لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
استاندارد روش اندازهگیری نمک در خوراک دام و طیور
1- هدف
هدف از تدوین این استاندارد تعیین روشهای اندازهگیری نمک ( برحسب کلرورسدیم ) در خوراک دام و طیور میباشد .
2- دامنه کاربرد
این استاندارد مورد اندازهگیری میزان نمک در خوراک دام و طیور کاربرد دارد .
3- روش کار
میزان نمک موجود در خوراک دام و طیور را میتوان از طریق روشهای ارائه شده در ذیل اندازهگیری نمود :
3-1- روش الف
3-1-1- مواد و معرفهای مورد نیاز
3-1-1-1- اسید نیتریک غلیظ با وزن مخصوص 1/42
3-1-1-2- محلول سولفات فریک :
60 گرم از سولفات فریک Fe2(SO4)3 را در یک لیتر آب حل نمایید .
3-1-1-3- محلول هیدروکسید آمونیم
یک حجم از هیدروکسید آمونیم را با 12 حجم آب مخلوط نمایید .
3-1-1-4- معرف سولفات فریک
یک محلول 25 درصد ( وزن به حجم ) سولفات فریک تهیه نموده و آن را صاف کنید .
3-1-1-5- محلول نیترات نقره نرمال
3-1-1-6- محلول تیوسیانات پتاسیم نرمال
3-1-2- روش آزمون
یک گرم از نمونه آسیاب شده را وزن کرده و در یک بالن ژوژه 250 میلی لیتری منتقل نمایید و 50 میلی لیتر محلول سولفات فریک به آن اضافه کرده بالن را به آرامی تکان دهید سپس 100 میلی لیتر محلول هیدروکسید آمونیم به آن افزوده و به حجم برسانید . بالن را تکان داده تا کاملا مخلوط شود و بگذارید 10 دقیقه بماند . سپس آن را بر روی کاغذ صافی واتمن شماره 41 و یا معادل آن صاف نمایید .
25 میلی لیتر از محلول صاف شده را در یک بشر 250 میلی لیتری وارد کرده و 10 میلی لیتر اسید نیتریک غلیظ و 10 میلی لیتر معرف سولفات فریک به آن اضافه کرده و سپس حجم معینی از نیترات نقره نرمال نیز به محلول علاوه نمایید . مخلوط را حرارت داده تا بجوشد سپس آن را تا رسیدن به درجه حرارت آزمایشگاه خنک کرده و بگذارید رسوب ته نشین شود . آنگاه مازاد نیترات نقره را با محلول تیوسیانات پتاسیم نرمال تیتر نمایید تا جایی که رنگ قرمز مایل به قهوهای ایجاد شده حدود 15 ثانیه ثابت بماند .
3-1-3- محاسبه
میزان نمک بر حسب کلرورسدیم طبق فرمول زیر بدست میآید .
= درصد نمک
که در فرمول فوق :
A = حجم محلول نیترات نقره بکار برده شده در آزمایش بر حسب میلی لیتر
N1 = نرمالیته محلول نیترات نقره
B = حجم محلول تیوسیانات پتاسیم مصرف شده بر حسب میلی لیتر
N2 = نرمالیته محلول تیوسیانات پتاسیم
W = وزن نمونه مورد آزمایش بر حسب گرم
3-2- روش ب
3-2-1- مواد و محلولهای مورد نیاز
3-2-1-1- محلول نیترات نقره نرمال
3-2-1-2- محلول تیوسیانات آمونیم نرمال
3-2-1-3- محلول اشباع شده سولفات مضاعف آمونیم فریک FENH4(SO4)2
3-2-1-4- محلول اشباع شده پرمنگنات پتاسیم
3-2-1-5- اسید نیتریک غلیظ با وزن مخصوص 1/42
3-2-2- روش آزمون
در حدود 2 گرم از نمونه را دقیقأ وزن کرده و در یک ارلن 250 میلی لیتری قرار دهید و به آن 25 میلی لیتر از محلول نیترات نقره نرمال و سپس 25 میلی لیتر اسید نیتریک اضافه کرده و مخلوط را حرارات داده تا بجوشد .
