واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان

عقل دانش مدار انسان را می بایست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفیق کرد.

عقل دانش مدار انسان را می بایست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفیق کرد.

لازمه ماندگاری و بقاء، حرکت کردن هم جهت و همسو با این تحولات است.

با توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آنها را به نهادهای آموزشی سپرده اند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارتهای زندگی راهم ییاموزند.

آیا می توان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیت های تحصیلی موفق است از نظر روانی، سلامت کاملی را دارا می باشد؟

آیا می توان نقش خانواده را در سلامت روان این فرزندان که خود سرمایه های این مرز و بوم هستند، نادیده گرفت.

سرمایه هایی که در صورت برخورداری از سلامت کامل می توانند منجر به نوآوری و اندیشه کار درجامعه شوند.

باید بتوان نسلی خود آغازگر، خود مشاهده گر، خود قضاوت کننده، خود راهبر مدیر و خود تغییر دهنده تربیت کرد و آنها را قادر ساخت تا ظرفیت های جدیدی در خود بوجود آورند و آگاهانه، مستمرانه و سریع تغییرات ایجاد نموده و پاسخگوی سریع در جامعه در حال یادگیری باشند.

این زمانی مؤثر است که این سرمایه ها در سلامت کامل روانی باشند.

خانواده به عنوان اولین، مؤثرترین، مهمترین کانون رشد و تربیت ومنبع کسب اطلاع در شکل گیری و ایجاد سلامت روانی نقش ارزنده ای را دارد و هیج جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر این که از خانواده های سالمی برخوردار باشد، خانواده ای که بتواند خود را با تغییرات اجتماعی وسیعی که ناشی از گذر سنت به مدرنیزه است تطبیق دهد و در این راستا به تربیت فرزندانی توجه داشته باشد که بتوانند برای خود و جامعه شان مفید واقع شوند.

سازمان جهانی بهداشت (WTO)، سلامت روانی را توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمانی تعریف کرده است که هیچکدام بر دیگری برتری ندارد.

این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شد.

سلامت روانی همان سلامت فکر کردن و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است نه تنها جسم، بلکه روح نیز احتیاج به مراقبت دارد و این دو جدای از هم نیستند.

ایجاد سلامت روانی، هدف سازگاری فرد با محیط اطراف خود است در صورتی که بتواند خود را با محیط تطبیق دهد، قابلیت های خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد، در این صورت می توان گفت، از سلامت روانی برخوردار است.

● ویژگیهای فردی که دارای سلامت روانی است

ـ نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.

ـ با دیگران سازگاری دارد.

ـ به خود و دیگران احترام می گذارد.

ـ شاد و مثبت اندیش است.

ـ به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.

ـ در برابر ناکامی ها تسلیم نمی شود و خود را نمی بازد.

ـ در برابر موقعیت ها و شرایط، انعطاف پذیر است.

ـ از توانایی های خود شناخت دارد و به دنبال رشد استعدادهایش است.

ـ دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.

ـ نیازهایش را به گونه پاببای برآورده می کند که با ارزش های جامعه منافات نداشته باشد.

ـ صداقت و درستکاری در رفتار و گفتارش دارد.

ـ امید و شوق به زندگی دارد.

ـ فردی خود کنترل در تمام شرایط زندگی است.

ـ مسئولیت پذیر ومتعهد است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان


تحقیق درباره بیماری روانی بهداشت روانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

بیماری روانی- بهداشت روانی

الف – بیماری روانی

وقتی روان شناسان و روان پزشکان درباره شخصیت بحث می کنند ناگزیر شخصیت های بهنجار و نابهنجار را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند . گرچه در بسیاری موارد تشخیص بین این دو گونه شخصیت کار آسانی نیست ، اما تعریف ها و تقسیم بندی های آنان از انواع شخصیت خود دلیل بر این اختلاف می باشد . به طور کلی شخصیت از نظر آنان به سه گروه متمایز به قرار زیر تقسیم می شود :

1- بهنجار 2- نوروتیک (روان نژند) 3- پیسکوتیک (روان پریش) .

در این فصل به اختصار درباره ویژگیهای هر گروه به بحث خواهیم پرداخت .

شخصیت بهنجار

شخصیت بهنجار خود را با واقعیت زندگی سازگار می سازد ، رفتار و کردارش در زندگی هدف مشخص و جامعه پسندی رادنبال می کند و از ادامه فعالیت برای به مقصود احساس رضامندی و خوشبختی می کند . از طریق یادگیری برای سازگاری بیشتر و زندگی بهتر رفتار خود را تغییر می دهد ، رابطه علت و معلول را از روی بینش درک می کند اندیشه ها و رویای خود را همیشه یک حقیقت مسلم نمی پندارد ، در اعمال و رفتارش به وجود خود، زمان و مکان آگاه است، یعنی می داند چه کسی است، کجاست و چه کاری انجام می دهد .

