لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
با این که سالهای زیادی از سفر آدمی به کره ی ماه می گذرد و وسایل و تجهیزات ماهواره ای و سفاین فضایی پیشرفته او را در دست یابی به اطلاعاتی از دورترین نقاط کهکشان راه شیری و خارج از آن کمک کرده اند ، مطالعه ی مستقیم قسمت های درونی زمین و درک ناآرامی های وابسته به داخل زمین چون زلزله آتشفشان و چین خوردگی ها برای آدمی کاملاً امکان پذیر نشده است . سفر انسان به قسمت های درونی زمین یا فرستادن وسایل و ابزار به داخل آن ، با توجه به فشار و دمای بسیار زیاد ، هنوز میسر نیست . عمیق ترین چاهی که تاکنون برای مطالعة قسمت های درونی زمین حفر شده است ، کمتر از 13 کیلومتر عمق دارد که این عمق با توجه به شعاع بیش از 6000 کیلومتری زمین قابل توجه نیست . از این رو دانشمندان سعی کرده اند به کمک روش های علمی و شواهد مستقیم و غیر مستقیم و حتی مقایسه ی خصوصیات زمین و دیگر اجرام آسمانی با یکدیگر اطلاعاتی درباره ی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی درون زمین ، علت و چگونگی ایجاد ناآرامی ها به دست آوردند .
امروزه زمین شناسان چنین معتقد شده اند که بخش های خارجی زمین نسبت به هم در حرکت اند اگر می توانستیم یک میلیارد سال به عقب برگردیم ، زمین را سیاره أی بسیار متفاوت با سیاره ی امروزی می یافتیم در آن صورت کوه ها و دریاها به شکل های امروزی وجود نداشتند و قاره ها نیز به شکل های دیگری بودند .
در طول چند دهه ی گذشته ، اطلاعات بسیار زیادی درباره ی زمین جمع آوری شده که به تحولات زیادی در علم زمین شناسی منجر گردیده است ، بطوری که این دوره را با هیچ دوره ی دیگری نمی توان مقایسه کرد البته نقطه ی آغاز این تحولات را باید در اوایل قرن بیستم جست و جو کرد . در آن هنگام ، نظریه ای به نام جابجایی قاره ها توسط آلفرد وگنر ، هواشناس و زمین فیزیک دان آلمانی عنوان شد که با نظریه های قبلی در مورد ثابت بودن وضعیت قاره ها و اقیانوس ها ، تضاد داشت . به همین سبب هم ، این نظریه در ابتدا با شک و تردید تلقی شد و عده ای حتی آن را به مسخره گرفتند ! در واقع بیشتر از 50 سال زمان لازم بود تا اطلاعات کافی برای تایید نظریه ی جدید جمع آوری شود تا سرانجام آن نظریه ی ضعیف جای خود را به نظریه ی زمین ساخت ورقه ای بدهد . نظریه ای که برای نخستین بار ، دید جامعی درباره ی فعالیت های درونی زمین به دانشمندان می داد .
عقیده ای پیشرفته در زمان خود
وگنر ، در کتابی که در سال 1915 منتشر کرد ، اصول عقاید خود را شرح داده است . او معتقد به وجود قاره ای عظیم به نام پانگه آ ( به معنای همه ی خشکی ها ) است که در حدود 200 میلیون سال پیش ، شروع به قطعه قطعه شدن کردن و سرانجام قاره های امروزی را بوجود آورد. امروزه ما تقریباً مطمئنیم که قاره ی پانگه آ در حدود 200 میلیون سال قبل وجود داشته است . این قاره چند میلیون سال بعد مبدل به دو قاره ی بزرگ لورازیا ( Laurasia ) و گندوانا ( Gondwana ) شد که اولی شامل امریکای شمالی ، گرینلند و بیشتر قسمت های آسیا و اروپای مرکزی است و دومی امریکای جنوبی ، افریقا ، قطب جنوب ، هندوستان و استرالیای کنونی را شامل می شده است . مساحت لورازیا و گندوانا تقریباً مساوی بوده است . شواهد زیستی و زمین شناسی زیادی مبنی بر جدا شدن این دو قاره از هم وجود دارد ، که وجود فسیل های مشابه فراوان در دو قارة مذکور از آن جمله است . فاصله ی دو قاره ی لورازیا و گندوانا را دریایی به نام تتیس (Tethys ) پر می کرده است که امروزه دریاهای مدیترانه ، مازندران و سیاه را بازمانده های آن می دانند . وسعت این دریای اولیه را هم از روی طبقات چین خورده ای که از جبل الطارق تا اقیانوس آرام امتداد دارند می توان تشخیص داد . زیرا این رسوبات در کوه های پیرنه ، آلپ ، قفقاز ، البرز ، اطلس و هیمالیا یافت می شوند .
