واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد هنر انتزاعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هنر انتزاعی سده بیستم را در چارچوب شیوه‌ای واحد و یکپارچه می توان محدود و مشخص کرد و نه به تعریض جامع و مانع می توان در آورد. زیرا طی هفتاد سال اخیر در عرصه گسترده آن تحولات بسیار به حصول پیوسته است و هنرمندان نوپردازی که «انتزاعگری» را هدف خود قرار داده اند برای رسیدن به آن مسیرهای مجزایی را در پیش گرفته‌اند.

از همان سال 1910 که اصطلاح (هنر انتزاعی) در تعریف آثار نقاشان و پیکرتراشانی به کار رفت که توجه به بازنهایی واقعیات مشهور نداشتند بلکه هدفشان تجسم بخشیدن به مفهومی کلی یا صورتی ذهنی و یا صرفاً ایجاد تجربه‌ای هبری و چه بسا عقلانی از راه ترکیب بخشی به خط و سطح و حجم و رنگ بود. نارسایی و ابهام آوازه (انتزاعی) به هنرشناسان آشکار می نمود. مگر نه هر اثر هنری از این جهت که جنبه ای یا نمایی از طبیعتی مشهود را از دیگر جنبه ها و نماهای ممکن به طور اخص جدا می سازد. و به تجسم در می آورد، اصالتاً خاصیت انتزاعی دارد؟ از سوی دیگر هنر انتزاعی، و بینش انتزاعی سابقه دارترین بروز هنری نوع بشر بوده که پیشینه اش به دوره پارینه سنگی، یعنی به بیش از پانزده هزار سال قبل می رسیده است و نمونه های بارز آن بسیاری از پیکره های الاهگان باروری ونقوش صخره ای است که از آن دوران بر جا مانده است. پس واژه انتزاعی چه پدیده و یا ویژگی نو ظهوری را می توانست به تعریف در آورد؟

مقوله‌ی هنر نیز نمایشی و آبستره عموماً در انتها بیشتر به نوعی جدل ختم می شود تا روشن کردن اصل موضوع مخالفان متحصب و حامیان این هنر، همواره به بن بست میرسند، زیرا انکار حقانیت این هنر همان قدر بی فایده است که سعی کردن در اثبات اصول آن به عنوان اصول جزمی هیچ قاعده‌ی هنری بخودی خود نمی تواند مورد تصدیق یا اعتراض قرار بگیرد، بلکه باید با مراجعه به کیفیت آثاری که ارائه می دهد، قضاوت شود. پس از نیم قرن تحول و انقلاب، غلیرغم مقبولیت کنونی این هنر در جهان، آبستره هنوز دارای مشکلات تاریخی و زیایی شناسی است. اصطلاح آبستره اغصولا دارای ایهام است و نتیجتاً نیاز به بحث دارد. زیرا به سادگی می توان ادعا کرد که هنر کلاً آبستره است و یا با پیکانو هم رأی شد که هنر مجرد اصلاً وجود ندارد و هرگونه تلاش برای یافتن اصطلاحی دیگر نیز بی نتیجه مانده است. یکی از مفسرترین این نهضت، میشل سوفور گفته است: (من هنری را آبسته میخوانم که بازگو کننده‌ی واقعیت شکلی نباشد حتی اگر این واقعیت نقطه‌ای باشد که هنرمند را از آن آغاز کرده است) هنر آبستره به دوره‌ی تاریخی تقسیم می گردد. دوره‌ی اولیه (1916-1910) زمانیکه هنر آبتسره نتیجه‌ی یک روند طبیعت بود. دوره‌ی دوم را که از 1917 با نهضت دیستامل آغاز گردید و هنوز هم ادامه دارد) در این دوره اصل مطلقی که هنرمند باآن آغاز به کار می‌کند، «تجدید به خاطر تجدید» است. اگر دوره‌ی اول راه «هنر آبستره» و دوره دوم را «هنر غیر نمایشی» بنامیم شاید موضوع روشن تر شود.

نقاشان پذیرفتند آنچه در هنرمند اهمیت دارد راه حل هایی نوینی برای مسائل فرم است. فرم نقش نخست را دارا است و موضوع نسبت به نقش ثانوی را دارد.

بنا به توجه به دهساله های اخیر معادلهای دیگری برای (هنر انتزاعی) به کار گرفته شده است. چون هنر (غیر بازنمایی) یا غیر طبیعتگری، هنر (غیر تصویری) و (هنر شی رد) که آخرین آنها است.

