لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
اعتدال و میانه روی
اعتدال از ریشه عدل، به معنی میانه گیری ما بین دو حالتِ یک چیز از نظر کمّی و کیفی و تناسب برقرار کردن میان آن دو است، چنانکه به روزها و شب های بهاری و پاییزی که اندازه یکدیگرند، «اعتدال بهاری و پاییزی» گفته می شود.
برگردان فارسی اعتدال «میانه روی» است که بر پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری اطلاق می شود و واژه معادل عربی آن «اقتصاد» است که در فرهنگ اسلامی کاربرد بیشتری دارد.
ضرورت اعتدال
نظام عالم بر اساس هندسه ای دقیق پی ریزی گشته است.
جهان چون چشم و گوش و خدو ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
همه پدیده های عالم از بزرگترین کهکشان گرفته تا کوچکترین ذرات اتم، از قانون عادلانه خلقت که «حقیقت» نامیده می شود ـ پیروی می کنند، به تعبیر امام علی ـ علیه السلام ـ :
«...بِالحَق قاَمَتِ السَّمواتُ وَ الارْضُ فیما بَیْنَ العِبادِ»
آسمانها و زمین در میان بندگان، به حق برپا شده است.
آفریننده حکیم «عالم تکوین» فرمانده توانای «عالم تشریع» نیز هست؛
«وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ اِلهٌ وَ فِی الْاَرضِ اِلهٌ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْعَظیمُ»
و او کسی است که در آسمان خداست و در زمین نیز خداست و او بسیار با حکمت و دانش است.
آفرینش انسان نیز از چنین قانونی پیروی می کند و هرگز نارسایی و نوسان در اصل خلقت او وجود ندارد از او نیز خواسته شده که هماهنگ با عالم آفرینش در صراط مستقیم «عدال ش:9658 2622 م ت و اعتدال» گام نهد و هیچ گاه به افراط و تفریط نگراید. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«عَلیکَ بِالْقَصدِ فِی الاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ جارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ»
بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.
نمونه های کاربردی
اصل اعتدال، باید به شکل کلّی و فراگیر بر سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان حاکم باشد و همیشه و همه جا افکار، کردار و گفتار او را در برگیرد. در این جا در حدّ گنجایش این مقاله، سه محور یاد شده را توضیح می دهیم.
الف ـ افکار
منشأ همه تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد راه اعتدال می پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط وتفریط دچار می شود. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نقش کلّی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می کند:
«مَنْ فَکَّرَ قَبْلَ الْعَمَلِ کَثُرَ صَوابُهُ»
هر کس پیش از اقدام اندیشه کند، درستی عملش افزون می گردد.
و در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپگرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می فرماید:
«الْیَمینُ وَ الشّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الْوُسطی هِیَ الجادَّةُ»
راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه، جاده زندگی است.
این راهِ میانه، همان تفکّرناب توحیدی است که در میان کلافهای سردرگم، اندیشه های خرافی کفر، شرک، دوگانه پرستی، تثلیث رهبانیّت، جبروتفویض، تناسخ، تجسم، مادّیگری، گزافه پرستی و ... با عنوان «صراط مستقیم» خودنمایی می کند و همه موحّدان حقجو را در خویش جای می دهد و به سر منزل مقصود ـ یعنی قرب الهی ـ می رساند.
تندروهای افراطی، به کلی منکر آفریدگار جهان و نظم و حکمت حاکم بر آن می شوند، حتی واقعیت های محسوس را منکر می شوند و به تعبیر قرآن:
«وَ اِذا قیلَ لَهُمْ ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُُوا اَساطیرُ الْاَوَّلینَ»
و هنگامی که از آنان پرسش شود: پروردگارتان، چه فرو فرستاده؟ پاسخ دهند: (اینها) افسانه گذشتگان است!
ولی همین پرسش اگر از صاحبان اندیشه معتدل و مستقیم پرسیده شود، چنین پاسخ می دهند:
«وَ قَیلَ لِلَّذینَ اتَّقَوا ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُم قالُوا خَیْراً لِلَّذینَ أًحْسَنوا فِی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةٌ وَلَدارُ الاخِرَةِ خَیرٌ...»
