واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق.. فلسفه پوشش د راسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

فلسفه پوشش د راسلام

فلسفه هایی که قبلا برای پوشش ذکر کردیم غالبا توجیهاتی بودکه مخالفین پوشش تراشیده اند و خواسته اند آن را حتی در صورت اسلامیش امری غیرمنطقی معرفی کنند . روشن است که اگر انسان مساله ای را از اول خرافه فرض کند ، توجیهی هم که برای آن ذکر می کند متناسب با خرافه خواهد بود . اگر هم که بحث کنندگان ، مساله را با بیطرفی مورد کاوش قرار میداند درمی یافتند که پوشش و حجاب اسلامی هیچیک از سخنان پوچ و بی اساس آنها نیست .

ما برای پوشش زن ا زنظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که نظر عقلی آن را موجه می سازد واز نظر تحلیل می توان آنرا مبنای حجاب در اسلام دانست .

واؤژه حجاب

پبیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یاد آوری کنیم آن نکته این است که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معرف شده است چیست ؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قران کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند : " ختی توارت باالحجاب " یعنی تا آنوقتی که خورشید در پشت پرده مخقی شد . پرده حاجز میان قلب و شکم را " حجاب " می نامند.

در دستوری که امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر است می فرماید : فلا تطولن احتجابک عن رعیتک . یعنی در میان مردم باش ، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن : حاجب و دربان ترا ازمردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان مورد بی اطلاع نمایی .

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان " فصل فی الحجاب کیف یقع الدول و انه یعظم عند الهرم " در این فصل بیان می کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله ای قرار نمی دهند ولی تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر می شود تا بالاخره عواقب ناگواری به وجود می آورد . ابن خلدون کلمه حجاب را به معنی پرده و حائل – نه پوشش – به کار برده است .

استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدیدی است . در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه " سٍٍٍٍئر" که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقها ء چه در کتاب الصوو چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند که کلمه "سئر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را .

بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم . زیرا چنانچه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است ،و اگر درمورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده باشد و در خانه محبوس باشد وبیرون نرود .

وظیفه پوشش اسلام برای زنان مقرر کرده است ، بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . و زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی از کشورهای قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد .

پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمائی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را دکر می کند و فتوای فقها هم موید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منافع سنٍٍت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است . آیاتی که در این باره هست چه در سوزه مبارکه نورو چه رد مسوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد . آیه ای که در آن ، کلمه حجاب کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام .

می دانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شد ه است . اولین ِآیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود : یا نساء النٍبی لستن کاحد من النساء یعنی شما با سایز زنان فرق دارید . اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد ا زوفات ایشان در خانه های خود بمانند و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است . قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر می گوید : و قرن فی بیوتکن " یعنی در خانه های خود بمانید .اسلام می خواسته است " امهات المومنین " که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند ، و احیانا ابزار عناصر خود خواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنانچه می دانیم یکی از " امهات المومنین " ( عایشه ) که از این دستور تخلف کرد و ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آود . خود او همیشه اظهار تاسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم .

سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است . یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سو استفاده می کرد و ماجراها می آفرید . بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است .

به هر خال آیه ای که در آن آیه کلمه حجاب به کار رفته آیه 54 از سوره احزاب است که می فرماید : " و اذا سلتمو هن متاعا فاسلوهن من وراحجاب " یعنی اگر از آنها



خرید و دانلود تحقیق.. فلسفه پوشش د راسلام


مقاله درمورد پوشش های تبدیلی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

پوشش های تبدیلی

اصطلاح ((پوشش تبدیلی )) به پوششهایی گفته می شود که از طریق واکنش لایه های اتمی سطح فلزات با آنیونهایی که از وسط فلزات ایجاد می شوند .

بنابراین فرایند تشکیل پوشش تبدیلی یک فرایند خوردگی کنترل شده ای است که به طریق مصنوعی ایجاد شده است و نهایتاً برروی سطح فلز لایه ای را ایجاد می کند . این لایه اتصال محکمی با فلز پایه دارد و عملاً در آب و محیط واسطه نامحلول است و عایق الکتریکی خوبی می باشد .