در موقع جوشیدن 10 میلی لیتر پرمنگنات اشباع شده به آن اضافه کنید و بگذارید بجوشد ) تقریبأ 15 دقیقه ) تا بیرنگ شود . سپس آن را خنک کرده و 100 میلی لیتر آب و 5 میلی لیتر معرف سولفات آمونیم فریک به آن افزوده و سپس آن را با محلول تیوسیانات آمونیم نرمال تا ایجاد رنگ قرمز قهوهای تیتر نمایید . بطوری که رنگ قرمز ایحاد شده تا 15 ثانیه پایدار بماند
یک میلی لیتر محلول نیترات نقره نرمال معادل است 0/00585 گرم کلرور سدیم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تصفیه (دیافیلتریشن): روشی موثر و سریع برای نمک زدایی یا تغییر باقر نمونه های بیولوژیکی
دیافیلتریشن روشی است که غشاهای فراپلایش (پالایش از لا به لای صافی ای که قادر به گذراندن ذرات بسیار و ریز میکروسکوپی باشد) را برای تغییر، جابجایی یا کم کردن غلظت نمک یا مواد حل شده در محلول که شامل پروتئین ها، پپتیدها، نوکلئیک اسید و مولکولهای دیگر می باشد، مورد اشتباه قرار می دهد. که در این حال با انتخاب صافیهای غشاء نفوذپذیر (تراوا) را برای جداسازی اجزا محلول بسته به اندازه مولکول به کار می برد. یک غشا فراپالایش مولکول هایی را که بزرگتر از منافذ غشا هستند را در خود نگه می دارد. در حالی که مولکولهای کوچکتر مثل نمک و مواد محلول در آب که قابلیت نفوذپذیری %100 دارند، به راحتی از غشا عبور می دهد. در اینجا ما مفاهیم مربوط به غلظت پروتئینی و دیافیلتریشن را شرح داده و روش های مختلف اجرای دیافیلتریشن و تاثیر آنها روی مراحل زمان، حجم، ثبات و بازیافت را مقایسه می کنیم.ب
غلظت:
مواد محلول از طریق غشایی که به عنوان تغلیظ یا ابقا (حفظ کردن) شناخته شده در محلول حفظ می شود. مواد محلول از درون غشایی می گذرند که صافی یا تراوش نامیده می شود. یک غشاء، براساس خصوصیت دفعش برای نمونه ای که غلیظ می شود، انتخاب می شود. طبق یک قاعده کلی، وزن مولکول برای غشاء (MWCO) باید rd3/1 تا th6/1 وزن طبق، مولکولی باشد که از غشا عبور نمی کند. این یک ابقا کامل است. هر چند MWCO به آن نمونه (محلول) نزدیک تر باشد، تشکیل ضایعات کوچک هم در طول مراحل غلظت بیشتر می شود. میزان جریان غشا (میزان جریان صافی در هر واحد غشا) به اندازه منفذ ارتباط دارد. هر چه اندازه منفذ ها کوچکتر باشد، میزان سرعت جریان غشاء برای همان فشار به کار رفته، کمتر می شود. بنابراین وقتی غشایی برای غلظت/ تصفیه انتخاب می شود باید به عامل زمان در مقابل بازیافت توجه داشت. در بسیاری از کاربردهای بیولوژیکی، عامل بازیابی مهمتر از عامل زمان است. مرحله زمان همیشه می تواند با افزیاش میزان سطح غشا به کار برده، کاهش یابد. شکل 1 نمونه یک محلول غلیظ را نشان می دهد.