از متقیان می پرسند: پروردگار شما چه چیز نازل کرده؟ پاسخ دهند: خیروخوبی؛ برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است.
تفریط گرایان کندرو نیز هر موجود ناتوان و ناقصی را به خدایی می گیرند و از کهکشان گرفته تا سنگ و چوب را می پرستند و افراد بی سروپا را برابر خدا فرمان می برند و تا آنجا پیش می روند که مانند یهودیان نابکار معتقد می شوند که خدا در صحنه آفرینش بیکاره و دست بسته در گوشه ای نشسته ناظر کارکرد دیگران در ملک خویش است؛
«وَ قالَتْ الْیَهودُ یَدُ اللهِ مَغْلوُلَةٌ غُلَّتْ اَیدیهِمْ وَ لُعِنوُا بِما قالوُا بَلْ یَداهُ مَبْسوُطَتانِ...»
یهودیان گفتند: دست خدا بسته است، دستهای خودشان بسته باد و به سبب آنچه گفتند لعنت شدند! بلکه دستهای خدا باز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شاخص میانه (Median) :
میانه را بانماد ME نمایش داده و نشان دهنده مرز 50 درصد اطلاعات خواهد بود . میانه مشاهدات جامعه را به دو دسته تقریباً مساوی تقسیم می نماید . نصب متغیر ها مساوی یا کوچکتر از میانه بوده در حالی که نصف دیگر مساوی و یا بزرگتر از میانه می باشد .
میانه را می توان برای داده های جدا و پیوسته به صورت زیر بدست می آید .
الف) تعیین میانه در دادههای جدا یا گسسته :
ب) تعیین میانه در داده های پیوسته
الف ) تعیین میانه در داده های جدا یا گسسته : در این حالت ابتدا مقادیر را به صورت عمودی نزولی مرتب کرده سپس بر حسب تعداد کل داده ها مقدار میانی را به عنوان میانه داده ها بدست می آوریم به طوری که اگر n یا کل داده فرد باشد دقیقاً مقدار عدد وسطی به عنوان میانه خواهد بود اما اگر n زوج باشد متوسط دو عدد وسطی به عنوان میانه داده ها می باشد .
مثال : میانه را در دو سری از اعداد
19 ، 12 ، 18 ، 22 ، 10 ، 3 ، 9 ، 5 ، 2 ،
22 ، 19 ، 18 ، 12 ، 10 ، 9 ، 5 ، 3 ، 2
Me = 10
5 ، 12 ، 1 ، 9 ، 7 ، 2 ،
12 ، 9 ، 7 ، 5 ، 2 ، 1 ،
Me =
در صورتی از معدل گیری یا میانگین گیری استفاده می کنیم که داده ها دارای توزیع نرمال باشد . و یا در داده ها داده ای وجود نداشته باشد که نسبت به بقیه داده ها خیلی بزرگ و یا خیلی کوچک باشد مانند تعیین میانگین نمرات که از صفر تا 20 است . ولی اگر در بین داده های ما اعداد یا اعداد کمی وجد داشته باشد که خیلی کوچک یا خیلی بزرگ باشند . از میانه استفادهمی کنیم .
654، 10، 9 ، 5 ، 3 ، 2 ، 1
Me = 5
ب) تعیین میانه در داده های پیوسته :
ابتدا دسته میانه دار را تحت شرایط زیر انتخاب می کنیم . دسته میانه دار عبارت است از اولین دستهای که فراوانی تجمعی آن بزرگتر یا مساوی با n/2 باشد سپس با مشخص شدن دسته میانه دار که آن را با P فرض می کنیم میانه داده ها را از رابطه زیر بدست می آوریم .
