لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اوقات فراغت و گردشگری در ایران
گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت بهدست میآید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.
گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت بهدست میآید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.
در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کردهاند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.
در حالیکه از سوی دولت، گردشگری بهعنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوبشرقی سفر میکنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها میریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.
ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمیگنجد ناگزیر به اشاره بیبسنده میکنیم. گزافهگوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبهترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبههای فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبههای طبیعی همچون کوهها، غارها، جنگلها، دشتهای سرسبز، کویر بیکران، رودخانهها، دریا و جزایر زیبا و بیمانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بیبی بدیل پدید آوردهاند که مانند آن را در کمتر کشوری میتوان یافت.
ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال میتوان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بیدریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشتههای خود نمیبریم سهل است هر ساله میزان چشمگیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر میشود. و تلختر اینکه این همه امکانات و پتانسیلها، تکافوی بهرهگیری هموطنان خودمان را هم نمیدهد و نمیتواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعهنیافتگی اندوختهها، شاخص بهرهبرداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.
آوردن دلیل و بهانه برای این بیتدبیری و کمکاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصتهای مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، بهعهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشتهاند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بیمسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر میشود.
فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایهگذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایهگذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به ساماندهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه میانجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی بهگونهای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین میکند.
شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغالزائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمیتوان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بیانگیزه و برنامه یا بیحوصلگی تنها چشم به برنامههای تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگیها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست میبازند و گرایشهای افراطی جنونآمیزی چون اتومبیلسواری، خیابانگردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصتهای فراغت ایشان را عملاً به هدر میدهد و جای خالی تمام فرصتهای دود شده، دیر یا زود به شکل بحرانهای فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.
امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابهجا، تراکم بیرویهٔ جمعیت و آپارتماننشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربریهای تجاری و داد و ستدهائی درمیآید که بهجز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمیکند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشههائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم بهویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشودهایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه میآورد، هوای سالم، فضای زیبا و روحپرور، ورزش و تحرک و شادابی است.
در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیتهای تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحتتأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردمگریزی انجامید و کار بهجائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسانها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت صرف فیزیکی و تحتتأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.
مناسباتی که پیآمد آن از دست شدن علقهها و دلبستگیها برای همنشینی، معاشرت و گفتوگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمعهای مسکونی بزرگ، گروههائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی میکنند. گروههائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباطهای همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگیها داشت، طی این سالها آرام آرام از دست رفته است.
آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیشنیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی بهمثابه اصلیترین رکن شکلدهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخههای کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربهنشده، فضاهائی را پدید آوردهاند که با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اوقات فراغت و گردشگری در ایران
گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت بهدست میآید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.
گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت بهدست میآید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.
در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کردهاند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.
در حالیکه از سوی دولت، گردشگری بهعنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوبشرقی سفر میکنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها میریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.
ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمیگنجد ناگزیر به اشاره بیبسنده میکنیم. گزافهگوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبهترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبههای فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبههای طبیعی همچون کوهها، غارها، جنگلها، دشتهای سرسبز، کویر بیکران، رودخانهها، دریا و جزایر زیبا و بیمانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بیبی بدیل پدید آوردهاند که مانند آن را در کمتر کشوری میتوان یافت.
ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال میتوان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بیدریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشتههای خود نمیبریم سهل است هر ساله میزان چشمگیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر میشود. و تلختر اینکه این همه امکانات و پتانسیلها، تکافوی بهرهگیری هموطنان خودمان را هم نمیدهد و نمیتواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعهنیافتگی اندوختهها، شاخص بهرهبرداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.
آوردن دلیل و بهانه برای این بیتدبیری و کمکاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصتهای مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، بهعهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشتهاند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بیمسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر میشود.
فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایهگذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایهگذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به ساماندهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه میانجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی بهگونهای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین میکند.
شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغالزائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمیتوان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بیانگیزه و برنامه یا بیحوصلگی تنها چشم به برنامههای تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگیها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست میبازند و گرایشهای افراطی جنونآمیزی چون اتومبیلسواری، خیابانگردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصتهای فراغت ایشان را عملاً به هدر میدهد و جای خالی تمام فرصتهای دود شده، دیر یا زود به شکل بحرانهای فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.
امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابهجا، تراکم بیرویهٔ جمعیت و آپارتماننشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربریهای تجاری و داد و ستدهائی درمیآید که بهجز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمیکند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشههائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم بهویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشودهایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه میآورد، هوای سالم، فضای زیبا و روحپرور، ورزش و تحرک و شادابی است.
در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیتهای تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحتتأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردمگریزی انجامید و کار بهجائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسانها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت صرف فیزیکی و تحتتأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.
مناسباتی که پیآمد آن از دست شدن علقهها و دلبستگیها برای همنشینی، معاشرت و گفتوگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمعهای مسکونی بزرگ، گروههائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی میکنند. گروههائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباطهای همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگیها داشت، طی این سالها آرام آرام از دست رفته است.
آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیشنیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی بهمثابه اصلیترین رکن شکلدهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخههای کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربهنشده، فضاهائی را پدید آوردهاند که با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
دانشگاه آزاد اسلامی – واحد نیشابور
عنوان :
مدیریت بحرانهای صنعت گردشگری
تحلیل CGE از حادثه 11 سپتامبر
استاد ارجمند :
جناب آقای دلبری
دانشجو :
گلنوش جباری
بهار 1387
مدیریت بحرانهای صنعت گردشگری: تحلیل GGE از حادثه 11 سپتامبر
شواهد زیادی وجود دارد که کاهش تقاضای ناگهانی و غیرمنتظره ای در صنعت گردشگری یک یا چند کشور به وجود می آید. سیاست گذاران با وضعی خطرناک مواجه شده اند بدین ترتیب که چگونه می توانند چنین بحرانهایی را در غیاب تحقیقات تأثیرات مربوطه واکنشهای مختلف، حل و فصل نمایند. کاهش تقاضا در صنعت گردشگری ایالات متحده در پی 11 سپتامبر، مثال روشنی از بحران در این صنعت است. اگر چنین رکوردی طبیعت موقتی داشته باشد سیاست دولت گرایش به هدف گذاری در جهت کاهش سطح خرید و فروشی است که اتفاق خواهد افتاد. اگر این رکود دائمی تشخیص داده شود، سیاستهای دولت به سمت هدف گذاری در جهت انجام خرید و فروش به شکل متعادل اقتصادی جدید در کاهش گرایی خواهد بود. این مقاله، راه های سنجیدن قیمتهای خرید و فروش را در مدل GGE بررسی می کند و سیاست دولت را که چگونه می تواند به سمت کاهش قیمتها هدفمند شود را ارزیابی می کند.
ما مدل تنظیم اقتصادی کلی و قابل محاسبه ای متعلق به ایالات متحده در جهت بررسی تأثیرات 11 سپتامبر طرح ریزی کرده ایم القا شده از بران صنعت گردشگری و واکنشهای سیاسی واقعی و بالقوه به این بحران مدل GGE ابزار مناسبی در ارزیابی بحرانهای صنعت است به دلیل اینکه به گردشگران اجازه می دهد تا مجموعه ای از اجناس را خریداری کنند. نگهداری حسابها برای تأثیرات تنظیم اقتصادی کلی و طرح ریزی واکنش های دولت نسبت به بحران را ایجاد می کند. این مدل یک مدل 98 قسمتی استاتیک از اقتصاد ایالات متحده است با مشخصات 23 نوع نیروی انسانی جهت مهیا ساختن طرح ریزی واکنشهای شغلی 11 سپتامبر. تقاضاهای گردشگری به عنوان کاربردهای GES بر روی خدمات و کالای گوناگون با تقاضاهای مختلف از گردشگران تجاری واسطه داخلی و خارجی که هر کدام مسافرتهای گردشگری هوایی و غیرهوایی داشته اند، مشخص شده اند بحرانهایی که بر گردشگری سفر هوایی ایجاد شده است مقایسه شده است با تأثیراتی که 11 سپتامبر بر روی تقاضا برای سفر داشته است و فشار منجر شده بر روی رفاه اجتماعی، GDP و اشتغال زایی محاسبه شده است. سطوح تعادل اقتصادی سازنده که در علم اقتصاد وجود دارد بررسی شده اند. علاوه بر این راندمان بررسی های دولت فدرال جهت خنثی کردن کاهش تقاضای حمل و نقل هوایی تشکیل شد. راندمان سایر فعالیتهای ممکن دولت فدرال نیز طرح ریزی شد.
