واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد نحوه عمل به احکام دینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیده مقاله

در خصوص نحوه عمل به احکام دینی سه دیدگاه کلی وجود دارد. عده ای بر این باورند که احکام دین را باید کاملا متعبدانه پذیرفته و عمل نمود و هیچگونه تحقیق و تفحص را در آن جایز نمی دانند و به صرف اعتماد به واضع و شارع مقدس دین خود را موظف به تقید و پای بند به احکام می دانند. گروه دیگری از متدیان جانب تعقل و استدلال عقلی و علمی را در پیش گرفته و معتقدند که می بایست مبانی عقلی و علمی احکام و فروع دین را درک نمود و بر پایه استدلالهای عقلی علت تشریع آنها را کشف و درک کرد تا انگیزه عمل به آنها تقویت شود و عمل متعبدانه را به فروعات دینی چندان مفید نمی دانند. جمعی از متشرّعان و دینداران با جمع میان دو رویه قبلی روش میانه ای را برگزیده اند اینان اعتقاد دارند چون اصول عقاید با تعقّل و تحقیق پذیرفته می شود و احکام دین متفرع بر اصول هستند بنابراین جایگاه عقل در فروع نیز بصورت غیر مستقیم به رسمیت شناخته شده است و از طرف دیگر تا جاییکه بتوان فلسفه احکام را با ادلّه عقلی و علمی درک نمود بهره گیری از دریافتهای عقلی اشکال ندارد ولی نباید به بهانه عدم دستیابی به مبانی عقلی و علمی عمل به احکام تعطیل شود بلکه هر فرد مکلّفی به نیت تقرب و بندگی خدا به وظایف عبادی خود عمل کند و برای تقویت ایمان دینی و استحکام عبودیت حتی الامکان از ادلّه عقلی و علمی نیز بهره مند گردد.

نگارنده مقاله نظر سوم را مقرون به صحت و صواب می داند.

محمد صادق ابراهیمی آبانماه 86

بسمه تعالی

عمل به احکام دین تعبد یا تعقّل؟

بدون تردید هر انسان مکلّفی باید به احکام دینی خود عارف و عامل باشد. منتهی عمل به احکام به نسبت افراد و نوع نگرش آنها به مسائل دینی متفاوت است. کسانیکه به درجه اجتهاد و فقاهت نایل آمده و قدرت استنباط احکام شرعی را از منابع فقهی دارند بدون تقلید از دیگران به تکالیف و وظایف شرعی خود عمل می نمایند. آنهاییکه عمل به احتیاط می کنند با رعایت جانب احتیاط و انتخاب فتوای احوط از میان فتاوی مختلف در صدد انجام تکلیف خود هستند. در این میان مقلدین وظیفه دیگری دارند که همان تقلید و پیروی از یک مرجع تقلید جامع الشرایط است. در خصوص نحوه عمل این دسته از مردم که اکثریت افراد جامعه را تشکیل می دهند سوالاتی مطرح است که مهمترین آنها این است که آیا در عمل به احکام دین باید به طریق تعبد محض عمل کرد یا باید از طریق تعقل و پی بردن به فلسفه احکام اقدام نمود و یا راه سومی نیز محتمل است؟ در پاسخ به این سوال سه دیدگاه مختلف وجود دارد که تأمّل در آنها می تواند ما را در پاسخ به سوال مطروحه یاری نماید.

دیدگاه اول: عده ای بر این باورند چون احکام دین از جمله فروع دین هستندو فروع دین همانگونه که از عنوانش پیداست متفرّع بر اصول دین است لذا هر مسلمانی که اصول دین را با تحقیق و تفحص پذیرفته باشد، دیگر در مقام عمل به احکام و فروع دین نیازی به تعقل و استدلال عقلی و علمی ندارد و به محض حصول اطمینان از صدور احکام از جانب شارع مقدس می تواند به وظایف شرعی خود در بخش فروع دین و عبادات اسلامی عمل نماید.

این گروه برای تبیین و توجیه عقیده خود به این مثل معروف متمسک می شوند!

