لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بهداشت عمومی PUBLIC HEALTH
از نظر پروفسور وینسلو بهداشت عمومی عبارت است:از علم و هنر پیشگیری از بیماریها ، طولانی نمودن عمر و ارتقای سلامتی که از راه کوششهای دسته جمعی افراد و به منظورهای زیر انجام می گیرد :
1 – سالم سازی محیط.
2 – کنترل بیماریهای واگیر .
3 – آموزش بهداشت عمومی.
4 – ایجاد خدمات پزشکی و پرستاری جهت تشخیص و درمان زودرس .
5 – ایجاد یک سیستم اجتماعی که در آن هر فرد دارای سطح زندگی لازم برای نگهداری سلامت خود باشد .
تکیه اصلی تمام برنامه ها، خدمات و موسساتی که در بهداشت دخالت دارند، بر پیشگیری از بیماری ها و نیازهای بهداشتی جامعه به صورت یک کل، قرار دارد، گرچه ممکن است نحوه عمل فعالیت های بهداشت عمومی باتغییر تکنولوژی و ارزشیابی اجتماعی تغییر پیدا کند ولی هدف آن همیشه یکی است وآن عبارت است از : کاهش ابتلاء، مرگ زودرس و ناراحتی ها و نقص عضوهای حاصله از بیماری ها در یک اجتماع
بهداشت عمومی در ایران قبل از اسلام
در آئین زرتشت (ع) آلودن آتش و خاک و آب و گیاه ممنوع بوده، لمس کردن جسد مردگان گناه بزرگی به شمار می رفته که بر اثر آن آدمی ناپاک می شده و می باید طهارت یا غسل می نموده است. اجساد، پس از فوت توسط روحانی و کمک وی با دستکشی که در دست می کرده اند شستشو می شده است.درمیان ایرانیان قدیم حفظ صحت بدن شرط اول حفظ روح بوده است و در مناجات ها و نمازهایشان صحت و نیروی تن را پایه اوّل صحت روح می دانستند. در باب مطهرات، پاک کننده بزرگ را آفتاب می دانستند و خاک و آب و باد را نیز پاک می شمردند.آب را منبع زندگی جمیع موجودات و رُستنی ها و آبادانی می دانستند و معتقد بودند که :
1 ـ آب آشامیدنی باید صاف، زلال ، بی رنگ و بو و مزه بوده و عاری از آلودگی باشد
2 ـ ریختن فضولات و مواد ناپاک، نظیر مدفوع و ادرار و آب دهان و خون و اخلاط و لاشه و نظایر این ها در آب ممنوع و مستوجب مجازات بوده است .
3 ـ آنان معتقد بودند برای آشامیدن، هرکس باید ظرف جداگانه ای داشته باشد.
4ـ آنان که عمدا آب را آلوده نموده ومثلا مرده و لاشه در آن می انداختند تا مجازات اعدام محکوم بودند.
5 ـ حمام نمودن و تغسیل و شستشوی لباس در آب جاری ممنوع بود. به همین نحو اگر کسی می خواست شناکند، می بایست اول خود را در خارج بشوید و پاک کند سپس وارد استخر گردد.
امر بهداشت چنانکه در طب ایران باستان بسیار معتبر بوده شاید در میان اقوام و ملل تا قرون هفتم و اوائل هشتم میلادی اصول بهداشت و مراعات آن به مانند بهداشت ایرانیان نبوده است. از موضوعات بسیار مهم، آنکه ایرانیان باستان مگس خانگی را یکی از مضرترین موجودات می دانستند و این حشره را منشاء سرایت بیماری و مرگ در میان مردم تلقی می نمودند. انهدام واقعی ماده متعفن در ایران باستان به منزله برطرف نمودن امراض محسوب می گردد به طوری که معتقد بوده اند البسه فرد مبتلا به بیماری عفونی باید از بین برده شود، اگر احیانا فردی آنرا به فروش می رسانید، مرتکب جنایت بزرگی در برابر بهداشت عمومی شده و به مجازات سخت می رسید.
