واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد سید حسن مد رس 7 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تولد و جوانی در سال ۱۲۷۸ هجری قمری (حدود ۱۲۴۰ خورشیدی) در روستای کچوی اردستان به دنیا آمد. در جوانی به قمشه و اصفهان رفت و به حوزه علمیه وارد شد. بعد به نجف رفت و هفت سال در درس ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی حاضر شد. پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه «جده کوچک» فقه و اصول تدریس کرد. مشروطه در جنبش مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و از موسسان «انجمن ملی» در اصفهان بود. در دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، به عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول به نمایندگی از علما شرکت کرد. قرارداد ۱۹۱۹ مدرس در جریان مطرح شدن قرارداد ۱۹۱۹ به شدت با این قرارداد مخالفت کرد. ولی در جریان بحث اعتبارنامه نصرت‌الدوله که از امضا کننذگان آن قرارداد و متهم به رشوه گیری از انگلیس بود از او دفاع کرد. رضاشاه او، همراه دکتر مصدق، از معدود نمایندگان مجلس پنجم بود که با انقراض سلسله قاجاریه و شاه شدن رضاخان مخالفت کرد. اما وقتی رضاشاه به سلطنت رسید سعی کرد با او مدارا کند. به همین دلیل در مجلس ششم هم به نمایندگی از مردم تهران شرکت کرد. اما در پایان این دوره مجلس رضا شاه که انتخابات با نظر او انجام می‌شد، مدرس را از نمایندگی محروم کرد. اعتراض او به جایی نرسید و کمی پس از گشایش مجلس هفتم دستگیر و تبعید شد. مرگ روز ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در تبعید گاه خود در کاشمر درگذشت. او از مهر ماه ۱۳۰۷ در بازداشت و تبعید حکومت رضاشاه بود. گفته می‌‌شد گروهی از ماموران نظمیه، مدرس را به دستور مقامات شهربانی به قتل رسانده اند. این گروه پس از سقوط رضاشاه در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامات رئیس و ماموران نظمیه تشکیل شد، به قتل مدرس اعتراف کردند. با این‌همه جرئیات و انگیزه این قتل هنوز معلوم نیست.

آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری بود که یاد مبارزات و پایمردی های او در مقابل استبداد و استعمار خصوصا رضاخان پهلوی جاودان مانده است. روز ده آذر سالروز شهادت این بزرگمرد تاریخ معاصر به دستور رضاخان است. این نوشتار نگاهی دارد به زندگینامه شهید سید حسن مدرس. شهید مدرس و عده ای از نمایندگان اقلیت مجلس پنجم شورای ملی آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری در 1287 ق در سرابه اردستان به دنیا آمد.

پدرش سید اسماعیل از سادات طباطبایی بود. در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه رفت و نزد پدر بزرگش میر عبدالباقی درس خواند و پس از درگذشت میر عبدالباقی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت.

بعد از گذراندن مقدمات، به فراگیری دروس سطح پرداخت و در ضمن معقول را نزد میرزا جهانگیر‌خان قشقایی آموخت. دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد استادانی چون شیخ مرتضی ریزی و آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود در 1311 ق عازم نجف‌اشرف گردید و در مدرسه صدر ساکن شد. سیدحسن مدرس در طول دوران تحصیل در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه کارگری می‌کرد و از آن راه امرار معاش می‌نمود. وی به مدت هفت سال از محضر درس آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در 1324 ق، در سی ‌و هفت سالگی از راه اهواز و بختیاری، به اصفهان وارد شد و در آن شهر در منزلی محقر سکونت گزید.