اگر کسی به یک بیماری جسمی و یا روحی مبتلا شود و بهبود آن بیماری مستلزم مراجعه به پزشک باشد. آن شخص در قدم اول با تحقیق و بررسی و پرس و جو از افراد قابل اعتماد در صدد شناسایی پزشک ماهر و متخصص در زمینه بیماری خود برمی آید، تا اینکه پزشک واجد شرایط را که منطبق با معیارهای عقلی و علمی است پیدا کرده و جهت درمان ناراحتی خود به او مراجعه می کند این شخص پس از رجوع به پزشک مورد اعتماد بدون کوچکترین دغدغه و نگرانی بهترین سرمایه حیات خود را که همان اعضای بدن اوست به او سپرده و کاملاً مطیع دستورات و توصیه های پزشکی او می شود به نحوی که به خود اجازه نمی دهد که در مورد تک تک داروها یا توصیه های پزشکی سوالات عقلی و علمی داشته باشد بلکه با اطمینان کامل به مهارت و خیر خواهی پزشک معالج همه دستورات و توصیه های پزشکی را در زمینه های پرهیز غذایی و حرکات فیزیکی و یا ساعات و چگونگی استفاده از داروها، بدون کمترین تخطّی اجرا می نماید. به نظر این گروه عمل متعبدانه به دستورات شرعی تقریباً شبیه این مسئله است. زیرا کسیکه اصول دین را با تحقیق و تفحص و معیارهای عقلی پذیرفته باشد و وجود حضرت حق و علم و حکمت آن حضرت و حقانیت رسالت پیامبر امین (ص ) با ادلّه عقلی مورد قبول وی واقع شود دیگر دلیلی بر استدلال عقلی در مورد فروع دین و احکام شرعی باقی نمی ماند و هر فرد مکلّفی با اعتماد کامل به علم و حکمت و خیرخواهی حضرت باریتعالی و رسالت پیامبرش، اوامر و نواهی دین را پذیرفته و بر آن گردن می نهد و در صدد دستیابی به ادلّه عقلی و علمی برنمی آید.

دیدگاه دوم: گروهی بر این عقیده هستند که اوامر و نواهی الهی حتماً دارای حکمت و علتی هستند و هیچ امری از اوامر الهی و یا نهیی از نواهی حضرت حق بدون دلیل عقلی نیستند و به مصداق قاعده ملازمه عقل و شرع « کل ما حکم به الشرع حکم به العقل و کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع» هر حکم شرعی دارای توجیه و دلیل عقلی است و لذا باید در صدد پیداکردن فلسفه عقلی و علمی آنها باشیم. اینان معتقدند با دستیابی به دلایل عقلی و علمی فروع دین ، انگیزه و زمینه های مناسبی برای عمل به احکام دین فراهم می شود و افراد مکلف، خصوصاً تحصل کرده ها و جوانان رغبت و استقبال خوبی نسبت به وظایف و تکالیف دینی خواهند داشت. این گروه جهت استحکام و اعتبار بیشتر عقاید خود به برخی کتابها در زمینه علل الشرایع یا



خرید و دانلود تحقیق در مورد نحوه عمل به احکام دینی


مقاله درباره ریاضیات در زندگی و عمل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ریاضیات در زندگی و عمل

ریاضیات و زندگیعلم لقمه برگرفتن از سفره طبیعت است . و ریاضی زاییده احتیاجو در آغازمبتنی بر تجربه. ریاضیات انعکاس دنیای واقعی در ذهن ماست. به عقیده بعضی‌ها :ریاضیات زیباترین زبان برای توصیف طبیعت و روابط بین پدیده‌های طبیعی است.سیلوستر می‌گوید:”ریاضیات ،مطالعه شباهتها در تفاوتها و مطالعه تفاوتها درشباهتهاست.”علت اساسی موفقیت ریاضیدانان در آفریدن علمی به این زیبایی که عمیق‌ترین معرفت بشری شمرده می‌شود:سخت‌گیری بدون بخشش کوچکترین خطاها در کنار روش و معیارهای منطقی آنها به همراه جدیت ، خلاقیت ، به غایت اندیشیدن و نیز بلند پروازی و جسارت شکستن هر چه موجود است. به هر قسمت از زندگی که کنجکاوانه و با دقت بنگریم ، اثر مستقیم یا غیر مستقیم ریاضیات در آن مشاهده می‌کنیم. نمونه آن کشف اخیر این مساله توسط دانشمندان است که :” یکی از انواع حشرات که بر روی شاخ و برگ درختان لانه سازی می‌کند، روش کارش بر اساس یک فرمول پیچیده ریاضی است.”در حالت کلی ریاضیات راه های متعددی برای باز شدن فکر در اختیار ما قرار دارد که از مهمترین آنها مطالعه ی ریاضیات از جمله شاخه ی تر کیبیات است.ریاضیات این کمک را به ما میکند تا مشکلات و موضوعات زندگی را بهتر و راحت تر تجزیه و تحلیل کنیم.آمارهای جهانی نشان می دهد طلاق در خانواده هایی که حداقل یکی از همسران ریاضی خوانده است در مقایسه با سایر خانواده ها بسیار کمتر است.