در ایران باستان در مواقع بیماری های واگیر یا باصطلاح آن دوران "بیماری های پرمرگ" طبق آداب و سنن به عمل برشنوم (Barchenume) متوسّل می گردیدند که در حقیقت، جداسازی بیماران از مردمان سالم طبق آئین و سنت خاصی بوده است. توضیح اینکه در موقع بروز بیماری های همه گیر به مانند طاعون و وبا و آبله، اشخاص در محل انزوا می زیستند و کمتر با یکدیگر تماس می گرفتند. هریک در رختخواب جداگانه استراحت می نمودند و در ظرفی جداگانه غذا می خوردند و آب می آشامیدند و با این عمل در حقیقت بر علیه بیماری قیام می کردند و پس از برطرف شدن بیماری، خود را شستشو داده تطهیر می کردند و با گیاهان و صمغ های خوشبو که در آتش می ریختند خود را بخور می دادند.
ایرانیان باستان حیوانات و حشرات موذی را برای زندگی خود مزاحم به حساب آورده و نابودی آنان را علاوه بر آنکه لازم می دانستند ثوابی هم برای عامل این عمل قائل بودند و برعکس آنان که از حیوانات اهلی و مفید مواظبت می نموده و محترم می شمردند، مردمانی ثوابکار و پرهیزگار بودند. بنابراین با توجه به نقش حشرات موذی در انتقال و انتشار بیماری های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
ارتباطات
تاریخچه روابط عمومی:
تاریخچه روابط عمومی:
برای نخستین بار در سال 1906 میلادی « آمویی لی » که خبرنگار روزنامه بود اولین دفتر روابط عمومی را در نیویورک تأسیس کرد . وی در نخستین اقدام خود با صدور اعلامیه ای به نام « اعلامیه اصول » هدف عمده روابط عمومی را اطلاع رسانی به مردم عنوان کرد ، تأکید کرد که هدف آن تبلیغات تجاری نیست .
روابط عمومی در ایران:
نخستین واحد روابط عمومی در ایران در سال 1330 توسط دکتر حمید نطقی پدر روابط عمومی ایران در شرکت نفت راه اندازی شد .
تعاریف روابط عمومی:
- اسکات ام کاتلیپ صاحبنظر روابط عمومی در جهان ، روابط عمومی ، اداره کردن وظایف ، شناسایی و ایجاد حفظ و نگهداری روابط مطلوب و حسنه بین سازمان و جامعه است . جامعه ای که توفیق و ناکامی یک سازمان به آن وابسته است .
- ادوارد برنیز از بنیانگذاران رشته روابط عمومی : روابط عمومی عبارت است از دادن اطلاعات به مردم و تلاشهای ترغیبی به منظور تغییر گرایش ها و رفتار مردم و کوشش برای همبسته ساختن نگرش ها و اقدامات یک مؤسسه با مخاطبان خود و متقابلاً نگرش ها و اقدامات مخاطبان با مؤسسه
تعریف کامل روابط عمومی:
روابط عمومی مجموعه ای از عملیات ارتباطی آگاهانه مبتنی بر برنامه و تحقیق است که با استفاده از
شیوه های علمی و هنری به دنبال ارتباط با مردم و اطلاع یابی از نظرهای آنان ، تجزیه و تحلیل
گرایش های مخاطبان و افکار عمومی به منظور گفتگو با آنان برای رسیدن به تفاهم با کاربرد روش ها و ابزارهای ارتباطی نوشتاری ، گفتاری ، دیداری و شنیداری است .
وظایف روابط عمومی:
مهمترین وظیفه روابط عمومی ، شناخت افکار عمومی و نفوذ در آن برای جلب رضایت افکار عمومی از سازمان است .
الف) ارتباطات درون و برون سازمانی
ب) امور فرهنگی و نمایشگاهها
ج) انتشارات
د) سنجش افکار عمومی
و ) آموزش ، پژوهش و برنامه ریزی
اصول برنامه ریزی در روابط عمومی
1- شناسایی مخاطبان
2- تعیین اهداف روابط عمومی براساس اهداف مؤسسه
3- تعیین پیام های روابط عمومی
4- تهیه پیش نویس برنامه و مشورت با مسئولان
کارکردهای کلان روابط عمومی:
- جلب مشارکت مردمی
- ایجاد همدلی
- کمک به تحقق جامعه مدنی
ویژگیهای روابط عمومی مطلوب:
- توجه به اصول اخلاقی
- توجه به روابط عمومی داخلی
- توجه به رهبران فکری
- ارتباط با رسانه ها
- مشاوره مدیریت
- اطلاع یابی
- ارتباط مردمی
- مدیریت علمی
- توجه به بازخورد
ویژگیهای کارشناس روابط عمومی:
- مهارتهای علمی
- احساس مسئولیت اخلاقی
- آگاهی از سازمان
- آگاهی از جامعه
- نوآوری و خلاقیت
- آشنایی با علوم اجتماعی و روزنامه نگاری
- قدرت نویسندگی
- گوش دادن مؤثر و همدلی
- ایمان به حقانیت مخاطب
وجوه افتراق روابط عمومی و تبلیغات:
روابط عمومی و تبلیغات دو مقوله جدا از هم هستند و از نظر هدف ، شیوه ، ماهیت ، الگوی ارتباطی ، توجه به موازین اخلاقی و نقش مخاطب تفاوت فاحشی دارند .
