلیل بر وجود خدا چیزی است که از خود انسان خارج نیست و آن فطرتی است که خدا انسان را بر آن آفریده است .
همانا آن دلیل احساسی است طبیعی بینا و فراوان به اینکه بالاتر از این کاینات محدود و متناهی موجودی هست غیر محدود و نامتناهی که نگهبان ونگهدارنده همه چیز بوده و هر کاری را روبراه می کند جای امید و بیم ومورد تعظیم و قصد واراده است .
احساسی است که از ژرفای نهاد انسان بر خواسته ونه فقط از عقل و وجدان بلکه از تمام وجودش ناشی می شود .