لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .PPT ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن .PPT :
شیوه ارائه مطالب علمی و فنی
جلسه پنجم
نکات تکمیلی
hparvar@gmail.com
2
مقدمه
زبان گزارش
تصاویر گزارش
نکات تایپی گزارش
hparvar@gmail.com
3
زبان گزارش
رسانه انتقال اطلاعات به خواننده
شفافیت
ارائه واقعیات
ابزار احساسی!!!
انتقال اطلاعات نه متاثر کردن
hparvar@gmail.com
4
نکات اصلی در زبان یک گزارش
روشنی
متانت
روانی
دقت
ایجاز
ملموس بودن
زبان گزارش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
1- نامهاى از آن حضرت ( ع ) به قاضى اش شریح بن الحارث
گویند که شریح بن الحارث قاضى امیر المؤمنین ( ع ) در زمان او خانه اى خرید به هشتاد دینار .
این خبر به على ( ع ) رسید . او را فرا خواند . و گفت : شنیده ام خانه اى خریده اى به هشتاد دینار و براى آن قباله نوشته اى و چند تن را هم به شهادت گرفته اى . شریح گفت : چنین است یا امیر المؤمنین . على ( ع ) به خشم در او نظر کرد ، سپس فرمود :
اى شریح ، زودا که کسى بر سر تو آید که در قباله ات ننگرد و از شاهدانت نپرسد ، تا از آنجا براندت و بى هیچ مال و خواسته اى به گورت سپارد . پس ، اى شریح ، بنگر ، نکند که این خانه را از دارایى خود نخریده باشى ، یا نقدى که بر شمرده اى از حلال به دست نیامده باشد . که اگر چنین باشد هم در دنیا زیان کرده اى و هم در آخرت
اما اگر آنگاه که این خانه را مى خریدى نزد من آمده بودى ، برایت قباله اى مى نوشتم به این نسخت و تو حتى یک درهم و چه جاى بیش از آن رغبت نمى کردى که به بهاى این خانه دهى . و نسخه آن قباله چنین است :
این خانه اى است که بنده اى ذلیل ، از مرده اى که براى کوچ کردن او را از جاى خود برانگیخته اند ، خریده است . خانهاى از سراى فریب در کوى از دست شدگان و محلت به هلاکت رسیدگان . این خانه را چهار حدّ است :
حد نخستین ، منتهى مى شود به آنجا که آفات کمین گرفته اند ، و حدّ دوم به آنجا که مصیبتها را سبب است .
و حدّ سوم به خواهشهاى تباه کننده نفسانى ، و حدّ چهارم به شیطان اغواگر .
و در آن از حد چهارم باز مى شود . خریدار که فریب خورده آمال خویش است آن را از فروشنده اى که اجل او را برانگیخته تا براندش ، به بهاى خارج شدن از عزّ قناعت و دخول در ذلّ طلب و خوارى خریده است . در این معامله ضرر و زیان خریدار در آنچه خریده است ، بر عهده کسى است که اندامهاى پادشاهان را ویران سازد و جان از تن جباران بیرون کند و پادشاهى از فرعونان چون شهریاران ایران و قیصرهاى روم و تبّعهاى یمن و حمیرها بستانده است ، و نیز آن کس که دارایى خود را گرد آورد و همواره بر آن در افزود و کاخهاى استوار برآورد و آنها را بیاراست و آرایهها ساخت و اندوخته ها نهاد تا به گمان خود براى فرزند ، مرده ریگى نهد . همه اینان را براى عرضه در پیشگاه حسابگران و آنجا که ثواب و عقاب را معین مى کنند ، حاضر آورد . در آنجا حکم قطعى صادر شود و کار داورى به پایان آید . « در آنجا تبهکاران زیانمند شوند » عقل هر گاه که از اسارت هوس بیرون آید و از علایق دنیوى در امان ماند ، به این رسند گواهى دهد.