روابط عمومی در پی ارتباط دو سویه با مخاطب است و مخاطب در آن با آگاهی کامل ایفای نقش می کند . روابط عمومی صرفاً به دنبال اطلاع رسانی نیست بلکه فرایند اطلاع یابی را نیز باید دنبال کند .
اما در تبلیغ ، یکسویه بودن ارتباط مبلغ با مخاطب ، توجه صرف به منافع مؤسسه یا مبلغ ، دستکاری اطلاعات ، تحمیل عقاید به مخاطب و مشروعیت استفاده از راهها و ابزارهای مختلف برای رسیدن به هدف مد نظر است . باید اضافه کرد در تبلیغات غرایز طبیعی مورد هدف است ولی در روابط عمومی ، هدف عقلانیت ارتباطی بوده و غایت فعالیتهای روابط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بررسی اندیشههای شهید مدرس از نظر سیاستگذاری عمومیچکیده: نوشتار حاضر با محور قراردادن یکی از شخصیتهای مهم سیاسی ایران ـ شهید مدرسـ در دورانی که مجلس مقننه به تازگی در ایران ایجاد شده بود، به نقش واسطهای او در چارچوب سیاستگذاریهای کشور میپردازد. مدرس و سیاستگذاری عمومی، نگاهی دوباره به فعالیتهای این شخصیت سیاسی از چارچوب دانش سیاستگذاری است. الف – مفاهیم اولیه سیاستگذاری عمومی یکی از رشتههای تازه تأسیس علوم سیاسی است که در ارتباطی تنگاتنگ با سایر علوم قرار دارد و به کار تنظیم عملکرد عوامل تصمیم گیرنده در یک کشور، با هدف بهینه سازی شرایط عمومی اجرای تصمیمات و نیل به اهداف از پیش تعیین شده میآید. سیاستگذاری عمومی را با تعاریفی گوناگون شناسانیدهاند که از آن میان، برخی تعاریف ساده، کوتاه، اما پر معنا همچون: ‹‹علم عمل عمومی›› یا ‹‹علم دولت در عمل1››، از جایگاهی ویژه برخوردار است. پدیدهی سیاستگذاری عمومی از نگاه نظری و مفهومی بر پایههایی چند گانه بنا نهاده شده است. از این رهگذر، مفاهیمی همچون: مرجعیت در ابعاد کلان و غیر کلان، واسطهگری و واسطهها و سرانجام، چرخهی سیاستگذاری عمومی، از جمله ارکان اصلی در این دانش به حساب میآیند2 مرجعیتها در واقع دلایل وجودی و اثباتی سیاستها هستند و سیاستها با ارجاع به آنها معنا مییابند و توجیه میشوند. بنابراین تغییر سیاستها در وهلهی نخست، مستلزم تغییر در مرجعیت آنهاست. مرجعیتها در نگاه غیر کلان، به مرجعیت یک قسمت، یک بخش یا یک حوزهی خاص مثلا کشاورزی ، صنعت و نظیر آن باز میگردد و در نگاه کلان، مجموعهی سیستم یا نظام کلی را در بر میگیرد. بنابراین، مرجعیت یک سیاست، به سیاستگذاری مربوط به آن، معنا میبخشد و به چرایی شکلگیری یک سیاست (به آن شکلی که وجود دارد) پاسخ میدهد. واسطهها، از دیگر ارکان سیاستگذاری محسوب میشوند. اینها بازیگرانی هستند که به دلیل وجود یک سیاست یا اجرای آن، به یکدیگر مرتبط میشوند. واسطهها در ارتباط مستقیم با مرجعیت سیاستها هستند. کار واسطهها، بوجود آوردن تصاویری است که درک یک مسأله از طریق گروههای موجود در یک جامعه و سپس توصیف راه حلهای مناسب آن را امکانپذیر میسازد، بنابراین واسطهها با موقعیت استراتژیکی خود در نظام تصمیمگیری، سازندگان چارچوبی علمی هستند که بر اساس آن، بحثها و گفت و گوها در مورد مسائل مختلف سیاستی صورت میپذیرد و در نهایت به اتخاذ یک تصمیم یا مجموعهای از تصمیمات منتهی میشود و سرانجام، مرجعیتی برای یک سیاست تعیین گشته یا تغییر مینماید. بنابراین نقش واسطهها