واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد پروژه محمد پور

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه

پروژه مالی حسابداری

موضوع:

انبار داری شرکت سایپا

استاد :

کیانی

دانشجو:

میلاد محمد پور

بهار ۸۶

تاریخچه :

شرکت سایپا شرکت سهامی است که زمینه کار این شرکت تولید ماشین و خدمات است.

این شرکت برای توسعه کار خود در تمام شهرستانهای کشور نمایندگی تأسیس کرده و کار این نمایندگی ها حق العمل کاری است.

نماینده کارش فروش خودرو و گارانتی تعویض قطعات می باشد. برای این کار نیازی به سرمایه نیست چون شرکت قطعه و خودرو را به صورت امانی تحویل می دهد و پس از فروش پول آن به حساب شرکت منظور می شود

انبار :

در شرکت سایپا یکی از مهمترین اجزا ی سیستم انبار محسوب می شود و موجودی ها در آن نگهداری میشود.

تعداد انبار ها در این شرکت 3 عدد می باشد کار هر یک از این انبار ها بصورت زیر است:

انبار شمار 1

این انبار ، انبار قطعه می باشد تمام قطعات ماشین از جمله قطعات برقی، گیربکس، موتور، تزیینات و .... در آن قرار دارد.

در صورتی که مکانیک برای تعویض قطعه اقدام کند پس از مراحل اداری به انبار می رود و قطعه درخواستی خود را دریافت می کند این انبار از سیستم حسابداری رافع استفاده می کند که توسط مدیر نمایندگی کنترل می شود و شرکت سایپا مرکز برنامه ای بنام poo در اختیار شرکت قرار داده که به شبکه وصل می باشد و موجودی ها را می خواند.

خروج قطعه:

پس از انجام کارهای اداری برگه ای بنام برگه خروج کالا به انباردار ارائه می شود انباردار با دریافت آن برگه مشخصات برگه را در سیستم ثبت می کند و سپس قطعه را تحویل میدهد.

انبار شماره 2 :

این انبار ، انبار قطعات داغی می باشد.

داغی : عبارت است از قطعه های معیوبی که تعویض می شوند.

در این قسمت این قطعات نگهداری می شوند و هر بار مکانیک به آنجا مراجعه میکند.

انباردار برگه ای بنام برگه تک داغی به روی آن نصب میکند و در قفسه نگهداری می کند

تک داغی :

برگهای که روی قطعه نصب می شود و دارای نام ، سریال ، شماره سریال خودرو ، تاریخ و کیلومتر و علت تعویض می باشد.

مکانیک از انبار شماره 2 برگ رسید تحویل می گیرد و برای مراحل دیگر اقدام می کند.

اینجا انباردار بعد از وارد کردن تک داغی در سیستم به صورت خودکار برگ رسید چاپ می شود این سیستم با هر بار وارد کردن به موجودی اضافه می شود.

این عمل برعکس انبار شماره 1 می باشد

انبار شماره 3 :

این انبار از لحاظ فضا بسیار بزرگ می باشد چون قطعه هایی که در آن نگهداری می شوند بسیار بزرگ هستند.

و نگهداری این انبار توسط انباردار شماره 1 می باشد در این انبار قطعات بدنه خودرو نگهداری می شود .

مراحل ورود و خروج کالا:

ابتدا یک ماشین پذیرش شده برای تعویض قطعه به سالن شماره 1 تعمیرگاه مراجعه میکند مکانیک اقدام به تعویض میکند قطعه داغی را بیرون می کشد و به کارشناس فنی نمایندگی مراجعه می کند کارشناس نام قطعه و علت معیوب بودن آن را می نویسد و امضاء می کند و به مکانیک تحویل می دهد مکانیک به انبار شماره 2 مراجعه میکند و قطعه را تحویل می دهد و رسید آنرا می گیرد با این کار انباردار این را در لیست ثبت می کند و بصورت خودکار به موجودی ها اضافه می شود و رسید را به قسمت پذیرش می برد و پس لز امضاء به انبار شماره 1 تحویل می دهد انباردار رسید را ثبت کامپیوتری می کند و بدین صورت از موجودی کالا کسر می شود.