یکی از فرایند های پوششهای تبدیلی فرایند کروماته کردن است که در دو دهه اخیر پیشرفت و گسترش قابل توجهی پیدا کرده است .

کروماته کردن

اصطلاح ((کرماته کردن)) به عملیات شیمیایی و الکترو شیمایی فلزات و پوششهای فلزی محلولهایی گفته می شود که در آنها اسید کرمیک ، کرمات یا دی کرمات باشد . نتیجه چنین عملیاتی ایجاد پوشش محافظ تبدیلی شامل ترکیبات کرم سه ظرفیتی و شش ظرفیتی بر روی سطح فلز است .

خواص جلوگیری از خوردگی فلزات توسط کروماتها به خوبی شناخته شده است . با اضافه کردن مقادیر کمی از این ماده به سیستمهای دارای آب در گردش سطح فلزات را پوشش می دهد و در نتیجه از خوردگی آنها جلوگیری می کند .

پوششهای کرماته در محصولات صنایع ماشین سازی ، الکتریکی ، الکترونیکی ، ارتباطات راه دور و صنایع موتوری خودکار به کار می رود . آنها نیز با جایگزین کردن برخی فلزات معین معین به جای فلزاتی که طول عمر کمتری دارند نقش مهم کاربردی دارند . به عنوان مثال ، می توان از روی کرماته شده که جایگزین فلزات با پوشش کادمیم شده اند نام برد .

مهمترین اهداف استفاده از فلزات کرماته شد عبارتند از :

الف ) افزایش مقاومت به خوردگی فلز یا پوششهای محافظ فلزی ، در حالت اخیر احتمالاً به طولانی شدن زمان ظهور اولین آثار خوردگی بر روی فلز پایه و فلز پوشش منجر خواهد شد .

ب ) کاهش خسارات سطحی ناشی از آثار انگشت (خراشهای سطحی)

ج) افزایش میزان چسبندگی رنگ و سایر پوششهای آلی .

د) رنگ پذیری و یا پذیرش بهتر سایر پوششهای تزئینی .

روشهای عملی کرماته کردن بر اساس نوع عملیات به دو دسته زیر تقسیم می شوند :

الف ) روشهای شیمیایی که فقط شامل فرو بردن قطعات در محلولهای کرماته است .

ب ) روشهای الکتروشیمیایی که شامل فرو بردن قطعات در محلول و اعمال جریان الکتریکی از یک منبع خارجی است .

ج) فرایندی که یک لایه کرماته فشرده برروی سطح تمیز فلزی ایجاد می کند به نحوی که در نهایت به شکل پوشش واقعی در می آید .

د) فرایندی که با استفاده از انواع دیگر پوششها از فلز محافظ می کند . به عنوان مثال پوششهای اکسیدی یا فسفاتی که نوع فسفات آن در فصلهای مربوط به اکسیداسیون و فسفاته کردن بحث شده است .

فرایند کرماته کردن را می توان بهصورت دستی ، نیمه خودکار یا تمام خودکار انجام داد .

توسعه این فرایند به دلیل سهولت عمل و زمان کم آن قابلیت دسترسی همگانی و اقتصادی بودن مواد شیمیایی و بالخره خواص منحصر به فردی است که این نوع پوشش برخوردار است .

بر اساس نظریات و ستچستر مقاومت به خوردگی پوششهای کرماته بهتر از نوع فسفاته آن است . موک نیز که تحقیقاتی در زمینه خواص حفاظتی پوششهای کرماته و مقایسه آن با نوع فسفاته انجام داده ، به نتایج مشابهی رسیده است .

در اولین مرحله ، مقاومت به خوردگی و سایر خواص پوششهای کرمی بستگی تام به فلز پایه (فلزی که پوشش روی آن انجام می گیرد دارد . چگونگی سطح فلز روشهای آماده سازی مختلف کرماته کردن و احتمالاً عملیات اضافی در زمینه پوشش کرم دادن (مثلاُ کاربرد پوشش روغن یا رنگ) دارد. در حالی که از روشهای الکترو شیمیایی برای ایجاد پوشش کرماته استفاده می شود ، چگالی جریان نقش مهمی ایفا می کند).



