واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

روانشناسی کودکان استثنایی 41ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

موضوع تحقیق:

 

نام دبیر مربوطه:

؟؟؟؟؟؟

تهیه کنندگان:

:::::::::::::ک

فروردین 85

فهرست صفحه

مقدمه و تاریخچه 2

معرفی گرایشهای روانشناسی 8

دروس عمومی و تخصصی روانشناسی کودکان استتثنائی 12

بررسی کودکان استثنائی 13

در مدرسه چه کسی از من حمایت می کند؟ 18

وضعیت مشاوره در گذشته و حال 27

دیدگاه شرع در مورد معلولیت 30

پژوهش در مورد کودکان استثنائی 35

ضمیمه 37

منابع و مآخذ 40

مقدمه و تاریخچه

عقب ماندگی ذهنی یا باصطلاحخ دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هرد دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند. بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است.

اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی از این افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.

از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن 18 این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن و درمان آنان خودداری می کردند. اصطلاح بیگانه یا خارجی که به فرانسه ((آدینه)) و به انگلیسی (( ایلین)) گفته می شود برای مجانین و ((الینیست)) برای روان پزشکان و پزشکان معالج این بیماران از قدیم الایام به کاررفته و این کلمات از ((آلینوس)) لغت یونانی مشتق شده است و علت آن این بوده است که عقب ماندگان ذهنی را مانند مجانین ، بیگانه از اجتماع می دانستند. اگرچه بعداً متوجه شدند که این بیماران با محیط و اجتماع بیگانه نیستند بلکه به عمل ضایعات مغزی تماس آنها با عالم خارج تغییر کرده است. بقراط حکیم یونانی نیز به ضایعات مغزی این افراد اشاره کرده و اختلالات رفتاری و کمبودهای هوشی آنها را مربوط به این نوع ضایعات دانسته است.

در قوانین روم قدیم، اسپارت ها وحتی رژیم نازی کشتن و از بین بردن افراد عقب مانده ذهنی را مجاز می دانستند . برعکس بعضی مذاهب آسیایی مانند کنفوسیوس در چین که پیروان آن معتقدند ((آنچه برای خود نمی پسندی به دیگران روا مدار)) و زرتشت در ایران مردم را تشویق می کردند که با بیماران روانی و عقب مانده ذهنی رفتاری انسانی داشته باشند و تا آن جا که ممکن است به آن ها کمک کنند. تا اوایل قرن نوزدهم کتاب یا رساله علمی قابل قبولی در زمینه ی عقب مانده ها و افراد مبتلا به اختلالات رفتاری یا باصطلاح ((ناسازگار)) نوشته نشده بود و به طوری که قبلاً نیز اشاره شد به این نوع بیماری ها جنون یا دیوانگی می گفتند.

در اواخر قرن 18 (1794) روان پزشک معروف فرانسوی که به حق او را باید بنیان گذار روان پزشکی جدید نامید به نام ((فیلیپ ئینیل)) به سرپرستی بیمارستان روانی ((بی ستد)) در پاریس که مخصوص بیماری های روانی مردان بود انتخاب شد. اولین اقدام او بازکردن زنجیر از پا و گردن بیماران بود و برخلاف تنبیه و شکنجه، که درمان بیماران روانی و عقب ماندگان ذهنی آن زمان بود، به د لجویی آنان پرداخت و برای آنان برنامه های تفریحی و گردشی در نظر گرفت.

این روش بعدها به درمان اخلاقی مشهور شد زیرا پنیل بود که زندان را تبدیل به بیمارستان کرد. انگیزه و علت تمایل پنیل برای خدمت به بیمارستان روانی این بود که یکی از دوستانش دچار کسالت روانی شد و او را به زنجیر بسته و به دارالمجانین انداختند.

فیلیپ پنیل از دیدن این منظره سخت متاثر شد و به فکر افتاد که به نحوی به این بیچارگان کمک کرده و



خرید و دانلود  روانشناسی کودکان استثنایی  41ص


روانشناسی و تعلیم و تربیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

پودمان روانشناسی و تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت ( اصول و مبانی آموزش و پرورش )

ما در این مبحث ، مطالبی پیرامون اصول آموزش و پرورش ، خصوصیات اصول، منابع و انواع اصول ارائه خواهیم داد .