ورود :

شرکت سایپا مرکز موجودی را دارد و به حد نصاب که رسید برای شرکت کالا می فرستد این کالاها امانی هستند یعنی نمایندگی پولی پرداخت نمی کند برگه یا فاکتور صادر از شرکت مرکز را وارد سیستم می کند بدین صورت موجودی به انبار اضافه می شود

روش شناسایی قطعات :

از سوی شرکت مرکزی قطعات ارسال می شود این قطعات دارای بسته بندی می باشد. روی هر بسته کد و نام هر کالا موجود می باشد. به عنوان مثال کمک دارایی که 1-500700



خرید و دانلود تحقیق درمورد پروژه محمد پور


تحقیق درباره داستان کوتاه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

به یاد محمد علی جمالزاده آغازگر سبک واقع‌گرایی در نثر معاصر فارسی

به گزارش خبرگزاری فارس، محمد مایلی کهن لامروز متن بیانیه شماره 2 خود که در واقع متن استفعفایش از سرمربیگری تیم ایران محسوب می‌شود را به شرح زیر صادر کرد: بسمه تعالی بیانیه شماره 2 مربی شدن چه آسان، آدم شدن محال است

نمی‌دانم چه بگویم، چه بنویسم. به قول مجری محترم برنامه نود، این روزها بلوایی در فوتبال ما به وجود آمده که قداست آن را زیر سوال برده که همه آن ناشی از بیانیه احمقی به نام مایلی کهن است. بله؛ محمد مایلی کهن. این مزدور به مردم و میهن، که به یکباره تمام قداست و زیبایی فوتبال ما را شکسته و تنها نیمه خالی لیوان را دیده و همواره فریاد سر می‌دهد ای مردک (مایلی کهن) چگونه به خودت اجازه دادی با الفاظی مانند گنده باقالی، کوتوله و ... تقدس شعاری حماسی مانند توپ، تانک، فشفشه و ... را از بین ببری. شعار پرمحتوا و زیبایی که در عین سادگی در مقاطع مختلف کاربرد اساسی داشته؛ نه تنها در روابط با مایلی کهن بلکه دیگران نیز از آن بی‌بهره نمی‌مانند.(داور، بازیکن، مربی و ...) .