شکل 1
در این نمونه غشا تصفیهای مناسبی قرار داده شده که مولکول های بزرگ را در خودنگه می دارد. فشار تا زمانی وارد می شود که نصف حجم محلول از غشا عبور کند. مولکولهای بزرگ در نصف حجم اصلی (محلول غلیظ) باقی می مانند که در این بخش نصف مولکول های نمک هم قرار دارند. تصفیه، نصف دیگر مولکول های نمک را در بر می گیرد و شامل هیچکدام از مولکولهای بزرگ نمی شود. بنابراین، مولکول های بزرگ به عنوان مایع غلیظ می شوند و نمک خارج می شود. مولکول های نمک به تناسب حجم در غلظت، ثابت می ماند پس قدرت یونی محلول غلیظ شده نسبتاً ثابت باقی می ماند. قدرت یونی محلول غلیظ می تواند با «شستن» نمک باقیمانده کاهش یابد. این مرحله تصفیه نامیده می شود. مرحله رقیق سازی هم بسیار مهم است که بعد از مرحله غلظت، انجام می شود. در حالی که صافی خارج می شود، آب هم اضافه می شود اگر محلول شستشو، به جای آب، بافر دیگری باشد، نمک بافر جدید در نمک اولیه موجود در نمونه، جابجا خواهد شد.
تصفیه ناپیوسته- رقیق سازی مداوم (پی در پی):
در این روش ابتدا نمونه را با آب بافر دیگر، به حجم از پیش تعیین شده، رقیق می کنند. سپس نمونه رقیق شده با فراپالایش، غلیظ شده و به حجم اصلی اش بر می گردد. این مرحله آن قدر تکرار می شود تا زمانی که نمک، مواد حلال در محلول یا مولکول های کوچکتر خارج شوند. با هر مرحله رقیق سازی مداوم، مولکول های کوچک بیشتری خارج می شوند. همان طور که در شکل 2 نشان داده شده این نمونه معمولا با یک حجم مشخصی از بافر رقیق می شود (1DV). در صورتی که مخزن به اندازه کل حجم جا داشته باشد متناوباً چندین عامل ممکن است میزان جریان صافی را افزایش دهد.
شکل 2
تصفیه ناپیوسته- کاهش حجم:
در این روش ابتدا نمونه با یک حجم از پیسش تعیین شده غلیظ می شود و سپس محلول رقیق شده با آب یا بافر دیگری به حجم اصلی اش بر می گردد. این عمل آنقدر تکرار می شود تا نمک، مواد حلال در محلول و مولکول های ریز خارج شوند. با هر مرحله غلیظ سازی و رقیق سازی مولکول های ریز بیشتری خارج می شوند. (شکل 3)
شکل 3
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 83 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فواید توازنهای آب و نمک:
مقدمه
پروژهی آبیاری را میتوان موفقیت آمیز نامید که جدای از شرایط اقتصادی و اجتماعی مطلوب، بهرهبرداری فنی از پروژه باعث رشد مطلوب محصول برای مدتی نامعین شود. دلیل اصلی شکست پروژه احتمال آب گرفتگی و شورسازی خاک است، تجربیات چند دههی اخیر این خطر را به صورت واقعیتی مهم نشان دادهاند. در سالهای اخیر پروژههای آبیاری متعددی در نواحی که شرایط طبیعی در مقایسه با شرایط سیستمهای باستانی آبیاری نامطلوب بودند تشکیل شد. به دلیل اینکه محلهای مناسبتر سالهای تحت آبیاری بودند، لزوم تغییر پروژههای جدید به نواحی که کمتر مورد لطف طبیعت بودند افزایش خواهد یافت. چنین نواحی به عنوان مثال، بخش های کم ارتفاع درهها و دلتاهای رودخانه، اغلب به طور طبیعی خاک شور هستند. مسئلهی مهم اینست که آیا این آبیاری مستمر تحت شرایط نامطلوب عملی است یا نه. علم و تجربهی مدرن. جوابی مثبت به این سؤال میدهد و نیز چگونگی برخورد با این برآوردهای فنی را پیش بینی میکند. به هر حال، جلوگیری از شکستهای کامل کافی نیست. پروژهی آبیاری همچنین باید به تامین مناسب آب و ممانعت از کمبود یا مازاد آب کمک کند. سیستم محدود آبرسانی باعث کندی رشد میشود. سیستم آبرسانی غنی از طرف دیگر باعث نشت سنگین آب به خاک زیرین و کاهش کارآیی آبیاری میشود. علاوه بر آن آب نشت کرده باعث افزایش سفره آبهای زیرزمینی میشود و در نتیجه محتوای هوای خاک را کاهش میدهد، بالاخره هوا به داخل میزان مورد نیاز برای رشد مطلوب میشود. در هنگام کمبود یا مازاد آب به علت تبخیر آب شور، خاک شور میشود چون نمک در خاک باقی میماند. از میان رفتن این نمکها بوسیلهی فرو شست مشکلات آبیاری را برای زهکشی این آب افزایش میدهد. مشکل فنی اصلی در آبیاری تعیین مقدار آب برای آبیاری و تنظیم میزان شوری و میزان زهآبی است که باید در منطقهی مورد نظر برای برآوردن موقعیت مناسب رشد محصول برطرف شود. در حقیقت مشکل توازن آب مستقیم یا غیرمستقیم به همهی نتایج بررسیهای کامل دربارهی تبخیر، تعریق، رطوبت خاک، آبهای زیرزمینی، شوری و غیره مرتبط است. بدین دلیل این فصل مشکلاتی را در باب آبیاری، شوری و زهکشی در ابتدا بیان میدارد.