ریاضیات و علوماکثر ریاضیدانان بگونه طبیعت شناس هستند یا اینکه هم فیزیکدان و هم ریاضیدان هستند. یعنی فیزیکدانان برای حل مشکلی از طبیعت یا بررسی مسایل طبیعی به ریاضیات مراجعه نموده‌اند.بنابرین با ابزار ریاضی و ذهن خلاق فیزیکی میتوان پرده از خیلی مبهمات و مجهولات برداشت و ریاضی فیزیکی شد.و به کشفهای بزرگی دست یافت که الگوی دانشمندان هم این بوده‌ است.پس علوم مختلف بهم تنیده شده و مکملهای همدیگرند.رشد یکی به دیگری وابسته هست و لازم پیشرفت در یک شاخه از علم پیشرفت در شاخه ای دیگر هم هست. مثالهای زیر این مسیله را برای ما روشن تر میکند.

کارل فردریک گوس (۱۷۷۷-۱۸۵۵) روی نقشه های جغرافیایی کار می گرد. با روش گوس توانستند بسیاری از نقشه های جغرافیایی را نقشه برداری اصلاح کنند. ولی این روش که برای تهیه و تصحیح نقشه های جغرافیایی در نظر گرفته شده بود، برای حل مساله ی حرکت آب در اطراف یک جسم و یا حرکت هوا در اطراف بال هواپیما هم به کار گرفته شد.می بینید، ریاضیات سالها از صنعت جلوتر است و انسان می تواند به یاری ریاضیات مساله های پیچیده ی صنعت را حل کند. به کمک یک نظریه ی ریاضی که پیش تر کشف شده بود توانستند مساله های عملی مهمی را حل کنند.جیمس کلارک ماکسول (۱۸۳۱-۱۸۷۹) فیزیکدان انگلیسی، قانون نوسان های الکترو مغناطیسی را به یاری معادله های ریاضی بیان کرد. او با روش خالص ریاضی نتیجه گرفت و ثابت کرد موجهای الکترو مغناطیسی با سرعتی نزدیک به سرعت نور منتشر می شوند. در ضمن ماکسول تاکید کرد در طبیعت به جز موج های کوتاه، موجهای الکترومغناطیسی بلند هم وجود دارند. پیش بینی ماکسول به حقیقت پیوست و ۲۵ سال بعد، موجهای رادیویی کشف شدند. در زمان ما دقت فیزیک امروزی متوجه ذره های بنیادی است که مهم ترین آنها الکترون، پروتون و نوترون هستند. ولی آیا شما می دانید همه ی این ذره های بنیادی پیش از مشاهده پیشگویی و بعد کشف شدند. نخستین ذره ی بنیادی یعنی الکترون را ژوزف جان تامسون، فیزیکدان انگلیسی (۱۸۵۶-۱۹۴۰) کشف کرد ولی پیش بینی آن را ج بستون، فیزیکدان ایرلندی در سال ۱۸۷۲ و سپس هلمهولتس (۱۸۲۱-۱۸۹۲) فیزیکدان و ریاضیدان آلمانی در سال ۱۸۸۱ کرده بودند.مساله ای به نام حرکت ذره های ریز- الکترون ها، پروتونها، نوترونها و . . . وجود دارد که بررسی آن، قانون تغییر ذره ها را در شرایط متفاوت مشخص و تنظیم می کند. در این بررسی بسیاری از پدیده های مربوط به فیزیک اتمی و فیزیک هسته ای روشن می شوند. این بررسی به صورت یکی از شاخه های فیزیک ر آمده است و به نام مکانیک “کوانتایی” معروف است.بسیاری از کشف های مربوط به مکانیک کوانتایی و بسیاری از قانون های آن براساس پیشگویی های نظری و بر اساس نظریه ها و روش های ریاضی به دست آمده اند. دانشمندان هم براساس همین پیشگویی های نظری، بررسی ها و پژوهش های آزمایشی خود را انجام دادند و در نتیجه مساله های زیادی روشن و



خرید و دانلود مقاله درباره ریاضیات در زندگی و عمل


تحقیق در مورد عمل به احکام دین تعبد یا تعقّل؟ 8 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیده مقاله

