لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مقاله:
بررسی امور مربوط به روابط کار
تعاریف روابط کار:
_ استراتژی هایی برای مدیریت روابط سازمان و کارکنانش. (بنت،1997)
_سیستمی از مقررات ، عملیات و توافقات صورت گرفته با استفاده از چانه زنی دست جمعی برای اجتناب یا حل تضادهای سازمانی بین کارفرما و مستخدم .
_بر طبق تعریف سازمان بین المللی کار(ILO )روابط کار موضوعی است که هم با روابط بین دولت و کارفرمایان و مستخدمین(یا اتحادیه های کارگری)وهم با روابط بین سازمانهای حرفه ای با یکدیگرسروکار دارد.(مانیراماپا وهمکاران،1992)
عناصر روابط کار و نقش مدیریت دولتی :
دولت
مدیریت
کارفرما
کارگر
1-دولت : عنصر نظارتی و تنظیم کننده از طریق قوانین ومقررات.
2-کارفرما : صاحب سرمایه لازم برای صنعت مورد نظر.
3-کارگر یا کارمند : نیروی کار در اختیار سازمان.
4-مدیریت : به نمایندگی از طرف کارفرما برای تحقق اهداف سازمان،مشارکت کنندگان در فعالیت های سازمانی (کارفرما ، مستخدم،حتی مشتریان) را هماهنگ می سازد.
اعتماد ، اعتماد می آورد.
در تمامی روابط انسانی ، بهترین رویکرد برای هر مساله ،
القاء اعتماد متقابل
بین کارمندان و کارفرمایان یا مدیران می باشد.
مستخدم در بخش خصوصی ودولتی دارای مفهوم و معانی متفاوتی است.
به طوری که:
بخش خصوصی
کارگر: تنظیم روابط از طریق روابط کار.
بخش دولتی
کارمند: (بخش اعظم نیروی کار دولت):تنظیم روابط از طریق قانون استخدام کشوری.
کارگر: تنظیم روابط از طریق قانون استخدام کشوری.
انواع تضاد بین کارفرما و کارگر:
1-تضاد منافع:گروه های مختلف برای کسب منافع بیشتر با یکدیگر رقابت می کنندکه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مقاله:
بررسی امور مربوط به روابط کار
تعاریف روابط کار:
_ استراتژی هایی برای مدیریت روابط سازمان و کارکنانش. (بنت،1997)
_سیستمی از مقررات ، عملیات و توافقات صورت گرفته با استفاده از چانه زنی دست جمعی برای اجتناب یا حل تضادهای سازمانی بین کارفرما و مستخدم .
_بر طبق تعریف سازمان بین المللی کار(ILO )روابط کار موضوعی است که هم با روابط بین دولت و کارفرمایان و مستخدمین(یا اتحادیه های کارگری)وهم با روابط بین سازمانهای حرفه ای با یکدیگرسروکار دارد.(مانیراماپا وهمکاران،1992)
عناصر روابط کار و نقش مدیریت دولتی :
دولت
مدیریت
کارفرما
کارگر
1-دولت : عنصر نظارتی و تنظیم کننده از طریق قوانین ومقررات.
2-کارفرما : صاحب سرمایه لازم برای صنعت مورد نظر.
3-کارگر یا کارمند : نیروی کار در اختیار سازمان.
4-مدیریت : به نمایندگی از طرف کارفرما برای تحقق اهداف سازمان،مشارکت کنندگان در فعالیت های سازمانی (کارفرما ، مستخدم،حتی مشتریان) را هماهنگ می سازد.
اعتماد ، اعتماد می آورد.
در تمامی روابط انسانی ، بهترین رویکرد برای هر مساله ،
القاء اعتماد متقابل
بین کارمندان و کارفرمایان یا مدیران می باشد.
مستخدم در بخش خصوصی ودولتی دارای مفهوم و معانی متفاوتی است.
به طوری که:
بخش خصوصی
کارگر: تنظیم روابط از طریق روابط کار.
بخش دولتی
کارمند: (بخش اعظم نیروی کار دولت):تنظیم روابط از طریق قانون استخدام کشوری.
کارگر: تنظیم روابط از طریق قانون استخدام کشوری.