هنر انتزاعی اصالتاً خاصیت عقلانی و منطقی دارد، یا در بسیاری از آثار هنرمندان معاصر چون معادله ای ریاضی است که به صورتی مرئی در آمده باشد.

هنرمند انتزاعگر با مفاهیم کلی و صور ذهنی یا به گفته بعضی (مثل افلاطونی) سرو کار دارد. و هدفش مرئی ساختن آن صور در هیئتی کلی نما و عاری از جزئیات و خصوصیات فردی است.

کله در یک سخنرانی درباوهاوس بیان می‌کند که چگونه با ربط دادن خط ها، سایه ها و رنگ ها به یکدیگر و کم و زیاد کردن تاکیدها در نقاط مختلف اتود خود را آغاز کرده است تا بتواند به آن حالت تعادل یا صحت که همه نقاشان در پی اش بوده‌اند نائل آید. کله معتقد بود که این شیوه آفرینش صور ذهنی یا تمثالها بیش از هر گونه نسخه برداری طوطی وار به طبیعت است. می گفت به دلیل این که خود طبیعت است که به دست هنرمند،‎ آفرینشگری فاینینگر نقاش آمریکایی که او نیز در باوهاس کار می کرد راه حل مبتکرانه‌ای را عرضه کرد که آن عبارت بود از ساخت تصویر ها به کمک مثلت های روی هم افتاده به نحوی که گویی ترانسپارانت (یا نامحسوس اند) و حالتی از لایه های روی هم قرار گرفته‌اند را القاء می کننند بسیار شبیه به پرده های نامحسوسی که گاه در صحنه‌های تئاتر استفاده می شوند. از آنجا که این شکلی به نظر می رسند که پشت سر یکدیگر قرار دارند، تصور عمق را به ذهن قبادر می کنند.

پیکره های آدمی «خمری ک.ر» پیکرتراش انتزاعگر انگلیسی یا آثار کاملا تجزیه یافته و (ناب‌های) کنستانتین برانکوزی چون پیکره پرنده در فضا که مفهوم کلی (پرواز) را به قالبی مرئی در می آورد، و دیگر پیکره بوسه اثر به انکوزی که صورت ذهنی بوسه را در قالبی مکعبی و مجرد و غیر ضرروی و عاری داز احساس و نیز با ادراکی عقلانی از نمای کلی همه بوسه های آدمیان و بدون شباهت غینی با آنان مجسم می سازد. رهیافت وی



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر انتزاعی


تحقیق در مورد هنر و دین 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تعریف هنر

«شکل اصیل و متعال هنر پدیده ای است که به شدت تعریف گریز است و نمی توان آن را در چارچوب عبارات، محصور نمود و این تعریف گریزی، ریشه در ذات هنر اصیل دارد و تعاریفی که از پدیده هنر و رشته های آن ارائه می شود کمک تقریب به ذهن است.»1

فیلیپس شاله فیلسوف فرانسوی: «هنر کوششی است که برای ایجاد زیبایی یا ایجاد عالم ایده آل می شود.»

لئون تولستوی: «هنر سرایت دادن و اشاعه عاطفه است، هنرمند راستین کسی است که عاطفه را نشان می دهد و هم عواطف مخاطبان را برمی انگیزد.»2

به صورت کلی هنر عبارتست از خلق زیبایی و یا «هنر بیان غیرمستقیم حقایق زندگی است که بر عنصر تخیل استوار است.»3

می توان گفت: تعریف هنر مبتنی بر سه عنصر است: تخیل، زیبایی و آفرینش. این عناصر دست به دست هم می دهند و آفریده را به پدیده ای دل انگیز و زیبا تبدیل می کنند. قوه تخیل منشأ هنر است. یک اثر هنری چون آبی از این چشمه می جوشد. عنصر دیگر خلاقیت است. اثر هنری اثری است که کپی از دیگری نباشد. طبق این معیار هنرمند واقعی تنها خدایی است که آفریننده پدیده های جهان می باشد. آسمان و زمین، ستارگان و افلاک، انسان و حیوان، نبات و جماد همه پدیده هایی نو که تنها او اولین بار آنها را آفریده است، انسان را نیز به گونه ای خلق نموده که می تواند مثل خالقش به هنرنمایی بپردازد و این خصوصیت انسان از روح الهی اش سرچشمه می گیرد. اما هر اثر هنری که از آدمی صادر می شود کپی از خلقت الهی است پس به دیده اغماض آدمی را هنرمند می نامیم.