شخصیت نوروتیک

افراد نوروتیک یا روان نژند غالباً می کوشند از حقیقت بگریزند، کمتر خودشان را با واقعیت سازگار می کنند . گرچه از وجود خود ، زمان و مکان اشیاء تا حدودی آگاهی دارند ، اما هدف زندگی خود و جامعه را به خوبی تشخیص نمی دهند . رابطه علت و معلول و اجزاء یک واحد یا موقعیت را درک نمی کنند ، رفتارشان را از روی اراده و بنا به خواست خود تغییر نمی دهند ، خواب و رؤیای خود را گاهی حقیقت یا یک معجزه می پندارند . نوروتیک ها یا روان نژندها به طور کلی دارای اختلالهای روانی خفیف مانند احساس خستگی ، کوفتگی عصبی ، بی حس و حالی ، اضطراب ، دلواپسی و فراموشی می باشند . این افراد را گاهی نوروتیک های اضطرابی نیز می نامند که به استراحت و آرامش نیاز دارند .

علت اختلال بیماران نوروتیک کارکردی است نه عضوی بدین معنی که « نوروز» علت مشخص بدنی ندارد . عضو مربوط سالم به نظر می رسد ، اما کارکرد آن دارای اختلال و بی نظمی است. این بیماران غالباً افرادی بی تصمیم و مردد و روان گسسته می باشند، به طوری که فاقد وحدت شخصیت و رفتار و کردار منسجم هستند. این اختلالها و ناراحتیها را هیستری نامیده اند که از مشخصات بارز آنها کوری و کری کارکردی ، فراموشی ، آمنزی ( از یاد بردن محل زندگی ) فوگ ( فراموش کردن گذشته و رفتار و کردار خود )، دوشخصیتی و چند شخصیتیاست. به علاوه این بیماران به عارضه های بی دلیل و ناگهانی مانند ترس از فضای بسته ، ترس از تنهائی و بلندی ، افسردگیهای نوروتیک ناشی از ناامیدی و شکست گرفتار می شوند .

روان درمانی نوروتیکها

از مطالب بالا معلوم می شود که واکنشها یا نابهنجاری نوروتیک در نتیجه ناتوانی شخص در برخورد با دشواریهای زندگی حاصل می شود . برخی از روان شناسان بالینی و روان پزشکان روش روان کاوی را برای درمان مؤثر می دانند و برخی دیگر به سبب طولانی بودن درمان از به کار بردن این روش خودداری می کنند . برخی از روان پزشکان و درمانگران بر این عقیده اند که نخستین گام باید این باشد که درمانجو ناتوانی و درماندگی خود را بپذیرد . به سخن دیگر ، از مواضع ضعف خود آگاه باشد ، سپس به یاری تلقین، احساس به یاری تلقین ، احساس اعتماد ، تشویق و بازسازی خود دوباره در جهت سازگاری گام بردارد .

در روش روانکاوی درمانجو با آزادی و فراغ بال به شیوه تداعی آزاد افکار و تجربه های خود را ، آن گونه که به فکرش می رسد بیان می کند تا درمانگر به علت و ریشه ناراحتی های او پی ببرد و به درمان او اقدام کند . در روش روانکاوی مصاحبه دارای اثر فراوانی است و نباید به گونه ای شتابزده انجام شود . درمانگر باید وقت کافی در اختیار درمانجو قرار دهد و به او اجازه دهد که نگرانی ها و احساسهای نیک و بد خود را بدون دلواپسی و دغدغه ای از روی دقت و صداقت بازگو نماید . درمانگر پس از گردآوری اطلاعات لازم ، مانند تاریخچه زندگی ، تجربه ها و خاطرههای درمانجو باید به تعبیر ئ تفسیر آنها بپردازد، سپس درمان خود را تجویز نماید. درمانگر همچنین برای پی بردن به انگیزه های درمانجو از او می خواهد هرچه از رؤیاهای خود به یاد دارد برای او بیان کند تا بتواند با تحلیل آنها و اطلاعات بدست آمدة دیگر علت ناراحتی هایش را مشخص سازد.

نکته مهم در درمان اختلالهای نوروتیک این است که درمانگر باید بکوشد اعتماد کامل درمانجو



خرید و دانلود تحقیق درباره بیماری روانی  بهداشت روانی