مدرس به زودی در میان مردم اصفهان مشهور گردید. بزرگترین عامل اشتهار وی، ساده‌زیستی، صراحت کلام و مبارزه آشتی‌ناپذیر وی با متنفذان و مالکان بزرگ اصفهان بود که همواره منافع خود را بر همه چیز ترجیح می‌دادند. او در جریان جنبش مشروطیت به حمایت از آن برخاست و در دوران استبداد صغیر با کمک حاج آقا نورالله اصفهانی، انجمنی مخفی بر ضد مستبدان تشکیل داد و با مشروطه‌خواهان بختیاری مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت.با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطه‌خواه بختیاری به رهبری صمصام‌السلطنه، قوای دولتی را در اصفهان شکست دادند و حکومت آن شهر را در دست خود گرفتند و به‌عنوان غرامت خسارات خود، در صدد گرفتن مالیات از مردم برآمدند که این امر با انتقاد و اعتراض شدید مدرس مواجه شد. صمصمام السلطنه نیز وی را دستگیر و تبعید نمود اما به خاطر اعتراض علما و مردم او را به شهر بازگرداند و در وضع مالیات تجدید‌نظر نمود، اما آنان همچنان توطئه می‌کردند و دوبار به او سوءقصد نمودند که مدرس از آنها جان سالم به در برد. همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی ـ مطابق اصل دوم متمم قانون اساسی ـ به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد و به ناچار اصفهان را به قصد تهران ترک گفت. در ذیحجه 1329 ق دولت روسیه تزاری به بهانة حضور شوستر امریکایی ـ که امور مالیه کشور را برعهده داشت ـ به دولت ایران اولتیماتوم داد و متعاقب آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. گرچه دولت این اولتیماتوم را پذیرفت لکن مجلس تحت‌تأثیر چهره‌هایی مانند مدرس به شدت با آن مخالفت کرد. در رمضان 1332 ق که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد اما قوای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به زدوخورد با یکدیگر پرداختند. در محرم 1334 ق بیست‌وهفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت چهار نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود. قوای روس، مهاجران را تعقیب کردند و آنان ناگزیر به غرب کشور رفته و از راه کرمانشاه، کرند و قصر‌شیرین خود را به اسلامبول رساندند. در همه مسیرهای داخل ایران، نیروهای روس مهاجران را تعقیب می‌کردند و زدوخوردهایی نیز میان آنان در می‌گرفت. مهاجران در تبعید، دولتی به ریاست نظام‌السلطنه تشکیل دادند که در آن مدرس، وزیر عدلیه و اوقاف بود. مدرس در اسلامبول، در مدرسه ایرانیان آن شهر به تدریس پرداخت و اعضای دولت در تبعید نیز با سلطان عثمانی ملاقات کردند. در شعبان 1336 ق و با پایان یافتن جنگ جهانی اول، مدرس به همراه دیگر مهاجران به تهران بازگشت و در مدرسه دینی سپهسالار ـ که نیابت تولیت آن را داشت ـ به تدریس پرداخت و در نظام اداری و آموزشی آن، تحولی به وجود آورد.در ذیقعده 1337 ق، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را با انگلستان منعقد ساخت که براساس آن اختیار امور مالی و نظامی دولت ایران در دست مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت. وثوق‌الدوله تصمیم داشت تا این قرارداد را در مجلس به وسیله طرفداران و دست‌نشاندگان خود به تصویب برساند اما براثر مخالفت‌های مدرس در مجلس و افکار عمومی، مجلس قرارداد مذکور را رد کرد و وثوق‌الدوله به ناچار از کار برکنار گردید. پس از کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی صورت گرفت، بسیاری از آزادیخواهان دستگیر شدند. از جمله آنان



خرید و دانلود تحقیق در مورد سید حسن مد رس 7 ص


تحقیق در مورد تحولات بورژوایی، مدرنیته و زنان در خانواده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 34 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تحولات بورژوایی، مدرنیته و زنان در خانواده

مدرنیته در بیان و توضیح نیروهای سیاسی جهانی به کار می رود که پس از عصر روشنگری منشاء تحولاتی مانند انقلاب صنعتی در اروپا و آمریکای شمالی، انقلابات بورژوایی در غرب و تحولات سیاسی مانند انقلاب کبیر فرانسه شدند. مدرنیته روبنای سیاسی، فکری و فرهنگی کاپیتالیسم بود. روند مدرنیته مبتنی بر مدرنیزاسیون تشکیل دولت های ملی، اشکال نوین قدرت و ساختار طبقاتی جدید جامعه، حقوق شهروندی، دمکراسی، جامعه مدنی، برسمیت شناختن حقوق فردی و مدنی، رشد اقتصادی و انقلاب در سیستم ارتباطات و ساختار اداری جامعه بود. سلطه کامل اقتصاد سرمایه داری در غرب در عین حال مبتنی بر توسعه امپریالیستی و ظهور کلنیالیسم غرب در بخشهای وسیعی از دنیای غرب گردید.

در جوامع خاورمیانه در این دوره، اشکال عقب مانده و ارتجاعی تولید فئودالی متکی بر سلطنت،اشرافیت و سلسله مراتب نظامی به حیات خود ادامه می دادند. فلسفه رسمی اسلام همه نرمهای اجتماعی و حقوقی و حدود و ثغور زندگی مردم را تعیین می کرد. با رشد بیشتر مناسبا ت بورژوایی در جهان و تماس بیشتر جوامع اسلامی با غرب، تداخل اسلام با تفکر بورژوایی در این جوامع آغاز گردید. از اوایل قرن نوزدهم جوامع خاورمیانه دستخوش دگرگونیهای اجتماعی عمیقی شدند. سلطه اقتصادی غرب و ظهور اقتصاد جهان سرمایه داری، تأثیر فرهنگ غرب، و سلطه رسمی و غیررسمی دولتهای استعماری اروپا بر بخشهای وسیعی از خاورمیانه در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، پارامترهای اقتصادی و سیاسی این دگرگونیهای بنیادی بودند. در اواسط قرن نوزدهم ناسیونالیسم عرب در مقابله با سلطه امپراطوری عثمانی در جوامع خاورمیانه رشد کرد و قدرت گرفت. پایان جنگ جهانی اول مقطع تعیین کننده ای در سرنوشت این جوامع بود. پس از اضمحلال امپراطوری عثمانی و دولتهای محلی ظهور کردند. اما د رسال 1916 دول بریتانیا و فرانسه خاورمیانه را به دو منطقه نفوذ و سلطه مستقیم و غیرمستقیم خود تقسیم کردند و این حاکمیت تا اواسط قرن بیستم ادامه پیدا کرد. الجزایر، تونس، مراکش، و بخشی از سودان زیر سلطه فرانسه، و مصر و بخش دیگری از سودان زیر سلطه بریتانیا قرار گرفتند. این واقعیت از یک طرف آرزوی دیرینه تشکیل امپراطوری یکپارچه اسلامی را نقش برآب کرد، و از سوی دیگر آرمان استقلال زیر پرچم ناسیونالیسم عربی را تقویت کرد.