خرید و دانلود مقاله درمورد پوشش های تبدیلی


تحقیق درمورد- فلسفه پوشش د راسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

فلسفه پوشش د راسلام

فلسفه هایی که قبلا برای پوشش ذکر کردیم غالبا توجیهاتی بودکه مخالفین پوشش تراشیده اند و خواسته اند آن را حتی در صورت اسلامیش امری غیرمنطقی معرفی کنند . روشن است که اگر انسان مساله ای را از اول خرافه فرض کند ، توجیهی هم که برای آن ذکر می کند متناسب با خرافه خواهد بود . اگر هم که بحث کنندگان ، مساله را با بیطرفی مورد کاوش قرار میداند درمی یافتند که پوشش و حجاب اسلامی هیچیک از سخنان پوچ و بی اساس آنها نیست .

ما برای پوشش زن ا زنظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که نظر عقلی آن را موجه می سازد واز نظر تحلیل می توان آنرا مبنای حجاب در اسلام دانست .

واؤژه حجاب

پبیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یاد آوری کنیم آن نکته این است که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معرف شده است چیست ؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قران کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند : " ختی توارت باالحجاب " یعنی تا آنوقتی که خورشید در پشت پرده مخقی شد . پرده حاجز میان قلب و شکم را " حجاب " می نامند.

در دستوری که امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر است می فرماید : فلا تطولن احتجابک عن رعیتک . یعنی در میان مردم باش ، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن : حاجب و دربان ترا ازمردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان مورد بی اطلاع نمایی .

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان " فصل فی الحجاب کیف یقع الدول و انه یعظم عند الهرم " در این فصل بیان می کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله ای قرار نمی دهند ولی تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر می شود تا بالاخره عواقب ناگواری به وجود می آورد . ابن خلدون کلمه حجاب را به معنی پرده و حائل – نه پوشش – به کار برده است .

استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدیدی است . در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه " سٍٍٍٍئر" که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقها ء چه در کتاب الصوو چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند که کلمه "سئر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را .

بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم . زیرا چنانچه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است ،و اگر درمورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده باشد و در خانه محبوس باشد وبیرون نرود .

وظیفه پوشش اسلام برای زنان مقرر کرده است ، بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . و زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی از کشورهای قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد .

پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمائی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را دکر می کند و فتوای فقها هم موید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منافع سنٍٍت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است . آیاتی که در این باره هست چه در سوزه مبارکه نورو چه رد مسوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد . آیه ای که در آن ، کلمه حجاب کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام .

می دانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شد ه است . اولین ِآیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود : یا نساء النٍبی لستن کاحد من النساء یعنی شما با سایز زنان فرق دارید . اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد ا زوفات ایشان در خانه های خود بمانند و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است . قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر می گوید : و قرن فی بیوتکن " یعنی در خانه های خود بمانید .اسلام می خواسته است " امهات المومنین " که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند ، و احیانا ابزار عناصر خود خواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنانچه می دانیم یکی از " امهات المومنین " ( عایشه ) که از این دستور تخلف کرد و ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آود . خود او همیشه اظهار تاسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم .

سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است . یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سو استفاده می کرد و ماجراها می آفرید . بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است .

به هر خال آیه ای که در آن آیه کلمه حجاب به کار رفته آیه 54 از سوره احزاب است که می فرماید : " و اذا سلتمو هن متاعا فاسلوهن من وراحجاب " یعنی اگر از آنها



خرید و دانلود تحقیق درمورد- فلسفه پوشش د راسلام


تحقیق درباره. فلسفه پوشش د راسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

فلسفه پوشش د راسلام

فلسفه هایی که قبلا برای پوشش ذکر کردیم غالبا توجیهاتی بودکه مخالفین پوشش تراشیده اند و خواسته اند آن را حتی در صورت اسلامیش امری غیرمنطقی معرفی کنند . روشن است که اگر انسان مساله ای را از اول خرافه فرض کند ، توجیهی هم که برای آن ذکر می کند متناسب با خرافه خواهد بود . اگر هم که بحث کنندگان ، مساله را با بیطرفی مورد کاوش قرار میداند درمی یافتند که پوشش و حجاب اسلامی هیچیک از سخنان پوچ و بی اساس آنها نیست .

ما برای پوشش زن ا زنظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که نظر عقلی آن را موجه می سازد واز نظر تحلیل می توان آنرا مبنای حجاب در اسلام دانست .

