لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
مـقدمـه
هدف اصلی نظام سیاسی اسلام
هدف اصلی در نظام سیاسی اسلام، توسعه ی بستر تقرب الهی است که تنها انسان به عنوان جزئی از نظام هستی و اشرف مخلوقات ، مسیر از او (انا الله) و به سوی او (الیه راجعون) را طی می کند و منزلگاه نهایی اش، با رفتن در جوار قرب الهی خواهد بود. «قرآن کریم» ، بیان این حقیقت می فرماید: 0اِنّ المتقین فی جناتٍ و نَهَر فی مقعد صدقٍ عند ملیکٍ مقتدر)؛ به راستی که تقوا پیشگان در باغ های خرم و باشکوه و با نهرهای روان ، در جایگاهی راستین نزد پادشاهی با اقتدار ، منزل می کنند.
کمال این منزلت و موقعیت ، مرتبه ای است که انسان ، محبوب خدا قرار گرفته و عمل او خدائی می شود.
در جامعه اسلامی ، همه چیز در خدمت تعالی انسان قرار می گیرد. این تعالی با تقرب به خداوند حاصل می شود و حکومت نیز زمینه ساز این تقرب تعالی بخش است.
البته تحقق این مهم به این معنا، نیست که اختیار و آزادی انسان ها سلب می شود و جبر و زور حکومتی ، همگان را به سمت و سوئی معین می کشاند که اساساً در این صورت؛ قربی حاصل نمی شود؛ زیرا تقرب در انسان و پذیرش اختیاری قرب ، بیش از آنکه جسمی و فکری باشد روحی است. نزدیکی با دوستی حاصل می شود و این رفتاری قلبی و پیرو اراده و اختیار انسان است.
در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «هدف از حکومت ، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است (والی الله المصیر) تا زمینه ی بروز و شکوفایی استعدادها، به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان ، فراهم آید».
پیشگفتار:
بی شک انقلاب اسلامی ایران ، یکی از با ارزشترین ، بزرگترین و عمیق ترین انقلاب ارزشی ، فکری و دینی در عصر حاضر یعنی عصر غیبت است.
و بنیانگزار این نظام عمیق و مقدس امام خمینی (ره) با رهبری هوشیارانه و پیامبر گونه اش ، اشلام را از انزوای سیاسی بیرون آورده است و جهان اسلام و به ویژه مسلمانان را بر قله عظمت و عزت نشاند و غرور و تکبر و سردمداری قدرت های استکباری را در هم شکست. و این گونه بود که ایران و انقلاب ایران بزرگ و این بیشینة شیران در جهان به عنوان پایگاه اسامی در جهان شناخته شده و صدای دلنشین حق طلبی و آزادگی در دورترین نقاط جهان طنین افکنده است و چه به حق و چه به جا مقام رهبری حضرت آیت الله خامنه ای را راهبر و راهنمای صدیق بعد خود معرفی نمود و ایشان چه با درایت و حساب شده هر سال را با نامی که برآزندة آن سال است انتخاب فرمودند بخصوص امسال را که سال اتحاد و انسجام امت در نظام بین المللی معرفی نمود به امید اینکه انشا الله ملت اسلامی به این سخن رهبر ارزش و بها دهند و آن را سر لوحة زندگی قرار دهند تا به وسیلة اتحاد و انسجام امت اسلامی بتوانند مشکلات اتحاد و همدلی در برابر ظلم و ستم ابرقدرتان ایستادگی کرده و به یاری مظلومان بشتابند به امید روزی که جهان بر پایة عدل و عدالت استوار گردد و منجی بشریت قدم بر چشم ما نهند و عدالت الهی را برقرار سازند انشا الله به امید آن روز.
ضرورت اتحاد و انسجام امت اسلامی در نظام بین الملل
نامگذاری سال 1386 به نام وحدت ملی و انسجام اسلامی از ضرورتها و نیازهای عرصه فعلی کشور و فضای بین المللی برخاسته است. یکی از هدف های والای پیامبر الهی در زمینه سازی محیط برای اصلاح ، رشد، قسط و عدل است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی
کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحدمصوبه 26 دسامبر 1966/ قطعنامه A 2200 قدرت اجرائی بنابر ماده 49، 23 مارس 1976ترجمه: ن. نوریزاده دیباچه:دولتهای عضو این میثاق:با توجه به اصولی که در منشور ملل متحد اعلام شده است، شناسائی حیثیت ذاتی و حقوق برابر و غیر قابل انتقال کلیه اعضاء خانواده بشر، مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان است، ·نظر به اینکه، حقوق مذکور ناشی از حیثیت ذاتی شخص انسان است،با توجه به اعلامیه جهانی حقوق بشر، کمال مطلوب انسان آزاد، بهره مندی از آزادی سیاسی، مدنی و رهائی از ترس میباشد و دستیابی به این شرایط فقط بوسیله بهره مندی هر کس از حقوق سیاسی و مدنی خود و نیز حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میسر است، با توجه به منشور ملل متحد، دولتها متعهد برعایت و احترام به حقوق و آزادیهای انسان وترویج آنها در سراسر جهان میباشند، با درک این حقیقت که افراد نسبت به یکدیگر و اجتماعی که بدان تعلق دارند دارای مسئولیت در جهت اعتلا و ترویج رعایت حقوق شناخته شده مندرج در این میثاق میباشند، (دولتهای عضو این میثاق) با مواد زیر موافقت میکنند: --------------------------------------------------------------------------------بخش یکمماده