بافت متن تشریحی است و بر روابط دو جانبهی اصطلاحات متفاوت توازنهای آب و نمک و احتمال پیش بینی مقادیر آبیاری و زهکشی مورد نیاز برای آبیاری تائید میکند. استفاده از توازنهای آب و نمک به کار رفته در تحقیق با مثالهای سادهای شرح داده شدهاند.
- جنبههای کلی توازنهای آب و نمک
توازنهای آب و نمک، به دست آمدن و از دست رفتن آب یا نمک را در ناحیهی مدنظر با لایهی خاک در دورهی زمانی معین شرح میدهد. آنها را میتوان به صورت زیر نوشت:
مقدار در حال آمدن ـ مقدار در حال رفتن ـ تغییر ذخیره سازی در خاک کاربرد و ترکیب چنین موازی توازنی ممکن است به صورت قابل توجهی همانطور که در مثالهای زیر نشان داده شده است فرق کند.
در ابتدا باید کل حوضچه رودخانه در نظر گرفت. برای دورهی زمانی یکسال، تغییر ذخیره سازی آب در خاک را میتوان نادیده گرفت و توازن به صورت زیر خواهد بود:
رسوب (R) ـ تبخیر و تعریق (E) ـ شدت جریان رودخانه 0=(D) یا D=E
در این موازنه، تبخیر و تعریق مشکلترین اصطلاح برای اندازهگیری است. مقدار E را میتوان به طور غیرمستقیم اندازهگیری کرد به هر حال، اگر دادههای مرتبط به رسوب سالیانه و شدت جریان رودخانه در دسترس باشند. این برآوردها در این مورد بسیار پیچیدگی کمتری نسبت به نمونهی مستقیم E دارد. این نمونهی ساده، به هدف کسب کمیتی برای مؤلفهی ناشناخته زمانی که دیگر مؤلفهها شناخته شده هستند. زمانی که از توازن آب استفاده می شود به کار میرود و یا میتوان را با تلاشی کمتر از مولفهی ناشناخته تعیین کرد. اصلی مشابهی برای توازن خاک برپاست.
اگر چه دانش رسوب و شدت جریان رودخانه مهم هستند اما به ندرت به تبخیر و تعرق کل حوضچه رودخانه علاقهمند هستیم. به طور کلی به کسب اطلاعات جامعتر در نواحی کوچکتر برای ایجاد توازن های پیچیدهتر نیاز داریم.
