لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
علت عقب ماندگی علمی و فرهنگی مسلمانان چیست؟ اگر عدم پایبندی به اصول اسلامی است، چرا غرب دچار عقب ماندگی نشده است؟
در ابتدا یاد آوری این نکته ضروری است که دین ناب به ویژه دین ناب محمدی (ص) نه تنها مانع از پیشرفت نیست بلکه رشد همه جانبه انسان را عهده دار است. زیرا نفس دین که برنامه ای کامل برای زندگی بشر است هم از رشد و تکامل بشری سخن می گوید و هم او را به فراگیری علم ودانش و کار و تلاش تشویق می کند و هرگز نمی توان عامل عقب ماندگی علمی و فرهنگی امتی را در داشتن برنامه ای منسجم و کامل دانست. از این رو پیشینه تمدن مسلمانان در طی قرن های متمادی، نشان می دهد نه تنها دین موجب عقب ماندگی نیست بلکه اعتقاد به دین در کنار عمل به آن سبب درجات بالائی از پیشرفت و رشد می شود. علل عقب ماندگی مسلمانان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1) بی تردید اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمی گرفتند، و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ می کردند، هم اکنون نیز می توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند؛ زیرا هم اکنون نیز اگر به جای درگیری های بیهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بیندیشند، به قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در جهان تبدیل می شوند و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فن آوری نیز به قدرتی قابل اعتماد مبدل می شدند و از نظر فرهنگی رتبه ای عالی کسب می کردند. 2) گرچه اصل دین جامع است اما متأسفانه برداشت های غیر کارشناسانه از دین همانند برداشت های غلط از زهد، دنیا، دعا، انتظار و ... موجب عقب ماندگی شده است وگرنه همین مفاهیم در صدر اسلام و حتی در غرب موجب پیشرفت شده است. البته باید اعتراف کرد که رواج اندیشه های صوفی گرانه و برخی انحرافات دیگر - که معلول التقاط است - نقش مؤثری در عقب ماندگی مسلمانان از قافله صنعت و پیشرفت داشته است و از نظر فرهنگی هم خسارت های خاص خود را به دنبال داشته اند. 3) مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایت های دینی، مسیر رشد را پیمودند و بر اثر انحراف از دین و آلودگی به مفاسد، دنیا پرستی، سستی و کاهلی، به انحطاط و عقب ماندگی گرائیدند. 4) سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری همچون ناسیونالیسم، پان عربیسم و به جای تکیه بر اصول گرائی و اتحاد بین الملل اسلامی، شعارهایی که جز عقب ماندگی فرهنگی و علمی و ... ارمغان دیگری ندارند. 5) هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان سوم برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه غرب بر این کشورها، و به غارت رفتن سرمایه های ملی و آتش سوزی کتابخانه های بزرگ اسلامی. 6) وجود نظام سیاسی فاسد و استبدادی که به جای همت در جهت رشدو پیشرفت مسلمانان فقط به فکر حفظ قدرت خویش و صرف هزینه های عمومی مسلمانان در جهت خوش گذرانی و ... بودند، وجود این نظام ها و حاکمان فاسد خود ناشی از انحرافات سیاسی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و انحرافات اعتقادی و اجتماعی بعد از آن بود، این نظام های سیاسی، در شخصیت و منش انسان ها و فرهنگ این جوامع نیز آثار زیانباری داشتند. 