ای خائن(مایلی کهن) آدم بی‌منطق و نادان چرا و با کدام منطقی توی احمق به هنگام مسابقه تیم سایپا با استقلال تهران، هنگامی که شعار می‌دادند توپ، ‌تانک، فشفشه، مایلی کهن و... توی نادان در صندلیت نشستی و دم برنیاوردی. ای مردک چرا با دیگران هم آواز نشدی و آن شعار را تو نیز سر ندادی، تازه گناه بزرگتر اینکه چرا گوش پسرت (از معدود دفعاتی بود که در ورزشگاه حاضر می‌شد) را نکشیدی و به او نگفتی که پسرم تو هم این شعار زیبا و بی‌مانند را هم صدا با تماشاچیان فهیم زمزمه کن. توپ، تانک، فشفشه و ... پسرم آنها به دلیل حضور مبارک تو در کنار من سنگ تمام گذاشتند و دارند پدرت را بیش از همیشه مورد لطف و تشویق خود قرار می‌دهند. پسرم هیچ می‌دانی که پدرت در تمامی دوران قهرمانی‌اش این گونه مورد لطف و حمایت قرار نگرفته بود. به راستی ای مزدور، خائن، گلادیاتور، با کدام منطق و جسارتی به خود اجازه دادی که بازیکنانت بدون غل و زنجیر در مسابقات حاضر شوند. ای مردک عقب‌مانده در هزاره سوم با کدام جسارتی این همه اتحاد و همدلی بین تماشاگران را نادیده گرفته و درصدد آن هستی تا در بین آنها فاصله انداخته و اختلاف به وجود آوری. چگونه است که چشمانت را بستی و بهترین تماشاگران دنیا را نمی‌بینی. ای بدبخت فلک زده، ای مردک عقب افتاده، بیشتر این عقب‌افتادگی‌ات به خاطر این است که نمی‌خواهیم تماشاگرنماهای واقعی را از کانال تلویزیونی همسایه ببینیم، هر چند چند بار دعوت شدی و دیدی که تماشاگرنماها چگونه بازیکنانشان را وقتی گل می‌زنند می‌روند و در بغل آنها قرار می‌گیرند. اگر تماشاگرنماها نبودند که می‌بایستی تکه بزرگ بازیکن، گوش او می‌شد. بیچاره در به در از آن جا مانده، از این جا رانده. اگر او تماشاگرنما نبود که فاصله سکوهای تماشاگران با زمین مسابقه از بین نمی‌رفت و می بایستی بین آنها خندقی کنده می‌شد. بله آنها تماشاگرنما هستند که پس از اتمام بازی برای هر دو تیم دست می‌زنند. اصلا آنها نه تنها تماشاگرنما هستند بلکه شرف و غیرت و مردانگی ندارند. مگر می‌شود تیم مورد علاقه‌شان بازی را واگذار کند و او برای تیم خود و رقیبش دست بزند.مگر می‌شود تیم مورد علاقه‌اش در پایان مسابقه بازی را واگذار کند و رگ گردنش بیرون نزند. مگر نمی‌دیدی که این مسابقه آخرین مسابقه تیم مورد علاقه او و تو می‌باشد. پس باید بر اساس اصول حرفه‌ای گری از هر طریق ممکن و با هر ترفند در این مسابقه پیروز از زمین خارج شود. اینها را که دیدم و شنیدم به خود آمده و گفتم پس ای آدم کوتوله این اراجیف چه بود که در بیانیه اول نوشتی. این همه غوغا و بلوا در فوتبال نجیب و پاک ما بوجود آوردی. از خودت خجالت بکش و به خاطر این همه پاکی، دوستی، صمیمیت، اتحاد، مردانگی، تماشاگر خوب، بازیکن خوب، داور خوب، مربی خوب، مدیر خوب، ورزشگاه خوب، فدراسیون خوب، روزنامه خوب، خبرنگار خوب، تلویزیون خوب، رادیوی خوب و خیلی خوب‌های دیگر و به خاطر اینکه قداست این همه خوبی‌ها‌ را شکستی از همه معذرت بخواه و طلب عفو کن و با صدای بلند بگو من لایق و شایسته مربیگری تیم ملی کشورم نیستم و از اول هم ما اشتباه بودیم. عجیب است که روده‌درازی می‌کنم اما این پسر؛ علیرضا (نوه‌ام) این شعر را می‌خواند: یک توپ دارم قلقلی، سرخ و سفید و آبی، می‌زنم زمین هوا می‌ره، نمی‌دونی تا کجا می‌ره. من این توپو نداشتم ،‌مشقامو خوب نوشتم ، بابام بهم عیدی داد یک توپ قلقلی داد. بابا ،علیرضای بهتر از جانم تو هم وقت گیر آوردی اما به خودم می‌آیم و می‌گویم این پسر 3 ساله از من کوتوله 55 ساله عقلش بیشتر است. صدایش می‌کنم و می‌گویم، عزیزم عجب توپی، عجب صفایی، عجب معرفتی، عجب مروتی، عجب مردانگی، عجب دوستی، بابا علیرضای بهتر از جانم می شه به من هم یکی از اون توپ ها را بدی و با همان پاکی و صداقت صمیمیت و معصومیت تو. محمد مایلی کهن از همه جا رانده و مانده اما یارب نظر تو برنگردد.