چیزی از تقسیم شدن پانگه آ نگذشته بود که آمریکای جنوبی و آفریقا نیز به صورت یک قطعه از گندوانا جدا شدند . بعدها با پدید آمدن اقیانوس اطلس جنوبی ، این دو قاره نیز از همدیگر مجزا گشتند . در حدود 65 میلیون سال قبل اقیانوس اطلس توسعه ی بیشتری به سمت شمال یافت استرالیا از قطب جنوب جدا شد و هندوستان نیز شروع به حرکت به سمت شمال و پیوستن به آسیا کرد.
البته ، برای اثبات چنین ادعایی ، ارائه ی شواهد مختلفی لازم می آمد که بعضی از آن ها در زمان وگنر و برخی دیگر توسط محققان مختلف ، در طول سالیان بعد عنوان شده اند . بطور کلی دلایلی که در کتاب وگنر برای درست بودن نظریه ی جابجایی قاره ها ارائه شده اند عبارتند از :
1ـ انطباق حاشیه ی قاره ها : وگنر ن شباهت زیادی را میان دو حاشیه ی شرقی امریکای جنوبی و غربی آفریقا یافته بود و همین شباهت ظاهری می توانست دلیل بر این موضوع باشد که در گذشته این دو قاره به هم متصل بوده و بعد ها از هم جدا شده اند.
2 ـ سنگواره ها : با فرض درست بودن جابجایی قاره ها باید گفت در گذشته های دور ، جانواران و گیاهان مشابهی در روی قاره های متصل وجود داشته اند . بعضی از سنگواره هایی که امروزه در روی دو قاره ی مجاور هم پیدا می شوند ، حاکی از آنند که در گذشته آن قاره های یک پارچه بوده اند . مثلاً نمونه های سنگواره یا فسیل نوعی خزنده ی قدیمی در جاهایی چون قاره ی قطب جنوب آفریقا ، استرالیا و ماداگاسکار یافت شده که یافت شده که مربوط به 200 میلیون سال قبل است . فسیل هایی از سرخس های قدیمی ( گانگاموپتریس) نیز در این مناطق بدست آمده است . بطوری که می دانید ، این قاره ها امروزه از هم بسیار دورند و بعید است که فرایند تکامل در روی آن ها بطور مشابه و هم زمان رخ داده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
با این که سالهای زیادی از سفر آدمی به کره ی ماه می گذرد و وسایل و تجهیزات ماهواره ای و سفاین فضایی پیشرفته او را در دست یابی به اطلاعاتی از دورترین نقاط کهکشان راه شیری و خارج از آن کمک کرده اند ، مطالعه ی مستقیم قسمت های درونی زمین و درک ناآرامی های وابسته به داخل زمین چون زلزله آتشفشان و چین خوردگی ها برای آدمی کاملاً امکان پذیر نشده است . سفر انسان به قسمت های درونی زمین یا فرستادن وسایل و ابزار به داخل آن ، با توجه به فشار و دمای بسیار زیاد ، هنوز میسر نیست . عمیق ترین چاهی که تاکنون برای مطالعة قسمت های درونی زمین حفر شده است ، کمتر از 13 کیلومتر عمق دارد که این عمق با توجه به شعاع بیش از 6000 کیلومتری زمین قابل توجه نیست . از این رو دانشمندان سعی کرده اند به کمک روش های علمی و شواهد مستقیم و غیر مستقیم و حتی مقایسه ی خصوصیات زمین و دیگر اجرام آسمانی با یکدیگر اطلاعاتی درباره ی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی درون زمین ، علت و چگونگی ایجاد ناآرامی ها به دست آوردند .