اول1- تمام ملتها حق خودمختاری دارند. بواسطه این حق، آنها وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و توسعه فرهنگی خود را آزادانه تعیین میکنند.2- تمام ملتها میتوانند برای اهداف خود، بدون لطمه زدن به تعهدات ناشی از همکاریهای اقتصادی بین المللی که بر مبنای اصول سود متقابل و حقوق بین المللی، آزادانه (منعقد شده است) ثروتها و منابع طبیعی شان را مصرف نمایند. در هیچ موردی نمی توان ملتی را از وسایل امرار معاش خود محروم نمود.3- دولتهای عضو این میثاق، از جمله دولتهای مسئول اداره کشورهای مستعمره و تحت قیمومیت، باید در تحقق حق خودمختاری و احترام به این حق، طبق مقررات منشور ملل متحد، سرعت بخشند.--------------------------------------------------------------------------------بخش دومماده دوم1- هر دولت عضو این میثاق متعهد میشود که نسبت به افراد ساکن قلمرو و تبعه حوزه قانونی خود، حقوق شناخته شده این میثاق را صرفنظر از نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا عقیده ای دیگر، و همچنین اصل و منشاء اجتماعی یا ملی، دارائی، نسب و یا وضعیت های دیگر، محترم شمرد و تضمین نماید.2- هر دولت عضو این میثاق در جائیکه قوانین و تدابیری پیش بینی نشده است، متعهد میباشد که اقدامات لازم را بنابر روند قانونگذاری خود و مقررات این میثاق بعمل آورد. اتخاذ چنین قوانین و تدابیری بمنظور اجرای حقوق شناخته شده این میثاق میباشد.3- هر یک از اعضای عضو این میثاق متعهد است که:الف: تضمین نماید، فردی که حقوق و آزادیهایش که در این میثاق برسمیت شناخته شده است، نقض گردد، باید وسیله ای جهت جبران خسارت موثر داشته باشد، هرچند این نقض بوسیله افرادی انجام گرفته باشد که در سمت رسمی خود قرار داشته اند.ب: تضمین نماید، فردی که درخواست جبران خسارت میکند، باید بوسیله مقامات صالح قضائی، اداری و قانونگذاری و یا بوسیله هر مقام دیگری که بواسطه نظام قانونی کشور مقرر میگردد (مورد رسیدگی قرار گیرد) و همچنین امکانات جبران خسارت قضائی و حقوقی ( تظلم خواهی) توسعه یابد.ج: تضمین نماید که مقامات صالحه در صورت محرز شدن چنین خساراتی وادار به جبران شوند.ماده سومدولتهای عضو این میثاق تعهد مینمایند که برابری حقوق مردان و زنان در بهره مند شدن از تمام حقوق سیاسی و مدنی که در این میثاق بیان شده است، تضمین شود.ماده چهارم1- کشورهای عضو این میثاق درزمان پیشامدهای اضطراری عمومی که حیات ملتی را تهدید میکند و وجود آن پیشامد بطور رسمی اعلام گردیده است، میتوانند اقدامات لازم را خارج از مواد این پیمان و تعهدات خود نسبت به آنرا بنا بر وضعیت و مقتضیات بعمل آورند، مشروط براینکه این اقدامات متناقض با دیگر تعهدات حقوق بین الملل خود نباشد (و نیز) تبعیض انحصاری بر اساس نژاد، رنگ، جنس، زبان، منشاء مذهبی یا اجتماعی در بر نداشته باشد.2- (این اقدامات) نباید خارج از مواد 6-7-8 (بند 1و2) 11-15-16و18 این قانون (میثاق) انجام گیرد.3- هر یک از کشورهای عضو این میثاق که از (حق) پیشامدهای اضطراری این پیمان استفاده میکند، باید بلافاصله موارد پیشامد اضطراری و دلایلی که موجب این اضطرار شده است را توسط دبیر کل سازمان ملل متحد به دیگر کشورهای عضو پیمان اطلاع دهد. (همچنین این کشور) اطلاعیه ای (مبنی بر ذکر) تاریخی که این پیشامد اضطراری پایان می پذیرد را صادر نماید و از طریق همان واسطه (دبیر کل) به اطلاع دیگر کشورهای عضو برساند.ماده پنجم1- هیچیک (از مواد) این میثاق نباید بنحوی تفسیر گردد که بموجب آن حقی برای کشوری یا گروهی و یا فردی در جهت فعالیت و یا انجام هر عملی که باعث از بین رفتن هر یک از حقوق و آزادیهای شناخته شده در این میثاق میگردد و یا محدود کردن آن حقوق بیش از آنچه که در این میثاق پیش بینی شده است، ایجاد نماید.2- هیچ نوع محدودیت و یا تخلف از حقوق اساسی بشر که در قوانین، پیمان نامه ها، آئین نامه ها و یا عرف هر یک از کشورهای عضو این پیمان شناخته شده است و یاوجود دارد، به بهانه اینکه در این میثاق (آن حقوق) به رسمیت شناخته نشده است و یا به میزان کمتری به رسمیت شناخته شده است، پذیرفته نخواهد بود.