ابتدای قرن بیستم مقطع تعیین کننده ای در تحولات اجتماعی و حرکت به سوی مدرنیته در منطقه خاورمیانه بود. این تحولات در ایران طی انقلاب مشروطه، در مصر در جنبش ملی ضدسلطه بریتانیا، و در ترکیه در نهضت ترکهای جوان بروز کرد و منشاء تحرکات سیاسی و اجتماعی مردم شد. نتیجه این روند دگرگونی برای زنان مثبت بود. بخصوص نهادها و مکانیسم های اجتماعی ریشه داری که موقعیت عقب مانده زنان را تحکیم می کرد، را تضعیف می کرد.

حضور زنان در تحصیل و اشتغال و فعالیت اجتماعی به این ترتیب از سوی بورژوازی بزرگ و متمایل به غرب و گرایش معینی در سنت ناسیونالیستی مصر طرح شد. جنبش آزادی زنان و جنبش ناسیونالیستی نوین همزمان در اواخر قرن نوزدهم در جوامع خاورمیانه ظهور کردند.

موقعیت اجتماعی نامناسب جامعه ما و وضعیت زنان ناشی از اسلام نیست. اسلام نمی خواهد زنان را از مردان جدا کند. مردان هم وظیفه دارند از تعصب، رابطه جنسی خارج از ازدواج با زنان دیگر، ازدواج اجباری، تعدد زوجات و حق بی چون و چرای خود در طلاق بپذیرند. با این تحولات بحث حقوق و حضور اجتماعی زن درجوامع خاورمیانه و سیعاً مطرح شد. در این مقطع برخی از جریانات اسلامی کوشیدند برای تأمین حضور زنان در جامعه تغییراتی در قرآن بوجود بیاروند. از جمله شیخ محمدعبدو(1905-1849) بود که در الازهر با سیدجمال الدین افغانی که ایده های پان اسلامیستی داشت آشنا شد، تحت تأثیر او قرار گرفت و در سیاست فعال شد.

تغییرات ناشی از تحولات اقتصادی و خط مشیء های دولتی چه توسط استعمارگران چه تغییرات فرهنگی و ایدئولوژیکی متعاقب آن بر زندگی زنان و مردان تأثیرات شگرفی برجای گذاشت. برای اولین بار موضوعاتی نظیر برخورد سنت اسلامی و قوانین اسلام به زنان، مجاز بودن تعدد زوجات و حق اسلامی مردان در طلاق و حجاب و جداسازی زنان از مردان آشکار و علنی در جوامع مختلف خاورمیانه مورد بحث و جدل و سیع اجتماعی قرار گرفت و در آثار متفکران و نویسندگان این جوامع طرح شد. در جدلهای این دوران از همان آغاز تلاقی حقوق زن نه فقط با ارزشهای اسلامی بلکه با ناسیونالیسم آشکار گردید.

با نفوذ همراه با خشونت و سرکوب اروپا به جوامع عربی، تاریخ جنبش زنان و مبحث حقوق زنان در این جوامع با نفوذ همراه با خشونت و سرکوب اروپا به جوامع عربی ، تاریخ جنبش زنان و مبحث حقوق زنان د راین جوامع آغاز



خرید و دانلود تحقیق در مورد تحولات بورژوایی، مدرنیته و زنان در خانواده


دانلود پاورپوینت جامع وکامل درباره مدرسه دارالفنون و بررسی اجمالی معماری آن

مدرسه دارالفنون

 

