واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد- اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .

قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بى‏منفعت و وجودى فاقد ارزش است .

« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمى‏دهد .

رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏فرماید :

« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .

و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

« إنَّ للّه‏ِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه‏ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّه‏ِ » ۳ .

براى خدا در زمین ظرف‏هایى است ، آگاه باشید که آن ظرف‏ها قلب‏هاست محبوب‏ترین آن ظرف‏ها در پیشگاه خدا مهربان‏ترین و صاف‏ترین و سخت‏ترین آن‏هاست ، مهربان‏ترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صاف‏ترینش از گناهان و سخت‏ترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا . پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مى‏فرماید :

« إنَّ اللّه‏َ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مى‏نگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مى‏کند .

بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است . پاره‏اى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاس‏گزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مى‏کند ، مى‏بیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شى‏ء آزار دهنده‏اى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مى‏کند و یا گم شده‏اى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مى‏کند یا به عیادت بیمارى مى‏رود یا جنازه‏اى را که نمى‏شناسد تشییع مى‏کند و . . . این‏ها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایه‏اى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

توجه اسلام به مهرورزی

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در روایتى مردم را براى حل مشکلاتشان به سوى آراستگان به مهر و محبّت راهنمایى مى‏کند ، آنجا که مى‏فرماید :

« اُطْلُبُوا الْحَوائِجَ إلى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِى تُرْزَقُوا وَتَنْجَحُوا فَانَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : رَحْمَتى فِى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ عِبَادِى وَلاَ تَطْلُبُوا الْحَوائِجَ عِنْدَ القاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ فَلاَ تُرْزَقُوا وَلاَ تَنْجَحُوا فَإنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : إِنَّ سَخَطِى فِیْهِمْ » 

نیازمندى‏ها و حوائج خود را در میان امت من از آراستگان به مهر و محبّت بخواهید تا به رزق و روزى دست یابید و کامیاب و رستگار شوید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏فرماید : مهر و رحمت من در میان بندگانم نزد آراستگان به مهر و رحمت است ، نیازمندى‏ها و حوائج خود را از سنگدلان مخواهید که به رزق و روزى نرسید و کامیاب نگردید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏گوید : خشم و غضب من در آنان است .

آیات و احادیث منتخب در مورد مهرورزی

پیامبر اسلام (ص):ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره    ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)امام صادق (ع) : لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیستامام صادق (ع) : من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهدامام علی (ع) : حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی استقرآن کریم:انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستیمحدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.امام صادق:از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد.        ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)پیامبر اسلام:خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است.  ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)پیامبر اسلام : آنکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش  بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)



خرید و دانلود تحقیق درمورد- اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی


تحقیق درباره. اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .

قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بى‏منفعت و وجودى فاقد ارزش است .

« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمى‏دهد .

رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏فرماید :

« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .

و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

« إنَّ للّه‏ِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه‏ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّه‏ِ » ۳ .

براى خدا در زمین ظرف‏هایى است ، آگاه باشید که آن ظرف‏ها قلب‏هاست محبوب‏ترین آن ظرف‏ها در پیشگاه خدا مهربان‏ترین و صاف‏ترین و سخت‏ترین آن‏هاست ، مهربان‏ترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صاف‏ترینش از گناهان و سخت‏ترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا . پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مى‏فرماید :

« إنَّ اللّه‏َ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مى‏نگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مى‏کند .

بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است . پاره‏اى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاس‏گزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مى‏کند ، مى‏بیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شى‏ء آزار دهنده‏اى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مى‏کند و یا گم شده‏اى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مى‏کند یا به عیادت بیمارى مى‏رود یا جنازه‏اى را که نمى‏شناسد تشییع مى‏کند و . . . این‏ها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایه‏اى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

توجه اسلام به مهرورزی

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در روایتى مردم را براى حل مشکلاتشان به سوى آراستگان به مهر و محبّت راهنمایى مى‏کند ، آنجا که مى‏فرماید :

