لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
آداب وضو گرفتن
-در فقیه آمده است که : پیامبر (ع) برای هر نماز واجب و مستحب تجدید وضو می نمود .
-در آیات الاحکام آمده است که : ایشان برای هر نماز وضو می گرفت , ولی در سال فتح مکه , ایشان با یک وضو چند نماز خواند , عمر گفت : ای رسول خدا (ع) کاری را انجام دادید که تا به حال چنین نکرده بودید ؟ فرمود : از روی عمد این کار را کردم .
-امام صادق (ع) فرمود : امیر المؤمنین (ع) برای هر نماز وضو می گرفت و این آیه را می فرمود : هرگاه که برای نماز برخاستید صورتتان را بشوئید . . . امام صادق (ع) فرمود : ایشان با این روش می خواست به مستحبات عمل کند وگرنه پیامبر (ع) و صحابه ایشان و امیر المؤمنین (ع) بسیاری از نماز های خود را با یک وضو هم می خواندند .
-زراره گفت : امام باقر (ع) فرمود : آیا نمی خواهید وضوی پیامبر (ع) را برایتان بگویم ؟ گفتند : بلی , و ایشان ظرف آبی را خواست و آن را در مقابل خود قرار داد , آستین های خود را بالا زد و دست راست را در آب فرو برد و فرمود : این وقتی است که دست پاک باشد , سپس دست خود را پر از آب نمود و بر پیشانی ریخت , سپس بسم الله را گفت و آب رابه اطراف محاسن جاری ساخت و دست خود را با آب بر صورت و پیشانی خود کشید .
سپس دست چپ خود را در آب برد , آن را پر از آب کرد و بر آرنج دست راست ریخت و با دست با دست چپ بر ساق دست راست کشید تا آب را به انگشتان رسانید , سپس دست راست را پر از آب کرد وبر آرنج دست چپ ریخت و بر ساق دست راست , دست کشید تا آب به نوک انگشتان جاری شد و جلوی سر را مسح نمود و پشت پاها را با تری دست راست و چپ مسح نمود .
سپس ایشان فرمود : خدای متعال تک است و یکتایی را دوست دارد , پس سه مشت آب برای وضو کافی است :
یکی برای صورت و دو تا هم برای دو دست و با تری دست راست جلوی سر و پشت پای راست را مسح کن و با دست چپ پشت پای چپ را مسح نما .
همچنین فرمود : مردی از امیر المؤمنین (ع) از چگونگی وضوی پیامبر (ع) پرسید که ایشان همین گونه برای او تعریف نمود .
-ابی هریره گفت : پیامبر (ع) هرگاه وضو می گرفت ابتدا طرفهای راستش را می شست .
ابو بصیر گفت : از امام صادق (ع) پیرامون مقدار آب وضو سؤال کردم که ایشان فرمود : پیامبر (ع) با یک مد وضو می گرفت و با یک صاع ( تقریبا سه کیلو ) غسل می کرد .
پیامبر (ع) فرمود : بر ما اهل بیت (ع) صدقه گرفتن حلال نیست , و به این امر شده ایم که وضوی پر آب بگیریم , و الاغ را به خاطر جفت گیری بر مادیان , نمی کشیم .
امام صادق (ع) فرمود : مضمضمه کردن و استنشاق را پیامبر (ع) سنت قرار داد .
پیامبر (ع) فرمود : دو کار است که دوست ندارم که کسی به من در آنها شریک شود :
1 ) وضو , چرا که از نمازم به حساب می آید 2 ) صدقه دادن , چرا که در دست خدای متعال قرار می گیرد .
در مناقب آمده است که : پیامبر (ع) شبها خودش آب وضو را فراهم می کرد و بالای سر خود می گذاشت .
در کتاب اختصاص آمده است که : هر گاه پیامبر (ع) وضو می گرفت , انگشتر را سه مرتبه در انگشتان حرکت می داد .
در مجمع البیان آمده است که : هرگاه پیامبر (ع) بر نافیه (یک چهارم جلوی سر ) مسح می کرد .