و بررسی اجمالی معماری آن

29اسلاید

Òایران در دوران قاجاریه، جامعه ای محدود، بسته و به دور از هرگونه پیشرفت و تحول اجتماعی محسوب می شد.
قدرت سیاسی در جامعه به شکل هرم بود و شاه در راس تمام امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرار داشت. پس از شاه درباریان و رجال سیاسی به دلیل نزدیکی به شاه و برخورداری از امتیازات سیاسی و اجتماعی در تحکیم مبانی قدرت شاه می کوشیدند و سعی در حفظ وضع موجود داشتند.
عدم انعطاف سیاسی حاکمان سبب شد تا تمام ارکان اجتماع تحت تاثیر دیکتاتوری شاه به دور از هرگونه تحول و پیشرفتی باقی بماند.
در مقابل جامعه ایرانی، جوامع اروپایی دوران فئودالیسم و قدرت های بلامنازع سیاسی را پشت سر گذاشته بودند و به مرحله حکومت های مشروطه رسیده بودند.
بسیاری از دولتمردان ایرانی از این تحولات اطلاعی نداشتند و آگاهی آنان در حد رییس یک ایل بود.
آنان نه با علوم و فنون جدید آشنا بودند و نه درصدد آشنا شدن با دنیای پیرامون بودند. این افراد منافع خود را در حفظ وضع موجود می دیدند و با اندیشه های نو و توسعه گرا مخالف بودند زیرا توسعه و پیشرفت سبب تحرک اجتماعی می شد و مسلما تحول فکر و اندیشه بر دیواره های قطور استبداد فشار وارد می کرد. در واقع شاه و اطرافیانش منافع خود را در دیکتاتوری مطلق و جامعه بسته و ناآگاه جست وجو می کردند. به این ترتیب ایران قرن ۱۳ هـ.ش برابر با قرن ۱۹ میلادی با جامعه غربی در همان زمان قابل مقایسه نبود.


خرید و دانلود دانلود پاورپوینت جامع وکامل درباره مدرسه دارالفنون  و بررسی اجمالی معماری آن


تحقیق در مورد مد و مدگرایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مد و مدگرایی

در مورد پدیده مد عقاید متفاوتی است. عده ای مد را دلیل نوگرایی و تنوع طلبی می دانند. عده ای دیگر دلیل شور و اشتیاق جوانی میدانند.

عده ای دیگر عقیده دارند که بعضی ها به دلایل مختلفی چون سرخوردگی و یا نداشتن اعتماد به نفس و یا عقده خود کم بینی و یا نداشتن مهارتهای علمی و یا تخصصی و یا نداشتن نقاط مثبت کاربردی اجتماعی و برای جلب توجه دیگران به مدگرایی روی می آورند . و بعضی ها در این زمینه حتی می توان گفت اعتیاد به مد پیدا می کنند.

بنظر من مد تا اندازه ای پدیده خوبی است البته تا جایی که لوث نشود. هر چیزی که به شخصی بیاید و برازنده اش باشد زیبا است . در حالی که بعضی ها از مدهایی استفاده می کنند که اصلا به تیپ و قیافه شان نمی آید و صرفا" چون مد است استفاده می نمایند و این بنظر من غلط است. مثلا اگر رنگ سبز مد است برای کسانی خوب است که این رنگ به آنها بیاید و اگر به شخصی رنگ سبز نمی آید بهتر است استفاده نکند.

البته امروزه وقتی وارد بعضی مکانها می شویم جوانهایی را می بینیم که خود را طوری درست کرد ه اند که از هیبت آدمیزاد دور شده اند ! خدا شاهد است جوانی را دیدم که بیشتر شبیه جوجه تیغی بود و یکی دیگر بود که شباهت زیادی به خروس می داد به دلیل آرایش موهایشان که به طرز زننده ای درست شده بود. دختران و پسرانی را می بینیم که طوری خود را درست کرده اند که انگار داد می زنند :

ایها الناس : بیایید ما را تماشا کنید. ما اینقدر به خودمان ور رفته ایم و زحمت کشیده ایم که شما ما را تماشا کنید!

انگار مردم را به دیدن سیرک و یا باغ وحش بصورت مجانی دعوت می نمایند!

البته مد هایی که برازنده و معقول است دلیل نوع آوری و تنوع طلبی می باشند ولی مدهایی که باعث می شود فرد از شمایل انسانی به حیوانی شبیه گردد فقط همان بعد عقده های خود کم بینی و نیاز به توجه دیگران را دارد.

فردی که خود را به نحوی زننده و غیر معقول آ رایش می کند و در جامعه وارد می شود با زبان بی زبانی می گوید:

ای مردم من چیزی برای عرضه به شما و جامعه ام نداشته ام و هیچ کس به من توجه نکرده است من نه بار علمی دارم نه بار شخصیتی دارم ودر اصل هیچ چیز در چنته ندارم فقط یک ظاهر و جسم و لباسی دارم که اگر معمولی باشد شاید به چشم شما نیاید لذا ترجیح دادم خود را غیر از معمول متعارف نمایان کنم که شما من را نگاه کنید .

ای مردم تو را به خدا به من نگاه کنید!

حتی اگر قرار است در این نوع نگاه خود تعریف ستایش آمیزی هم نباشد و شاید بگویید عجب عجوبه ای ! این دیگر چه شکل و شمایلی است ! و اصلا" هم زیبا به نظر نیاید ولی چون فقط نگاه شما را برای من در بردارد برای من کافی است .

تورا به خدا من را نگاه کنید!

آری به نظر من کسانی که با تیپ های عجیب و غریب در جامعه ظاهر می شوند چنین عقیده ای دارند . کسانی هستند که به خود و توانایی هایشان ایمان ندارند و نظر دیگران برایشان مهم است که می خواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند.

کسانی که دارای فهم وشعور و استعدادهای مخصوص خود هستند و اعتماد به نفس دارند مطمئن هستند در هر شمایلی باشند برای خودشان متشخص و ستودنی هستند لذا نیازی به توجه دیگران در خود نمی بینند پس برای جلب توجه عامه خود را به زحمت هم نمی اندازند.