« اُطْلُبُوا الْحَوائِجَ إلى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِى تُرْزَقُوا وَتَنْجَحُوا فَانَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : رَحْمَتى فِى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ عِبَادِى وَلاَ تَطْلُبُوا الْحَوائِجَ عِنْدَ القاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ فَلاَ تُرْزَقُوا وَلاَ تَنْجَحُوا فَإنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : إِنَّ سَخَطِى فِیْهِمْ » 

نیازمندى‏ها و حوائج خود را در میان امت من از آراستگان به مهر و محبّت بخواهید تا به رزق و روزى دست یابید و کامیاب و رستگار شوید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏فرماید : مهر و رحمت من در میان بندگانم نزد آراستگان به مهر و رحمت است ، نیازمندى‏ها و حوائج خود را از سنگدلان مخواهید که به رزق و روزى نرسید و کامیاب نگردید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏گوید : خشم و غضب من در آنان است .

آیات و احادیث منتخب در مورد مهرورزی

پیامبر اسلام (ص):ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره    ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)امام صادق (ع) : لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیستامام صادق (ع) : من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهدامام علی (ع) : حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی استقرآن کریم:انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستیمحدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.امام صادق:از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد.        ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)پیامبر اسلام:خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است.  ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)پیامبر اسلام : آنکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش  بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)



خرید و دانلود تحقیق درباره. اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی


تحقیق درباره رهبری و جوانان مسلمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

تعریف رهبری از جوان مسلمان :

تعریف شما از یک جوان مسلمان و خصوصیات او چیست؟چگونه یک جوان می تواند مسیر زندگی را طی کرده و به اهدافش برسد؟ :

من اساساَ در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند ، سه خصوصیت را بارز می بینم ؛ که اگر آنها مشخص بشود و اگر آنها به سمت درستی هدایت بشود به نظر می اید که می توان به این سوال پاسخ داد آن سه خصوصیت عبارتند از :انرژی ، امید ،ابتکار.اینها سه خصوصیت برجسته جوان استاگر رسانه ها بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند ، من خیال می کنم که می شود یک جوان راه اسلامی را پیدا کند چون اسلام هم چیزی که از ما م خواهد این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم. البته در قران یک نکته بسیار اساسی هست و آن توجه دادن به تقواست تقوا یعنی مراقب خود بودن.تقوا یعنی یک انسان بداند که دارد چه کار می کند و هر حرکت خودش را با اراده و فکر و تصمیم انتخاب نماید ؛مثل انسانی که بر یک اسب رهوار سوار است دهانه اسب در دستش است و می داند کجا می خواهد برود تقوا این است،آدمی که تقوا ندارد حرکات و تصمیم ها و آینده اش در اختیار خودش نیست ؛ بنا براین اگر بتوانیم از ان سه خصوصیت با تقوا کار بکشیم و درست هدایت بشود خیلی خوب می شود جوانان در شکلی که اسلام می پسندد ، زندگی کنند .

هجوم به هویت نسل جوان مسلمان ، پدیده ای استعماری واستمراری

- موضوع اصلی بحث چگونگی تولید اندیشه دینی مطابق مقتضیات زمان و بر اساس نیازهای جوانان -به ویژه دانشجویان وبه طور خاص دانشجویان ایرانی درغرب -- درآن سال های هجوم افکار سکولار و ضد دینی است . از نکات جالب توجه ، جواب هایی است که هر کدام از متفکران شناخته شده مطرح می کنند. اما به این سوال باید عنایت داشت که چهار متفکراین نشست چه کسانی اند؟ چهار صاحب رای مسلمانی که د و تن آنان به د یار باقی شتافته اند؛ یکی در مرگی مشکوک در خارج و دیگری به تیر تروریست های گروه نفاق یعنی گروهک فرقان در داخل . گرد هم آمدن این چهارنفر نیز در زیر یک سقف، در آن زمان و برای هم ا ند یشی ، ازمنظر روابط وتاثیر متقابل صاحب نظران مسلمان اهمیت ویژه دارد.