انواع تضاد بین کارفرما و کارگر:
1-تضاد منافع:گروه های مختلف برای کسب منافع بیشتر با یکدیگر رقابت می کنندکه
گزارش کارآموزی
مکان کارآموزی: شهرداری امام خمینی
موضوع کارآموزی: عملکرد واحد روابط عمومی
فرمت فایل: پی دی اف
تعداد صفحات:6
فایل پی دی اف میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق
جمال و زیبایی از یک طرف و جاذبه از طرف دیگر، عشق و طلب از طرف دیگر، حرکت از طرف دیگر، ستایش از طرف دیگر، اینها حقایقی هستند که با یکدیگر توأمند، یعنی آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیده فلاسفه الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساس که تمام قافله عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده است، مولود عشق است: «کتحریک المعشوق للعاشق و تحریک المعلل للمتعلل»؛ مانند به حرکت درآوردن معشوق عاشق را و به حرکت درآوردن علت معلول را. چنین چیزی می گویند. در این زمینه سخن بسیار است. به هر حال هر جا که زیبایی هست جاذبه وجود دارد، عشق و طلب وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، ستایش و تقدیس وجود دارد، زیبایی به دنبال خود ستایش و تقدیس می آورد. عده ای می گویند: بر خلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی عشق می آفریند، برعکس است: عشق، زیبایی می آفریند یعنی اول زیبایی وجود ندارد که بعد در اثر زیبایی عشق ایجاد شود، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی را خلق می کند. البته این یک نظر افراطی است و نمی شود وجود زیبایی را در خارج به کلی انکار نمود. حال ، آیا زیبایی منحصر است به زیبایی یک انسان ، آن هم زیباییهایی که دو جنس مخالف انسان از یکدیگر درک میکنند خصوصا در جنس زن ؟ و وقتی میگویند زیبا " یعنی مثلا اندام و چهره یک زن زیبا ؟ و دیگر غیر از این در عالم ، زیبایی وجود ندارد ؟ افرادی که از زیبایی چیز درستی درک نمیکنند این جور خیال میکنند نه ، در طبیعت هزاران نوع زیبایی وجود دارد ، در جمادات ، نباتات و حیوانات ، در آسمان ، زمین و دریاها . کیست که زیبایی را در گلها درک نکند ؟ خیلی افراد شاید از گل فقط بوی خوش را درک میکنند ، در صورتی که آنهایی که چشمشان زیبایی را درک میکند ، در گل ، زیبایی را بیش از بوی خوش درک میکنند یعنی برایش بیشتر اهمیت قائل هستند زیبایی گلها ، زیبایی درختها ، زیبایی جنگلها ، زیبایی دریاها ، زیبایی کوهها ، زیبایی آسمانی که بالای سر انسان است ، زیبایی افق ، زیبایی سپیده دم ، زیبایی طلوع آفتاب ، زیبایی غروب آفتاب ، زیبایی شفق ، هزاران نوع زیبایی و جمال محسوس در عالم طبیعت وجود دارد تمام زیباییها که منحصر به آن زیبائیی که با شهوت جنسی انسان سرو کار دارد نیست آن کسی که زیبایی را منحصرا در شهوت جنسی درک میکند ، در حقیقت اصلا زیبایی را درک نمیکند زیبایی تنها مربوط به غریزه جنسی انسان نیست که تا میگویند " زیبایی " بعضی اشخاص فورا فکر میکنند یعنی مسائل مربوط به غریزه جنسی . این جور نیست .در خود طبیعت هزاران نوع زیبایی وجود دارد تازه اینهایی که ما گفتیم ، زیباییهای مربوط به قوه باصره و چشم بود سامعه ، لامسه ، شامه و ذائقه نیز هر یک زیباییهایی را درک میکنند ، و اساسا " خوب " در هر حسی یعنی زیبا . خوب " در چشم ، زیبای چشم است ، " خوب " در گوش ، زیبای گوش است ، و همین طور " خوب " در لامسه ، ذائقه و شامه . پس این اشتباه پیدا نشود که تا میگویند " زیبایی " افرادی که در کشان از زیبایی بسیار ضعیف است فورا توجهشان به مسائل جنسی معطوف میشود . از این بالاتر ، آیا زیبایی غیر محسوس هم داریم ؟ زیبائیهای مطلقا محسوس را اکثریت قریب به اتفاق مردم درک میکنند آیا زیبایی غیر محسوس و زیبایی معنوی هم داریم ؟ بله آن هم زیاد است حداقلش آن زیباییهایی است که به قوه خیال انسان یعنی به صورتهای ذهنی انسان مربوط است زیبایی فصاحت و بلاغت در چیست ؟ یک عبارت فصیح و بلیغ چرا انسان را به سوی خودش میکشد و جذب میکند ؟ نثر و شعر سعدی چرا انسان را جذب میکند ؟ حدود هفتصد سال از زمان سعدی میگذرد چرا آن جمله های کوتاه سعدی هنوز هم در زبانها تکرار میشود و انسان وقتی که میشنود مجذوب آن میشود ؟ زیبایی است که چنین میکند آن زیبایی چیست ؟ آیا زیبایی لفظ است ؟ نه ، تنها لفظ نیست ، معانی این الفاظ است البته خود لفظ هم در فصاحت دخالتی دارد ولی تنها لفظ نیست معانی این الفاظ و معانی ذهنی آنچنان زیبا کنار یکدیگر قرار گرفته است که روح انسان را میکشد به سوی خودش و جذب میکند و همچنین شعر حافظ و مولوی . آنهایی که زیباییهای خیال را درک میکنند گاهی آنچنان مجذوب و مسحور این شعرها میشوند که اصلا از خود بیخود میشوند . مرحوم ادیب پیشاوری یکی از ادبای بسیار مبرز و از بقایای حوزه های علمیه قدیم بوده است وی می گوید : دوبار در عمرم خواندن یک شعر مرا از هوش برد ، بیهوش شدم یک بار غزلی از حافظ را خواندم ، آنچنان تحت تأثیرش قرار گرفتم که بیهوش شدم غزل معروفی است :زان یار دلنوازم شکری است یا شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت ......زیبایی قرآنقرآن کریم نفوذ خارق العاده خودش را از چه دارد ؟ از زیبایی و فصاحتش قرآن میتوانست آن معنایی را که با اعماق روح انسان سرو کار دارد و به تعبیر خود قرآن " مذکر " است یعنی آنها را از درون انسان بیرون میکشد ، با یک عبارتهای خیلی معمولی و ساده بیان بکند ، ولی خدای اسلام و پیغمبر چون این کتاب معجزه باقی پیغمبر است ، حقایقش را با زیبایی خارق العاده بیان کرده است به نظر شما فصاحت قرآن تاکنون چقدر اشک از مردم گرفته ؟ ! به تعبیر خود قرآن : « یخرون للاذقان سجدا . یخرون للاذقان یبکون » (سوره اسراء ، آیات 107 و . 109) افرادی که وقتی آیات قرآن را میشنوند ، در حال گریه میافتند و سجده میکنند در دلهای شب ، آیات قرآن چقدر اشک ازمردم گرفته است ! در اثر این است که آن معانی در این لباس بسیار زیبا ، آن حس جمال دوستی معنوی انسان را در اختیار میگیرد و مسخر خودش میکند . « و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق »( سوره مائده ، آیه 83): ''و چون آیاتی را که به پیامبر فرستاده شده است بشنوند ، میبینی که اشک از دیدگانشان جاری میشود زیرا حقانیت آن را شناختهاند''.زیبایی سخنان علی (ع)و یا به تعبیر حضرت زینب (س) بنی امیه تمام اقطار زمین و آفاق السماء را آنچنان گرفته بودند که نامی از علی در دنیا وجود نداشته باشد و حرفی از او نباشد یک عامل اساسی برای اینکه امام علی علیه السلام) در دنیا نمرد ( عوامل ظاهری طبیعی را داریم میگوییم ) این بود که علی سخنانی دارد در نهایت زیبایی . " نهج البلاغه " واقعا نهج البلاغه است دشمن هم دلش میخواهد سخنان علی را ضبط و حفظ کند چه قدر ما داریم از فصحا و بلغای عرب ، آنها که با علی هم میانه خوبی ندارند ، که وقتی از آنان میپرسند تو از کجا به این مقام از فصاحت رسیدی ؟ یکی میگوید صد خطبه از علی حفظ داشتم بعد ذهنم جوشید که جوشید ، دیگری میگوید هفتاد خطبه حفظ داشتم ، و سومی میگوید : «حفظ کلام الاصلع » عبدالحمید کاتب خیلی معروف است یک نویسنده ایرانی است در دربار آخرین خلیفه اموی معروف به مروان حمار . نویسنده خیلی فوق العادهای است که گفتهاند : «بدأت الکتابة بعبد الحمید و ختمت بابن العمید »: . نویسندگی شروع شد به عبدالحمید ، و خاتمه یافت به ابن العمید و یا به خاطر تقیه و یا واقعا با علی علیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
روابط آب و خاک و گیاه
یک گیاه علفى سریعالرشد عمدتاً از آب تشکیل شده است. محتوى آب گیاه بین ۷۰ تا ۹۰% مىباشد که بسته به سن گیاه، گونه گیاه، بافت موردنظر و محیط، متفاوت است. آب براى بسیارى از فعالیتهاى گیاهى لازم است:
۱. حلال بوده و محیطى مناسب براى واکنشهاى شیمیائى فراهم مىنماید.