اصل :

هر علمی دارای اصولی است ، تعلیم و تربیت نیز به عنوان یک علم که " علوم تربیتی " نامیده می شود ، اصولی دارد . اصول ، قواعد ، مفاهیم کلی و تکیه گاههای نظری هستند که با توجه به آنها ، را خود را به سوی اهداف مورد نظر سوق می دهیم ، یعنی با توجه به اصول ، به منظور رسیدن به اهداف ، روشها را انتخاب می نماییم . بنابراین ، اصول تعلیم و تربیت ، تعیین کننده روشهای آموزشی و اهداف می باشند .

خصوصیات اصول تعلیم و تربیت عبارتند از :

1-اصول نسبی هستند ، نه مطلق : اصول مطلق ، اصولی هستند که در همه شرایط و مکانها قابل استفاده می باشند. اصول آموزش پرورش، مطلق نیستند ، یعنی در همه شرایط ، زمانها و مکانها مصداق ندارند ، مانند اصل آزادی و اصل فعالیت نسبی. بنابراین، مقطع سنی و تحصیلی و شرایط و موقعیتهای دانش آموزان ، تعیین کننده این اصول می باشند .

2-اصول موضوعه هستند ، نه متعارفه : این اصل ، در علوم دیگر اثبات و در تعلیم و تربیت ، به کار گرفته می شود . اصول متعارفه ، اصولی هستند که در همان علم ، اثبات و به کار گرفته می شوند .

علوم تربیتی یک علم کاربردی است و مبانی نظری آن توسط علوم دیگر ، به ویژه روانشناسی، به دست می آید. مبانی نظری آن هم شامل روانشناسی رشد تربیتی است . روانشناسی، تحقیقاتی بین پدیده ها انجام می دهد ( برای مثال ، روابطی بین انگیزه های پیشرفت تحصیلی دانش آموز به وجود می آورد ). این اصول بر اساس یافته های روانشناسی، در تعلیم و تربیت شکل می گیرد. روانشناسی و تعلیم و تربیت، ارتباط بسیار نزدیکی با هم دارند . اولی علم محض و دومی کاربردی است.

در حقیقت، روانشناسی نظریات را مطرح می کند و تعلیم تربیتی، مبانی نظری را در محیط تربیتی به کار می برد. روانشناسی به یکسری قوانین دست یافته که کاربرد و موارد استفاده آن، در تعلیم و تربیت است. برای مثال، نظریه گشتالت در روانشناسی یادگیری ، ارتباط جزء و کل را مطرح کرده است. بر اساس این نظریه، هر چه موضوعات درسی در یک کل منسجم و بافت و زمینه کلی تری به دانش آموزان ارائه شود، میزان درک دانش آموز و یادگیری معنادار وی از موضوع ، بیشتر خواهد بود.

دانش آموز هر چه بیشتر بتواند ، بین مطالب ارتباط برقرار کند ، جزء را به کل ربط دهد و بین اجزاء پیوند برقرار کند ، بهتر می تواند مطالب را یاد بگیرد. در این صورت، این مطالب قابلیت انتقال بیشتری به محیط خارج از کلاس خواهند داشت.

3-اصول کشف کردنی هستند ، نه وضع کردنی : اصول را باید بر اساس قوای یادگیری ، ماهیت انسان ، استعداد و نیازهای دانش آموزان ، کشف کرد .

اصول آموزش و پرورش ، فعالیت ، کمال ، تناسب عمل با وضع ، تفرد ، آزادی و اجتماع می باشند .

اصل فعالیت ، بیانگر این است که فرد به حالات ، علائق و نیازهای فعلی خود توجه کند . به عبارت دیگر ، این اصل به وضعیت فعلی کودک نظارت می کند .

اصل کمال ، به آینده کودک ناظر است و مدافع منافع آینده کودک می باشد.

شاید در ظاهر ، بین دو اصل فوق تناقض وجود داشته باشد، اما این تناقض، واقعی نبوده و توجه به وضعیت فعلی، نیازها و علائق کودک، در حقیقت تضمین کننده آینده او می باشد .

نکته مهم این است که در صورت توازن و تعادل بین اجرای اصول و شرایط، این تناقضها قابل حل هستند . زیرا اصول ، نسبی بوده و چنانجه معلمان بتوانند ، این دو را با هم ترکیب کنند ، مسائل به درجات مختلف حل شدنی می باشند .