2- نامهاى از آن حضرت ( ع ) به یکى از فرماندهان سپاهش
اگر در سایه فرمانبردارى باز آیند ، این چیزى است که ما خواستار آنیم و اگر حوادث و پیشامدها ، آنان را به جدایى و نافرمانى کشانید ، باید به یارى کسانى که از تو فرمان مى برند ، به خلاف آنکه فرمانت نمى برند ، برخیزى . و به پایمردى آنکه مطیع توست از آنکه به یاریت برنمى خیزد ، بى نیاز باشى . زیرا ، آنکه به اکراه همراه تو به نبرد مى آید ، غیبت او بهتر از حضور اوست و در خانه نشستنش ، بهتر است از به یارى برخاستنش.
3- نامهاى از آن حضرت ( ع ) به اشعث بن قیس ، عامل خود در آذربایجان نوشته است .
حوزه فرمانرواییت طعمه تو نیست ، بلکه امانتى است بر گردن تو ، و از تو خواستهاند که فرمانبردار کسى باشى که فراتر از توست .
تو را نرسد که خود هر چه خواهى رعیت را فرمان دهى . یا خود را درگیر کارى بزرگ کنى ، مگر آنکه ، دستورى به تو رسیده باشد . در دستان تو مالى است از اموال خداوند ، عزّ و جلّ ، و تو خزانه دار هستى تا آن را به من تسلیم کنى . امید است که من براى تو بدترین والیان نباشم . و السلام
4- نامهاى از آن حضرت ( ع ) به معاویه
این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند ، به همان شیوه با من بیعت کردند . پس آن را که حاضر است ، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته اند نپذیرد . شورا از آن مهاجران و انصار است . اگر آنان بر مردى همرأى شدند و او را امام خواندند ، کارشان براى
خشنودى خدا بوده است ، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند . اگر سر بر تافت با او پیکار کنند ، زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند ، گناه آنچه را خود متولى آن شده است .
اى معاویه ، به جان خودم سوگند ، که اگر به دیده خرد بنگرى ، نه از روى هوا و هوس ، در خواهى یافت که من از هر کس دیگر از کشتن عثمان بیزارتر بودم و من از آن کنارى جسته بودم ، مگر آنکه بخواهى جنایت را به گردن من نهى و چیزى را که بر تو آشکار است پنهان دارى . و السلام
5- نامهاى دیگر از آن حضرت ( ع ) به معاویه
اما بعد ، اندرزنامه اى از تو به من رسید با جمله هایى بربافته و عباراتى که به ضلالت خویش آراسته بودى و از روى بداندیشى روانه کرده بودى . این نامه ، نامه کسى است که نه خود دیده بینا دارد تا راه هدایت را به او نشان دهد ، و نه او را رهبرى است که راهش بنماید . هوا و هواس او را فراخوانده و او نیز پاسخش گفته و ضلالت رهنمونش گشته و او نیز متابعتش نموده . هذیانى در هم آمیخته ، گم گشته و به خطا رفته است .
و از این نامه است
بیعت کردن فقط یک بار است و دوباره در آن نظر نتوان کرد . گزینش از سر گرفته نشود . هر که از بیعت بیرون رود ، طعن زننده است ، و هر که در پذیرفتنش درنگ کند و دو دلى نشان دهد ، منافق است.
6-سفارشى از آن حضرت ( ع ) هنگامى که سپاهى بر سر دشمن مى فرستاد
چون بر دشمن فرود آمدید یا دشمن بر شما فرود آمد ، باید که لشکرگاهتان بر فراز بلندیها یا دامنه کوهها یا در بین رودخانهها باشد تا شما را پناهگاه بود و دشمن را مانع . و باید که جنگتان در یک سو باشد یا دو سو . و دیدهبانها بر سر کوهها و تپه ها بگمارید تا مباد ، که دشمن از جایى که مى ترسید یا خود را در امان مى دانید ، بناگاه ، بر شما تاخت آورد . بدانید که مقدمه لشکر ، همان چشمان لشکر است ، و چشمان مقدمه ، طلایه داران هستند . از پراکندگى بپرهیزید . چون فرود مى آیید همه فرود آیید ، و چون کوچ مى کنید همه کوچ کنید . هنگامى که شب در رسید ، نیزهها را گرداگرد خود قرار دهید . به خواب مروید یا اندک اندک بخوابید.