--------------------------------------------------------------------------------بخش سومماده ششم1- هر انسانی بطور ذاتی حق زندگی دارد. این حق باید بوسیله قانون محافظت گردد. هیچکس را نمیتوان بطور دلخواه و خودسرانه از حق زندگی محروم نمود.2- در کشورهائی که مجازات اعدام لغو نشده است، حکم مرگ فقط باید برای مهمترین جنایات، آنهم بنا بر قانون لازم الاجرا در زمان ارتکاب جرم صادر شود و (نیز این حکم) نباید با مقررات این میثاق و میثاق منع و مجازات جرم کشتار دستجمعی Genocide منافات داشته باشد.3- هنگامیکه سلب زندگی (صدور حکم مرگ) جرم کشتار جمعی باشد، (در این صورت) بدیهی است که هیچ چیزی در این ماده مجاز نمی شمارد که کشور عضو این پیمان از تعهداتی که به قوانین میثاق منع و مجازات جرم کشتار جمعی سپرده است، تخلف ورزد.4- هر فرد محکوم به مرگ، حق دارد که درخواست عفو و یا تخفیف جرم نماید. امکان اعطاء بخشش عمومی، بخشش فردی یا تخفیف مجازات مرگ در تمام موارد وجود دارد.5- حکم مجازات مرگ نباید برای جرمهائی که افراد زیر 18 سال مرتکب شده اند صادر شود و (نیز این حکم) نباید در مورد زنان باردار اجرا گردد.6- هیچ چیز در این ماده جهت به تاخیر انداختن و یا منع الغای مجازات اعدام از طرف کشور عضو این میثاق، قابل استناد نمی باشد.ماده هفتمهیچکس نباید در معرض شکنجه یا رفتار تحقیرآمیز و مجازات غیر انسانی و وحشیانه قرار گیرد. بویژه کسی را نباید بدون رضایت آزادانه اش در معرض آزمایشات پزشکی و علمی قرار داد.ماده هشتم1- هیچکس نباید در بردگی نگاه داشته شود. بردگی و تجارت برده با تمام اشکال آن ممنوع میباشد.2- کسی نباید در خدمت اجباری نگاه داشته شود.3- الف: هیچکس را نباید به کار اجباری و انجام عمل تحمیلی وادار نمود.ب: بند سوم (الف) نباید برای کشورهائی که اعمال شاقه را بمثابه مجازات جرم در نظر میگیرند، مانعی ایجاد کند، بدیهی است حکم چنین مجازاتی (مجازات مجرم با اعمال شاقه) باید بوسیله دادگاه صالحه صادر گردد.ج: برای (روشن شدن) مفاد این بند، واژه کار تحمیلی و اجباری شامل موارد زیر نمی باشد:- Iهر کار یا خدمتی که به زیر بند (ب) عطف نشده است که معمولا به فردی که در نتیجه حکم دادگاه تحت بازداشت است و یا به فردی که در حین برخورداری مشروط از این نوع بازداشت، تکلیف میگردد.- II هر نوع خدمت شخصی نظامی در کشورهائی که موضوع خدمت وظیفه برسمیت شناخته نشده است، هر نوع خدمت ملی مقرر شده که بوسیله قانون خدمت وظیفه پذیرفته نشده است- IIIهر نوع خدمتی که در موارد اضطراری یا بلایائی که زندگی و رفاه جامعه را تهدید میکند، مقتضی می باشد.- IIIIهر کار یا خدمتی که قسمتی از تعهدات (اجتماعی) مدنی را تشکیل دهد.ماده نهم1- هر کس حق آزادی و امنیت فردی دارد. هیچکس نباید تحت بازداشت و یا دستگیری خودسرانه قرار گیرد. هیچ کس نباید از آزادی خود محروم شود مگر در صورتی که قانون و مقررات آئین دادرسی حکم کند.2- هر کسی که دستگیر میشود باید در زمان بازداشت، دلایل دستگیری به اطلاع او رسانده شود و (نیز) باید بدون درنگ هر اتهامی که علیه او وجود دارد، به اطلاعش رساند.3- هر کسی که به اتهام جرمی دستگیر و یا بازداشت میگردد، باید بی درنگ در مقابل قاضی یا دیگر مقام مجازی که بوسیله قانون، قدرت قضائی را اعمال میکند، آورده شود و شایسته است که در مدت معقولی دادرسی شود و یا آزاد گردد. نباید بازداشت و انتظار دادرسی افراد بصورت قاعده عمومی و کلی درآید، ولی در هر مرحله از رسیدگی قضائی، (متهم) ممکن است با تضمین آزادی (موقت) جهت حضور در دادگاه و به اقتضای حکم دادگاه موکول گردد.4- هر کسی که بموجب دستگیری و یا بازداشت، از آزادی اش محروم میگردد، حق دارد روند دادخواهی را بدین منظور که دادگاه بدون تاخیر در مورد غیر قانونی بودن بازداشتش تصمیم گیرد، دنبال نماید تا اگر بازداشت او غیر قانونی است (قاضی) دستور به آزادی او دهد.5- هر کس که قربانی دستگیری و یا بازداشت غیر قانونی شده است، حق جبران خسارت دارد.ماده دهم1- تمام افرادی که آزادی آنها سلب میگردد (زندانیان) باید با آنها با انسانیت و احترام که حقیقت ذاتی شخص انسان است، رفتار شود.2- الف- به جزء موارد استثنائی، افراد متهم باید از محکومین جدا نگاه داشته شوند و میبایست مشمول رفتار جداگانه ای، متناسب با وضعیت افراد غیر محکوم شوند.ب – افراد جوان متهم باید از بزرگسالان جدا نگاه داشته شوند و باید در اسرع وقت در مورد آنها قضاوت گردد.3- نظام ندامتگاه باید متضمن رفتار با افرادی باشد که هدف اساسی آن اصلاح آنان و اعاده حیثیت اجتماعی شان باشد. جوانان بزهکار باید از بزرگسالان جدا نگاه داشته شوند و (با آنها) متناسب سن و وضعیت قانونی شان رفتار گردد.ماده یازدهمهیچکس را نباید فقط بعنوان اینکه (او) قادر به انجام تعهد قراردادی خود نیست، زندانی کرد.ماده دوازدهم1- هر کس بطور قانونی باید در قلمرو کشور، حق رفت و آمد آزاد و انتخاب آزادانه محل اقامت خود را داشته باشد.2- هر کس باید برای ترک هر کشوری که شامل کشور خود (نیز) است، آزاد باشد.3- حقوق یاد شده بالا نباید مشمول هیچ محدودیتی گردد، مگر آنکه آن (محدودیتها) برای حفظ امنیت ملی، نظم عمومی، سلامت و اخلاق عمومی یا (رعایت) حقوق و آزادیهای دیگران، ضروری بوده و بوسیله قانون مقرر گشته است و با دیگر حقوق شناخته شده در این میثاق سازگار باشد.4- هیچکس نباید از حق ورود به کشور خود، خودسرانه (بدون مجوز) محروم گردد.