7) تنها مسلمانان و کشورهای اسلامی به این گرفتاری مبتلا نیستند، بلکه کشورهای غیر اسلامی و سکولار نیز در فقر مطلق یا نسبی باقی مانده اند. 8) اندیشه و تمدن اسلامی امروزه جانمایه نیرومندی را برای احیاء دارد در حالی که تمدن غرب به شدت گرفتار انحطاط فرهنگی و زوال پذیری شده است، و هم اکنون نیز اگر مسلمانان بخواهند جایگاه شایسته خود را دریابند رعایت نکات زیر ضروری است: 1- بالا بردن سطح شناخت و بینش های دینی درهمه ابعاد آن 2- تقویت روح ایمان، تقوا، استواری در دین و مبارزه با تهاجم فرهنگی و همه کژی ها 3- ارتقای دانش و سطح علمی 4- ارتباط وثیق و همدلی در سطح بین الملل اسلامی و تعاون و همکاری گسترده و همه جانبه 5- از میان برداشتن نظام های فاسد 6- تلاش همه جانبه و همگانی در جهت ایجاد و احیای تمدن عظیم و مدینه فاضله اسلامی 7- اعتماد به نفس و دوری از خود باختگی اما عوامل پیشرفت غرب: کشورهای غربی هرگز بعد از کنار گذاشتن دین به این همه رشد و ... دست نیافته اند، بلکه عوامل بسیاری می تواند موجب پیشرفت شود که اساسی ترین آنها تلاش و فعالیت در جهت شناخت سنن و قوانین حاکم بر جهان هستی و استفاده درست از امکانات می باشد که خداوند در اختیار بشر نهاده است. علت پیشرفت غرب هرگز دین گریزی نبوده؛ بلکه در آنجا خرافات در لباس دین آنان را به عقب ماندگی وا می داشت و پشت پا زدن به آنها نقش مانع زدائی در جهت رشد و ترقی را ایفا نمود. لذا پیشرفت علمی صنعتی غرب مرهون عوامل بسیاری است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1) آشنائی غربی ها با تمدن اسلامی و شرقی در طول جنگهای صلیبی و نیز مسافرت های جهانگردان (مانند مارکو پولو) 2) رنسانس فکری در اروپا (با توجه به مجموعه عواملی که این تحول فکری را ایجاد کرد) و مبارزه با خرافات و عقاید موهومی که در بین مردم آن دیار رایج بود. 3) کنار گذاشتن کلیسا از اداره امور جامعه و به وجود آوردن نهادهای جدیدی برای اداره آن 4) به فرموده سید جمال الدین اسد آبادی، آنجا (غرب) اسلام هست، مسلمان نیست؛ و اینجا مسلمان هست، اما اسلام نیست.(حضرت آیت الله جوادی آملی در ضمن درسهای خارج فقه فرمودند: مقصود وی یقینا عمل نمودن به آموزه های اسلامی از قبیل وجدان کاری، ساده زیستی دانشمندان، انضباط کاری و اقتصادی و مدیریت اجتماعی که از جمله عوامل آن گرامی داشتن و ارج نهادن به دانشمندان است ولو اینکه در جهت مادی و احیانا در کارهای ناشایسته از داده های علمی یا دانشمندان استفاده می کنند.) یعنی پیشرفت غرب الهام گرفته از قانون های اجرا شده در اسلام در آن سرزمین است. گفتنی است اروپا در قرون وسطی غرق در تاریکی جهل و خرافه ها بود. ارباب کلیسا با تلقین بعضی از عقاید موهوم، اجازه رشد علم و دانش را نمی داد، در حالی که در همان قرون دانشمندان اروپائی تحت تأثیر تمدن اسلامی قرار داشتند که تا قلب اروپا پیش رفته بود (آندلس یا اسپانیای امروزی و شبه جزیره بالکان) و ... خواهان تحول اروپا و نگرش جدید به علم و دانش شده بودند. ارباب کلیسا با تفتیش عقاید حتی اظهار نظر درباره پدیده های جهان را گمراهی تلقی می کردند چنان که گالیله در همین رابطه محاکمه شد و صدها دانشمند به همین دلیل محکوم گردیدند. این در حالی بود که مراکز علمی جهان اسلام در آن زمان محل فراگیری دانش و ساخت ابزارهای دقیق (مانند ساعت و لوازم جراحی و ...) بود و ده ها دانش پژوه اروپائی در این مراکز مشغول به تحصیل بودند. تعالیم اسلامی همگان را به عمل و دانش و تفکر در آفرینش دعوت می کرد و آیات قرآنی، خود پیشگام در بیان حقایق هستی و چگونگی رخدادهای آن بود. در همین شرایط اروپا تحت تأثیر قرار گرفت و خیزشی علمی در آن سامان شکل داده شد؛ برای اثبات این اعدا می توانید به کتاب های «تمدن اسلام و غرب» نوشته گوستاو لوبون فرانسوی و «تاریخ تمدن» نوشته ویل دورانت و دهها اثر دیگر مراجعه کنید. گفتنی است غرب هیج گاه به طور عام و گسترده منکر ماوراء الطبیعه نبوده و اکنون نیز نیست. بیشتر یاهمه دانشمندان اروپا - که از قرن شانزده به بعد پایه گذاران پیشرفت علمی در اروپا بوده اند - معتقد به خدا و ادیان الهی بوده اند. 5) در کشورهای پیشرفته نیز به رغم در اختیار داشتن منابع فراوان و دسترسی به ارقام بالائی از رشد اقتصادی، رفاه همگانی تحقق نیافته است و به طور معمول گروه خاصی از ره آورد توسعه بهره می گیرند. برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- علل پیشرفت و انحطاط مسلمین، زینالعابدین قربانی 2- علل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشههای سیاسی و آرای اصلاحی، سید جمالالدین اسدآبادی، احمد موثق 3- آمریکا پیشتاز انحطاط، روژه گاردی، ترجمه: قاسم منصوری 4- علل انحطاط تمدنها، قانع عزیزآبادی 5- ریشههای ضعف و عقبماندگی مسلمانان، رجبی 6- رمز عقبماندگی ما، امیر شکیب ارسلان، ترجمه: محمد باقرانصاری 7-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عقبماندگی ذهنی ـ mental retardation
عقبماندگی ذهنی توان هوشی کمتر از میانگین جامعه (ضریب هوشی کمتر از 70) که با یک آزمون استاندارد ضریب هوشی سنجیده میشود. ضریب هوشی 130-80 طبیعی در نظر گرفته میشود؛ میانگین طبیعی 100 است. اختلال عملکرد هوشی منجر به عدم توانایی فرد در انجام مسؤولیتهای عادی زندگی میگردد.
عقبماندگی ذهنی به چهار گروه خفیف (ضریب هوشی 70-50)، متوسط (ضریب هوشی 49-35)، شدید (ضریب هوشی 34-20) و بسیار شدید (ضریب هوشی کمتر از 20) تقسیمبندی میگردد. عقبماندگی خفیف شایعترین نوع است.
علایم شایع:
عقبماندگی ذهنی خفیف در بسیاری از موارد تا هنگامی ورود کودک به مدرسه تشخیص داده نمیشوند. فعالیتهای ذهنی نظیر ریاضیات و حساب کُندتر از معمول انجام میشود، توانایی خواندن مختل بوده و هیجانات کودک ممکن است بچهگانهتر از سن واقعیاش باشد. کودک ممکن است فعالتر از حد معمول بوده و یا حرکات غیرارادی مکرر داشته باشد. بیمار ممکن است دچار تأخیر تکاملی بهصورت مشکلات تکلم و زبان، تأخیر در مهارتهای حرکتی، نقایص حسی (کُندی در پاسخ دادن به مردم، صداها، اسباببازیها یا غیره)، یا اختلالات عصبی باشد. تشنج، بیاختیاری مدفوع و ادرار و مشکلات شنوایی نیز ممکن است وجود داشته باشد. عقبماندگی شدید و بسیار شدید اغلب در بدو تولد تشخیص داده میشوند.
علل بیماری:
اختلالات ژنتیکی ـ مادرزادی متابولیسم یا اختلالات کروموزومی. نشانگان داون شایعترین اختلالات کروموزومی عامل عقبماندگی ذهنی است.
عفونتهای مادرزادی داخل رحمی، اختلال خونرسانی جفت به جنین، عوارض بارداری (عفونتها، پرهاکلامپسی، اکلامپسی، مصرف الکل یا داروها توسط مادر یا سوءتغذیه مادر
قبل از تولد ـ زودرس یا دیررس بودن نوزاد، آسیبهای حین تولد و اختلالات متابولیک
پس از تولد ـ اختلالات متابولیک یا غددی، عفونتها، صدمات، عوامل سمی یا سایر علل آسیب مغزی، سوءرفتار با کودک
عوامل افزایشدهنده خطر:
سابقه خانوادگی عقبماندگی ذهنی:
۲. مراقبتهای پیش از زایمانی ضعیف در مورد مادر
۳. وضعیت اجتماعیـ اقتصادی نامطلوب خانواده
پیشگیری:
در بعضی موارد، علت شناسایی نشده و پیشگیری خاصی وجود ندارد.
۲. مشاوره ژنتیک و تشخیص ژنتیکی قبل از زایمان ممکن است در بعضی موارد کمککننده باشد.
۳. مراقبتهای پیش از زایمانی مناسب و خودداری مادر از سوءمصرف الکل یا داروها نیز کمککننده است.