این مدل ساخته شده است از مجموعه ی اطلاعاتی که از منابع ملی قابل محاسبه آمریکا گرفته شده است. جدول ورودی و خروجی از جدول مبنای ورودی و خروجی سال 1997 گرفته شده است، با اطلاعات اضافی در مورد GDP به وسیله درآمد ملی و صنعت اطلاعات سود و زیان تولید که برای به روز درآوردن این جدول استفاده شده است که برای ساختن SAM که ایالات متحده را در سال 2001 بدون تأثیرات 11 سپتامبر نشان می دهد. سایر منابع سود و زیان ملی ایالات متحده جهت ساختن ماتریس تقاضاهای گردشگران به وسیله تولید و نوع توریست مورد استفاده قرار گرفته است.
ما دریافتیم که پرداخت سوبسیدهای هدف دار بخش های خاص و کاهش مالیات مؤثرترین راه های مدیریت بحران گردشگری هستند. واکنش های اولیه دولت فدرال به بحرانها در بی اثر کردن کاهش تقاضای گردشگری مؤثر بود، ولی آنقدر کافی نبود که کارآفرینان را از تأثیرات آن مصون نگه دارد. درخواستها برای تخفیف مالیات کلی گردشگری و تجارتهای گردشگری تأثیر بسیار کمتری داشتند در نجات دادن خسارتهای شغلی در صنعتهای گردشگری مربوطه.
1- مقدمه
سهم گردشگری و مسافرت به کشورهای در حال توسعه و صنعتی در حال حاضر بسیار مهم است که هرگونه رکودی در سطح این فعالیت در صنعت قابل ملاحظه است. واکنشهایی که فراتر از فعالیتها ادامه می یابند مستقیماً با صنعت گردشگری، به ویژه خطوط هوایی، هتلها و تهیه مایحتاج عمومی، با بخشهایی که کالاهای نهایی یا واسطه تهیه می کنند در ارتباط هستند که توسط مؤسسات تجاری و کارمندان در صنعت خریداری می شوند. بنابراین تمامی بخشهای اقتصادی تحت تأثیر کمترین یا بیشترین توسعه قرار می گیرند. واکنش کلی گردشگی و سازمانهای مسافرتی مربوطه به کاهشهای قابل توجه در تقاضای گردشگری، تبلیغ کردن دولت به اجراء کردن سیاست هایی جهت جبران رکود اقتصادی می باشد. سیاستمداران با تصمیم مشکلی روبرو می شوند که اگر هر قانونی که وضع می شود به ویژه از زمانی که اجراء بسیاری از قوانین سیاسی پرخرج است و تأثیرگذاری مربوطه از قوانین جایگزین تفاوت می کند.
سیاستمداران با سه مسئله که مربوط به هرگونه رکودی در فعالیت گردشگری می شود، مواجه می شوند.
اولین مسئله این است که آیا این رکود به اندازه کافی بزرگ و مهم است مستحق جبران باشد. اطلاعاتی که مربوط به این مسئله می شود، شامل اندازه کاهشها در درآمد مربوط به فعالیتهای گردشگری و مسافرت، پراکندگی تأثیرات ایجاد شده در کنار سایر بخشهای اقتصادی و تأثیرات مربوط به رفاه اجتماعی می شود. دومین مسئله مدت رکود است. اگر بحران اقتصادی به طول انجامد و یا حتی دائمی گردد، سیاست گذاران می بایست توجه خود را در جهت به حداقل رساندن قیمتهای تنظیم شده معطوف سازند. به طوری که اقتصاد به سمت یک تعادل جدید حرکت کند. اگر بحران دارای طبیعی موقتی بود، نگرانی می بایست جهت مصون کردن اقتصاد از تأثیرات مضر این بحران باشد. مسئله سوم سیاستهایی است که انتخاب می شوند. در این متن سیاست گذاران احتیاج دارند به ارزیابی مزیتهای واکنش های گوناگون سیاسی و رسیدگی به ترکیب سیاستها و نرخ های تخفیف که بسیار مؤثر است در بالا بردن درآمد و محدود ساختن قیمتهای تنظیم شده تقاضا در گردشگری به ویژه در روابط سلامتی و امنیتی حساس است. لیست مواردی که تقاضا در گردشگری رکود غیرمنتظره و ناگهانی داشته است طولانی