امروزه زمین شناسان چنین معتقد شده اند که بخش های خارجی زمین نسبت به هم در حرکت اند اگر می توانستیم یک میلیارد سال به عقب برگردیم ، زمین را سیاره أی بسیار متفاوت با سیاره ی امروزی می یافتیم در آن صورت کوه ها و دریاها به شکل های امروزی وجود نداشتند و قاره ها نیز به شکل های دیگری بودند .
در طول چند دهه ی گذشته ، اطلاعات بسیار زیادی درباره ی زمین جمع آوری شده که به تحولات زیادی در علم زمین شناسی منجر گردیده است ، بطوری که این دوره را با هیچ دوره ی دیگری نمی توان مقایسه کرد البته نقطه ی آغاز این تحولات را باید در اوایل قرن بیستم جست و جو کرد . در آن هنگام ، نظریه ای به نام جابجایی قاره ها توسط آلفرد وگنر ، هواشناس و زمین فیزیک دان آلمانی عنوان شد که با نظریه های قبلی در مورد ثابت بودن وضعیت قاره ها و اقیانوس ها ، تضاد داشت . به همین سبب هم ، این نظریه در ابتدا با شک و تردید تلقی شد و عده ای حتی آن را به مسخره گرفتند ! در واقع بیشتر از 50 سال زمان لازم بود تا اطلاعات کافی برای تایید نظریه ی جدید جمع آوری شود تا سرانجام آن نظریه ی ضعیف جای خود را به نظریه ی زمین ساخت ورقه ای بدهد . نظریه ای که برای نخستین بار ، دید جامعی درباره ی فعالیت های درونی زمین به دانشمندان می داد .
عقیده ای پیشرفته در زمان خود
وگنر ، در کتابی که در سال 1915 منتشر کرد ، اصول عقاید خود را شرح داده است . او معتقد به وجود قاره ای عظیم به نام پانگه آ ( به معنای همه ی خشکی ها ) است که در حدود 200 میلیون سال پیش ، شروع به قطعه قطعه شدن کردن و سرانجام قاره های امروزی را بوجود آورد. امروزه ما تقریباً مطمئنیم که قاره ی پانگه آ در حدود 200 میلیون سال قبل وجود داشته است . این قاره چند میلیون سال بعد مبدل به دو قاره ی بزرگ لورازیا ( Laurasia ) و گندوانا ( Gondwana ) شد که اولی شامل امریکای شمالی ، گرینلند و بیشتر قسمت های آسیا و اروپای مرکزی است و دومی امریکای جنوبی ، افریقا ، قطب جنوب ، هندوستان و استرالیای کنونی را شامل می شده است . مساحت لورازیا و گندوانا تقریباً مساوی بوده است . شواهد زیستی و زمین شناسی زیادی مبنی بر جدا شدن این دو قاره از هم وجود دارد ، که وجود فسیل های مشابه فراوان در دو قارة مذکور از آن جمله است . فاصله ی دو قاره ی لورازیا و گندوانا را دریایی به نام تتیس (Tethys ) پر می کرده است که امروزه دریاهای مدیترانه ، مازندران و سیاه را بازمانده های آن می دانند . وسعت این دریای اولیه را هم از روی طبقات چین خورده ای که از جبل الطارق تا اقیانوس آرام امتداد دارند می توان تشخیص داد . زیرا این رسوبات در کوه های پیرنه ، آلپ ، قفقاز ، البرز ، اطلس و هیمالیا یافت می شوند .