عنصر دیگر، زیبایی است. آیا زیبایی چیزی است که گوش و چشم ما را ارضا می کند یا چیزی لذت بخش است؟ و یا آنکه مطابق حقیقت باشد یا طبق تعریف ارسطو آنچه از تعادل و هماهنگی اجزا و دقیق بودن برخوردار باشد زیباست؟ پس عناصر تشکیل دهنده زیبایی دقت، هماهنگی، توازن، ترابط یا پیوستگی اجزای یک پدیده است. بنابراین هرچه ناهماهنگ و نامتعادل و بی اندازه و خارج از حد باشد زشت است.4

و نیز زیبایی امری نسبی است. عشق زیبایی می آفریند. همچنین «جمال و زیبایی، جاذبه، عشق، طلب و حرکت توأمند. آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. آنجا که زیبایی وجود دارد عشق، طلب، حرکت و جنبش هم وجود دارد. به عقیده فلاسفه الهی تمام حرکتهایی که در این عالم هست، حتی حرکت جوهریه که تمام قافله این عالم طبیعت را به صورت یک وجود واحد به جنبش درآورده است مولود عشقند.»5

بزرگ ترین مظاهر زیبایی در مخلوقات خداوند خودنمایی می کند و قرآن نیز مکرراً انسان را به مشاهده و تأمل در این زیبایی و توازن و تناسب فراخوانده است. «الذّی خَلَق فسّوی والذی قدّر فَهَدی.»6 «و خَلَقَ کلّ شیء فقدّره تقدیراً.»7 «انّا زینا السماء الدنیا بزینهٍ الکواکب.»8

این زیباسازی تنها در امور محسوس و دیدنیها و شنیدنیها نیست. حتی در امور کاملاً معنوی مانند ایمان نیز خداوند به این گفته عمل فرموده است: «ولکنّ اللهَ حبَّبَ الیکم الایمان و زینهً فی قُلوبِکم.»9 پس هنروری کاری است خداگونه و هنر اگر در این مسیر باشد خدایی خواهد داشت.(صبغه الله)

نسبت دین و هنر

«نسبت دین و  هنر مانند نسبت دین و زندگی است. زیرا هنر قسمتی از آن است. همان طور که دین برای زندگی ارزش قایل است برای هنر نیز ارزش قائل است... هنر جزیی از زندگی است. در زندگی انسان از نظر قرآن کارها به شایسته ها و ناشایسته ها تقسیم می شود(عمل صالح و عمل ناصالح) پس هنر هم می تواند صالح و غیرصالح باشد.»10

ائمه اطهار معیارهای خوبی اثرهنری را به ما آموخته و آن را نقد نموده اند. هنری مورد تأیید آنان بوده که موجب تعالی و رشد روح بشر باشد. هنری که او را از تمایل به هوی و هوس به سوی آسمان معنویات و کمالات ببرد. برای مثال در تاریخ موارد متعددی نقل شده که پیامبر و امامان - علیهم السلام- به قدردانی از شاعران و اشعار آنان پرداخته و به آنان هدایایی داده اند که این خود نشانی از قضاوت آنان در مورد شعر و حکم به خوبی و شایستگی شعر است، یا مثلاً در مواردی ائمه - علیهم السلام- به شاعری پیشنهاد می کردند بیتی را از شعر خود تغییر دهد یا موضوعات هدف داری را در شعر خود مطرح سازد و مقدمه قصیده را که براساس سنت مرسوم آن زمان شاعران با تغزل و تشبیب آغاز می شود در شعر خود نخواند.

هنر و تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت برای ساختن انسان است. هرمکتبی که دارای هدفهای مشخصی است باید



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر و دین 17 ص


تحقیق در مورد هنر اروپایی و آسیایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هنر

اغلب هنر اروپایی و آسیایی بر پایه کنتراست خالص تیره – روشن بنا شده که نقاشی های مرکبی چینی و ژاپنی را در این زمینه میتوان بهترین نمونه به حساب آورد . فن این هنر از هنر هنر خطاطی در این کشور ریشه می گیرد ؛ جائیکه حروف « اندیشه نگاری » با اشکلا زیاد و متنوع توسط قلم مو ترسیم می شود ، اجرای صحیح آنها از نظر معناشناسی و وزن مستلزم مجموعه ای از حرکات مختلف دست است .

