واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره. پست مدرنیسم و برنامه ریزی تعلیم و تربیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

پست مدرنیسم و برنامه ریزی (تعلیم و تربیت)

پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

پست مدرنیسم اصطلاحی است که به گونهای فزاینده بر گرایشهای فرهنگی – اجتماعی و فکری معین دلالت دارد (مارشال و پیترز، ۱۹۹۴). این موضوع که از مسألههای بحث برانگیز امروزی شمرده میشود، در محافل علمی و غیر علمی بسیار مطرح است.

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

بر پایهٔ بررسیهای لش (۱۹۹۰) مقالات و پژوهشهای بسیار در زمینهٔ پست مدرنیسم نوشته شده به گونهای که به تعبیر وی، پست مدرنیسم، دیگر خلاف غرب است. در کشور ما در این زمینه کتابها و مقالات اندک است و بیشتر کارهای انجام گرفته، ترجمهٔ اثرهای مؤلفان غربی است؛ به ویژه به علت تازه بودن موضوع، پژوهشها و نوشتهها در زمینهٔ پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت ناچیز است.

البته نمیباید فراموش کرد که خاستگاه اصلی پست مدرنیسم، جهان غرب است و خود، معلول شرایط فکری، فرهنگی – اجتماعی و اعتقادی مغرب زمین است.

اما در جامعهٔ ما که بخشهایی از آن، هنوز به عصر روشنگری یا مدرنیسم نرسیده و مدرنیته را درک و جذب نکرده است، سخن گفتن از پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت به چه کار میآید؟

پاسخ اینکه: اگر چه جریان پست مدرنیسم بیشتر در کشورهای به اصطلاح پیشرفته است، اما در اندازههای گوناگون در سرتاسر جهان پراکنده شده است، بنابراین «برای همهٔ ما دست کم فکر کردن دربارهٔ این جریان تاریخی ضروری است.»(باقری، ب ۱۳۷۵). در برخی موارد مشاهده میشود بسیاری از برداشتها از پست مدرنیسم در جامعهٔ ما نه فقط باعث جهش به فراسوی مدرنیسم نمیگردد که به نفی دستاوردهای آن عقب ماندگی و واپس گرایی میانجامد.

به نظر میرسد پرداختن به این موضوع و چالشهای پیوسته به آن، بخشی مهم از نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی کنونی جامعهٔ ماست که به عنوان عضوی از جامعه جهانی، با دیگر ملل در تعامل فکری، فرهنگی و سیاسی است. نگارنده در این گفتار، بر آن است تا به ارتباط پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت، و پرسشهای طرح شده در این زمینه پاسخ دهد. از این رو، نخست به بررسی مدرنیسم میپردازد، سپس پست مدرنیسم را توضیح خواهیم داد و به بررسی ویژگیها، کاربردها و انتقادات دربارهٔ آن خواهد پرداخت. در گام بعدی،دربارهٔ دلایل تعلیم و تربیتی پست مدرنیسم بحث خواهد کرد و در نهایت از سخنان گفته شده نتیجهگیری خواهد شد.

● مدرنیسم یا عصر روشنگری

اصطلاح مدرن از واژهٔ لاتین «مدو» مشتق شده است؛ معنای آن چنین است:«به روز بودن»؛ «آنچه رایج است، و از چیزی که در گذشته رایج بوده است،کاملا متمایز» (کوهن، ۱۹۹۶).

مدرنیسم معرف چند دوره از تاریخ اروپا – سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی – است که در آنها آگاهی از عصر جدید شکل میگیرد (هولاب، ۱۹۹۰ / بشیریه، ۱۳۷۸).