به عبارت دیگر، در اینجا مسأله نیاز سنجی مطرح می شود . در مقاطع مختلف تحصیلی، باید نیازهای فرد و جامعه را مشخص کرد و اهداف و محتوای تعلیم و تربیت را بر اساس آنها پایه ریزی نمود . هنگامی که بحث نیازها مطرح می شود، نیازهای تعلیم و تربیت ، مانند طراحی برنامه ریزی آموزش پیش دبستانی و دبستانی ، در اولویت قرار می گیرند .

تمامی مراحل آموزش و پرورش ، بر اساس نیازها مشخص می شوند. نیازها در طراحی آموزشی، مانند نیاز به محبت و امنیت عاطفی ، از اولویت خاصی برخوردارند.

در مبحث نیاز سنجی ، باید به تفاوتهای فردی توجه خاصی نمود . در تعلیم و تربیت، دو نوع تفاوت وجود دارد : تفاوتهای درون فردی ( تفاوتهایی که بین استعدادهای گوناگون یا جنبه های مختلف یک فرد وجود دارد ) و تفاوتهای برون فردی ( تفاوتهایی که بین افراد مختلف وجود دارد ) . در دوره پیش دبستانی، توجه به تفاوتهای فردی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد، زیرا در این دوره، روشهای آموزشی، حتی المقدور انفرادی هستند . انفرادی، یعنی اینکه محتوا باید متناسب با سرعت یادگیری دانش آموزان باشد. این نوع آموزش، آموزش برنامه ای نام دارد ، یعنی آموزش محتوا باید متناسب با میزان و سرعت یادگیری افراد باشد . به عبارت دیگر ، آموزش باید براساس تفاوتهای فردی و خصوصیات یادگیری دانش آموزان ارائه گردد.

نوع دیگر آموزش، بر اساس نظریه یادگیری در حد تسلط صورت می گیرد. بر اساس این نظریه، همه دانش آموزان در هر مقطعی قادر به یادگیری مطالب هستند، به شرط اینکه زمان لازم به آنها داده شود . اگر به همه افراد زمان کافی برای یادگیری داده شود ، همه می توانند ، همه چیز یاد بگیرند و چیزی به نام استعداد وجود ندارد . بلکه استعداد ، زمانی است که هر فرد، برای یادگیری مطلب به آن نیاز دارد . یکی در زمان کمتر و دیگری در زمان بیشتری ، یک مطلب را یاد می گیرد .

به عبارت دیگر ، چنانچه با توجه به تفاوتهای فردی ، زمان لازم را به اشخاص بدهیم ، به موضوع درسی خود مسلط خواهند شد .



خرید و دانلود  روانشناسی و تعلیم و تربیت


روانشناسی مرگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

روانشناسی مرگ

فهرست:

1- مقدمه

2- مرگ فیزیولوژیکی

3- تجربه مرگ

4- برخورد کودکان با مساله مرگ

5- برخی علل ترس از مرگ

6- غلبه بر ترس از مرگ

7- مرگ رمانتیک

8- شهادت

9- عشق فاتح مرگ

10- اندیشه هایی درباره مرگ

11- آخرین سخنان

مقدمه:

آیا ما می توانیم تصور کنیم که ؟؟؟؟؟؟ تر از مرگ برای بشر وجود دارد؟ و نیز آیا عانلی که نوجب توقف جریان مرگ شده باشد وجود دارد؟ پس نباید حیرت کرد که چرا هر فلاسفه و حتی تمام انسانهایی که قادر به کمترین درجه تفکر هستند کم وبیش به طرز تشویق آمیزی به مرگ توجه کرده و خود را ناگزیر به ابراز عقیده های پیرامون آن کرده اند. ادیان و فلسفه های مختلف نیز توجیهاتی را درباره وضعیت فانی بودن بشر ارائه داده و کوشیده اند تا معنی و اهمیت آن را روشن کنند.