۴. درمانها و فنآوریهای جدیدی در دست بررسی است که ممکن است میزان بروز عقبماندگی ذهنی را کاهش دهد.
عواقب موردانتظار:
افراد دچار عقبماندگی شدید یا بسیار شدید معمولاً نیازمند مراقبت دایمی هستند.
۲. افراد دچار عقبماندگی خفیف، قابلیت فراگیری برای اداره یک زندگی مفید و بدون وابستگی به دیگران را دارا هستند
۳. افراد دچار عقبماندگی متوسط آموزشپذیر هستند، ولی اغلب نیازمند مراقبتهای حفاظتی (نظیر خانه گروهی) میباشند.
عوارض احتمالی:
مشکلات روانی و رفتاری در کودکان
۲. سوءاستفاده از فرد دچار عقبماندگی از جمله سوءاستفاده جنسی
۳. تحمیل استرس به خانواده برای تطبیق دادن خود با فرد دچار عقبماندگی ذهنی
درمان:
اقدامات تشخیصی شامل مشاهده نشانههای عقبماندگی در فرد توسط اعضای خانواده است.
۲. معاینه فیزیکی و آزمونهای هوش توسط یک پزشک در مرحله بعد
۳. بیشتر خانوادهها چنین کودکانی را در منزل نگهداری میکنند.
۴. تمرینهای ویژه، آموزش و اصلاح رفتار باعث افزایش مهارتهای کودک خواهد شد. عقبماندگی قابل برگشت نیست، ولی باید سعی شود تا قابلیتهای کودک به حداکثر برسد
۵. حمایتهای خانواده از کودک در این زمینه حیاتی است؛ درمان در جهت آموزش به خانواده در مورد چگونگی پذیرفتن و تطبیق دادن خود با خواسته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
علت عقب ماندگی علمی و فرهنگی مسلمانان چیست؟ اگر عدم پایبندی به اصول اسلامی است، چرا غرب دچار عقب ماندگی نشده است؟
در ابتدا یاد آوری این نکته ضروری است که دین ناب به ویژه دین ناب محمدی (ص) نه تنها مانع از پیشرفت نیست بلکه رشد همه جانبه انسان را عهده دار است. زیرا نفس دین که برنامه ای کامل برای زندگی بشر است هم از رشد و تکامل بشری سخن می گوید و هم او را به فراگیری علم ودانش و کار و تلاش تشویق می کند و هرگز نمی توان عامل عقب ماندگی علمی و فرهنگی امتی را در داشتن برنامه ای منسجم و کامل دانست. از این رو پیشینه تمدن مسلمانان در طی قرن های متمادی، نشان می دهد نه تنها دین موجب عقب ماندگی نیست بلکه اعتقاد به دین در کنار عمل به آن سبب درجات بالائی از پیشرفت و رشد می شود. علل عقب ماندگی مسلمانان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1) بی تردید اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمی گرفتند، و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ می کردند، هم اکنون نیز می توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند؛ زیرا هم اکنون نیز اگر به جای درگیری های بیهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بیندیشند، به قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در جهان تبدیل می شوند و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فن آوری نیز به قدرتی قابل اعتماد مبدل می شدند و از نظر فرهنگی رتبه ای عالی کسب می کردند. 2) گرچه اصل دین جامع است اما متأسفانه برداشت های غیر کارشناسانه از دین همانند برداشت های غلط از زهد، دنیا، دعا، انتظار و ... موجب عقب ماندگی شده است وگرنه همین مفاهیم در صدر اسلام و حتی در غرب موجب پیشرفت شده است. البته باید اعتراف کرد که رواج اندیشه های صوفی گرانه و برخی انحرافات دیگر - که معلول التقاط است - نقش مؤثری در عقب ماندگی مسلمانان از قافله صنعت و پیشرفت داشته است و از نظر فرهنگی هم خسارت های خاص خود را به دنبال داشته اند. 3) مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایت های دینی، مسیر رشد را پیمودند و بر اثر انحراف از دین و آلودگی به مفاسد، دنیا پرستی، سستی و کاهلی، به انحطاط و عقب ماندگی گرائیدند. 4) سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری همچون ناسیونالیسم، پان عربیسم و به جای تکیه بر اصول گرائی و اتحاد بین الملل اسلامی، شعارهایی که جز عقب ماندگی فرهنگی و علمی و ... ارمغان دیگری ندارند. 5) هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان سوم برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه غرب بر این کشورها، و به غارت رفتن سرمایه های ملی و آتش سوزی کتابخانه های بزرگ اسلامی. 6) وجود نظام سیاسی فاسد و استبدادی که به جای همت در جهت رشدو پیشرفت مسلمانان فقط به فکر حفظ قدرت خویش و صرف هزینه های عمومی مسلمانان در جهت خوش گذرانی و ... بودند، وجود این نظام ها و حاکمان فاسد خود ناشی از انحرافات سیاسی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و انحرافات اعتقادی و اجتماعی بعد از آن بود، این نظام های سیاسی، در شخصیت و منش انسان ها و فرهنگ این جوامع نیز آثار زیانباری داشتند. 7) تنها مسلمانان و کشورهای اسلامی به این گرفتاری مبتلا نیستند، بلکه کشورهای غیر اسلامی و سکولار نیز در فقر مطلق یا نسبی باقی مانده اند. 8) اندیشه و تمدن اسلامی امروزه جانمایه نیرومندی را برای احیاء دارد در حالی که تمدن غرب به شدت گرفتار انحطاط فرهنگی و زوال پذیری شده است، و هم اکنون نیز اگر مسلمانان بخواهند جایگاه شایسته خود را دریابند رعایت نکات زیر ضروری است: 1- بالا بردن سطح شناخت و بینش های دینی درهمه ابعاد آن 2- تقویت روح ایمان، تقوا، استواری در دین و مبارزه با تهاجم فرهنگی و همه کژی ها 3- ارتقای دانش و سطح علمی 4- ارتباط وثیق و همدلی در سطح بین الملل اسلامی و تعاون و همکاری گسترده و همه جانبه 5- از میان برداشتن نظام های فاسد 6- تلاش همه جانبه و همگانی در جهت ایجاد و احیای تمدن عظیم و مدینه فاضله اسلامی 7- اعتماد به نفس و دوری از خود باختگی اما عوامل پیشرفت غرب: کشورهای غربی هرگز بعد از کنار گذاشتن دین به این همه رشد و ... دست نیافته اند، بلکه عوامل بسیاری می تواند موجب پیشرفت شود که اساسی ترین آنها تلاش و فعالیت در جهت شناخت سنن و قوانین حاکم بر جهان هستی و استفاده درست از امکانات می باشد که خداوند در اختیار بشر نهاده است. علت پیشرفت غرب هرگز دین گریزی نبوده؛ بلکه در آنجا خرافات در لباس دین آنان را به عقب ماندگی وا می داشت و پشت پا زدن به آنها نقش مانع زدائی در جهت رشد و ترقی را ایفا نمود. لذا پیشرفت علمی صنعتی غرب مرهون عوامل بسیاری است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1) آشنائی غربی ها با تمدن اسلامی و شرقی در طول جنگهای صلیبی و نیز مسافرت های جهانگردان (مانند مارکو پولو) 2) رنسانس فکری در اروپا (با توجه به مجموعه عواملی که این تحول فکری را ایجاد کرد) و مبارزه با خرافات و عقاید موهومی که در بین مردم آن دیار رایج بود. 3) کنار گذاشتن کلیسا از اداره امور جامعه و به وجود آوردن نهادهای جدیدی برای اداره آن 4) به فرموده سید جمال الدین اسد آبادی، آنجا (غرب) اسلام هست، مسلمان نیست؛ و اینجا مسلمان هست، اما اسلام نیست.