در خصوص نحوه عمل به احکام دینی سه دیدگاه کلی وجود دارد. عده ای بر این باورند که احکام دین را باید کاملا متعبدانه پذیرفته و عمل نمود و هیچگونه تحقیق و تفحص را در آن جایز نمی دانند و به صرف اعتماد به واضع و شارع مقدس دین خود را موظف به تقید و پای بند به احکام می دانند. گروه دیگری از متدیان جانب تعقل و استدلال عقلی و علمی را در پیش گرفته و معتقدند که می بایست مبانی عقلی و علمی احکام و فروع دین را درک نمود و بر پایه استدلالهای عقلی علت تشریع آنها را کشف و درک کرد تا انگیزه عمل به آنها تقویت شود و عمل متعبدانه را به فروعات دینی چندان مفید نمی دانند. جمعی از متشرّعان و دینداران با جمع میان دو رویه قبلی روش میانه ای را برگزیده اند اینان اعتقاد دارند چون اصول عقاید با تعقّل و تحقیق پذیرفته می شود و احکام دین متفرع بر اصول هستند بنابراین جایگاه عقل در فروع نیز بصورت غیر مستقیم به رسمیت شناخته شده است و از طرف دیگر تا جاییکه بتوان فلسفه احکام را با ادلّه عقلی و علمی درک نمود بهره گیری از دریافتهای عقلی اشکال ندارد ولی نباید به بهانه عدم دستیابی به مبانی عقلی و علمی عمل به احکام تعطیل شود بلکه هر فرد مکلّفی به نیت تقرب و بندگی خدا به وظایف عبادی خود عمل کند و برای تقویت ایمان دینی و استحکام عبودیت حتی الامکان از ادلّه عقلی و علمی نیز بهره مند گردد.

نگارنده مقاله نظر سوم را مقرون به صحت و صواب می داند.

محمد صادق ابراهیمی آبانماه 86

بسمه تعالی

عمل به احکام دین تعبد یا تعقّل؟

بدون تردید هر انسان مکلّفی باید به احکام دینی خود عارف و عامل باشد. منتهی عمل به احکام به نسبت افراد و نوع نگرش آنها به مسائل دینی متفاوت است. کسانیکه به درجه اجتهاد و فقاهت نایل آمده و قدرت استنباط احکام شرعی را از منابع فقهی دارند بدون تقلید از دیگران به تکالیف و وظایف شرعی خود عمل می نمایند. آنهاییکه عمل به احتیاط می کنند با رعایت جانب احتیاط و انتخاب فتوای احوط از میان فتاوی مختلف در صدد انجام تکلیف خود هستند. در این میان مقلدین وظیفه دیگری دارند که همان تقلید و پیروی از یک مرجع تقلید جامع الشرایط است. در خصوص نحوه عمل این دسته از مردم که اکثریت افراد جامعه را تشکیل می دهند سوالاتی مطرح است که مهمترین آنها این است که آیا در عمل به احکام دین باید به طریق تعبد محض عمل کرد یا باید از طریق تعقل و پی بردن به فلسفه احکام اقدام نمود و یا راه سومی نیز محتمل است؟ در پاسخ به این سوال سه دیدگاه مختلف وجود دارد که تأمّل در آنها می تواند ما را در پاسخ به سوال مطروحه یاری نماید.

دیدگاه اول: عده ای بر این باورند چون احکام دین از جمله فروع دین هستندو فروع دین همانگونه که از عنوانش پیداست متفرّع بر اصول دین است لذا هر مسلمانی که اصول دین را با تحقیق و تفحص پذیرفته باشد، دیگر در مقام عمل به احکام و فروع دین نیازی به تعقل و استدلال عقلی و علمی ندارد و به محض حصول اطمینان از صدور احکام از جانب شارع مقدس می تواند به وظایف شرعی خود در بخش فروع دین و عبادات اسلامی عمل نماید.

این گروه برای تبیین و توجیه عقیده خود به این مثل معروف متمسک می شوند!