خانمی که به زیبایی خدادادی خود معترف باشد و از طرفی برایش مهم نباشد که مردم ناشناس (کوچه و بازار که ممکن است از هر قشری باشند حتی پست ترین قشرها که شاید ما هرگز برایشان ارزشی قائل نشویم) در موردش چه قضاوتی کنند چه لزومی دارد خود را هفت قلم آرایش کند و یا اندام خود را نمایان سازد؟

کسانی که خود را عروسک وار به نمایش می گذارند آن هم در کوچه و بازار دلیلش این است که دوست دارند خود را برای همه قشری زیبا جلوه دهند و حتی آن پست ترین اقشار هم برایشان مهم هستند که خود را به آنها هم نمایش می دهند .

در جایی خواندم که چارلی چاپلین به دخترش نوشته بود که هیچ شخصی لیاقت ندارد ناخن برهنه پای تو را ببیند مگر کسی که روح عریانش را به تو تقدیم کرده باشد.

بنظر من هم زن باید خود را برای کسی که دوستش دارد زیبا جلوه دهد هر چند عاشق همیشه معشوق را زیبا می بیند و باید با چشم دل نگاه کند ولی اگر شخص می خواهد آراسته باشد باید مکان و زمان را در نظر بگیرد. کوچه و بازار و محل کار، خانه و مجالس عروسی و شادی نیست که خانمهای ما خود را عرضه نمایند.

آدم با شخصیت تفاوت خانه و محل جشن و محل کار و تحصیل و کوچه و خیابان را درک می کند و می داند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. در هر زمان و مکانی باید مناسب آن شرایط عمل نمود.

مثلا در دانشگاهها می بینیم که دختران و پسران ما به جای تحصیل انگار به سالن مد آمده اند در حالی که در گذشته تاکید می شد محل علم آموزی باید ساده باشد تا از اهداف والای علمی دور نشود حتی در گذشته لباس فرم وجود داشت تا یکرنگی و سادگی وجود داشته باشد. یادم هست در سریال ماری کوری او به دخترش تاکید کرد محل علم و دانش را با سادگی بیا و خانه و محل علم را با هم اشتباه نگیر. نمی دانم چرا ما از غربی ها نکات مثبت شان را یاد نمی گیریم و فقط منفی ها را زود جذب می کنیم . در همان غرب و اروپا هم افرادی که سرشان به تنشان می ارزد متشخص هستند و آنهایی را که جوانهای ما از روی فیلم وتبلیغات از آنها تقلید می کنند کسانی هستند که به قول معروف چیزی بارشان نیست و انگل جامعه هستند که متاسفانه چون بدیها همیشه جذاب تر هستند آن هم به دلیل این که آسان تر در دسترس قرار می گیرند و زحمتی ندارند لذا سریع تر جذب می شوند.

جالب اینجاست که دیده ام خانمهایی را که خودشان را طوری آرایش می کنند و طوری لباس می پوشند که هر بیننده ای را به خود جلب می کنند ولی اگر همسرشان که یک مرد است قرار باشد به زن دیگری که دقیقا" مثل خودشان آراسته شده و نیاز به جلب توجه دارد نگاه کند روزگار مرد را سیاه می کنند و ادعا می کنند آن زنها چرا باید چنین کنند و هر جایی هستند و جالب این که خود را که ممکن است توجه مرد دیگری را که متعلق به زن دیگری است جلب کرده باشند را نمی بینند.

اگر شما دوست ندارید مرد زندگیتان به زن دیگری نظر بیندازد و این حس زنانه در همه وجود دارد پس انصاف داشته باشید و خودتان هم مردان دیگر را با ظاهر خود از راه به در نکنید حتی با یک نگاه!

جالب این که چندین بار دیده ام خانمها یی با شکل و شمایل عروسک در محلهای عمومی ظاهر شده اند و به آقایان هم پریده اند و جارو جنجال به پا کرده اند که چرا به من متلک گفتی یا تنه زدی یا نگاه کردی؟

در جواب این نوع زنها باید گفت وقتی خودت را مثل عروسک درست می کنید یعنی من را نگاه کنید من برای شما هستم پس حالا دیگر چه ادعایی دارید؟! اگر معمولی باشید آیا کسی به شما کاری دارد؟

در هر صورت سخنم با این نوع زنها این است که وجدانا" خود را فریب ندهند و نگویند ما خود را درست می کنیم مردها جلوی نگاهشان را بگیرند! ما که نمی توانیم ژولیده باشیم که چون بعضی ها هیز هستند! ما نمی گوییم ژولیده باشید ما می گوییم انسان باید ظاهری شیک و مناسب و معمولی و معقول داشته باشد ولی هفت قلم آرایش و لباس تنگ و کوتاه و بدن نما فقط برای کسانی هست که دوست دارند دیگران نگاهشان کنند و ربطی به هیزی ندارد. افراد هیز بیشتر نگاهشان می کنند! و افراد غیر هیز هم ناخودآگاه نگاهشان می افتد حتی زنها نیز نگاه می کنند چون طبیعی است که انسان به سمتی که نا متعارف است چه زیبا و چه زشت است نگاه کند و در نهاد خود قضاوت نماید. اگر قضاوت دیگران مهم نیست پس خود را برای عزیزان و کسانی که برایتان مهم هستند مورد قضاوت قرار دهید.