چیزی از تقسیم شدن پانگه آ نگذشته بود که آمریکای جنوبی و آفریقا نیز به صورت یک قطعه از گندوانا جدا شدند . بعدها با پدید آمدن اقیانوس اطلس جنوبی ، این دو قاره نیز از همدیگر مجزا گشتند . در حدود 65 میلیون سال قبل اقیانوس اطلس توسعه ی بیشتری به سمت شمال یافت استرالیا از قطب جنوب جدا شد و هندوستان نیز شروع به حرکت به سمت شمال و پیوستن به آسیا کرد.
البته ، برای اثبات چنین ادعایی ، ارائه ی شواهد مختلفی لازم می آمد که بعضی از آن ها در زمان وگنر و برخی دیگر توسط محققان مختلف ، در طول سالیان بعد عنوان شده اند . بطور کلی دلایلی که در کتاب وگنر برای درست بودن نظریه ی جابجایی قاره ها ارائه شده اند عبارتند از :
1ـ انطباق حاشیه ی قاره ها : وگنر ن شباهت زیادی را میان دو حاشیه ی شرقی امریکای جنوبی و غربی آفریقا یافته بود و همین شباهت ظاهری می توانست دلیل بر این موضوع باشد که در گذشته این دو قاره به هم متصل بوده و بعد ها از هم جدا شده اند.
2 ـ سنگواره ها : با فرض درست بودن جابجایی قاره ها باید گفت در گذشته های دور ، جانواران و گیاهان مشابهی در روی قاره های متصل وجود داشته اند . بعضی از سنگواره هایی که امروزه در روی دو قاره ی مجاور هم پیدا می شوند ، حاکی از آنند که در گذشته آن قاره های یک پارچه بوده اند . مثلاً نمونه های سنگواره یا فسیل نوعی خزنده ی قدیمی در جاهایی چون قاره ی قطب جنوب آفریقا ، استرالیا و ماداگاسکار یافت شده که یافت شده که مربوط به 200 میلیون سال قبل است . فسیل هایی از سرخس های قدیمی ( گانگاموپتریس) نیز در این مناطق بدست آمده است . بطوری که می دانید ، این قاره ها امروزه از هم بسیار دورند و بعید است که فرایند تکامل در روی آن ها بطور مشابه و هم زمان رخ داده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت فرایند حوادث
یکی از وظایف مدیران در کنار تولید کالا یا خدمات، به حداقل رساندن حوادث، رعایت مسائل زیستمحیطی، توجه به مسئولیتهای اجتماعی و پرورش منابع انسانی است.
مدیریت فرایند حوادث، یعنی بررسی علل حوادث در حین کار و انجام اقدامات پیشگیرانه. براساس مدیریت صحیح حوادث، میتوان روشهایی را به کار بست که هزینههای اقتصادی حوادث را به حداقل ممکن برساند.
هزینههای مربوط به حوادث و آسیبهای شغلی، به حدی است که مدیریت جدی حوادث را طلب میکند.
یکی از راههای مهم جلوگیری از حوادث، تقویت فرهنگ ایمنی در محیط کار است. یکی از مکانیسمهای مهم مدیریت فرایند حوادث، انجام بموقع معاینات دورهای است که نقش پیشگیرانه و درمانی دارد.