2- موضوع جلسه نیز هنوز از اهمیت وحساسیت بسزایی برخودار است به ویژه که اینک در عصر حکومت اسلامی - درقالب جمهوری اسلامی - زندگی می کنیم وبه طور طبیعی مسائل تازه وچند وجهی به اقتضای پیشرفت دانش ، گسترش اطلاع رسانی نوین وارتباطات زود هنگام و لحظه ای مطرح است و نسل جوان، تشنه ومنتظر است تا به پرسش ها و ابهام ها یش پاسخ دقیق ،عالمانه و منطقی داده شود.

3-اولین نفر از آن چهارنفرمرحوم دکتر علی شریعتی است که با همان ملاحت کلام وزبان عاطفی وگفتار دلسوزانه ، ضمن تشریح موقعیت و وضعیت اندیشه دینی ، ازاین که جوانان درتنگنای افکار غیر دینی و ضد دینی قرارگرفته اند و امکان پاسخگویی ندارند ، اظهار نگرانی می کند. ا و معتقد است در این باره باید فکرعاجل شود و تولید اندیشه دینی مناسب مقتضیات زمان ومکان، ازضرورتهای غیرقابل تاخیراست . وی می گوید که جوانان مهمترین سرمایه جامعه اند که اگر از دست بروند، هیچ چیز دیگری برای فردا باقی نمی ماند.

4-  پس ازوی، رهبر کنونی انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ، ضمن تشکر از سخنان حساب شد ه و دلسوزانه  دکترشریعتی ، به نگرانی وی پیرامون ازدست رفتن جوانان درپی هجوم مکاتب فکری وارداتی اشاره وبه تفسیر راهکارهای درمان آن می پردازند.  جالب است  بدا نیم، ایشان آن روز در باب رویکرد جوانان به اندیشه های دینی  برنکاتی انگشت می گذارند و امید وارانه به نسل جوان کشورمی نگرند که  با آن چه امروز به عنوان رهبر یک حکومت توصیه می کنند ، منطبق است.  بیانات سا ل 1355 وبیانات امروزایشان درباره لزوم اعتماد به جوانان این مرز و بوم ، نشانگر شناختی عمیق از این  قشر است که باور دارد برای برون رفت آنان ازخود باختگی وبی هویتی، باید اتکا به نفس ملی را در آنها تقویت کرد . سخنان ایشان ضمن این که دغدغه هجوم افکارغیربومی وغیردینی به جوانان را باز می گوید، در عین حال به رویکرد جوانان بسیاری اشاره دارد که در آن سال ها به د ین و منابع دینی، متفکران دینی ، مراکز و اماکن د ینی رجوع دارند، به قرآن و نماز روی آورده اند و با اشتیاق و توجه در پی فراگیری معارف اسلامی اند .

آیت الله خامنه ای ، آن روز به عنوان یک روحانی و عالم متفکر دینی که در مبارزه و تبلیغ اسلام اجتماعی نیز پیشرو است،از این که د ر چند سال اخیر- منظورسال های قبل از انقلاب -  نسل جوان چنین توجهی به معارف دینی پیدا کرده که یافته های مطالعاتی اش به دیگران و خود وی ، آ موزه های جدید وجدی می دهد، نسبت به آینده اظهار امیدواری می کنند . گرچه در همین حال معتقدند که باید به موضوع پیشنهادی دکتر شریعتی توسط اندیشمندان مسلمان جواب مناسب داده شود. جوابی که لزوما باید تولید اندیشه های نو،اما برگرفته از منابع اصیل دینی باشد.

 5-  نفرسوم ، دکتر فخرالدین حجازی است. فردی که در سالیان سیاه ا ستبدا د  شاهنشاهی و نظام وابسته پهلوی برای احیای ا ند یشه دینی تلاش بسیاری کرد و یکی از سر پل های ارتباط و اتصال جوانان با اسلام انقلابی و اجتماعی بود. حجازی برنکته ای بسیار حساس و دقیق انگشت می گذارد که آن عنایت خاص به معنویت اسلامی است .اوپای می فشارد که معارف دینی بدون معنویت درونی خویش معنایش را از دست می دهد واز این که در برخی محافل و گروه ها، و افرادی در داخل و خارج کشور سعی دارند اصول و مبانی دین را از معنویت تخلیه وبه  تمام آن  جنبه مادی بدهند ، اظهار نگرانی می کند.