در این فرمول LP کران پایین دسته میانه دار است Fp فراوانی مطلق دسته میانه دار است y(p-1) فراوانی تجمعی دسته ما قبل دسته میانه دار است و W فاصله دسته ها است که از روی کران بالا و پایین بهتر مشخص می شود و فرمول آن به صورت زیر است :
کران پایین – کران بالا = W
مثال :
وزن 50 دانش آموز یک کلاس در جدول زیرداده شده است از حداقل 20 شروع شده و حداکثر 34 میانه وزن این دانش آموزان را بدست آورید :
yi - FP
Li - ui
Fi
Ai - Bi
11
26
32
40
50
5/22 – 5/19
5/25 – 5/22
5/28 – 5/25
5/31 – 5/28
5/34 – 5/31
11
15
6
8
10
22-20
25 – 23 = P
28- 26
31- 29
34 – 32
50= n
کران پایین – کران بالا = W
3 = 5/ 19 – 5/22 = W
25 =
29/25 = 79/2 + 5/22 =ME
N= تعداد کل دسته ها
P= اولین دسته ای که فراوانی تجمعی آن مساوی یا بزرگتر از N/2 باشد .
Li = کران پایین
Ui = کران بالا
Yi یا FP = فراوانی تجمعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
شهرستان میانه در جنوب شرقی استان آذربایجان شرقی قرار دارد و از چهار سمت به شهرستانهای خلخال ، اردبیل ، سراب و بستان آباد و هشترود و زنجان حدود می شود . میانه مرکز شهرستان در بین مختصات جغرافیایی 47 درجه و 42 دقیقه طول شرقی و 37 درجه و 20دقیقه عرض شمالی واقع است . ارتفاع آن از سطح دریا 1100متر و مساحتش بالغ بر 5590 کیلومتر مربع است و جمعیت ان برابر با سرشماری سال 1370 به 230 هزار نفر می رسد . این شهرستان با 360 روستا اطراف دارای 4 بخش به نامهای : کاغذکنان ، کندوان ، ترکمنچای و بخش مرکزی است و اختلاف افق شرعی آن 14 دقیقه و 48 ثانیه از شهر تهران تفاوت دارد .
ساختار جغرافیایی :
خط راه آهن تبریز ـ تهران از سمت جنوب این شهر و جاده بین المللی نیز از طرف شمال آن عبور می کند . این راهها هر کدام پس از پشت سر گذاشتن چندیدن طول نسبتاً طولانی و دههای پل در این منطقه ضمن اینکه ارتباط شمال و غرب کشور را با مرکز و جنوب برقرار می سازد خط ارتباطی بسیار موثر میان شهرها و استانهای صنعتی و مهم ایران با کشورهای آسیایی و اروپایی به شمار می آید و بدین ترتیب شهرستان میانه را از نظر ارتباطی در جایگاه استراتژیکیی ـ سیاسی ـ اقتصادی و نظامی قرار می دهند .
این شهرستان در میان دو رشته کوه بوزقوش ( بوز در زبان ترکی آذری به معنی خاکستری و قوش به معنی پرنده می باشد و بوز قوش پرنده ای است از راستای شکاریان ) و قاپلان ( به معنی پلنگ که کلمه قافلان معرب آن است ) قرار دارد و بیشتر روستاهای خود را نیز در دامنه های سرسبز و خرم این دو کوه بزرگ پرورش داده است .
رشته کوهها :
رشته کوه جوان قاپلان ( قافلانکوه ) نام آشنایی برای همه مردم ایران است که در جنوب و جنوب شرقی میانه با ارتفاع 1888 متر سر به آغوش آسمان نهاده است و درس پایداری و بردباری به ساکن آن نواحی می دهد و همواره آن را از نعمت های آفریدگار در دامنه ها و قله هایش بهره مند می سازد .
کوه بزرگ دیگری در شمال شهرستان میانه دامن محبت و صفا گسترده است که نامش بوزقوش می باشد . این رشته کوه یکی از کوههای مهم آذربایجان است که در میان شهرستانهای اردبیل ، سراب و بستان آباد قرار دارد و به صورت مرز طبیعی شهرستان میانه را از آنان جدا می سازد و ارتفاع آن در نزدیکیهای روستای سید منصور به 3100 متر می رسد .
میدان داغی نیز از دیگر کوههای این ناحیه است که در شمال غرب خلخال و شمال شرق میانه در منطقه گرمرود ( بخش مرکزی کندوان ) با جهت شمالی ـ جنوبی قرار دارد . بلندترین قله آن در نز دیکی روستای نی باغی و چهل نور به ارتفاع 2560 متر می رسد .