تولید و عملیات مربوط به آن، نیازمند الزامات و پیشنیازهایی است که یکی از آنها ایمنی کار کردن و مدیریت بر فرایند روانی و اجتماعی علل حوادث است. انسانهای تولیدی، نیازمند داشتن فرهنگ ایمنی کار هستند و لازم است که در این خصوص اقداماتی موثر صورت پذیرد. پیچیدگی کار مدیران تولیدی و صنعتی به این دلیل است که تولید کالا و یا خدمات جزء کوچک کار آنان بوده و در کنار تولید کالا یا خدمات، هدفهای دیگری را میبایستی مورد توجه قرار دهند. از جمله این اهداف، به حداقل رساندن حوادث، رعایت مسائل زیستمحیطی، توجه به مسئولیتهای اجتماعی، پرورش منابع انسانی و ... است. برای رسیدن به این اهداف و به ویژه کاهش و تعدیل خسارات ناشی از حوادث، لازم است که فرایند شکلگیری حوادث، مدیریت شود. بر این اساس و باتوجه به اهمیت مدیریت فرایند حوادث در موسسات تولیدی براساس نظریههای عمل تدوین یافته سعی میشود که مفهوم مدیریت حوادث را تبیین کرده و راهکارهای عملی مدیریت و تاثیر آن بر کاهش حوادث، بررسی شود.
● مفهوم مدیریت فرایند حوادث
منظور از مدیریت فرایند حوادث، بررسی علل حوادث و انجام اقدامات پیشگیرانه است. حادثه ناشی از کار، واقعهای است که حین انجام کار روی میدهد و برای ایجاد آن هیچ نوع قصد و یا برنامهریزی قبلی، وجود نداشته است. برای بررسی علل حوادث و مدیریت آن میبایستی شاخصهای مناسبی تدوین شوند که خوشبختانه در این زمینه دو شاخص جهانی تحت عنوان «ضریب شدت» و «ضریب تکرار» حوادث وجود دارد. این دو شاخص، به عنوان نشانگر و تبگیر، بیانگر نوع مدیریت بر حوادث و علل آن هستند. ضریب تکرار حوادث، عبارت است از تعداد حوادث منجر به ضایعات انسانی در مدتی معین، تقسیم بر جمع ساعات کار در همان مدت، ضرب در ۱ میلیون. ضریب شدت حوادث، عبارت است از زمان تلف شدن به علت ضایعات انسانی، تقسیم بر جمع ساعات کار در همان مدت، ضرب در ۱ میلیون.
برای مدیریت بر حوادث، میبایستی علل آن را دستهبندی کرد. در این زمینه، دو دسته علل را میتوان برای حوادث برشمرد:
الف) دلایل مستقیم:
انواع سوختگی، برخورد با مانع، سرخوردن، سقوط از ارتفاع و ...
ب) دلایل غیر مستقیم:
مشکلات خانوادگی و شخصی، خستگی مفرط، عدم رضایت شغلی، سروصدای زیاد، آهنگ نامتعادل انجام کار، روابط انسانی نامتعادل در محیط کار و ... .
براساس یکی از بررسیهای انجام شده در مورد علل بروز حوادث، از ۸۷۷۹ مورد حادثه، علت ۶۹۰۰ مورد بیاحتیاطی کار، ۱۱۰۰ مورد فقدان اطلاعات در مورد کار با دستگاه و ۷۷۹ مورد نیز مربوط به وسایل فاقد حفاظ بوده است.
مدیریت بر دلایل مستقیم و رفع (تعدیل) آنها، کار زیاد مشکلی نیست و کافی است که برنامه زمانبندی با کنترلهای لازم اعمال گردد تا این دسته از دلایل، تعدیل شوند. نکته مهم و پیچیدهتر، مدیریت بر علل غیر مستقیم است که دامنه آنها وسیع و پیچیدگیشان متزاید است. بنابراین، لازم است بر این دسته از دلایل، بیشتر و دقیقتر مدیریت کرد. در مدیریت صحیح حوادث، میتوان روشهایی را به کار بست که هزینههای اقتصادی حوادث را به حداقل ممکن کاهش دهند. راههای کاهش هزینههای اقتصادی حوادث عبارتند از:
▪ کاهش هزینهها در مراحل ایجاد کارگاه، نظیر رعایت ایمنی ساختمان و تجهیزات، استقرار نظام ایمنی و ...
▪ کاهش هزینهها در مراحل بهکارگیری نیرو، شامل استخدام، آموزش حرفهای، انجام کنترلها و...