خرید و دانلود تحقیق درباره داستان کوتاه


تحقیق درباره داستان زندگی حضرت محمد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

 



خرید و دانلود تحقیق درباره داستان زندگی حضرت محمد


تحقیق درباره خصوصیات حضرت محمد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

خصوصیات حضرت محمد

حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله ) مردی خوش سیما با قدی متوسط ، موهائی صاف و سیاه پیشانی ای باز و ابروانی پرپشت و انبوه و کمانی و بهم پیوسته چشمانی درشت و سیاه که سفیدی آنها در گوشه ها اندکی به سرخی آمیخته بود و مژگانی سیاه که بلندیش به جاذبه آنها می افزود . در قیافه اش آثار تفکر بخوبی خویدا بود و نگاهش نفوذی داشت که همه را تحت تأثیر قرار می داد . به سخنان مردم از هر طبقه ای که بودند با دقت گوش می داد و از هیچکس رو نمی گردانید و وقتی کسی با او صحبت می کرد صورتش را به صورت گوینده نگاه می داشت به سخنان جدی تمایل زیادی داشت ولی در شوخی و مزاح نیز شرکت می رکد و حرف هایی که موجب شادی دیگران می شد می گفت . هیچوقت حرفی بر خلاف حقیقت به زبان جاری نمی شاخت و هیچوقت لبخند از لبانش دور نمی شد و گاهی چنان می خندید که بیشتر دندانهایش نمودار می شد . خشم خود را به هر ترتیب که بود فرو می خورد و نمی گذاشت کاری بر خلاف عقل از وی سر بزند در این مواقع دانه های درشت عرق روی پیشانی اش ظاهر می گردید .

محمد ( صلی الله علیه و آله ) مردی با حوصله فداکار با همت و نیکو کار بود اراده ای بسیار قوی و عزمی بسیار راسخ داشت و هر گز تردید به خود راه نمی داد به این خاطر هر کس او را می دید احترامش می کرد و هر کس او را می شناخت دوستش می داشت .

محمد (ص) نسبت به حیوانات نیز فوق العاده رئوف و مهربان بود . کدو ، عسل و پاچه گوسفند را بسیار دوست می داشت لباسش خیلی ساده و معمولاً یک پیراهن و یک عبا بود . کفش هایش هم از نوع نعلین بودند و کفش ساقه دار نمی پوشید . حضرت محمد (ص) در سن 25 سالگی حضرت خدیجه را که در آن موقع 40 ساله بود به همسری برگزید . محمد و خدیجه صاحب چند فرزند شدند : دو پسر بنام های قاسم و عبدالله و هار دختر بنام های زینب و رقیه و ام کلثوم و فاطمه

نزول اولین آیه :

قبل از مبعوث شدن محمد (ص) به پیغمبری رسم اعراب بر این بود که متفکران ایشان هر سال مدتی را دور از مردم و اجتماع به گوشه ای می رفتند و سعی می کردند به وسیله تفکر خودشان را به خدایانی که می پرستیدند نزدیک کنند و از آنها نیکی و حکمت دریافت نمایند . محمد (ص) نیز این روش را بهترین راه جستجوی جواب سوال چندین ساله خود یعنی حقیقت واقعا چیست ؟ بپردازد او هر سال یک ماه یعنی ماه رمضان را به  غار حرا ( در نزدیکی مکه کوه کوچکی وجود دارد که در بالای آن حفره ای غار مانند به نام حرا قرار دارد ) می رفت و در آنجا دور از هیاهوی مردم و غوغای زندگی به تفکر درباره عالم می پرداخت و در این تفکرات گاهی چنان از خود بیخود می شد که فراموش می کرد غذائی را که برایش آورده بودند بخورد.