رودخانه ها :
شهرستان میانه را به حق باید شهرستان رودها و رودخانه ها نامید ، زیرا حد ان علاوه بر رو دخانه بزرگ و مهم و تاریخی ، دهها رودخانه کوچک و بزرگ و مسیرهای فراوانی در ان وجود دارد . با توجه به اینکه در شمال غرب سرزمین ایران تنها سه حوضه آبرریزی به نامهای : ارس در شمال دریاچه ارومیه در غرب و قزل اوزن در جنوب قرار گرفته است اکثر رودهای حوضه آبریزی جنوبی شمال غرب ایران به سمت این شهرستان در حرکتند و در نهایت همه آنها با عبور از این رودها و رودخانه ها وارد رودخانه مهم قزل اوزن می شوند . پنج رودخانه مهم شهرستان میانه عبارتند از : قزل اوزن ، قرانقو ، میانه رود ، آیدوغموش و گرمرود می باشد.
آب و هوا :
از آنجا که شهرستان میانه در منطقه جلگه ای واقع شده است از آب و هوای معتدلی برخوردار است ، ولی حومه و بیشتر روستاهای آن به موجب آنکه در مناطق کوهستانی و ارتفاعات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
اعتدال و میانه روی
اعتدال از ریشه عدل، به معنی میانه گیری ما بین دو حالتِ یک چیز از نظر کمّی و کیفی و تناسب برقرار کردن میان آن دو است، چنانکه به روزها و شب های بهاری و پاییزی که اندازه یکدیگرند، «اعتدال بهاری و پاییزی» گفته می شود.
برگردان فارسی اعتدال «میانه روی» است که بر پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری اطلاق می شود و واژه معادل عربی آن «اقتصاد» است که در فرهنگ اسلامی کاربرد بیشتری دارد.
ضرورت اعتدال
نظام عالم بر اساس هندسه ای دقیق پی ریزی گشته است.
جهان چون چشم و گوش و خدو ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
همه پدیده های عالم از بزرگترین کهکشان گرفته تا کوچکترین ذرات اتم، از قانون عادلانه خلقت که «حقیقت» نامیده می شود ـ پیروی می کنند، به تعبیر امام علی ـ علیه السلام ـ :
«...بِالحَق قاَمَتِ السَّمواتُ وَ الارْضُ فیما بَیْنَ العِبادِ»
آسمانها و زمین در میان بندگان، به حق برپا شده است.
آفریننده حکیم «عالم تکوین» فرمانده توانای «عالم تشریع» نیز هست؛
«وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ اِلهٌ وَ فِی الْاَرضِ اِلهٌ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْعَظیمُ»
و او کسی است که در آسمان خداست و در زمین نیز خداست و او بسیار با حکمت و دانش است.
آفرینش انسان نیز از چنین قانونی پیروی می کند و هرگز نارسایی و نوسان در اصل خلقت او وجود ندارد از او نیز خواسته شده که هماهنگ با عالم آفرینش در صراط مستقیم «عدال ش:9658 2622 م ت و اعتدال» گام نهد و هیچ گاه به افراط و تفریط نگراید. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«عَلیکَ بِالْقَصدِ فِی الاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ جارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ»
بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.
نمونه های کاربردی
اصل اعتدال، باید به شکل کلّی و فراگیر بر سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان حاکم باشد و همیشه و همه جا افکار، کردار و گفتار او را در برگیرد. در این جا در حدّ گنجایش این مقاله، سه محور یاد شده را توضیح می دهیم.
الف ـ افکار
منشأ همه تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد راه اعتدال می پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط وتفریط دچار می شود. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نقش کلّی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می کند:
«مَنْ فَکَّرَ قَبْلَ الْعَمَلِ کَثُرَ صَوابُهُ»
هر کس پیش از اقدام اندیشه کند، درستی عملش افزون می گردد.
و در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپگرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می فرماید:
«الْیَمینُ وَ الشّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الْوُسطی هِیَ الجادَّةُ»
راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه، جاده زندگی است.