▪ کاهش هزینهها در مراحل اولیه وقوع حادثه. در این مرحله، از گسترش و ازدیاد حادثه جلوگیری میشود. (مشابه ضربالمثل معروف جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری نفع است).
▪ کاهش هزینهها در مراحل بعد از وقوع حادثه. در این مرحله بیشترین تلاش عبارت است از جلوگیری از تکرار حوادث.
آمار و ارقام و هزینههای مربوط به حوادث و آسیبهای شغلی، به حدی بالاست که لزوم توجه جدی و مدیریت حوادث
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جغرافیای مهاجرت
جهانی شدن و مهاجرت
از دیدگاه اقتصادی، گروهی از کارشناسان و جامعه شناسان معتقدند که مهاجرت در حقیقت پاسخی است که به تأخیر روی داده در فرآیند توسعه کشورها داده می شود، زیرا اگر افراد زندگی مطمئنی در کشور خود داشته باشند، به سرزمین و کشور خود وابسته خواهند ماند و در همان محل زندگی خویش را تشکیل و ادامه خواهند داد. ولی اگر امیدی به اصلاح و بهبود شرایط زندگی خویش نداشته باشند، انگیزه کافی برای مهاجرت با هدف دستیابی به زندگی بهتر را خواهند داشت. هر اندازه دستمزدها و فرصت های شغلی بین کشورها یکسان نباشد، گرایش عمومی به مهاجرت افزایش خواهد یافت. مهاجرت را می توان راه حلی دانست که فرد یا خانواده برای گریز از شرایط نامطلوب زندگی می یابد
تحلیل تاریخی فرایند مهاجرت نشان می دهد که بین مهاجرت و توسعه در زمینه های گوناگون ارتباط وجود دارد. شکاف بین سطح زندگی افراد همواره عامل و انگیزه اصلی در پدید آمدن جریانهای مهاجرت نیست وانگهی همیشه این گروههای آسیب پذیر جامعه نیستند که مهاجرت می کنند. در قرن ۱۹ مهاجرتهایی که بین قاره ها صورت می گرفت در کشورهایی آغاز شد که انقلاب صنعتی در آنها پدید آمد نه در کشورهای فقیر اروپا. در دهه ۶۰ نیز مهاجرت های اروپایی نخست گریبانگیر مناطق توسعه یافته تر نظیر ایتالیا، اسپانیا و یونان شد.
در واقع آغاز فرآیند توسعه(اعم از ورود اقتصاد تجاری یا راهبرد ملی توسعه) توازن بین جمعیت و اقتصاد را بر هم زد و شرایط را برای جابه جایی کارگران فراهم آورد. به این ترتیب پیش بینی و آینده نگری افرادی را که تصور می کردند روزی به رفاه دست می یابند، تغییر داد و هزینه جابه جایی آنها را فراهم آورد. بنابراین بدون آن که سعی کنیم تأثیر سیاستهای مهاجرتی در کشورهای مهاجرپذیر را بر فرآیند مهاجرت کاهش بدهیم، تحلیل اقتصادی که مبتنی بر مشاهده فرآیند مهاجرت است، اهمیت واقعی نیروهای بازار بالاخص شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار در کشورهای مبدأ و مقصد را خاطرنشان می سازد. تحولات ساختاری و تعامل بین شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار، به خوبی ظهور جریان مهاجرت را توجیه می کند.
