لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
معاد از نظر صدر المتالّهین
امثال ملا صدرا گفتهاندمعاد جسمانى است اما همه معاد جسمانى را بردهاند در داخل خود روحو عالم ارواح، یعنى گفتهاند این خصایص جسمانى در عالم ارواح وجود دارد، این فاصلهاىکه قدما از قبیل بو على میان روح و جسم قائل بودهاند و فقط عقل را روحى مىدانستند و غیر عقل را روحى نمىدانستند،این فاصله وجود ندارد.اما البته این مطلب هم مشکل را حل نکردهاست، یعنى ما این را با مجموع آیات قرآن نمىتوانیم[تطبیقکنیم].با اینکه حرف خیلى خوبى است و آن را با دلایل علمى هم مىشود تایید کرد ولى معاد قرآن را بااین مطلب نمىشود توجیه کرد، چون معاد قرآن تنها روى انسان نیست، روى همه عالم است.قرآن اساسا راجع به عالم ماده بحثمىکند نه تنها انسان: «اذا الشمس کورت، و اذا النجوم انکدرت، و اذا الجبال سیرت» مربوط به قیامت است، «یومتبدل الارض غیر الارض» فقط ارض روح ما را نمىگوید، قرآن ارض(همین زمین)را دارد مىگوید، و سایر آیاتى که در قرآن هست. اینجا چیزهایىبوده است که علم قدیم قاصر بوده و نمىتوانسته از اینجا یک قدم جلوتر برود، یعنى نه اینکه امثال ملا صدرا اینجا کهرسیدهاند کمیتشخصشان لنگ بوده، نه، اینجا که رسیدهاند علم قدیم به شکلى بوده که اجازه نمىداده استیک قدم جلوتر بروند،ولى علم امروز در اینجا جلوى ما را باز کرده و همین راهى که آقاى مهندس رفتهاند با اتکاء علم امروز بسیار راهمفیدى است.در میان قدماى ما فقط مرحوم آقا على مدرس با اینکه در عصر قدیم هم هست(متعلق به زمان ناصر الدینشاه است)و ظاهر هم این است که توجه به علم جدید نداشته ولى در عین حال در این زمینه حرفهایى زده که بوى این مطلب مىآید. چرا علم قدیم اجازه نمىداده است؟آن روز هم عرض کردمو حالا تکرار مىکنم: در علم قدیم این حرفها نمىتوانسته مفهوم داشته باشد که خورشید یک روزى پیر شود واز بین برود، ماه پیر شود و از بین برود، زمین ما ساقط شود، چون بر اساس فلکیات قدیم بوده و افلاک یک حقایق ازلى و ابدى بودهاندو زمین هم یک موجودى بوده که براى همیشه باید در مرکز عالم باقى بماند.خراب شدن عالم به طور کلى، براى آنهانمىتوانسته از نظر علمى مفهوم داشته باشد، هر وقت مىگفتند تعبدا مىگفتند ولى از نظر علمى نمىتوانستند توجیه کنند. حالا که قرآن مىگوید: «و الارض جمیعا قبضته یوم القیامةو السموات مطویات بیمینه» تصریح قرآن است: زمین در آن روز در قبضه خداست و آسمانها به دست قدرت الهى درهم پیچیده مىشود، اگر ما این مرحله را هم توانستیم حل کنیم - که خود آقاى مهندس در این مرحله گامهاى خیلى مؤثرو مفیدى برداشتهاند - یعنى مرحلهاى که تمام عالم به سوى قیامت مىرود، که آن خواصى که عرض کردم[پدید مىآید]کهنظامات عوض مىشود و تغییر مىکند و عالم مىرود به سویى که در آنجا انسانها دیگر پیرى ندارند، فرسودگى ندارند، مردنندارند، تکلیف نمىتواند آنجا وجود داشته باشد، اجل و مهلت مقرر و از این حرفها نمىتواند وجود داشته باشد، وسوسهنمىتواند وجود داشته باشد و در آنجا حیات بر موت غلبه مىکند یا - به تعبیر ما - در آنجا روح بر جسم غلبه مىکند،نظام جنبههاى حکومت روح بر جسم است نه جسم بر روح، اگر ما این مطلب راطى کنیم و برویم جلوتر، یک قدم بسیار بزرگى را برداشتهایم.تنهاآن[یعنى نظر ملا صدرا]نمىتواند معاد قرآن را حل کند.