واؤژه حجاب

پبیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یاد آوری کنیم آن نکته این است که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معرف شده است چیست ؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قران کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند : " ختی توارت باالحجاب " یعنی تا آنوقتی که خورشید در پشت پرده مخقی شد . پرده حاجز میان قلب و شکم را " حجاب " می نامند.

در دستوری که امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر است می فرماید : فلا تطولن احتجابک عن رعیتک . یعنی در میان مردم باش ، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن : حاجب و دربان ترا ازمردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان مورد بی اطلاع نمایی .

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان " فصل فی الحجاب کیف یقع الدول و انه یعظم عند الهرم " در این فصل بیان می کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله ای قرار نمی دهند ولی تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر می شود تا بالاخره عواقب ناگواری به وجود می آورد . ابن خلدون کلمه حجاب را به معنی پرده و حائل – نه پوشش – به کار برده است .

استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدیدی است . در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه " سٍٍٍٍئر" که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقها ء چه در کتاب الصوو چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند که کلمه "سئر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را .

بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم . زیرا چنانچه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است ،و اگر درمورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده باشد و در خانه محبوس باشد وبیرون نرود .

وظیفه پوشش اسلام برای زنان مقرر کرده است ، بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . و زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی از کشورهای قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد .

پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمائی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را دکر می کند و فتوای فقها هم موید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منافع سنٍٍت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است . آیاتی که در این باره هست چه در سوزه مبارکه نورو چه رد مسوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد . آیه ای که در آن ، کلمه حجاب کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام .

می دانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شد ه است . اولین ِآیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود : یا نساء النٍبی لستن کاحد من النساء یعنی شما با سایز زنان فرق دارید . اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد ا زوفات ایشان در خانه های خود بمانند و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است . قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر می گوید : و قرن فی بیوتکن " یعنی در خانه های خود بمانید .اسلام می خواسته است " امهات المومنین " که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند ، و احیانا ابزار عناصر خود خواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنانچه می دانیم یکی از " امهات المومنین " ( عایشه ) که از این دستور تخلف کرد و ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آود . خود او همیشه اظهار تاسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم .

سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است . یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سو استفاده می کرد و ماجراها می آفرید . بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است .

به هر خال آیه ای که در آن آیه کلمه حجاب به کار رفته آیه 54 از سوره احزاب است که می فرماید : " و اذا سلتمو هن متاعا فاسلوهن من وراحجاب " یعنی اگر از آنها



خرید و دانلود تحقیق درباره. فلسفه پوشش د راسلام


تحقیق درمورد.. فطرى بودن پوشش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

فطرى بودن پوشش

حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، داراى جایگاه خاصّى است، و یکى از دلایل اساسى آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطرى است.

داستان حضرت آدم و حوّا نیز فطرى بودن پوشش را اثبات مى‏کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که براى مسیحیان نیز مقدّس است)، مى‏خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت براى خوراک نیکوست و به نظر، خوش‏نما و درختى دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه‏اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد*آن‏گاه چشمان هر دوى ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند؛ پس برگ‏هاى انجیر به‏هم دوخته، سترها براى خویشتن ساختند. . » بعد ادامه مى‏دهد: «و آدم، زن خود را حوّا نام نهاد؛ زیرا که او مادر جمیع زندگان است * و خداوندْ خدا رخت‏ها براى آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید». (1)

بر طبق این متن، آدم و حوّا لباسى نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباسى از پوست بدیشان ارزانى داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛(2)