ماده سیزدهمهر بیگانه ای که بطور قانونی در قلمرو کشور عضو این میثاق باشد، فقط در صورتی از آن (کشور) اخراج میگردد که (این اخراج) پیرو تصمیمی مطابق قانون باشد، در غیر اینصورت و در جائی که دلایل حتمی امنیت ملی ایجاب نکند، باید این اجازه به او داده شود که دلایل مخالفت خود را نسبت به (این اخراج) ارائه دهد. بدین منظور پرونده او با حضور نماینده ای که قبلا تعیین کرده است و بوسیله مرجع صلاحیت دار و یا فرد یا افراد بخصوصی که از طرف مرجع صلاحیت دار تعیین شده اند، دوباره خوانی و رسیدگی میگردد.ماده چهاردهم1-همه افراد در مقابل دادگاهها و دیوانهای دادگستری (از حقوق) برابر برخوردارند. در امور تصمیم گیری هر اتهامی علیه فرد و یا (علیه) حقوق و تعهدات مدنی او، هر کس باید حق داشته باشد که (اتهامات او) بوسیله یک دادگاه قانونی، صلاحیت دار، مستقل و بیطرف، بطور منصفانه و علنی، رسیدگی شود. مطبوعات و افکار عمومی ممکن است از تمام و یا قسمتی از دادگاه بدلایل اخلاقی، نظم عمومی و یا امنیت ملی در یک جامعه مردم سالار منع شوند. وقتی مصلحت زندگی خصوصی طرفین دعوی اقتضا کند و یا تا حدی که دادگاه در شرایط خاصی علنی بودن (جلسات) را زیان آور به مصالح دادگستری بداند، ( محرمانه بودن جلسات دادگاه در تمام و یا قسمتی از دادرسی) امکان دارد، اما حکم صادره در امور کیفری و یا مدنی باید علنی باشد مگر آنکه مصلحت افراد جوان ایجاب نماید و یا روند دادرسی، مربوط به اختلافات زناشوئی یا سرپرستی اطفال باشد.2-هر کس که به ارتکاب جرمی متهم شده است این حق را دارد که بیگناه فرض شود تا مگر جرم او برطبق قانون ثابت شود.3-در مورد قطعی شدن جرم علیه فرد، هر کس حق دارد که با تساوی کامل، از حداقل حقوق تضمین شده زیر برخوردار گردد.الف- بیدرنگ و به تفصیل با زبانی که او بفهمد، (باید) از نوع و علت اتهامی که به او نسبت داده شده است، آگاه گردد.ب – وقت و تسهیلات کافی جهت تهیه دفاعیه خود و گفتگو با وکیلی که خود انتخاب کرده است، داشته باشد.ج – بدون تاخیر موجه، دادگاهی شود.د – در حضور خودش محاکمه شود. شخصا از خود دفاع نماید و یا از طریق وکیلی که خود انتخاب کرده است (از خود دفاع کند). او باید از حقوق خود مطلع گردد که اگر وکیل ندارد، در صورتیکه مصالح دادگستری اقتضا می نماید و (نیز) در صورتیکه او توانائی کافی برای پرداخت (دستمزد وکیل) را نداشته باشد، بدون پرداخت هزینه ای، وکیلی برای او تعیین میگردد.ه – از شهودی که علیه او (شهادت داده اند) بازپرسی کنند و یا بخواهند که از آنها بازپرسی شوند و تحت شرایط مشابهی که علیه او شهادت داده اند، شاهدانی جهت شهادت بنفع او حاضر شوند.و – اگر او زبانی که در دادگاه بکار می رود را نمی تواند بفهمد و یا صحبت کند (باید) بطور رایگان مترجمی جهت کمک در اختیار اوگذاشته شود.ز – اجباری در شهادت دادن علیه خود و یا اقرار به مجرمیتش وجود نداشته باشد.4- آئین دادرسی در مورد افراد جوان باید مطابق سن آنها، مصلحت و اعاده حیثیت آنان در نظر گرفته شود.5- هر کس که مجرم شناخته میشود مطابق قانون (باید) حق داشته باشد که مجرمیت و محکومیت او بوسیله یک دادگاه عالیتر مورد تجدید نظر قرار گیرد.6- هر گاه شخصی حکم نهائی محکومیت جزائی گرفته است و بعدا درنتیجه یک کشف جدید با وجود شواهد قطعی معلوم گردد که محکومیت او در نتیجه یک اشتباه قضائی بوده است و حکم او نقض شود و یا مورد عفو قرار گیرد، او یعنی شخصی که در نتیجه این محکومیت و مجازات متحمل رنج و عذاب شده است، حق دارد طبق قانون اعاده جبران خسارت نماید، مگر ثابت شود که عدم افشای بموقع و چگونکی امر نامعلوم بطور کلی و یا جزئی منتسب به خود او بوده است.7- هیچکس را نباید بوسیله قانون دادرسی کیفری کشور، به جرمی که محکوم و یا تبرئه شده است، دوباره دادگاهی، محکوم و مجازات نمود.ماده پانزدهم1-هیچکس را نباید بواسطه انجام عملی و یا ترک آن که بنا بر قوانین ملی و یا بین المللی جرم نبوده است در آن واحد محکوم نمود. همچنین نباید هیچ مجازات شدیدی را از آنچه در زمان ارتکاب جرم قابل اجرا بوده است، تعیین نمود. اگر پس از ارتکاب جرم مقررات قانونی دیگری وضع شود که مجازات ملایمتری را در بر داشته باشد، مجرم باید از آن مقررات استفاده نماید.2-هیچیک از مقررات این ماده نباید با دادرسی و مجازات شخصی که در هنگام انجام عملی یا ترک آن، بنا بر اصول کلی قوانین شناخته شده جامعه ملل، جرم نیست، منافات داشته باشد.ماده شانزدهمهر کس حق دارد در هر کجا در مقابل قانون، بمثابه یک شخص (حقوقی) شناخته شود.ماده هفدهم1-هیچکس نباید در زندگی خصوصی، خانوادگی، خانه و یا مکاتبات، مورد دخالت خودسرانه (بدون مجوز قانونی) یا خلاف قانون قرار گیرد. همچنین نباید شرافت و حیثیت او مورد تعرض غیر قانونی واقع گردد.2-هر کس حق دارد که در مقابل این تعرضات و دخالتها از حمایت قانون برخوردار شود.