ثانیاً: ما توازن های آب را در نواحی زیرین آبگیر رودخانه بررسی میکنیم و با ارقامی سروکار داریم که از ارقام حوضچه به عنوان یک کل مشتق میشوند. رسوب از یک ناحیهی زیرین به دیگری فرق میکند و ارقام تبخیر و تعرق متفاوتی دارد اما مخصوصاً در جاییکه شرایط زهکشی نامتجانس هستند. در حوضچهای به عنوان یک کل، شدت جریان رودخانه را میتوان به عنوان تنها عامل زهکشی در نظر گرفت. در حالیکه در نواحی کوچکتر، آب مازاد بوسیلهی جریان زیرزمینی به سطوح کم ارتفاعتر خشک میشود. در توازن آب ناحیه پست، این آب را باید برای تراوش آب در حال ورود محسوب کرد. توازن آب چنین ناحیهی زیرین به صورت زیر خواهد بود (تغییر را در آب ذخیره شده در نظر بگیرید= 0)
R (رسوب) E (تبخیرو تعرق) ـ D ( شدت جریان رودخانه )+ G (کسب از دست رفتن آب زیرزمینی) = 0
در صورتی که ناحیهی زیرین متجانس باشد و رقمی معتبر برای E مهیا باشد، توازن آب را میتوان برای یافتن مقدار نشت مثبت یا منفی به کار برد. از این مثال میتوان دریافت که ناحیه استفاده شده برای توازن آب (وخاک) باید شرایط هیدرولوژیک یکسانی داشته باشد مثال سوم نم سنج خاک است که اغلب برای مطالعهی کامل توازن آب استفاده میشود. اما برای کسب ارقام معتبر برای استفاده آب محصولات به کار میرود. اگر آبیاری را هم وارد موازنه کنیم به صورت زیر خواهد بود:
R (رسوب) + I (آبیاری) = E (تبخیر و تعریق) + D (زهکشی) (تبخیر در محتوای رطوبت خاک)
رسوب، آبیاری و زهاب را میتوان به طور مستقیم در این مورد اندازهگیری کرد، در حالیکه تغییر در محتوای خاک با سنجیدن کل قطعهی خاک حاصل میشود. تفاوت در چهار مولفه، مقدار آب تبخیر و تعرق شده را حاصل میکند. با بهرهبری و تنظیم دقیق، نم سنج خاک ابزاری مفید در برنامهریزی پروژهی آبیاری است. مثال ارائه شده برای تاکید بر اصل توازن آب (و خاک) است که برای قطعات کوچک خاک عملی است. باید در نظر داشت که بیشتر اصطلاحات مستقل از یکدیگر نیستند. آشکار است که ـ به عنوان مثال موازنهی آخر ـ آبیاری بر میزان تبخیر و تعرق و میزان آب زهکشی اثر میگذارد. بنابراین نباید موازنهی توازن را با انتخاب اصطلاحات کم و بیش تصادفی حل کرد و سپس بقیه را محاسبه کرد. وابستگی متقابل اصطلاحات در آن صورت از میان میرود. بررسی دقیق موقعیت واقعی همیشه قبل از قرار دادن اصطلاحات متفاوت در موازنه ضروری هستند. به این دلیل باید از اصطلاحات جداگانه و روابط دو جانبهی آنها آگاه بود. در مناطق لم یزرع مطالعهی توازن آب به تنهایی اغلب برای بدست آوردن نتیجهی نهایی کنترل آب در پروژههای آبیاری به دلیل تداخل نمکها ناکافی است.
نمکهای حل شدنی عموماًَ با یکدیگر با آب در خاک حرکت میکنند. در دامنهی انتقالی از مایع به فاز بخار (تبخیر و تعرق) به هر حال، تراکم نمکها در لایههای بالایی خاک اتفاق میافتد، در حالیکه تراکم در گیاه از اهمیت کمتری برخوردار است. در سطح معینی از تراکم، غلظت نمک در خاک برای گیاه مضر است و فرو شست نمک ضروری است این فرو شست به آب اضافی نیاز دارد و بنابراین توازن آب را تحت تاثیر قرار میدهد. میتوان گفت مشکل شوری اساساً مشکل توازن آب است. در چنین مواردی علاوه بر توازن آب به توازن نمک نیاز است. توازن نمک را باید از توازن آب بدست آورد. مقادیر آب درگیر در توازن آب را باید با غلظت های نمک ضرب کرد تا به مقادیر ورودی و خروجی نمک رسید. برای شرایط نمک و آب در بخش ریشه برای رشد محصول تعیین کننده هستند. بنابراین توازن آب و