سؤالی که مطرح می شود این است که آیا مهارتها قادر به تسهیل شرایط توسعه در کشورهای مبدأ هستند؟ برخی از اقتصاددانان بر این باورند که مهاجرت را می توان فرآیند تخصیص اعتبار و منابع بین کشورهای مبد أ و مقصد دانست که هر یک امکانات مختلفی از قبیل نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، سرمایه و منابع طبیعی در اختیار دارند. از این رو منابع کسب درآمد در این کشورها متفاوت از یکدیگر خواهد بود. وانگهی مهاجرت در کشورهایی که با افزایش و انباشت نیروی کار مواجه هستند، باعث افزایش تولید حاشیه ای کسانی می شود که در آن کشور باقی مانده اند. در نتیجه انتقال دستمزد و حقوق مهاجران به افراد باقی مانده در کشور مبدأ، سطح زندگی این خانواده ها را بالا می برد. به عبارت دیگر مهاجرت عدم تعادل و توازن اقتصادی را که خود محصول آن است، کاهش می دهد و توسعه را در سطح بین المللی جابه جا می کند.
البته باید بین نتایج مثبت و کوتاه مدت مهاجرت بر سطح درآمد مهاجران و نتایج و پیامدهای مهاجرت بر جمعیت غیرمهاجر تمایز قایل شد. این مسئله نیز باید به گونه ای مشخص شود که آیا مهاجرت تأثیر قابل ملاحظه ای بر عوامل توسعه بالاخص انباشت سرمایه و رشد فن آوری دارد یا نه؟
به واقع تحلیل های ارائه شده، گواه وجود مکانیسم هایی است که با آغاز مهاجرت توازن را در بخش های مختلف اقتصادی بر هم می زند. به این ترتیب مهاجرت که بیشتر برای بهبود شرایط رفاهی مهاجران به کار می رود (که هدف اولیه مهاجران نیز به شمار می رود) تأثیر محدودی بر عوامل توسعه دارد.
به علاوه، انتقال سرمایه تأثیر دوگانه دارد: در کوتاه مدت، انتقال سرمایه موجب می شود بسیاری از اعضای خانواده مهاجران در کشور مبدأ به زندگی خود ادامه بدهند و در بلندمدت افرادی که تاکنون رغبتی به مهاجرت نداشتند و نیز خانواده های مهاجران قبلی نیز تصمیم به مهاجرت می گیرند. تاریخ مهاجرت ها گواه این مدعی است که هر گونه رابطه مثبت بین مهاجرت و توسعه مستلزم وجود برخی نهادها و بازاریابی(نظیر بازار کار، سرمایه و اعتبار) است که عموماً نیز وجود ندارند و فقدان آنها یکی از دلایل مهاجرت به خارج از کشور می باشد. وانگهی چنین رابطه ای مستلزم برخورداری از سیاستهای توسعه مناسبی است و امکان بهره وری مطلوب از انباشت سرمایه مهاجران را فراهم می آورد. به این ترتیب مهاجرت بین المللی اروپاییان به کشورهای شمال آمریکا در کنار عواملی نظیر تجارت و جریان یافتن سرمایه ، عامل مهمی در همگرایی دستمزدهای واقعی بین ساکنان و مردم این دو قاره به شمار می رود. مهاجرتهای انجام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تایباد شهر مقبره ها
مقدمه :
نام تایباد را زیاد شنیده اید. از صداوسیما به عنوان یک منطقه محروم یا محل عبور و گذشتن از مرز. تایباد مکانى کوچک و بى سروصدا در خراسان است. شهرستانى جلگه اى و کوهستانى با آب و هوایى بیابانى و نیمه بیابانى. مى گویند وجه تسمیه تایباد را به مفاهیم پاکان و نیکان و مردان نیکو پشت داده اند. اما اگر گذرتان به تایباد افتاد اگر میان جاده تابلویى سبز رنگ به شما نوید نزدیک شدن به این شهرستان را خبر داد بدون گشت و گذار از آن رد نشوید. آرامگاه مولانا زین الدین ابوبکر تایبادى در این دیار در سکوت آرمیده است.