کانت یکی از برجستهترین اندیشمندان این عصر است. به نظر او برای دستیابی به این روشنگری (مدرنیسم) به هیچ چیز نیاز نیست مگر آزادی؛ یعنی، کاربرد عقل خویش در امور همگانی، به تمام و کمال. نزد کانت، کاربرد عقل به دو گونه است: عمومی و خصوصی. کاربرد خصوصی آن است که کسی مجاز باشد در سمت اداری یا مدنی معین که به وی سپرده شده از عقل خود بهره ببرد. این نوع کاربرد چندان به پیشرفت روشنگری پیوسته نیست. اما کاربرد عمومی، آن است که کسی در مقام «اهل علم»، برابر جماعت خوانندگان از عقل بهرهبرد، این کاربرد به پیشرفت روشنگری میانجامد (کانت ، لیسینگ، هردر و همکاران، ۱۹۹۲/آرین پرو، ۱۳۷۷).

مهمترین ویژگیهای این عصر یا دوره چنین است:

الف) فاصله گرفتن از گذشته (دور شدن از سنت):

با پدیدار شدن انقلاب صنعتی، غربیها اعلام کردند ارزشها، عقاید مذهبی و سنتها مانع پیشرفت بشریت است. بنابراین، برای رسیدن به پیشرفت و تمدن متعالی، میباید از عقاید مذهبی و سنت دور بود (گنون، ۱۹۵۶/دهشیری، ۱۳۷۸).

ب) خردگرایی:

قرن هجدهم عصر «خرد» نیز هست. در این برهه، خرد دیگر فرآوردهٔ جمع تصورات فطری نیست که پیش از تجربه به انسان ارزانی شده باشد و ذرات مطلق اشیاء را آشکار کند. در عصر مدرنیسم، به خرد بیشتر به عنوان یک امری اکتسابی مینگریستند تا میراث. در حقیقت، خرد، نیروی عقلی اصیل است که بشر را در کشف و تعیین حقیقت راهنمایی میکند؛ همین تعیین حقیقت، هسته و پیش فرض بایسته برای هر گونه تعیین واقعی است. مهمترین کار خرد پیوند امور به یکدیگر یا جدا کردن آنها از هم است.

ج) گسترش تفکر انتقادی:

دوران مدرنیسم عصر انتقاد نیز خوانده میشود؛ زیرا در این دوره،نقد با آفرینندگی چنان در آمیخت که مستقیما به خلاقیت بدل شد. بدین سان، هدف روشنفکری، تغییر دادن شیوهٔ اندیشیدن بوده است؛ یعنی، جایگزین کردن اندیشهٔ تحلیلی انتقادی به جای اندیشهٔ اسطورهای.

د) روش شناسی جدید در فلسفه:

در عصر مدرنیسم، فلسفه ایدهآل خود را به پایه الگوهای علوم طبیعی زمان معاصر خود میآفرید. کوشش برای حل مسائل مرکزی روش نوین فلسفی، بیشتر استناد به قواعد



خرید و دانلود مقاله درباره. پست مدرنیسم و  برنامه ریزی  تعلیم و تربیت


دانلود تحقیق پست مدرنیسم و برنامه ریزی تعلیم و تربیت 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

پست مدرنیسم و برنامه ریزی (تعلیم و تربیت)

پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

پست مدرنیسم اصطلاحی است که به گونهای فزاینده بر گرایشهای فرهنگی – اجتماعی و فکری معین دلالت دارد (مارشال و پیترز، ۱۹۹۴). این موضوع که از مسألههای بحث برانگیز امروزی شمرده میشود، در محافل علمی و غیر علمی بسیار مطرح است.

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

بر پایهٔ بررسیهای لش (۱۹۹۰) مقالات و پژوهشهای بسیار در زمینهٔ پست مدرنیسم نوشته شده به گونهای که به تعبیر وی، پست مدرنیسم، دیگر خلاف غرب است. در کشور ما در این زمینه کتابها و مقالات اندک است و بیشتر کارهای انجام گرفته، ترجمهٔ اثرهای مؤلفان غربی است؛ به ویژه به علت تازه بودن موضوع، پژوهشها و نوشتهها در زمینهٔ پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت ناچیز است.