7- سفارشى از آن حضرت ( ع ) به معقل بن قیس الریاحى فرمود ، آنگاه که او را به سههزار سپاهى بر مقدمه به شام مى فرستاد .
از خدایى که بناچار ، روزى با او دیدار خواهى کرد و جز درگاه او پایانى ندارى ، بترس . جنگ مکن مگر با آنکه با تو بجنگد . و لشکرت را در ابتدا یا انتهاى روز به حرکت درآور و به هنگام گرماى نیمروز فرود آر . و مرکبها را خسته مدار ، و در آغاز شب ، لشکر را به حرکت در میاور که خداوند شب را براى آسودن قرار داده . و آن را براى درنگ کردن مقرر کرده نه سیر و سفر . به هنگام شب خود و مرکبت را از خستگى برآور . و چون برآسودى ، یا هنگام سحر و یا زمان دمیدن سپیده به برکت خداوندى حرکت کن هرگاه با دشمن رویاروى شدى ، خود در میانه لشکرت قرار گیر و به دشمن چنان نزدیک مشو که پندارد قصد حمله دارى و چندان دور مایست که چون کسى باشى که از جنگ بیمناک است تا فرمان من به تو رسد . کینه آنان تو را وادار نکند که پیش از آنکه به اطاعتشان فراخوانى و حجّت را بر آنان تمام کنى ، جنگ را بیاغازى.
8- از نامه آن حضرت ( ع ) به دو تن از امیران لشکرش
من ، مالک بن الحارث الاشتر را بر شما و همه سپاهیانى که در فرمان شماست امیر کردم . به سخنش گوش دهید و فرمانش برید . او را زره و سپر خود قرار دهید . زیرا مالک کسى است که نه در کار سستى مى کند و نه خطا و نه آنجا که باید درنگ کند ، شتاب مى ورزد و نه آنجا که باید شتاب ورزد ، درنگ مى کند.
9- سفارشى از آن حضرت ( ع ) به سپاهش پیش از دیدار با دشمن در صفین .
با آنان مجنگید تا آنان جنگ را بیاغازند . سپاس خدا را ، که حجت با شماست . و اگر واگذارید تا آنان جنگ را آغاز کنند ، این هم حجتى دیگر است به سود شما و زیان ایشان . هرگاه ، به اذن خدا ، روى به هزیمت نهادند ، کسى را که پشت کرده و مى گریزد ، مکشید و آن را که از پاى افتاده است ، آسیب مرسانید و مجروح را زخم مزنید و زنان را میازارید و آنان را به خشم میاورید ، هرچند ، آبروى شما بریزند یا امیرانتان را دشنام دهند . که زنان به جسم ناتوان اند و به نفس و عقل ضعیف . حتى در زمانى که زنان مشرک بودند ، ما را گفته بودند که از آنان دست باز داریم . در زمان جاهلیت ، رسم بر آن بود که اگر مردى با سنگ یا چوبدستى به زنى تعرض مى کرد او را و فرزندانش را ، که پس از او مى آمدند ، عیب مى کردند و سرزنش مىنمودند.
10 - هنگامى که آن حضرت ( علیه السلام ) به عزم جنگ ، با دشمن روبرو مى شد چنین مى فرمود :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .PPT ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن .PPT :
شیوه ارائه مطالب علمی و فنی
جلسه پنجم
نکات تکمیلی
hparvar@gmail.com
2
مقدمه
زبان گزارش
تصاویر گزارش
نکات تایپی گزارش
hparvar@gmail.com
3
زبان گزارش
رسانه انتقال اطلاعات به خواننده
شفافیت
ارائه واقعیات
ابزار احساسی!!!