در تصمیم گیریها، نقشی کم بدیل و بی مانند است زیرا آنها، دیدگاه خویش را به تصمیم گیران منتقل مینمایند و آنگاه بر تصمیمات اتخاذ شده تأثیر میگذارند. سرانجام، چرخهی سیاستگذاری عمومی، جان کلام دانش سیاستگذاری عمومی است. از خلال این چرخه که شامل مراحلی همچون: شناسایی مسأله، تحلیل و گسترش برنامه، اجرای برنامه، ارزیابی برنامه و پایان برنامه است 3، مشکلات پیدا و نهان مراجع درک میشوند، مشکلات به مسائل تبدیل میگردند، حل مسائل به شیوههای گوناگون، مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرد، فرایند تصمیم سازی فعال میشود، تصمیم اتخاذ شده به اجرا در میآید و در نتیجه، فعالیتهای یاد شده، مورد ارزیابی و سپس تأیید یا اصلاح و تغییر قرار گرفته و چرخه به فعالیت خود ادامه میدهد. فعالان اصلی این چرخه؛ تصمیم گیران رسمی و غیر رسمی در جامعه هستند که به صورت فردی یا گروهی، مسائل را تا سطح ورود به تقویم سیاستگذاری، یعنی برنامهی کاری تصمیم گیران اصلی و فعال سازی فرایند تصمیم سازی، پیش میبرند. ب – زمینه ظهور بازیگرانی نوین در دوره پیش از مشروطیت ، به دلیل عدم تمایز ساختاری در عرصهی قدرت و انباشت مجموعهای متنوع از قدرت در فردی واحد با عنوان پادشاه، سیاستگذاری، قالبی کوچک مییافت و تا حد تصمیم گیری فردی که در نهایت، تناسب تصمیم با مقتضیات زمانی و مکانی در آن سنجیده میشد، تنزل میکرد. مشاورانی همچون صدر اعظمها، آنهم به شرطی که خوش فکر و پاک نهاد بودند، شاید میتوانستند مطلوب و مثبت را بر تصمیمات شاه بر جای گذارند و تصمیمگیران بیرونی یعنی قدرتهای بزرگ و نمایندگان آنها بویژه سفرای روسیه و انگلستان، نفوذ و تأثیر خود را به گونهای دیگر بر تصمیمات کلان کشوری تحمیل میکردند. از این رهگذر، مرجعیت کلان سیاستها، جایی در دستان این بازیگران محدود و کم شمار بود و نهادهای برخاسته از مردم و متکی به آنها یا اساسأ وجود نداشت، چنان کم رنگ بود که در سایهی تعیین کنندگان مرجعیتهای کلان، چیزی به حساب نمیآمد. با ظهور جنبش مشروطه خواهی، به عنوان حرکتی تفکیک طلب در قوای کشوری و بر هم زنندهی انباشت قدرت در نقاطی مشخص و محدود، زمینههای دخالت عامهی مردم از نگاهی کلان و منتخبان آنها رد مجلس شورا، به شکلی خاص، در سیاستگذاری کشور فراهم آمد. پیش از این، سرزمین ایران، تا آن زمان که اسناد تاریخی حکایت دارند، تجربهگر تجربهای مستمر از پادشاهیهای خودکامه و اقتدارگرا بود. مرجعیتهای کلان و غیر کلان، فارغ از دغدغهی اندیشیدن به حقوق ملت، از جمله حق حضور در تعیین سرنوشت خویش، تعیین میشد. در این حال، آمیزهای از کم خردی، بی مسئولیتی و قدرت طلبی پادشاهی خود سر از یک سو و نکته سنجی، آیندهنگری و هوشمندی قدرتهای بزرگ صاحب منافع در منطقه، خطوط اصلی چهرهی مرجعیت کلان سیاستگذاری را در ایران ترسیم میکرد. ظهور پدیدهی مجلس با ادعای داشتن حق برتر در تعیین مرجعیت کلان سیاستها در جامعه، بی شک میتوانست در تعارضی پر حرارت، با انگیزهها و رویکردهای نظام پادشاهی و منافع قدرتهای خارجی قرار گیرد. از این رهگذر زمینههای ظهور بازیگرانی نوین فراهم آمده بود. اینک حاضران در مجلس یعنی نمایندگان مردم، ایفاگر مهمترین نقشها در این زمینه محسوب