اگر کسی به یک بیماری جسمی و یا روحی مبتلا شود و بهبود آن بیماری مستلزم مراجعه به پزشک باشد. آن شخص در قدم اول با تحقیق و بررسی و پرس و جو از افراد قابل اعتماد در صدد شناسایی پزشک ماهر و متخصص در زمینه بیماری خود برمی آید، تا اینکه پزشک واجد شرایط را که منطبق با معیارهای عقلی و علمی است پیدا کرده و جهت درمان ناراحتی خود به او مراجعه می کند این شخص پس از رجوع به پزشک مورد اعتماد بدون کوچکترین دغدغه و نگرانی بهترین سرمایه حیات خود را که همان اعضای بدن اوست به او سپرده و کاملاً مطیع دستورات و توصیه های پزشکی او می شود به نحوی که به خود اجازه نمی دهد که در مورد تک تک داروها یا توصیه های پزشکی سوالات عقلی و علمی داشته باشد بلکه با اطمینان کامل به مهارت و خیر خواهی پزشک معالج همه دستورات و توصیه های پزشکی را در زمینه های پرهیز غذایی و حرکات فیزیکی و یا ساعات و چگونگی استفاده از داروها، بدون کمترین تخطّی اجرا می نماید. به نظر این گروه عمل متعبدانه به دستورات شرعی تقریباً شبیه این مسئله است. زیرا کسیکه اصول دین را با تحقیق و تفحص و معیارهای عقلی پذیرفته باشد و وجود حضرت حق و علم و حکمت آن حضرت و حقانیت رسالت پیامبر امین (ص ) با ادلّه عقلی مورد قبول وی واقع شود دیگر دلیلی بر استدلال عقلی در مورد فروع دین و احکام شرعی باقی نمی ماند و هر فرد مکلّفی با اعتماد کامل به علم و حکمت و خیرخواهی حضرت باریتعالی و رسالت پیامبرش، اوامر و نواهی دین را پذیرفته و بر آن گردن می نهد و در صدد دستیابی به ادلّه عقلی و علمی برنمی آید.

دیدگاه دوم: گروهی بر این عقیده هستند که اوامر و نواهی الهی حتماً دارای حکمت و علتی هستند و هیچ امری از اوامر الهی و یا نهیی از نواهی حضرت حق بدون دلیل عقلی نیستند و به مصداق قاعده ملازمه عقل و شرع « کل ما حکم به الشرع حکم به العقل و کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع» هر حکم شرعی دارای توجیه و دلیل عقلی است و لذا باید در صدد پیداکردن فلسفه عقلی و علمی آنها باشیم. اینان معتقدند با دستیابی به دلایل عقلی و علمی فروع دین ، انگیزه و زمینه های مناسبی برای عمل به احکام دین فراهم می شود و افراد مکلف، خصوصاً تحصل کرده ها و جوانان رغبت و استقبال خوبی نسبت به وظایف و تکالیف دینی خواهند داشت. این گروه جهت استحکام و اعتبار بیشتر عقاید خود به برخی کتابها در زمینه علل الشرایع یا



خرید و دانلود تحقیق در مورد عمل به احکام دین تعبد یا تعقّل؟ 8 ص


تحقیق در مورد امامت علم نسبت به عمل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

امامت علم نسبت به عمل آنکه دیده دل او بیناست و عمل وی از روی بصیرت است، مرحله آغازین عمل او "علم" می‏باشد؛ علم به این که عمل وی به سود اوست یا به زیان او. اگر به سود او بود بدان اقدام نموده یا آن را ادامه می‏دهد و چنانچه به زیان وی بود آن را انجام نداده یا متوقف می‏کند: "فالناظر بالقلب، العامل بالبصر، یکون مبتدا عمله ان یعلم أعمله علیه أم له، فان کان له مضی فیه، و ان کان علیه وقف عنه"1 براین اساس، آنکه بدون علم دست به کاری می‏زند مانند کسی است که بیراهه یا کژراهه را طی می‏کند که دوری وی از راه راست، جز بر دور شدن او از هدفش نخواهد افزود؛ و در مقابل، آنکه عالمانه به انجام کاری می‏پردازد نظیر شخصی است که صراط مستقیم را می‏پیماید: "فان العامل بغیر علم کالسائر علی غیر طریق فلایزیده بعده عن الطریق الواضح الاّ بعدا من حاجته، والعامل بالعلم کالسائر علی الطریق الواضح"2 عالمی که در مرحله عمل، از راهنمایی علم خود مدد نگیرد و به غیر علم خویش عمل نماید، مانند جاهل سرگردانی است که از بیماری جهل خود بهبود نمی‏یابد زیرا بین شخصی که به دستور راهبر خویش ترتیب اثر نمی‏دهد و بین کسی که فاقد راهنماست، از نظر نتیجه، تفاوتی متصوّر نیست؛ گمراهی اولی، سلب هدایت به انتفاء محمول است و ضلالت دومی سالبه به انتفاء موضوع: "ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله"3 توصیف علم به "نور" که در برخی از سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است، تعبیر لطیف و دقیقی از امامت علم نسبت به عمل می‏باشد. ویژگی نور آن است که به ذات خود روشن است و علاوه بر آن، روشنگر غیر خویش می‏باشد و هر چیز دیگر در شعاع آن دیده می‏شود. بدین سان، "عالم" آن انسانِ بهره‏مند از نور است که در پرتو آن، هم راه خود را از بیراهه تشخیص می‏دهد و به روشنی طی می‏کند