در مورد مردها هم باید گفت گاهی متاسف می شوم که می بینم بعضی مردها که چه عرض کنم بعضی ...چنان سرو وضعی دارند که باعث گشادگی چشم می شوند یا موهایشان به طرزی حیوان مانند آرایش شده یا صورتشان را چون دلقکها و یا زنها آرایش کرده اند و یا لباسهایی تن کرده اند که در وحله اول انسان بیینده هیچ تلقی از مفهوم زیبایی ندارد بلکه ابتدا متعجب می شود و بعد هم ممکن است حتی وحشت کند . گاهی انسان به جای به به گفتن ناخودآگاه می گوید اه! ویا می گوید واه! و این اصوات که از بیننده ساتع می شود نشان دهنده این است که هیچ چیز زیبایی را ندیده است .در تعجبم که چطور جوانهایی که خود را دلقک وار نمایش می دهند با خود نمی اندیشند که آیا زیبا شده اند یا نه؟ آیا اصلا" در آینه خود را نگاه می کنند؟! و شاید هم مفهوم واقعی زیبایی را نمی دانند.

گاهی به فکر فرو می روم که چطور در آینده قرار است این جوانها مرد باشند و زنی به آنها تکیه کند و حتی چطور قرار است پدر باشند وای به حال جامعه فردا که قرار است اینها فرزندانش را تربیت کنند باور کنید هستند افراد سی ساله ای که با شمایل دلقک ظاهر می شوند و ربطی به سن نوجوانی و بچگی ندارد و بزرگ هم هستند. البته نوجوان و جوان عاقل از همان ابتدا شعور خود را می رساند و کسی که به بلوغ نرسد در چهل سالگی هم لوده و بی مسئولیت باقی می ماند.

درکل باید گفت چه زن و چه مرد فرقی نمی کند هر کسی که خود را به طرز غیر متعارف نمایان سازد از نظر روانشناسی مشکل دارد و خود کم بین است و عقده حقارت دارد که این عقده ها می تواند منشا خانوادگی یا فرهنگی یا مادی و یا اجتماعی و غیره را داشته باشد و فرد نیازمند به جلب توجه دیگران است و از آنجایی که این افراد دارای فهم و شعور و کمالات انسانی نیستند لذا نمی توانند تشخیص دهند که چگونه باید نقایص خود را برطرف کنند و چگونه باید توجه مردم را به خود جلب کنند و راههای درست و مناسب را چون درک نمی کنند لذا به سمت مدگرایی از نوع بدش روی می آورند و در مورد این نوع از افراد فقط می توان گفت بهتر است به روانپزشک مراجعه کنند و دیگر این که برایشان دعا کنیم که خداوند شفایشان دهد و به راه راست هدایتشان کند.

ریشه های مد و مدگرایی از کجا منشأ می گیرد و آیا جنبه ها مثبتی هم دارد؟ در خصوص جنبه های منفی آن در اجتماع چه باید کرد؟