البته نمیباید فراموش کرد که خاستگاه اصلی پست مدرنیسم، جهان غرب است و خود، معلول شرایط فکری، فرهنگی – اجتماعی و اعتقادی مغرب زمین است.

اما در جامعهٔ ما که بخشهایی از آن، هنوز به عصر روشنگری یا مدرنیسم نرسیده و مدرنیته را درک و جذب نکرده است، سخن گفتن از پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت به چه کار میآید؟

پاسخ اینکه: اگر چه جریان پست مدرنیسم بیشتر در کشورهای به اصطلاح پیشرفته است، اما در اندازههای گوناگون در سرتاسر جهان پراکنده شده است، بنابراین «برای همهٔ ما دست کم فکر کردن دربارهٔ این جریان تاریخی ضروری است.»(باقری، ب ۱۳۷۵). در برخی موارد مشاهده میشود بسیاری از برداشتها از پست مدرنیسم در جامعهٔ ما نه فقط باعث جهش به فراسوی مدرنیسم نمیگردد که به نفی دستاوردهای آن عقب ماندگی و واپس گرایی میانجامد.

به نظر میرسد پرداختن به این موضوع و چالشهای پیوسته به آن، بخشی مهم از نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی کنونی جامعهٔ ماست که به عنوان عضوی از جامعه جهانی، با دیگر ملل در تعامل فکری، فرهنگی و سیاسی است. نگارنده در این گفتار، بر آن است تا به ارتباط پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت، و پرسشهای طرح شده در این زمینه پاسخ دهد. از این رو، نخست به بررسی مدرنیسم میپردازد، سپس پست مدرنیسم را توضیح خواهیم داد و به بررسی ویژگیها، کاربردها و انتقادات دربارهٔ آن خواهد پرداخت. در گام بعدی،دربارهٔ دلایل تعلیم و تربیتی پست مدرنیسم بحث خواهد کرد و در نهایت از سخنان گفته شده نتیجهگیری خواهد شد.

● مدرنیسم یا عصر روشنگری

اصطلاح مدرن از واژهٔ لاتین «مدو» مشتق شده است؛ معنای آن چنین است:«به روز بودن»؛ «آنچه رایج است، و از چیزی که در گذشته رایج بوده است،کاملا متمایز» (کوهن، ۱۹۹۶).

مدرنیسم معرف چند دوره از تاریخ اروپا – سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی – است که در آنها آگاهی از عصر جدید شکل میگیرد (هولاب، ۱۹۹۰ / بشیریه، ۱۳۷۸).

کانت یکی از برجستهترین اندیشمندان این عصر است. به نظر او برای دستیابی به این روشنگری (مدرنیسم) به هیچ چیز نیاز نیست مگر آزادی؛ یعنی، کاربرد عقل خویش در امور همگانی، به تمام و کمال. نزد کانت، کاربرد عقل به دو گونه است: عمومی و خصوصی. کاربرد خصوصی آن است که کسی مجاز باشد در سمت اداری یا مدنی معین که به وی سپرده شده از عقل خود بهره ببرد. این نوع کاربرد چندان به پیشرفت روشنگری پیوسته نیست. اما کاربرد عمومی، آن است که کسی در مقام «اهل علم»، برابر جماعت خوانندگان از عقل بهرهبرد، این کاربرد به پیشرفت روشنگری میانجامد (کانت ، لیسینگ، هردر و همکاران، ۱۹۹۲/آرین پرو، ۱۳۷۷).

مهمترین ویژگیهای این عصر یا دوره چنین است:

الف) فاصله گرفتن از گذشته (دور شدن از سنت):

با پدیدار شدن انقلاب صنعتی، غربیها اعلام کردند ارزشها، عقاید مذهبی و سنتها مانع پیشرفت بشریت است. بنابراین، برای رسیدن به پیشرفت و تمدن متعالی، میباید از عقاید مذهبی و سنت دور بود (گنون، ۱۹۵۶/دهشیری، ۱۳۷۸).



