لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
سبک امپرسیونیسمدر عصر امروز که همه ی ارزشها مورد تردید قرار گرفته اند. پژوهنده خود را با نوع تازه ای از پیوستگی مواجه می یابد، یعنی جریانی مداوم از نهضتها و ضد نهضتها این " گرایشها" که در زبانهای اروپایی با واژه هایی ختم شده به پسوند " ایسم – ism " قالب معنی می پذیرند مرزهای ملی و نژادی و ترتیب تاریخی را در می نوردند و به جای آنکه هریک مدتی دراز در مکانی معین حکومت کنند، با انگاره هایی سخت متغیر بر ضد یکدیگر به رقابت بر می خیزند و یا به هم جذب و در هم مستهلک می شوند. بنابراین آوردن سبک ها بیشتر بر اساس نهضت ها خواهد بود تا کشورها .
درحال حاضر چون در زمینه ارتباط سبکها با عکاسی یکسری مطالب و عکسهای آماده شده دارم، سبک ها رو به نظم تاریخی نمی آرم( تا حد امکان سعی می کنم این کار رو بکنم) چون به نظرم هر سبک اگر با دقت و جداگانه در تمامی هنرها بررسی بشه و بعد با عکاسی مقایسه بشه و نمونه هایی عکس از همون سبک آورده بشه، خیلی بهتر جواب می ده. و هر زمان که در مورد یک سبک در عکاسی مطالب خوبی پیدا کردم اینجا ذکر می کنم امیدوارم تمام دوستانی که اطلاعاتی در این زمینه دارند من رو یاری کنند.
امپرسیونیسمImpressionism
در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند.
در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و هنرمند به طور روز افزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام در همین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خود رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین جنبش مدرن هنری محسوب می شود. ( معنای لغوی امپرسیون: تاثیر ، اثرگذاری، خیال و احساس و ادراک)
امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود. آثار نقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت بود. نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه،رنوار و سیسلی و پیسارو بود که وجه اشتراکشان گسست از آموزش های رسمی فرهنگستانی بود. این هنرمندان ابتدا نام خود را " انجمن هنرمندان نقاش مجسمه ساز و گراور گمنام" گذاشتند. اما بعدا نام یکی از تابلوهای مونه به نام امپرسیون طلوع آفتابمنتقد جوان لوئیس لروی را واداشت تا در مجله charivari کل گروه را امپرسیونیست ها نام نهد و این نام که با لحنی تمسخر آمیز ابداع شده بود، بعدا از سوی خود هنرمندان گروه به عنوان گواهی بر حداقل یکی از جنبه های برجسته ی اهداف آنان پذیرفته شد.
http://www.essentialart.com/ni/Claude_Monet_Impression_Rising_Sun.jpg
Monet Impression Rising Sun
این گروه حدود هشت نمایشگاه گذاشتند که گوستاو کوربه( نقاش) دردومین نمایشگاه به آنان پیوست. پس از آخرین نمایشگاه، گروه متلاشی شد و مونه تنها کسی بود که همچنان به طور تعصب آمیز به ترویج ایده های امپرسیونیستی پرداخت.
در سال 1874، به استثنای مانه که به سالن رسمی وفادار ماند، کلیه ی نقاشان گروه در معرض توهین و شماتت عامه قرار گرفتند. تا سال 1876، هفت نمایشگاه مشترک برگزار شد. در همین سال دورانتی نویسنده و منتقد هنری، کتاب نقاشی نو را – که عنوانی در خور توجه است – انتشار داد و جهت گیری نقاشان جوان را زیرکانه تجزیه و تحلیل کرد: اینان با طی طریق کشف و شهود، به تدریج نور خورشید را به اشعه و عناصر آن تجزیه کردند و با هماهنگی کلی رنگ های قوس و قزحی که به روی بوم پراکندند، وحدت آن را، از نو می سازند.