امیر المؤمنین (ع) در سفارش خود به محمد بن ابی بکر که به مصر اعزام می شد فرمود :
( در وضو ) سه مرتبه مضمه و سه مرتبه استنشاق کن , سپس صورتت را بشوی و بعد از آن دست راست و سپس دست چپ را بشوی و بعد از آن جلوی سر و روی پایت را مسح کن چرا که من دیدم که پیامبر (ع) چنین وضو می گرفت .
پیامبر (ع) فرمود : جبرئیل (ع) از طرف پروردگارم امر فرمود که هنگام وضو گرفتن آرنج خود را بشویم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
روزه گرفتن
یعنی پیکاری درونی جهت آماده شدن برای پیکارهای سخت بیرونی که رمضان کلاس آموختن است ، کلاسی در قلب اجتماع . و معلمانش همة پیامبران خدا از ابراهیم تا محمد و همة امامان شیعه از علی تا مهدی و همة رهبران به حق مردم از آغاز تا به امروز و تا همیشه و کتابش قرآن است . سخن خدای مردم برای رهایی و نجات مردم . کلاس به فرمان خدا و شاگردانش همه مردم . مردمی که بایدآگاه شوند از بند جهالتها و باید بیدار شوند از افسون رویاها و غفلت ها و رمضان اردوگاه مهیا شدن است . برای پیکار رهاییبخش از ستم ستمکاران و ظلم بیدادگران . اردوگاه آموزش پیکار است . سربازانش تودة مردم و افسرانش بهترین فرزندان مردم .
رمضان ماه وحی است
برای آگاهی مردم ، رمضان فروردین است . در اندیشه های مردم و عید فطرش نوروز است در بیدار شدن مردم و جشنش جنش انقلاب است . در برانگیختن مردم که نوروز جشن انقلاب است ، در برانگیختن طبیعت پس رمضان را خدا آفرید تا انسان را زنده سازد . خدایی که فروردین را آفرید تا طبیعت را زنده کند که فروردین از شاخه های خشک ، گلهای سرخ می شکوفاند و رمضان از تنهایی اسیر اندیشه های آزاد میخروشاند . آنجا نور آفتاب است که خاک مرده را بیدار می کند و اینجا تابش وحی است وحی است که انسان در بند را آگاه می سازد .
رمضان ماه بازگشت پیامبران است . ماه بازآمدن ابراهیم . ماه زنده شدن موسی ، ماه برانگیخته شدن محمد ، ماه بازگشت خورشید ، ماه تابیدن آفتاب بر گورستان سرما و سکون .
ماه خدا ، ماه سخن گفتن خدا
ماه مردم ، ماه بیدار شدن مردن ، ماه بیدار کردن مردم ، ماه آگاه کردن آنان که نمیدانند و ماه تذکر دادن به آنها که می دانند . ماه برانگیختن آنها که نشسته اند و ماه بازگرداندن آنها که برگشتهاند . ماه نیرو دادن به فریادی که در حال شکستن است . ماه کمک کردن به پرنده ای که در حال سقوط است و ماه به پپرواز درآوردن مرغی که از پریدن عاجز است . ماه گره کردن مشتهایی که باز می شوند و قدمهایی که آهسته میگردند ، ماه بسیج کردن سپاهی که متفرق است و تحریک کردن لشکری که در حال فرار است .
نیازهای تن
که وسیله ای بود در رفتن و شدن ، با دسیسهای آرام و ظریف ، تبدیل به هدفی میشوند در ماندن و بودن و اگر تاکنون نان در خدمت بیداری تو بود ، اینک بیدار بودن به خدمت خواب ماندنت می آید .
و تو که بیش از این از دنیا آنقدر بر می داشتی که بکار عقیده و ایمانت آید اکنون از عقیده ات آنقدر می گیری که به کار خوردن و خوابیدنت آید . اکنون برای نان و نام خود می خوانی . تو که نماز را برای آزادی و استقلال خود می خوانی اکنون برای ریا و فریب مردم می خوانی .