کیفیت معاد
دلایل عقلى و نقلى به روشنى ثابت کرد که مرگ پایان زندگى انسان نیست، بلکه پس از مرگ، حیات دیگرى وجود دارد که در اصطلاح علم کلام، به آن «معاد» مىگویند. اکنون باید دید که کیفیت زندگى معاد چگونه است. آیا جسمانى است یا روحانى، و در صورت نخست، آیا بدن اخروى عین همان بدن طبیعى است که در این جهان با آن زندگى مىکرد، یا بدنى لطیفتر است که در اصطلاح به آن بدن مثالى یا برزخى مىگویند؟
براى آگاهى بیشتر، اقوال و نظرات دانشمندان را در این جا یادآور مىشویم، سپس نظریه مشهور دانشمندان اسلامى را مطرح و دلایل آن را بازگو مىکنیم:
.1 گروهى از متکلمان، شیوه معاد را، تنها جسمانى مىدانند و به وجود روحى جز جسم و مکانیسم بدن معتقد نیستند و در حقیقت روح در نظر آنان جسم لطیفى است که در بدن سریان دارد و همانند آتش در زغال، آب در گل و روغن در زیتون است.
دلایلى که درباره اثبات روح و روان و تجرد آن از ماده اقامه شده است در نقد این نظر کافى است، و نظریه این گروه از متکلمان در شناخت شخصیت و واقعیت انسان، دست کمى از نظر مادىها ندارد و این گروه انسان را صرفا یک موجود مادى مىپندارند و به چیزى جز بدن و فعل و انفعالهاى فیزیکى و شیمیایى آن عقیده ندارند.
.2 گروهى از فلاسفه و بالأخص پیروان مکتب «مشاء» تنها به معاد روحانى معتقدند و مىگویند : پس از مرگ، علاقه روح نسبت به بدن قطع مىگردد، ولى از آن جا که روح، موجودى پیراسته از ماده است، فنا و نیستى در آن راه ندارد و پس از قطع علاقه از بدن، باقى و جاوید خواهد ماند.
این گروه چون نتوانستند اشکالات معاد جسمانى را حل کنند ناچار به معاد روحانى پناه بردند و معاد جسمانى را انکار کردند.
.3 گروهى از حکما، عرفا، دانشمندان علم کلام و شخصیتهایى از علماى امامیه، مانند شیخ مفید، شیخ طوسى، سید مرتضى، خواجه نصیر الدین طوسى و علامه حلى به هر دو معاد معتقدند و مىگویند: روح در سراى دیگر به بدن بازگشت مىکند. دارندگان این نظر، به دو گروه تقسیم شدهاند که به گونه فشرده به آنها اشاره مىگردد.
الف) روح در سراى دیگر به بدن طبیعى و عنصرى که داراى فعل و انفعال طبیعى و شیمیایى است باز مىگردد و آیات قرآن از این نظریه به روشنى پشتیبانى مىکند.
ب) روح در سراى دیگر به بدن مثالى و برزخى که لطیف است و جرم و ماده ندارد، اما از مقدار و شکل برخوردار است، تعلق مىگیرد و این بدن لطیف به گونهاى عین بدن دنیوى است و هر کس آن را ببیند مىگوید: این همان انسانى است که در دنیا زندگى مىکرده، ولى از این نظر که داراى جرم و ماده نیست و قابلیت فعل و انفعال شیمیایى و فیزیکى ندارد، با آن تفاوت دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
[1] .توبه (9) آیه97.
[2] [2] . حجرات (49) آیه14.
[3] [3] . حدید (57) آیه13.
[4] [4] . نساء (4) آیه132. آیات زیادی در این معنا و در جای جای قرآن آمده است، برای اطلاع ر.ک: المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، محمدفؤاد عبدالباقی، ماده:"السموات".