تمایل منظره پردازان امپرسیونیست به ثبت " بیان تصویری لحظه ها" به جای جنبه های پایدار موضوعات آنها را وادار می کرد تا با نقاشی در فضای باز و اتمام تابلو در نقطه ای پیش از آنکه شرایط نوری عوض شود. گنجینه ای غنی فراهم سازند. در نقاشی های آنها نه به رنگ خاکستری و سیاه بلکه به رنگ مکمل نقاشی می شدند. آنان با " کم ارج کردن خطوط اشیا" ارجحیت خصوط اشیا را گرفتند و نقاشی های امپرسیونیستی بدل به رنگ آمیزی نور و فضا شدند. بازی نور مستقیم و بازتاب شده با این وجود این نظریه ها تمامی نقاشان امپرسیونیست. حتی مونه که بیشتر از همه مروج نقاشی در فضای باز بود بیشتر و بیشتر تمایل می یافت تا آثار خود را در کارگاه اصلاح یا رتوش کند. با انجام چنین کاری او به یک تناقض ذاتی در رویکرد امپرسیونیستی اعتراف کرد، زیرا هرچقدر که هنرمند به تاثیر تغییرات جوی حساسیت داشته باشد زمان کمتری برای ثبت آن پیش از تغییر روی بوم دارد. وی در اکتبر1890 وقتی بر روی مجموعه " کومه ی علف خشک" کار می کرد نوشت: منو به شدت بر روی آثارم کار میکنم و با مجموعه ای از تاثیرات متفاوت کلنجار میروم، اما در این وقت از سال خورشید چنان غروب می کند که نمی توانم خودم را با او همگام کنم"
نقاشی امپرسیونیستی در آغاز با گنگی و تمسخر مواجه شد. همزمان با دومین نمایشگاه منتقدی نوشت: پنج یا شش آدم روانی در اینجا گرد آمده اند تا کارهای خود را به نمایش بگذارند... نمایش رعب آوری است که بیهودگی انسانی تا آستانه ی جنون برسد. کسی باید به آقای پیسارو بگوید که آقای عزیز! درختان هرگز بنفش نیستند! آسمان هرگز به رنگ کَره ی تازه نیست، این که در هیچ کجای دنیا چیزهایی که در تابلویشان کشیده اند یافت نمی شود..."
در حقیقت، نقاش امپرسیونیست منحصراً توسط کشف و شهود فردی خویش هدایت می شد و تنها بر صداقت خود اعتماد می کرد و هر یک از آثارش - به عنوان یک کار خلاقه - اثبات و کشف دوباره ی نقاشی بود. از نظر او، دنیا، یکباره و برای همیشه در یک قالب ثابت زیست نمی کرد، بکله با هر نظر، در تازگی احیا شده یی دوباره کشف می شد، و کمترین جلوه ی آن، جزیی از زیبایی متغیر آن بود. چنین آزادی ای، جز به خشم آوردن مردم آن زمان، چه می توانست کرد؟ مردمی که دیدشان توسط مدرسه ی هنرهای زیبا (به عنوان نمودی از تحجر اجتماعی) منجمد شده بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
بررسی رابطه سبک های دلبستگی با
رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متأهل دبیری
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی است. بدین منظور 62 نفر از دانشجویان متأهل دانشکده علوم انسانی این دانشگاه به تفکیک جنسیت به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و آزمونهای رضایتمندی زناشویی انریچ و همچنین مقیاس بازنگری شده دلبستگی بزرگسال کولنیزورید (1990) RAAS بر روی آنها اجرا شد. پس از جمعآوری اطلاعات از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی توافقی ، مجذور کا (x2) و آزمون t برای مقایسه میانگینهای مستقل ) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که : دانشجویان متأهل با سبکهای دلبستگی ایمن ، از رضایتمندی زناشویی بالاتری برخوردارند و برعکس یعنی دانشجویانی که از سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی و دوسوگرا برخورداربودند ، میزان رضایتمندی زناشویی آنان نیز بطور معناداری کمتر از افراد ایمن بود. این یافته با بسیاری از نتایج پژوهش های پیشین مطابقت دارد بدین معنا که در وهلة نخست، کیفیت روابط بهتر به وسیله همسرانی گزارش میشود که هر دو دارای دلبستگی ایمناند در مرتبه بعد، توسط زوجهایی گزارش میشود که یکی از آنها دارای دلبستگی ایمن است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سبکهای دلبستگی دانشجویان متأهل مؤنث با مذکر تفاوت معنی داری وجود ندارد اگرچه زنان از سطح ایمنی بیشتری در روابط بین فردی و دلبستگی برخوردارند ولی تفاوتها معنی دار نیست . از نتایج دیگر این پژوهش ، نبودن تفاوت معنی داری بین رضایمندی زناشویی در دانشجویان بر اساس جنسیت است . بررسی های قبلی در مورد رضایتمندی زناشویی نیز عموماً نشان می دهد که وضعیت جنس افراد، پیشبینی کننده رضایتمندی نمی باشد .