اینایس لپ از هواداران مکتب «تکامل گرایی» و از پیرامون نیاردوشان است. تکامل گرایی مکتبی است که از ؟؟؟؟؟؟؟ و علم گرایی نوین پدیده آمده است پیرامون این مکتب معتقدند که جهان و کائنات بسوی یک پیشرفت از پیش تعیین شده در حرکت است ذات و سرشت جهان به گونه ای است که اجسام آلی و غیر آلی همواره رو به تکامل و تحول هستند زیرا جهان را خداوند خلق کرده است. مکتب «تکامل گرایی» مقوله ای به نام «خداشناسی فرایندی» را در قلمرو فلسفه گشوده است. مکتب «تکامل گرایی» مقوله ای به نام «خداشناسی فرایندی» را در قلمرو فلسفه گشوده است. این مقوله شکل جدیدی از خداشناسی است که علوم جدید و بویژه دانش تکامل علمی را پذیرا می شود. می گوید که طرز عمل خداوند در جهان، یک فرآیند کند و بطئی است که با بردباری بر عناصر تصادف و شر غلبه می کند و تمامی خیر و خوبی را که پدید می آوردند در ذات خود نهفته دارد. اینایس لپ در برخورد با مساله مرگ، دیدگاهی را عرضه می کند که نشانگر ذهن روشن و باز او بوده، و در عین حال بیانگر اعتقاد راسخ وی به خداوند و دنیای آخرت است. البته در چارچوب مذهب کاتولیک به طور خاص و دیانت مسیحیت به طور عام، و نیز پایبندی او به مکتب تکامل گرایی. او، مرگ را یک راز می داند و نه یک مساله می گوید که هراس از مرگ یک واکنش بسیار عادی در همه انسانهاست اما مضطرب شدن به خاطر مرگ را یک نوع روان پریشی می داند زیرا مرگ همواره با تولد انسان، آغاز می شود و لحظه ای بشر را ترک نمی کند و در واقع زندگی و مرگ لازم و ملزوم یکدیگرند حاصل کلام، اینایس لپ می گوید که اگر انسان بخواخد بر هراس از مرگ غلبه کند باید به زندگی عشق بورزد و به آن ارزش و معنا بدهد. در توهین بینش است که عقیده دارد شهادت یک نمونه بارز و کامل نهراسیدن از مرگ است زیرا بیانگر نزدیک ترین و آشکار ترین ارتباط عشق و مرگ است.

مرگ فیزیولوژیکی

بدن انسان از یافته های زنده تشکیل می شود. هر یافته، بر اساس ذات خود، فانی است ولی یافته های جدید تولد می یابند تا جایگزین یافته عالی مرده در بدن انسان بشوند. پس از یک دوره معین زمانی، تجدید حیات یافته ها کاهش می یابد و سپس کلا متوقف می شود. از نظر زیست شناسی، مرگ طبیعی یک رویداد ناگهانی نبوده بلکه یک فرآیند تدریجی است از یک نقطه نظر زیست شناسی، ما به محض اینکه متولد می شویم به پیر شدن و مردن می کنیم. ولی مرگ انسان فقط موقعی صورت می گیرد که میلیونها یافته تشکیل دهنده بدنش بمیرد. هنگامی که فعالیت پروتوپلاسمی یافته متوقف می شود، آن یافته می میرد. بدین ترتیب، مرگ از این نقطه نظر زیست شناسی، عبارتست از نابود شدن ساختار یافته ای. اما هر چند که یافته ها می میرند و بدین طریق موجب مرگ یک فرد می شودند لکن اتم های سازنده یافته ها از بین نمی روند. آنها به یافته های دیگر همان فرد و سایر افرادمنتقل می شوند و از این جهت است که ما می توانیم با لحنی قاطع از وجود یک خویشاوندی اساسی میان تمام موجودات زنده سخن بگوییم. اتم هایی که امروز جزئی از کالبد جسمانی من هستند شاید روزی مورد استفاده حیوانات و گیاهان یا شاید سایر انسانها قرار گیرد. اگر ما می خواستیم بپذیریم که اتم ها دارای روح می باشند. بنابراین پدیده (حلول روح) می توانست یک معنای واقعی بیابد. از طرف دیگر، خود یافته نیز یک موجود پیچیده است و به همین دلیل نمی تواند فانی محسوب شود زیرا فقط پروتوپلاسم می میرد. نه علم و نه جادو هیچ کدام قادر نیستند که مانع مرگ سلولها و اندامهای زنده تشکیل شده از آنها گردند با حداکثر کاری که می کنند اینست که مرگ ما را به تاخیر