[5]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
جنگ های صدر اسلام
مقدمه
مبلغان مسیحى جنگهاى صدر اسلام را دستاویز قرار داده، عامل نشر و توسعه اسلام را زور و جبر معرفى مىکنند. اگر در جوهر یک دعوت دینى قدرت اقناع وجدانها وجود نداشته باشد محال است که زور و جبر بتواند در مردم ایمان و علاقه و شور و احساسات بهوجود آورد. آرى در صدر اسلام جنگهایى صورت گرفت و اسلام به حکم اینکه دینى است اجتماعى و تنها مسئولیتسعادت فردى بشر را بر عهده نگرفته استبلکه مسئولیتسعادت جمعى بشر را نیز تعهد کرده است، بعلاوه تفکیک سعادت فردى از سعادت جمعى و اصل «''کار قیصر را به قیصر و کار خدا را به خدا وابگذار''» را نادرست مىداند، قانون جهاد را جزء دین قرار داد و عملى کرد، اما باید دید هدف اسلام از جهاد چیست و مسلمین صدر اول با چه طبقهاى جنگیدند؟
آن جنگها قدرت را از چه طبقهاى گرفت و چه طبقهاى را آزاد کرد؟; مىگویند: شمشیر، آرى شمشیر، اما شمشیر اسلام چه کرد؟ شمشیر اسلام قدرتهاى اهریمنى را در هم شکست، سایه شوم موبدها را کوتاه کرد، زنجیرها را از دست و پاى قریب صد و چهل میلیون انسان باز کرد و به توده محروم حریت و آزادى داد. شمشیر اسلام همواره بر فرق ستمگران به سود ستمکشان فرود آمده و دست تطاول زورگویان را قطع کرده است. شمشیر اسلام همواره به نفع مظلومان و مستضعفان کشیده شده است; «ومالکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان.» ترجمه:''چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمىکنید؟! همان افراد (ستمدیدهاى) که مىگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما! '' (نساء: 75).
نشر و توسعه اسلام به طور طبیعى و عادى صورت گرفت. مساله مهم در نشر دعوت اسلامى، که اسلام را از مسیحیت و مانویت و سایر دعوتهایى که انتشار وسیع یا سریع داشتهاند، ممتاز مىکند، این است که عوامل تبلیغ اسلام توده مردم بودهاند، نه یک دستگاه عریض و طویل تبلیغاتى. تودههاى مردم صرفا تحت تاثیر انگیزههاى وجدانى، بدون آنکه بخواهند وظیفهاى را که از طرف یک سازمان روحانى یا غیر روحانى به آنها محول شده، انجام دهند، به نشر و تبلیغ اسلام پرداختهاند و این جهت است که ارزش فوقالعادهاى به انتشار اسلام مىدهد. در این جهت، اسلام بى رقیب است.» .پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم درباره عظمت و آثار جهاد فرمودند : « الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف ». ''خیر و برکت در شمشیر و زیر سایه شمشیر است .'' و هم فرمود : « ان الله اعز امتی بسنابک خیلها و مراکز رماحها ». ''خداوند امت مرا به وسیله سم اسبها و فرودگاه نیزهها عزیز ساخت ''. یعنی امت اسلام مساوی است با امت قوت و امت قدرت . اسلام دین قدرت و قوت و دین مجاهد ساز است .
ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش میگوید : ''هیچ دینی به اندازه اسلام امت خویش را به سوی قوت و قدرت نخوانده است ''. حدیث پر معنی دیگری از رسول اکرم نقل شده است که : « من لم یغز و لم یحدث نفسه بغزو مات علی شعبة من النفاق » ''آنکه جهاد نکرده و لااقل اندیشه جهاد را در دل خود نپرورده باشد . با نوعی از نفاق خواهد مرد .'' یعنی اسلام از جهاد و لااقل آرزوی جهاد جدا شدنی نیست ، صداقت اسلام انسان با این معیار شناخته میشود .