کلید واژهها : سبک های دلبستگی ( سبک دلبستگی ایمن ، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی ، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا ) ، رضایتمندی زناشویی ، دانشجویان تربیت دبیر
مقدمه :
” سبک دلبستگی 1 “یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی فرد شکل گرفته و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است، در سنین بعدی ادامه می یابد (بالبی 2 ، 1988 و 1973و1960) . موضوع دلبستگی از زوایای مختلفی مورد پژوهش قرار گرفته است. مثلاً هازن 3و شیور4، درباره دلبستگی و عشق رمانتیک (1987) و دربارة دلبستگی و کار و حرفه (1990)، سیمپسون 5 و همکاران درباره دلبستگی و اضطراب آزمایشگاهی (1990)، هرووتیز6 و همکاران درباره دلبستگی و مشکلات بین شخصی (1993) کوبک 7 و هازن 8 (1991) درباره دلبستگی و از دواج به پژوهش پرداختهاند.
سبک دلبستگی یکی از عوامل شخصی است که بر همسازی و ناهمسازی زناشویی تأثیر می گذارد و تحقیقات بسیاری دربارة آن انجام شده است .همچنین شواهد فراوانی گویای آن است که زوجها در جامعه امروزی برای برقراری حفظ و ارتباط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرانشان با مشکلات فراوانی درگیرند. در حقیقت این معضل سبب پریشانی در روابط زناشویی شده است. رضایت از زندگی زناشویی به احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و یا مرد است وقتی که همه جنبههای مشترک زندگیشان را در نظر بگیرند (الیس 9، 1986) . یک تحول مهم در این جهت، این است که تا قبل از دهة هفتم قرن بیستم، تحقیقات انجام شده در خصوص خانواده، به طور عمده حول محور طلاق و اثرات روانی – اجتماعی آن بر اعضای خانواده متمرکز بود، ولی از این دهه به بعد، توجه محققین به مسئله نارضایتی از زندگی زناشویی و راههای افزایش احساس رضایت و شادکامی از زندگی مشترک معطوف شد که هدف این تحقیق نیز حرکت در این جهت است، زیرا به تعیین علل جدائیها پس از وقوع آنها نمی پردازد بلکه با مشخص کردن نحوة تأثیر رابطه دلبستگی با رضایتمندی زناشویی، کوشش می کند تا زمینههای روان شناختی را که به این رضایتمندی منتهی می شود، شناسایی کند. با شناخت این زمینهها، می توان در سطوح مختلف مداخله کرد. میزان از دواجهای با خطر بالا را کاهش داد، بر رضایت و شادکامی از دواجهای موجود افزود و از بعضی ناسازگاریها پیشگیری به عمل آورد و از این طریق، از بسیاری از نابسامانیهای خانوادگی که منجربه هدر رفتن نیروهای عظیم انسانی می شود جلوگیری کرد.
بررسی های قبلی رضایتمندی زناشویی عموماً نشان می دهد که وضعیت جنس افراد، پیشبینی کننده رضایتمندی نمی باشد (اسمیت 10، 1985به نقل از تابع بردبار ، 1383). برای نمونه اسمیت دریافت که بین رضایتمندی زناشویی گروههای زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد. با وجود این، فاورز11 (1991) در بررسی رضایتمندی زناشویی مشاهده کرد که مردان بیش از زنان، از دواج خود را با توجه به شاخصهای مالی، والدینی، خانواده، دوستان و شخصیت همسر خود مثبتتر گزارش نمودند( همان منبع ) .
در پژوهش دیگری با عنوان ”رابطه بین دلبستگی و روشهای حل تعارض و رضایت زناشویی (فینی 12، 1999) ایمنی دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین همبستگی مثبت داشت. همچنین مذاکره دو جانبه درباره حل تعارضها، مهمترین عامل واحدی بود که رضایت از دواج را برای زنان و مردان پیشبینی می کرد. در این پژوهش، در رابطه بین دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی، الگوهای ارتباطی فقط برای زنان متغیر واسطه13 (میانجی) بود. برای مردان الگوهای ارتباطی تنها به طور جزیی واسطه بین دلبستگی ایمن با رضایت از ازدواج بود و اضطراب درباره روابط، تفاوت در رضایت زناشویی را توجیه می کرد . فاتحی زاده و احمدی ( 1384 ) نیز در پژوهشی تحت عنوان " بررسی رابطه الگوهای ارتباطی ازدواج و میزان رضایتمندی زناشویی "که بر روی زوجین شاغل در دانشگاه اصفهان انجام دادند ، نشان دادند که در هردو گروه زنان و مردان همبستگی بیشتر بین رابطه سازنده متقابل و رضایتمندی ، همچنین همبستگی بین رضایتمندی زناشویی و ارتباط اجتنابی متقابل منفی بدست آمد ه است .