۲. محیطى مناسب براى انتقال مواد آلى و معدنى مىباشد.
۳. موجب تورم سلولهاى گیاهى مىشود. آماس باعث بزرگ شدن سلول، ساختار گیاه و شکلگیرى آن مىگردد.
۴. باعث آبگیرى (Hydration)، خنثىسازى (Neutralization)، بار الکتریکى روى مولکولهاى کلوئیدى مىشود. در مورد آنزیمها، آبگیرى موجب حفظ ساختمان آنزیم و تسهیل فعالیتهاى کاتالیزورى آن مىگردد.
۵. ماده خام فتوسنتزى فرآیندهاى هیدرولتیکى و سایر واکنشهاى گیاهى را تشکیل دهد.
۶. تبخیر آب تعرق موجب خنک شدن گیاه مىگردد.
در شرایط مزرعه، ریشهها در خاک نسبتاً مرطوب نفوذ مىکنند، درحالىکه ساقه و برگها در محیط نسبتاً خشک رشد مىنمایند. این امر موجب جریان مستمر آب از طریق خاک به داخل گیاه و به اتمسفر مىگردد که در جهت کاهش انرژى پتانسیل صورت مىگیرد. مقدار آبى که روزانه از این طریق جریان مىیابد حدود ۱ تا ۱۰ برابر مقدارى است که بافت گیاهى در خود نگه داشته و ۱۰ تا ۱۰۰ برابر مقدار آبى است که براى توسعهٔ سلولهاى جدید مصرف مىشود و ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر مقدار آبى است که در فتوسنتز به مصرف مىرسد. بنابراین در اولین مرحله، آب از طریق خاک به برگ حرکت مىکند تا مقدار آبى که از طریق تعرق از دست رفته را جبران نماید.
بهخاطر تقاضاى شدید و همچنین بهعلت اهمیت آب، گیاه به یک منبع آب مستمر براى رشد و نمو خود نیاز دارد، هر وقت که آب محدود مىگردد رشد نیز کاهش مىیابد و معمولاً عملکرد هم کاهش مىیابد. مقدار کاهش عملکرد متأثر از ژنوتیپ، شدت کمبود آب و مرحلهٔ نمو گیاه مىباشد.
پتانسیل آب
سیستمی که ماهیت آب و حرکت آن را در خاک و گیاه بیان میکند بر مبناء روابط انرژی پتانسیل استوار است. وقتی که آب از یک منطقه دارای انرژی پتانسیل زیاد به یک منطقه دارای انرژی پتانسیل کم حرکت میکند ، این آب دارای توان انجام کار است. انرژی پتانسیل یک سیستم آبکی (Aqueos) ، در مقایسه با انرژی پتانسیل آب خالص قیاس میشود. چون آب در گیاه و در خاک معمولاً بهعلت دارا بودن مواد محلول (Solutes) ، از نظر شیمیائی خالص نیست و از نظر فیزیکی بهعلت کششهای قطبی ، نیروی ثقل ، و فشار ، انرژی پتانسیل آن کمتر از آب خالص میباشد انرژی پتانسیل آب در گیاه و خاک را پتانسیل آب مینامند که با حروف یونانی سای (ψw) نشان داده میشود و بهصورت نیرو بر واحد سطح بیان میشود. واحد اندازهگیری آن معمولاً بار یا پاسکال (Pa) ، میباشد. یکبار مساوی ۱۰ به توان ۵ پاسکال یا ۱۰ به توان ۶ دین بر سانتیمتر مربع یا ۹۹/۰ اتمسفر و یا ۱۰ به توان ۲ ژول بر کیلوگرم میباشد. آب خالص دارای پتانسیل آب صفر بار میباشد. پتانسیل آب در خاک و گیاه معمولاً کمتر از صفر بار میباشد. یعنی مقدار آن منفی است. هر چقدر این مقدار بیشتر منفی باشد پتانسیل آن کمتر است:
پتانسیل آب گیاه و خاک حاصل جمع چند پتانسیل به شرح زیر مىباشد:
ψw = ψm + ψs + ψp + ψz
=ψm پتانسیل ماتریک (Matrix potential)، نیروئى که توسط آن، آب به گیاه یا سطح ذرات خاک چسبیده است بهوسیله نیروى جذب سطحى Adsorption، یا شعریهاى Capillarity)، این جاذبهها فقط از طریق اعمال نیروى دیگرى مىتوان خنثى کرد. بنابراین مقدار آن همواره منفى است.