در میان جوامع انسانى و اقوام و ملل عالم ، آنانى که همیشه در حال جهاد و مراقبت به سر مى برند ، همواره زنده و پیروزند ، و دیگرانى که به فکر خوش گذرانى و ادامه زندگى فردى هستند ، دیر یا زود از بین رفته و ملتى زنده و مجاهد جاى آنها را خواهند گرفت . و همین است که رسول گرامى اسلام (ص مى فرماید : «من ترک الجهاد البسه الله ذلا و فقرا فى معیشته و محقا فى دینه ان الله اعز امتى بسنابک خیلها و مراکز رماحها».'' آن کس که جهاد را ترک گوید ، خدا بر اندام او لباس ذلت مى پوشاند ، و فقر و احتیاج بر زندگى ، و تاریکى بر دین او سایه شوم مى افکند ، خداوند پیروان مرا به وسیله سم ستورانى که به میدان جهاد پیش مى روند و به وسیله پیکانهاى نیزه ها ، عزت مى بخشد ''. و به مناسبت دیگرى مى فرماید :«اغزوا تورثوا ابنائکم مجدا». ''جهاد کنید تا مجد و عظمت را براى فرزندانتان به میراث بگذارید ! ''
منطق قرآن
قرآن کریم می گوید : اگر در مواقعی که تهاجم از نقطه مقابل شروع میشود این طرف دفاع نکند سنگ روی سنگ بند نمیشود ، تمام مراکز عبادت هم از میان میرود : « ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله ». ''اگر خدا بوسیله بعضی جلو تهاجم بعضی دیگر را نگیرد تمام این صومعهها ، مراکز عبادت ، خراب میشود ، مراکز یهودیها از بین میرود ، مراکز صوفیها ، مساجد عبادت مسلمانها از بین میرود یعنی طرف تهاجم میکند و هیچکس آزادی پیدا نمیکند خدا را باین شکل عبادت کند ''.
قرآن بعد هم وعده نصرت میدهد « و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز ». ''خدا هر کسی که او را یاری کند یعنی حقیقت را یاری کند ، یاری میکند ، خداوند نیرومند و غالب است ''. بعد ببینید چه جور توصیف میکند مردمی را که خدا آنها را یاری میکند . خدا مردمی را یاری میکند که از خودشان دفاع کنند ، مردمی که وقتی حکومت تشکیل بدهند این شکل هستند : « الذین ان مکناهم فی الارض » مردمی که وقتی ما آنها را در زمین جای میدهیم و حکومت آنها را مستقر میسازیم ، مردمی که وقتی بانها قدرت میدهیم و تسلط میبخشیم باین شکل درمیایند ، به چه شکلی ؟ « اقاموا الصلوه ». ''عبادت خدارا بپا میدارند''
، « و آتوا الزکوه » ''زکات را ادا میکنند ''. نماز رمز پیوند صحیح با خداست و زکوه رمز تعاون و پیوند صحیح افراد انسان با یکدیگر است ، آنها که خدا را از روی خلوص میپرستند و بیکدیگر کمک میکنند : « و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ». ''خودشان را متعهد میدانند که خوبیها را ترویج کنند و با بدیها و زشتیها مبارزه کنند'' : « و لله عاقبه الامور ». ''عاقبت کارها بدست خداست'' . بنابراین قرآن اساسا جهاد را که تشریح کرده است نه بعنوان تهاجم و تغلب و تسلط است بلکه بعنوان مبارزه با تهاجم است .
ولی این تهاجم هایی که باید با آنها مبارزه بشود همه باین شکل نیست که طرف به سرزمین شما حمله کند . ممکن است تهاجم باین شکل باشد که طرف در سرزمین خودش ، گروهی ضعیف و ناتوانرا و به اصطلاح قرآن " مستضعفین " را ، تحت شکنجه قرار دهد ، شما در چنین شرائطی نمیتوانید بی تفاوت بمانید . شما رسالت دارید که آنها را آزاد کنید ، یا دیگری فضای خفقانی ایجاد کرده که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
در حال حاضر پروژة کارآموزی موردنظر مربوط به پروژه مسکونی میباشد که از لحاظ سازهای اسکلت آن از نوع اسکلت بتنی و سقف از جنس تیرچه بلوک میباشد. در این خصوص کنترل موارد اجرایی – تهیه صورت وضعیتها – تأیید اردهای کارهای انجام شده و متره و برآورد و تهیه صورت جلسات مختلف در راستای کارهای انجام شده ، جزء عملیاتی است که هر روز به انجام میرسد کنترل موارد اجرایی مانند رفع نقصها و خرابیهای موارد اجرا شده اعم از رنگکاری ، لکهگیری ، درزها و ترکهای رفع ایجاد شده در دیوارهای داخلی و خارجی ، جوشکاری ، نازککاری و بسیاری موارد دیگر باید به دقت صورت پذیرد . همچنین تهیه صورت وضعیتها و … عملیات متره و برآورد ساختمان مدیریت نیز در این مدت به انجام رسید. ساختمان مدیریت این پروژه از نظر سازهای اسلکت آن از نوع اسکلت فلز و سقف از جنس تیرچه بلوک میباشد در این خصوص تعیین کدهای ارتفاعی (ترازیابی) ، خاکبرداری و خاکریزی ، لاشهچینی، سنگ مالون جهت بالا آوردن سطح فنداسیون و اجرای تیپبندی فونداسیون بر روی لاشه سنگهائی که قبلاً کار شده بود و همچنین اجرای بتن مگر آن از جمله کارهایی است که در اجرای کار به انجام رسیده است.