است و شامل تأثیرات جنگ Gulf سال 1991 برروی گردشگری در خاورمیانه، دریای مدیترانه و سایر کشورهای اروپایی، حمله های تروریستی در سال 1997 در LUXOR مصر، مبارزات کوزوو در سال 1999، تأثیرات شیوع بیماریهای دهان و پا در انگلستان در سال 2001، و اخیراً نیز تأثیرات حمله های تروریستی یازدهم سپتامبر در ایالات متحده و حمله های تروریستی در مالی و کنیا می شود در بسیاری از این موارد که دولتها واقعاً اهمیت رکود گردشگری را تشخیص داده اند و یک واکنش سیاسی را تأیید کرده اند، از تحقیقات در فضایی کار کرده اند که تعداد کمی به سمت مزایای متعادل ساختن واکنشهای سیاسی هدایت می شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
دانشگاه آزاد اسلامی – واحد نیشابور
عنوان :
مدیریت بحرانهای صنعت گردشگری
تحلیل CGE از حادثه 11 سپتامبر
استاد ارجمند :
جناب آقای دلبری
دانشجو :
گلنوش جباری
بهار 1387
مدیریت بحرانهای صنعت گردشگری: تحلیل GGE از حادثه 11 سپتامبر
شواهد زیادی وجود دارد که کاهش تقاضای ناگهانی و غیرمنتظره ای در صنعت گردشگری یک یا چند کشور به وجود می آید. سیاست گذاران با وضعی خطرناک مواجه شده اند بدین ترتیب که چگونه می توانند چنین بحرانهایی را در غیاب تحقیقات تأثیرات مربوطه واکنشهای مختلف، حل و فصل نمایند. کاهش تقاضا در صنعت گردشگری ایالات متحده در پی 11 سپتامبر، مثال روشنی از بحران در این صنعت است. اگر چنین رکوردی طبیعت موقتی داشته باشد سیاست دولت گرایش به هدف گذاری در جهت کاهش سطح خرید و فروشی است که اتفاق خواهد افتاد. اگر این رکود دائمی تشخیص داده شود، سیاستهای دولت به سمت هدف گذاری در جهت انجام خرید و فروش به شکل متعادل اقتصادی جدید در کاهش گرایی خواهد بود. این مقاله، راه های سنجیدن قیمتهای خرید و فروش را در مدل GGE بررسی می کند و سیاست دولت را که چگونه می تواند به سمت کاهش قیمتها هدفمند شود را ارزیابی می کند.
ما مدل تنظیم اقتصادی کلی و قابل محاسبه ای متعلق به ایالات متحده در جهت بررسی تأثیرات 11 سپتامبر طرح ریزی کرده ایم القا شده از بران صنعت گردشگری و واکنشهای سیاسی واقعی و بالقوه به این بحران مدل GGE ابزار مناسبی در ارزیابی بحرانهای صنعت است به دلیل اینکه به گردشگران اجازه می دهد تا مجموعه ای از اجناس را خریداری کنند. نگهداری حسابها برای تأثیرات تنظیم اقتصادی کلی و طرح ریزی واکنش های دولت نسبت به بحران را ایجاد می کند. این مدل یک مدل 98 قسمتی استاتیک از اقتصاد ایالات متحده است با مشخصات 23 نوع نیروی انسانی جهت مهیا ساختن طرح ریزی واکنشهای شغلی 11 سپتامبر. تقاضاهای گردشگری به عنوان کاربردهای GES بر روی خدمات و کالای گوناگون با تقاضاهای مختلف از گردشگران تجاری واسطه داخلی و خارجی که هر کدام مسافرتهای گردشگری هوایی و غیرهوایی داشته اند، مشخص شده اند بحرانهایی که بر گردشگری سفر هوایی ایجاد شده است مقایسه شده است با تأثیراتی که 11 سپتامبر بر روی تقاضا برای سفر داشته است و فشار منجر شده بر روی رفاه اجتماعی، GDP و اشتغال زایی محاسبه شده است. سطوح تعادل اقتصادی سازنده که در علم اقتصاد وجود دارد بررسی شده اند. علاوه بر این راندمان بررسی های دولت فدرال جهت خنثی کردن کاهش تقاضای حمل و نقل هوایی تشکیل شد. راندمان سایر فعالیتهای ممکن دولت فدرال نیز طرح ریزی شد.