رضازاده (1381) در پژوهشی تحت عنوان”رابطه سبکهای دلبستگی و مهارتهای ارتباطی با همسازی زناشویی در دانشجویان“ ،133 زوج دانشجوی متأهل ساکن در خوابگاههای دانشجویی را به روش تصادفی ساده انتخاب کرد. در این تحقیق از فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه رضایت زناشویی (اشنایدر، 1977) استفاده شده است، همچنین برای سنجش مهارتهای ارتباطی نیز از پرسشنامه مهارتهای ارتباطی نوران (1967) و برای سنجش دلبستگی از مقیاس 13 جملهای سیمپسون (1990) استفاده شده است. یافتههای این پژوهش در گستره دلبستگی، همخوانی بین سبکهای دلبستگی زوجین (با استفاده از آزمون مجذور کا) را تآیید می نماید. همچنین تفاوت همسازی زناشویی زوجهای دلبسته ایمن در مقایسه با زوجهای ناایمن (با استفاده از آزمون t مستقل) در 3 مقیاس از مقیاسهای آزمون همسازی در سطح (01/0 < x) مشاهده شده است ولی در 9 مقیاس دیگر تفاوت بین دو گروه از لحاظ آماری معنیدار نبود. در نمره کل مقیاسها، تفاوت همسازی زوجهای ایمن در مقایسه با ناایمن فقط در سطح (01/0 < x) معنی دار بود. تفاوت همسازی در زوجین ناایمن و زوجهای مختلط (یکی ایمن و دیگر ناایمن) از نظر آماری معنیدار نبود.
سپاه منصور و مظاهری ( 1385 ) در پژوهشی تحت عنوان " مقایسه مؤلفه های سبک های عشق بین افراد متأهل دارای رضایت و عدم رضایت زناشویی " که بر روی 50 زوج مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره ای انجام شد ، نشان دادند که افزایش صمیمیت و لذت در تعاملات زوجین می تواند موجب رضایت بیشتر از روابط زناشویی گردد و تعهد به تنهایی موجب بروز رضایت زناشویی نمی گردد . کامکار و جباریان ( 1385) نیز در پژوهشی تحت عنوان " بررسی تأثیر صمیمیت در اختلافات زناشویی " که بر روی 30 زن متأهل که به قصد طلاق و جدایی به مراجع ذیربط مراجعه کرده بودند ، نشان داد که 57% اختلال در روابط زناشویی به دلیل اختلال در روابط عاطفی و صمیمی بین زوجین بوده است . همچنین در پژوهشی تحت عنوان " پیش بینی کننده های سازگاری زناشویی زوج های جوان چهارسال پس از ازدواج " که توسط مظاهری و همکاران به روش تحقیق طولی انجام شده است ، 230 زوج از زوج های شرکت کننده درجشن های ازدواج دانشجویی دانشگاه های شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در نخستین سال تحقیق ، کلیه زوج ها پیش از شروع زندگی مشترک خود به طور جداگانه به پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان ، سلامت عمومی و رویکرد نقش جنسی پاسخ دادند . چهار سال بعد در کنار اندازه گیری های دیگری که به طور سالانه انجام می شد ، آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس روی زوج های شرکت کننده انجام شد. تحلیل رگرسیون داده ها برای پیش بینی سازگاری زناشویی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
سبک امپرسیونیسمدر عصر امروز که همه ی ارزشها مورد تردید قرار گرفته اند. پژوهنده خود را با نوع تازه ای از پیوستگی مواجه می یابد، یعنی جریانی مداوم از نهضتها و ضد نهضتها این " گرایشها" که در زبانهای اروپایی با واژه هایی ختم شده به پسوند " ایسم – ism " قالب معنی می پذیرند مرزهای ملی و نژادی و ترتیب تاریخی را در می نوردند و به جای آنکه هریک مدتی دراز در مکانی معین حکومت کنند، با انگاره هایی سخت متغیر بر ضد یکدیگر به رقابت بر می خیزند و یا به هم جذب و در هم مستهلک می شوند. بنابراین آوردن سبک ها بیشتر بر اساس نهضت ها خواهد بود تا کشورها .
درحال حاضر چون در زمینه ارتباط سبکها با عکاسی یکسری مطالب و عکسهای آماده شده دارم، سبک ها رو به نظم تاریخی نمی آرم( تا حد امکان سعی می کنم این کار رو بکنم) چون به نظرم هر سبک اگر با دقت و جداگانه در تمامی هنرها بررسی بشه و بعد با عکاسی مقایسه بشه و نمونه هایی عکس از همون سبک آورده بشه، خیلی بهتر جواب می ده. و هر زمان که در مورد یک سبک در عکاسی مطالب خوبی پیدا کردم اینجا ذکر می کنم امیدوارم تمام دوستانی که اطلاعاتی در این زمینه دارند من رو یاری کنند.
امپرسیونیسمImpressionism
در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند.