لازم به ذکر است در مرحلة آکسبندی ساختمان مدیریت ، در سه مرحله اصلاحیه از طرف مشاورین ابلاغ گردید که طبق اصلاحیه ، موقعیت و طرح اولیه داخلی بنا تغییر داده شد.
بعد از قالببندی فنداسیون و اجرای آرماتورگذاری مطابق نقشههای اجرایی ارائه شده توسط مشاور و نصب بین پیلتها و سپس اجرای عملیات بتنریزی و کنترل کلیه مسائل ذکر شده از جمله کارهایی است که طی روزهای کارآمدهای توسط اینجانب به انجام رسیده است.
لازم به ذکر است که قبل از عملیات بتنریزی کنترل سطح تراز کلیة بین پیلتها و هم تراز کردن آنها از جمله عملیاتی است که باید مدنظر قرار گیرد.
توضیح اینکه پیچ و بولتهایی که در زیر بین پلیتها قرار دارد بایستی قبل از عملیات بتنریزی توسط گریس اندود شی تا پس از عملیات بتن ریزی زنگ نزند. براحتی جهت رگلاژ باز شود. و ویبره کردن بتن جزء اعمالی است که در مقاومت بتن نقش بسزایی دارد. پس از اینکه عملیات بتنریزی انجام پذیرفت تمامی بین پلیتها را باز کرده و اول سطح بین پلیتها توسط گروت هم تراز میگردد برای این منظور بالاترین تراز بین پلیت را انتخاب کرده و بقیه بین پلیتها را هم تراز با آن بیس پلیت هم تراز مینماییم. این ارتفاع توسط گروت هم تراز میگردد. (گروت ملاتی متشکل از ماسه با وی و سیمان میباشد) پس از حصول اطمینان از هم تراز بودن بیس پلیتها ، میتوان عملیات جوشکاری ستونها را شروع نمود. با توجه به نقشههای اجرایی ارائه شده از سوی مشاور تعیین سایز ستونها ، نوع اتصالات (ورقها ، نبشیها ، براکتها و …) و تعیین سایر عضوهای سازهای ساختمان بسیار مهم و حائز اهمیت است . زیرا بر اساس برآوردهای انجام شده حجم آهنآلات ما تعیین میگردد.
محوطه سازی :
محوطهسازی و اجرای فضای سبز پروژههای فوق نیز در حال اجرا میباشد.
مهمترین نکته در اجرای عملیات محوطهسازی ، تعیین وضعیت آبهای سطحی میباشد که این مهم با ترازیابی انجام میشود بدین صورت که از محلهایی که در ارتفاعی بالاتر قرار دارند شیب را به سمت مکانهایی که از تراز پایینتر قرار دارند هدایت میکنیم . برای این کار میتوان متناسب با نوع کار از جوی یا کانیو استفاده نماییم . کانیو اگر در کنار باشد یکطرفه و اگر در وسط باشد به صورت کامنچی دو طرفه اجرا میشود.