(حضرت آیت الله جوادی آملی در ضمن درسهای خارج فقه فرمودند: مقصود وی یقینا عمل نمودن به آموزه های اسلامی از قبیل وجدان کاری، ساده زیستی دانشمندان، انضباط کاری و اقتصادی و مدیریت اجتماعی که از جمله عوامل آن گرامی داشتن و ارج نهادن به دانشمندان است ولو اینکه در جهت مادی و احیانا در کارهای ناشایسته از داده های علمی یا دانشمندان استفاده می کنند.) یعنی پیشرفت غرب الهام گرفته از قانون های اجرا شده در اسلام در آن سرزمین است. گفتنی است اروپا در قرون وسطی غرق در تاریکی جهل و خرافه ها بود. ارباب کلیسا با تلقین بعضی از عقاید موهوم، اجازه رشد علم و دانش را نمی داد، در حالی که در همان قرون دانشمندان اروپائی تحت تأثیر تمدن اسلامی قرار داشتند که تا قلب اروپا پیش رفته بود (آندلس یا اسپانیای امروزی و شبه جزیره بالکان) و ... خواهان تحول اروپا و نگرش جدید به علم و دانش شده بودند. ارباب کلیسا با تفتیش عقاید حتی اظهار نظر درباره پدیده های جهان را گمراهی تلقی می کردند چنان که گالیله در همین رابطه محاکمه شد و صدها دانشمند به همین دلیل محکوم گردیدند. این در حالی بود که مراکز علمی جهان اسلام در آن زمان محل فراگیری دانش و ساخت ابزارهای دقیق (مانند ساعت و لوازم جراحی و ...) بود و ده ها دانش پژوه اروپائی در این مراکز مشغول به تحصیل بودند. تعالیم اسلامی همگان را به عمل و دانش و تفکر در آفرینش دعوت می کرد و آیات قرآنی، خود پیشگام در بیان حقایق هستی و چگونگی رخدادهای آن بود. در همین شرایط اروپا تحت تأثیر قرار گرفت و خیزشی علمی در آن سامان شکل داده شد؛ برای اثبات این اعدا می توانید به کتاب های «تمدن اسلام و غرب» نوشته گوستاو لوبون فرانسوی و «تاریخ تمدن» نوشته ویل دورانت و دهها اثر دیگر مراجعه کنید. گفتنی است غرب هیج گاه به طور عام و گسترده منکر ماوراء الطبیعه نبوده و اکنون نیز نیست. بیشتر یاهمه دانشمندان اروپا - که از قرن شانزده به بعد پایه گذاران پیشرفت علمی در اروپا بوده اند - معتقد به خدا و ادیان الهی بوده اند. 5) در کشورهای پیشرفته نیز به رغم در اختیار داشتن منابع فراوان و دسترسی به ارقام بالائی از رشد اقتصادی، رفاه همگانی تحقق نیافته است و به طور معمول گروه خاصی از ره آورد توسعه بهره می گیرند. برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- علل پیشرفت و انحطاط مسلمین، زینالعابدین قربانی 2- علل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشههای سیاسی و آرای اصلاحی، سید جمالالدین اسدآبادی، احمد موثق 3- آمریکا پیشتاز انحطاط، روژه گاردی، ترجمه: قاسم منصوری 4- علل انحطاط تمدنها، قانع عزیزآبادی 5- ریشههای ضعف و عقبماندگی مسلمانان، رجبی 6- رمز عقبماندگی ما، امیر شکیب ارسلان، ترجمه: محمد باقرانصاری 7-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عقبماندگی ذهنی ـ mental retardation
عقبماندگی ذهنی توان هوشی کمتر از میانگین جامعه (ضریب هوشی کمتر از 70) که با یک آزمون استاندارد ضریب هوشی سنجیده میشود. ضریب هوشی 130-80 طبیعی در نظر گرفته میشود؛ میانگین طبیعی 100 است. اختلال عملکرد هوشی منجر به عدم توانایی فرد در انجام مسؤولیتهای عادی زندگی میگردد.
عقبماندگی ذهنی به چهار گروه خفیف (ضریب هوشی 70-50)، متوسط (ضریب هوشی 49-35)، شدید (ضریب هوشی 34-20) و بسیار شدید (ضریب هوشی کمتر از 20) تقسیمبندی میگردد. عقبماندگی خفیف شایعترین نوع است.
علایم شایع:
عقبماندگی ذهنی خفیف در بسیاری از موارد تا هنگامی ورود کودک به مدرسه تشخیص داده نمیشوند. فعالیتهای ذهنی نظیر ریاضیات و حساب کُندتر از معمول انجام میشود، توانایی خواندن مختل بوده و هیجانات کودک ممکن است بچهگانهتر از سن واقعیاش باشد. کودک ممکن است فعالتر از حد معمول بوده و یا حرکات غیرارادی مکرر داشته باشد. بیمار ممکن است دچار تأخیر تکاملی بهصورت مشکلات تکلم و زبان، تأخیر در مهارتهای حرکتی، نقایص حسی (کُندی در پاسخ دادن به مردم، صداها، اسباببازیها یا غیره)، یا اختلالات عصبی باشد. تشنج، بیاختیاری مدفوع و ادرار و مشکلات شنوایی نیز ممکن است وجود داشته باشد. عقبماندگی شدید و بسیار شدید اغلب در بدو تولد تشخیص داده میشوند.