6- آخرین نفر این نشست ، متفکر بزرگ ، شهید آیت الله مرتضی مطهری است . وی با همان نکته سنجی ها و دقت نظرهای ویژه خویش ، ضمن این که برروزآمد بودن پاسخ به نیازها تاکید می کند، به نکاتی مانند "دشمن" و "رقیب" در بحثهای پیشین



خرید و دانلود تحقیق درباره رهبری و جوانان مسلمان


تحقیق در مورد ریاضی دانان مسلمان 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ریاضیدانان مسلمان

ابوالوفا محمد بن یحیی بن اسماعیل بوزجانی

یکی از مفاخر علمی ایران و از بزرگترین ریاضیدانان و منجمان دوره اسلامی است در روز چهارشنبه اول ماه رمضان 328 هجری قمری در شهر بوزجان(تربت جام فعلی) چشم به جهان گشود. وی از همان سنین کودکی به خاطر هوش سرشار، تیز بینی و کنجکاویش مورد توجه خانواده و اقوامش قرار گرفت ابوالوفا علم هندسه و عدد را نزد عموی خود ابوعمر و مغازلی و دایی خود ابوعبدالله محمد بن عنبسه فرا گرفت. دورانی که ابوالوفا در آن می زیست شرایط مناسبی برای رشد او فراهم شد. استفاده از محضر استادان، کتابها و مراکز علمی گوناگون، امکان پر گشودن ذهن را برای او فراهم ساخت وی در دوران حکومت سلسله آل بویه زندگی می کرد. ابوالوفا در سن 20 سالگی به عراق مهاجرت کرد وتا پایان عمر در بغداد زندگی کرد. او به یاری همکارانش در رصد خانه بغداد به رصد پرداخت او یکی از مشهورترین منجمان زمان خود بوده است. وی گاهی در کارهای علمی با شخص معاصر خود ابوریحان بیرونی به وسیله مکاتبه شریک مساعی داشته است. او سنت گذشتگان را مبنی بر تلفیق کار علمی همراه با نگارش شرحهایی بر آثار قدما ادامه داد و شرح هایی بر آثار کسانی چون اقلیدس و دیونانتوس نوشت.

بوزجانی روشهای محاسبه ای را که کارمندان و بارزگانان در کشورهای شرق اسلامی در کارهای روزانه انجام می دادند آنها را به صورت منظم و مدون در آورد.

از کارهای جالب دیگر بوزجانی، حل یک مساله جالب است که در آن از قضیه فیثاغورث استفاده نشده است. تقسیم یک مربع به تعداد معلومی از مربع های کوچک تر یا تشکیل یک مربع بزرگ با تعداد معینی از مربع های کوچک به وسیله پهلو به پهلو قرارر دادن آنها از کارهای دیگری است که او انجام داده است.

بوزجانی در مجالس علمی زیادی شرکت داشت که حتی عمر خیام هم در آثار خود از مسائل ریاضی مختلفی یاد می کند که دانشمندانی مانند: ابوسهل کوهی، ابوالوفای بوزجانی و ابو حامد صاغانی در دربار عضد الدوله سخت به آن مشغول بوده اند.

تا کنون در غرب پژوهش های فراوانی درباره آثار بوزجانی انجام شده است. جنجال برانگیز ترین پژوهش مربوط به«سدیو» ریاضی دان و ستاره شناس فرانسوی است. او در این پژوهش ادعا می کند که بوزجانی 9 قرن پیش از«تیکو براهه» منجم دانمارکی در اختلاف سوم حرکت ماه را کشف کرده است» از جمله آثار وی در زمینه ریاضی می توان از:

1- کتاب اعمال هندسی 2- مجسطی 3- کتاب حساب 4- رساله در ترکیب اعدادالوفق در مربعات 5- جواب نامه بوزجانی به ابوعلی حبوبی در باره محاسبه مساحت مثلث بدون به کاربردن ارتفاع آن 6- المدخل آلی صناعه الاثحاطیقی

7- رساله فی النسبه و التعریفات 8- رساله فی جمع اضلاع المربعات و المکعبات

به طور کلی مهمترین آثاری وی شامل: کتاب فی یحتاج الیه الصانع من الاعمال الهندسیه و کتاب المجسطی یا کتاب الکامل است

سرانجام ابوالوفا بوزجانی در سال 388 هجری قمری در بغداد چشم از جهان فرو بست.