حس به وجود آوردن نقش ، احساس موزون و دقت توأم با آرامش ، جهت کار صحیح با قلم لازم است . در چین و ژاپن خطاطی هنر ظریفی بشمار می آید . وقتی تیرانداز با دقت هدف را نشانه گرفت و وضع مطلوبی هم به بدنش داد آنگاه تیر بطور قطع به نشانه خواهد خورد . بدین ترتیب ، خوشنویس با فکر متمرکز شده ، بدن متعادل و صاف ، با قلم موی راست ، نقطه یا ضربه ای دقیق در جای مورد نظر قرار می دهد . ( به نقل از کتاب « خوشنویسی چینی » اثر چیان ی ، چاپ دانشگاه هاروارد )

این خطاطی از یک حرکت غیرارادی دورنی مایه می گیرد . بعد از تمرینات زیاد ، قلم به راحتی در روی صحفه حرکت می کند و بدین ترتیب نقاش چینی یا ژاپنی قاموس طبیعت را تمرین می کند تا جائیکه بتواند آن را به میل خود دوباره بسازد . این نظم و ترتیب لازمه تمرکز روحی و نرمش جسمی است. « مدیتیشن » به عنوان تمرین مخصوصی است که در چآن یا ذن مورد استفاده قرار می گیرد و در مذهب بودا به این تعلیم فکری و جسمی پرداخته شده است . به همین دلیل بسیاری از راهبان این آئین ( فرقه ) در زمره هنرمندان بزرگ نقاشی سیاه و سفید هستند . آنها در تفکر این حس که روزی نقاشی بزرگ می شوند ، مکاشفه و ژرف اندیشی نمی کنند ، بلکه با قلم مو کار می کنند تا کمکی برای درون گرایی اندیشمندانه باشد .

سایر وسائل ارائه کنتراست روشن – تیره عبارتند آ : کنده کاری روی چوب و مس و قلم زنی . هنرمند با سایه زدن و خط انداختن ( هاشور زدن ) می تواند درجات بسیار متمایزی از روشن و تیرگی را بوجود آورد . قلم زنی رامبراند شامل یک سلسله موضوعات بسیار گسترده می باشد و جای تعجبی ندارد که او نیز تصاویری از سیاه قلم را با قلم مو به تصویر کشیده است و اغلب از نظر قدرت بیان و روشنی با هنرهای شرق آسیا رقابت می کند . « سورا » در طرح های متعدد خود ، درجات تیره – روشن را با آگاهی و درایت کامل ارائه کرده است . طرح های « سورا » مانندنقاشی هایش یان احساس را به انسان می دهد که وی افکار خود را به این مورد اختصاص داده که در هر نقطه ظریف ترین سایه کاری را بوجود آورد .

ما تا اینجا کنتراست تیره – روشن را تنها در زنجیره سیاه ، سفید و خاکستری دیدیم . ارزیابی تیره – روشن رنگهای کروماتیک و ارتباط آن با رنگهای غیر کروماتیک ( سیاه – سفید و خاکستری ) مورد پیچیده تری می بادش . زمینه خاکستری بین سیاه و سفید گسترده است . درست همچنانکه دنیای رنگ ها مابین روشنایی و تاریکی تلألو می کند .

در جات درخشندگی رنگهای آکروماتیک و همینطور داخل معدود رنگهای کروماتیک به آسانی قابل تشخیص است . اشکالات زمانی بوجود می آیند که درجات غیر مشابه رنگها با هم مقایسه شود . تشخیص دادن دقیق رنگهابا درخشندگی یکساناز اهمیت بسزایی برخوردار می باشد . تمرینهایی که در بخش های بعد آورده می شود به درک بیشتر این توانایی به ما کمک خواهدکرد .

سپس به همان میزان رنگهای داده شده ، سایه روشن های همین رنگها را اضافه می کنیم ، با استفاده از رنگ مایه های مایل بهزرد ، مایل به آبی و مایل به قرمز تمرین می کنیم . درخشندگی نباید با سیری و یا خلوص رنگ اشتباه شود .