علل بیماری:
اختلالات ژنتیکی ـ مادرزادی متابولیسم یا اختلالات کروموزومی. نشانگان داون شایعترین اختلالات کروموزومی عامل عقبماندگی ذهنی است.
عفونتهای مادرزادی داخل رحمی، اختلال خونرسانی جفت به جنین، عوارض بارداری (عفونتها، پرهاکلامپسی، اکلامپسی، مصرف الکل یا داروها توسط مادر یا سوءتغذیه مادر
قبل از تولد ـ زودرس یا دیررس بودن نوزاد، آسیبهای حین تولد و اختلالات متابولیک
پس از تولد ـ اختلالات متابولیک یا غددی، عفونتها، صدمات، عوامل سمی یا سایر علل آسیب مغزی، سوءرفتار با کودک
عوامل افزایشدهنده خطر:
سابقه خانوادگی عقبماندگی ذهنی:
۲. مراقبتهای پیش از زایمانی ضعیف در مورد مادر
۳. وضعیت اجتماعیـ اقتصادی نامطلوب خانواده
پیشگیری:
در بعضی موارد، علت شناسایی نشده و پیشگیری خاصی وجود ندارد.
۲. مشاوره ژنتیک و تشخیص ژنتیکی قبل از زایمان ممکن است در بعضی موارد کمککننده باشد.
۳. مراقبتهای پیش از زایمانی مناسب و خودداری مادر از سوءمصرف الکل یا داروها نیز کمککننده است.
۴. درمانها و فنآوریهای جدیدی در دست بررسی است که ممکن است میزان بروز عقبماندگی ذهنی را کاهش دهد.
عواقب موردانتظار:
افراد دچار عقبماندگی شدید یا بسیار شدید معمولاً نیازمند مراقبت دایمی هستند.
۲. افراد دچار عقبماندگی خفیف، قابلیت فراگیری برای اداره یک زندگی مفید و بدون وابستگی به دیگران را دارا هستند
۳. افراد دچار عقبماندگی متوسط آموزشپذیر هستند، ولی اغلب نیازمند مراقبتهای حفاظتی (نظیر خانه گروهی) میباشند.
عوارض احتمالی:
مشکلات روانی و رفتاری در کودکان
۲. سوءاستفاده از فرد دچار عقبماندگی از جمله سوءاستفاده جنسی
۳. تحمیل استرس به خانواده برای تطبیق دادن خود با فرد دچار عقبماندگی ذهنی
درمان:
اقدامات تشخیصی شامل مشاهده نشانههای عقبماندگی در فرد توسط اعضای خانواده است.
۲. معاینه فیزیکی و آزمونهای هوش توسط یک پزشک در مرحله بعد
۳. بیشتر خانوادهها چنین کودکانی را در منزل نگهداری میکنند.
۴. تمرینهای ویژه، آموزش و اصلاح رفتار باعث افزایش مهارتهای کودک خواهد شد. عقبماندگی قابل برگشت نیست، ولی باید سعی شود تا قابلیتهای کودک به حداکثر برسد
۵. حمایتهای خانواده از کودک در این زمینه حیاتی است؛ درمان در جهت آموزش به خانواده در مورد چگونگی پذیرفتن و تطبیق دادن خود با خواسته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عقبماندگی ذهنی ـ mental retardation
عقبماندگی ذهنی توان هوشی کمتر از میانگین جامعه (ضریب هوشی کمتر از 70) که با یک آزمون استاندارد ضریب هوشی سنجیده میشود. ضریب هوشی 130-80 طبیعی در نظر گرفته میشود؛ میانگین طبیعی 100 است. اختلال عملکرد هوشی منجر به عدم توانایی فرد در انجام مسؤولیتهای عادی زندگی میگردد.
عقبماندگی ذهنی به چهار گروه خفیف (ضریب هوشی 70-50)، متوسط (ضریب هوشی 49-35)، شدید (ضریب هوشی 34-20) و بسیار شدید (ضریب هوشی کمتر از 20) تقسیمبندی میگردد. عقبماندگی خفیف شایعترین نوع است.