در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و هنرمند به طور روز افزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام در همین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خود رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین جنبش مدرن هنری محسوب می شود. ( معنای لغوی امپرسیون: تاثیر ، اثرگذاری، خیال و احساس و ادراک)
امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود. آثار نقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت بود. نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه،رنوار و سیسلی و پیسارو بود که وجه اشتراکشان گسست از آموزش های رسمی فرهنگستانی بود. این هنرمندان ابتدا نام خود را " انجمن هنرمندان نقاش مجسمه ساز و گراور گمنام" گذاشتند. اما بعدا نام یکی از تابلوهای مونه به نام امپرسیون طلوع آفتابمنتقد جوان لوئیس لروی را واداشت تا در مجله charivari کل گروه را امپرسیونیست ها نام نهد و این نام که با لحنی تمسخر آمیز ابداع شده بود، بعدا از سوی خود هنرمندان گروه به عنوان گواهی بر حداقل یکی از جنبه های برجسته ی اهداف آنان پذیرفته شد.
http://www.essentialart.com/ni/Claude_Monet_Impression_Rising_Sun.jpg
Monet Impression Rising Sun
این گروه حدود هشت نمایشگاه گذاشتند که گوستاو کوربه( نقاش) دردومین نمایشگاه به آنان پیوست. پس از آخرین نمایشگاه، گروه متلاشی شد و مونه تنها کسی بود که همچنان به طور تعصب آمیز به ترویج ایده های امپرسیونیستی پرداخت.
در سال 1874، به استثنای مانه که به سالن رسمی وفادار ماند، کلیه ی نقاشان گروه در معرض توهین و شماتت عامه قرار گرفتند. تا سال 1876، هفت نمایشگاه مشترک برگزار شد. در همین سال دورانتی نویسنده و منتقد هنری، کتاب نقاشی نو را – که عنوانی در خور توجه است – انتشار داد و جهت گیری نقاشان جوان را زیرکانه تجزیه و تحلیل کرد: اینان با طی طریق کشف و شهود، به تدریج نور خورشید را به اشعه و عناصر آن تجزیه کردند و با هماهنگی کلی رنگ های قوس و قزحی که به روی بوم پراکندند، وحدت آن را، از نو می سازند.
تمایل منظره پردازان امپرسیونیست به ثبت " بیان تصویری لحظه ها" به جای جنبه های پایدار موضوعات آنها را وادار می کرد تا با نقاشی در فضای باز و اتمام تابلو در نقطه ای پیش از آنکه شرایط نوری عوض شود. گنجینه ای غنی فراهم سازند. در نقاشی های آنها نه به رنگ خاکستری و سیاه بلکه به رنگ مکمل نقاشی می شدند. آنان با " کم ارج کردن خطوط اشیا" ارجحیت خصوط اشیا را گرفتند و نقاشی های امپرسیونیستی بدل به رنگ آمیزی نور و فضا شدند. بازی نور مستقیم و بازتاب شده با این وجود این نظریه ها تمامی نقاشان امپرسیونیست. حتی مونه که بیشتر از همه مروج نقاشی در فضای باز بود بیشتر و بیشتر تمایل می یافت تا آثار خود را در کارگاه اصلاح یا رتوش کند. با انجام چنین کاری او به یک تناقض ذاتی در رویکرد امپرسیونیستی اعتراف کرد، زیرا هرچقدر که هنرمند به تاثیر تغییرات جوی حساسیت داشته باشد زمان کمتری برای ثبت آن پیش از تغییر روی بوم دارد. وی در اکتبر1890 وقتی بر روی مجموعه " کومه ی علف خشک" کار می کرد نوشت: منو به شدت بر روی آثارم کار میکنم و با مجموعه ای از تاثیرات متفاوت کلنجار میروم، اما در این وقت از سال خورشید چنان غروب می کند که نمی توانم خودم را با او همگام کنم"
نقاشی امپرسیونیستی در آغاز با گنگی و تمسخر مواجه شد. همزمان با دومین نمایشگاه منتقدی نوشت: پنج یا شش آدم روانی در اینجا گرد آمده اند تا کارهای خود را به نمایش بگذارند... نمایش رعب آوری است که بیهودگی انسانی تا آستانه ی جنون برسد. کسی باید به آقای پیسارو بگوید که آقای عزیز! درختان هرگز بنفش نیستند! آسمان هرگز به رنگ کَره ی تازه نیست، این که در هیچ کجای دنیا چیزهایی که در تابلویشان کشیده اند یافت نمی شود..."