ماده هیجدهم1-هر کس حق آزادی اندیشه، عقیده و مذهب دارد. این حق شامل اختیار و آزادی در پذیرش یک مذهب و یا عقیده ای، به انتخاب خود است. همچنین هر کسی، در بیان آشکار مذهب یا عقیده خود بطور فردی یا گروهی آشکارا یا در نهان و نیز انجام تعلیمات مذهبی خود اختیار و آزادی دارد.2-در این موارد، هیچکس نباید با زور و اجبار (روبرو گردد) و نیز نباید به آزادی او در پذیرش یک مذهب یا عقیده ای که بر اساس انتخاب خودش انجام گرفته است، آسیب رساند.3-در صورتی ممکن است آزادی بیان، مذهب یا اعتقادات کسی محدود گردد که بموجب قانون آنهم در جهت حفظ امنیت عمومی، نظم، سلامتی اخلاق یا حقوق و آزادیهای اساسی دیگران، پیش بینی شده باشد.4-کشورهای عضو این میثاق، متعهد میگردند که آزادی والدین و سرپرستان قانونی را در مورد آموزش مذهبی و اخلاقی کودکانشان و مطابق با عقایدشان محترم شمارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
واژگان کلیدی: تکنولوژی های نوین، اینترنت، مشارکت سیاسی، جوانان
مقدمه:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت و مشارکت جوانان در سیاست است. در این مطالعه، معنیداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده میکنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمیکنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را کشف خواهیم کرد و همچنین نشان خواهیم داد که رابطه بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، به چه صورتی است؟
در این مقاله، اثرات اینترنت به عنوان یک رسانه بر مشارکت سیاسی بررسی میشود. تأثیر رسانهها بر مخاطبان، مسئلهای بسیار پیچیده و هنوز ناشناخته است و این همان نکتهای است که "میشل گورویچ" (Gurevich. Michael) در کتاب "فرهنگ، جامعه و رسانهها" (Culture, Society, and Media) بر آن تأکید کرده و گفته است: "این سوال که تأثیر رسانهها بر مخاطبان چگونه است، یکی از پر دامنهترین و مکررترین سوالات در حوزه رسانههاست که به آن پاسخهای گوناگونی داده شده است که حتی برخی از آنها در تضاد با یکدیگرند" (گوریچ، 1990، ص 273).
وقتی بحث تأثیر رسانهها بر رفتار مخاطبان را محدود و از نقش و تأثیر آنها بر رفتار سیاسی گفتگو میکنیم، در میان صاحبنظران علوم سیاسی نیز با نظراتی مشابه نظرات ارتباط شناسانی مانند میشل گورویچ مواجهه میشویم. به عنوان مثال، "جودیث ترن" (Tern. Judish) میگوید: "در تبیین پدیدههای دیده شده در مبارزات انتخاباتی، یک تئوری کامل و فراگیر وجود ندارد، بلکه تکهها و قطعات کوچک تئوریکی هستند که میتوان آنها را در تبیین چنین پدیدههایی مورد استفاده قرار داد" (ترن، 1991، ص 92).
برخی از اندیشمندان علوم ارتباطات به این نتیجه رسیدهاند که در تبیین رویدادهای مربوط به تاثیر رسانهها، باید به جای تکیه بر تئوری های کلان، به تکهها و قطعات تئوریک اتکا کرد. برخی دیگر از چنین دستاوردهایی به شرح زیر است:
مشخص شده است که به احتمال زیاد، عوامل مشخصی در اثرگیری از مبارزات انتخاباتی رسانهها مؤثرند، عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، میزان وفاداری حزبی، انگیزه برای پیگیری رقابت های انتخاباتی، میزان پذیرش رسانهها به عنوان واسطه قابل اعتماد، مدتی که صرف شنیدن، دیدن و خواندن هر پیام یا برنامه انتخاباتی میشود (محسنیان راد، 1378). میدانیم که تمامی ارتباطشناسان اتفاق نظر دارند که ارتباط، نوعی فراگرد است. هر پدیدهای که خصلت فراگردی داشته باشد، از پویایی و تعامل شدید در میان عناصر خود برخوردار است. بنابراین میتوان گفت به جای آنکه از تأثیر رسانهها بر رفتار سیاسی سخن بگویم، باید از تأثیرات رسانههایی خاص، با محتوایی خاص، با مخاطبانی خاص، در محیط جغرافیایی و فرهنگی خاص و در لحظهای خاص سخن بگویم.
رسانهای که در این پژوهش در نظر گرفته شده، اینترنت است که میخواهیم تأثیر آن را بر مشارکت سیاسی جوانان شهر اهواز بررسی کنیم.
در این پژوهش که به بررسی اثرات اینترنت بر مشارکت سیاسی خواهیم پرداخت، ادعای من این است که اینترنت در تقویت برخی از ارزش ها، از جمله مشارکت در سیاست درمیان کاربران نقش قابل توجهی دارد. تأیید تأثیر اینترنت در تقویت برخی از ارزش های سیاسی، نشان میدهد که چشم انداز نوینی در عرصه نظریهپردازی ارتباطات به وجود آمده است. در این راستا، ابتدا مفاهیم اینترنت، گروه های اجتماعی، مشارکت سیاسی و رابطه بین اینترنت و مشارکت سیاسی به طور مبسوط شرح داده خواهد شد و در نهایت، دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش های آماری پیشرفته تجزیه و تحلیل خواهد شد.