زین الدین ابوبکر یکى از صوفیان برجسته قرن هشتم هجرى است که در سال ۷۹۱ ه.ق وفات یافته است. مقبره مولانا زین الدین ابوبکر، در ابتداى جاده تایباد به خواب واقع شده است. بر اطراف مرقد، معجرى کشیده شده است و دو لوح سنگى خاکسترى رنگ، یکى بر روى قبر و دیگرى در بالاى سر آن به صورت افراشته قرار داده شده اند. معجر خاکسترى در سال ۱۰۳۰ ه.ق توسط شخصى به نام «خواجه درویش» تقدیم مزار شده است.در برابر این مزار بناى مجللى وجود دارد که در سال ۸۴۸ ه.ق توسط پیر احمد خوافى _ وزیر شاهرخ، پسر تیمور _ براى مسجد و نمازخانه بنا شده است. در شرق مقبره مولانا، در میان قبرستانى بنایى قرار دارد که به مقبره شیخ زین الدین على _ پدر شیخ زین الدین ابوبکر- منسوب است. اهمیت این بنا به کتیبه هاى زیباى سردر، کاشى کارى معرق و حواشى آن مربوط است. کتیبه منظومى به خط نستعلیق روى سنگ نقر شده و در بالاى سر قبر قرار داده شده است. این کتیبه حاکى از این است که معجر مشبکى از سنگ رخام در سال ۱۰۳۰ ه.ق از طرف خواجه درویش نامى براى قبر شیخ زین الدین على ساخته شده است. این معجر هم اینک در خارج مسجد و جلو ایوان نصب شده است. این بنا در زمره آثار تاریخى تایباد به ثبت رسیده است.
تایباد
تایباد در گذشته بنام باخرز شهرت داشته که از نواحی قدیمی ایران بوده است . حمدالله مستوفی در نزهه القلوب نوشته : ( باخرز ولایتی است از اقلیم چهارم و ولایتی بسیار دارد و معتبر است و در مجموع مواضع ، باغات انگور و میوه فراوان باشد ) باخرز از حدود هزاره سوم پیش از میلاد در نقاطی محدود مسکون گردیده (دو تپه ملاحسن و بزه خور) در دوران تاریخی جمعیت زیادی را به خود جلب کرده است . تپه های مربوط به آن دوران مانند حصار سرخ - اسکندر آباد - تپه های دشت پلبند - تپه شاه عباس - تپه حوض و شرشره از جمله آنان می باشد . اما دوران طلایی شکوفایی باخرز از قرن چهارم تا هفتم هجری بوده ایت که تپه های تاریخی مالین - فیض آباد - ارزنه جوزقان و چند منطقه دیگر با وسعت زیاد سفالها اشیا متنوع و متعدد بهترین گواه ب این امر است از دوران صفویه به بعد بجز قلاع خشت و گلی آثار برجسته دیگری در منطقه نداریم. فرهنگ نامه ها و کتب قدیمی در مورد وجه تسمیه باخرز اشاراتی نموده اند از جمله لغت نامه دهخدا می نویسد باخرز ناحیه ای است دارای قریه های بزرک که بین نیشابور و هرات واقع است و اصل آن به زبان پهلوی باد هرزه می باشد نام تایباد که شهرت و قدمت آن کمتر از باخرز می باشد در سال 1359 به شهرستان تبدیل شد و نام آن در برخی کتب قدیمی و همچنین در باور عام با اسامی تایاباد ، طایاباد ، طیبات ، تائب آباد ، تای باد ، ته باد آورده شده است ولی مستند ترین نام همان تایباد می باشد که در گویش محلی به نیمی از شبانه روز (12 ساعت) گفته می شود و بدین صورت تایباد یعنی محلی که در آن نیمی از شبانه روز باد می وزد .
بنا های تاریخی و باستانی شهرستان
شهرستان تایباد در اعصار گذشته جایگاه تمدنهای باشکوهی بوده است، بنا بر این نشانه هایی از آثار و ابنیه مدنی و شهرنشینی در گوشه و کنار شهرستان به چشم می خورد، لذا برای اینکه مروری بر آثار تاریخی و ابنیه باستانی شهرستان داشته باشیم آنها را به چهار دسته: آثار بجای مانده از شهرهای قدیمی، تپه