یکی از سوالاتی که محمد در این ایام از خود می کرد این بود که این بت هائیکه مردم می پرستیدند چیستند که نه سود می دهد نه ضرر نه خلق می کنند نه روزی می دهند و نه اینکه کوچکترین قدرتی دارند ؟ رفتن محمد (ص) به غار حرا هر سال رمضان تکرار می گردید تا اینکه او به سن چهل سالگی رسید و آنگاه یک روز که در غار خوابیده بود فرشته ای را دید که به او گفت :

بخوان : محمد جواب داد : چه چیز را بخوانم ؟ فرشته گفت : بخوان بنام پروردگارت که جهان را بوجود آورد. بخوان که پروردگار تو از همه بزرگتر است خدائی که خط را بوسیله قلم تعلیم داد و به انسان چیز هایی را که نمی دانست آموخت . همینکه محمد این آیه را خواند فرشته از نظرش محو گردید و محمد وحشت زده از خواب بیدار شد و از خود پرسید این چه بود که دیده است ؟ آیا آنچه دیده بود حقیقت داشت ؟ آری او به پیامبری مبعوث شده بود تا مردم را به راه راست هدایت کند و خدا را به آنها بشناساند . او مردی کامل و به تمام معنا بود او در حدود 23 سال پیام خداوند را به گوش مردم می رساند تا به دین اسلام ایمان آوردند .

اولین زنی که مسلمان شد خدیجه همسر پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) بود و در بین مردان اولین کسی که دین اسلام را پذیرفت حضرت علی (علیه السلام ) پسر عموی پیغمبر بود .

پیغمبر اسلام 63 سال داشت و پس از مراجعت به مدینه تا یک ماه حالش خوب بود ولی بعد بیمار شد . پیغمبر در روز هایی که بیمار بود می توانست به مسجد می رفت و برای مردم سخنرانی می کرد و اگر نمی توانست در بستر می ماند و یه سخنرانی کسانی که به جای او برای مردم صحبت می کردندگوش فرا می داد . حال پیامبر اسلام روز به روز بدتر می شد تا اینکه سرانجام روز 13 ربیع الاول در حالی که روی دامان همسرش عایشه ( بعد از خدیجه ) بود دیده از این جهان فرو بست .

ما مسلمانان باید راه دین اسلام را ادامه دهیم و به گوش تمام مردم جهان برسانیم و ثابت کنیم دین اسلام کامل ترین و جامع ترین دین در جهان است تا مشت محکمی بر دهان تمام استعمارگران جهان بکوبیم . پیامبر اسلام می فرماید : یکی از کار های زشتی که موجب دشمنی و نفاق می گردد مسخره کردن دیگران است . در این مورد سوره حجرات ، آیه 12 در قرآن مجید گفته شده است که ای مردم با ایمان مبادا گروهی از شما دیگران را مسخره کنند زیرا چه بسا که آنها از شما بهتر باشند از یکدیگر عیب جویی نکنید و با نام و لقب های زشت هم دیگر را صدا نکنید و به هم فحش و ناسزا نگوئید زیرا این اعمال از افراد با ایمان بسیار زشت است .

کشور های بیگانه همیشه خواسته اند کشور های مسلمان را مورد تمسخر اذیت و آزار قرار دهند به همین علت از همه راه وارد شده اند تا آرامش آنها را سلب کنند .

از جمله کار های زشت و قبیحی که آنها انجام دادند توهین به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) بود . در روز 30سپتامبر 2005 و 8 مهر 1384 روزنامه دانمارکی یولندس پستن کاریکاتور های توهین آمیز علیه پیامبر اسلام (ع) منتشر کردند که بعدا از سوی برخی مطبوعات نروژی و سوئدی تکرار شد این عمل آنها با اعتراض گسترده مسلمانان جهان علمای دینی و شخصیت های سیاسی و رسانه های گروهی کشور های مختلف مواجه شد . دشمنان بزرگ اسلام از جمله آمریکا و دانمارک نمی توانند با توهین ها و رفتار های ناپسندشان و زیر سوال بردن مسلمان ومسلمانیت و اسلام و اسلامیت هیچ ضربه ای به پیامبر دین اسلام و کشور ایران وارد کنند و اسلام را به خطر بیاندازند .

رهبر ما حضرت آیت الله خامنه ای سال 1385 را سال پیامبر اعظم نامید تا کشور های بیگانه بدانند با نقاشی ها و کاریکاتور های زشت نمی توانند سدی میان ما و اسلام واقع شوند .