اینترنت
شبکه جهانی اینترنت، یکی از مهمترین نوآوریهایی است که بعضی از نظریهپردازان برای تأکید بر اهمیت آن، تأثیرات این بزرگراه عظیم اطلاعاتی را مشابه با تأثیرات اختراع چاپ بر زندگی انسان ها ذکر کردهاند (محسنی، 1380، ص 20). اینترنت منتقل کنندهی میلیونها پیام است؛ پیامهایی که بر ارزشها، نگرشها و هویت فرهنگی کاربران آن در سطح خرد و بر نظام فرهنگی و سیاسی در سطح کلان تأثیر میگذارد. این شبکه از جنبههای گوناگون علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی قابل بررسی است. از بعد فرهنگی، این شبکه با تأکید بر مطالعهی ارزش های سیاسی به عنوان بخشی از فرهنگ سیاسی و به ویژه با شیوههای علمی، اولین گام درجهت برنامهریزی صحیح برای مدیریت تغییرات فرهنگی و سیاسی و جلوگیری از تغییرات ناموزون در نظام اجتماعی است. به نظر جانسون، فناوری یکی از عوامل تغییر اجتماعی است که از طریق ارتباط با اجزاء مختلف در درون نظام اجتماعی جوامع مختلف، به ویژه از طریق خرده نظام فرهنگی، موجب تغییراتی در نظام شخصیتی افراد در سطح فردی و نظام سیاسی در سطح کلان میشود (کوهن، 1380، ص 183). ظهور شبکهی جهانی اینترنت به عنوان یکی از برجستهترین فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانهی انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد و تغییرات اجتماعی و به ویژه تغییرات ارزشی، غیرقابل چشمپوشی است. در راستای همین تغییرات است که به وجود آمدن واقعیتهای نمادین در فضای سایبر اینترنتی، زمینهی لازم را برای شکلگیری جوامع جدید سایبری فراهم ساخته است (گروملا، 2001، ص 559).
فضای آزاد اینترنتی، محل حضور میلیون ها کنشگر اینترنتی است که میتوانند با تفسیرهای نمادین در اینترنت: 1) به کنش فردی و جمعی متقابل بپردازند 2) در اجتماعات مجازی حضور سایبری داشته باشند 3) گروه مجازی تشکیل بدهند 4) با افراد دیگری که از اینترنت استفاده میکنند، به بحث آزاد در مورد موضوعات گوناگون بپردازند و در نهایت، از اطلاعات و اخبار موجود در سایتهای اینترنتی به صورت گزینشی و بدون داشتن محدودیتهای رسانههای دیگر -که بر خلاف اینترنت- عمدتاً یک سویه اند، استفاده کنند (جلالی، 1379، ص 96).
اینترنت، با وجود گستردگی و پیچیدگیاش- کاملاً بر خلاف مدل یک به چند در رسانههای پخش همگانی- رسانهای بسیار شخصی و خصوصی است. اینترنت از طریق پست الکترونیکی، ارتباط بین فردی از راه گروه های بحث و مانند آن ( که ممکن است کاملاً آزاد، یا محدود به اعضا باشد) گفتگو و تبادل نظر را تسهیل میکند، و نیز دسترسی یک به چند به اطلاعات را - عمدتاً از طریق وب- ممکن میسازد. اما حتی هنگامی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
واژگان کلیدی: تکنولوژی های نوین، اینترنت، مشارکت سیاسی، جوانان
مقدمه:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت و مشارکت جوانان در سیاست است. در این مطالعه، معنیداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده میکنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمیکنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را کشف خواهیم کرد و همچنین نشان خواهیم داد که رابطه بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، به چه صورتی است؟
در این مقاله، اثرات اینترنت به عنوان یک رسانه بر مشارکت سیاسی بررسی میشود. تأثیر رسانهها بر مخاطبان، مسئلهای بسیار پیچیده و هنوز ناشناخته است و این همان نکتهای است که "میشل گورویچ" (Gurevich. Michael) در کتاب "فرهنگ، جامعه و رسانهها" (Culture, Society, and Media) بر آن تأکید کرده و گفته است: "این سوال که تأثیر رسانهها بر مخاطبان چگونه است، یکی از پر دامنهترین و مکررترین سوالات در حوزه رسانههاست که به آن پاسخهای گوناگونی داده شده است که حتی برخی از آنها در تضاد با یکدیگرند" (گوریچ، 1990، ص 273).
وقتی بحث تأثیر رسانهها بر رفتار مخاطبان را محدود و از نقش و تأثیر آنها بر رفتار سیاسی گفتگو میکنیم، در میان صاحبنظران علوم سیاسی نیز با نظراتی مشابه نظرات ارتباط شناسانی مانند میشل گورویچ مواجهه میشویم. به عنوان مثال، "جودیث ترن" (Tern. Judish) میگوید: "در تبیین پدیدههای دیده شده در مبارزات انتخاباتی، یک تئوری کامل و فراگیر وجود ندارد، بلکه تکهها و قطعات کوچک تئوریکی هستند که میتوان آنها را در تبیین چنین پدیدههایی مورد استفاده قرار داد" (ترن، 1991، ص 92).
برخی از اندیشمندان علوم ارتباطات به این نتیجه رسیدهاند که در تبیین رویدادهای مربوط به تاثیر رسانهها، باید به جای تکیه بر تئوری های کلان، به تکهها و قطعات تئوریک اتکا کرد. برخی دیگر از چنین دستاوردهایی به شرح زیر است:
مشخص شده است که به احتمال زیاد، عوامل مشخصی در اثرگیری از مبارزات انتخاباتی رسانهها مؤثرند، عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، میزان وفاداری حزبی، انگیزه برای پیگیری رقابت های انتخاباتی، میزان پذیرش رسانهها به عنوان واسطه قابل اعتماد، مدتی که صرف شنیدن، دیدن و خواندن هر پیام یا برنامه انتخاباتی میشود (محسنیان راد، 1378). میدانیم که تمامی ارتباطشناسان اتفاق نظر دارند که ارتباط، نوعی فراگرد است. هر پدیدهای که خصلت فراگردی داشته باشد، از پویایی و تعامل شدید در میان عناصر خود برخوردار است. بنابراین میتوان گفت به جای آنکه از تأثیر رسانهها بر رفتار سیاسی سخن بگویم، باید از تأثیرات رسانههایی خاص، با محتوایی خاص، با مخاطبانی خاص، در محیط جغرافیایی و فرهنگی خاص و در لحظهای خاص سخن بگویم.