میشدند. این افراد اگر چه نمایندگان و برگزیدگان مردم بودند، اما خود، به واسطههایی تبدیل میگردیدند که زبان عمومی جامعه را به زبان قابل فهم برای دیگر عوامل مؤثر در تصمیم سازی تبدیل کرده و با وارد کردن مسائل حوزههای گوناگون به تقویم سیاستگذاری ، راه را برای یکی از پراهمیتترین مسائل در عرصهی سیاستگذاری عمومی ، یعنی تنظیم رابطهی کلان – غیر کلان هموار میساختند. در چنین شرایطی است که مدرس، گام در مجلس گذارده و به عنوان یکی از وکلای مردم ، تا 5 دوره در این منصب به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 119
نگاهی بر روانشناسی عمومی
تعریف روانشناسی
اصطلاح سایکالوژی یا پسیکولوژی از دو کلمه یونانی Psyche بمعنای روح و روان و Logos بمعنای مطالعه ترکیبی گردیده است.
ولی اصولا مطالعه بررسی خصوصیات مربوط به عادات، رفتار کردار و عکس العمل های یک فرد را روانشناسی یا بمعنای لغوی کلمه (مطالعه نفس) گویند.
از تمام عجایبی که بشر بدنبال آن می گردد چه در روی زمین و چه در آسمانها جالب ترین آنها بنظر می آید که خود بشر زنده باشد چه با مطالعات و تحقیقات علمی که در این زمینه شده با این نتیجه رسیده اند که بیشتر منظور از تحقیقات و بررسی های علمی از جنبه های مختلف طبیعی، اجتماعی و اقتصادی شناسائی طبیعت بشر بوده است تا خود طبیعت . دانشمندان نیز با مباحثات و مجادلات علمی تا اندازه ای با این نتیجه رسیده اند که بشر هنوز در مقابل مواهب طبیعت وجود ناچیز و بی فایده است و اگر چه علم ستاره شناسی ثابت کرده است که زمین تقریبا نزدیک به مرکز جهان است ولی با این وجود هنوز شناسائی موقعیت زمین برای بشر امری تصوری است. طبیعت هیچگاه احتیاج به شناسایی ندارد و از نظر بشری دلائل بسیار است که چرا اصولا بشر عقالمند به کشف راز طبیعت و تشخیص افراد ساکن در آن می باشد.
تاریخچه علم روانشناسی
واژه ای که بنام (روانشناسی) برای شناساندن علم مطالعه و بررسی رفتار رواج یافته ترجمه لغت پسیکولوژی ( یا با تلفظ انگلیسی سایکالاجی) می باشد که در اصل از دو کلمه یونانی پسیکه بمعنی روح و روان و لوگوس بمفهوم تحقیق و بیان مشتق شده است. پسیکه مفاهیم متعدد دارد. برخی آنرا بمعنی دیگر روان تفسیر نموده اند. این کلمه نام یکی از خدایان افسانه ای یونان قدیم بوده که در ابتدا زندگی بشری و فنا پذیر داشته بعدا در زمره خدایان در آمده و جاودان گردید.
کیفیت روح یا روان نیز ناشی از افسانه جاودانی پسیکه می باشد .بنابر کیفیت فوق تردیدی نیست دانش روانشناسی دارای تاریخچه طولانی فلسفی و باستانی است و آغاز آن از زمان شناخت بشر وسیله خودش و آشنائی او به کیفیات و حالات رفتاری خود و نسبت به محیط و اجزاء سازنده آن می باشد واین تاریخچه جنبه کاملا فلسفی داشته و شرایط یک عالم تجربی را نداشت زیرا روانشناسی دانشی نوین و جوان می باشد و تنها از اواخر قرن نوزدهم بصورت یک علم تجربی بمنظور مطالعه علمی رفتار در آمد. از اینجهت علیرغم گذشته فلسفی و باستانی بسیار طولانی آن تاریخچه علمی بسیار کوتاهی دارد .مع الوصف در این مدت قلیل گامهای بسیار مهمی در زمینه اشاعه مبادی علمی آن برداشته شده بطوریکه امروزه یکی از مهمترین و قابل توجه ترین علوم بشری می باشد .