انتقال اطلاعات نه متاثر کردن
hparvar@gmail.com
4
نکات اصلی در زبان یک گزارش
روشنی
متانت
روانی
دقت
ایجاز
ملموس بودن
زبان گزارش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
چکیده
انتخاب مدیران و کارگزاران اصلح چه در بخش دولتی و چه در سازمانهای خصوصی دارای اهمیت بسیار میباشد. به منظور انتخاب اصلح، باید معیارهایی وجود داشته باشد تا مدیران و کارگزاران با آن معیارها سنجیده و ارزیابی شوند. با توجه به حجیت کلام معصوم(ع)، در این مقاله سعی شده است معیارهای مدیران جامعه اسلامی از نظر حضرت علی(ع) که از کتاب شریف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معیارهای به دست آمده، در سه دستة معیارهای تخصصی، ارزشی و مکتبی دستهبندی شده است. در حالی که معیارهای تخصصی برانجام موفقیتآمیز شغل دلالت دارند، معیارهای ارزشی به ابعاد هنجاری عملکرد مدیران میپردازد و بالاخره معیارهای مکتبی بر ضوابط خاص اسلام برای مدیریت حکایت میکند. این دستهبندی از حیث ماهوی متفاوت با گونهشناسیهای رایج بوده و از این منظر، جزو دادههای تحلیل الگوی اسلامی برای مدیریت به شمار میآید. کلیدواژهها: ارزشیابی ـ علیبنابیطالبعلیه السلام، امام اول، 23 قبل از هجرت، 40ق. نهجالبلاغه ـ مدیریت (اسلام).
مقدمه آنچه در سعادت جامعه نقش اساسی دارد، شایستگی و جامع الشرایط بودن مدیران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمانها نیز موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریتهای سازمانی منوط به مدیرانی کاردان و لایق میباشد. بنابراین انتخاب کارگزاران و مدیران اصلح سزاوار توجه و بررسی فراوان است و باید معیارهایی برای سنجش افراد و انتخاب ایشان در نظر گرفته شود. مسلماً معیارهای سنجش در هر جامعه باید متناسب با ارزشها و جهانبینی آن جامعه تعریف شود. جهانبینی مادی منحصر به جهان ماده میباشد ولی در جهانبینی اسلامی، هم این جهان و هم آخرت مورد توجه است. در جهانبینی اسلامی هدف صرفاً تولید بیشتر نیست بلکه هدف نهایی تعالی انسان و رسیدن او به جایگاه خلیفه خدا بر روی زمین میباشد. این تفاوت در جهانبینی از تمایزات مدیریت اسلامی با مدیریت غربی میباشد که هر یک از این دو دیدگاه معیارهای سنجش خاص خود را دارند. در مدیریت اسلامی، بهترین مرجع برای یافتن معیارهای مناسب سنجش افراد، قطعاً سخن معصومین(ع) میباشد. سخنان امیرالمومنین(ع)، منبع ارزشمندی برای این منظور است زیرا سخن آن حضرت به دلیل معصوم بودن ایشان خالی از خطا و لغزش است. همچنین آن حضرت خود تجارب گرانقدری در زمینه خلافت مسلمین و همچنین فرماندهی در جنگها داشتهاند و بر سرزمین گسترده اسلامی آن زمان حکومت نمودهاند. اما آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است علم لدنی آن حضرت میباشد که از امتیازهای خاص ائمه معصومین(ع) میباشد. در این مقاله سعی شده است معیارهای مدیران جامعه اسلامی از نظر حضرت علی(ع) که از کتاب شریف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معیارهای به دست آمده، در سه دستة معیارهای تخصصی، ارزشی و مکتبی دستهبندی شده است. گرچه این تلاش ناچیز، قطرهای از اقیانوس بیانتهای معارف اهل بیت(ع) میباشد. اهمیت تبیین صفات و خصوصیات مدیران از دیدگاه حضرت علی(ع) را میتوان به این صورت توضیح داد که در اندیشه حضرت علی(ع) هیچ خطری برای جامعة اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کمصلاحیت نیست. آن حضرت در نامهای به مصریان که با مالک اشتر فرستاد، هنگامی که او را حکومت آن سرزمین گمارد، چنین هشدار داده است: «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهجالبلاغه: نامه 62).