رنگهای سرد – گرم اشکالات ویژه ای را بوجود می آورد . رنگ های سرد شفاف و بی وزن بنظر می رسند ؛ و معمولاً بسیار روشن جلوه گر می شوند ، حال آن که رنگهای گرم به دلیل مات وکدر بودن تمایل به تیرگی زیاد دارند . تمرین نقاشی تمام رنگ هایی که با درخشش یکسان زنگ زرد باشد مشکل است ؛ زیرا سریعاً نمی فهمیم که زرد به چه اندازه درخشان است . و به همین ترتیب ارائه رنگ زرد با درخشندگی که با تیرگی قرمز یا آبی به کار رود نیز مشکل است . سایه دار کردن و رقیق کردن زرد الزاماً این رنگ را از درخشش می اندازد و آن به صورت رنگ زرد کمرنگ در می آورد و این طبیعی است که بسیاری از مردم ، از تیره کردن رنگ زرد منصرف می شوند . در تصویر 14 تمامی رنگها با آبی برابرند .

برابری روشنی یا تیرگی رنگ ها آنها را به یکدیگر پیوند می دهد و یا آنها را با هم در یک طبقه جای می دهد . در این صورت کنتراست روشن و تیره بین آنها محو می شود . این کار ، یک منبه بسیار با ارزش در طرح هنری است .

در کرهرنگ ، تصاویر 49 و 50 ، حلقه 12 رنگ هر دو گروه رنگ های کروماتیک و آکروماتیک اراده شده است . رنگ های آکروماتیک بر خلاف رنگ های کروماتیک اثری مطوئن ، ثابت همیشگی و انتزاعی بوجود می آورد . آنها مخالف پیچیدگی درخشش رنگهای کروماتیک هستند با وجود این ،رنگهای آکروماتیک امکان دارد اثری عاریتی از رنگ های کروماتیک را برخود بگیرد . کنتراست همزمان شکل های 31-36 با یک رنگ مجاز ممکن است باعث شودکه خاکستری آکروماتیک و کروماتیک که دارای درخشش یکسان می باشند با هم جمع شوند ، خاصیت آکروماتیک آنها از بین می رود .

اگر قرار باشد رنگها حالت انتزاعی خود را حفظ کنند ، پس رنگهای کروماتیک باید درخشش گوناگون داشته باشند . در کمپوزیسیونی که رنگهای سفید ، سیاه و خاکستری به عنوان ابزاری برای اثر انتزاعی بکار می رود ، رنگهای کروماتیک روشن نباید وجود داشته باشد ، در اینصورت کنتراست همزمان خنثی ها را فعال خواهد کرد . اما وقتی که در یک کمپوزیسیون رنگ خاکستری به عنوان یکی از اجزاء روشن بکار رود ، میاه های کروماتیک مجاور باید در درخشش با رنگ خاکستری برابری کند .

امپرسیونسیت ها به این عمل فعال خاکستری علاقمند بودند ، در حالی که انتزاع گراهاو نقاشان طرفدار تجشم ، سیاه و سفید و خاکستری را بطور انتزاعی و تجریدی بکار می برند .

مشکل کنتراست روشن – تیره در رنگ ها با تمرین 15 نشان داده شده است . دوازده درجه مساوی در رنگ خاکستری از سفید به سیاه در ردیف اول با درخشندگی هائی برابر خاکستری مربوطه در حلقه رنگ دوازده رنگی تکرار شده است ، می بینیم که زرد خالص به درجه سوم پاسخ می دهد و نارنجی در درجه نهم مقیاس خاکستری قرار دارد . در این نمودار زرد سیر از روشن ترین رنگهای خالص و بنفش از جمله تیره ترین آنها نشان داده شده است .

بدین ترتیب رنگ زرد از درجهچهارم به بعد از بین می رود تا با مایه های تیره تر میزان خاکستری برابر کند . قرمز و آبی خالص در سطح پایین تری قرار می گیرند که چنددرجه با سیاه و چند درجه با سفید فاصله دارند . هر ترکیب رنگ با سیاه و سفید از میزان درخشندگی آن می کاهد . در طول هر ردیف افقی نمودار ، تمام مربع ها باید درخشندگی خاکستری متناسب را داشته باشند .

اگر ما یک رشته 18 درجه ای را بجای 12 درجه ای اماده کنیم و نقطه های بالاترین درجه خلوص آن را به هم وصل کنیم یک منحنی سهمی خواهیم داشت . همانتطور که در نمودار تصویر 15 مشاهده می شود ، در حیقیت رنگهای خالص سیر شده از نظر درخشندگی با هم فرق دراند ؛ و این مورد بسیار مهمی است



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر اروپایی و آسیایی


تحقیق در مورد هنر 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هنر

اغلب هنر اروپایی و آسیایی بر پایه کنتراست خالص تیره – روشن بنا شده که نقاشی های مرکبی چینی و ژاپنی را در این زمینه میتوان بهترین نمونه به حساب آورد . فن این هنر از هنر هنر خطاطی در این کشور ریشه می گیرد ؛ جائیکه حروف « اندیشه نگاری » با اشکلا زیاد و متنوع توسط قلم مو ترسیم می شود ، اجرای صحیح آنها از نظر معناشناسی و وزن مستلزم مجموعه ای از حرکات مختلف دست است .