بطوریکه بعدا اشاره می کنیم موضوع تحقیق دانش روانشناسی رفتار موجودات بطور کلی است .و دراین مطالعه بمسائل روح و روان آنطوریکه مورد نظر قدما و فلاسفه بوده و توجهی نمی شود و چه بهتر می بود که در ازاء واژه روانشناسی ، کلمه ((رفتار شناسی )) برای این دانش بکار می رفت تا هیچگونه ابهامی در موضوع باقی نمی ماند . ضمنا واژه ای مانند ((روانشناسی )) همواره حاوی کیفیات و حالات اورءالطبیعه و آنچه سابقا علم النفس می نامیدند می باشد و از اینجهت نمی توان در راه اثبات مبادی علمی آن کوشش لازم را بعمل آورد در صورتیکه ((رفتار شناسی )) مانند واژه های مشابه ((زیست شناسی )) یا ((انسان شناسی )) جنبه علمی این دانش را ظاهر ساخته و آنرا بحق در زمره علوم قرار می دهد .اساس علمی روانشناسی غیر قابل انکار و فعالیت دانشمندان در مطالعه علمی رفتار بدون تردید آنرا در جرگه علوم تجربی قرار داد و خواهد داد .با وجود این تا زمانیکه کلمه ((پسیکولوژی )) رایج می باشد لاجرم به حفظ و رعایت واژه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
حقوق عمومی و حقوق خصوصی
حقوق عمومی قواعدی است که بر روابط دولت و ماموران او با مردم حکومت می کند و سازمانهای دولتی را منظم می سازد . حقوق خصوصی مجموعه قواعدی که حاکم بر روابط افراد است مانند : روابط تجاری و خانوادگی و تعهدات اشخاص در برابر یکدیگر . تمیز بین حقوق عمومی و خصوصی پیشینه بسیار طولانی دارد و در میان رومیان نیز رواج داشته است و بر اساس دخالت روز افزون دولت میان ارتباط مردم مفهوم حقوق خصوصی مورد نقد قرار گرفته است و تمیز بین حقوق خصوصی و حقوق عمومی را بسیار مشکل و دشوار ساخته است . پارهای از اندیشمندان تعریفهای جهت بهتر مشخص شدن حریم حقوق عمومی و خصوصی قرار داده اند که عبارتد از :
قواعد حقوق عمومی امری است
یعنی اشخاص ، حتی با توافق یبن خود نیز نمی توان از آنها سرپیچی کنند در حالی که قواعد حقوق خصوصی بر مبنای احترام به اراده افراد استوار است . در این میان بساری از قواعد خصوصی به خاطر حفظ نظم عمومی به صورت قواعد امری در آمده است مانند رابطه زن و شوهر که یک رابطه کاملا خصوصی است که دولت به ناچار جهت حفظ حریم افراد و نظم عمومی یکسری قواعد خاص را در نظر گرفته است .
هدف قواعد حقوق عمومی حمایت از منافع جامه است
یعنی هدف حقوق خصوصی تامین نفع اشخاص است . اما باید در نظر داشت که در هر حقوقی کم پیش نفع عموم مورد نظر است .البته در این میان تعریفی در باره حقوق عمومی وجود دارد که بیان میکند حقوق عمومی قواعدی است که بر سازمانهای دولتی و عمومی حاکم است که به این تعریف اشکالاتی مطرح است .