این راهِ میانه، همان تفکّرناب توحیدی است که در میان کلافهای سردرگم، اندیشه های خرافی کفر، شرک، دوگانه پرستی، تثلیث رهبانیّت، جبروتفویض، تناسخ، تجسم، مادّیگری، گزافه پرستی و ... با عنوان «صراط مستقیم» خودنمایی می کند و همه موحّدان حقجو را در خویش جای می دهد و به سر منزل مقصود ـ یعنی قرب الهی ـ می رساند.
تندروهای افراطی، به کلی منکر آفریدگار جهان و نظم و حکمت حاکم بر آن می شوند، حتی واقعیت های محسوس را منکر می شوند و به تعبیر قرآن:
«وَ اِذا قیلَ لَهُمْ ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُُوا اَساطیرُ الْاَوَّلینَ»
و هنگامی که از آنان پرسش شود: پروردگارتان، چه فرو فرستاده؟ پاسخ دهند: (اینها) افسانه گذشتگان است!
ولی همین پرسش اگر از صاحبان اندیشه معتدل و مستقیم پرسیده شود، چنین پاسخ می دهند:
«وَ قَیلَ لِلَّذینَ اتَّقَوا ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُم قالُوا خَیْراً لِلَّذینَ أًحْسَنوا فِی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةٌ وَلَدارُ الاخِرَةِ خَیرٌ...»
از متقیان می پرسند: پروردگار شما چه چیز نازل کرده؟ پاسخ دهند: خیروخوبی؛ برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است.
تفریط گرایان کندرو نیز هر موجود ناتوان و ناقصی را به خدایی می گیرند و از کهکشان گرفته تا سنگ و چوب را می پرستند و افراد بی سروپا را برابر خدا فرمان می برند و تا آنجا پیش می روند که مانند یهودیان نابکار معتقد می شوند که خدا در صحنه آفرینش بیکاره و دست بسته در گوشه ای نشسته ناظر کارکرد دیگران در ملک خویش است؛
«وَ قالَتْ الْیَهودُ یَدُ اللهِ مَغْلوُلَةٌ غُلَّتْ اَیدیهِمْ وَ لُعِنوُا بِما قالوُا بَلْ یَداهُ مَبْسوُطَتانِ...»
یهودیان گفتند: دست خدا بسته است، دستهای خودشان بسته باد و به سبب آنچه گفتند لعنت شدند! بلکه دستهای خدا باز است.
امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر این آیه فرمود:
یهود گفتند: خداوند (با آفرینش نخستین) دست از آفرینش کشید و فزونی و کاستی ایجاد نمی کند ولی خداوند با این آیه اظهارات آنان را تکذیب کرد.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
اعتدال و میانه روی
اعتدال از ریشه عدل، به معنی میانه گیری ما بین دو حالتِ یک چیز از نظر کمّی و کیفی و تناسب برقرار کردن میان آن دو است، چنانکه به روزها و شب های بهاری و پاییزی که اندازه یکدیگرند، «اعتدال بهاری و پاییزی» گفته می شود.
برگردان فارسی اعتدال «میانه روی» است که بر پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری اطلاق می شود و واژه معادل عربی آن «اقتصاد» است که در فرهنگ اسلامی کاربرد بیشتری دارد.
ضرورت اعتدال
نظام عالم بر اساس هندسه ای دقیق پی ریزی گشته است.
جهان چون چشم و گوش و خدو ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
همه پدیده های عالم از بزرگترین کهکشان گرفته تا کوچکترین ذرات اتم، از قانون عادلانه خلقت که «حقیقت» نامیده می شود ـ پیروی می کنند، به تعبیر امام علی ـ علیه السلام ـ :
«...بِالحَق قاَمَتِ السَّمواتُ وَ الارْضُ فیما بَیْنَ العِبادِ»
آسمانها و زمین در میان بندگان، به حق برپا شده است.
آفریننده حکیم «عالم تکوین» فرمانده توانای «عالم تشریع» نیز هست؛
«وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ اِلهٌ وَ فِی الْاَرضِ اِلهٌ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْعَظیمُ»
و او کسی است که در آسمان خداست و در زمین نیز خداست و او بسیار با حکمت و دانش است.