خرید و دانلود  روانشناسی مرگ


روانشناسی کودک 15ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

جیغ زدن کودک

نوزاد از موقع تولد برای تأمین نیازهای خود یا بیان مشکلات خود فقط گریه می‌کند بتدریج حرف می‌زند و با بیان کلمات نیازی خود را بیان می‌کند. بعضاً مشکلات جسمی، مسائل شنوائی یا بیماریهای کودک ممکن است با بی‌قراری، گریه کردن ممتد، جیغ زدن‌های طولانی باشد. این یک وسیله برای ارتباط با محیط و ابزار نیاز یا مطرح کردن خود است. خشونت در کودکان یا پرخاشگری ممکن است باعث ایجاد اختلالات روانی و یا پرخاشگری شود. در مسیر تکامل تکلم در کودکان ممکن است اختلالات شنوائی نیز با جیغ زدن همراه باشد. چرا که کودک نمی‌تواند نیازهای خود را در مسیر عادی ابراز کند نمی‌تواند با کلمات بیان کند و با جیغ زدن جلب توجه می‌کند.

چنانچه جیغ زدنهای کودک باعث جلب توجه و توجه بیشتر به کودک شود او شرطی می‌شود و سعی می‌کند خواسته‌های خود را با جیغ زدن به اطرافیان تحمیل کند.

بسیاری از بیماریهای زمینه‌ای کودک بیماریهای متابولیک و کلامی و یا اختلالات گوارشی و یا بیماریهای عصبی و یا اختلالات روانی ممکن است حالت عادی کودک را تغییر داده و منجر به این شود که ابراز نیاز کودک به طرز عادی نباشد.

تغذیه کودک خصوصاً در 6 ماه اول با شیر باید براساس نیاز کودک باشد. ساعت مشخص برای او در نظر نگیرید هر موقع که دوست دارد و به هر میزان که نیاز دارد. بهترین شرایط آن است که کودک در بغل مادر در شرایط کاملاً آرام تغذیه شود. هر نوع استرس در مادر یا کودک این شرایط ایده‌آل را مختل کرده و باعث کاهش شیر مادر یا اختلال در تغذیه کودک می‌شود. محرکهای محیطی مثل صداهای بلند حتی صدای زنگ تلفن، یا بازی با کودک در ضمن شیر خوردن باعث اختلال در تغذیه او می‌شود.

زمان شیر خوردن کودک از پستان مادر بهترین زمان تبادل عواطف بین مادر و کودک است و این زمانی است که مادر با کودک خلوت کرده و بهترین و عمیق‌ترین عواطف انسانی در پاکترین پیوندها مبادله می‌شود. هر چه آرامش بیشتری در این زمان بین مادر و کودک باشد میزان شیر دهی و طول مدت شیردهی بیشتر است کودکانی که مادران در ضمن شیر دهی آرامش بیشتری داشته باشد از آرامش بیشتری برخوردار هستند و راحت‌تر شیر می‌خورند، مسلماً رشد بهتری خواهند داشت. بعضی از کودکان به محض شروع تغذیه با شیر مادر دفع مدفوع دارند و با کوچکترین تحریک گوارشی ممکن است دفع مدفوع نیز تحریک شود.

کودکانی که شیر مادر می‌خورند ممکن است 7-8 مرتبه در روز دفع مدفوع داشته باشند بعضاً این مدفوع آبی و حتی ممکن است سبز رنگ باشد و یا ممکن است همراه با زورزدن و بیقراری باشد این واکنشها طبیعی است و مشکل خاص برای کودک ایجاد نمی‌کند بعضاً ممکن است تعداد دفعات دفع مدفوع کودک کم شود تا هفته‌ای یک بار دفع داشته باشد دربچه‌های که شیر مادر می‌خورند این مسئله نیز ممکن است طبیعی باشد. دفع مدفوع در این حالت ممکن است با زور زدن، قرمز شدن صورت و کمی بی‌قراری باشد چنانچه دفع کودک به همین شکل باشد و مشکل حادی ایجاد نکند غیر عادی نیست خصوصاً در 6-3 ماده اول این واکنشها همراه دفع طبیعی است و داروی خاصی لازم نیست.

با کودک چگونه از مرگ صحبت می کنید؟

توضیح مرگ به کودکان یکی از سخت ترین کارها برای اولیاست، بخصوص هنگامی که خود آنها با غم مرگ عزیزی دست به گریبان هستند. اما مرگ یک بخش غیر قابل انکار از زندگی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خیلی خردسالی، کودکان نسبت به آن کنجکاو می شوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایی که احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعی نشان بدهد، علاقه مند هستند، روشهایی که بزرگترها عزاداری می نامند.

شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتی کودکان 2 ساله از مرگ آگاه هستند. کودکان در قصه هایشان یا برنامه های تلویزیون از مرگ می شنوند، یا در اطراف خود حیوانات خانگی یا خیابانی مرده را می بینند. علی رغم این موارد، هیچ کدام از کودکان مفهوم مرگ را نمی دانند. آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درک کنند و در عوض، آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند.

آنها تصور می کنند که اجساد هنوز می خورند و می خوابند و کارهای همیشگی خود را انجام می دهند، فقط با این فرق که این کارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاک انجام می دهند. حتی وقتی یکی از اولیا یا خواهران و برادران کودک درگذشته است، او نمی تواند این اتفاق را برای آنها در نظر بگیرد.

کودکان به روشهایی مختلف نسبت به مرگ واکنش نشان می دهند:

اصلاً تعجب نکنید اگر کودک 2 ساله ای در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت کند یا کودک 5 ساله ای نخواهد به مهد کودک همیشگی اش برود، چرا که کودک در جست و جوی علت پریشانی و غمگینی بزرگترها است و می خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغییر کرده است. او با خودش فکر می کند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران کننده شده است. از سوی دیگر، ممکن است کودکی هم باشد که اصلاً واکنشی به مرگ نشان ندهد یا گاه گاهی در بین شادی و خوشحالی های کودکانه اش به یاد آن بیفتد که این هم کاملاً طبیعی است و دلیل سنگدلی کودک نیست! اصولاً کودکان این مفهوم را کم کم و به آهستگی درک می کنند و نباید انتظار داشت که همه موضوع را در یک لحظه یا یک روز بفهمند و حتی بسیاری از آنها تا وقتی که کاملاً احساس امنیت نکنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمی دهند، یعنی فرایندی که ممکن است ماهها تا سالها به طول بینجامد، بخصوص اگر مرگ عزیزی را شاهد بوده باشند . بعضی از کودکان رفتارهایی انجام می دهند که به نظر عجیب می رسد. مثل بازیهای تشییع جنازه یا ادای مردن کسی را درآوردن. این هم امری طبیعی است، حتی اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد. بنابراین، این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید از کودک گرفت.

احساسات خود را در مورد مرگ توضیح بدهید. سوگواری یک قسمت بسیار مهم برای التیام غم مرگ عزیزان است و این هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است کودک را نباید با سوگواری شدید، وحشت زده کرد، ولى از طرفی هم نباید مسأله را بی اهمیت جلوه داد. به کودک باید توضیح داد که بزرگترها هم نیاز به گریه کردن دارند و اینکه ما به خاطر از دست دادن کسی ناراحت هستیم. در غیر این صورت، کودک کنجکاوانه تغییرات خلقی شما را درک می کند و بخصوص وقتی حس کند مسأله ای وجود دارد، ولی شما سعی در مخفی کردن آن دارید، نگران تر می شود.

به سؤالات کودک پاسخ دهید. کنجکاوی کودکان درباره مرگ یک امر عادی است و نباید از سؤالات آنها فرار کرد، بلکه بهتر است از فرصت پیش آمده استفاده کرده و به کودک کمک کنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن دیگران روبرو بشود.

جوابهای آسان و کوتاه عرضه کنید. کودکان قدرت درک اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند. بنابراین سعی کنید برای توضیح مرگ وارد جزئیات و بحثهای پیچیده آن نشوید. آنچه براى



خرید و دانلود  روانشناسی کودک 15ص


روانشناسی عمومی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 119

 

نگاهی بر روانشناسی عمومی

تعریف روانشناسی

اصطلاح سایکالوژی یا پسیکولوژی از دو کلمه یونانی ‍Psyche بمعنای روح و روان و Logos بمعنای مطالعه ترکیبی گردیده است.

ولی اصولا مطالعه بررسی خصوصیات مربوط به عادات، رفتار کردار و عکس العمل های یک فرد را روانشناسی یا بمعنای لغوی کلمه (مطالعه نفس) گویند.