منظور از محوطه سازی تسطیح و آمادهسازی محوطه ساختمانهای پروژه ، سیستمهای ارتباطی شامل خیابان سازی ، پیادهرو سازی ، شبکههای جمعآوری آب و فاضلاب ، آبرسانی ، شبکههای توزیع نیروی برق و گاز و بالاخره ایجاد فضای سبز میباشد. پیمانکار موظف است با توجه به نقشههای اجرائی و برنامه زمانبندی اجرای عملیات ، نسبت به اجرای مرحله به مرحله کار اقدام نماید. تقدم و تأخر اجرای قسمتهای مختلف کار و هماهنگی آن با سایر پیمانکاران پروژه که زیر نظر دستگاه نظارت صورت میگیرد باید توسط پیمانکار رعایت شود تا از دوبارهکاریها و بوجود آمدن اشکالات بعدی جلوگیری شود. در صورت عدم رعایت نکات لازم در اجرای مرحلهای کار ، پیمانکار مسئول بروز اشکالات بعدی خواهد بود و برای رفع این مشکلات باید بخرج خود و زیر نظر دستگاه نظارت عمل نماید. (قبل از شروع عملیات اجرایی رعایت نکات زیر توصیه میشود )
نقاط ، نشانه و مبدأ و کارهای نقشهبرداری
نقاط اصلی ، نشانه و مبدأ طرح از طریق کارفرما و دستگاه نظارت تحویل پیمانکار خواهد گردید. پیمانکار موظف است که نسبت به حفظ و حراست این نقاط نهایت دقت را بعمل آورد. تغییرات احتمالی نقاط اصلی با نظر دستگاه نظارت انجام میشود. با توجه به ماهیت پروژه پیمانکار باید به تعداد لازم و کافی نقاط مرجع فرعی تعبیه نماید نقاط فرعی باید روی پایههای بتنی به ابعاد حداقل 10 ، 10 سانتیمتر و مستقر در عمق حداقل 70 سانتیمتر علامتگذاری شوند. پایههای بتنی باید رنگآمیزی و شمارهگذاری شده و حداقل 35 سانتیمتر بالاتر از سطح زمین قرار گیرند.
تخریب
ساختمانهای موجود و قدیمی و سایر مستحدثاتی که در محل پروژه موجود بوده و تخریب آنها برای اجرای طرح ضروری است باید قبل از تخریب اندازهگیری و صورت مجلس گردند ، عملیات تخریب باید با نظر و تأیید دستگاه نظارت صورت گیرد. در مورد آثار باستانی قبل از انجام هر گونه عملیات تخریب باید موافقت کتبی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
در زندگی روزانه افراد مبتکر ، دقایق و مواقعی هست که به ایجاد طرح و شکل دست می برند و با نوک قلم، شکلهای آشنا و مکرر به وجود می آورند و از این راه به شکلهای تازه راه می یابند . زیرا از راه تکرارها و خطوط هرز کشیدن یا خطوط موازی و متقاطع به وجود آوردن ، میان آنها را نقطه گذاری کردن ، نقطه ها را پهلوی هم یا دور از هم قرار دادن ، شکلهای تازه به وجود می آید.
بشر اولیه از آنگاه که چشم به طبیعت دوخت و به اطراف خود انداخت چیزهای زیادی برای طرح کردن اندوخت . خاطرات زیادی داشت که آنها را می بایست باز نویسی یا شکل سازی کند و بمانند زینت گری از هر خط راست یا کج الهام بگیرد و آنها را برای خوش آیندی چشم در جایی مناسب کار بگذارد و به نحوی مطبوع ، ترکیب بندی کند.
شاید مناسب ترین وسیله زینت گری پس از آرایش هیکل و سر و صورت ، کوزه های گلی و سفالی باشند ( در واقع همان وسیله ای :که نوک چوبها یا سنگهای تیز می توانسته رویه نرم آنها را آسانتر بکاوند و احیاناً می شده است خطوط اشتباهی و بد راه و نامناسب را به اصلاح آورند.)
خطوط راست و کج یا موازی و متقاطع کشیدن ، هاشور زنی و نقطه گذار ی کردن شاید ابتدایی ترین شکل زینت گری بوده باشد. زیرا هم ساده ترین شکلها را داشته و هم مناسبترین نمونه مکرر سازی و به دست آوردن مهارت در این راه بوده است.
چه بسا سفالها ، که بدست آمده و برروی آنها ابتدایی ترین نقوش بشر ماقبل تاریخ این فلات ، خودنمایی می کند و به خوبی می توان دریافت که کدام شکل ، ماهرانه یا ناشیانه انجام شده ، یا کدام طرح از روی شتاب یا حوصله به وجود آمده است .
شاید نوع طراحی شکل (2) که به خاطر دشواری مستقیم کشیدن خطوط و همچنین شکل (3) که طراحی آن از حیث دشواری دست کمی از نقش دوم ندارد حاکی جرأتی باشد که کوزه گر طراح به اتکاء تمرین فراوان در انواع طرح ، از ارائه چنین ترکیبی باک نداشته است و با پرکردن خانه ها یا راههای پهن که نقش چشمگیر به وجود می آورده عیب طرحها پوشیده می مانده است.