حقوق عمومی و اعمال حق حاکمیت
هدف اشخاص در فعالیتهای که می کنند سود جوئی و حفظ منافع خصوصی خودشان است . در حالی که منظور از اعمال اداری حمایت از حقوق عمومی و اجرای حاکمیت است . درست است که سازمانهای دولتی توسط افراد اداره میشود ولی چون سود به طور مستقیم برای افراد ندارد ، هنگام انجام وظیفه تنها اجرای درست قوانین و نفع عموم را می بینند . هنگامی که افراد حقوق عمومی به کارهای خصوصی می پردازند و هدفشان اعمال حاکمیت ملی نیست ،روابطشان با مردم تابع حقوق خصوصی است . پس ، میتوان در تعریف حقوق عمومی گفت " قواعد حاکم بر تشکیلات دولت و روابط سازمانهای وابسته آن با مردم است ، تا جائی که این سازمانها در مقام اعمال حق حاکمیت و اجرای اقتدار عمومی هستند "
شعبه های حقوق خصوصی
الف : اختلاط حقوق عمومی و خصوصی : نفوذ حقوق خصوصی و عمومی تشخیص این دو شعبه را دشوار ساخته است . اساس و مادر حقوق خصوصی حقوق مدنی است و در این صورت اگر گفته شود که حقوق مدنی یا تجارت از رشته های حقوق خصوصی است ، یا آئین دادرسی و حقوق جزا در زمره قواعد عمومی به شمار ما اید ،مقصود این نیست که تمامی احکام این رشته هاجنبه خصوصی یا عمومی دارد .در این طبقه بندی باید موضوع اصلی را به دور از حواشی مورد برسی قرار داد . ب ": حقوق مدنی : اصطلاح حقوق مدنی از رومیان گرفته شده است و رفته رفته معنای اصلی خود را از دست داده و معنای حقوق خصوصی در مقابل حقوق عمومی به کار رفت . با این ترتیب ،حقوق مدنی در آغاز شامل تمام رشته های خصوصی بوده است ، ولی بتدریج در روابط تحولاتی به وجود آمده است . برای مثال بر اساس تجربه معلوم شد که رایطه بین کار گر و کارفرما به تنهای در حقوق مدنی کامل نیست و باید دولت در ان دخالت و نظارت داشته یاشد.بنا بر این حقوق مدنی را نباید یکی از رشته های حقوق خصوصی دانست زیرا مبنای حقوق خصوصی سایر شعبه ها است . حقوق مدنی رابطه افراد را فقط از ان لحاظ که عضو جامعه هستند تنظیم می کند . مسایل حقوق مدنی را میتوان به قسمت های زیر تقسیم کرد : 1-اشخاص و خانواده 2-مالکیت 3-قرار دادها ومسئولیت مدنی 4-ارث ج:حقوق تجارت (حقوق هوائی ودریائی ) که بر روابط بازرگانان و اعمال تجاری حکومت میکند .ولی باید دانست که این رشته نیز در مرحله نخست ناظر به روابط اشخاص و دادو ستدها و سودجوئیها است در مرحله دوم در زمره حقوق خصوصی مطرح می شود.حقوق تجارت سه بخش عمده دارد که عبارتند از : 1-تاجر و شرکتهای بازرگانی 2-اسناد ومعاملات تجاری 3-ورشکستگی
شعبه های حقوق عمومی
الف:حقوق اساسی حقوق اساسی پایه و مبنای حقوق عمومی است . زیرا در آن ساختمان حقوقی دولت و رابطه سازمانهای آن با یکدیگر مطرح میشود . در این قسمت شکل حکومت و قوای سازنده آن و طرز شرکت افراد در ایجاد قوای سه گانه و حقوق و آزادیهای آنان در مقابل دولت مورد گفتگو قرار می گیرد . منبع اصلی حقوق اساسی کنونی ما قانون اساسی جمهوری اسلامی است که در همه پرسی 24 آبان 1358 در 175 اصل به تصویب ملت رسید . در سال 1368 این قانون مورد تجدید نظر قرار گرفت و به ویزه قوه مجریه به سوی تمرکز هدایت شده .ریس جمخهور دارای آزادی عمل بیشتری شد و شامل وظایف نخست وزیر هم شده . ب:حقوق اداری این رشته از حقوق درباره اشخاص حقوق اداری و تشکیلات و وظایف وزارتخانه ها و ادارات دولتی و شهرداریها و تقسیمهای کشوری و روابط این سازمانها با مردم گفتگو می کند و به همین جهت با حقوق اساسی رابطه بسیار نزدیک دارد . از مسائل مهم حقوق اداری ،بررسی سازمان و شیوه رسیدگی و رویه های "دیوان عدالت اداری " است . ج:حقوق مالیه قواعد مربوط به وضع مالیاتها و عوارضی که ماموران دولت می توانند از افراد مطالبه کنند و همچنین مقرارت ناظر به بودجه و وظایف دیوان محاسبات را " حقوق مالیه " می