در حقیقت، نقاش امپرسیونیست منحصراً توسط کشف و شهود فردی خویش هدایت می شد و تنها بر صداقت خود اعتماد می کرد و هر یک از آثارش - به عنوان یک کار خلاقه - اثبات و کشف دوباره ی نقاشی بود. از نظر او، دنیا، یکباره و برای همیشه در یک قالب ثابت زیست نمی کرد، بکله با هر نظر، در تازگی احیا شده یی دوباره کشف می شد، و کمترین جلوه ی آن، جزیی از زیبایی متغیر آن بود. چنین آزادی ای، جز به خشم آوردن مردم آن زمان، چه می توانست کرد؟ مردمی که دیدشان توسط مدرسه ی هنرهای زیبا (به عنوان نمودی از تحجر اجتماعی) منجمد شده بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
به یاد محمد علی جمالزاده آغازگر سبک واقعگرایی در نثر معاصر فارسی
به گزارش خبرگزاری فارس، محمد مایلی کهن لامروز متن بیانیه شماره 2 خود که در واقع متن استفعفایش از سرمربیگری تیم ایران محسوب میشود را به شرح زیر صادر کرد: بسمه تعالی بیانیه شماره 2 مربی شدن چه آسان، آدم شدن محال است
نمیدانم چه بگویم، چه بنویسم. به قول مجری محترم برنامه نود، این روزها بلوایی در فوتبال ما به وجود آمده که قداست آن را زیر سوال برده که همه آن ناشی از بیانیه احمقی به نام مایلی کهن است. بله؛ محمد مایلی کهن. این مزدور به مردم و میهن، که به یکباره تمام قداست و زیبایی فوتبال ما را شکسته و تنها نیمه خالی لیوان را دیده و همواره فریاد سر میدهد ای مردک (مایلی کهن) چگونه به خودت اجازه دادی با الفاظی مانند گنده باقالی، کوتوله و ... تقدس شعاری حماسی مانند توپ، تانک، فشفشه و ... را از بین ببری. شعار پرمحتوا و زیبایی که در عین سادگی در مقاطع مختلف کاربرد اساسی داشته؛ نه تنها در روابط با مایلی کهن بلکه دیگران نیز از آن بیبهره نمیمانند.(داور، بازیکن، مربی و ...) .
ای خائن(مایلی کهن) آدم بیمنطق و نادان چرا و با کدام منطقی توی احمق به هنگام مسابقه تیم سایپا با استقلال تهران، هنگامی که شعار میدادند توپ، تانک، فشفشه، مایلی کهن و... توی نادان در صندلیت نشستی و دم برنیاوردی. ای مردک چرا با دیگران هم آواز نشدی و آن شعار را تو نیز سر ندادی، تازه گناه بزرگتر اینکه چرا گوش پسرت (از معدود دفعاتی بود که در ورزشگاه حاضر میشد) را نکشیدی و به او نگفتی که پسرم تو هم این شعار زیبا و بیمانند را هم صدا با تماشاچیان فهیم زمزمه کن. توپ، تانک، فشفشه و ... پسرم آنها به دلیل حضور مبارک تو در کنار من سنگ تمام گذاشتند و دارند پدرت را بیش از همیشه مورد لطف و تشویق خود قرار میدهند. پسرم هیچ میدانی که پدرت در تمامی دوران قهرمانیاش این گونه مورد لطف و حمایت قرار نگرفته بود. به راستی ای مزدور، خائن، گلادیاتور، با کدام منطق و جسارتی به خود اجازه دادی که بازیکنانت بدون غل و زنجیر در مسابقات حاضر شوند. ای مردک عقبمانده در هزاره سوم با کدام جسارتی این همه اتحاد و همدلی بین تماشاگران را نادیده گرفته و درصدد آن هستی تا در بین آنها فاصله انداخته و اختلاف به وجود آوری. چگونه است که چشمانت را بستی و بهترین تماشاگران دنیا را نمیبینی. ای بدبخت فلک زده، ای مردک عقب افتاده، بیشتر این عقبافتادگیات به خاطر این است که نمیخواهیم تماشاگرنماهای واقعی را از کانال تلویزیونی همسایه ببینیم، هر چند چند بار دعوت شدی و دیدی که تماشاگرنماها چگونه بازیکنانشان را وقتی گل میزنند میروند و در بغل آنها قرار میگیرند. اگر تماشاگرنماها نبودند که میبایستی تکه بزرگ بازیکن، گوش او میشد. بیچاره در به در از آن جا مانده، از این جا رانده. اگر او تماشاگرنما نبود که فاصله سکوهای تماشاگران با زمین مسابقه از بین نمیرفت و می بایستی بین آنها خندقی کنده میشد. بله آنها تماشاگرنما هستند که پس از اتمام بازی برای هر دو تیم دست میزنند. اصلا آنها نه تنها تماشاگرنما هستند بلکه شرف و غیرت و مردانگی ندارند. مگر میشود تیم مورد علاقهشان بازی را واگذار کند و او برای تیم خود و رقیبش دست بزند.