=ψs پتانسیل مواد محلول پتانسیل اسمزی. انرژى پتانسیل آب است که تحت تأثیر غلظت مواد حل شده قرار مىگیرد. مواد حل شده انرژى پتانسیل آب را کاهش مىدهند و در نتیجه محلول داراى پتانسیل منفى مىگردد.
=ψp پتانسیل فشارى فشار آماس Turgor pressurer نیروئى که توسط فشار هیدرواستاتیکى حاصل مىشود. از آنجائى که این نیرو توسط آب به گیاه وارد مىشود بنابراین داراى مقدار مثبت مىباشد. معمولاً این پتانسیل در خاک اهمیت کمى دارد ولى در سلولهاى گیاهى داراى اهمیت زیادى است.
=ψz پتانسیل ثقلى که همیشه در گیاهان وجود داشته لیکن در مقایسه با ۳ پتانسیل دیگر در گیاهان کوتاه قامت، داراى اهمیت ناچیزى است. در درختان بلند پتانسیل ثقلى داراى اهمیت است.
آب قابل استفادهٔ خاک
ریشه گیاهان در خاک مرطوب رشد مىنمایند و آب را تا زمانىکه پتانسیل آب خاک به یک حد بحرانى برسد از خاک مىگیرند. آبى که از خاک مىتواند از طریق ریشه گیاهان خارج گردد بهنام آب قابل استفاده یا آب در دسترس نامیده شده است که عبارت است از تفاوت محتوى آب ظرفیت مزرعه آبى که علىرغم نیروى ثقل در خاک نگهدارى مىشود و درصد پژمردگى دائمى درصد رطوبت خاک که در آن گیاه پژمرده مىشود و در اتمسفر داراى ۱۰۰% رطوبت نسبى هم شاداب نمىگردد.
رطوبت قابل استفاده خاک متأثر از خواص کلوئیدى خاک مثل سطح ویژه ذارت خاک مىباشد. یک خاک رسى لومى حدود %۲۰ وزن خود آب قابل استفاده دارد. درحالىکه یک خاک داراى بافت سبکتر مانند یک خاک شنى ریز حدود ۷% وزن خود آب قابل استفاده دارد. براساس واحد حجمی، در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت رسى لومى حدود ۱۷ سانتىمتر آب قابل استفاده در هر متر عمق خاک داشته در حالىکه یک خاک داراى بافت شنى ریز کمتر از ۸ سانتىمتر آب در هر متر عمق خاک نگهدارى مىنماید. در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت ریز حدود ۲۵ سانتىمتر آب را براى گیاهى که ریشه آن در عمق ۱/۵ مترى نفوذ نموده است تأمین مىنماید.
پتانسیل آب خاک (ψsiol) در خاکهاى زراعی، در درجه اول تحت تأثیر پتانسیل ماتریک و در درجهٔ دوم، تحت تأثیر پتانسیل اسمزى قرار مىگیرد. پتانسیل آب خاک را مىتوان با ظرفیت مزرعه و درصد پژمردگى دائمى مرتبط دانست. در ظرفیت مزرعه پتانسیل آب خاک حدود ۱/۰-تا ۳/۰- بار مىباشد. درصد پژمردگى دائمى در گونههاى گیاهان زراعى متفاوت است ۱۵- تا ۵۰- بار ولى غالباً بهطور انتخابى آن را حدود ۱۵ بار فرض مىکنند. پتانسیل آب در نقطه پژمردگى دائمى داراى اهمیت ناچیزى است چون بیش از ۷۰% آب قابل استفاده در پتانسیل ۵- بار از خاک خارج شده است. همچنین مقدار آب قابل استفاده در بین۱۵- تا ۳۰- بار بسیار ناچیز است.