حس به وجود آوردن نقش ، احساس موزون و دقت توأم با آرامش ، جهت کار صحیح با قلم لازم است . در چین و ژاپن خطاطی هنر ظریفی بشمار می آید . وقتی تیرانداز با دقت هدف را نشانه گرفت و وضع مطلوبی هم به بدنش داد آنگاه تیر بطور قطع به نشانه خواهد خورد . بدین ترتیب ، خوشنویس با فکر متمرکز شده ، بدن متعادل و صاف ، با قلم موی راست ، نقطه یا ضربه ای دقیق در جای مورد نظر قرار می دهد . ( به نقل از کتاب « خوشنویسی چینی » اثر چیان ی ، چاپ دانشگاه هاروارد )

این خطاطی از یک حرکت غیرارادی دورنی مایه می گیرد . بعد از تمرینات زیاد ، قلم به راحتی در روی صحفه حرکت می کند و بدین ترتیب نقاش چینی یا ژاپنی قاموس طبیعت را تمرین می کند تا جائیکه بتواند آن را به میل خود دوباره بسازد . این نظم و ترتیب لازمه تمرکز روحی و نرمش جسمی است. « مدیتیشن » به عنوان تمرین مخصوصی است که در چآن یا ذن مورد استفاده قرار می گیرد و در مذهب بودا به این تعلیم فکری و جسمی پرداخته شده است . به همین دلیل بسیاری از راهبان این آئین ( فرقه ) در زمره هنرمندان بزرگ نقاشی سیاه و سفید هستند . آنها در تفکر این حس که روزی نقاشی بزرگ می شوند ، مکاشفه و ژرف اندیشی نمی کنند ، بلکه با قلم مو کار می کنند تا کمکی برای درون گرایی اندیشمندانه باشد .

سایر وسائل ارائه کنتراست روشن – تیره عبارتند آ : کنده کاری روی چوب و مس و قلم زنی . هنرمند با سایه زدن و خط انداختن ( هاشور زدن ) می تواند درجات بسیار متمایزی از روشن و تیرگی را بوجود آورد . قلم زنی رامبراند شامل یک سلسله موضوعات بسیار گسترده می باشد و جای تعجبی ندارد که او نیز تصاویری از سیاه قلم را با قلم مو به تصویر کشیده است و اغلب از نظر قدرت بیان و روشنی با هنرهای شرق آسیا رقابت می کند . « سورا » در طرح های متعدد خود ، درجات تیره – روشن را با آگاهی و درایت کامل ارائه کرده است . طرح های « سورا » مانندنقاشی هایش یان احساس را به انسان می دهد که وی افکار خود را به این مورد اختصاص داده که در هر نقطه ظریف ترین سایه کاری را بوجود آورد .

ما تا اینجا کنتراست تیره – روشن را تنها در زنجیره سیاه ، سفید و خاکستری دیدیم . ارزیابی تیره – روشن رنگهای کروماتیک و ارتباط آن با رنگهای غیر کروماتیک ( سیاه – سفید و خاکستری ) مورد پیچیده تری می بادش . زمینه خاکستری بین سیاه و سفید گسترده است . درست همچنانکه دنیای رنگ ها مابین روشنایی و تاریکی تلألو می کند .

در جات درخشندگی رنگهای آکروماتیک و همینطور داخل معدود رنگهای کروماتیک به آسانی قابل تشخیص است . اشکالات زمانی بوجود می آیند که درجات غیر مشابه رنگها با هم مقایسه شود . تشخیص دادن دقیق رنگهابا درخشندگی یکساناز اهمیت بسزایی برخوردار می باشد . تمرینهایی که در بخش های بعد آورده می شود به درک بیشتر این توانایی به ما کمک خواهدکرد .

سپس به همان میزان رنگهای داده شده ، سایه روشن های همین رنگها را اضافه می کنیم ، با استفاده از رنگ مایه های مایل بهزرد ، مایل به آبی و مایل به قرمز تمرین می کنیم . درخشندگی نباید با سیری و یا خلوص رنگ اشتباه شود .