در خصوص موضوع مورد نظرتان نکات زیرا را تقدیم میداریم:مدگرایی و تنوع‏طلبی از ویژگیهای دوران جوانی زندگی است اما آنچه در این میان حائز اهمیت است سه موضوع زیر میباشد:الف. آیا آن مدگرایی با مشی و زندگی یک مسلمان مغاریت دارد یا نه؟ب. اگر مغایرت دارد وظیفه افراد مدگرا چیست؟ج. در صورت مغایرت وظیفه دیگران در برابر چنین افرادی چیست؟مثلا در دین اسلام توصیه مؤکد، که نشانه وجوب عمل در رفتار پوششی ویژه باشد وجود ندارد یعنی شکل خاصی از لباس و با رنگ مخصوصی از لباس واجب نشده و یا تحریم نگردیده است آنچه در قالب کلی بیان میگردد آن است که پوشیدن لباس و یا عمل به رفتاری خاصی که موجب شهرت و شناخته شدن انسان میگردد و یک فرد به آن لباس و رفتار معرفی میشود، جایز نیست یعنی همان لباس شهرت و یا عمل شهرت تحریم شده است و از جانب دیگر همانند کفّار و غیر مسلمانان عمل کردن و پوشیدن نیز شایسته مسلمانان نیست و این اعمال اگر موجب اهانت به مقام مسلمانان شود ـ که امروزه گاه چنین است ـ جایز نیست . یعنی اگر مدگرایی ابزار و زمینه سلطه بیگانگان گردد بگونه‏ای که مشاهده مظاهر رفتار مسلمانان همه را به یاد کشورهای کفر بیاندازد حرام است.آنچه گفته شد از زاویه احکام فقهی است در حالی که اخلاق اسلامی چیز دیگری را اقتضا میکند و معیار آن چنین است که هر عمل، رفتاری که یاد خداوند را از دلها بزداید و دنیاپرستی و دلبستگی به دنیا را در دل ما فزونی بخشد شایسته مسلمانی نیست. مسلمان باید در تمام حالات و رفتارهای خود خدا را بجوید و رضایت او را به طلبد و حتی اگر لباسی را انتخاب میکند و میپوشد علاوه بر حفظ بدن خود و رعایت عفت و حجاب که واجب است به شکلی باید خود را بیآراید (چه لباس جلوه‏ای از زیبائی است) که خداوند راضی است. بی تردید شخصی که هنوز گرفتار رنگ لباس و مد آن باشد و همّ و غمّ او متوجه ظاهرسازی میگردد نمیتوانند آنگونه که شایسته است به خداوند دل دهد و رضایت او را بجوید. و چه بسا که توجه به همین امور سطحی آدمی را از انجام واجبات و ترک محرمات الهی باز دارد و در این صورت پرداختن به این امور یقینا حرام خواهد بود چون مانع انجام واجبات و ترک محرمات میگردد در حالی که شخص مسلمان در ذره ذره اعمال خود و لحظه لحظه عمر خویش باید در صدد تقرب جستن به حضرت حق باشد و از عمق دل باور داشته باشد که تعلق به دنیا مانع تعالی و تکامل اوست. و مدگرایی از برترین و بارزترین مظاهر دنیاپرستی و روی آوردن به دنیاست. و از جانب دیگر از دیدگاه اجتماعی اهتمام به مد و مانند آن زمینه‏ساز سلطه فرهنگی و اجتماعی بیگانگان بر مسلمانان میباشد که این عمل بیتردید جایز نیست.ساده‏زیستی از وظایف اخلاقی و گاه بنابر برخی حالات از وظائف شرعی ما مسلمانان است و توجه جدّی و افراطی به لباس و شیوه دوخت و مدگرایی در لباس پدیده‏ای است که کاملاً با ساده‏زیستی مغایرت دارد و هر چه مانع این روحیه شود مذموم و نکوهیده است و باید از آن اجتناب نمود و اسلام در حالی که به پوشش عنایت کامل دارد و برخی از رنگ‏ها را برای لباسها توصیه میکند هیچگاه آن رنگ خاص را واجب نکرده است تا موجب رها کردن درون و اهتمام به ظاهر شود و آدمی در جنبه اهتمام به امور گذرا و ظاهری از پرداختن به طهارت قلب و پاکی اعمال غافل شود. در اینجا این نکته را باید خاطر نشان سازیم که برای زنان در کنار رعایت حجاب، اهتمام به عفت و حیا نیز واجب است و چه بسا افرادی که در ظاهر محجوب هستند اما شکل حجاب آنها از حیا و عفت کاملاً عاری است و در این زمینه گاهی اوقات مدگرایی موجبات زیر پا نهادن عفت و حیا میشود که از این زاویه نیز باید (واجب است) رعایت گردد تا عفت عمومی محفوظ بماند که اگر حیا از جامعه رخت بپوشد به قول امام(ع) آدمی از انجام هیچ عملی ابا نخواهد داشت. پس از این زاویه باید رفتارهای پوششی خود را مورد مداقه قرار دهید و در یک کلام پوشش کامل همراه با عفاف و حیا که بر تکبرورزی استوار است شیوه زندگی اجتماعی زنان مسلمان است و بس.

مد و مد گرایی و مسئلة حل نشدة " چگونه بپوشیم؟"

پوشش فرای آنکه به عنوان یک نیاز بنیادین مادی برای بشر به حساب می آید،  عاملی برای نمایش اعتقاد و شخصیت افراد تلقی می شود و به نوعی پرچم وجودی انسان است . ما می پوشیم و به وسیله نوع پوشش بخشی از هویت خود را به مردمان عرضه می نماییم . چنانکه به عنوان مثال شیوه لباس پوشیدن یک پزشک به خوبی گویای شغل و نقش او در جامعه است. در مورد سایر اقشار جامعه نیز این اصل به کلی صدق می کند و شیوه ها و طرق پوشش سایر افراد را نیز شامل می گردد؛  به گونه ای که ازهر فردی با نوع لباس پوشیدن خاص ؛ ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مخصوصی را انتظار داریم . این، در واقع حاصل از هنجار ها و ارزشهایی ناشی می شودکه بزرگ شدن و زندگی کردن در جامعه ای با فرهنگ و اعتقادات خاص، بر ما عرضه می نماید .

پس مسئله چگونه پوشیدن در درجه نخست یک امر سلیقه ای است و به سلایق و علایق افراد و آنچه آنان می پسندند بستگی دارد . اما این، همة آنچه نیست که ما باید در مورد پوشش خود مدنظر قرار دهیم . چنانکه گفتیم برداشت اجتماعی از لباس و برداشتی که سایرین از شیوه پوشیدن ما دارند، نیز در مقوله لباس پوشیدن دارای اهمیتی فراوان است . بر این اساس هر نوع پوششی پیش از آنکه از دید ما شیک و زیبا محسوب گردد، لازم است از یک صافی ( فیلتر ) اصلی عبور کندو آن صافی، فرهنگ جامعه است .