اگر حساسیت مردم نسبت به صفات و شروط لازم برای زمامداران کاسته شود یا بیرنگ گردد، آنگاه هر بیصلاحیت و فاقد اهلیتی میتواند در ردههای مدیریتی قرار گیرد و تباهیها به بار آورد. امام علی(ع) چنین هشدار دادهاند: «بیگمان مردمان هلاک شدند آنگاه که پیشوایان هدایت و پیشوایان کفر را یکسان شمردند و گفتند: هر که به جای پیامبر(ص) نشست، چه نیکوکار باشد و چه بدکار اطاعت او واجب است پس بدین سبب هلاک شدند» (دلشاد تهرانی، 1377، صص 99-100).
خصوصیات و معیارهای مدیران در نهجالبلاغه را میتوان به سه دسته زیر تقسیم کرد:
الف) معیارهای تخصصی: این دسته از معیارها، برای انجام موفقیتآمیز شغل لازم است. این معیارها معمولاً بین مدیریت اسلامی و مدیریت غربی مشترک است. معیارهایی نظیر تحصیلات، تجربه، سابقه کاری،... ب) معیارهای ارزشی: این دسته از معیارها شامل مجموعهای از رفتارهای قابل قبول جوامع انسانی میباشد که در اکثر جوامع ممکن است قابل قبول باشد و به نام ارزشهای جهانی نیز شناخته میشوند. مانند رعایت حقوق دیگران، گشادهرویی و ....
ج) معیارهای مکتبی: معیارهای مکتبی ریشه در مکتب اسلام و مدیریت اسلامی دارد. جایگاه و مفهوم انسان در دو مکتب الهی و مادی، معیارها و ملاکهای انتخاب افراد در مناصب و مدیریتها را نیز شکل میدهد به طوری که در مکتب تیلوریسم به انسان به عنوان (گوریل باهوش) و در مکتب اسلامی به عنوان (خلیفه ا?) نگریسته میشود. در مدیریت اسلامی هدف صرف تولید نیست و غایت، تعالی انسان میباشد. همان تفاوتهایی که بین مدیریت اسلامی و مدیریت علمی وجود دارد، به تفاوتهایی در معیارهای انتخاب و انتصاب افراد منجر میشود لذا در اسلام معیارهای ارزشی و مکتبی اهمیت و گستردگی فراوانی پیدا میکند.
1- خصوصیات و معیارهای تخصصی
1-1- علم و دانش
در احادیث اسلامی همواره تأکید شده است که در انتخاب افراد به صلاحیت علمی و توانایی آنها دقت و توجه بیشتری شود و هرگز کسانی را که از نظر علمی ضعیفند و آگاهیهای لازم را ندارند بر کاری نگمارند زیرا که چنین کاری بزرگترین خیانت به جامعه اسلامی است. حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه، خطبه 172 میفرمایند: «ای مردم همانا سزاوارترین مردم به این امر (خلافت و زمامداری) کسی است که تواناترین آنها بر اجرای امور و داناترین به فرمان خداوند در فهم مسائل باشد» (خسروی، 1378، صص 39-40).
1-2- تجربه کاری
یکی از مؤثرترین عوامل موفقیت کارگزار و مدیر در تشکیلات و سازمان، تجربه و سابقه کاری وی میباشد. مدیر و مسئول باتجربه، بسیاری از نابسامانیهای سازمان خود را سامان میدهد و بالعکس مدیر و مسئول بیتجربه و بدون سابقه، تشکیلات سازمان یافته را متلاشی و پراکنده خواهد نمود. امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر میفرماید: «افراد با تجربه را به عنوان کارگزار انتخاب نما» (قوچانی، 1374، ص82).
1-3- حسن تدبیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .PPT ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن .PPT :
شیوه ارائه مطالب علمی و فنی
جلسه پنجم
نکات تکمیلی
hparvar@gmail.com
2
مقدمه
زبان گزارش
تصاویر گزارش
نکات تایپی گزارش
hparvar@gmail.com
3
زبان گزارش
رسانه انتقال اطلاعات به خواننده
شفافیت
ارائه واقعیات
ابزار احساسی!!!
انتقال اطلاعات نه متاثر کردن
hparvar@gmail.com
4
نکات اصلی در زبان یک گزارش
روشنی
متانت
روانی
دقت
ایجاز
ملموس بودن
زبان گزارش