مگر میشود تیم مورد علاقهاش در پایان مسابقه بازی را واگذار کند و رگ گردنش بیرون نزند. مگر نمیدیدی که این مسابقه آخرین مسابقه تیم مورد علاقه او و تو میباشد. پس باید بر اساس اصول حرفهای گری از هر طریق ممکن و با هر ترفند در این مسابقه پیروز از زمین خارج شود. اینها را که دیدم و شنیدم به خود آمده و گفتم پس ای آدم کوتوله این اراجیف چه بود که در بیانیه اول نوشتی. این همه غوغا و بلوا در فوتبال نجیب و پاک ما بوجود آوردی. از خودت خجالت بکش و به خاطر این همه پاکی، دوستی، صمیمیت، اتحاد، مردانگی، تماشاگر خوب، بازیکن خوب، داور خوب، مربی خوب، مدیر خوب، ورزشگاه خوب، فدراسیون خوب، روزنامه خوب، خبرنگار خوب، تلویزیون خوب، رادیوی خوب و خیلی خوبهای دیگر و به خاطر اینکه قداست این همه خوبیها را شکستی از همه معذرت بخواه و طلب عفو کن و با صدای بلند بگو من لایق و شایسته مربیگری تیم ملی کشورم نیستم و از اول هم ما اشتباه بودیم. عجیب است که رودهدرازی میکنم اما این پسر؛ علیرضا (نوهام) این شعر را میخواند: یک توپ دارم قلقلی، سرخ و سفید و آبی، میزنم زمین هوا میره، نمیدونی تا کجا میره. من این توپو نداشتم ،مشقامو خوب نوشتم ، بابام بهم عیدی داد یک توپ قلقلی داد. بابا ،علیرضای بهتر از جانم تو هم وقت گیر آوردی اما به خودم میآیم و میگویم این پسر 3 ساله از من کوتوله 55 ساله عقلش بیشتر است. صدایش میکنم و میگویم، عزیزم عجب توپی، عجب صفایی، عجب معرفتی، عجب مروتی، عجب مردانگی، عجب دوستی، بابا علیرضای بهتر از جانم می شه به من هم یکی از اون توپ ها را بدی و با همان پاکی و صداقت صمیمیت و معصومیت تو. محمد مایلی کهن از همه جا رانده و مانده اما یارب نظر تو برنگردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بررسی رابطه سبک های دلبستگی با
رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد ایذه
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رضایتمندی زناشویی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه است. بدین منظور 62 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه ایذه این دانشگاه به تفکیک جنسیت به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و آزمونهای رضایتمندی زناشویی انریچ و همچنین مقیاس بازنگری شده دلبستگی بزرگسال کولنیزورید (1990) RAAS بر روی آنها اجرا شد. پس از جمعآوری اطلاعات از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی توافقی ، مجذور کا (x2) و آزمون t برای مقایسه میانگینهای مستقل ) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که : دانشجویان متأهل با سبکهای دلبستگی ایمن ، از رضایتمندی زناشویی بالاتری برخوردارند و برعکس یعنی دانشجویانی که از سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی و دوسوگرا برخورداربودند ، میزان رضایتمندی زناشویی آنان نیز بطور معناداری کمتر از افراد ایمن بود. این یافته با بسیاری از نتایج پژوهش های پیشین مطابقت دارد بدین معنا که در وهلة نخست، کیفیت روابط بهتر به وسیله همسرانی گزارش میشود که هر دو دارای دلبستگی ایمناند در مرتبه بعد، توسط زوجهایی گزارش میشود که یکی از آنها دارای دلبستگی ایمن است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سبکهای دلبستگی دانشجویان متأهل مؤنث با مذکر تفاوت معنی داری وجود ندارد اگرچه زنان از سطح ایمنی بیشتری در روابط بین فردی و دلبستگی برخوردارند ولی تفاوتها معنی دار نیست . از نتایج دیگر این پژوهش ، نبودن تفاوت معنی داری بین رضایمندی زناشویی در دانشجویان بر اساس جنسیت است . بررسی های قبلی در مورد رضایتمندی زناشویی نیز عموماً نشان می دهد که وضعیت جنس افراد، پیشبینی کننده رضایتمندی نمی باشد .