این مدل ساخته شده است از مجموعه ی اطلاعاتی که از منابع ملی قابل محاسبه آمریکا گرفته شده است. جدول ورودی و خروجی از جدول مبنای ورودی و خروجی سال 1997 گرفته شده است، با اطلاعات اضافی در مورد GDP به وسیله درآمد ملی و صنعت اطلاعات سود و زیان تولید که برای به روز درآوردن این جدول استفاده شده است که برای ساختن SAM که ایالات متحده را در سال 2001 بدون تأثیرات 11 سپتامبر نشان می دهد. سایر منابع سود و زیان ملی ایالات متحده جهت ساختن ماتریس تقاضاهای گردشگران به وسیله تولید و نوع توریست مورد استفاده قرار گرفته است.
ما دریافتیم که پرداخت سوبسیدهای هدف دار بخش های خاص و کاهش مالیات مؤثرترین راه های مدیریت بحران گردشگری هستند. واکنش های اولیه دولت فدرال به بحرانها در بی اثر کردن کاهش تقاضای گردشگری مؤثر بود، ولی آنقدر کافی نبود که کارآفرینان را از تأثیرات آن مصون نگه دارد. درخواستها برای تخفیف مالیات کلی گردشگری و تجارتهای گردشگری تأثیر بسیار کمتری داشتند در نجات دادن خسارتهای شغلی در صنعتهای گردشگری مربوطه.
1- مقدمه
سهم گردشگری و مسافرت به کشورهای در حال توسعه و صنعتی در حال حاضر بسیار مهم است که هرگونه رکودی در سطح این فعالیت در صنعت قابل ملاحظه است. واکنشهایی که فراتر از فعالیتها ادامه می یابند مستقیماً با صنعت گردشگری، به ویژه خطوط هوایی، هتلها و تهیه مایحتاج عمومی، با بخشهایی که کالاهای نهایی یا واسطه تهیه می کنند در ارتباط هستند که توسط مؤسسات تجاری و کارمندان در صنعت خریداری می شوند. بنابراین تمامی بخشهای اقتصادی تحت تأثیر کمترین یا بیشترین توسعه قرار می گیرند. واکنش کلی گردشگی و سازمانهای مسافرتی مربوطه به کاهشهای قابل توجه در تقاضای گردشگری، تبلیغ کردن دولت به اجراء کردن سیاست هایی جهت جبران رکود اقتصادی می باشد. سیاستمداران با تصمیم مشکلی روبرو می شوند که اگر هر قانونی که وضع می شود به ویژه از زمانی که اجراء بسیاری از قوانین سیاسی پرخرج است و تأثیرگذاری مربوطه از قوانین جایگزین تفاوت می کند.
سیاستمداران با سه مسئله که مربوط به هرگونه رکودی در فعالیت گردشگری می شود، مواجه می شوند.
اولین مسئله این است که آیا این رکود به اندازه کافی بزرگ و مهم است مستحق جبران باشد. اطلاعاتی که مربوط به این مسئله می شود، شامل اندازه کاهشها در درآمد مربوط به فعالیتهای گردشگری و مسافرت، پراکندگی تأثیرات ایجاد شده در کنار سایر بخشهای اقتصادی و تأثیرات مربوط به رفاه اجتماعی می شود. دومین مسئله مدت رکود است. اگر بحران اقتصادی به طول انجامد و یا حتی دائمی گردد، سیاست گذاران می بایست توجه خود را در جهت به حداقل رساندن قیمتهای تنظیم شده معطوف سازند. به طوری که اقتصاد به سمت یک تعادل جدید حرکت کند. اگر بحران دارای طبیعی موقتی بود، نگرانی می بایست جهت مصون کردن اقتصاد از تأثیرات مضر این بحران باشد. مسئله سوم سیاستهایی است که انتخاب می شوند. در این متن سیاست گذاران احتیاج دارند به ارزیابی مزیتهای واکنش های گوناگون سیاسی و رسیدگی به ترکیب سیاستها و نرخ های تخفیف که بسیار مؤثر است در بالا بردن درآمد و محدود ساختن قیمتهای تنظیم شده تقاضا در گردشگری به ویژه در روابط سلامتی و امنیتی حساس است. لیست مواردی که تقاضا در گردشگری رکود غیرمنتظره و ناگهانی داشته است طولانی است و شامل تأثیرات جنگ Gulf سال 1991 برروی گردشگری در خاورمیانه، دریای مدیترانه و سایر کشورهای