از تمام عجایبی که بشر بدنبال آن می گردد چه در روی زمین و چه در آسمانها جالب ترین آنها بنظر می آید که خود بشر زنده باشد چه با مطالعات و تحقیقات علمی که در این زمینه شده با این نتیجه رسیده اند که بیشتر منظور از تحقیقات و بررسی های علمی از جنبه های مختلف طبیعی، اجتماعی و اقتصادی شناسائی طبیعت بشر بوده است تا خود طبیعت . دانشمندان نیز با مباحثات و مجادلات علمی تا اندازه ای با این نتیجه رسیده اند که بشر هنوز در مقابل مواهب طبیعت وجود ناچیز و بی فایده است و اگر چه علم ستاره شناسی ثابت کرده است که زمین تقریبا نزدیک به مرکز جهان است ولی با این وجود هنوز شناسائی موقعیت زمین برای بشر امری تصوری است. طبیعت هیچگاه احتیاج به شناسایی ندارد و از نظر بشری دلائل بسیار است که چرا اصولا بشر عقالمند به کشف راز طبیعت و تشخیص افراد ساکن در آن می باشد.

تاریخچه علم روانشناسی

واژه ای که بنام (روانشناسی) برای شناساندن علم مطالعه و بررسی رفتار رواج یافته ترجمه لغت پسیکولوژی ( یا با تلفظ انگلیسی سایکالاجی) می باشد که در اصل از دو کلمه یونانی پسیکه بمعنی روح و روان و لوگوس بمفهوم تحقیق و بیان مشتق شده است. پسیکه مفاهیم متعدد دارد. برخی آنرا بمعنی دیگر روان تفسیر نموده اند. این کلمه نام یکی از خدایان افسانه ای یونان قدیم بوده که در ابتدا زندگی بشری و فنا پذیر داشته بعدا در زمره خدایان در آمده و جاودان گردید.

کیفیت روح یا روان نیز ناشی از افسانه جاودانی پسیکه می باشد .بنابر کیفیت فوق تردیدی نیست دانش روانشناسی دارای تاریخچه طولانی فلسفی و باستانی است و آغاز آن از زمان شناخت بشر وسیله خودش و آشنائی او به کیفیات و حالات رفتاری خود و نسبت به محیط و اجزاء سازنده آن می باشد واین تاریخچه جنبه کاملا فلسفی داشته و شرایط یک عالم تجربی را نداشت زیرا روانشناسی دانشی نوین و جوان می باشد و تنها از اواخر قرن نوزدهم بصورت یک علم تجربی بمنظور مطالعه علمی رفتار در آمد. از اینجهت علیرغم گذشته فلسفی و باستانی بسیار طولانی آن تاریخچه علمی بسیار کوتاهی دارد .مع الوصف در این مدت قلیل گامهای بسیار مهمی در زمینه اشاعه مبادی علمی آن برداشته شده بطوریکه امروزه یکی از مهمترین و قابل توجه ترین علوم بشری می باشد .

بطوریکه بعدا اشاره می کنیم موضوع تحقیق دانش روانشناسی رفتار موجودات بطور کلی است .و دراین مطالعه بمسائل روح و روان آنطوریکه مورد نظر قدما و فلاسفه بوده و توجهی نمی شود و چه بهتر می بود که در ازاء واژه روانشناسی ، کلمه ((رفتار شناسی )) برای این دانش بکار می رفت تا هیچگونه ابهامی در موضوع باقی نمی ماند . ضمنا واژه ای مانند ((روانشناسی )) همواره حاوی کیفیات و حالات اورءالطبیعه و آنچه سابقا علم النفس می نامیدند می باشد و از اینجهت نمی توان در راه اثبات مبادی علمی آن کوشش لازم را بعمل آورد در صورتیکه ((رفتار شناسی )) مانند واژه های مشابه ((زیست شناسی )) یا ((انسان شناسی )) جنبه علمی این دانش را ظاهر ساخته و آنرا بحق در زمره علوم قرار می دهد .اساس علمی روانشناسی غیر قابل انکار و فعالیت دانشمندان در مطالعه علمی رفتار بدون تردید آنرا در جرگه علوم تجربی قرار داد و خواهد داد .با وجود این تا زمانیکه کلمه ((پسیکولوژی )) رایج می باشد لاجرم به حفظ و رعایت واژه



خرید و دانلود  روانشناسی عمومی