ما همواره پیرو دین اسلام و پیامبر عظیم الشان اسلام هستیم .



خرید و دانلود تحقیق درباره  خصوصیات حضرت محمد


تحقیق در مورد محمد علی فروغی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

محمد علی فروغی

تولد: 1254 هجری شمسی

وفات: پنجم آذرماه 1321 هجری شمسی

محمد علی فروغی که در اواخر دوران قاجاریه به لقب " ذکاءالملک " شهرت داشت، اولین و آخرین رئیس الوزرای رضا شاه و اولین نخست وزیر محمد رضا شاه است؛ که هم در جریان انتقال سلطنت از قاجاریه به پهلوی و هم در جریان انتقال سلطنت از رضا شاه به پسرش نقش مهمی ایفا کرد. محمد علی فروغی فرزند یکی از ادبا و شعرای دوران سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به نام محمد حسین ملقب به ذکاءالملک بود که در اشعار خود " فروغی " تخلص می کرد. محمد علی در سال 1254 هجری شمسی متولد شد و تحت سرپرستی پدرش که در آن زمان در وزارت انطباعات ناصرالدین شاه شغل مترجمی داشت، نخست زبانهای فارسی و عربی و فرانسه و سپس علوم ریاضی و طبیعی را فرا گرفت و در دوازده سالگی وارد مدرسهً دارالفنون شد.

محمد علی ابتدا به خواست پدر به تحصیل در رشته پزشکی و داروسازی پرداخت، ولی چون علاقه و استعداد لازم برای ادامه تحصیل در این رشته را نداشت از پدر خواست که با تغییر رشته تحصیلی او به ادبیات و فلسفه موافقت نماید. محمد علی در این رشته به سرعت پیشرفت کرد و با اهتمام در فراگرفتن هر دو زبان فرانسه و انگلیسی، به مطالعه و ترجمه آثار ادبی و فلسفی و تاریخ از هر دو زبان پرداخت.

فروغی در بیست سالگی در وزارت انطباعات به شغل مترجمی استخدام شد و همزمان با کار در وزارت انطباعات در مدرسه علمیه که حاج مخبرالسلطنه مدیریت آن را به عهده داشت به شغل معلمی پرداخت. فروغی کار معلمی را با تدریس علم فیزیک آغاز کرد و بعد از مدتی تدریس در مدرسه علمیه، در مدرسه دارالفنون به تدریس تاریخ پرداخت.

پدر فروغی، محمد حسین ذکاءالملک در سال 1275 دست به انتشار یک روزنامه هفتگی به نام "تربیت" زد و پسرش هم در این روزنامه به کار ترجمه و نگارش مقالات فلسفی و سرگذشتهای تاریخی مشغول شد. چند سال بعد هنگام تاسیس مدرسه علوم سیاسی در سال 1278 ذکاءالملک به تدریس ادبیات فارسی در این مدرسه پرداخت و پسرش محمد علی نیز دست به کار ترجمه کتابهائی برای تدریس در این مدرسه زد. اولین کتابهایی که به ترجمه محمد علی فروغی به چاپ رسید، دو کتاب معروف "ثروت ملل" و "تاریخ ملل مشرق زمین" بود که فروغی در سنین بین 25 و 26 سالگی آنها را ترجمه کرده بود. در سال 1281 هجری شمسی ذکاءالملک به ریاست مدرسه علوم سیاسی انتخاب شد و پسرش را برای معاونت مدرسه و استادی تاریخ برگزید.