اروپایی، حمله های تروریستی در سال 1997 در LUXOR مصر، مبارزات کوزوو در سال 1999، تأثیرات شیوع بیماریهای دهان و پا در انگلستان در سال 2001، و اخیراً نیز تأثیرات حمله های تروریستی یازدهم سپتامبر در ایالات متحده و حمله های تروریستی در مالی و کنیا می شود در بسیاری از این موارد که دولتها واقعاً اهمیت رکود گردشگری را تشخیص داده اند و یک واکنش سیاسی را تأیید کرده اند، از تحقیقات در فضایی کار کرده اند که تعداد کمی به سمت مزایای متعادل ساختن واکنشهای سیاسی هدایت می شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 125
صنعت گردشگری
گردشگر کسی است که به منظوری غیر ازکار و کسب درآمد برای مدتی بیش از یک شب و کمتر از یکسال به سرزمنین جز اقامت گاه خود وارد می شود و در آن اوقات را سپری می کند و صنعت گردشگری آمیزه ای از فعالیت های گوناگون از حمل و نقل و تغذیه تا اقامت و مدیریت رویدادها است که در جهت خدمت رسانی به گردشگران، به صورت زنجیره ای بهم پیوسته ایفای نقش می کنند. براساس تعریف بازدیدکنندگان یک روزه و تفرجگران نیز در تعریف گردشگر وارد شده اند. گردشگری( توریسم) عبارتی است که کلیه فعالیت هایی که گردشگران در هنگام سفر انجام می دهن و به ایشان مرتبط می شود را دربرمی گیرد و این می تواند شامل؛ برنامه ریزی برای سفر، جابجایی میان مبدأ و مقصد، اقامتگاه و نظایر آن باشد.
این تعریف شامل چهار مرحله از رفتار مصرف کننده است که گاه با یکدیگر هم پوشانی دارند.
1- فعالیت های قبل از سفر که شامل کسب اطلاعات در مرحله پیش از سفر ازمنابع گوناگون از جمله دوستان و خانواده، بروشورهای گردشگری، و نظایر آن، ذخیره جا برای سفر در اسباب حمل و نقل واقامتگاه یا بطور کلی برنامه و بسته سفر، و بالاخره آماده شدن برای سفر است.
2- انجام سفر از مبداء به مقصد که ممکن است مدتی بیش از یک روز را دربرگیرد.
3- آنچه گردشگر در مقصد انجام می دهد همچون بازدید از یک جاذبه، یا شرکت در یک رویداد گردشگری که ماهیتی بسیار متنوع دارند.
4- رفتارهای پس از سفر از قبیل چاپ فیلم و عکس های گرفته شد در طول سفر و بیان خاطرات آن برای دیگران.
برای ارائه تعرفی جامع از گردشگری حسب آنچه موردنظر سازمان جهانی جهانگردی است به نمودار 1-1اشاره می شود.
چنانچه ملاحظه می شود مسافران شامل گروههایی هستند که در طبقه بندی گردشگران و تفرجگران جای می گیرند و گروههایی که در طبقه بندی گردشگران و تفرجگران قرار ندارند، حسب تعریف؛ کارگران مرزی، اقوام چادرنشین کوچ کننده، مسافران ترانزیت، پناهندگان، کارکنان نیروهای مسلح که حسب مأموریت به سرزمینی وارد می شوند، کارکنان نمایندگی های سیاسی، دیپلمات ها و بستگاه و خدمه ایشان، مهاجران موقت و دائمی از جمله گردشگران و تفرجگران به شمار نمی روند.
گروهی که در شمار آمار گردشگری می آیند نیز خود شامل گردشگران و تفرجگران می شوند. تفرجگران شامل بازدیدکنندگان یک روزه و مسافران کشتی های تفریحی و خدمه وسایل حمل و نقل همچون خلبانان و مهمانداران و کارکنان کشتی ها و قطارها هستند.
حسب انگیزه بازدید نیز می توان گردشگران را طبقه بندی نمود، آنها ممکن است بمنظور کسب لذت و گذران فراغت سفر کنند.( مسافران تعطیلات، گردشگری فرهنگی، ورزشکاران، دیدار بستگان و دوستان ومواردی از این دست) یا انگیزه آنها ممکن است تخصصی و کاری باشد( شرکت در همایش ها و نمایشگاه ها، مأموریت ادرای و نظایر آن را دربر می گیرد.