ابن سینا

شیخ الرئیس حجه الحق ابوعلی حسین بن عبدالله حسین بن علی بن سینا مشهور به ابن سینا که در سال 370 هجری قمری در افشنه نزدیک بخارا متولد شده و در آنجا به کسب علم پرداخت. از تحصیلات مقدماتی از حمله ادبیات، قرآن، فقه و حساب را نزد پدر آموخت و برای فراگرفتن منطق و هندسه و نجوم نزد ابوعبدالله ناتلی رفت. او از همان کودکی بسیار خارق العاده بود و دانش زمان خود را به سرعت فراگرفت. ابن سینا تا چهارده سالگی پیش تمام استادان بخارا رفت و هرچه آنها می دانستند، فراگرفت. در دوره پادشاهی نوح بن منصور، هفتمین امیر سامانی، بوعلی شانزده سال داشت که پدر و مادرش یکی پس از دیگری با فاصله کمی از دنیا رفته بودند. بوعلی درس طب را نزد ابومنصور نوح قمری می خواند. او در سن شانزده سالگی به طبابت پرداخت. وی پس از درمان کردن نوح بن منصور سامانی به دربار او راه یافت. شهرت طبابت ابن سینا در شهر پیچید و مریض هایی که از معالجه نا امید می شدند نزد او می آمدند و شفا می یافتند و این شهرت روز افزون سبب شد تا آوازه او به گوش سلطان محمود نیز برسد. مامور او را دعوت کرد تا به غزنین برود، اما ابن سینا به دلیل خشونت و تعصب دینی سلطان محمود دعوت او را رد کرد و از خوارزم فرار کرد. در آن زمان به او لقب بوعلی سینا دادند به علت زنده نگه داشتن نام پدر بزرگ (علی) و نام جدش (سینا).



خرید و دانلود تحقیق در مورد ریاضی دانان مسلمان 15 ص


تحقیق در مورد ریاضی دانان مسلمان 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ریاضیدانان مسلمان

ابوالوفا محمد بن یحیی بن اسماعیل بوزجانی

یکی از مفاخر علمی ایران و از بزرگترین ریاضیدانان و منجمان دوره اسلامی است در روز چهارشنبه اول ماه رمضان 328 هجری قمری در شهر بوزجان(تربت جام فعلی) چشم به جهان گشود. وی از همان سنین کودکی به خاطر هوش سرشار، تیز بینی و کنجکاویش مورد توجه خانواده و اقوامش قرار گرفت ابوالوفا علم هندسه و عدد را نزد عموی خود ابوعمر و مغازلی و دایی خود ابوعبدالله محمد بن عنبسه فرا گرفت. دورانی که ابوالوفا در آن می زیست شرایط مناسبی برای رشد او فراهم شد. استفاده از محضر استادان، کتابها و مراکز علمی گوناگون، امکان پر گشودن ذهن را برای او فراهم ساخت وی در دوران حکومت سلسله آل بویه زندگی می کرد. ابوالوفا در سن 20 سالگی به عراق مهاجرت کرد وتا پایان عمر در بغداد زندگی کرد. او به یاری همکارانش در رصد خانه بغداد به رصد پرداخت او یکی از مشهورترین منجمان زمان خود بوده است. وی گاهی در کارهای علمی با شخص معاصر خود ابوریحان بیرونی به وسیله مکاتبه شریک مساعی داشته است. او سنت گذشتگان را مبنی بر تلفیق کار علمی همراه با نگارش شرحهایی بر آثار قدما ادامه داد و شرح هایی بر آثار کسانی چون اقلیدس و دیونانتوس نوشت.