آن‏گاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید). و به سرعت، با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند. طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه داراى لباس بوده‏اند؛ امّا با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغواى شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگى (خواه طبق نقل تورات قبل از آن داراى لباس نبوده و یا طبق قرآن کریم داراى لباس بوده‏اند) بلافاصله خود را با برگ‏هاى درختان بهشتى پوشاندند. این احساس شرم از برهنگى، حتى بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ‏ها (ولو به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانى از جانب خداوند یا فرشته وحى و یا تذکّر هر یک به دیگرى صورت گرفته است، بیانگر فطرى بودن پوشش در انسان است و ثابت مى‏کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن‏ها ایجاد نشده است؛ بلکه انسان‏هاى نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان‏ها، به طور فطرى بدان گرایش داشته‏اند. و بنا به گواهى متون تاریخى، در اکثر قریب به اتفاق ملت‏ها و آیین‏هاى جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طور تاریخ، فراز و نشیب‏هاى زیادى را طى کرده و گاهى با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولى هیچ‏گاه به‏طور کامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملّى کشورهاى جهان بنگریم، به خوبى حجاب و پوشش زن را در آن مى‏بینیم. دقّت در لباس ملى کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخى براى یافتن ملل و اقوامى که زنان آنها داراى حجاب بوده‏اند، بى‏نیاز مى‏سازد و به خوبى اثبات مى‏کند که حجاب در میان اکثر ملت‏هاى جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملّت خاصى نداشته است. تمام ادیان آسمانى، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشرى را به سوى آن دعوت کرده‏اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعى در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهاى ادیان الهى هماهنگ و همسو با فطرت انسانى تشریع شده است؛ پس در همه ادیان الهى پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امرى لازم بوده است. کتاب‏هاى مقدس مذهبى، دستورها و احکام دینى، آداب و مراسم و سیره عملى پیروان این ادیان الهى، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدّعاست.

حجاب در شریعت زرتشت

«اَشو زرتشت» با توصیه‏ها و اندرزهاى خود، کوشیده است تا پایه‏هاى حجابى را که زنان ایرانى به عنوان یک فرهنگ ملّى در ظاهر عرف خود رعایت مى‏کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجراى قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف‏هاى اخلاقى پنهان، بیمه کند. قسمتى از پند و اندرزهایى که «اَشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل مى‏کنیم، تا این اقدام مهم «اشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالى و آموزش ریشه‏هاى «حفظ حجاب» و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهرى با عفّت باطن، روشن‏تر شود. او مى‏فرماید: * اى نوعروسان و دامادان! روى سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پى زندگانى پاک مَنشى برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزى، بر دیگرى پیشدستى جوید تا آن زندگانى مقدس زناشویى، با خوشى و خرّمى همراه باشد. * اى مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروى کنید. هیچ‏گاه گرد دروغ و خوشى‏هاى زودگذرى که تباه کننده زندگى‏اند، نگردید؛ زیرا لذّتى که با بدنامى و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏اى است که با شیرینى درآمیخته و همانند خودش دوزخى است. با این‏گونه کارها زندگانى گیتى خود را تباه مسازید. * پاداش رهروان نیکى، به کسى مى‏رسد که هوا، هوس، خودخواهى و آرزوهاى باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهى و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگرى نخواهد بود. * فریب‏خوردگانى که دست به کردار زشت مى‏زنند، گرفتار بدبختى و نیستى خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولى زنان و مردانى که به اندرز و راهنمایى من گوش فرا مى‏دهند، آرامش و خوشى زندگى بهره‏شان خواهد بود و سختى و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیک‏نامى جاودانى خواهند رسید. (3)

و در کتاب «وَنْدى داد» این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام ایزدى است که کردار زشت را نابود مى‏کند: از تو - اى مرد! - خواهش مى‏کنم پیدایش و فزونى را پاک و پاکیزه ساز! از تو - اى زن! - خواهش مى‏کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشى و شیر تو فراوان شود!». (4)در کتاب پوشاک باستانى ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‏هاى میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتى چنین مى‏خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتى از آن استفاده مى‏کنند، شباهتى بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنان‏که روسرى آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسرى بانوان بختیارى است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربى است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندرى است». دین زرتشت، بر سه اصل اساسىِ، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار گشته است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک مى‏گویند: «یک زرتشتى مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دورى جوید». در اندرز «آذرباد مار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن». (5)

حجاب در شریعت یهود

رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبى نیست که کسى بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه‏تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته‏اند، بلکه به افراطها و سخت‏گیرى‏هاى بى‏شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده‏اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به‏وجود آورد، ولى در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللى که از فکر یهود پیروى مى‏کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام مى‏خواست وجود داشت. در بین این ملت‏ها وجه و کفّین (=



خرید و دانلود تحقیق درمورد.. فطرى بودن پوشش