خرید و دانلود دانلود تحقیق پست مدرنیسم و  برنامه ریزی  تعلیم و تربیت 34 ص


پست مدرنیسم و برنامه ریزی تعلیم و تربیت 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

پست مدرنیسم و برنامه ریزی (تعلیم و تربیت)

پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

پست مدرنیسم اصطلاحی است که به گونهای فزاینده بر گرایشهای فرهنگی – اجتماعی و فکری معین دلالت دارد (مارشال و پیترز، ۱۹۹۴). این موضوع که از مسألههای بحث برانگیز امروزی شمرده میشود، در محافل علمی و غیر علمی بسیار مطرح است.

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

بر پایهٔ بررسیهای لش (۱۹۹۰) مقالات و پژوهشهای بسیار در زمینهٔ پست مدرنیسم نوشته شده به گونهای که به تعبیر وی، پست مدرنیسم، دیگر خلاف غرب است. در کشور ما در این زمینه کتابها و مقالات اندک است و بیشتر کارهای انجام گرفته، ترجمهٔ اثرهای مؤلفان غربی است؛ به ویژه به علت تازه بودن موضوع، پژوهشها و نوشتهها در زمینهٔ پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت ناچیز است.

البته نمیباید فراموش کرد که خاستگاه اصلی پست مدرنیسم، جهان غرب است و خود، معلول شرایط فکری، فرهنگی – اجتماعی و اعتقادی مغرب زمین است.

اما در جامعهٔ ما که بخشهایی از آن، هنوز به عصر روشنگری یا مدرنیسم نرسیده و مدرنیته را درک و جذب نکرده است، سخن گفتن از پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت به چه کار میآید؟

پاسخ اینکه: اگر چه جریان پست مدرنیسم بیشتر در کشورهای به اصطلاح پیشرفته است، اما در اندازههای گوناگون در سرتاسر جهان پراکنده شده است، بنابراین «برای همهٔ ما دست کم فکر کردن دربارهٔ این جریان تاریخی ضروری است.»(باقری، ب ۱۳۷۵). در برخی موارد مشاهده میشود بسیاری از برداشتها از پست مدرنیسم در جامعهٔ ما نه فقط باعث جهش به فراسوی مدرنیسم نمیگردد که به نفی دستاوردهای آن عقب ماندگی و واپس گرایی میانجامد.

به نظر میرسد پرداختن به این موضوع و چالشهای پیوسته به آن، بخشی مهم از نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی کنونی جامعهٔ ماست که به عنوان عضوی از جامعه جهانی، با دیگر ملل در تعامل فکری، فرهنگی و سیاسی است. نگارنده در این گفتار، بر آن است تا به ارتباط پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت، و پرسشهای طرح شده در این زمینه پاسخ دهد. از این رو، نخست به بررسی مدرنیسم میپردازد، سپس پست مدرنیسم را توضیح خواهیم داد و به بررسی ویژگیها، کاربردها و انتقادات دربارهٔ آن خواهد پرداخت. در گام بعدی،دربارهٔ دلایل تعلیم و تربیتی پست مدرنیسم بحث خواهد کرد و در نهایت از سخنان گفته شده نتیجهگیری خواهد شد.

● مدرنیسم یا عصر روشنگری

اصطلاح مدرن از واژهٔ لاتین «مدو» مشتق شده است؛ معنای آن چنین است:«به روز بودن»؛ «آنچه رایج است، و از چیزی که در گذشته رایج بوده است،کاملا متمایز» (کوهن، ۱۹۹۶).

مدرنیسم معرف چند دوره از تاریخ اروپا – سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی – است که در آنها آگاهی از عصر جدید شکل میگیرد (هولاب، ۱۹۹۰ / بشیریه، ۱۳۷۸).