آفرینش انسان نیز از چنین قانونی پیروی می کند و هرگز نارسایی و نوسان در اصل خلقت او وجود ندارد از او نیز خواسته شده که هماهنگ با عالم آفرینش در صراط مستقیم «عدال ش:9658 2622 م ت و اعتدال» گام نهد و هیچ گاه به افراط و تفریط نگراید. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«عَلیکَ بِالْقَصدِ فِی الاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ جارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ»
بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.
نمونه های کاربردی
اصل اعتدال، باید به شکل کلّی و فراگیر بر سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان حاکم باشد و همیشه و همه جا افکار، کردار و گفتار او را در برگیرد. در این جا در حدّ گنجایش این مقاله، سه محور یاد شده را توضیح می دهیم.
الف ـ افکار
منشأ همه تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد راه اعتدال می پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط وتفریط دچار می شود. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نقش کلّی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می کند:
«مَنْ فَکَّرَ قَبْلَ الْعَمَلِ کَثُرَ صَوابُهُ»
هر کس پیش از اقدام اندیشه کند، درستی عملش افزون می گردد.
و در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپگرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می فرماید:
«الْیَمینُ وَ الشّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الْوُسطی هِیَ الجادَّةُ»
راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه، جاده زندگی است.
این راهِ میانه، همان تفکّرناب توحیدی است که در میان کلافهای سردرگم، اندیشه های خرافی کفر، شرک، دوگانه پرستی، تثلیث رهبانیّت، جبروتفویض، تناسخ، تجسم، مادّیگری، گزافه پرستی و ... با عنوان «صراط مستقیم» خودنمایی می کند و همه موحّدان حقجو را در خویش جای می دهد و به سر منزل مقصود ـ یعنی قرب الهی ـ می رساند.
تندروهای افراطی، به کلی منکر آفریدگار جهان و نظم و حکمت حاکم بر آن می شوند، حتی واقعیت های محسوس را منکر می شوند و به تعبیر قرآن:
«وَ اِذا قیلَ لَهُمْ ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُُوا اَساطیرُ الْاَوَّلینَ»
و هنگامی که از آنان پرسش شود: پروردگارتان، چه فرو فرستاده؟ پاسخ دهند: (اینها) افسانه گذشتگان است!
ولی همین پرسش اگر از صاحبان اندیشه معتدل و مستقیم پرسیده شود، چنین پاسخ می دهند:
«وَ قَیلَ لِلَّذینَ اتَّقَوا ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُم قالُوا خَیْراً لِلَّذینَ أًحْسَنوا فِی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةٌ وَلَدارُ الاخِرَةِ خَیرٌ...»
از متقیان می پرسند: پروردگار شما چه چیز نازل کرده؟ پاسخ دهند: خیروخوبی؛ برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است.
تفریط گرایان کندرو نیز هر موجود ناتوان و ناقصی را به خدایی می گیرند و از کهکشان گرفته تا سنگ و چوب را می پرستند و افراد بی سروپا را برابر خدا فرمان می برند و تا آنجا پیش می روند که مانند یهودیان نابکار معتقد می شوند که خدا در صحنه آفرینش بیکاره و دست بسته در گوشه ای نشسته ناظر کارکرد دیگران در ملک خویش است؛
«وَ قالَتْ الْیَهودُ یَدُ اللهِ مَغْلوُلَةٌ غُلَّتْ اَیدیهِمْ وَ لُعِنوُا بِما قالوُا بَلْ یَداهُ مَبْسوُطَتانِ...»
یهودیان گفتند: دست خدا بسته است، دستهای خودشان بسته باد و به سبب آنچه گفتند لعنت شدند! بلکه دستهای خدا باز است.
امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر این آیه فرمود:
یهود گفتند: خداوند (با آفرینش نخستین) دست از آفرینش کشید و فزونی و کاستی ایجاد نمی کند ولی خداوند با این آیه اظهارات آنان را تکذیب کرد.»