بوزجانی روشهای محاسبه ای را که کارمندان و بارزگانان در کشورهای شرق اسلامی در کارهای روزانه انجام می دادند آنها را به صورت منظم و مدون در آورد.

از کارهای جالب دیگر بوزجانی، حل یک مساله جالب است که در آن از قضیه فیثاغورث استفاده نشده است. تقسیم یک مربع به تعداد معلومی از مربع های کوچک تر یا تشکیل یک مربع بزرگ با تعداد معینی از مربع های کوچک به وسیله پهلو به پهلو قرارر دادن آنها از کارهای دیگری است که او انجام داده است.

بوزجانی در مجالس علمی زیادی شرکت داشت که حتی عمر خیام هم در آثار خود از مسائل ریاضی مختلفی یاد می کند که دانشمندانی مانند: ابوسهل کوهی، ابوالوفای بوزجانی و ابو حامد صاغانی در دربار عضد الدوله سخت به آن مشغول بوده اند.

تا کنون در غرب پژوهش های فراوانی درباره آثار بوزجانی انجام شده است. جنجال برانگیز ترین پژوهش مربوط به«سدیو» ریاضی دان و ستاره شناس فرانسوی است. او در این پژوهش ادعا می کند که بوزجانی 9 قرن پیش از«تیکو براهه» منجم دانمارکی در اختلاف سوم حرکت ماه را کشف کرده است» از جمله آثار وی در زمینه ریاضی می توان از:

1- کتاب اعمال هندسی 2- مجسطی 3- کتاب حساب 4- رساله در ترکیب اعدادالوفق در مربعات 5- جواب نامه بوزجانی به ابوعلی حبوبی در باره محاسبه مساحت مثلث بدون به کاربردن ارتفاع آن 6- المدخل آلی صناعه الاثحاطیقی

7- رساله فی النسبه و التعریفات 8- رساله فی جمع اضلاع المربعات و المکعبات

به طور کلی مهمترین آثاری وی شامل: کتاب فی یحتاج الیه الصانع من الاعمال الهندسیه و کتاب المجسطی یا کتاب الکامل است

سرانجام ابوالوفا بوزجانی در سال 388 هجری قمری در بغداد چشم از جهان فرو بست.

ابن سینا

شیخ الرئیس حجه الحق ابوعلی حسین بن عبدالله حسین بن علی بن سینا مشهور به ابن سینا که در سال 370 هجری قمری در افشنه نزدیک بخارا متولد شده و در آنجا به کسب علم پرداخت. از تحصیلات مقدماتی از حمله ادبیات، قرآن، فقه و حساب را نزد پدر آموخت و برای فراگرفتن منطق و هندسه و نجوم نزد ابوعبدالله ناتلی رفت. او از همان کودکی بسیار خارق العاده بود و دانش زمان خود را به سرعت فراگرفت. ابن سینا تا چهارده سالگی پیش تمام استادان بخارا رفت و هرچه آنها می دانستند، فراگرفت. در دوره پادشاهی نوح بن منصور، هفتمین امیر سامانی، بوعلی شانزده سال داشت که پدر و مادرش یکی پس از دیگری با فاصله کمی از دنیا رفته بودند. بوعلی درس طب را نزد ابومنصور نوح قمری می خواند. او در سن شانزده سالگی به طبابت پرداخت. وی پس از درمان کردن نوح بن منصور سامانی به دربار او راه یافت. شهرت طبابت ابن سینا در شهر پیچید و مریض هایی که از معالجه نا امید می شدند نزد او می آمدند و شفا می یافتند و این شهرت روز افزون سبب شد تا آوازه او به گوش سلطان محمود نیز برسد. مامور او را دعوت کرد تا به غزنین برود، اما ابن سینا به دلیل خشونت و تعصب دینی سلطان محمود دعوت او را رد کرد و از خوارزم فرار کرد. در آن زمان به او لقب بوعلی سینا دادند به علت زنده نگه داشتن نام پدر بزرگ (علی) و نام جدش (سینا).



خرید و دانلود تحقیق در مورد ریاضی دانان مسلمان 15 ص