علایم شایع:
عقبماندگی ذهنی خفیف در بسیاری از موارد تا هنگامی ورود کودک به مدرسه تشخیص داده نمیشوند. فعالیتهای ذهنی نظیر ریاضیات و حساب کُندتر از معمول انجام میشود، توانایی خواندن مختل بوده و هیجانات کودک ممکن است بچهگانهتر از سن واقعیاش باشد. کودک ممکن است فعالتر از حد معمول بوده و یا حرکات غیرارادی مکرر داشته باشد. بیمار ممکن است دچار تأخیر تکاملی بهصورت مشکلات تکلم و زبان، تأخیر در مهارتهای حرکتی، نقایص حسی (کُندی در پاسخ دادن به مردم، صداها، اسباببازیها یا غیره)، یا اختلالات عصبی باشد. تشنج، بیاختیاری مدفوع و ادرار و مشکلات شنوایی نیز ممکن است وجود داشته باشد. عقبماندگی شدید و بسیار شدید اغلب در بدو تولد تشخیص داده میشوند.
علل بیماری:
اختلالات ژنتیکی ـ مادرزادی متابولیسم یا اختلالات کروموزومی. نشانگان داون شایعترین اختلالات کروموزومی عامل عقبماندگی ذهنی است.
عفونتهای مادرزادی داخل رحمی، اختلال خونرسانی جفت به جنین، عوارض بارداری (عفونتها، پرهاکلامپسی، اکلامپسی، مصرف الکل یا داروها توسط مادر یا سوءتغذیه مادر
قبل از تولد ـ زودرس یا دیررس بودن نوزاد، آسیبهای حین تولد و اختلالات متابولیک
پس از تولد ـ اختلالات متابولیک یا غددی، عفونتها، صدمات، عوامل سمی یا سایر علل آسیب مغزی، سوءرفتار با کودک
عوامل افزایشدهنده خطر:
سابقه خانوادگی عقبماندگی ذهنی:
۲. مراقبتهای پیش از زایمانی ضعیف در مورد مادر
۳. وضعیت اجتماعیـ اقتصادی نامطلوب خانواده
پیشگیری:
در بعضی موارد، علت شناسایی نشده و پیشگیری خاصی وجود ندارد.
۲. مشاوره ژنتیک و تشخیص ژنتیکی قبل از زایمان ممکن است در بعضی موارد کمککننده باشد.
۳. مراقبتهای پیش از زایمانی مناسب و خودداری مادر از سوءمصرف الکل یا داروها نیز کمککننده است.
۴. درمانها و فنآوریهای جدیدی در دست بررسی است که ممکن است میزان بروز عقبماندگی ذهنی را کاهش دهد.
عواقب موردانتظار:
افراد دچار عقبماندگی شدید یا بسیار شدید معمولاً نیازمند مراقبت دایمی هستند.
۲. افراد دچار عقبماندگی خفیف، قابلیت فراگیری برای اداره یک زندگی مفید و بدون وابستگی به دیگران را دارا هستند
۳. افراد دچار عقبماندگی متوسط آموزشپذیر هستند، ولی اغلب نیازمند مراقبتهای حفاظتی (نظیر خانه گروهی) میباشند.
عوارض احتمالی:
مشکلات روانی و رفتاری در کودکان
۲. سوءاستفاده از فرد دچار عقبماندگی از جمله سوءاستفاده جنسی
۳. تحمیل استرس به خانواده برای تطبیق دادن خود با فرد دچار عقبماندگی ذهنی
درمان:
اقدامات تشخیصی شامل مشاهده نشانههای عقبماندگی در فرد توسط اعضای خانواده است.
۲. معاینه فیزیکی و آزمونهای هوش توسط یک پزشک در مرحله بعد
۳. بیشتر خانوادهها چنین کودکانی را در منزل نگهداری میکنند.
۴. تمرینهای ویژه، آموزش و اصلاح رفتار باعث افزایش مهارتهای کودک خواهد شد. عقبماندگی قابل برگشت نیست، ولی باید سعی شود تا قابلیتهای کودک به حداکثر برسد
۵. حمایتهای خانواده از کودک در این زمینه حیاتی است؛ درمان در جهت آموزش به خانواده در مورد چگونگی پذیرفتن و تطبیق دادن خود با خواسته