رنگهای سرد – گرم اشکالات ویژه ای را بوجود می آورد . رنگ های سرد شفاف و بی وزن بنظر می رسند ؛ و معمولاً بسیار روشن جلوه گر می شوند ، حال آن که رنگهای گرم به دلیل مات وکدر بودن تمایل به تیرگی زیاد دارند . تمرین نقاشی تمام رنگ هایی که با درخشش یکسان زنگ زرد باشد مشکل است ؛ زیرا سریعاً نمی فهمیم که زرد به چه اندازه درخشان است . و به همین ترتیب ارائه رنگ زرد با درخشندگی که با تیرگی قرمز یا آبی به کار رود نیز مشکل است . سایه دار کردن و رقیق کردن زرد الزاماً این رنگ را از درخشش می اندازد و آن به صورت رنگ زرد کمرنگ در می آورد و این طبیعی است که بسیاری از مردم ، از تیره کردن رنگ زرد منصرف می شوند . در تصویر 14 تمامی رنگها با آبی برابرند .

برابری روشنی یا تیرگی رنگ ها آنها را به یکدیگر پیوند می دهد و یا آنها را با هم در یک طبقه جای می دهد . در این صورت کنتراست روشن و تیره بین آنها محو می شود . این کار ، یک منبه بسیار با ارزش در طرح هنری است .

در کرهرنگ ، تصاویر 49 و 50 ، حلقه 12 رنگ هر دو گروه رنگ های کروماتیک و آکروماتیک اراده شده است . رنگ های آکروماتیک بر خلاف رنگ های کروماتیک اثری مطوئن ، ثابت همیشگی و انتزاعی بوجود می آورد . آنها مخالف پیچیدگی درخشش رنگهای کروماتیک هستند با وجود این ،رنگهای آکروماتیک امکان دارد اثری عاریتی از رنگ های کروماتیک را برخود بگیرد . کنتراست همزمان شکل های 31-36 با یک رنگ مجاز ممکن است باعث شودکه خاکستری آکروماتیک و کروماتیک که دارای درخشش یکسان می باشند با هم جمع شوند ، خاصیت آکروماتیک آنها از بین می رود .

اگر قرار باشد رنگها حالت انتزاعی خود را حفظ کنند ، پس رنگهای کروماتیک باید درخشش گوناگون داشته باشند . در کمپوزیسیونی که رنگهای سفید ، سیاه و خاکستری به عنوان ابزاری برای اثر انتزاعی بکار می رود ، رنگهای کروماتیک روشن نباید وجود داشته باشد ، در اینصورت کنتراست همزمان خنثی ها را فعال خواهد کرد . اما وقتی که در یک کمپوزیسیون رنگ خاکستری به عنوان یکی از اجزاء روشن بکار رود ، میاه های کروماتیک مجاور باید در درخشش با رنگ خاکستری برابری کند .

امپرسیونسیت ها به این عمل فعال خاکستری علاقمند بودند ، در حالی که انتزاع گراهاو نقاشان طرفدار تجشم ، سیاه و سفید و خاکستری را بطور انتزاعی و تجریدی بکار می برند .

مشکل کنتراست روشن – تیره در رنگ ها با تمرین 15 نشان داده شده است . دوازده درجه مساوی در رنگ خاکستری از سفید به سیاه در ردیف اول با درخشندگی هائی برابر خاکستری مربوطه در حلقه رنگ دوازده رنگی تکرار شده است ، می بینیم که زرد خالص به درجه سوم پاسخ می دهد و نارنجی در درجه نهم مقیاس خاکستری قرار دارد . در این نمودار زرد سیر از روشن ترین رنگهای خالص و بنفش از جمله تیره ترین آنها نشان داده شده است .

بدین ترتیب رنگ زرد از درجهچهارم به بعد از بین می رود تا با مایه های تیره تر میزان خاکستری برابر کند . قرمز و آبی خالص در سطح پایین تری قرار می گیرند که چنددرجه با سیاه و چند درجه با سفید فاصله دارند . هر ترکیب رنگ با سیاه و سفید از میزان درخشندگی آن می کاهد . در طول هر ردیف افقی نمودار ، تمام مربع ها باید درخشندگی خاکستری متناسب را داشته باشند .