رسانهای که در این پژوهش در نظر گرفته شده، اینترنت است که میخواهیم تأثیر آن را بر مشارکت سیاسی جوانان شهر اهواز بررسی کنیم.
در این پژوهش که به بررسی اثرات اینترنت بر مشارکت سیاسی خواهیم پرداخت، ادعای من این است که اینترنت در تقویت برخی از ارزش ها، از جمله مشارکت در سیاست درمیان کاربران نقش قابل توجهی دارد. تأیید تأثیر اینترنت در تقویت برخی از ارزش های سیاسی، نشان میدهد که چشم انداز نوینی در عرصه نظریهپردازی ارتباطات به وجود آمده است. در این راستا، ابتدا مفاهیم اینترنت، گروه های اجتماعی، مشارکت سیاسی و رابطه بین اینترنت و مشارکت سیاسی به طور مبسوط شرح داده خواهد شد و در نهایت، دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش های آماری پیشرفته تجزیه و تحلیل خواهد شد.
اینترنت
شبکه جهانی اینترنت، یکی از مهمترین نوآوریهایی است که بعضی از نظریهپردازان برای تأکید بر اهمیت آن، تأثیرات این بزرگراه عظیم اطلاعاتی را مشابه با تأثیرات اختراع چاپ بر زندگی انسان ها ذکر کردهاند (محسنی، 1380، ص 20). اینترنت منتقل کنندهی میلیونها پیام است؛ پیامهایی که بر ارزشها، نگرشها و هویت فرهنگی کاربران آن در سطح خرد و بر نظام فرهنگی و سیاسی در سطح کلان تأثیر میگذارد. این شبکه از جنبههای گوناگون علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی قابل بررسی است. از بعد فرهنگی، این شبکه با تأکید بر مطالعهی ارزش های سیاسی به عنوان بخشی از فرهنگ سیاسی و به ویژه با شیوههای علمی، اولین گام درجهت برنامهریزی صحیح برای مدیریت تغییرات فرهنگی و سیاسی و جلوگیری از تغییرات ناموزون در نظام اجتماعی است. به نظر جانسون، فناوری یکی از عوامل تغییر اجتماعی است که از طریق ارتباط با اجزاء مختلف در درون نظام اجتماعی جوامع مختلف، به ویژه از طریق خرده نظام فرهنگی، موجب تغییراتی در نظام شخصیتی افراد در سطح فردی و نظام سیاسی در سطح کلان میشود (کوهن، 1380، ص 183). ظهور شبکهی جهانی اینترنت به عنوان یکی از برجستهترین فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانهی انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد و تغییرات اجتماعی و به ویژه تغییرات ارزشی، غیرقابل چشمپوشی است. در راستای همین تغییرات است که به وجود آمدن واقعیتهای نمادین در فضای سایبر اینترنتی، زمینهی لازم را برای شکلگیری جوامع جدید سایبری فراهم ساخته است (گروملا، 2001، ص 559).
فضای آزاد اینترنتی، محل حضور میلیون ها کنشگر اینترنتی است که میتوانند با تفسیرهای نمادین در اینترنت: 1) به کنش فردی و جمعی متقابل بپردازند 2) در اجتماعات مجازی حضور سایبری داشته باشند 3) گروه مجازی تشکیل بدهند 4) با افراد دیگری که از اینترنت استفاده میکنند، به بحث آزاد در مورد موضوعات گوناگون بپردازند و در نهایت، از اطلاعات و اخبار موجود در سایتهای اینترنتی به صورت گزینشی و بدون داشتن محدودیتهای رسانههای دیگر -که بر خلاف اینترنت- عمدتاً یک سویه اند، استفاده کنند (جلالی، 1379، ص 96).
اینترنت، با وجود گستردگی و پیچیدگیاش- کاملاً بر خلاف مدل یک به چند در رسانههای پخش همگانی- رسانهای بسیار شخصی و خصوصی است. اینترنت از طریق پست الکترونیکی، ارتباط بین فردی از راه گروه های بحث و مانند آن ( که ممکن است کاملاً آزاد، یا محدود به اعضا باشد) گفتگو و تبادل نظر را تسهیل میکند، و نیز دسترسی یک به چند به اطلاعات را - عمدتاً از طریق وب- ممکن میسازد. اما حتی هنگامی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
واژگان کلیدی: تکنولوژی های نوین، اینترنت، مشارکت سیاسی، جوانان
مقدمه:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت و مشارکت جوانان در سیاست است. در این مطالعه، معنیداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده میکنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمیکنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را کشف خواهیم کرد و همچنین نشان خواهیم داد که رابطه بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، به چه صورتی است؟
در این مقاله، اثرات اینترنت به عنوان یک رسانه بر مشارکت سیاسی بررسی میشود. تأثیر رسانهها بر مخاطبان، مسئلهای بسیار پیچیده و هنوز ناشناخته است و این همان نکتهای است که "میشل گورویچ" (Gurevich. Michael) در کتاب "فرهنگ، جامعه و رسانهها" (Culture, Society, and Media) بر آن تأکید کرده و گفته است: "این سوال که تأثیر رسانهها بر مخاطبان چگونه است، یکی از پر دامنهترین و مکررترین سوالات در حوزه رسانههاست که به آن پاسخهای گوناگونی داده شده است که حتی برخی از آنها در تضاد با یکدیگرند" (گوریچ، 1990، ص 273).
وقتی بحث تأثیر رسانهها بر رفتار مخاطبان را محدود و از نقش و تأثیر آنها بر رفتار سیاسی گفتگو میکنیم، در میان صاحبنظران علوم سیاسی نیز با نظراتی مشابه نظرات ارتباط شناسانی مانند میشل گورویچ مواجهه میشویم. به عنوان مثال، "جودیث ترن" (Tern. Judish) میگوید: "در تبیین پدیدههای دیده شده در مبارزات انتخاباتی، یک تئوری کامل و فراگیر وجود ندارد، بلکه تکهها و قطعات کوچک تئوریکی هستند که میتوان آنها را در تبیین چنین پدیدههایی مورد استفاده قرار داد" (ترن، 1991، ص 92).