کلید واژهها : سبک های دلبستگی ( سبک دلبستگی ایمن ، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی ، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا ) ، رضایتمندی زناشویی ، دانشجویان تربیت دبیر
مقدمه :
” سبک دلبستگی 1 “یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی فرد شکل گرفته و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است، در سنین بعدی ادامه می یابد (بالبی 2 ، 1988 و 1973و1960) . موضوع دلبستگی از زوایای مختلفی مورد پژوهش قرار گرفته است. مثلاً هازن 3و شیور4، درباره دلبستگی و عشق رمانتیک (1987) و دربارة دلبستگی و کار و حرفه (1990)، سیمپسون 5 و همکاران درباره دلبستگی و اضطراب آزمایشگاهی (1990)، هرووتیز6 و همکاران درباره دلبستگی و مشکلات بین شخصی (1993) کوبک 7 و هازن 8 (1991) درباره دلبستگی و از دواج به پژوهش پرداختهاند.
سبک دلبستگی یکی از عوامل شخصی است که بر همسازی و ناهمسازی زناشویی تأثیر می گذارد و تحقیقات بسیاری دربارة آن انجام شده است .همچنین شواهد فراوانی گویای آن است که زوجها در جامعه امروزی برای برقراری حفظ و ارتباط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرانشان با مشکلات فراوانی درگیرند. در حقیقت این معضل سبب پریشانی در روابط زناشویی شده است. رضایت از زندگی زناشویی به احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و یا مرد است وقتی که همه جنبههای مشترک زندگیشان را در نظر بگیرند (الیس 9، 1986) . یک تحول مهم در این جهت، این است که تا قبل از دهة هفتم قرن بیستم، تحقیقات انجام شده در خصوص خانواده، به طور عمده حول محور طلاق و اثرات روانی – اجتماعی آن بر اعضای خانواده متمرکز بود، ولی از این دهه به بعد، توجه محققین به مسئله نارضایتی از زندگی زناشویی و راههای افزایش احساس رضایت و شادکامی از زندگی مشترک معطوف شد که هدف این تحقیق نیز حرکت در این جهت است، زیرا به تعیین علل جدائیهاپس از وقوع آنها نمی پردازد بلکه با مشخص کردن نحوة تأثیر رابطه دلبستگی با رضایتمندی زناشویی، کوشش می کند تا زمینههای روان شناختی را که به این رضایتمندی منتهی می شود، شناسایی کند. با شناخت این زمینهها، می توان در سطوح مختلف مداخله کرد. میزان از دواجهای با خطر بالا را کاهش داد، بر رضایت و شادکامی از دواجهای موجود افزود و از بعضی ناسازگاریها پیشگیری به عمل آورد و از این طریق، از بسیاری از نابسامانیهای خانوادگی که منجربه هدر رفتن نیروهای عظیم انسانی می شود جلوگیری کرد.
بیان مسئله
در این تحقیق ، من در صدد این هستم که مقایسه و بررسی رابطه بین عشق و سازگاری ازدواج دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد شهرستان ایذه از طریق پرسش شوندگان مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهد و از روش اسناد ومدارک موجود مشخص نماید که بین دانش آموزان دختر و پسران دانشجو از لحاظ عملکرد و رابطه عشق و سازکاری بعد از ازدواج چه تفاوت هایی وجود دارد .
چه اندازه رابطه علاقه و سازگاری در بین دانشجویان ازدواج کرده و متاهل در این دانشگاه وجود دارد
بین دانشجویان ازدواج کرده دختر و دانشجویان پسر در روندکار روزانه و کلاس درس و تدریس چه عملکردی وجود دارد.
چه تفاوت هایی در هر حیطه عاطفی عشقی، اجتمایی و اقتصادی دانشجویان متاهل و غیر متاهل وجود دارد.
محدودیت های تحقیق
محدودیت های تحقیق:
محدودیت های تحقیق به دو دسته تقسیم می شوند: 1. محدودیت هایی که کنترل آنها از عهدة محقق خارج است. 2. محدودیت هایی که کنترل آنها بر عهدة محقق است.
در مورد نخست پراکندگی گسترده دانش آموزان با والدین فرهنگی در مقاطع تحصیلی مختلف و دبیرستانهای مختلف.
اهمیت مسئله
این تحقیق صرفاً در رابطه با مسائل ازدواج و روابط زناشویی و عاطفه و احساس وابستگی که بعد از روابط زناشویی پدید می آید می باشد و با توجه به بررسیها وتحقیقاتی که در این زمینه می شود می توان مشخص نمود که چه عواملی می توانند در ازدواجی از سر عشق و عواطف انسانی دخیل باشند و از این عوامل چه عواملی مضر و چه عوملی می توانند مفید باشند .
بررسی نمودن این عوامل و تحقیق و کار کردن بر روی آنها می توان علل بررسی رابطه ی بین سازگاری ازدواج