کانت یکی از برجستهترین اندیشمندان این عصر است. به نظر او برای دستیابی به این روشنگری (مدرنیسم) به هیچ چیز نیاز نیست مگر آزادی؛ یعنی، کاربرد عقل خویش در امور همگانی، به تمام و کمال. نزد کانت، کاربرد عقل به دو گونه است: عمومی و خصوصی. کاربرد خصوصی آن است که کسی مجاز باشد در سمت اداری یا مدنی معین که به وی سپرده شده از عقل خود بهره ببرد. این نوع کاربرد چندان به پیشرفت روشنگری پیوسته نیست. اما کاربرد عمومی، آن است که کسی در مقام «اهل علم»، برابر جماعت خوانندگان از عقل بهرهبرد، این کاربرد به پیشرفت روشنگری میانجامد (کانت ، لیسینگ، هردر و همکاران، ۱۹۹۲/آرین پرو، ۱۳۷۷).

مهمترین ویژگیهای این عصر یا دوره چنین است:

الف) فاصله گرفتن از گذشته (دور شدن از سنت):

با پدیدار شدن انقلاب صنعتی، غربیها اعلام کردند ارزشها، عقاید مذهبی و سنتها مانع پیشرفت بشریت است. بنابراین، برای رسیدن به پیشرفت و تمدن متعالی، میباید از عقاید مذهبی و سنت دور بود (گنون، ۱۹۵۶/دهشیری، ۱۳۷۸).

ب) خردگرایی:

قرن هجدهم عصر «خرد» نیز هست. در این برهه، خرد دیگر فرآوردهٔ جمع تصورات فطری نیست که پیش از تجربه به انسان ارزانی شده باشد و ذرات مطلق اشیاء را آشکار کند. در عصر مدرنیسم، به خرد بیشتر به عنوان یک امری اکتسابی مینگریستند تا میراث. در حقیقت، خرد، نیروی عقلی اصیل است که بشر را در کشف و تعیین حقیقت راهنمایی میکند؛ همین تعیین حقیقت، هسته و پیش فرض بایسته برای هر گونه تعیین واقعی است. مهمترین کار خرد پیوند امور به یکدیگر یا جدا کردن آنها از هم است.

ج) گسترش تفکر انتقادی:

دوران مدرنیسم عصر انتقاد نیز خوانده میشود؛ زیرا در این دوره،نقد با آفرینندگی چنان در آمیخت که مستقیما به خلاقیت بدل شد. بدین سان، هدف روشنفکری، تغییر دادن شیوهٔ اندیشیدن بوده است؛ یعنی، جایگزین کردن اندیشهٔ تحلیلی انتقادی به جای اندیشهٔ اسطورهای.

د) روش شناسی جدید در فلسفه:

در عصر مدرنیسم، فلسفه ایدهآل خود را به پایه الگوهای علوم طبیعی زمان معاصر خود میآفرید. کوشش برای حل مسائل مرکزی روش نوین فلسفی، بیشتر استناد به قواعد



خرید و دانلود  پست مدرنیسم و  برنامه ریزی  تعلیم و تربیت 34 ص


تحقیق در مورد مدرنیسم 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

پیشگفتار

این تحقیق به صورت یک مجموعه مختصر ارائه شده است که مباحث تقریبا به صورت ناگسسته عرضه شده ولی به علت جالب بودن بعضی مطالب درصدد مطرح کردن آنها برآمدم.

در این تحقیق هفت مبحث بررسی شده که برای تعریف کلی از مدرنیته و رابطه آن با سنتهای قدیم بحثی با عنوان معمای مدرنیته ذکر شده است . مطالب دیگر به ترتیب : رابطه مدرنیته با متافیزک ومقوله انسان گرایی آن بازاندیشی مدرنیت، مدرنیت وابعاد نهادی آن ،درآمدی بر معنای اصطلاح جهان سوم که هر انسانی بارها و بارها بآ آن برخورد می کند و بی آنکه به معنی آن بپردازد از کنارش عبور کرده است ، جهانی شدن مدرنیت واینکه تحولی همه گیر است و در پایان چکیده ای از مطالب آورده شده است.