طرح (4) که شانه أی شکل است و طرحهای (5و6) که اکثراً به هم شباهت دارند و شکلهای (7و8 و9 ) که از هر حیث یاد آور یکدیگرند و شکل (10) که با خطوط متقاطع نازک و خطوط افقی پهن زینت شده است آنچنان حساب شده و منظم اند که مانند شکلهای (11و12) و یا شکلهای (13و 14) دارای ریتم نرم و ظریف می باشند و در عین یک نواختی شکل ، چون زمزمة ساییده دوران ها و مردمی است که آوای گمشده آنان گویی چون خود طرحها از میان فضای هزارها سال به گوش ما می رسد .
« متأسفانه تصویری از شکلهای 7 به بعد در دست نبود و تنها صرف آشنایی با طرحها از آنها نام بردیم.»
یافته های ما قبل تاریخی مردم فلات ، مقداری کوزه های منقوش به دست داده اند که اغلب آنها دارای نقش های حساب شده می باشند. ولی تعدادی از آنها نیز هستندکه به صورت به اصطلاح بازاری و بدون حساب و فقط به منظور پرکردن جاخالیهای ظروف سفالی روی آنها نقش بندی و طراحی شده است و نمی توان از آنها انتظار یک ترکیب مناسب را داشت و بعلاوه ، وضعیت شکل کوزه ها نیز ایجاب می کرده یا که طراح کوزه لازم می دیدیده که جاخالیها را به نحوی پرکند .
این ترکیب ها تا چه اندازه امروز مطبوع خاطر ماست و یا حسابگریهای فنی ما جور در می آید امری است که شاید در اصل نباید با سلیقة و حسابگریهای خودمان آنها را مقایسه کنیم ، بلکه باید بهمنی کفایت کنیم که آنها سعی داشته اند طرحهایی به منظور زینت روی سفالها و ظروف خود به وجود آورند و خود از آنها لذت ببرند. این کارشان آنچنان ماهرانه انجام شده که نه تنها مورد پسند زمان خود بوده (و تکرارها این نظر را تایید می کنند) بلکه امروزه نیز ما از کاری که آنها کرده اند لذت می بریم و الهام می گیرم.
در این کتاب سعی بر این است که بدانیم تنوع شکلی که آنها به وجود آورده اند تا چه حد است و بعلاوه تا چه اندازه توانسته اند با الهام گیری از شکلهای طبیعی اطراف خود ، ترکیب های تازه به وجود آورند.
از بشر دوران غار فلات ایران ، زمینة در خور نداریم. ولی آنچه از حفاریهای ما قبل تاریخی ارائه داده اند و نقوشی را در بر دارند باید یقین کنیم که طرحهای به دست آمده حاصل شاید هزارها سال تمرین از دورة غارنشینی تا سفالگری است که سفالگران حرفه أی طرحهائی محکم و ماهرانه روی آنها به وجود آورده اند.
از میان دو گونه طراحی بر روی سفالها ، بنظر می رسد ک نوع کنده کاری شدة آن بیش از طراحی با رنگ معمول بوده باشد. زیرا کف رنگ شاید به تجارب فراوان و برخورد تصادفی یا مایة لازم ، بستگی داشته است. بهرانجام ، تحقیق در این باره شاید از حدود وظیفه أی که دارم به دور باشد . دلی بطور طبیعی میتوان دریافت که کنده کاری کوزه ، کاری مناسب تر بوده و زودتر پیش آمده و رنگ آمیزی و طراحی با رنگ ، دیرتر شروع شده است.
از میان مقدار زیادی نقوش بر روی سفال مکشوفه از یک ناحیة ما قبل تاریخی درسی یلک ، مقداری نقوش کنده کاری شده به دست آمده است که نمی توان گفت بهمین علت مربوط به زمانهای گذشتة دور است. چه بسا ، که گاهی کوزه گر مناسب دیده است که با نوک چوب مخصوص خود که به جای قلم از آن استفاده می کرده کنده کاری کند و در همان زمان که رنگ نیز موجود داشته از آن استفاده نکرده باشد.
در این کتاب ، حساب قدمت طرحهای یک ناحیه که کدام مقدم بر دیگری بوده مطرح نیست بلکه آشنایی با انواع طرحها که مردم یک ناحیه ما قبل تاریخی به وجود آورده اند مطرح است و همچنیناین موضوع در میان است که تا چه اندازه مردم این نواحی ما قبل تارخی که دور از هم