* امام علی(ع): "مَوَدَّةُ الجُهّالِ مُتَغَیِّرَةُ الاَحْوالِ وَ شَیکةُ الاِنْتِقالِ" (غرر الحکم، ج2، ص764، ح122) دوستی با نادان، هر آن و ساعتی به یک رنگ است و از بین رفتنش نزدیک است. و هم راه دیگران را از کجراهه تمیز داده در برابر آنها روشن می‏سازد، و جامعه نسبت به او چونان مأموم نسبت به امام خویش است که از نور علم وی استمداد می‏نماید: "لکلّ مأمومٍ اماما یقتدی به و یستضی‏ء بنور علمه"4 و به همین دلیل است که حضرت امیر(ع) کسی را برای تصدّی امر ولایت مسلمین و زعامت امّت اسلامی شایسته می‏داند که آگاهترین مردم به احکام و حکم الهی بوده و از قوی‏ترین نورافکن در راهنوردی و رهبری برخوردار باشد: "ان أحق الناس بهذا الامر أقواهم علیه و أعلمهم بأمر اللّه فیه"5 معیار یک جامعه پیشرو و متمدن آن است که در پیشاپیش خود از چنین پیشوایی برخوردار و در پس او از چنان پیروانی بهره‏مند باشد و ملاک یک جمعیت ایستا و جاهلی آن است که در آن به جای آنکه عالم قدر بیند و در صدر نشیند، لگام بر دهان، شاهد اکرام جاهلان باشد؛ دانا به خاطر اظهار علم خویش مسبوب و مردم از نور علم او محجوب و نادان به جهل خویش محبوب گردد: "عالمها ملجم و جاهلها مکرم"6 حضرت علی(ع) مردم را سه گروه می‏داند. نخست: عالمان ربّانی که هم ارتباط آنها با ربّ العالمین قوی است و هم نسبت به تربیت دیگران اهتمام می‏ورزند یعنی نوری که آنها را احاطه کرده و آنان در صحبت یا کسوت آن قرار دارند، هم راهنمای خود آنهاست و هم راهبر دیگران. دوم: علم آموزانی که می‏کوشند در سایه تحصیل نور علم، راه نجات را شناخته و بپیمایند. سوم: پشه‏های سرگردان و درهم غلتان که به پیروی هر بانگی و با وزش هر بادی به سَمتی متمایل می‏گردند، کسانی که از فروغ علم بی‏بهره‏اند و به پایگاه مستحکم و استواری پناه نیاورده‏اند: "الناس ثلاثة: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع، أتباع کل ناعق، یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجئوا الی رکن وثیق"7 پارسایان که علم را به عنوان یک حقیقت نوری شناخته‏اند، از نشانه‏های آنان آزمندی در کسب نور و دانش است: "فمن علامة أحدهم أنک‏تری له... حرصا فی علم"8 و جان آنها چندان تشنه علم است که هرگز از آن سیراب نخواهد شد: "منهومان لایشبعان: طالب علم و طالب دنیا"9 و توده‏های انسانی عموما و کارگزاران دستگاه حکومت علوی(ع) خصوصا، به امر آن حضرت، موظف به محاسبه، مذاکره و اکثار مدارسه با این گروه‏اند: "جالس العلماء تسعد"10 "جالس العلماء تزدد علما"11 "ذاکر العالم"12 "أکثر مدارسة العلماء و مناقشة الحکماء"13 تا جامعه اسلامی به یک مدرسه بزرگ و دانشگاه عظیم مبدل و از این رهگذر سعادت همگان تضمین گردد و گوهر درخشنده دانش همواره روشنی بخش صحنه سیاست اسلامی باشد.