اگر ما یک رشته 18 درجه ای را بجای 12 درجه ای اماده کنیم و نقطه های بالاترین درجه خلوص آن را به هم وصل کنیم یک منحنی سهمی خواهیم داشت . همانتطور که در نمودار تصویر 15 مشاهده می شود ، در حیقیت رنگهای خالص سیر شده از نظر درخشندگی با هم فرق دراند ؛ و این مورد بسیار مهمی است



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر  9ص


تحقیق درباره: فن و هنر سفالگری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 72

 

فن و هنر سفالگری

سفال قرون 3 و 4 هجری

قرن 3 هجری شروع و تلاشهای فرهنگی و اقتصادی در حیات جامعه است پس از دو قرن ساده زیستی و حذف تجمل گرایی و همگانی شدن امکانات جامعه ،زمینه های رشد وتوسعه اندیشه های انسانی فراهم شده است به طوری که شکوفایی این فعالیت ها را در قرن 4 هجری می توان دید .

دانشمندان معلمان بویژه ایرانیان در این قرن حاصل تفکرات فلسفی یونیان را در قالب تجربیات علمی و عملی در زمینه شناخت علوم و فنون به جهان عرضه کردند وبا ترجمه کتابهای یونانی و سانسکریت و تدوین کتب عربی وفارسی زمینه پیشرفت و تسریع اندیشه های آن دوره را به سوی شکوفایی فراهم نموده ، -0 آثار سفالی بیش از هر اثر باقیمانده ای منعکس کننده این تحولات است زیرا سیر تطور و تکامل اندیشه ها از روی نوع تزئینات نوشته های کوفی روی سفالها و تجربیات انجام شده د رزمینه عقیه لعاب های مختلف و کشف لعابهای جدید ورنگهای مختلف می توان دید در پایان قرن 4 موفقیتهای ارزنده ای در زمینه شناخت اکسید فلزات و فرمول ترکیبات آنها برای رنگ لعاب مورد نظر حاصل شده بود سفالگران باتکیه براین دانش و تجربه و ممارست در پخت سفال و کنترل حرارت و تغییر در شکل کوره ها توانستند تحولی عظیم و چشمگیر در خلق ظروف سفالی با تزئینات بسیار چشم نواز وارزشمند به وجود آورند . 0-0 در طبقه بندی سفالهای دروه اسلامی سفالی قرن 3و 4 را بنام سفالهای سامانی شناسایی کرده وویژگیهای فن و زیرین موسوم به لعاب گلی را به این دوره نسبت داده اند . این گروه ازسفالها بیشتر در شمال شرق ایران در مراکزی مانند نیشابور ، سمرقند و جرجان معمول بوده است فنون تزئین متداول در این دوره چنین است .

الف – لعاب گلی : در این نوع تزئین ظروف ساخته شده از گل را که معمولا دارای خمیر نخودی یا قرمز بوده است پس از خشک شدن در دو غابی از گل نخود رنگ فرو می بردند . طوری که داخل و خارج آن بطور یکنواخت با این دوغاب پوشانده می شد و پس از خشک شدن ظروف را به نقوش مورد نظر می آراستند این نقوش معمولا ساده بود و شامل یک جمله یا کلمه کوفی می‌شد که در کف داخلی یا برحاشیه لبه داخلی ظروف نوشته می شده سپس ظروف را با لعاب شیشه ای پوشاندند و به کوره می بردند . معمولا برای ظروف ساده یک رنگ از ترکیب لعاب گلی که سیلیس هم به آن اضافه می‌شده استفاده می کردند که این کار در یک مرحله انجام می شده در نهایت ظروف به رنگ شیری براق در می آمد . ظروف مزین به لعاب گلی معمولا درچهار گروه مطالعه می شود .

سفالینه با پوشش گلی و نقوش سیاه روی زمینه سفید : ( یکانی و کریمی ، 1364 ، ص 16) این دسته از ظروف که مهمترین مرکز ساخت آنرا می توان نیشابور دانست ، با پوشش گلی پوشانده شده و سپس با نقوش سیاه رنگ یا قهوه ای تیره و لعاب شفاف مبدلی تزئین شده است ( شکل 3-9) زمینه این ظروف کاملا شیری رنگ یا سفید است که در گوشه ای از لبه داخلی یا کف آن با کلمه یا جمله ای کوتاه تزئین شده است در اوایل قرن 4 تزئینات دیگری شامل نقطه چین های مرتب نقش پرندگان گلهای مسبک به نوشته کوفی تزئین اضافه می شود از ویژگیهای کلی تزئینات این



خرید و دانلود تحقیق درباره: فن و هنر سفالگری