خیلی وقت ها خیلی لباس ها را نباید پوشید و این البته بر اینکه آیا آن مطابق سلایق و علایق ماست تقدم دارد . هر فرهنگی بنا بر خواص و ویژگی های خود ظرفیت های خاصی را دارد که مخصوص آن فرهنگ است و لذا می توان اینگونه بیان نمود که آنچه یک فرهنگ نا مرسوم میداند الزاما غلط نیست و ممکن است در سایر فرهنگ ها و اندیشه ها تصویری کاملا متفاوت داشته باشد .اما این یک واقعیت است که چون ما در جامعه ای با فرهنگ خاص زندگی می کنیم ناچاریم آنچه را آن فرهنگ بدان باور دارد، باور داشته باشیم و اعمال خویشتن را مطابق آن تنظیم سازیم .

هنگامی که لباس ما از صافی فرهنگ و باورهای اجتماعی عبور نمود می تواند پوشیده شود؛ اما این امر خود نیز تابع ضوابط دیگری است که ناشی از محیطی است که می خواهیم لباسی را بر تن کنیم. به بیان ساده تر، هر لباسی به مکان یا اماکن خاصی تعلق دارد و همه چیز را  نمی توان همه جا پوشید. پوشیدن برخی از لباس هادر برخی از مکان ها نشانة نقض ضوابط مربوط به آن مکان هااست.



خرید و دانلود تحقیق در مورد مد و مدگرایی


کارآموزی زراعت و اصلاح نباتات مد یریت جهادکشاورزی شهرستان گنبد ( واحد حفظ نباتات ) 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

گزارش کار آموزی

مهندسی کشاورزی  زراعت و اصلاح نباتات

مکان : مد یریت جهادکشاورزی شهرستان گنبد ( واحد حفظ نباتات )

استادکارآموزی :مهندس علی فرساد

تهیه کننده :بهروز سمیعی



فهرست مطالب :

مقدمه وتشکر................................................................................................ 1

مبارزه بیولوژیک ...........................................................................................2

مبارزه با کنه درمزارع سویا.............................................................................. 4

طرح مبارزه با مگس زیتون ............................................................................. 4

مبارزه با آفت کرم قوزه پنبه ...............................................................................5

مبارزه با آفات وبیماریهای برنج در منطقه ..............................................................5

مبارزه بابیماری خطرناک بلاست .......................................................................6

مبارزه باتریپس پنبه ........................................................................................6

مبارزه برعلیه بلایت باکتریایی ...........................................................................8

علائم بیماری ........................................................................................... ....8

مدیریت بیماری ........................................................................................... 10

گزارش روزانه کارآموزی ................................................................................11

مقدمه وتشکر :

حمد وسپاس ایزد منان راکه باالطاف بیکران خودقدرت بیان و نوشتن رابه من آموخت .

کارآموزی ، همانطور که از نامش پیداست ، یعنی کارآموختن وهنری یادگرفتن .معمولاً دانشجویان در پایان تحصیلات دانشگاهی خود واحدی را با نام کارآموزی می گذرانند که مطابق با رشته دانشگاهی خوددریک واحد صنعتی یا اداری مشغول بکارمی شوند و بصورت عملی تمامی دروسی که بصورت تئوری گذرانده اند درآن واحدبصورت عملی کارمیکنند .ودر پایان کارملزم هستند گزارشی از فعالیت خود درآن واحد را ارائه دهند .

اینجانب نیز بعنوان یک دانشجوی سال آخر رشته کشاورزی ملزم به گذراندن این واحد دانشگاهی بودم.فعالیت کاری من بمدت 45 روز درمدیریت جهادکشاورزی شهرستان گنبدکاوس(واحدحفظ نباتات ) بودوفعالیت کاری این واحد دررابطه با مبارزه شیمیایی و بیولوژیکی باآفات وبیماریهاوعلفهای هرز مزارع بود که نکات بسیارقابل توجه ومفیدی رادربازدیدهای مختلف از مزارع به من آموخت که سعی میکنم خلاصه ای از این بازدیدها را بیان کنم . و در اینجا برخود تکلیف و لازم می دانم که مراتب سپاس خود را نسبت به استاد گرامی مهندس علی فرساد و بخصوص دوستان و عزیزانم در واحد حفظ نباتات شهرستان گنبد کاوس مهندس کامران نظری ،مهندس محمدارمشی ومهندس افشارشادی که دراین مد ت از هرگونه کمک و راهنمائی به من و تهیه این گزارش حقیر را یاری فرمودند کمال سپاس و تشکر را داشته باشم .



خرید و دانلود  کارآموزی زراعت و اصلاح نباتات   مد یریت جهادکشاورزی شهرستان گنبد ( واحد حفظ نباتات ) 22 ص