برخی از اندیشمندان علوم ارتباطات به این نتیجه رسیدهاند که در تبیین رویدادهای مربوط به تاثیر رسانهها، باید به جای تکیه بر تئوری های کلان، به تکهها و قطعات تئوریک اتکا کرد. برخی دیگر از چنین دستاوردهایی به شرح زیر است:
مشخص شده است که به احتمال زیاد، عوامل مشخصی در اثرگیری از مبارزات انتخاباتی رسانهها مؤثرند، عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، میزان وفاداری حزبی، انگیزه برای پیگیری رقابت های انتخاباتی، میزان پذیرش رسانهها به عنوان واسطه قابل اعتماد، مدتی که صرف شنیدن، دیدن و خواندن هر پیام یا برنامه انتخاباتی میشود (محسنیان راد، 1378). میدانیم که تمامی ارتباطشناسان اتفاق نظر دارند که ارتباط، نوعی فراگرد است. هر پدیدهای که خصلت فراگردی داشته باشد، از پویایی و تعامل شدید در میان عناصر خود برخوردار است. بنابراین میتوان گفت به جای آنکه از تأثیر رسانهها بر رفتار سیاسی سخن بگویم، باید از تأثیرات رسانههایی خاص، با محتوایی خاص، با مخاطبانی خاص، در محیط جغرافیایی و فرهنگی خاص و در لحظهای خاص سخن بگویم.
رسانهای که در این پژوهش در نظر گرفته شده، اینترنت است که میخواهیم تأثیر آن را بر مشارکت سیاسی جوانان شهر اهواز بررسی کنیم.
در این پژوهش که به بررسی اثرات اینترنت بر مشارکت سیاسی خواهیم پرداخت، ادعای من این است که اینترنت در تقویت برخی از ارزش ها، از جمله مشارکت در سیاست درمیان کاربران نقش قابل توجهی دارد. تأیید تأثیر اینترنت در تقویت برخی از ارزش های سیاسی، نشان میدهد که چشم انداز نوینی در عرصه نظریهپردازی ارتباطات به وجود آمده است. در این راستا، ابتدا مفاهیم اینترنت، گروه های اجتماعی، مشارکت سیاسی و رابطه بین اینترنت و مشارکت سیاسی به طور مبسوط شرح داده خواهد شد و در نهایت، دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش های آماری پیشرفته تجزیه و تحلیل خواهد شد.
اینترنت
شبکه جهانی اینترنت، یکی از مهمترین نوآوریهایی است که بعضی از نظریهپردازان برای تأکید بر اهمیت آن، تأثیرات این بزرگراه عظیم اطلاعاتی را مشابه با تأثیرات اختراع چاپ بر زندگی انسان ها ذکر کردهاند (محسنی، 1380، ص 20). اینترنت منتقل کنندهی میلیونها پیام است؛ پیامهایی که بر ارزشها، نگرشها و هویت فرهنگی کاربران آن در سطح خرد و بر نظام فرهنگی و سیاسی در سطح کلان تأثیر میگذارد. این شبکه از جنبههای گوناگون علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی قابل بررسی است. از بعد فرهنگی، این شبکه با تأکید بر مطالعهی ارزش های سیاسی به عنوان بخشی از فرهنگ سیاسی و به ویژه با شیوههای علمی، اولین گام درجهت برنامهریزی صحیح برای مدیریت تغییرات فرهنگی و سیاسی و جلوگیری از تغییرات ناموزون در نظام اجتماعی است. به نظر جانسون، فناوری یکی از عوامل تغییر اجتماعی است که از طریق ارتباط با اجزاء مختلف در درون نظام اجتماعی جوامع مختلف، به ویژه از طریق خرده نظام فرهنگی، موجب تغییراتی در نظام شخصیتی افراد در سطح فردی و نظام سیاسی در سطح کلان میشود (کوهن، 1380، ص 183). ظهور شبکهی جهانی اینترنت به عنوان یکی از برجستهترین فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانهی انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد و تغییرات اجتماعی و به ویژه تغییرات ارزشی، غیرقابل چشمپوشی است. در راستای همین تغییرات است که به وجود آمدن واقعیتهای نمادین در فضای سایبر اینترنتی، زمینهی لازم را برای شکلگیری جوامع جدید سایبری فراهم ساخته است (گروملا، 2001، ص 559).
فضای آزاد اینترنتی، محل حضور میلیون ها کنشگر اینترنتی است که میتوانند با تفسیرهای نمادین در اینترنت: 1) به کنش فردی و جمعی متقابل بپردازند 2) در اجتماعات مجازی حضور سایبری داشته باشند 3) گروه مجازی تشکیل بدهند 4) با افراد دیگری که از اینترنت استفاده میکنند، به بحث آزاد در مورد موضوعات گوناگون بپردازند و در نهایت، از اطلاعات و اخبار موجود در سایتهای اینترنتی به صورت گزینشی و بدون داشتن محدودیتهای رسانههای دیگر -که بر خلاف اینترنت- عمدتاً یک سویه اند، استفاده کنند (جلالی، 1379، ص 96).
اینترنت، با وجود گستردگی و پیچیدگیاش- کاملاً بر خلاف مدل یک به چند در رسانههای پخش همگانی- رسانهای بسیار شخصی و خصوصی است. اینترنت از طریق پست الکترونیکی، ارتباط بین فردی از راه گروه های بحث و مانند آن ( که ممکن است کاملاً آزاد، یا محدود به اعضا باشد) گفتگو و تبادل نظر را تسهیل میکند، و نیز دسترسی یک به چند به اطلاعات را - عمدتاً از طریق وب- ممکن میسازد. اما حتی هنگامی که