در روزگار مدرن یعنی دوره همخوانی با قالبهای تکنولوژیک ، چیزی مهمتر از این نیست که آدمی دریابد که خویشتن او چند پاره شده فرد ابزاری اش راه را بر پیشرفت حقیقی او بسته است و الگویی یکة خرد باوری اش هیچ نیست مگر ابزار به بند کشیدن او این مبارزه یعنی آگاهی از شرایط تحقق آزادی و برانگیختن شور فردیت در هر کس.

معمای مدرنیته

تعریفهایی که از مدرنیته ارائه شده اند چندان فراوان متنوع وحتی با هم متضادند که اگر بگوییم این واژه ی بسیار رایج در علوم اجتماعی تاریخ نگاری وفلسفه ی امروز یکی از مبهم ترین اصطلاح ها نیز به شمار می آید حرف تازه ای پیش نکشیده ایم. تاکنون هیچ کس نتوانسته تعریفی یکه نهایی و کامل و قطعی از واژه مدرن و از مفاهیمی که همراه با آن مطرح می شوند همچون مدرنیته مدرنیزاسیون و پسامدرن ارائه کند و به نظر می رسد که حتی ارائه یک تعریف براساس فصل مشترک تعریفهای موجود ازمدرنیته نیز ممکن نباشد.

واژه مدرن که در تمام زبانهای اروپایی و در بسیاری از زبانهای دیگر از جمله در فارسی امروزی ما رایج شده لفظ لاتینی modemus است که خود از قید mode مشتق شده است. در زمان لاتین معنای mode«این اواخر، به تازگی ، گذشته ای بسیار نزدیک بود. به گمان بعضی از تاریخ نگاران لفظ moderni را رومیان در اواخر سده‌ی پنجم در مورد ارزشها و باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ مورد ارزشها وباورهای مشکوک جدید به کار می بردند ارزشهایی که در تقابل بودند با باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ antiqui مشخص می شدند.

بسیاری از مردم که واژه مدرن را درگفتار هر روزه خود به جای چیزی نو به کار می‌برند در اصل مقصودشان همان چیزی نو امروزی است که جایگزین چیزهای کهنه و غیر قابل قبول شده است. از نظر شماری از نظریه پردازان علوم اجتماعی نیز ،مشروعیت مدرن بودن یا مدریته از پیکارش با سنت ها نتیجه می شود و عقیده دارند



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدرنیسم 27 ص


معماری مدرن (word)

معماری مدرن (word)

مدرنیسم

ابتدا ی قرن بیستم،‌ یعن ی حدود سال 1910 را م ی توان آغاز تفکر مدرنیسم (Modernism) و ظهور معمار ی مدرن در اروپا و سپس آمریکا دانست. این تفکر منشا تحولات عظیم در بافت شهرها ی مختلف جهان و زیر و رو شدن بافت‌ها ی قدیم ی و تاریخ ی شهرها ی جهان بود. مهم‌ترین مساله در معمار ی مدرن که ناش ی از فلسفه مدرنیسم بود، قطع رابطه از تاریخ و عدم تقلید از گذشته و روش‌ها ی سنت ی و استفاده از محصولات مدرن و پیش ساخته و کارخانه‌ا ی بود .
این مساله به طور روزافزون چهره شهرها را دگرگون کرده است و یک خلاء‌ هویت ی در شهرها ایجاد کرد. تا قرن 19 هر شهر ی از جهان چهره خاص ی داشت که خود نشأت گرفته از فرهنگ و هویت مردم آن دیار بود. پس از قرن بیستم تمام شهرها ی جهان رفته رفته شکل واحد ی به خود گرفتند. از این‌رو، مفهوم فرهنگ و تمدن ی خاص از شهرها رخت بر بست .



خرید و دانلود معماری مدرن (word)