2ـ دانش سودمند و زیانبار در برخی از نیایشهای رسول اکرم(ص) و سخنان امیرالمؤمنین(ع) تعبیر علم نافع و علم غیر نافع به چشم می‏خورد؛ نظیر: "أعوذ بک من علم لاینفع"14 پروردگارا از دانشی که سودی ندارد به تو پناه می‏برم. "لا خیر فی علم لاینفع"15 در علمی که سودمند نباشد خیری نیست. "وقفوا أسماعهم علی العلم النافع لهم"16 پارسایان گوش جان خود را به دانشی که برایشان سودمند است سپرده‏اند. "ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه"17 چه بسا عالمی که کشته جهل خویش است و علمی که با اوست برای وی سودمند نیست. معیار تشخیص علم نافع از علم غیر نافع در کلمات نورانی حضرت علی(ع) چنین بیان شده است: "العلم علمان: مطبوع و مسموع، و لاینفع المسموع إذا لم‏یکن المطبوع"18 علم مطبوع همان علم فطری به فجور و تقوی است؛ علمی که همزاد انسان است و آدمی با سرمایه این دانش به جهان قدم نهاده است و همسفر ابدی او خواهد بود لذا از آن به "علم میزبان" تعبیر می‏شود: "و نفس و ما سوّیها فألهمها فجورها و تقویها"19 علم مسموع همان علم فکری است که انسان در بدأ تولد فاقد آن است و سالیانی در حوزه یا دانشگاه از کتاب و کتیبه آن را کسب می‏کند: "والله أخرجکم من بطون أمّهاتکم لاتعلمون شیئا"20 و در هنگام رحلت از دنیا یا پیش از آن، آموخته‏های اکتسابی خود را به دست نسیان می‏سپارد: "ومنکم من یردّ الی أرذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا"21 "ومنکم من یردّ الی أرذل العمر لکیلا یعلم بعد علم شیئا"22 لذا از آن به عنوان "علم میهمان" یاد می‏شود. طبق بیان حضرت علی(ع) علم فطری، علم نافع است و نیز هر دانش کسبی که به علم فطری بازگردد و با آن هماهنگ باشد و زمینه شکوفایی آن را فراهم کند علم نافع خواهد بود وگرنه سودی نخواهد داشت. * امام علی(ع): "صُحْبَةُ الاَحْمَقِ عَذابُ الرُّوحِ" (غرر الحکم، ج1، ص455، ح31) همنشینی با نادان روح را رنج می‏دهد. و چون علم فطری با عمل همراه بلکه عین عمل است، علم نافع دانشی خواهد بود که عین عمل باشد یا دست کم به عمل بنشیند تا انسان در پرتو آن راه کمال را ببیند و با پیمودن آن به هدف نایل گردد. و چون اثر علم آن است که امام عمل باشد، و این اثر تنها بر علم نافع مترتب است، لذا علم غیرنافع "جهل" شمرده شده است، زیرا مهمترین ثمر علم را که امامت عمل است فاقد می‏باشد: "العلم مقرون بالعمل، فمن علم عمل، و العلم یهتف بالعمل، فان أجابه و الاّ ارتحل عنه"23 یعنی علم قرین عمل است، از این رو هر کس عالم باشد به علم خود عمل کند، و علم عمل را به دنبال خود فرا می‏خواند، اگر عمل بدان پاسخ مثبت داد و فراخوان علم را اجابت نمود، می‏ماند وگرنه از صحنه جان آدمی کوچ می‏کند. و روشن است که با رحلت علم از صحیفه نفس انسانی، جهل که عدم ملکه علم است، دامنگیر آدمی خواهد بود. در مقابل، آنکه به دانش خویش عمل کند، علم به آنچه تاکنون بدان جاهل بود نیز به او اعطا و همواره بر علوم وی افزوده خواهد شد: "من عمل بما علم کفی علم ما لم یعلم"24 "من عمل بما علم رزقه الله علم ما لم یعلم أو علّمه الله"25 "من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم"26 اکنون معلوم می‏شود که انسان چگونه می‏تواند بر دانش خویش بیافزاید یا خدای ناکرده علم خود را به جهل مبدّل سازد: "لاتجعلوا علمکم جهلاً و یقینکم شکا، اذا علمتم فاعلموا و اذا تیقنتم فأقدموا"27 علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، هنگامی که عالم شدید، به علم خود عمل کنید و زمانی که یقین برایتان حاصل شد، (براساس آن) اقدام کنید. "ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه"28 علم غیر نافع، علاوه بر آنکه برای شخص عالم، سودمند نیست، به حال دیگران نیز نفعی نداشته بلکه برای جاهلان زیانبار نیز هست زیرا سبب می‏شود آنها از تعلم امتناع ورزند: "اذا ضیّع العالم علمه استنکف الجاهل ان یتعلم"29 "انما زهّد الناس فی طلب العلم کثرة ما یرون من قلة من عمل بما علم"30 یعنی تنها چیزی که مردم را نسبت به فراگیری علم بی‏رغبت کرده است، این است که بسیار می‏بینند که عالم عامل و کسی که به آنچه می‏داند عمل نماید اندک است. لذا حضرت امیر(ع) فرمود: در علم غیر نافع هیچ خیری نیست (نه برای خود عالم و نه برای دیگران): هر که را دوست می‏دارید در راه خداوند بزرگ و برای



خرید و دانلود تحقیق در مورد امامت علم نسبت به عمل


تحقیق.. ساختمان و عمل اندام تحتانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

تعریف آناتومی

آناتمی یعنی تشریح و جز به جز کردن اعضای بدن و یکی از علوم پایه پزشکی است که فراگرفتن آن برای دانشجویان پزشکی الزامی است بعضی از افراد جسم خویش را پس از مرگ به دانشکده های پزشکی اهدا میکنند که بعد از انجام عملیات روی جسد از قبیل قرار دادن جسددر فرمالین و آماده سازی آن برای تشریح در اختیار دانشجویان قرار می گیرد .