بعد از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل اولین مجلس شورای ملی، صنیع الدوله رئیس مجلس، محمد علی فروغی را به ریاست دبیرخانه مجلس انتخاب کرد و فروغی علاوه بر سرپرسیت امور اداری و مالی مجلس، نظامنامه داخلی مجلس را نیز با استفاده از نظامنامه های مجالس اروپایی تنظیم و تحریر نمود. فروغی در عین حال به معلمی مدرسه سیاسی و ترجمه مقالاتی برای روزنامه پدرش هم ادامه می داد. محمد حسین ذکاالملک در سال 1286 درگذشت و محمد علی شاه قاجار لقب ذکاءالملک را به پسرش تفویض نمود. محمد علی ذکاءالملک ریاست مدرسه علوم سیاسی را هم از پدر به ارث برد و از خدمت در مجلس کناره گیری نمود. 

محمد علی ذکاءالملک در انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی که بعد از خلع محمد علی شاه از سلطنت انجام گرفت از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد و در سال 1289 در سن 35 سالگی به جای مستشارالدوله صادق به ریاست مجلس انتخاب گردید. ترقی سریع ذکاءالملک و انتخاب او را به ریاست مجلسی که اکثریت قریب به اتفاق وکلای آن مسن تر از او بودند، به عضویت او در تشکیلات فراماسونری و ارتباط وی با رجال معروف آن زمان که در اولین لژ فراماسونری در ایران عضویت داشتند نسبت دادند. 

جوانترین رئیس مجلس شورای ملی، در سیاست آن روز ایران هم نقش بسیار مهمی ایفا نمود و انتخاب ناصرالملک به عنوان نایت السلطنه بیشتر نتیجه تلاش و کوشش او بود. محمد علی ذکاءالملک ضمن تصدی ریاست مجلس، معلمی احمد شاه را هم به عهده گرفت و ناصرالملک نایب السلطنه احمد شاه اداره امور دربار را هم عملاً به عهده او گذاشته بود. 

در دوران فترت بین مجلس دوم و مجلس سوم ذکاءالملک در کابینه صمصام السلطنه بختیاری نخست به وزارت مالیه و سپس به وزارت عدلیه منصوب شد و در دوران تصدی وزارت عدلیه قانون اصول محاکمات حقوقی را به موقع اجرا گذاشت. در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی ذکاءالملک مجدداً از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد و کار وزارت عدلیه را رها کرد، ولی بعد از مدتی با قبول ریاست دیوان عالی تمیز از وکالت مجلس استعفا داد و در کابینه های مستوفی الممالک و میرزا حسن خان مشیر الدوله مجدداً تصدی وزارت عدلیه را به عهده گرفت. ذکاءالملک مدتی نیز ریاست دیوان عالی کشور را به عهده داشت تا این که در سال 1298 هجری شمسی برابر با 1919 میلادی همراه مشاورالممالک انصاری وزیر خارجه وقت برای شرکت در کنفرانس صلح ورسای به پاریس رفت. 

مسافرت مشاورالملک انصاری و هیئت همراه او به پاریس، مصادف با حکومت وثوق الدوله و امضای قرارداد 1919 بین ایران و انگلیس بود، که ایران را عملا به صورت تحت الحمایه انگلیس درآورد. انگلیسیها در کار هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح کارشکنی می کردند و دولت وثوق الدوله هم هیئت را به حال خود گذاشته بود. فروغی در آن زمان نامه ای بوسیله ابراهیم حکیمی ( حکیم الملک ) به تهران فرستاد که یکی از اسناد سیاسی مهم تاریخ معاصر ایران بشمار می آید. در این نامه فروغی می نویسد:  

ر     " شش ماه می گذرد که ما از تهران بیرون آمد و قریت پنج ماه است که در پاریس هستیم... به کلی از اوضاع مملکت و پلتیک دولت و مذاکراتی که با انگلیس کرده اند و می کنند و نتیجه ای که می خواهند بگیرند و مسلکی که در امور خارجی دارند بی اطلاعیم و یک کلمه دستورالعمل و ارائه طریق، نه صریحاً، نه تلویحاً، نه کتباً، نه تلگرافاً، نه مستقیماً، نه به واسطه به ما نرسیده، حتی جواب تلگرافهای ما را به سکوت می



خرید و دانلود تحقیق در مورد محمد علی فروغی