تاریخچه آناتومی

انسانها از دیرباز به بررسی وشتریح اعضای بدن می پرداخته اند حتی از قبل از میلاد مسیح در زمان فراعنه مصر افرادی که اجساد را مومیایی می کرده اند از عمل آناتومی اقدام دانسته اند وهمین تشریح و بررسی اعضا پایه گذاری عمل جراحی شده است . در زمان فراعنه مصر جراحی ها هم بدست افرادی که اجساد را مومیایی می کرده اند انجام می شده است ودر ان زمان برای استریل کردن وسایل از حرارتدادن و سرزندان استفاده می شده است البته آن زمان میکروب کشف نشده به 6 فقط پی برده بودند که اگر وسایل حرارت داده نشوند بیمار می میرد چون اجنه به بدن او راه بیمار میکنند وبرای همین وسایل را حرارت می دادند .

غدد درون ریز

هورمون ها توس غددهای خاصی در خون ترشح می شوند این مواد در حقیقت رابطه های شیمیاییهستند که بین فعالیتهای اجزای تشکیل دهنده بدن هماهنگ به وجود می آورند هورمون ها به مقدار بسیار کم ترشح می شوند وبه وسیله خون به اندام هدف خود می رسند و در آنها سبب کاهش یا افزایش شدت یکنوع فعالیت ودر واقع تنظیم ان فعالیت می شوند .اندام هدف شامل مجموعه خاصی از سلولهای حساس به یک هورمون است .

برخی از غده ها یک هورمون و گسترش چند هرمون ترشح می کنند .مقدار ترش هورمون همواره یا به اندازه مشخص باشد افزایش یا کاهش این مقدار باعث ایجاد بیماری می گردد میزان ترشح هورمون ها به راه های قبلی کنترل میشود . علاوه بر اینکه هر غده مقدار هرمون تولیدی خود را به دقت زیر نظر داردمعمولاٌ توس طغده هیپوفیزم کنترل میشود . اینغده نیز به نوبه خود تحت نظارت بخشی از مغز قرار دارد به این ترتیب بعضی از گارمازا هر دو دستگاه عصبی وهورمون با ارتباط و هماهنگی هم دیگر انجام می دهد .

هیپوفیز : رشد و تنظیم فعالیت سایر غده های درون ریز

تیروئید : تنظیم سوخت و ساز مواد در سلولها

غده فوق کلیه : تنظیم عمومی بدن برای مقابله با شرایط دشوار جسمی وروحی .

لوزالمعده : تنظیم مقدار قند خون

تخمدانها در دخترها و بیضه ها در پسرها : فعالیتهای تولید مثل و بروز صفات ثانویه جنسی

ساختمان و عمل اندام تحتانی

به منظور تجزیه و تحلیل صحیح انواع مختلف حرکت ، باید ابتدا به بررسی آناتومی اندام تحتانی بپردازیم . لذا در این قسمت نخست به بررسی اجمالی مبدأ ، انتها و عمل عضلات بزرگ ومهم اندام تحتانی پرداخته و سپس تواناییهای مفاصل ومحدودیتهای آنها را در ایجاد حرکت مورد بررسی قرار می دهیم .

الف – مفصل ران

اکثر عضلاتی که مسئول حرکت دو مفصل ران می باشند ، از لگن مبدأ می گیرند . البته برخی از آنها نیز از ستون فقزات مبدأ می گیرند . بعضی از این عضلات از مفصل زانو هم عبور می نمایند .بدین جهت بهتر است ابتدا با قسمتهای مختلف اسکلت که در شکل ( 80 ) نشان داده شده ، آشنا گردید .

لگن یا پلویس اسم کلی حلقهای استخوانی است که از دو استخوان بی نام ( Hip ) و استخوان خاجی ( Sacrum ) تشکیل شده است . استخوان خاجی ( ساکروم ) در واقع از پنج مهره تشکیل شده که در افراد بالغ به یکدیگر جوش خورده ، استخوانی گوه ای شکل را می سازد .



خرید و دانلود تحقیق.. ساختمان و عمل اندام تحتانی